خبر جمع کن
ارائه کتاب «طبیعت و کودک خردسال» در دومین همایش ملی کودک و طبیعت
کتاب «طبیعت و کودک خردسال؛ راهنمای عمل مدارس طبیعت» ترجمهی عبدالحسین وهابزاده در دومین همایش ملی کودک و طبیعت به مخاطبان علاقهمندان ارائه میشود.
کتاب «طبیعت و کودک خردسال؛ راهنمای عمل مدارس طبیعت» نوشتهی رات ویلسون و ترجمهی عبدالحسین وهابزاده که به تازگی از سوی انتشارات صحرای شرق به چاپ رسیده است، پنجشنبه ۱۶ دیماه در دومین همایش ملی کودک و طبیعت با موضوع «مدرسه طبیعت» ارائه میشود.
عمدهی توجه این کتاب به بازیهای خلاق در محیط بیرون است. برای اكثر نسلهای پیشین نیازی نبود كه در مورد اهمیت بازی در محیط بیرون بحث و استدلال كنیم. برای آنها بیرون در واقع «جای» بازی بود. وقتی بچهها در داخل حوصلهشان سرمیرفت یا در حین كارهای بزرگترها در دست و پای آنها میپیچیدند، اغلب به آنها گفته میشد كه «بروید بیرون بازی كنید» و كودكان برای این کار نیاز به ترغیب چندانی نداشتند. كارهای زیادی در بیرون برای انجام مانده بود- گشتن در كف جویبار، یافتن و تعقیب پروانهها و كرمهای شبتاب، ساختن حفره در جنگل، پر کردن سطل از سنگ و كاشتن باغی از تركهها. اینگونه بازیها به دلخواه انتخاب میشد، حواس بچهها را به خود مشغول میداشت، تخیل و حل مسئله فراهم میكرد و ریسکپذیری را در آنها برمیانگیخت. این است آن نوع بازیهایی كه در این كتاب ترغیب و از آن به عنوان «بازی خلاق» یاد خواهد شد.
دومین همایش ملی کودک و طبیعت با موضوع «مدرسه طبیعت»، پنجشنبه ۱۶ دیماه ۱۳۹۵ در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران برگزار میشود.
گونه خبر: خبرهای محیط زیستکلیدواژه: دومین همایش کودک و طبیعتعبدالحسین وهابزادهکتاب طبیعت و کودک خردسالبازی خلاقکودک و طبیعتبازی در طبیعتسرگرمی در طبیعتکودک و محیط زیستحفظ محیط زیستمدرسه طبیعتمدرسه های طبیعتآموزش محیط زیست به کودکانمنبع:
همایش ملی و دانشگاهی «ادبیات کودک و نوجوان و معنویت» برگزار میشود
دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع) با همکاری مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، ششمین همایش ملی و دانشگاهی «ادبیات کودک و نوجوان» را با عنوان «ادبیات کودک و نوجوان و معنویت» اردیبهشتماه ۱۳۹۶ در شهر مشهد برگزار میکند.
در این همایش به هماندیشی پیرامون مسائل مربوط به ادبیات کودک ایران و جهان با محوریت ادبیات کودک و معنویت در زمینههای دین، فلسفه، عرفان، فرهنگ عامه، اسطورهشناسی، محیطزیست، جهانی شدن و ترویج و حفظ صلح، روانشناسی، جامعهشناسی، تصویرگری، نظریه و نقد ادبی، هنر و رسانه پرداخته میشود.
زمانبندی ارسال مقالههای همایش:
- آخرین زمان ارسال چکیده مقالهها:
۱۰ بهمنها ۱۳۹۵
- آخرین زمان ارسال اصل مقالهها:
۱۰ اسفندماه ۱۳۹۵
- اعلام نظر نهایی هیئت علمی همایش:
۲۰ فروردینماه ۱۳۹۶
نشانی الکترونیکی همایش: koodak6@imamreza.ac.ir
نشانی دبیرخانهی همایش: مشهد، میدان فلسطین، دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع)، پردیس رضوان
گونه خبر: خبرهای کودکان از اینسو و آنسوکلیدواژه: ادبیات کودکادبیات کودک و نوجوانششمین همایش ملی ادبیات کودک و نوجوانمرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز
راه های درمان لکنت زبان
لکنت زبان نوعی بیماری است که در آن فرد توانایی حرف زدن به صورت روان را ندارد وی حروف را ممکن است چندین بار تکرار کند. زمان اتفاق افتادن این بیماری در دوره کودکی است. این بیماری دورهای هم میتواند باشد به این صورت که مثلاً در سنین ۴ تا ۷ سالگی فرد لکنت زبان داشته باشد سپس در دورهای قطع و دوباره در سنین بلوغ آغاز شود.
۲۲ اکتبر مصادف با یکم آبان روز جهانی لکنت زبان برای آشنایی مردم با این اختلال گفتاری نامگذاری شده است.
بیست و دوم اکتبر، از سال ۱۹۹۸ به عنوان روز جهانی توجه به لکنت زبان نامگذاری شده تا آگاهی مردم نسبت به این اختلال افزایش پیدا کند. حدود یک درصد از جمعیت کل جهان از این اختلال گفتاری رنج میبرند.
در بسیاری از کشورها همه ساله، همایشها و جشنها ویژهای به همراه نصب تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر برای آشنایی مردم با این اختلال در نظر گرفته میشود.
لکنت روانی، گفتار را تحت تأثیر قرار داده و از دوران کودکی آغاز میشود، شروع این عارضه، به طور شایع در سنین ۷- ۲ سالگی است معمولاً بعد از ۱۲ سالگی ابتلا به لکنت زبان دیده نمیشود، مگر در مواردی که سانحه مغزی جدی اتفاق افتاده باشد این مشکل تا پایان عمر همراه فرد است.
سایه این عارضه بر زندگی اجتماعی فرددر اغلب موارد، لکنت زبان بر فعالیتهای روزانه فرد تأثیر گذاشته و فرد مبتلا با مشکلات ارتباطی در محیط خانه، مدرسه یا محل کار خود مواجه میشود و بسیاری از مبتلایان مشارکت و فعالیتهای خود را به دلیل این مشکل و واکنشهایی که در زمان صحبت کردن از دیگران میبینند محدود کرده و در بسیاری از واقع گوشهگیر شده و کمتر با کسی صحبت میکنند.
راه تشخیص لکنتشناسایی لکنت به آسانی با شنیدن طرز گفتار و صحبت کردن فرد امکانپذیر است البته برخی از ویژگیهای لکنت زبان به آسانی برای شنوندگان قادر به تشخیص نیست و نیاز به مهارتهای یک آسیبشناس گفتار و زبان است.
علل این عارضه از چیست؟علت دقیق لکنت زبان ناشناخته است. عواملی هستند که سبب بروز این اختلال میشوند اما کاملاً با عواملی که سبب تداوم و وخامت آن میگردند متفاوتاند. واقعیت آن است که لکنت زبان بر اساس متغیرهایی شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی که روی هم تأثیر متقابل دارند به وجود میآید بعضی کودکان در ابتلا به لکنت زمینه آسیبپذیری موروثی دارند. اضطراب و تنش، باعث تشدید لکنت شده ولی به ندرت در ایجاد آن نقش دارد.
درمان لکنت با چه روشهای انجام میشود؟اکثر روشهای درمانی برای افرادی که لکنت دارند رفتاری است در اغلب این روشها مهارتهای خاص یا رفتارهایی که به ارتباطات شفاهی بهتر فرد کمک میکنند آموزش داده میشود.
حدود ۷۵ درصد کودکان مبتلا به لکنت قبل از آغاز دبستان بهبود پیدا میکنند در موارد خفیف بخصوص در کودکان پیش از دبستان تنها چند هفته و در موارد شدید گاهی تا ۱۸ ماه روند درمان به طول میانجامد.
با فرد گرفتار لکنت زبان چگونه رفتار کنیم؟هنگام صحبت کردن با افرادی که لکنت دارند، بهترین کار این است که صبر کرده و زمان کافی برای بیان کامل سخنان به فرد داده شود، باید توجه داشت که به پایان رساندن جملات و یا ادای کلمات به جای آنها اصلاً کار درستی نیست بلکه میتوانید با بیان عبارتهایی مانند «عجلهای نیست آرامتر صحبت کن» یا «یک نفس عمیق بکش و حرفهایت را ادامه بده» میتواند به آرامش و کمتر شدن لکنت فرد مبتلا کمک کرد.
نوشته راه های درمان لکنت زبان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
جشن سال نو میلادی در موزه عروسکهای ملل
موزه عروسکهای ملل با همکاری موسسه خانه دوستان آشنا، به مناسبت جشن آغاز سال نو میلادی، برنامههایی را ویژهی کودکان و نوجوانان در محل این موزه به اجرا درمیآورد.
ساخت عروسک، ساخت صحنهی نمایش تولد عیسی مسیح، ساخت اشیای تزیینی، شیرینیپزی کریسمس و نقاشی پشت شیشه با خاکهای رنگی، فعالیتهایی است که در این روز ویژهی کودکان و نوجوانان به اجرا در میآید.
هزینهی شرکت در هر فعالیت ۲۰ تا ۴۰ هزار تومان است.
این برنامه جمعه ۱۷ دیماه از ساعت ۱۵ تا ۲۰ در موزهی عروسکهای ملل واقع در خیابان میرداماد، نفت جنوبی، کوچه تابان، پلاک ۱۱، طبقه اول برگزار میشود.
جهت آگاهی از جزئیات برنامهها و هزینهی فعالیتها، با شمارهی ۹۳۶۰۳۴۴۶۷۲ تماس بگیرید.
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: موزه عروسک های مللجشن کریسمسجشن سال نو میلادیکریسمس ۲۰۱۷کارگاه ساخت عروسکموسسه خانه دوستان آشنا
پی پی جوراب بلند
بچهها او را دوست دارند و با او به آنها خیلی خوش میگذرد و اما آدمبزرگها» گاهی از دست او خشمگین میشوند اما پی پی میگوید: شما از بچهای که مادرش تو آسمانهاست و پدرش پادشاه آدم خوره است چه انتظاری دارید.
پی پی جوراب بلند محبوبترین اثر آسترید لیند گرن است، نویسندهای که از بیخ و بن ادبیات کودکان سوئد و جهان را دگرگون کرد. لیندگرن در این داستان، دختری مستقل و جسور در رویارویی با جهان بزرگسالان را به نمایش میگذارد. پی پی در این رمان و دو دنباله آن، پی پی به کشتی میرود و پی پی در دریاهای جنوب با شیوههای دیکتاتوری متداول، واقعیتهای برساختهی بزرگسالان، نظم و دستورهای خستهکننده در کشمکش است. روح داستان پی پی ضدیت با استبداد است. پی پی برخلاف شخصیتهای توسریخور در داستانهای کودکان آن دوران، با اعتمادبهنفس و نیرومند است. نقش پی پی، شادی بخشیدن به زندگی کودکان است.
مناسب برای گروه سنی ۱۰ تا ۱۲ سال
لینک خرید کتاب پی پی جوراب بلند
نوشته پی پی جوراب بلند اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
گرههای نگشوده «آموزش به زبان مادری»
دومین همایش توسعه عدالت آموزشی برگزار شد. در اینکه این همایشها چقدر میتوانند در تحول نظام آموزشی نقش داشته باشند، سخن بسیار است، اما در اینکه این همایشها چقدر میتوانند موضوع را وارونه جلوه دهند، هم میتوان سخن گفت. شاید پرسروصداترین پیامهایی که به این همایش رسید، سخنان دکتر محسن رنانی، اقتصاددان، به نام «زبانِ مادری و توسعه در ایران» بود که در این همایش خوانده شد. این پیام به سبب عنوان آن در ایران و بیرون از ایران بازتاب گستردهای داشت. برخی از کسان را هم که دغدغه آموزش به زبان مادری یا انگیزههای دیگر دارند، خشنود کرد. سرانجام کسی از این زاویه سخن میگوید که زبانِ مادری خودش فارسی است.
چندگاهی است جناب استاد رنانی موضوع توسعه و کودکی را دستاویز سخنان خود قرار داده، که اگر در اندازه برداشتهای کلی باشد، خوب است و خود من هم از اینگونه سخنان به دلیل اینکه گفتمان کودکی در جامعه رونق بگیرد، استقبال کردهام. اما وقتی موضوع بسیار تخصصی میشود، آنگاه باید دید آیا ایشان درباره پیامی که فرستادهاند، پژوهیدهاند یا اینکه قلم را برداشته و بدون پشتوانه پژوهشی روش آموزش زبان پایه یا سوادآموزی را در آموزشوپرورش ایران نقد کردهاند. در اینکه بخش بزرگی از سخنان ایشان مانند همیشه درست و دلسوزانه است، هیچ تردیدی نیست. برای نمونه آنجا که از نبود دولت مدرن و مردمی با اندیشههای مدرن میگوید، یا اینکه نظام آموزشوپرورش ما را حافظه محور ارزیابی کردهاند، سخنانشان درست است که البته نکته تازهای هم نیست و همه اهل فکر این نکتهها را میدانند.
من درباره آن چیزهایی که با ایشان تفاهم دارم، سخن نمیگویم، درباره آن چیزهایی که میتواند موضوع آموزش به زبان مادری را دگرگونه جلوه دهد، سخن میگویم. ایشان مدعی شده است ناديدهگرفتن زبان مادری یکی از شالودههای تخریب توسعه در ایران است.
در اینکه ترویج و کاربرد زبان مادری حق هرکسی و هر جامعه هرچقدر کوچک هم باشند، هست، شکی نیست. یعنی هرجامعهای باید این حق را داشته باشد که زبان مادری خود را به ویژه در بخش ادبیات، آموزش دهد. اما اکنون چنین نیست. هیچیک از بخشهای جامعه ایران که با زبانی به جز زبان فارسی سخن میگویند، نمیتوانند کودکان را با ادبیات زبانی خود آشنا کنند یا آموزش دهند. اما این نتوانستن یک وجه سیاسی دارد و یک وجه آموزشی. من به وجه سیاسی یا حاکمیتی آن کاری ندارم و فقط بر وجه آموزشی آن متمرکز میشوم.
آیا آن چیزهایی که دکتر رنانی درباره آموزش زبان فارسی در مناطق دوزبانه گفتهاند، برآمده از تحقیق است یا شنیدهها و خواندههایی از مطبوعات یا شبکههای اجتماعی است؟ یکی از دلیلهایی که برای من روشن است و نشان میدهد ایشان در این زمینه پژوهشی نکردهاند، این است که آموزش زبان چه زبان مادری و چه زبان ارتباطی که در ایران زبان فارسی است، از دبستان شروع نمیشود. اگر ما از دوره رضاشاه تاکنون این کار را از دبستان شروع کردهایم، به سبب این است که جامعه ایران فاقد نظام کودکستانی- پیشدبستانی بوده است. در دوره رضاشاه که هنوز نظام آموزشوپرورش بهدرستی شکل نگرفته و بسیار جوان بود، چنین انتظاری خیلی دور از واقعیت است، اما از دهه ١٣٤٠ ما میتوانستیم نظام کودکستانی – پیشدبستانی فراگیر داشته باشیم که متأسفانه به دلیل همان جهتگیری نادرست در توسعه در این زمینه بسیار کمکاری شده است. چون چنین است، بسیاری از روشنفکران و البته کسانی که اهل سیاست هستند، آموزش زبان مادری را که یک حق مسلم است، در برابر آموزش زبان فارسی که زبان ارتباطی است و آموزش آن هم البته یک امر اجتنابناپذیر از جهت شاکله ملی و پیوند جامعه ایران، در برابر هم قرار میدهند و سیاستِ یا این یا آن را پیش میبرند.
درحالیکه این نگاه از پایه نادرست میبود، اگر کودکان از دوره سه، چهارسالگی هم زبان مادری و هم زبان فارسی را همزمان آموزش میدیدند. زیرا به عنوان یک امر اثباتشده دوره زرین آموزش زبان به کودکان آنگونه که بسیاری از پژوهشگران برجسته جهانی مانند مونتسوری میگویند، از دو تا ششسالگی را دربر میگیرد. پس از آن یعنی در هفتسالگی این توانش زبانی کودکان رو به کاهش میگذارد. در این دوره کودکان میتوانند چند زبان را همسطح هم یاد بگیرند. البته اشتباه نشود، منظور من آموزش مهارتهای خواندن و نوشتن نیست، که در جامعه ما متأسفانه تا اسم آموزش زبان میآید، همه به اینسو برمیگردند که مگر به کودک دو یا چهارساله میتوان زبان آموزش داد؟
بله میتوان آموزش داد، اما زبان گفتاری. زبان گفتاری هم شامل آواشناسی، واکشناسی، واژهشناسی و بلندخوانی داستان یا ترانه و بازیهای زبانی و در یک کلام ادبیات کودکان به زبانهای محلی است. اکنون هم گاهی به طور غیررسمی این کار انجام میشود، زیرا به دلیل آمیختگی جامعه ایران ممکن است پدر کرد باشد و مادر فارس، یا مادر آذربایجانی باشد و پدر فارس و با کودک خود این دو زبان را کار کنند و این کودکان به طور طبیعی دوزبانه پرورش یابند. آنگاه این کودکان هنگامی که به هفتسالگی میرسند، دو زبان را همسطح و همارز هم میدانند و میتوانند به تناسب با هرکدام از آنها که نیاز بود، آموزش ببینند. اما در سطح گسترده و فراگیر اگرچه از نظر تئوریک این روش، درستترین کاری است که باید انجام شود، اما از جنبه عملی مانند خواب و خیال میماند. این دسترسناپذیری علتهای گوناگونی دارد که نباید متوجه خود زبان فارسی شود، آنگونه که کسانی مانند دکتر رنانی میپندارند مشکل آموزش به زبان فارسی سبب نابودي زبان مادری شده است. اگر بخواهیم با این نامواژه احساسی جلو برویم، امکان دستیابی به هیچ راه میانهای وجود نخواهد داشت. برای اینکه ما بتوانیم از کمینهها شروع کنیم و به بیشینهها برسیم، باید راههای میانبر را پیدا کنیم. راههای میانبر هم گوناگون هستند.
یکی از اصلیترین دلیلهایی که کودکان در مناطق دوزبانه و در این وضعیت دچار مشکلهای حاد میشوند، کتابهای زبانآموزی است که اکنون آموزشوپرورش به یکسان در سطح ملی پخش میکند که از نگاه کسانی مانند من بهطورکلی آموزشوپرورش کار تولید کتاب آموزشی را باید به گروههای نخبهتری که بیرون از سازمان آموزشوپرورش هستند، بسپارد و فقط نقش ناظر را داشته باشد.
اما اکنون که آموزش و پرورش کتاب زبانآموزی تولید میکند، این کتابها به دلیلهای چندگانه انگیزه خواندن و نوشتن را از این کودکان میگیرد که مهمترین آنها این است که کودکان در مناطق پیرامونی یا دوزبانه ایران تصویری از خود و باورها و آیینهای جامعه محلی خود در آن نمیبینند. دیگر اینکه روش آموزش زبان چه خواندن و چه نوشتن در این کتابها بسیار کمبود دارد و اصولا کسانی که در ١٥ سال گذشته در جایگاه تدوین این کتابها نشستهاند، دارای کمترین صلاحیت در این کار بودهاند. یک نمونه از کار نادرست آنها این بود که فرهنگ خوشنویسی و سوادآموزی که بخشی از فرهنگ مکتبخانهای ایران بود، دوباره به کتابهای زبانآموزی برگردانده شد؛ آن هم در زمانهای که دیگر ما به میرزا و دیواننویس نیازی نداشتیم و بهطورکلی موضوع نوشتن در عصر دیجیتال دارد مفهوم خود را از دوقطبی زشت و زیبا نویسی به دوقطبی با معنا و بیمعنانویسی برمیگرداند.
ای کاش کسانی مانند دکتر رنانی که وارد حوزه زبانآموزی به کودکان دوزبانه میشوند، پیش از اینکه انگشت اتهام را به سوی زبان فارسی ببرند و بگویند: «ما با تحمیل آموزش زبان فارسی بر کودکانی که زبان مادریشان فارسی نیست، آنان را با یک توقف چندساله در حساسترین سالهای عمر در فرایند اجتماعیشدنشان روبهرو میکنیم»، درباره شیوه سخنگفتن خود درباره زبانآموزی اندیشه و کمی هم تجربههای جامعههای چندزبانه را از وجهی دیگر بررسی میکردند که وجود یک زبان ارتباطی به عنوان زبان ملی در محور و آموزش زبان مادری همراه با آن را تجربه کردهاند. زیرا کودکان پیرامونی یا دوزبانه با آموختن زبان ملی یا ارتباطی باید جدای از زنجیره پیوندی با دیگر مناطق، از همه امکانات کشور خود مانند امکان دستیافتن به کار یا موقعیتهای اجتماعی در هرکجای این سرزمین به یکسان برخوردار شوند. تا آن روز که ما پایههای آموزش زبان را به دوره پیشدبستان برگردانیم، راههای میانه مانند انتشار آثار ادبیات کودکان به زبانهای محلی میتواند ما را به هدفهایمان که عدالت آموزشی برای همگان است، نزدیکتر کند.
بخشهایی از سخنرانی محسن رنانی در همایش توسعه عدالت آموزشی
زبان مادری و توسعه در ایران
محسن رنانی
ما ١١٠ سال است که با انقلاب مشروطیت فاز صفر استقرار دولت مدرن و ورود جامعهمان به دنیای مدرن را کلید زدهایم. اما همچنان دولت در ایران -قبل و بعد از انقلاب اسلامی- تا تحقق دولت مدرن فاصلهها دارد و جامعهمان هنوز در سردرگمی دوره گذار به سر میبرد. ما گامهایی بهپیش رفتهایم اما همچنان تا نقطه مطلوب فاصلهها داریم.
ما کجای کار خطا کردهایم؟ نمیدانیم مقصر اصلی چه کسی، چه گروهی یا چه نهادی بوده، اما هرچه بوده است نتیجه این شده که ما انسانهای توانمندی که بتوانند فرایند توسعه را در این کشور به پیش ببرند، پرورش ندادهایم.
یکی از خطاهایی که ما مرتکب شدیم و آن حذف نیمی از جمعیت کشورمان از حضور فعال و بهنگام در فرایند توسعه بود. براساس یک سیاست کاملا خطا، هیچ آمار رسمیای از سهم جمعیت اقوام و زبانها در کشور ما جمعآوری و منتشر نمیشود. اما براساس برآوردهای مختلف، جمعیت اقوام ایرانی غیرفارسیزبان در کشور ما بین ۴۲ تا ۴۹ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. ما در طول ٧٠ سال گذشته فرزندان نزدیک به نیمی از جمعیت کشور، یعنی اقوام غیرفارسی زبان کشورمان، را وادار کردهایم از سال اول دبستان زبان فارسی بیاموزند و به زبان فارسی آموزش ببینند. فاز صفر توسعه در هر کشوری در دوران کودکی، در دبستان و پیشدبستان، شکل میگیرد.
هرچه ما برای آینده کشورمان میخواهیم، باید بذر آن را در این سنین بکاریم. ما با اين روش آموزش زبان فارسی بر کودکانی که زبان مادریشان فارسی نیست، آنان را با یک توقف چندساله در حساسترین سالهای عمر در فرایند اجتماعیشدنشان روبهرو میکنیم. اینکه ۶۷ درصد مردودی دانشآموزان پایه یک و دو دبستان متعلق به ۹ استان دوزبانه کشور است، مؤید چنین مشکلی است. کودکان ایرانی غیرفارسیزبان وقتی سرانجام با زبان فارسی کنار میآیند و آن را یاد میگیرند که سنین کودکی را از دست دادهاند؛ سنینی که سرنوشتسازترین دوره برای یادگیری و تمرین ویژگیهایی است که بعدا برای حضور مؤثر و مستمر در فرایند آفرینش توسعه، مورد نیاز است.
ما توجه نکردیم زبان مادری، فقط زبان سخنگفتن نیست، زبان عاطفه، زبان احساس و زبان زندگی فرد است. زبان مادری زبان درونی انسانهاست و فرایند تفکر نخست در زبان درونی هر فرد رخ میدهد و سپس به زبان گفتاری او ترجمه میشود. مطالعات نشان داده است در گروههای جمعیتی دوزبانهها اگر زبان مادری را خوب یاد گرفته باشند، مغز آنان در پردازش اطلاعات هیجانی و حوزه دریافت معنایی توانایی بیشتری دارد. درواقع ما با آموزشندادن زبان مادری و آموزش زبان فارسی به کودکانی که زبان مادری آنها فارسی نیست، در همان سنین کودکی، تکامل زبان درونی و زبان تفکر آنان را متوقف میکنیم و آنان با تحمل فشارهای روانی و روحی زیادی و با چند سال تأخیر، سرانجام میتوانند به زبان جدید، تفکر کنند و سخن بگویند. اما آنچه دراینمیان از دست رفته است، فرصتهای تکامل ابعاد پرورشی و وجودی آنهاست که تواناییهای ارتباطی و توسعهآفرینانه آنها را شکل میدهد.
درواقع ما با اين روش آموزش زبان فارسی، فرایند تکامل ذهنی و شخصیتی نزدیک به نیمی از جمعیت کشور خود را برای چند سال کُـند یا متوقف میکنیم و فرصتهای آنان را به سود کودکان فارسیزبان، محدود میکنیم و بهاینترتیب فرصتهای عمومی حضور در فرایند توسعه در استانهایی که جمعیت آنها غیرفارسی زبان است، را فرو میکاهیم. شاید بخشی از شکاف و عدم توازن توسعه که میان استانهای مرکزی و استانهای مرزی کشور وجود دارد، ناشی از همین مسئله باشد. یعنی با وجود آنکه در گذشته بودجههای مناسبی برای توسعه برخی استانهای محروم اختصاص یافته است، اما آن استانها همچنان محروم ماندهاند. درواقع ممکن است ما عملا با آموزش زبان فارسی بر کودکان استانهای دوزبانه، یک وقفه چندساله در فرایند شکلگیری شخصیت و توانایی کودکان این مناطق ایجاد کنیم و همین آغازی بر توزیع ناعادلانه فرصتها بین منابع باشد. علاوه بر همه رفتارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیگر، این شکل از روش آموزشی نیز یک نقصان است که ما در ٧٠ سال گذشته انجام دادهايم.
زبان مادری مثل معماری بومی است. آیا رواست ما همه خانههای روستایی یا ساختمانهای بومی مناطق مختلف و شهرهای تاریخی کشور را تخریب کنیم، به خاطر اینکه چرا معماریشان مانند معماری تهران نیست؟ اگر نه، پس چرا بر سر زبان مادری اقوام که میراث تمدنی و جزئی از ثروت هر جامعه است، چنین میآوریم؟
چه تناقضی است که ما از یکسو سرمایههای زیادی را برای حفظ کتبیهها و آثار تاریخی خرج میکنیم و از سوی دیگر، سرمایههای زیادی را برای محدودکردن زبان زنده مادری اقوام ایرانی غیرفارسیزبان صرف میکنیم. زبان مادری ابزار بسط سرمایه اجتماعی است و تخریب آن یعنی تخریب سرمایه اجتماعی.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانمنبع: روزنامه شرق- دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ - شماره ۲۷۶۰
معرفی کتاب آرش کماندار
همهی راز این اسطوره در این است که آرش با تیر خود جان میدهد که به ایران جان ببخشد. این جان دادن و جان بخشی که در اسطورهها و آثار تاریخی در گزارشی کوتاه آمده است، دست بازآفرینان این افسانهی زیبا را میبندد که چگونه به سوی آن بروند که بتوانند همهی بزرگی آن را به نمایش بگذارند.
از این رو از این افسانهی ایرانی هیچگاه یک بازنویسی و بازآفرینی جامع که دربرگیرندهی گستردگی فرهنگ ایران و این اسطوره باشد، انجام نشده بود.
اما اکنون در این روایت، از کودکی آرش و شیوه زندگی ایرانیان و کارهای آنان مانند پرورش اسب تا روشهای پهلوانپروری و باورهای مردم آن زمان و ایزدان آنها همراه با جنگهای درازپای ایرانیان و تورانیان سخن گفته شده است.
آرش گام به گام با روایت رشد میکند و مخاطبان خود را به پیش میبرد تا آن هنگام که زمانهی رها کردن جان برای ایران شود. از ویژگیهای مهم این کتاب تصویرگری بسیار زیبا و هماهنگ با فرهنگ زیستی ایران است که به متن جانی دو چندان بخشیده است.
مناسب برای گروه سنی ۷ سال به بالا
لینک خرید کتاب کتاب آرش کماندار
نوشته معرفی کتاب آرش کماندار اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
کارگاه «ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» برگزار شد
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، کارگاه یکروزهی «ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» را با تکیه بر سه موضوع اصلی ادبیات کودکان، آشنایی با عناصر داستان و روشهای بلندخوانی، ۱۰ دیماه ۱۳۹۵ در موسسه خیریه مهرگیتی برگزار کرد.
در این کارگاه که در دو بخش تئوری و عملی برگزار شد، ضمن بیان تعریفی از مفهوم ادبیات کودک برای مخاطبان، شرکتکنندگان با کتابهای باکیفیت و ویژگیهای آن آشنا شدند. «آشنایی با عناصر داستان» و روشهای سهیم شدن آن با کودکان و نوجوانان موضوع دیگری بود که در این کارگاه مطرح و در ادامه نیز شیوههای مختلف بلندخوانی و چگونگی برگزاری یک نشست بلندخوانی برای حاضران بیان شد.
در بخش عملی این کارگاه، شرکتکنندگان به انجام بازیهایی برای تقویت توجه کودکان به داستان و همراه کردن آنها با قصه پرداختند و در انتها نیز با تقسیم افراد به چند گروه، داستانی را بلندخوانی کردند تا مفاهیم را به شکل عملی تجربه کنند.
گفتنی است کارگاه «ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» از جمله کارگاههایی است که از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در میان کودکان خانوادههای کمدرآمد، کودکان محروم و کودکان در بحران در قالب برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» اجرا میشود.
مفاهیم کلی ارائه شده در این کارگاه عبارت است از:
- آشنایی با ادبیات کودک و کارکردها یا هدفهای آن
- آشنایی با کتابهای باکیفیت
- آشنایی با گونههای ادبیات کتاب
- تعریف ساده عناصر داستان
- روشهای جست وجو و یافتن عناصر داستان در یک کتاب
- رابطه بلندخوانی و عناصر داستان
- رابطه عناصر داستان و عناصر تصویر
- روشها و بازیهای مرتبط با سهیم کردن کودکان و نوجوانان در عناصر داستان
- روشهای مختلف بلندخوانی
- شیوه نگاه داشتن کتاب در نشستهای بلندخوانی
- چگونگی خواندن درست کتاب
- تکنیکهای موثر در بلندخوانی
- روش مدیریت یک جلسه بلندخوانی
علاقهمندان میتوانند جهت آشنایی بیشتر با کارگاههای مختلف برنامه «با من بخوان» به آدرس زیر مراجعه کنند.
علاقهمندان
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: کارگاه با من بخوانروش های بلندخوانیادبیات کودکعناصر داستانبلندخوانی برای کودکانکتاب مناسب کودکانکتاب مناسبموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانموسسه خیریه مهرگیتیترویج خواندنبا من بخوانکارگاه یکروزه «آواورزی و الفباورزی» برگزار شد
کارگاه یکروزهی «آواورزی و الفباورزی» ۹ دیماه ۱۳۹۵ از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در موسسه خیریه مهرگیتی برگزار شد.
در این کارگاه مفاهیم در سه بخش آواورزی، الفباورزی و آموزش ریتم به شرکتکنندگان شامل مربیان، آموزگاران و مادران علاقهمند ارائه شد.
در بخش آواورزی، بستهی «آواورزی با سیبیلک» معرفی و اهداف آن بیان شد و مخاطبان با تعریف آوا و انواع آن و شیوهی کار با این بسته آشنا شدند و در بخش الفباورزی افزون بر معرفی بستهی «الفباورزی با کاکاکلاغه» و بیان اهداف آن، شیوهی کار با این بسته از سوی آموزشگران ارائه شد.
در بخش آموزش ریتم نیز آموزشگران چند مفهوم موسیقی به کار رفته در کتاب آواورزی را بیان کردند و شیوهی کار با شعرهای آواورزی را به شرکتکنندگان آموزش دادند.
مفاهیم کارگاه آواورزی و الفباورزی بر پایهی بستههای «آواورزی با سیبیلک» و «الفباورزی با کاکاکلاغه» ارائه میشوند. این بستهها از سوی انتشارات چیستا منتشر شده است و موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، از این آنها با رویکرد آموزش خلاق در آموزش سواد پایهی برنامهی ترویج خواندن «با من بخوان» استفاده میکند.
بستهی «آواورزی با سیبیلک»، برپایهی رویکرد آموزش خلاق کودکمحور در آموزش زبان گفتار و ویژگیهای آن به کودکان خردسال پژوهیده و فرآوری شده است و در این روش مربیان و بزرگسالان با شیوی گفتوگویی با کودکان، کار آواشناسی پایه را انجام میدهند.
در بستهی «الفباورزی با کاکاکلاغه» آموزش زبان از روند واکنشی به روند کنش-محوری برگردانده شده است. در روند کنش محورانه، برنامهی پیشرونده و سنجیده، پایهی کار آموزش زبان است. این بستهی آموزشی در دسترس خانوادهها و آموزشگاههای پیشدبستانی گذاشته شده تا آنها در آموزش زبان به خردسالان از روند واکنشی به روند کنشمحورانه گام بگذارند.
علاقهمندان میتوانند جهت آشنایی بیشتر با کارگاههای گوناگون برنامهی «با من بخوان» به آدرس زیر مراجعه کنند:
جهت تهیهی بستههای آموزش خلاق از سایت کتاب هدهد به آدرس زیر مراجعه کنید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: آواورزی و الفباورزیآموزش الفبای فارسی به کودکانچگونه به کودکان الفبا بیاموزیمآموزش خلاقرویکرد آموزش خلاقآموزش سواد پایهآموزش خواندن و نوشتن به کودکانآموزش آواموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانموسسه خیریه مهرگیتیبرنامه با من بخوانترویج کتابخوانیکودکان محرومکودکان در بحرانآواورزی با سی بی لکالفباورزی با کاکاکلاغهکارگاه آواورزی و الفباورزی
شعر مادربزرگ خوبم
آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
مادربزرگ خوبم
پهلوی من نشسته
موی سرش مثل برف
سفید و نقره رنگه
لپهای مادربزرگ
گل گلی و قشنگه
عینک او همیشه
سواره روی بینی
شیشه عینکش هست
بزرگ و ذره بینی
وقتی که مادربزرگ
قصه برام می خونه
خانه کوچک ما
مثل بهشت می مونه
آی قصه قصه قصه
نان و پنیر و پسته
مادربزرگ برایم یه قصه خوب بگو
اسدالله شعبانی
منبع سایت کتابک
نوشته شعر مادربزرگ خوبم اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
آموزش تربیت بدنی در کلاسهای چندپایه
در این مقاله ابتدا تدریس چندپایه تعریف شـده است. سـپس مفاهیم کلاسهای چندپایه و چگونگی تدریس درس تربیت بدنی در این کلاسها مرور شده و در پایان نیز برای بهبود کیفیت این درس در کلاس های چندپایه پیشنهادهایی ارائه شده است.
ادامه مطلبآموزش تربیت بدنی در کلاسهای چندپایه
در این مقاله ابتدا تدریس چندپایه تعریف شـده است. سـپس مفاهیم کلاسهای چندپایه و چگونگی تدریس درس تربیت بدنی در این کلاسها مرور شده و در پایان نیز برای بهبود کیفیت این درس در کلاس های چندپایه پیشنهادهایی ارائه شده است.
ادامه مطلبمجموعهی پیشنهادی کتابهای سفرهای
مناسب برای گروه سنی ۰ تا ۲ سال
بزرگترین حیوان جنگل کیهلینک خرید کتاب بزرگترین حیوان جنگل کیه
این تخم گنجشک استلینک خرید کتاب این تخم گنجشک است
این ظرف شیر مال کیهلینک خرید کتاب این ظرف شیر مال کیه
نوشته مجموعهی پیشنهادی کتابهای سفرهای اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
روزشمار سال ۱۳۹۶ با موضوع «کودک از نگاه نقاشان ایرانی» منتشر میشود
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، روزشمار سال ۱۳۹۶ خود را با موضوع «کودک از نگاه نقاشان ایرانی» منتشر میکند.
این روزشمار دربرگیرندهی ۵۳ تصویر از کودکان با موضوع «کودک از نگاه نقاشان ایرانی» و زندگی و جایگاه آنها در طول تاریخ در نقاشیهایی از دوران کهن تا زمان معاصر است که آثار نقاشان برجستهای از جمله حسین شیخ (آخرین شاگرد کمالالملک)، علیاصغر پتگر، هانیبال الخاص، ثمیلا امیرابراهیمی، فرح اصولی و پرویز کلانتری را شامل میشود.
روزشمار ۱۳۹۶ تاریخ ادبیات کودکان در ۶۰ برگ منتشر میشود. اندازهی این روزشمار ۱۶*۱۷ سانتیمتر است. در برگهی آغازین این روزشمار تصویری از توران میرهادی، اثری از استاد علیاکبر صنعتی به همراه متن یادبودی از این چهرهی ماندگار عرصهی ادبیات کودک به چشم میخورد. هر برگ در این سالنامه، تاریخ و روزهای یک هفته از سال را دربردارد که در برابر آن یکی از آثار ماندگار نقاشان به همراه شناسنامهی اثر قرار دارد. در انتهای این روزشمار، مناسبتها و رخدادهای در پیوند با فرهنگ کودکی یادداشت شده است.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان از سال ۱۳۹۱ تا کنون هرساله روزشمارهایی با موضوعاتی چون فرهنگ کودکی با بیان رخدادهای درپیوند با این حوزه و ارائهی اطلاعاتی دربارهی کوشندگان عرصهی کودک (۱۳۹۱ - ۱۳۹۲ - ۱۳۹۴)، روزشمار مادر، زن و کودک در شاهنامه (۱۳۹۳) و روزشمار محیطزیست (۱۳۹۵) منتشر کرده است.
موسسهها، شرکتها و علاقهمندان میتوانند جهت تهیهی این روزشمار و درج آگهی اختصاصی سازمان خود با شمارهی ۸۸۵۵۲۳۱۸ - ۰۲۱ تماس بگیرند.
روزشمارهای سالهای گذشتهی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان را در آدرس زیر ببینید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانروزشمار کودکیفرهنگ کودکیکودک و محیط زیستروزشمار فرهنگ کودکیسالنامه ۱۳۹۶سالنامه سال جدیدتقویم سال جدیدبا مدرسه طبیعت، دنیا را به کودکان بدهیم تا دنیا دوستی را درک کنند
در یکی از روزهای دی ماه ۱۳۹۲ چهرهای نام آشنا در اجتماع شورای کتاب کودک حضور پیدا کرد و از ایده مدرسه طبیعت و بسط و ترویج آن بعنوان ضرورت امروز جامعه ما سخن گفت.
ایدهای متفاوت با مدارس کلاسیک و آموزش مستقیم، ایدهای مبتنی بر رهایی کودک در طبیعت به دور از قید و بندهای والدین و آموزش یکطرفه معلمین، ایدهای که کودک بصورت خودانگیخته در طبیعت یاد میگیرد، خلاقیت او پرورش پیدا میکند و مهارتهای فیزیکی، حسی، عاطفی و شناختی او رشد میکند.
این چهره محبوب کسی نبود جز دکتر عبدالحسین وهابزاده، ایده پرداز و معمار مدارس طبیعت ایران.
او از فعالیتهایش با کودکان تحت عنوان «سفرهای آقای کرم» گفت و بر ضرورت بسط این گونه فعالیتها تاکید فراوان داشتند.
موضوع بسیار جذاب بود و صحبتهای ایشان ما را به سمت تاسیس مدرسه طبیعت در استان تهران کشاند.
پس از مطالعه کتب و منابع مختلف مرتبط با ایده مدرسه طبیعت و مشاورههای لازم با استاد وهابزاده و تیم فعال و اندیشمند مدرسه طبیعت کاوی کنج مشهد و همچنین استاد نوش آفرین انصاری و جستجوهای زیاد برای تهیه مکان مدرسه، نهایتا به تاسیس مدرسه در جاده وادان- کیلان دماوند انجامید.
روز جمعه، ۷ خرداد ماه ،۱۳۹۵ با حضور گروه کثیری از اندیشمندان و فعالین عرصه طبیعت و کودک و مقامات محلی و با سخنرانی عبدالحسین وهابزاده، نوشین آفرین انصاری، محمد درویش، مهدی محقق و احمد نادعلیان و با پختن نان توسط ایشان مدرسه افتتاح و بنا به پیشنهاد این بزرگان و به افتخار کوه و قله اسطورهای دماوند، مدرسه بنام مدرسه طبیعت دماوند نام گذاری شد.
فعالیتهای عملی مدرسه را آغاز کردیم و اولین گروه کودکان روز ۲۴ خردادماه وارد مدرسه شدند. تا به حال ۲۶ کارگاه در مدرسه طبیعت دماوند و با حضور بیش از ۴۰۰ کودک تشکیل شده است.
آنچه ما در این مدت کوتاه در مدرسه طبیعت دماوند تجربه كردیم و موید ایدههای علمی وهابزاده است واكنش سرشار از خشنودی، پرسشگری، و بر اثر استمرار حضور، تقویت اعتماد به نفس و اراده كودكان بوده است. كودكان به سرعت جذب محیط میشوند و آنچه در این بستر طبیعت به آنها هدیه داده میشود به عمق وجود خود میسپارند. نمونههای موجود (فیلم ، عکس ، مشاهدات و ...) گواه این ماجراست. واكنش كودكان در مدرسه طبیعت بعضا غیر قابل توصیف است، مسلما پاسخی كه آنان پس از حضور در مدرسه طبیعت میگرفتند بسیار فراتر از لذتی بود كه از روشهای دیگر تجربه كردهاند.
تجربه حضور آنان، ما را به این باور رساند كه کودکان عاشق چنین بسترهایی هستند. آنچه ما خود دیده و شنیدهایم بسیاری از مشكلات آنان حتی با یك جلسه کاهش پیدا کرده و یا از بین رفته است. از آنجمله کودکی كه فوبیای حیوان داشت یا آنكه از زمینهای ناهموار میترسید و دیگری كه به دلیل یك بار از پله افتادن از ارتفاع هراس داشت و حاضر نبود بالای نردبان برود.
الهام میگفت این مدرسهها را فقط در فضای مجازی دیدهام و امروز متوجه شدم كه به طور واقعی هم وجود دارد. امیرمحمد كه اولین بار چكش را در دست میگیرد و میخی را بر دو تكه چوب میكوبد، قایق خیالی خود را میسازد و در حوض میانی مدرسه طبیعت رها میكند. مهرداد كه با كنجكاوی تمام، قورباغه را از حوض میگیرد تمام تمركزش را بر گرفتن قورباغه صرف میكند و سپس با خیال راحت رهایش میكند تا شاهد رهایی قورباغه در طبیعت باشد و خود سرخوشانه به سمت دیگر مدرسه میرود. راستین كه به قول خودش بذر «کوه» میكارد و از ساعت ۹ صبح تا ۱ بعد از ظهر كه زمان برگشت از مدرسه است به دیگران میگوید بریم و ببینیم كه گیاهم رشد كرده است؟ دخترکی كه در اولین روز ورود به مدرسه حاضر نبود به محوطه بیاید پس از سومین جلسه، آنچنان داستانهای خیالی خود را میسازد كه دیگر حاضر به ترك مدرسه نمیشود. مانلی كه شبمانی در طبیعت را تجربه میكند به محض اینكه چشمش به ستارگان میافتد شروع به سخن گفتن از داستانهای خیالی كه با ستارگان ساخته است میكند. پسر بچهای كه با در دست گرفتن ذرهبین حشرات زیر خاك را جستجو میكند و به دنبال پاسخ سؤالات طرح شده در ذهن خود میرود.
بازیهای جمعی و فردی مانند طناب كشی، تاب بازی و غیره و غیره همه تجربیات نابی برای کودکان در مدرسه طبیعت دماوند بودهاند.
كودكان در بستر طبیعت با پرسشهای خود، با استفاده از تخیل خود و احساس شگفتی درباره آنها به اندیشهورزی دست مییابند. آنان در مییابند كه آسمان آبی مانند یك چادر آبی رنگ بر روی همه چیز كشیده شده است و به آنان احساس امنیت میدهد و خورشید زرد رنگ نیز گرما بخش آنان است.
در این روند زایش و پویش،اندیشه آنان درحال شكلگیری است و با فعالیتهای متنوع در این بستر و مشاركت در آن با اتكاء به نیروی تخیل خود ساعتها به بازی و خیال پردازی مشغول میشوند.
آنچه در این بستر اتفاق میافتد متاسفانه در مراكز آموزشی کلاسیک كمتر اتفاق میافتد. پژوهشها نشان داده است، نبود تخیل در سالهای نخست زندگی كودك بخصوص تا شش سالگی در زندگی او مشكلاتی بوجود میآورد كه در آینده شاهد آن خواهیم بود.
آلبرت انیشتین میگوید: «من به این نتیجه رسیدهام كه خیالورزی بسیار بیشتر از توانایی من برای اندیشیدن به مفاهیم انتزاعی و منطقی، كمك كرده است.» كودكانی كه در این بسترها قرار میگیرند علاوه بر تقویت تخیل، به رشد شناختی، عاطفی و حسی- حركتی آنان نیز كمك انكار ناپذیری خواهد شد. آنان گونهای از احساس همراه با شگفتی و سپاس و احترام به پدیدههای اطرافشان دارند و سرانجام اینكه زیباییها را به خوبی درك خواهند كرد. با اتکا به همین دلایل و تجربیات و مطالعات انجام شده ، هر روز باور ما به فلسفه مدرسه طبیعت و روش یادگیری در بستر طبیعت، عمیق و عمیقتر شده است.
ما هم معتقدیم حضور مستمر كودكان در چنین فضاهایی انسانهای خلاق، با اعتماد به نفس و دارای ارزشهای والای انسانی پرورش میدهد و سرانجام به سرزمین و محیط زیست خود احترام خواهند گذاشت و حافظ آن خواهند بود.
** عنوان برگرفته از شعر ناظم حکمت
- در ارتباط با این موضوع بخوانید:
- گفتوگو با عبدالحسین وهابزاده، پایهگذار نخستین مدرسه طبیعت در دماوند
- مدارس طبیعت در تهران
- مدارس طبیعت راهکاری برای آشتی با طبیعت و نجات محیطزیست
گونه خبر: خبرهای محیط زیستخبرهای کودکان از اینسو و آنسوکلیدواژه: مدرسه طبیعت دماوندمدارس طبیعت تهرانعبدالحسین وهاب زادهمحمد درویشنوش آفرین انصارینخستین مدرسه طبیعت تهرانکودک و محیط زیستبازی در طبیعتآشنایی با محیط زیستمنبع: خبرگزاری لیزنا
مهدها یا پدربزرگها و مادربزرگها/ کودک در دوراهی امنیت و مهارت
روانشناسان معتقدند که کودکانی که به جای مهد کودک نزد پدر و مادر بزرگهایشان بزرگ میشوند مفهوم عمیقتری از خانواده در ذهنشان نقش میبندد.
سالهاست که سبک زندگی ایرانیها تغییر کرده است. مادران چون گذشته نیستند و کمتر در خانه میمانند و برای نگهداری از فرزندانشان از مهدهای کودک و یا والدینشان کمک میگیرند. در این میان بسیاری از خانوادهها در برزخی میان نگهداری کودکانشان توسط والدینشان و آموزش و نگهداری در مهدهای کودک ماندهاند.
به گفته کارشناسان بهترین سن کودکان برای رفتن به مهدکودک بین ۲ تا ۶ سالگی است. در این سن کودکان نیازمند و آماده آموزش و مهارتهای اجتماعی هستند. اما بردن به مهد کودک با امکانات متفاوت و گاهی غیرقابل اطمینان و یا ماندن در کنار پدربزرگ و مادربزرگها تبدیل به دغدغهای میان پدران و مادران جوان و شاغل شده است.
برخی امنیت و اطمینان خاطر، دستیابی به احساس هویت خانوادگی، افزایش اعتماد به نفس به خاطر مهربانی بی دریغ پدر و مادر، شور و نشاط کودکان را مهمترین مزایای پدربزرگ و مادربزرگها در نگهداری نوههایشان میدانند و برخی هم لوس شدن نوهها، اختلاف در شیوه تربیت، اذیت شدن پدربزرگ و مادربزرگها، عادی شدن غیبت پدر و مادر، نبود همسالان در خانه پدربزرگها را از معایب این روش برمی شمارند.
در این میان کارشناسان و روانشناسان معتقدند که بزرگ شدن کودکان در کنار پدران و مادرانشان از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا با رشد تکنولوژی و تغییر سبک زندگی افراد، آنها گرایش زیادی به زندگیهای فردی دارند و بودن نوهها در کنار پدربزرگ و مادربزرگهایشان، سبب بیشتر شدن روابط عاطفی میان خانوادهها میشود.
دکتر ریحانه امینی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره میگوید: بهتر است والدین فرزندانشان را به دست کسانی بسپارند که مورد علاقه و توجه واقع شوند. همین علاقه فراوان، باعث ایجاد اطمینان خاطر در والدین میشود.
نگهداری فرزندان توسط مادربزرگها خلأ روابط خانوادهها را جبران میکندبه گفته این جامعه شناس؛ این روزها بیشتر خانوادهها جمعیت کمی دارند، به همین خاطر بودن کودک در کنار پدربزرگ و مادربزرگ، خود میتواند تا حدودی باعث شکل گیری عمیقتر مفهوم خانواده در ذهن کودک بشود و تجربه داشتن خانوادهای بزرگ و مهربان را برای او به وجود بیاورد.
امینی به احساس امنیت و اعتماد به نفس فرزندان در کنار والدین پدر و مادرشان اشاره میکند و میگوید: پدربزرگ و مادربزرگ جزء کسانی هستند که بچهها را همانطور که هستند دوست دارند و از شیطنتهای آنان چندان عصبانی و ناراحت نمیشوند. این موضوع باعث افزایش اعتماد به نفس در بچهها میشود.
معایب نگهداری فرزندان توسط پدربزرگها و مادربزرگهابه نظر میآید ترکیبی از این مهدکودک و نگهداری پدربزرگ و مادربزرگها بهترین نسخه برای کودکانی است که مادران شاغل دارنداین جامعه شناس به معایب نگهداری کودکان توسط پدربزرگ و مادربزرگها اشاره میکند و میگوید: کاملاً مشخص است که پدربزرگ و مادربزرگ، نوه هایشان را از صمیم قلب دوست دارند. همین دوست داشتن میتواند باعث شود تا بچهها لوس بار بیایند، چرا که پدربزرگ و مادربزرگ نمیتوانند آن طور که پدر و مادر انتظار دارند با بچهها قاطع باشند و یا مثلاً در جایی که لازم است آنها را تنبیه کنند.
تفاوت سلیقهها و رویکردها با توجه به گذار سریع بین نسلی، شاید در این زمینه آسیبزا باشد. امینی با تأیید این موضوع میگوید: به خاطر تفاوت نسلی، بین ما و پدر و مادرمان اختلافات زیادی هست. این اختلافات در شهرهای بزرگتر، بیشتر هم میشود. همین تفاوتها میتواند باعث بروز دوگانگی در شیوه تربیت بچهها بشود؛ شیوهای که پدر و مادر اعتقاد دارند و به آن عمل میکنند، در مقابل شیوه پدربزرگ و مادربزرگ. و این اختلاف ممکن است در آینده مشکلات جدی به وجود بیاورد.
بهترین سن برای رفتن کودکان به مهدکودک ۲ تا ۶ سال استآذردخت داوری روانشناس کودکان موافق سخنان دکتر امینی درباره معایب نگهداری کودکان توسط پدربزرگها و مادربزرگهایشان نیست. این روانشناس کودک درباره مزایای رفتن و نرفتن به مهد کودک این چنین میگوید: بهترین سن برای رفتن کودکان به مهدکودک ۲ تا ۶ سال است. البته رفتن و نرفتن به مهدکودک مزایایی دارد. رفتن کودکان به مهدکودک سبب آموزش و یادگیری بیشتر و همچنین آشنایی با مهارتهای جدید میشود و نرفتن به مهد و ماندن در کنار پدربزرگ و مادربزرگها، سبب ایجاد امنیت و آرامش در کودکان میشود.
وی در ادامه به مزایای زندگی کودکان با پدربزرگها و مادربرزگ ها اشاره میکند و میگوید: بهترین شرایط عاطفی برای کودکان بعد از پدر و مادر، زندگی با پدربزرگ و مادربزرگهاست. زیرا این وضعیت، برای آنها یک بستر عاطفی همچون زندگی واقعی با پدران ومادرانشان را تداعی میکند و کودک از نظر عاطفی دچار بحران نخواهد شد. بهتر است کودکان به جای رفتن به مهد، نزد پدربزرگ و مادربزگ هایشان باشند و این از لحاظ روانی، امنیتی، احساسی و بهداشتی بسیار قابل قبولتر است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا نرفتن به مهد و ماندن در کنار پدربزرگها و مادربزرگها سبب عقب افتادن کودکان از مهارتهای اجتماعی میشود، میگوید: قصههایی که پدربزرگ و مادربزرگها می گویند کمتر از آموزشهای مهارتی در مهد نیست. مگر غیر این است که در مهد برای بچهها داستان میخوانند؟
در کنار پدربزرگ و مادربزرگها هم همین اتفاق می افتد. درست است که کودکان از سه سالگی به بعد، میل به بازی با همسالان و اجتماعی شدن دارند، اما برای حل این مورد در محیط خانواده هم راهکار وجود دارد و پدران و مادران میتوانند فرزندانشان را هفتهای ۲ یا سه روز به مهدکودک یا خانههای بازی و یا هر جایی که کودکان در آنجا حضور دارند، ببرند.
به گفته این روانشناس، مهدکودک مشکلاتی دارد که بیش از امتیارهایش است. در مهدها، کودکان با تربیتهای متفاوتی حضور دارند، مربیان از تخصص کافی برخودار نیستند، نیاز عاطفی توسط مربیان برای کودکان برآورده نمیشود، مربیان احساس مادری ندارند، تغذیه کودکان بدغذا با مشکل مواجه میشود. همه اینها مضراتی است که بودن در کنار پدربزرگ و مادربزرگها را بیش از پیش ضرورت میبخشد.
این روانشناس کودک توصیه میکند: بهتر است زوجهایی که میتوانند فرزندانشان را در کنار والدین خود بگذارند، از این نعمت بهره مند شوند و کودکان را از وجود آنها محروم نکنند.
می گویند نوه شیرینتر از فرزند است و پدربزرگ و مادربزرگها اگر توانی برایشان باقی مانده باشد ترجیح میدهند خود نوههایشان را بزرگ کنند. به نظر میآید ترکیبی از حضور کودک در مهدکودک و نگهداری پدربزرگ و مادربزرگها بهترین نسخه برای کودکانی است که مادران شاغل دارند. ساعتی در روز در کنار همسالان بازی کنند و آموزش ببینند و انرژی خود را تخلیه کنند و زمانی هم در گرمای عشق پدربزرگ و مادربزرگها منتظر آمدن والدینشان شوند.
نورا حسینی
منبع: خبرگزاری ایسنا
نوشته مهدها یا پدربزرگها و مادربزرگها/ کودک در دوراهی امنیت و مهارت اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
دستهایت را بشوی
شاهزاده کوچولو دوست دارد دستهایش همیشه کثیف باشند. او دوست ندارد دستهایش را بشوید. البته فقط تا زمانی که از وجود میکروب، کثافت و سایر چیزهای وحشتناک باخبر میشود و از آن پس نه تنها دستهای خودش را هر وقت لازم باشد، میشوید، بلکه حواسش به دیگران هم هست که دستهایشان را بشویند.
این کتاب از مجموعهی کتابهای سفید، با زبان و تصویرهای طنزآمیز تونی راس، نویسنده و تصویرگر محبوب کودکان، در قالب داستانی کوتاه، با زبان کودکانه و با توجه به روحیهی کودکان گروه سنی مخاطب، آنها را با اهمیت رعایت بهداشت، میکروبها و زیان آنها برای سلامتی آشنا میکند.
مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ سال
لینک خرید کتاب دستهایت را بشوی
نوشته دستهایت را بشوی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
برترینهای هجدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون معرفی شدند
هجدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برترینهای خود را اعلام و از نویسندگان و پدیدآورندگان این آثار در مراسمی ویژه تقدیر کرد.
در این جشنواره که عصر پنجشنبه ۲ دیماه ۱۳۹۵ برگزار شد، هیات داوران در ۹ بخش شعر، داستان تالیف و ترجمه، علمی و آموزشی، دینی، بازنویسی، زندگینامه، نمایشنامه، تصویرگری، گرافیک و طراحی روی جلد، برترینهای سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ را معرفی کردند.
آثار برگزیدهی هجدهمین جشنوارهی کتاب کانون عبارت است از:
در بخش شعر
- در ردهی خردسال: «من بُدو، پنگوئن بُدو» سرودهی مریم هاشمپور
- در ردهی کودک: کتاب «قِچ قِچ» سرودهی طیبه شامانی
- در ردهی نوجوان: کتاب «آوازهای سیبزمینی» سرودهی مهدی مرادی
در بخش داستان تألیفی
- در ردهی خردسال: کتاب «اینطوری» نوشتهی محمدرضا شمس
- در ردهی کودک: «دوست بزرگ» نوشتهی بابک صابری
- ردهی نوجوان: «زیبا صدایم کن»، نوشتهی فرهاد حسنزاده و «حبیب و میرزا شیپور»، نوشته مهدی میرکیایی
در بخش محیط زیست و مسأله آب
- در ردهی کودک: «لحظهی پرواز» نوشتهی سرور پوریا
- در ردهی نوجوان: «سایه هیولا» نوشتهی عباس جهانگیریان
در بخش آثار ترجمه
- در ردهی کودک: کتاب «پرنده قرمز» ترجمهی زهره قایینی
- در ردهی نوجوان: کتاب «خیالباف» ترجمهی ریحانه عبدی
در بخش علمی آموزشی
- در ردهی خردسال: «اسم من» نوشتهی ناهید عسگری
- در ردهی کودک: «راز نقاشیهای قشنگ» نوشتهی محمدحسین صلواتیان
- در ردهی نوجوان: «بیایید داستان بنویسیم» نوشتهی مهدی میرکیایی و «بیایید شعر بگوییم» نوشتهی انسیه موسویان
در بخش آثار دینی
- در ردهی کودک: «خدایا اجازه!» نوشتهی غلامرضا حیدریابهری
در بخش زندگینامه
- «سرداران ایران زمین» نوشتهی مهدی میرکیایی
در بخش نمایشنامه
- نمایشنامههای «ما، همان جمع پراکنده»، «جعبه خیال» و «زنگ اول: تاریخ» نوشتهی فریده شیرژیان
در بخش تصویرگری، گرافیک و طراحی روی جلد
- در ردهی کودک و خردسال در زمینهی کتابسازی: «کتابهای کشویی» و «به! به!» کار سمانه قاسمی
- در بخش طراحی گرافیک (صفحهآرایی) رده کودک: کتاب «من و مامان و مدرسه» کار کامران مهرزاده
- در بخش طراحی جلد حوزه کودک: مجموعه «قصهای که دوستش دارم» کار حبیب ایلون و کتاب «اژدهای عینکیِ کله ارهای» کار مریم یکتافر
- در بخش تصویرگری رده کودک: کتابهای «ای میهن من، ایران» کار سروناز پریشانزاده و «شبح ترسو» کار عاطفه ملکیجو
- با احترام به سابقه تصویرگر: کتاب «با عددها دوست میشوی؟» کاری از علی خدایی
- طراحی گرافیک (صفحهآرایی) رده نوجوان: کتاب «پرندهای بود که شباهت به هیچ پرندهای نداشت» کار کوروش پارسانژاد
- در بخش طراحی جلد در ردهی نوجوان: مجموعهی «رمان نوجوان امروز»، کار پژمان رحیمیزاده
- در بخش تصویرگری: کتابهای «نامههای خیس» کار محمود حسینی و «میترسم یادت برود دوستم داشتی» کار علیرضا پورحنیفه
کتاب «پرنده قرمز» به عنوان برترین اثر ترجمهای در هجدهمین جشنوارهی کتاب کانون برگزیده شد
کتاب «پرندهی قرمز» نوشتهی آسترید لیندگرن با تصویرگری ماریت تورنکوییست و ترجمهی زهره قایینی، لوح زرین و دیپلم افتخار برترین اثر داستانی ترجمهشده را در هجدهمین جشنوارهی کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری دریافت کرد.
در این مراسم که عصر پنجشنبه ۲ دیماه ۱۳۹۵ برگزار شد، کتاب «پرنده قرمز» اثر برگزیده در گروه داستان ترجمه معرفی شد و لوح زرین و دیپلم افتخار این جشنواره را به سبب انتقال امید به کودکان محروم، همخوانی متن و تصویر و انسجام ساختاری و محتوایی آنها، ارائه نمادها و استفادهی مناسب از آنها برای تفهیم محتوا به مخاطب، دریافت کرد.
«پرنده قرمز» در سال ۱۳۹۳ از سوی انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با دریافت حق انتشار آن به زبان فارسی در ایران منتشر شده است. این کتاب، داستان دو کودکی است که پس از دست دادن پدر و مادرشان، به مزرعهای فرستاده میشوند. مزرعهدار، آنها را به کارهای سخت وامیدارد. کودکان امیدوار هستند که با رسیدن زمستان و رفتن به مدرسه روزگار بهتری داشته باشند اما در مدرسه نیز اوضاع چندان خوب نیست. روزی در اوج ناامیدی و اندوه، پرندهای قرمز را میبینند. پرندهی قرمز، دو کودک را به سرزمینی میبرد که برخلاف دنیای آنها پر از شادی، رنگ و روشنایی است.
در هجدهمین جشنوارهی کتاب کودک و نوجوان کانون، هیات داوران در ۹ بخش شعر، داستان تالیف و ترجمه، علمی و آموزشی، دینی، بازنویسی، زندگینامه، نمایشنامه، تصویرگری، گرافیک و طراحی روی جلد، برترینهای سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ را معرفی کردند.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر و تهیهی کتاب «پرنده قرمز» به آدرسهای زیر مراجعه کنید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: پرنده قرمزماریت تورن کوییستزهره قایینیآسترید لیندگرنموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانکتاب کودکداستان ترجمه ایجشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانهجدهمین جشنواره کتاب کانونادبیات کودکان و نوجوانانمعماری و طراحی مهدکودک C.O
هدف از طراحی چنین فضایی، ایجاد مکانی برای تعامل و معاشرت والدین کودکان با یکدیگر و با مردم محلی است. ساختمان کافه بین مهدکودک و فضای پیاده و سوار شدن کودکان قرار گرفته تا والدین زمانی که فرزند خود را به مهد میرسانند یا به دنبال او میآیند، از کافه استفاده کنند.
ادامه مطلب