خبر جمع کن
ساخت تاج دایناسور با شانه تخم مرغ
با شانه ی تخم مرغ برای کودکان تاج دایناسور بسازید.
مواد و سایل لازمشانه تخم مرغ یک عدد
رنگ گواش
مقوا
ماشین منگنه
قیچی
- یک ردیف از شانه تخم مرغ را ببرید.
- برای رنگ آمیزی از سه رنگ استفاده می کنیم . رنگ ها می توانند مطابق شکل باشند و یا با سلیقه خودتان از روی تصاویر دایناسور ها آن را رنگ کنید.
- مقوا را به اندازه دور سر کودک برش دهید.
- حال ردیف شانه تخم مرغ رنگ شده را با چسب یا منگنه به مقوا بچسبانید.
- تاج دایناسو را روی سر کودک بگذارید.
نوشته ساخت تاج دایناسور با شانه تخم مرغ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
کودکان آمریکایی حق شکایت از عملکرد دولت در مهار کردن تغییرات اقلیمی را به دست آوردند
کودکان آمریکایی اجازه یافتهاند از دولت در خصوص اقداماتش برای مهار کردن تغییرات اقلیمی شکایت قضایی کنند.
با وجود آن که تغییرات سیاسی رخ داده در آمریکا فعالان محیطزیست و طرفداران نظریهی تغییرات اقلیمی سراسر جهان را نگران سرنوشت توافقهای بینالمللی در حوزهی تغییرات اقلیمی کرده است، این خبر مانند نقطهای روشن برای آنان بود.
سال ۲۰۱۵ طبق آمارهای موجود گرمترین سال جهان به نسبت سالهای گذشته بوده است و آنگونه که آمارها نشان میدهد، ۲۰۱۶ این رکورد را خواهد شکست.
اتحادیهی کودکان ما (Our’s Children Trust)، گروهی متشکل از ۲۱ کودک و جوان ۹ تا ۲۰ ساله است. این گروه در چندین ایالت آمریکا دادخواستی را با این استدلال ارائه دادهاند: «با ایجاد تغییرات اقلیمی، دولت فدرال حقوق اساسی کودکان برای زندگی، آزادی و دارایی را نقض میکند و در عین حال در حفاظت از منابع ضروری اعتماد عمومی شکست میخورد.»
تخریب محیطزیست و استفادهی بیش از حد منابع طبیعی نه تنها کیفیت زندگی بشر در حال حاضر را متاثر میکند، بلکه بر کیفیت زندگی کودکان امروز در آینده و نسلهای بعد نیز تاثیر میگذارد. با وجود مقاومت و تلاش نمایندگان صنایع و دولت فدرال برای رد شدن درخواست قضایی این کودکان آمریکایی، یک قاضی در ایالت اورگان این درخواست را قبول و حق شکایت کردن را به کودکان اعطا کرد.
گروههای طرفدار محیطزیست با این روشها سعی میکنند دولتها را به انجام اقدامات مهارکنندهی تغییرات اقلیمی مجبور نمایند. به عنوان نمونه در سال گذشته دادگاهی در هلند دولت را موظف کرد تا سال ۲۰۲۰ حجم گازهای گلخانهای تولیدی هلند را به کمتر از ۲۵ درصد میزان آن در سال ۱۹۹۰ برساند. این موفقیتها میتواند الهامبخش فعالان محیطزیست دیگر کشورها را برای یافتن راهی برای تشویق دولتهای کشور خود به اجرای اقدامات عملی در راستای تغییرات اقلیمی باشند.
- اخبار پیشین کتابک پیرامون محیط زیست و کودکان را در آدرس زیر جستو جو کنید:
گونه خبر: خبرهای محیط زیستکلیدواژه: کودکان آمریکاییتغییرات اقلیمیآموزش محیط زیست به کودکانکودک و محیط زیستکودک و طبیعتحفاظت از محیط زیستآموزش حفاظت از محیط زیست به کودکانمنبع: Kids now have the right to sue the government over climate changeمتن کامل سخنرانی ماریت تورنکویست در نخستین همایش دوسالانهی «با من بخوان»
ماریت تورنکوییست، تصویرگر سوئدی-هلندی کتابهای «پرنده قرمز» و «فراتر از یک رویا» در نخستین همایش دوسالانهی «با من بخوان»، تجربهها و احساسات خود را از تصویرگری کتابهای کودکان و خواندن با آنها با حاضران در میان گذاشت.
ماریت تورنکوییست در روز دوم این همایش که ۲۱ آبانماه از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در سالن گنجینهی کتابخانه و سازمان اسناد ملی برگزار شده بود، ضمن بیان سرگذشت و پیشینهی خود از زمان کودکی تا کنون، از تجربههای خود در زمینهی کتابخوانی با کودکان و تصویرگری کتابهای این گروه سنی و همچنین شرایط زندگی و احساسات خود پیش از خلق تصاویر هر کتاب با مخاطبان سخن گفت.
او در سخنان خود دربارهی کتاب «پرندهی قرمز»، نوشتهی آسترید لیندگرن که ماریت خود تصویرگری آن را برعهده داشته است، گفت:
« آنچه این کتاب را ویژه میکند این است که بدترین چیزهایی را توصیف میکند که یک کودک ممکن است تصور کند یا جرأت تصویرش را داشته باشد: از دست دادن والدین، آزادی، گرسنگی و ناامیدی. اما در همان لحظه که همه چیز مأیوسکننده است، ناگهان یک پرنده روشنایی میآورد یا شاید امید؛ آن چیزی که سبب میشود هر کودکی با این کتاب کنار بیاید.
علاقهی من به داستانهایی با مضمون تیره و تار با من باقی مانده است. من متقاعد شدهام که خواندن کتابهایی که تنها به بخش روشن زندگی نمیپردازند برای کودکان و والدین خوب است. چیزهای بسیاری هست که والدین میخواهند به آنها اشاره کنند ولی پرداختن به آنها بسیار دشوار است.»
تورن کویست همچنین در ادامهی سخنرانی خود دربارهی تجربهی تصویرگری کتاب «فراتر از یک رویا» نوشتهی جف آرتس گفت:
« در جشن رونمایی این کتاب در هلند بسیاری از دوستان من شرکت داشتند و سبب شدند که داستانهایی گفته شوند. بهترین دوست دخترم، که مادرش را به خوبی میشناختم، پیش از این که به دنیا بیاید برادرش را از دست داده بود. او هرگز این موضوع را به کسی نگفته بود، مادرش هم همین طور.
پس از انتشار کتاب، داستانهای پنهان، یکی پس از دیگری آشکار شدند، از کودکان و بزرگسالان، در کتابفروشیها و کتابخانهها و مدرسهها. بچهها دربارهی اندوهشان از مرگ پدربزرگ و مادربزرگشان، گربه و سگشان، و گاهی نیز دربارهی مرگ والدین یا خواهر و برادرشان با من صحبت میکردند. کتاب جف، همهی این داستانها را به سطح آورد. در کلاسها، کودکان بچههای دیگری را پیدا کردند که این مسئله برایشان رخ داده بود یا از داستانهای بچههای دیگر آگاه میشدند. آنها یکدیگر را بهتر شناختند.
«فراتر از یک رویا» جهان کودکان را گسترش میدهد. انتشار این کتاب یک موفقیت بزرگ است؛ اما مهمتر از آن این است که کودکان با خواندن این کتاب این شانس و فرصت را پیدا میکنند تا داستانهای پنهانشان را روایت کنند.»
در ادامه متن کامل سخنرانی ماریت تورنکوییست را در دومین روز از نخستین همایش دوسالانهی «با من بخوان» میخوانید:
«سلام به همه!
من در سال ۲۰۰۴ هم سفری به ایران داشتم. در آن موقع برای سخنرانی در یک فستیوال ادبیات که در تهران برگزار میشد با هیئتی سوئدی به ایران آمدم و دربارهی همکاریام با نویسندهی سوئدی آسترید لیندگرن صحبت کردم و کارگاههایی را برای کودکان برگزار کردم. برنامهی سنگینی داشتیم و هر روز با افراد جدیدی دیدار میکردیم. در یکی از شبها در مهمانی شام، من پشت همان میزی نشسته بودم که زهره قایینی نشسته بود. ما شروع کردیم به صحبت کردن و این گفتوگو هرگز متوقف نشده است. من به ندرت کسی را دیده بودم که این گونه با اشتیاق با کودکان و در زمینهی فرهنگ کودکان کار کند.
اگرچه در آن زمان بیش از ۲۰ سال بود که برای کتاب بچهها تصویرگری میکردم یا مینوشتم، اما پس از این گفتوگو بود که بهتر از هر زمانی اهمیت کارم را درک کردم.
من از راه دور با برنامهی «با من بخوان» درگیر شدم. تلاش میکردم تا کپیرایت کتابهای تصویری خوب را برای این برنامه بگیرم و با تصویرگران ایرانی که کتابهای این برنامه را تصویرگری میکردند گفتوگو کردم.
پس از مدت کوتاهی، «فراتر از یک رویا» نوشتهی فلاندرزیِ «جف آرتس» برای برنامهی «با من بخوان» منتشر شد.
من بسیار خوشحالم که بار دیگر به ایران آمدم و این فرصت را دارم که دربارهی برنامهی «با من بخوان» چیزهای بیشتری در هفتههای آینده بدانم.
امروز تلاش میکنم که دربارهی کارم، ایدههایم و روش کارم و واکنش کودکان نسبت به آنها صحبت کنم.
اما اول میخواهم کمی دربارهی پیشینهام صحبت کنم. دوران کودکی برای این که چه کسی خواهید شد، بسیار مهم است.
من در سال ۱۹۶۴ در آپسالا متولد شدم. آپسالا شهری است دانشگاهی در سوئد که پدرم اهل آنجا بود. من ۵ سال آغازین زندگیام را آنجا گذراندم.
پدر و مادرم از راه ادبیات گذران میکردند. مادر من که هلندی بود، مترجم بود و از کتابهایی که به هلندی ترجمه میکرد، کتابهای آسترید لیندگرن بود. پدر من علاوه بر این که زبانهای اسکاندیناوی تدریس میکرد، کارشناس تئاتر بود. من بین کتابها و نمایشنامهها بزرگ شدم.
پدر و مادر پدرم خیلی زود از دنیا رفته بودند و من به جای خانهای با اسباب و اثاثیهی مدرن در خانهای با اتاقهای تاریک که پر از اسباب و اثاثیهی عتیقه بود، بزرگ شدم که به پدربزرگ و مادربزرگ سوئدیام تعلق داشت.
ما تابستانها در فضای باز وقت میگذراندیم. از اول ماه می تا آخر سپتامبر آپارتمان تاریک را ترک میکردیم و در خانهی کوچکی در درهای زندگی میکردیم که با جنگل احاطه شده بود.
مادرم آنجا به ترجمهی کتابها مشغول میشد و من و برادرهایم بیرون خانه بازی میکردیم. پدرم آخر هفتهها به ما ملحق میشد و ما بسیار خوشحال بودیم. خودمان را در دریاچه میشستیم چون آب لولهکشی نداشتیم.
وقتی که ۵ ساله بودم، پدرم برای تدریس پیشنهادی از آمستردام دریافت کرد و ما کاملا ناگهانی به هلند نقل مکان کردیم. در آن زمان ما سه بچه بودیم. من نمیتوانستم به هلندی صحبت کنم و بچهها در کلاس من را اذیت میکردند. اما فهمیدم که وقتی چیزی مینویسم (واقعا دستخط خوبی داشتم) یا نقاشی میکشم بچهها با من مهربانتر هستند. آنها میآمدند و نزدیک میز من میایستادند و میگفتند: «وای خیلی خوشگل نقاشی میکنه. میتونه خیلی خوشگل هم بنویسه.»
جای تعجبی ندارد که من هم بیشتر و بیشتر نقاشی میکردم و مینوشتم.
وقتی ۹ سالم بود، پدر و مادرم مزرعهای در اسمالند خریدند. آسترید لیندگرن، نویسندهی معروف، اهل این منطقه بود. و ما همهی تعطیلاتمان را آنجا میگذراندیم.
من آنجا بسیار شاد بودم. در کارهای مزرعه به همسایهها کمک میکردم و یک کلبه ساختم که مال من و برادرهایم بود. من اجازه داشتم هر کسی دلم میخواست، باشم.
پایهی هر چیزی که بعدها انجام دادم در اسمالند ریخته شد. برای روزها و گاهی هفتهها نقاشی میکردم، خیاطی میکردم، برای عروسکهایم خانه میساختم، با گل چیزهای مختلف میساختم و با سنگ و خزه منظره درست میکردم.
سرانجام به آکادمی هنر آمستردام رفتم و برای ۵ سال در رشتهی تصویرگری درس خواندم. زمانی که شروع به تحصیل کردم دوران سختی بود. آمستردام در سالهای ۱۹۸۰ وحشی و خشمگین بود. بسیاری از همکلاسیهای من موادمخدر مصرف میکردند و با پلیس درگیر بودند زیرا تقریبا همه در جاهایی بدون مجوز و غصبی زندگی میکردند. آن دوره، دورهی پانکها بود.
من که کمی از همکلاسیهایم میترسیدم، به کار پناه بردم. به جای شرکت در مهمانیها، بیشتر عصرها را با طراحی کردن از موسیقیدانها در کنسرواتوار سپری میکردم. کنسرواتوار آن سوی خانه من بود و کنسرتهای رایگان برگزار میشد. من از راه طراحی و نوشتن داستان گذران زندگی میکردم و هنوز هم همچنان این کار را میکنم، چه در هلند و چه در سوئد.
اما پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه چیزها خیلی به سرعت رخ داد. من برای در هر دو کشور کار میکردم و نخستین کارم یک کتاب تصویری بود برای آسترید لیندگرن. من تنها ۲۳ سالم داشتم. در هر دو کشور استودیو داشتم زیرا هم در مرکز آمستردام زندگی میکردم و هم وسط جنگل در سوئد. شما میتوانید این دو دنیا را در کارهای من ببینید.
وقتی کوچک بودم داستانهای غمگین را دوست داشتم. من از خواندن دربارهی مردمی که با دشواریها روبهرو میشدند لذت میبردم. کتابهایی دربارهی مردمی که جانشان را از دست میدادند و در جنگ زندگی میکردند، کتابهایی دربارهی مردمی که بسیار بیمار بودند.
فکر میکنم دلیل دوست داشتن اینگونه داستانها این بود که من زندگی بسیار راحتی داشتم. همه چیز همیشه خوب بود. ما پول کافی و یک خانهی خوب داشتیم، سالم بودیم. اما من میدانستم که برای تداوم این شرایط تضمینی وجود نداشت. پدرم در دوازده سالگی مادرش را بر اثر بیماری سرطان از دست داده بود و مادرم در طول جنگ ناچار بود با پیاز گلهای لاله شکم خود را سیر کند. با خواندن داستانهای غمگین من حس میکردم که دربارهی زندگی واقعی و جنبههایی از آن که من را میترساند، میآموزم. حس میکردم که با خواندن این داستانها برای زندگیای که ممکن بود روزی با آن روبهرو شوم، تمرین میکنم.
یکی از داستانهای مورد علاقهی من داستان «پرندهی قرمز» بود که داستان ماتیو و آنا، خواهر و برادر یتیمی است که ناچارند در یک مزرعه کار کنند. آنها باید به سختی کار کنند و تنها چیزی که برای خوردن گیر میآورند سیبزمینی سرد است. آنها اجازه ندارند بازی کنند. آنها از هر نوع آزادی محروم بودند. اما خوشبختانه بارقهی امیدی وجود دارد. در زمستان آنها اجازه دارند برای سه هفته به مدرسه بروند. اما وقتی که سرانجام زمان رفتن به مدرسه فرا میرسد، میفهمند باید در سرما پای پیاده به مدرسه بروند و مدرسه هم آن طور که آنها انتظار داشتند نیست. بچههای دیگر آنها را مسخره میکنند و معلم ماتیو را به خاطر این که نمیتواند بیحرکت بنشیند کتک میزند. وقتی که آنا در جنگل میایستد و به ماتیو میگوید که دوست دارد بمیرد، آنها کاملا ناامید هستند.
دقیقا در آن لحظه، آنها پرندهی قرمزی را میبینند. پرندهی قرمز آنها را به بهشت میبرد، جایی که همه چیز همانطوری است که آنها همیشه میخواستند، جایی پر از روشنایی، آزادی، بازی و غذا و از همه مهمتر یک مادر.
آنچه این کتاب را ویژه میکند این است که بدترین چیزهایی را توصیف میکند که یک کودک ممکن است تصور کند یا جرأت تصویرش را داشته باشد: از دست دادن والدین، آزادی، گرسنگی و ناامیدی. اما در همان لحظه که همه چیز مأیوسکننده است، ناگهان یک پرنده روشنایی میآورد یا شاید امید؛ آن چیزی که سبب میشود هر کودکی با این کتاب کنار بیاید.
سالهای پیش من پرندهی قرمز را تصویرگری کردم. در آن زمان من دو فرزند کوچک داشتم. وقتی دختر بزرگم سهساله بود، روزی ما در جادهای در جنگل قدم میزدیم که مار مردهای را دیدیم. این نخستین باری بود که کودک من با مرگ روبهرو میشد. او از من پرسید همهی حیوانات میمیرند؟ و من پاسخ دادم بله. ما از کنار خانهی همسایه رد شدیم و او از من پرسید یعنی همسایهی ما هم میمیرد؟ و من پاسخ دادم وقتی پیر شود بله. او مدتی طولانی ساکت شد. پس از مدتی پرسید: یعنی مادربزرگ هم میمیرد؟ من هم پاسخ دادم بله او هم میمیرد. اما مادربزرگ هنوز خیلی سرحال است، بنابراین به احتمال زیاد سالهای بسیار دور این اتفاق خواهد افتاد. او مدت طولانی در این باره فکر کرد و پرسید آیا ممکن است یک بچه هم بمیرد؟ من گفتم بله، اما به ندرت این اتفاق میافتد. او به من نگاه کرد و مصرانه گفت: اگر من بمیرم یک بچه درست شبیه من از شکم تو بیرون میآید و اگر تو بمیری من جایی خواهم آمد که مادری باشد درست شبیه تو.
من هرگز این گفتوگو را فراموش نخواهم کرد. او ترجیح میداد خودش پرسشهایش را پاسخ بدهد. پاسخ او شبیه پاسخ آسترید لیندگرن در پرندهی قرمز بود.
علاقهی من به داستانهایی با مضمون تیره و تار با من باقی ماند. من متقاعد شدهام که خواندن کتابهایی که تنها به بخش روشن زندگی نمیپردازند برای کودکان و والدین خوب است. چیزهای بسیاری هست که والدین میخواهند به آنها اشاره کنند ولی پرداختن به آنها بسیار دشوار است.
در ادامه با آوردن چند نمونه میخواهم جزئیات بیشتری دربارهی موضوعات مهمی که در برخی از کتابها با آنها درگیر بودهام، بگویم.
در سال ۱۹۹۳ من کار روی داستانی را آغاز کردم که دربارهی خودم بود. در آن دوران من خوشحال نبودم و بسیار تنها بودم. مثل این بود که بخشی از دنیا نبودم. من تصویرهای کوچکی از زندگی خودم و آنچه تجربه کرده بودم، کشیدم که بیشتر شبیه یادداشتهای روزانهی خصوصی بود، دربارهی تنهایی، عشق و اشتیاق.
وقتی که داستان تمام شد واقعا نمیدانستم با آن چه کار کنم، اما آن را به ناشرم نشان دادم. او گفت که فکر میکند داستان زیبایی است و میخواهد که آن را منتشر کند. من پرسیدم: ولی این کتاب برای چه کسانی است؟ داستان آن به قدری ساده بود که بچههای کوچک میتوانستند آن را درک کنند ولی موضوع آن دربارهی احساسات بزرگسالان بود. ناشرم پاسخ داد ما آن را برای کودکان و بزرگسالان منتشر میکنیم. و همین اتفاق افتاد. خیلی زود بازخوردها شروع شد. بزرگترها داستان را که در پایان دختر به تنهایی به دریانوردی میرود، غمگین توصیف کردند ولی نظر بچهها متفاوت بود.
من از مدرسهای در منطقهی فقیرنشین هلند بازدید داشتم مدرسهای که بیشتر بچهها از خانوادههایی آمده بودند که گرفتار خشونت خانگی، بیکاری والدین و فقر بودند. خانوادههایی بودند که با جامعه ارتباط نداشتند. بچهها حدود ۱۲ سال داشتند.
ما به شکل دایره نشستیم و برای آنها داستان دختری را گفتم که روی دیرکی در دریا نشسته بود. این که چگونه زندگی جریان داشت و او نمیتوانست با آن ارتباط بگیرد. تا این که سرانجام یکی سراغش آمد اما دوباره ناپدید شد. من گفتم که چگونه او مانند یک احمق شروع کرد به ساختن [خانه] چون که میخواست آن مرد برگردد. اما خانه ویران شد زیرا تنها روی یک ستون ساخته شده بود.
و چگونه سرانجام روی قایقی که ساخته بود به دریانوردی رفت، به سوی نور.
کودکان شروع به صحبت کردند. آنها دربارهی دوستیهایی گفتند که اشتباه بود و این که چگونه تنها ماندند. آنها که هر یک روی صندلیهایشان نشسته بودند مانند این بود که روی دیرک خودشان در دریا نشستهاند.
من از آنها پرسیدم که دربارهی پایان داستان چه فکر میکنند. آنها بسیار باهوش بودند:
«حرکت کردن بهتر از نشستن است.»
«شما باید قادر باشید هدایت کنید تا بتوانید زندگی کنید.»
«اگر شما روی یک ستون خانه بسازید، خانهتان خراب خواهد شد.»
«تنها بعد از این که خانهتان ویران شد، میتوانید با چوبهای آن قایقی بسازید.»
ما گفتوگوی زیبایی دربارهی زندگی داشتیم. و ناگهان پیوندی بین ما برقرار شد - ما همه روی آن دیرک نشسته بودیم و همه میخواستیم که از دست آن خلاص شویم. و بدون این که متوجه باشیم به شدت در حال تلاش بودیم.
از آن لحظه فهمیدم که میخواهم برای مردم کتاب بنویسم. موضوعهای بزرگ وقتی که به امید ختم میشوند برای مردم کوچک هم مناسبند، پرندهی قرمز یا افقی روشن.
۱۰ سال پس از «داستان کوچکی دربارهی عشق»، کتاب دیگرم به نام «آنچه که هیچکس انتظار نداشت» (What Nobody Expected) در هلند منتشر شد.
در این کتاب هم من داستان سادهای نوشتم با یک سری تصویرهای کوچک. از ابتدا میدانستم که آن کتاب، کتابی برای مردم خواهد بود. برای بزرگترها داستانی آشنا، واقعگرایانه و چالشبرانگیز؛ اما برای کودکان داستانی غریب و غیرواقعی.
من این کتاب را نوشتم چون کمی غمگین بودم. من اغلب اوقات مشاهدهگر هستم. من میدیدم که مردم در گودالها میافتند اما نمیتوانستم به آنها کمک کنم تا از آنها بیرون بیایند. من میخواستم کتابی دربارهی جامعهمان بنویسم. این که چگونه از همدیگر پشتیبانی میکنیم ولی همچنین اجازه میدهیم که در گودال بیفتیم.
کتاب دربارهی خودمان است. ما همه سرگرم چیزهای مختلف و همیشه در حال دویدن هستیم. اما در این داستان دختری وجود دارد که کمی سریعتر از بقیهی میدود و زودتر از بقیه به گودال میرسد. او خیلی دیر متوجه گودال میشود و به درون گودال میافتد. کتاب من دربارهی واکنش مردم به این ماجراست، چه کاری میکنند و چه کاری نمیکنند. در ابتدا موجی از همبستگی و همدلی ایجاد میشود، دقیقا شبیه آنچه در حال حاضر در اروپا در پاسخ به پناهجویان رخ میدهد. مردم تلاش میکنند به او کمک کنند و وقتی نمیتوانند دختر را از آنجا بیرون بیاورند، برایش نامه مینویسند.
و سرانجام لحظهای فرا میرسد که مردم به این نتیجه میرسند که تلاش کردن بیفایده است و بسیاری از آنها دختر را رها میکنند. در ابتدا شبها بیدار میمانند و به سرنوشت او فکر میکنند اما به زودی فراموشش میکنند. البته خوشبختانه نه همه. یک مرد ادامه میدهد. او به دختر یک ژاکت قرمز میدهد و روی لبهی گودال موسیقی مینوازد.
یک پسربچه وقتی که توپش در همان گودال میافتد اتفاقی او را میبیند. سرانجام دختر از آنجا بیرون میآید. او خودش بالا میآید. اما نیروهای دیگری هستند که به او کمک میکنند، پشتیبانی پایانناپذیر مرد که احتمال عاشق او شده است و پسر بچه که تلاش میکند توپش را دربیاورد. هنگامی که او بیرون میآید، میفهمد که هیچکس دیگر او را نمیشناسد و او در لابهلای جمعیت گم میشود.
من با این کتاب از مدرسهای بازدید کردم. ما دربارهی این دختر و مردمی که پس از مدتی او را فراموش کردند با هم صحبت کردیم. پسری ۱۰ ساله شروع کرد به صحبت کردن دربارهی عمویش که تصادف کرده بود. در ابتدا همهی دوستانش هر روز برای کمک به او سر میزدند اما بعد از مدتی دیگر هیچکسی نیامد در حالی که او معلول شده بود.
من از بچهها پرسیدم چه چیزی در داستان از همه سختتر بود. بعضی از بچهها فکر میکردند این که پس از بیرون آمدن از گودال هیچکس او را نشناخت، وحشتناک بود. آنها در ابتدا به او کمک میکردند. آیا حالا او را فراموش کرده بودند؟ ما دربارهی این با هم صحبت کردیم. تصور کنید همه او را میشناختند. در این صورت او چه حسی داشت؟ تصور کنید اگر هر کسی میگفت: نگاه کنید همان دختری که در گودال بود!
بعضی از بچهها فکر میکردند که آسانتر بود اگر هیچکس او را نمیشناخت. او به راحتی میتواند زندگی جدیدی را آغاز کند و مرد همانطور که در پایان داستان گفته شد، به دنبال او میرود و آنها سرانجام با هم خوشحال هستند. بدون این که بدانیم ما دربارهی چیزهای بسیار مهمی صحبت میکردیم. چگونه به دیگران کمک کنیم؟ آیا اهمیت دارد که بعضی از مردم پس از مدتی دوباره به خودشان بیشتر فکر میکنند؟ چرا ما خیلی سرمان شلوغ است و این خوب است یا بد؟
آنها بسیار مشتاق صحبت بودند. کودکان فیلسوفان بزرگی هستند. اما مهمتر از همه این است که کودکان همانند بزرگسالان نیاز دارند دربارهی دشواریهای زندگی صحبت کنند. و متاسفانه والدینِ کمی این کار را میکنند. گاهی به خاطر این است که والدین وقت ندارند، اما بیشتر به این دلیل است که آنها نمیدانند از کجا شروع کنند.
و اگر پدر و مادر در این باره با آنها صحبت نکنند، کودکان با افکارشان تنها میمانند.
در زمین بازی یا پارک شما با کودکان دربارهی مرگ صحبت نمیکنید. عصر یکی از روزهای سال ۲۰۱۳ بود که داستان «فراتر از یک رویا» از جف آرتس به دستم رسید. شاید به خاطر این که در کودکی اغلب دربارهی مرگ فکر میکردم خیلی دوست داشتم که روی کتابی کار کنم که کسی در آن میمیرد یا مرده است. کتاب جف چنین کتابی بود.
شخصیت اصلی این داستان پسر کوچکی است که خواهرش قبل از تولد او از دنیا رفته است. او خواهرش را تنها از طریق عکسی روی دیوار که کنار عکس خودش آویزان است، میشناسد. او در واقع در میان غم والدینش بزرگ میشود. او نمیتواند هیچ کمکی در این باره بکند. او نمیتواند خواهرش را برگرداند – او حتی او را نمیشناسد. همهی اینها برای او بسیار سخت است.
وقتی این داستان را خواندم، بلافاصله فکر کردم که این داستان تنها دربارهی از دست دادن خواهر نیست. دربارهی بزرگ شدن در گذشتهی والدینتان است. شما نمیتوانید هیچ چیزی را تغییر دهید. هر کودکی با این موضوع مبارزه میکند. پدر من مادرش را وقتی کوچک بود از دست داد. مادرم در دورهی جنگ زندگی کرده است و والدینش در سختترین سالهای جنگ از هم جدا شدهاند. من در گذشتهی آنها رشد کردم. پدرم همهی عمرش برای از دست دادن مادرش سوگواری کرد. درست مانند داستان «فراتر از یک رویا» تصویر او روی دیوار بالای میز غذاخوری آویزان بود. نام او را بر من گذاشتند. اما من هر کاری میکردم نمیتوانستم جای او را بگیرم.
کتاب جف من را تکان داد. زیرا اگر چه مرگ درونمایهی بسیار تاریکی برای کتاب کودکان است اما جف آن را تاریک تصویر نکرده بود. چه اتفاقی میافتد اگر در داستان، خواهر یک شب به دیدن برادر برود. او به دیدن او میآید تا با هم به ماجراجویی بروند. آنها دوچرخههایشان را برمیدارند و به ماجراجویی میروند. آنها به همهی جاهایی میروند که در زندگی او مهم بودند، درختزارها حتی بیمارستان و گورستان.
و برادر کوچولو هر سؤالی که به فکرش میرسد، از او میپرسد زیرا هر روز این فرصت را ندارید که با کسی که مرده است صحبت کنید. خواهرش بسیار پردل و جرأت است. چون مرده است و نمیترسد در حالی که پاهایش را روی دستهی دوچرخه گذاشته، از تپه پایین بیاید. دیگر هیچ اتفاقی برای او نمیافتد.
به عنوان خواننده همراه با آنها به ماجراجویی میروید و پسر کوچولوی توی کتاب همهی سؤالهایی را که شما به عنوان یک کودک دارید میپرسد. اول از مادرش میپرسد مرگ چیست؟ مادرش جوابی انتزاعی به او میدهد: «مرگ چیزی شبیه رویاست اما فراتر از آن.»
این پاسخ، دلگرمکننده است. همهی ما میدانیم رویا چیست و میدانیم که میتواند در طول روز یا شب رخ بدهد. شما در جهان متفاوتی هستید. بنابراین مردن درست شبیه آن است – فقط فراتر از آن است. در پایان پسرک پس از دیدن خواهرش گفتهی مادرش را تکرار میکند که «او فراتر از رویا بود» که هم همه چیز را میگوید و هم هیچ چیز را. زیرا حتی اگر هم هیچ چیز دربارهی مرگ ندانیم میتوانیم دربارهی آن حرف بزنیم.
پرسشهایی که پسرک از خواهرش میپرسد پرسشهای عینیتری است: «حالا که مُردی به اسکلت نیاز نداری؟» او پاسخی واقعی دربارهی این پرسشها نمیگیرد اما خوانندههای کوچک درمییابند که پرسیدن در این باره مشکلی ندارد. او میتواند هر سؤالی بپرسد. حتی اگر پاسخی برای آنها نباشد. در پایان پسرک از خواب بیدار میشود در حالی که تسلی پیدا کرده است. چیزی تغییر پیدا کرده است. او خواهرش را دیده و غم و اندوه پدر و مادرش را درک میکند.
معمولا لحظهای در کتابها وجود دارد که سبب میشود من تصمیم بگیرم آن را بپذیرم و روی آن کار کنم. تصویرگری کتاب معمولا بیش از یک سال طول میکشد و من در این مدت با داستان زندگی میکنم، بنابراین گزینش کتاب برای من بسیار مهم است. بسیار ساده: باید داستان به دلم بنشیند. کمی عجیب به نظر میآید، اما باید داستان به من و زندگی من ربط داشته باشد.
این چیزی بود که در این کتاب پیش آمد. در جایی خواهر و برادر به یک پارک میروند و قایقی در آنجا هست. خواهر سوار قایق میشود و طناب قایق را باز میکند. مانند این است که دختر میخواهد برود. این هنگامی است که اندوه به سطح میآید.
«ناگهان احساس کردم اندوه همهی وجودم را گرفته است. نه از آن غصههای معمولی. اندوهی که سالهاست با من است. اندوهی کهنه و قدیمی که همچون کاغذ دیواری تمام دیوارهای خانهی ما را پوشانده است. گاه این اندوه را در سوپ مامان میچشم و گاه در کارهایی که بابا دور و بر خانه انجام میدهد، میبینم و زمانی هم آن را در کلاه پشمی که برای روزهای سرد سرم میگذارم، احساس میکنم.»
من این صحنه را خاکستری و مبهم طراحی کردم. شما میتوانید بینهایت را در آن حس کنید. مردن برای من شبیه قایقرانی در مه است.
خواهر جف آرتس پیش از تولد او مرد. جف آن پسر کوچک بود. من بلافاصله این موضوع را فهمیدم. چرا؟ زیرا تنها کسی میتواند چنین داستان لطیفی دربارهی مرگ بنویسد که خود آن را تجربه کرده باشد. این آن چیزی است که این داستان را زیبا میکند. جف این جرأت را داشت که به مرگ بپردازد. همچنین من فهمیدم که آن دختر واقعا وجود داشته و همچنین آن کلیسا و پارک و دریاچه. با دانستن اینها، شما به عنوان یک هنرمند چه میکنید؟
من معمولا هنگامی که میخواهم طراحی کنم ترجیح میدهم رها و آزاد باشم. من ترجیح میدهم در ذهنم تصاویری را بسازم که با متن همراهی میکنند. گاهی این تصاویر مربوط به دوران کودکی خودم هستند و هیچ ارتباطی با نویسندهی کتاب ندارند. اما در مورد این داستان قضیه فرق میکرد. من باید خانوادهی جف را که شاهد مرگ فرزندشان بودند در نظر میگرفتم. میخواستم این کتاب یادبود دخترشان باشد.
به جف ایمیل زدم و از او پرسیدم که آیا میتوانم عکسی از خواهرش ببینم. او گفت بله. من آن را روی دیوار گذاشتم.
سپس از او پرسیدم که آیا میتوانم به دیدنش بروم؟ میتوانیم با دوچرخه به کلیسا و پارک و جنگل و دریاچه سر بزنیم؟ و این کار را کردیم.
من دو روز را با دفتر طراحی در آن منطقه گذراندم. دستههای پرندگان همه جا بودند، پرندگان سیاه روی زمین و پرندگان سفید روی دریاچه. من آنها را در حال پرواز بین زمین و بهشت تصور کردم. پرندهها در آغاز و پایان داستان دیده میشوند و همین طور در جاهای مختلف داستان. پرندگان موجودات عجیبی هستند؛ به نظر میآید که آنها چیزی را میدانند که ما نمیدانیم. چیزی نامیرا و آرمشبخش در مورد آنها وجود دارد. تصاویر این کتاب از آنچه در بلژیک دیدم، از خاطراتم از سوئد و از ذهنم خلق شدهاند.
من باید پیش از آغاز کار روی کتاب «فراتر از یک رویا» خیلی فکر میکردم. داستان در طول یک شب رخ میدهد، اما اگر من همهی تصاویر را تاریک میکشیدم خیلی غمانگیز میشد. تصمیم گرفتم هر آنچه را که دیدهام نقاشی کنم و شبیه رویا، رنگها و فضا تغییر کند. در آغاز دختر همانند یک فرشته میدرخشد. اما در ادامه دیگر نمیدرخشد. وقتی که پسرک خواهرش را میشناسد، خواهر همانند او میشود.
هنگامی که روی تصویرگری این کتاب کار میکردم اتفاق خیلی وحشتناکی در خانه رخ داد. ما خرگوشی داشتیم که تابستانها او را با خود به سوئد و زمستانها به هلند میبردیم. در سفرها با ما بود و در هتل میخوابید. یک شب با صدای جیغی از خواب بیدار شدیم. حیوانی خرگوش را گزیده و کشته بود. بچهها خیلی ناراحت بودند. من برای این که کمی به آنها آرامش بدهم تصویری از آن خرگوش در داستان کشیدم.
وقتی که کتاب را به مادر جف نشان دادم گریه کرد. او برای دختر کوچولو با موهای دمخرگوشی که دختر خودش بود و برای کلیسایی که کلیسای او بود گریه کرد.
در جشن رونمایی این کتاب در هلند بسیاری از دوستان من شرکت داشتند و سبب شدند که داستانهایی گفته شوند. بهترین دوست دخترم، که مادرش را به خوبی میشناختم، پیش از این که به دنیا بیاید برادرش را از دست داده بود. او هرگز این موضوع را به کسی نگفته بود، مادرش هم همین طور.
پس از انتشار کتاب، داستانهای پنهان، یکی پس از دیگری آشکار شدند، از کودکان و بزرگسالان، در کتابفروشیها و کتابخانهها و مدرسهها. بچهها دربارهی اندوهشان از مرگ پدربزرگ و مادربزرگشان، گربه و سگشان، و گاهی نیز دربارهی مرگ والدین یا خواهر و برادرشان با من صحبت میکردند. کتاب جف، همهی این داستانها را به سطح آورد. در کلاسها، کودکان بچههای دیگری را پیدا کردند که این مسئله برایشان رخ داده بود. یا از داستانهای بچههای دیگر آگاه میشدند. آنها یکدیگر را بهتر شناختند.
«فراتر از یک رویا» جهان کودکان را گسترش میدهد. این کتاب در سوئد، آلمان، دانمارک، چین، کره، ژاپن و ایران منتشر شده است. انتشار این کتاب یک موفقیت بزرگ است اما مهمتر از آن این است که کودکان با خواندن این کتاب این شانس و فرصت را پیدا میکنند تا داستانهای پنهانشان را روایت کنند.»
کتاب «پرنده قرمز» نوشتهی آسترید لیندگرن، با تصویرگری ماریت تورنکویست در سال ۲۰۱۴ از سوی انتشارات موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شد و در سری کتابهای برنامهی «با من بخوان» قرار گرفت. ماریت تورنکویست و خانوادهی آسترید لیندگرن حق انتشار این کتاب در ایران را به موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان هدیه کردهاند تا برای برنامهی «با من بخوان» در مناطق محروم هزینه شود.
«فراتر از یک رویا» نوشتهی جف آرتس نیز کتاب دیگری است که با تصویرگری ماریت تورنکویست از سوی انتشارات موسسهی تاریخ ادبیات کودکان منتشر و حق چاپ آن در ایران به برنامهی «با من بخوان» اهدا شده است.
- با برنامهی «با من بخوان» بیشتر آشنا شوید:
- لینک خرید کتابهای «پرنده قرمز» و «فراتر از یک رویا» از سایت کتاب هدهد:
- با ماریت تورنکویست بیشتر آشنا شوید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: ف آرتسماریت تورن کویستتصویرگری کتاب های کودکانآسترید لیندگرنجفراتر از یک رویاپرنده قرمزهانس کریستین آندرسنهانس کریستین اندرسننخستین همایش با من بخوانخبرهای همایش با من بخوانترویج خواندنبلندخوانی با کودکانقصه خوانی برای کودکان
از روانشناسی کودکان چه می دانید؟
کودکان علاقه فراوانی به بازی و بازی کردن دارند و هر انسانی اغلب دوران کودکی خود را به بازی کردن میپردازد. یکی از مهمترین شاخصههایی که به شخصیت کودک شکل میدهد نوع بازی و اسباببازیهای اوست؛ اما علت اینکه اغلب کودکان اسباببازیهای خود را خراب میکنند چیست؟
اسباببازی، استعدادهای کودکان را شکوفا میکند، هوش و قدرت فکری آنها را به کار میاندازد و تقویت میکند، عواطف و احساسات اجتماعی آنها را میسازد.
بارها مشاهده شده کودکان به جای بازی کردن با اسباببازی، به شکستن و خراب کردن آن میپردازند که این عمل میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد که در این نوشتار به برخی از این دلایل اشاره شده که با هم مرور میکنیم:
یکی از مهمترین دلایل شکستن اسباببازی توسط کودک، حس کنجکاوی اوست. کودکی که اسباببازیهایش را خراب میکند، غال با میخواهد بداند اسباببازیها از چه ساخته شدهاند و چه چیزهایی در درونشان دارند. کودک میخواهد از اسرار درون اسباببازیها آگاه شود؛ بنابراین به بررسی چگونگی کار اسباببازیها بهویژه اسباببازیهای صوتی، تصویری و حرکتی میپردازد و در پی آن شروع به باز یا خراب کردن آنها میکند.
پرخاشگریمعمولاً کودکان پرخاشگر، اسباببازیهایشان را میشکنند تا شاید به آرامش برسند. این کودکان، عروسکهای به شکل انسان و حیوانات را بهطور کلی خراب میکنند، بهویژه اسباببازیهای قرمز رنگ را بیش از سایر رنگها مورد صدمه خود قرار میدهند.
بیش فعالیکودکان بیشفعال از بازی کردن با اسباببازیها زود خسته میشوند؛ بنابراین، به خراب کردن اسباببازیهایشان میپردازند، زیرا با این کار احساس لذت بیشتری میکنند.
جلب توجهگاهی کودکان به دلیل کمبود محبت و فقدان توجه کافی به آنها، وسایل خود را خراب میکنند، زیرا با این روش میخواهند خلأ عاطفی خود را پر کنند. در این صورت ما بهعنوان یک پدر و مادر آگاه باید توجه واقعی و صادقانه خود را به کودک دلبندمان بیشتر از قبل نشان دهیم.
تقلیدگاهی یادگیری و تقلید رفتارهای نامناسب والدین میتواند علت خراب کردن اسباببازیهای کودک باشد. والدینی که در جروبحث کردنهای خود به جای دفاع، به شکستن وسایل منزل میپردازند، فرزندانشان نیز این کار را یاد گرفته و در بازی خود، اسباببازیهایشان را میشکنند.
تبعیضتبعیض میان بچهها باعث میشود کودکان به سراغ اسباببازیهایشان رفته و آنها را خراب کنند تا با این کار، تشنگی محبت و خستگی تبعیض را جبران کنند.
حسادتیکی دیگر از دلایل خراب کردن اسباببازی، حسادت است. وقتی کودک میبیند به خواهر یا برادرش محبت بیشتری میشود حسادت خود را اینگونه بروز میدهد. بهاینترتیب، باید کودک را از علاقهمان به او مطمئن سازیم و برایش امنیت خاطر ایجاد کنیم.
انتخاب مناسب اسباببازیاگر وسایل بازی با سن، فهم و درک کودک مطابقت نداشته باشد، هنگام بازی از نظر فکری فشار زیادی بر او وارد میشود و ممکن است کودک خشمگین شود و اسباببازی را بشکند؛ بنابراین بهتر است در هنگام خرید اسباببازیها دو عامل توانایی و علاقهمندی کودک در نظر گرفته شود. این نکته مهم است، ترسناک بودن بعضی از اسباببازیها نیز میتواند باعث خراب کردن آنها توسط کودک شود.
نوشته از روانشناسی کودکان چه می دانید؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
فراخوان نمایشگاه تصویرگری «خانه بخت کجاست؟» منتشر شد
انجمن تصویرگران ایران با همکاری جمعیت امام علی (ع) نمایشگاه تصویرگری «خانه بخت کجاست؟» را با هدف آگاهیسازی جامعه نسبت به ازدواج کودکان و پیامدهای آن برگزار میکند.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور در ۹ ماه نخست سال ۱۳۹۴، ۱۷ درصد از ازدواجهای ثبتشده در کشور مربوط به دختران کمتر از ۱۸ سال که در این میان بیش از ۵ درصد آنها مربوط به دختران زیر ۱۵ سال بوده است. ازدواج دختران و پسران در سنین پایین از مشکلات جامعه ما محسوب میشود که ریشه در مسائل فرهنگی و اقتصادی دارد.
از جمله پیامدهای ازدواج در سنین پایین میتوان به محرومیت از تحصیل، محدودیت حمایتهای اجتماعی و قانونی، خشونت خانگی و همسرآزاری، فاصله سنی بالا با همسر، رشد بیرویهی جمعیت پنهان در مناطق حاشیهای، ناتوانی در زندگی، ناتوانی در فرزندپروری، ظهور پدیدهی کودک-بیوه، تنفروشی، فرار از خانه، کارتنخوابی، بازتولید چرخهی فقر، بازتولید چرخهی ازدواج کودک، بازتولید چرخهی کار کودک، خودسوزی و خودکشی اشاره کرد. با توجه به پیامدهای ناگواری از این دست، انجمن تصویرگران ایران با همکاری جمعیت امام علی (ع) به منظور سهیم کردن هنرمندان در آگاهیبخشی و حساسسازی جامعه نسبت به ازدواج کودکان و پیامدهای آن، نمایشگاه تصویرگری «خانه بخت کجاست؟» را برگزار و از همهی تصویرگران دعوت میکند با ارسال آثار خود به این نمایشگاه، در انجام این وظیفهی اجتماعی مشارکت کنند.
شرایط ارسال آثار و شرکت در نمایشگاه:- آخرین زمان ارسال آثار تا ۱۰ بهمنماه ۱۳۹۵
- آثار باید با توجه به پدیدهی ازدواج و پیامدهای ناگوار آن مانند:
- محرومیت از بازی، محرومیت از تحصیل، محرومیت از حقوق انسانی و اجتماعی، محرومیت از حق انتخاب، محرومیت از آموختن مهارتهای زندگی و فرزندپروری، بازتولید کودکان کار و ... خلق شوند.
- ضلع کوچک آثار نباید از ۲۰ سانتیمتر کمتر باشد.
- آثار باید با رزولیشن ۳۰۰ dpi و فرمت jpeg و حجم کمتر از ۳ مگابایت ارسال شوند.
- هر هنرمند میتواند حداکثر دو اثر ارسال کند.
- هر اثر باید با کد ۰۱ و ۰۲ و نام هنرمند به زبان انگلیسی نامگذاری شود. مانند ۰۱-mohammad mohammadi
- هنرمند باید به همراه اثر خود، فرم اطلاعات شامل: نام و نام خانوادگی خود، نام اثر، تکنیک اثر، سال خلق اثر، شماره تماس و پست الکترونیک خود را به دو زبان فارسی و انگلیسی در قالب یک فایل word و یک فایل pdf ارسال کند.
- هنرمند باید به همراه آثار و اطلاعات، عکسی مناسب از چهرهی خود را ارسال کند.
- در عنوان ایمیل عبارت «خانه بخت کجاست؟» / نام و نام خانوادگی به زبان فارسی نوشته شود. مانند: خانه بخت کجاست/ محمد محمدی
- آثار باید به نشانی tasvirgaran@casi.ir ارسال شوند.
- پس از دریافت آثار از سوی دبیرخانه، پاسخی به ایمیل فرستنده ارسال میشود. در صورتی که فرستنده تا سه روز پس از ارسال، پاسخی دریافت نکرد باید موضوع را به انجمن اطلاع دهد.
- آثار دریافتشده برای ورود به نمایشگاه از سوی شورای کارشناسی انجمن تصویرگران ایران ارزیابی و انتخاب خواهند شد.
- به منظور انتشار گسترده و دسترسی عمومی، این نمایشگاه به صورت مجازی در بخش «گالری مجازی» سایت انجمن تصویرگران به نشانی www.casi.ir به دو زبان فارسی و انگلیسی و برای مخاطبان داخلی و خارجی به نمایش درخواهد آمد.
- در صورت فراهم شدن امکان و شرایط مناسب، گزیدهای از آثار به صورت فیزیکی در یکی از نگارخانههای شهر تهران به نمایش درخواهد آمد.
فرم ثبتنام در این نمایشگاه در پیوست قرار داده شده است.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشدر شهر چه خبر پیوستاندازه فرم ثبتنام در نمایشگاه «خانه دوست کجاست؟»۳۷ کیلوبایت کلیدواژه: انجمن تصویرگرانانجمن تصویرگران ایراننمایشگاه خانه بخت کجاستازدواج کودکان در سنین پایینآمار ازدواج دختران در سنین پایینجمعیت خیریه امام علیجمعیت دانشجویی امام علیفراخوان نمایشگاه تصویرگری خانه دوست کجاستمجموعهی پیشنهادی مناسب برای نوزاد و نوپا
این مجموعه شامل چهار کتاب درباره کارهای گوناگون خرس کوچولویی است به نام اِما که در قالبی داستانی و زبانی موزون روایت میشود.
- یک روز با اِما
این کتاب درباره کنشها و شیرین کاریهای یک روز اِما از صبح تا شب است. نوزاد و نوپای شما از دیدن تصویرکنش های همسان خود و زبان موزون وشعر گونه آن لذت میبرد و واژههای بسیار میآموزد. - اِما میخندد!
در این کتاب نوزاد و نوپا با کارهایی که اِما را خوشحال کرده است، آشنا میشود. کودک با حس شادی آشنا میشود واز خوشحالی اِما شاد میشود. - اِما گریه میکند!
در این کتاب نوزاد و نوپا با حس غمگین و ناراحت شدن آشنا میشود وبا همذاتپنداری با شخصیت اصلی به آنچه برای اِما رخ میدهد، واکنش نشان میدهد. - اِما میخورد!
دراین کتاب اِما غذاهای گوناگونی میخورد و کودک مخاطب با نام این غذاها و تصویر آنها آشنا میشود. رشد زبانی و رشد شناختی از هدفهای این کتاب است.
لینک خرید مجموعه کتاب های مقوایی اما
مجموعه کتاب های مقوایی نخستین کتابخانه منمجموعه شش جلدی کتابهای مقوایی نخستین کتابخانه من:
- جیک و جیک و جیک
در این کتاب نوزادان و نوپایان با آوای جانوران آشنا میشوند. تصویر جانوران را به آنها نشان بدهید و آوای هر یک راتکرار کنید. کودکان از شنیدن آواها لذت میبرند و خیلی زود یاد میگیرند که آنها را تقلید کنند. - یک و دو و سه!
نوزادان و نو پایان در این کتاب از یک تا پنج کودک هم سن خود را میبینند و با شمارگان آنها آشنا میشوند. کودکان تا دو سالگی میتوانند تا شماره پنج را بشمارند. - چی و چی و چی!
کتابهایی که اشیا و اجسام پیرامون کودک را معرف میکنند به رشد زبانی نوزادان و نوپایان یاری میرسانند. این کتاب نیز چنین وظیفه ای رابه عهده دارد. - من و من و من
در این کتاب لوازم و اشیای مورد استفاده روزمرهٔ نوزادان و نوپایان با تصویر وواژه شناسانده میشوند. مادر نام واژههای زیر هر تصویر را بلند می خواندو نوزاد با شنیدن نام آنها ودیدن تصویرها، با غان و غون و تکان دادن دست و پاهای خود واکنش نشان میدهد. - به و به و به!
نام خوراکیها نیز باید در دایره واژگانی نوزاد و نوپا جای گیرد. این کتاب خوراکیهای آشنا را به نوزادان ونوپایان میشناساند و به رشد زبانی آنها یاری میرساند. - رنگ و رنگ و رنگ!
این کتاب که نام برخی رنگها را به نوزادان و نوپایان آموزش میدهد به رشد دیداری و زبانی آنها کمک میکند.
لینک خرید مجموعه کتاب های مقوایی نخستین کتابخانه من
پرنیان و آب، با لالایی تا سرزمین خواب (لوح فشرده)این لوح فشرده مجموعهای است از لالاییها و مادرانههای شعرگونه سروده ثریا قزلایاغ با آهنگسازی محمد فرشتهنژاد و صدای هاله سیفیزاده. شعرهای این کتاب بر اساس لالایی های فولکور و عامیانه کهن ایرانی سروده شده است.
لینک خرید کتاب پرنیان و آب، با لالایی تا سرزمین خواب (لوح فشرده)
مکعب مفهومیمکعب مفهومی پارچه ای است که در هر ضلع آن این مکعبها جهت پرورش حس لامسه، بینایی و شنوایی مورد استفاده قرار میگیرد.شناخت میوهها، گیاهان، حیوانات اهلی، رنگها و … موضوعهایی است که با این مکعبها می توان عملی نمود.در داخل هر یک از مکعب ها یک شی صدا دار قرار گرفته است.
لینک خرید مکعب مفهومی
نوشته مجموعهی پیشنهادی مناسب برای نوزاد و نوپا اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
هجدهمین دوره کارگاه آشنایی با ادبیات کودکان و ترویج خواندن و نقش کتابدار برگزار میشود
هجدهمین دوره کارگاه آشنایی با ادبیات کودکان با نگاهی نو و ترویج خواندن و نقش کتابدار و کتابخانه به مدت سیوسه ساعت در خانه کتابدار کودک و نوجوان و ترویج خواندن برگزار میشود.
قصه و قصهگویی، کتابخانه کودک و شوق زندگی، ادبیات کودک و کتاب خواندن از جمله موضوعاتی است که در هجدهمین دوره این کارگاه مطرح خواهد شد.
زمان برگزاری هجدهمین دوره کارگاه آشنایی با ادبیات کودکان، ترویج خواندن و نقش کتابدار از تاریخ ۳ بهمن تا ۸ اسفند ۱۳۹۵ روزهای یکشنبه و سهشنبه از ساعت ۱۵ تا ۱۸ خواهد بود. هزینهی شرکت در این کارگاه ۲۰۰ هزار تومان است.
مجموع افراد شرکتکننده در هجدهمین دوره کارگاه ادبیات کودکان و ترویج خواندن حداکثر ۲۰ نفر خواهد بود. نهادهای مدنی که به صورت گروهی (بیش از ۵ نفر) اقدام به ثبتنام همکاران کنند، از ۲۰ درصد تخفیف گروهی برای حضور در کارگاه برخوردار خواهند شد.
علاقهمندان جهت ثبتنام این کارگاه و کسب اطلاعات بیشتر با شمارهی ۶۶۹۶۲۹۰۶-۲۱ تماس بگیرند.
نشانی خانه کتابدار کودک و نوجوان: خیابان ولیعصر، بالاتر از میدان منیریه، خیابان اسدیمنش، کوچه دهستانی، نبش بنبست دوم، پلاک ۲
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: هجدهمین دوره کارگاه آشنایی با ادبیات کودکانخانه کتابدارخانه کتابدار کودک و نوجوانترویج خواندنآشنایی با ادبیات کودکقصه گویی برای کودکانخواندن با کودکانشورای کتاب کودکمنبع: خانه کتابدار کودک و نوجوان
پنجاه و هفتمین نشست ترویج خواندن برگزار میشود
پنجاه و هفتمین نشست ترویج خواندن با موضوع «کتابهای مناسب برای کتابخانههای کودکان و نوجوانان» در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میشود.
محمود برآبادی، نویسنده کودک و نوجوان و سرور پوریا از نویسندگان و مترجمان پیشکسوت ادبیات کودک در این نشست حضور خواهند داشت.
پنجاه و هفتمین نشست ترویج خواندن عصر دوشنبه ۲۷ دی ماه ۱۳۹۵ از ساعت ۱۵ تا ۱۷ در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان خالد اسلامبولی، پلاک ۲۴، مجتمع فرهنگی شهید ملک شاعران برگزار خواهد شد.
حضور برای عموم علاقهمندان در این نشست آزاد خواهد بود.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: کتابخانه مرجع کانونکتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانپنجاه و هفتمین نشست ترویج خواندنمحمود برآبادیسرور پوریاادبیات کودکنویسنده کتاب کودککتاب های مناسب برای کودکان و نوجوانانمنبع: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
مدرسه طبیعت چیست؟
در مدرسه طبیعت هیچ آموزش و کتاب، جزوه و ماده درسی وجود ندارد هیچ امتحان و نمرهای در کار نیست در نتیجه رقابتی بین بچهها نیست. آنها به کمک هم به راه حل میرسند تا مشورت و همدلی را بیاموزند آنها دست به ساخت پروژه میزنند تا کار گروهی را تمرین کنند.
ادامه مطلبعوامل مهم برای اختلال در خواب کودک
چرا برخی از کودکان در حین خواب دچار اختلالات و بیقراریهای مختلف میشوند مشکلات تنفسی، خروپف، سرفه، تب، وحشت، گیج و مبهوت شدن، پریدن از خواب، نالههای شبانه و بسیاری مشکلات دیگر در خردسالان در حین خواب دیده میشود میخواهیم به بررسی علل ایجاد هریک از این ناراحتیها بپردازیم والدین برای هریک از این عارضهها نگران و دلواپس سلامتی فرزندشان میشوند و به دنبال راه چاره برای درمان کودک خود هستند.
معمولاً این دسته از کودکان برای خوابیدن و ادامه دادن به خوابشان دچار مشکلاتی میشوند. تحقیقات نشان میدهد پسران در مقایسه با دختران بیشتر به چنین اختلالاتی مبتلا میشوند. همچنین فرزند اول بودن نیز شانس بروز این دسته از اختلالات را افزایش میدهد. گذشته از این موارد، عفونت گوش از مهمترین دلایل رایج در بروز اختلالات خواب به شمار میآید.
اما اصولاً چرا اختلال خواب روی میدهد؟والدین همواره نسبت به خواب کودک خود حساس هستند، بهخصوص اگر کودک، تکفرزند باشد. این نگرانی در بسیاری از موارد به مرحله دلواپسی نیز میرسد. از این رو پدر و مادر تلاش میکنند که کودکشان بر اساس یک برنامه زمانبندی شده مناسب به خواب رود. نکته مهم اینجاست که معمولاً پسران بیش از دختران دچار اختلالات خواب میشوند. به بیان دیگر آنها نسبت به این نوع مشکلات و سایر اختلالات مشابه حساسیت بیشتری دارند.
از آنجا که پسربچهها فعالیت بیشتری نسبت به دختربچهها دارند، به خواب رفتن و در خواب ماندن آنها نیز به همان اندازه با اختلال همراه میشود. همچنین کودکانی که بهطور مرتب دچار عفونت گوش میشوند بیشتر از سایر هم سن و سالانشان در شبهنگام از خواب میپرند.
بررسیهای آماری نشان میدهد که کمتر از ۱۰ درصد کودکان نوپا از اختلال خوب ریشهداری رنج میبرند که میتواند ناشی از شرایط خاص فیزیکی او باشد. به طور کلی نشانههایی که در زیر آمده است میتواند بهعنوان علائم اصلی و مهم بروز اختلال در خواب کودک در نظر گرفته شود:
۱. تعریق زیاد کودک در حین خواب
۲. کودک در خواب خروپف میکند.
۳. کودک در خواب حالت بیقراری دارد.
۴. کودک در حین خواب به دفعات سرفه میکند.
۵. تنفس کودک در خواب با خسخس همراه است.
۶. کودک در زمانی که خواب است به جای بینی با دهان نفس میکشد.
۷. وقتی کودک در نیمههای شب از خواب پریده و دچار وحشت شده است.
۸. زمانی که کودک در نیمههای شب از خواب پریده و حالتی گیج و مبهوت دارد.
۹. زمانی که کودک در حین خواب ضرباتی با سرش به اجسام اطراف وارد میکند.
۱۰. زمانی که کودک در حین خواب به طور ناخواسته ضرباتی را با پاهایش به اطراف وارد کرده و حتی شروع به راه رفتن هم میکند.
نوشته عوامل مهم برای اختلال در خواب کودک اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
اجرای نشستهای بلندخوانی طرح «با من بخوان» در نمایشگاه فرهنگی آستان مقدس حضرت عبدالعظیم
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با همکاری کتابخانه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) و موسسه حمایتی آموزشی محمودآباد، نشستهای بلندخوانی طرح «با من بخوان» را در نمایشگاه فعالیتهای فرهنگی آستان مقدس حضرت عبدالعظیم به اجرا درآورده است.
در این نمایشگاه که به مناسبت هفتهی ولادت حضرت عبدالعظیم (ع) با هدف آشناسازی مخاطبان با فعالیتهای فرهنگی آستان مقدس حضرت عبدالعظیم برگزار شده است، موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در قالب طرح ترویج کتابخوانی «با من بخوان» نشستهای بلندخوانی کتابهای باکیفیت را با همراهی مربیان خانه حمایتی آموزشی محمودآباد که پیش از این زیر پوشش پروژه «با من بخوان» قرار گرفته است، همه روزه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ برای کودکان برپا میکند. همچنین در کنار برگزاری این نشستها، انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، با هدف آشنایی مخاطبان با کتابهای باکیفیت و مناسب، آثار منتشرشدهی خود را به علاقهمندان عرضه میکند.
کتابهای «مرغ سرخ پاکوتاه» و «المر» که از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شده از جمله کتابهایی است که تا کنون در این نشستها برای کودکان بلندخوانی شدهاند.
نمایشگاه معرفی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی آستان حضرت عبدالعظیم از شنبه ۱۱ دیماه آغاز شده است و تا جمعه ۱۷ دیماه ۱۳۹۵ همه روزه از ساعت ۸ تا ۲۰ در مترو شهرری تهران برگزار خواهد شد.
علاقهمندان جهت مشاهده و تهیهی کتابهای باکیفیت میتوانند به سایت کتاب هدهد به آدرس زیر مراجعه کنند:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: خانه حمایتی آموزشی محمودآبادخانه حمایتی محمودآبادبا من بخوانطرح با من بخوانترویج کتابخوانیمرغ سرخ پاکوتاهالمرکتاب المرپروین دولت آبادیسایت کتاب هدهدموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانتاریخ ادبیات کودکانکتاب کودکبرگزاری نشست بلندخوانینشست بلندخوانیبلندخوانی کتاببلندخوانی برای کودکانقصه گویی برای کودککتابخانه آستان حضرت عبدالعظیمفهرست کتابهای ماه کتابک- دیماه ۹۵- بخش نخست
فهرست کتاب بخش نخست دیماه ۱۳۹۵ سایت کتابک از سوی کارشناسان کتاب موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شد.
فهرست کتاب ماه شامل کتابهای باکیفیتی است که از سوی کارشناسان کتاب موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به پدران و مادران، مربیان، آموزگاران، نوجوانان و مروجان کتاب ارائه میشود. این فهرست، دربرگیرندهی کتابهایی برای گروههای سنی نوزاد و نوپا، خردسال، کودک و نوجوان است که به زبانی ساده، روشن و قابل فهم به همراه خلاصهای از کتاب برای مخاطبان علاقهمند معرفی میشوند.
لازم به ذکر است برخی از کتابهای این فهرست در سایت کتاب هدهد جهت خرید آنلاین و حضوری ارائه میشوند.
فهرست کتابهای ماه کتابک در نیمهی نخست:- المر (معرفی در سایت کتابک – خرید از کتاب هدهد)
- کلمهها برای اذیت کردن نیستند (معرفی در سایت کتابک – خرید از کتاب هدهد)
- چطوری پرواز کنم (معرفی در سایت کتابک – خرید از کتاب هدهد)
- ضحاک (معرفی در سایت کتابک)
- آتشخوارها (معرفی در سایت کتابک)
- یک بوته خار و گنجشک و تار (معرفی در سایت کتابک)
- دختری با روبان سفید (معرفی در سایت کتابک)
- بازیافت چیست (معرفی در سایت کتابک)
- پیت خوشتیپ در مدرسه (معرفی در سایت کتابک)
- کمی گم شدهام (معرفی در سایت کتابک)
- جنگ چهارشنبهها (معرفی در سایت کتابک)
- اسب سفید در مرداب (معرفی در سایت کتابک)
- جعبه نقاشی پرصدا (معرفی در سایت کتابک)
فهرست کتاب ارائهشده در ماههای گذشته را در آدرس زیر ببینید:
با سایت کتاب هدهد آشنا شوید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: فهرست کتاب ماهفهرست کتابفهرست کتاب ماه کتابککتاب المرالمرضحاککلمه ها برای اذیت کردن نیستندچطوری پرواز کنمیک بوته خار گنجشک و خارآتش خوارهادختری با روبان سفیدبازیافت چیستپیت خوش تیپ در مدرسهکمی گم شده امچهارشنبه هااسب سفید در مردابجعبه نقاشی پر صداداستان هاوجوانادبیات ی پیت گربهکتاب کودککتاب مناسب برای کودکانرمان نکودک و نوجوانموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانکتاب باکیفیتمژگان کلهر
مجموعهی پیشنهادی با موضوع رعایت بهداشت فردی
مجموعهی پیشنهادی با موضوع رعایت بهداشت فردی
چرا باید دست هایم را بشویم وقتی کثیف نیستنددختری بازیگوش به هشدارهای مادرش دربارهی بهداشت به ویژه مساله ی مهم شستن دستها توجه نمیکند و هر کدام از هشدارها را با دلیل های ویژه ی کودکانه و با ذهنیتی که کودک از بهداشت دارد، رد میکند. نویسنده با ظرافتی خاص، ضمن بر شمردن نکته های بهداشتی، به لزوم شستن دستها به شکلی غیر مستقیم اشاره میکند.
مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ و ۷ تا ۹ سال
لینک خرید کتاب چرا باید دست هایم را بشویم وقتی کثیف نیستند
شاهزاده کوچولو دوست دارد دستهایش همیشه کثیف باشند. او دوست ندارد دستهایش را بشوید. البته فقط تا زمانی که از وجود میکروب، کثافت و سایر چیزهای وحشتناک باخبر میشود و از آن پس نه تنها دستهای خودش را هر وقت لازم باشد، میشوید، بلکه حواسش به دیگران هم هست که دستهایشان را بشویند.
این کتاب از مجموعهی کتابهای سفید، با زبان و تصویرهای طنزآمیز تونی راس، نویسنده و تصویرگر محبوب کودکان، در قالب داستانی کوتاه، با زبان کودکانه و با توجه به روحیهی کودکان گروه سنی مخاطب، آنها را با اهمیت رعایت بهداشت، میکروبها و زیان آنها برای سلامتی آشنا میکند.
مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ سال
لینک خرید کتاب دست هایت را بشوی
کتاب «میکروبها برای پخش کردن نیستند!» اثری آموزشی و غیرداستانی است و با بهرهگیری از تصاویر گویا و فعالیتهای عملی آموزشهایی درباره بهداشت فردی در اختیار کودکان قرار میدهد.
رفتار مناسب در هنگام عطسه و سرفه کردن، روش درست شستشوی دست با آب و صابون و شناسایی محلهای آلوده با میکروب از جمله فعالیتهایی است که مخاطب کتاب را به صورت عملی با مفاهیم روزمره و کاربردی بهداشت فردی آشنا میکند.
مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ و ۷ تا ۹ سال
لینک خرید کتاب میکروب ها برای پخش کردن نیستند
در این کتاب کودکان با راههای حفظ سلامتی جسم و روح خود آشنا میشوند. آنها میآموزند که «چه غذاهایی میتواند مواد اولیه مورد نیاز بدنشان را تامین کند و به رشدشان کمک کند»، «پوشیدن چه نوع لباسی در فصلهای مختلف سال از بدنشان محافظت میکند»، «چگونه و چه مواقعی اجزای مختلف بدن خود را تمیز و پاکیزه نگه دارند»، «چگونه تمرینات ورزشی بدن آنها را قوی و شاداب میکند و روحیهشان را بالا میبرد» و…
مناسب برای گروه سنی ۷ تا ۹ سال
لینک خرید کتاب راهنمای بهداشت و تغذیه دایناسورها
نوشته مجموعهی پیشنهادی با موضوع رعایت بهداشت فردی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
مایکل مورپرگو از ناگفتههای زندگیاش میگوید
«مایکل مورپرگو» در صحبتهای اخیرش از نقشی که «تد هیوز» در نگارش «اسب جنگی» داشته است و مخالفت خود با ساخت نمایش عروسکی رمانش میگوید.
مایکل مورپرگو، شاعر و نویسندهی سرشناس ادبیات کودک و نوجوان که رمان «اسب جنگی» او از سوی «استیون اسپیلبرگ» به فیلم سینمایی موفقی تبدیل شده، چندی پیش با «ماتیلدا باترزبی» گفتوگویی انجام داده که در «ایندیپندنت» منتشر شده است.
مورپرگو، رمان «اسب جنگی» را در سال ۱۹۸۲ به نگارش درآورد و همیشه فکر میکرد نمایش عروسکی این اثر خیلی مسخره خواهد شد. او پیش از ساخت این اقتباس نمایشی میگفت: آنها دیوانهاند که میخواهند با اسبهای عروسکی داستان را روایت کنند.
با این حال نمایش عروسکی «اسب جنگی» به روی صحنه رفت و عنوان موفقترین اثر قرن حاضر در تئاتر ملی لندن را کسب کرد. این اثر اقتباسی سپس به «وست اند» منتقل شد و تاکنون بیش از ۳۰۰۰ اجرا داشته است. اما آنچه مایکل مورپرگو را راضی کرده، کنسرتی است که از روی همین کتاب در تالار «آلبرت» به روی صحنه رفته است. در این اثر، ارکستر فیلارمونیک سلطنتی به همراه تیم انیمیشنی «رای اسمیت» اثری به نام «داستان اسب جنگی در کنسرت» را اجرا کرده و رضایت این نویسنده را به دست آورده است.
«اسب جنگی» طی این مدت در چین، استرالیا، کانادا، آمریکا، آفریقای جنوبی و اروپا اجرا داشته و به موفقیت چشمگیر جهانی دست پیدا کرده است.
مایکل مورپرگو در ابتدای این مصاحبه با شوخطبعی میگوید: من از یک خانواده بازیگر آمدهام. مادرم بازیگر بود، پدرم هم همینطور، من هم باید بازیگر میشدم. اگر کمی زودتر دست به کار میشدم، الان «جورج کلونی» بودم. حالا اشکالی ندارد. این اتفاق نیفتاد و من کارهای دیگری کردم. اما کشفهایی که در دورههای بعدی زندگیات انجام میدهی خیلی لذتبخش است.
این نویسنده ادامه میدهد: من همیشه عاشق قصهگویی بودم. وقتی معلم بودم همیشه دوست داشتم برای بچهها قصه بگویم و این هم تا حدودی بازیگری است. من شخصیتها را بازی میکردم تا برای بچهها باورپذیر شوند، اما تنها همین ۱۰-۱۵ سال گذشته بوده که توانستهام به روی صحنه بروم، در تئاترها شرکت کنم یا کنفرانس بدهم. این کار واقعا لذتبخش است.
تدریس، مایکل مورپرگو را به سمت نویسندگی سوق داد. همسر او «کلر لین» هم یک معلم بود و یک مزرعه خیریه را به همراه او اداره میکرد. آنها برای راهاندازی این خیریه که از بچهها برای یک هفته زندگی و کار در آن مزرعه دعوت میکرد، راهی کِنت شدند. در همین مزرعه بود که مایکل مورپرگو رابطه نزدیک نوجوانان را با حیوانات مشاهده کرد و اولین بذرهای «اسب جنگی» کاشته شد.
مورپرگو که حالا ۷۳ ساله است، بیش از ۱۰۰ کتاب نوشته اما «اسب جنگی» از میان آنها شهرت فراوانی دارد. خوشبختانه او در همسایگیاش فردی را داشت که با تجربه و ذوق ادبیاش مشاور خوبی برایش بود. او در یکی از پیادهرویهای روزانهاش تصادفا با «تد هیوز» شاعر سرشناس انگلیسی ملاقات میکند و متوجه میشود «هیوز» در پنج مایلی مزرعه آنها سکونت دارد.
مایکل مورپرگو در اینباره میگوید: «هیوز» نویسنده خارقالعادهای بود. من در یک نقطه گیر کرده بودم، فکر میکنم اوایل دهه ۱۹۸۰ بود و در حال نگارش «اسب جنگی» بودم. اوایل او آنقدرها هم مهربان نبود. میگفت: «شاید تو نباید نوشتن این داستان را اینقدر سریع شروع میکردی.» من گفتم: «نه، نه از پسش برمیآیم.» اما او گفت: «نه، باید وقت بیشتری بگذاری و دربارهاش تخیل کنی، فکر کنی و در ذهنت با آن کلنجار بروی.» او گفت: «این به خاطر این نیست که تو نمیتوانی بنویسی، برای این است که به خودت اجازه دهی فضای داستان را به خوبی درک کنی و این زمان میبرد.»
«هیوز» به او توصیه کرد تکنیکی را به کار ببرد که مایکل مورپرگو آن را «زمان رویا» مینامد. این تکنیک در واقع این است که به تختخواب بروی و درباره شخصیتهای داستانت فکر کنی و ببینی ذهن نیمهخودآگاهت آنها را به کجاها میبرد.
«هیوز» به او میگفت، وارد «زمان رویا»یت شو و از نشستن و به صفحههای کاغذ خیره شدن دست بردار.
وقتی از تئاتر ملی برای ساخت نمایش عروسکی این رمان با مایکل مورپرگو تماس گرفتند، او فکر کرد این کار مسخره است.
این شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی در اینباره میگوید: من «شیرشاه» را دیده بودم و کاملا میتوانستم ببینم آن عروسکها برای خودشان چیزی هستند. اما وقتی درباره جنگ جهانی اول حرف میزنی و میخواهی داستانی را که در عمقش خیلی غمگین است روایت کنی، نمیدانستم چطور این کار ممکن است. حتی در زمانی که داشتند تمرینهایش را انجام میدادند، من قانع نشده بودم. وقتی برای اولینبار آن را روی صحنه دیدم، متوجه شدم کاری از روی نبوغ بوده.
مایکل مورپرگو که تاکنون چهار بار نامزد نهایی دریافت مدال «کارنگی» شده، در پایان اضافه میکند: این اتفاقی است که در تئاتر میافتد. اینطور نیست که با یک سری فرمول، کاری را بدون فکر کردن به داستان جلو ببری و بتوانی قلب مردم را از احساسات پر کنی. تئاتر ملی واقعا فوقالعاده است.
اجرای کنسرت «اسب جنگی» از ۲۷ اکتبر ۲۰۱۶ در تالار سلطنتی «آلبرت» آغاز شده است.
مرتبط با این خبر:
- با مایکل مورپرگو بیشتر آشنا شوید
- معرفی کتاب و فیلم اسب جنگی
- خرید کتاب «اسب جنگی» از سایت کتاب هدهد
فراخوان نمایشگاه براتیسلاوا ۲۰۱۷ منتشر شد
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فراخوان ارسال آثار هنرمندان ایرانی به نمایشگاه بینالمللی تصویرگران کتاب کودک براتیسلاوا ۲۰۱۷ (BIB) را منتشر کرد.
بر اساس این فراخوان هر تصویرگر ایرانی میتواند در نهایت ۱۰ تصویر منتخب از یک یا دو کتاب منتشرشده خود را در اختیار کانون قرار دهد. کانون از سوی شورای کتاب کودک - که نمایندگی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) را در ایران برعهده دارد – مهلت دریافت این آثار را تا روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ تعیین کرده است. میانهی اسفند امسال گروه داوری، این آثار را مورد ارزیابی قرار میدهند و در نهایت آثار ۱۵ تصویرگر ایرانی مطابق مقررات این دوسالانه به نمایشگاه ارسال خواهد شد.
در کنار این، نمایشگاهها، رویدادهای دیگری مانند کارگاه آموزشی برای تصویرگران از سوی BIB در کشور اسلواکی با همکاری یونسکو برگزار خواهد شد.
بر اساس فراخوان این رویداد هنری، تصویرگرانی که برای بار نخست در این نمایشگاه شرکت میکنند، میتوانند آثاری را ارسال کنند که از پنج سال گذشته تا کنون به تصویر کشیدهاند؛ اما تصویرگرانی که پیشتر در این نمایشگاه شرکت کردهاند، باید آثاری را که از اول ژانویه ۲۰۱۵ به بعد خلق کردهاند، در این رقابت شرکت دهند.
شرایط شرکت در این رقابت:
- ارسال نسخهی اصلی آثار
- داشتن ملیت کشوری که شرکتکنندگان از سوی آن شرکت میکنند
جوایز برگزیدگان این رقابت:
- جایزه بزرگ به ارزش سههزار دلار آمریکا و همچنین نمایش دادن آثار خود به صورت مستقل در نمایشگاه بعدی BIB
- پنج سیب طلایی به ارزش ۱۵۰۰ دلار آمریکا
- پنج مدال ویژه BIB به ارزش ۱۰۰۰ دلار آمریکا
در همین حال هیئت داوری بینالمللی BIB این اختیار را دارد که لوح تقدیر این هیئت را به موسسهای انتشاراتی که در جهت توسعه نوآوری، کتابهای کودکان باکیفیت بالا فعالیت کردهاند، اهدا کند.
نمایشگاه بینالمللی تصویرگری براتیسلاوا هر دو سال یکبار در جمهوری اسلواک، آثار تصویرگران کتابهای ویژهی کودکان را به نمایش می گذارد و همگام با اهداف یونسکوUNESCO ، دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY)، کمیسیونهای ملی و نیز سازمانهای مرتبط با هنرهای زیبا، امکان رویارویی تصویرگران و شرایط مناسب برای ارزیابی آثار و در نتیجه توسعه و پیشرفت این هنر را فراهم میکند.
علاقهمندان به شرکت در این رقابت میتوانند آثار خود را تا تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ به نشانی تهران، خیابان دکتر فاطمی، خیابان حجاب، مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری، موزه کودک کانون ارسال کنند.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشدر دنیا چه خبرکلیدواژه: دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوانفراخوان نمایشگاه براتیسلاوا ۲۰۱۷نمایشگاه براتیسلاواشورای کتاب کودککانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانتصویرگری کتاب های کودکانتصویرگری کتابمنبع: پایگاه اینترنتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
ویتامینهای ضروری برای سنین پایین
کودک شما برای عملکرد مناسب و رشد بهتر نیازمند به دریافت برخی ویتامین ها و املاح ضروری است که شامل آهن, منیزیم, پتاسیم, ویتامین A, ویتامین D, ویتامین C, ویتامین E و روی می باشند این املاح معدنی از ضرورت بالایی برای کودک برخوردار هستند که باعث تقویت ایمنی بدن، ساخت دندان و استخوانهای قوی، حفظ ماهیچهها، جذب آهن و ارتقای سلامت و رشد فرزندتان خواهند شد.
والدین باید از همان بچگی به فرزندشان توجه ویژهای کنند تا در آینده فرزندشان دچار مشکل و کمبود نشود. از این توجهات میتوان به توجه به سلامت، توجه به بهداشت و … اشاره کرد. دریافت ویتامین از سوی بدن کودک ضروری است و کودک باید ویتامینهای مورد نیازش را هر طور که شده به دست آورد. ویتامینهای ضروری وجود دارند که باید حتماً به بدن کودک برسند.
اسیدهای چرب ضروریکمک به ساخت سلولها، تنظیم سیستم عصبی، تقویت دستگاه قلبی عروقی، ایمنی بدن، کمک به جذب مواد مغذی در بدن، ضروری برای عملکرد مناسب مغز، سلامت دید.
آهنضروری برای ساخت هموگلوبین، عنصر حملکنندهی اکسیژن در خون، عنصر نگهدارندهی اکسیژن در ماهیچهها. کمبود آهن سبب کمخونی میشود که منجر به خستگی، ضعف و ناتوانی خواهد شد.
منیزیمقوی نگهداشتن استخوانها، ثبات ضربان قلب، پشتیبانی از سیستم ایمنی بدن، حفظ ماهیچهها و کمک به عملکرد اعصاب.
پتاسیمکنترل تعادل آب بدن، همراه با سدیم که به تناسب فشارخون کمک میکند. کمک به عملکرد ماهیچهها و ضربان قلب، کاهش خطر سنگ کلیه و پوکی استخوان در سنین بالاتر.
ویتامین Aایفای نقشی مهم در بینایی و رشد استخوان، کمک به حفاظت از بدن مقابل عفونتها، ارتقای سلامت و رشد سلولها و بافتهای بدن ازجمله مو، ناخن و پوست.
ویتامین Cکمک به تشکیل و بازسازی گلبولهای قرمز خون، استخوانها و بافتها، کمک به حفظ سلامت لثه، تقویت رگهای خونی، کاهش کبودی و کمک به درمان آن، بهبود سیستم ایمنی، جلوگیری از عفونتها. کمک به جذب آهن در بدن توسط غذاهای غنی از آهن.
ویتامین Dکمک به جذب مواد معدنی مانند کلسیم و ساخت دندان و استخوانهای قوی، ضروری برای تراکم تودهی استخوانی و رشد بالقوه، کار کردن مانند یک هورمون در بدن با نقش سلامت سیستم ایمنی، تولید انسولین و تنظیم رشد سلول.
ویتامین Eمحدود کردن تولید رادیکالهای آزاد که باعث آسیب به سلولها میشوند. ضروری برای ایمنی بدن، بازسازی DNA و دیگر فرآیندهای سوختوساز.
رویموردنیاز برای بیش از ۷۰ درصد آنزیمها برای کمک به هضم غذا و سوختوساز، ضروری برای رشد بدن.
نوشته ویتامینهای ضروری برای سنین پایین اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
کتاب «اِلمر» منتشر شد
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، کتاب «اِلمر» را با مجوز رسمی چاپ آن در ایران از سوی ناشر اصلی، برای کودکان پیشدبستانی و سالهای نخست دبستان منتشر کرد.
کتاب «اِلمر» اثری از دیوید مککی با ترجمهی هورزاد عطاری است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، حق چاپ و ترجمهی این کتاب را از انتشارات اَندرسون پرس (Anderson Press) ناشر اصلی این کتاب به زبان فارسی در ایران خریداری کرده و با شعار «همهی کودکان حق دارند کتاب باکیفیت بخوانند» این اثر را در فهرست کتابهای باکیفیت برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» قرار داده است.
کتاب «اِلمر» داستان فیل رنگارنگی است که با فیلهای دیگر متفاوت است. اِلمر همیشه فیلها را شاد میکرد و آنها را میخنداند. شبی اِلمر با خود فکر کرد چرا با فیلهای دیگر متفاوت است. او هنگام صبح پیش از بیدار شدن دیگر فیلها، خود را به رنگ خاکستری فیلی شبیه باقی فیلها درآورد؛ اما حالا هیچ فیلی، او را نمیشناخت. در نبود اِلمر رنگارنگ، همهی فیلها جدی بودند و نمیخندیدند تا اینکه اِلمر نتوانست جلوی خندهاش را بگیرد و از خنده منفجر شد...
کتاب «اِلمر» از تفاوتها سخن میگوید. در این کتاب فردیت و خودپذیری ستایش و کودک به پذیرش تفاوتهای خود با دیگران برانگیخته میشود.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان همچنین در کنار چاپ کتاب « اِلمر» و جای دادن آن در میان کتابهای باکیفیت پروژهی «با من بخوان»، ساخت عروسک پارچهای این شخصیت داستانی را نیز به گروه زنان خشتوگل (شماری از زنان خانوادههای ساکن کورهپزخانههای روستای محمودآباد از توابع شهرری) سفارش داده است. این عروسک که یک سوی آن رنگارنگ و سوی دیگرش رنگی فیلی دارد، به همراه کتاب «اِلمر» و برگههای فعالیتی در پیوند با این کتاب، در برنامهی «با من بخوان» به کودکان مناطق محروم و کودکان در بحران با هدف ترویج کتابخوانی اهدا میشود.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات ایران، کتاب «المر» را در قطع رحلی کوچک با ۳۴ صفحهی رنگی گلاسه و قیمت ۱۳۵۰۰ تومان منتشر کرده است. علاقهمندان جهت خرید این کتاب میتوانند به سایت کتاب هدهد به آدرس www.hodhod.com مراجعه کنند یا با شمارهی ۸۸۵۵۳۵۲۸-۲۱ تماس بگیرند.
با برنامهی «با من بخوان» آشنا شوید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: کتاب المرچاپ نخست کتاب المرکتاب کودککتاب مناسب کودکانادبیات کودکموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانترویج کتابخوانیبا من بخوانترویج کتاب
بیشتر شاعران ما نقش انفعالی دارند
اسدالله شعبانی معتقد است بیشتر شاعران ما منفعل عمل میکنند و خلاقیت جایی در تولید آثارشان ندارد، زیرا سیستم ادبیات، نظام آموزشی و همچنین سیستم نشرما به دنبال خلاقیت و تولید شاهکار نیست و خوراکهایی مصنوعی به خورد کودکان و نوجوانان ما میدهد.
اسدالله شعبانی: طبیعتاً در هر دورهای شعرهایی تولید میشود که تعدادی مخاطب دارد و میزان کیفیت این آثار هم بستگی زیادی به طرز تفکر ناشران دارد.
در ایران دو دسته ناشر داریم؛ دسته اول ناشرانی هستند که نسبت به مخاطب احساس مسئولیت دارند و براساس دغدغهها و نیاز جامعه و مخاطبان به تولید اثر میپردازند و دسته دوم که بیشتر ناشران ما را دربر میگیرد کاری به سلیقه مخاطب و نیاز جامعه ندارند و براساس وابستگی به دولت فقط به دنبال چاپ یکسری مطالب سفارشی و از پیش تعیین شدهاند و میخواهند کتابی متناسب با راهکارها و برنامههای ابلاغ شده تولید کنند تا به فروش برسد.
اینگونه ناشران براساس میزان فروش کتابها و محدودیتهایی که برای متنها تعیین شده، اقدام به تولید اثر میکنند و اگر ناشری در این چرخه نباشد یا باید سیستم توزیع قویای داشته باشد که اکثراً ندارند، یا باید منتظر بماند تا زمانیکه کتابش به فروش برسد.
سرودن شعر براساس خواسته ناشران دولتی
این شرایط سبب شده که با وضعیت بدی در سیستم نشر مواجه باشیم. امروزه بیشتر آثار خوب در دسترس کودکان و نوجوانان قرار نمیگیرد و کتابهایی به خوردشان داده میشود که جذابیتی برایشان ندارد و سبب شده آنها از کتابخوانی گریزان شوند. امروزه کمتر شاعر و نویسندهای را میبینیم که متناسب با نیاز بچهها بسراید و بنویسد، آنها معمولاً نگاه میکنند که ناشران دولتی چه میخواهند و در این چرخه، چه کتابی بیشتر فروش میرود.
به گفته شعبانی، در این چرخه مخاطب اصلاً مطرح نیست و توجهی به سلیقه و نیازش نمیشود. از سویی پژوهشی هم درباره اینکه چند درصد خردسال، کودک و نوجوان در جامعه داریم و اینها بهطور طبیعی به چه چیزهایی نیاز دارند یا اینکه چند درصد از آثار تولیدی مطابق نیاز مخاطب بوده و بچهها این کتابها را خریداری کردهاند، نشده است. در نتیجه آثاری تولید میشود که در ذهن کودک به جای پیشرفت، عقبماندگی ایجاد میکند.
ادبیات ما تبدیل به نوعی ادبیات دولتی شده است
شاعر مجموعه «خرمن قصه خردسالان» با بیان اینکه ادبیات ما تبدیل به نوعی ادبیات دولتی شده و نوعی فکر و ذائقه خاص را پوشش میدهد، افزود: بیشتر ناشران ما دولتی یا شبهدولتیاند و تعداد کمی در بخش خصوصی فعالیت میکنند که آنها هم قدرت توزیع و پخش کتاب ندارند و این مساله سبب شده ادبیات ما دولتی شود، در حالی که توقع میرود مواد خواندنی و پرورشی مناسبی برای کودکان و نوجوانان تولید شود و بدون اینکه از کانالهای خاصی رد شود در اختیار مخاطب قرار گیرد اما اینکار انجام نمیشود.
به اعتقاد وی، در حال حاضر سازوکاری در تولید کتاب وجود دارد که همه مولفان را در چارچوب خاصی قرار میدهد و اگر کسی بخواهد کتابش حتماً چاپ شود و فروش رود باید از این سیستم مصنوعی که براساس نیاز جامعه نیست تبعیت کند، شاعران هم جدا از این جریان نیستند.
شاعر «آب و مهتاب» درباره نظام آموزشی حاکم بر جامعه نیز گفت: نظام آموزشی ما مبتنی بر پند و اندرز و آموزشهایی است که از گذشته تاکنون وجود داشته و بر همه چیز تأثیر میگذارد و ناشران دولتی و خصوصی هم تابع این سیستم کهنه آموزشی، مبتنی بر اندک معلومات و نوعی تفکر از پیش تعیین شده کارگزاران دولتی هستند. در کتابهای درسی، شعری مطابق سلیقه و علاقه بچهها نمیبینیم، طبیعی است که آنها از شعر و کتاب زده میشوند و به سوی ماهواره و اینترنت میروند. جامعه ما همیشه مردمی با فرهنگ و کتابخوان داشته و اگر شاعران به بیراهه میروند به خاطر تأثیر همین سیستم است.
بیشتر شاعران تابعاند و نقش انفعالی دارند
شعر ما به ابزار کنترل تبدیل شده، این کنترل سبب میشود یکسری خوراک مصنوعی به کودکان و نوجوانان داده شود. سیستم ادبیات و نظام آموزشی ما به دنبال تولید شاهکار نیست، فقط به دنبال رسیدن و تحقق اهداف خاصی است. شاعران اصولاً تلاش میکنند اثری تولید کنند که برای جامعه مفید باشد، اما کارگزاران فرهنگی این اجازه را به آنها نمیدهند. بیشتر شاعران ما امروزه تابعاند و نقش انفعالی دارند و خلاقیت جایی در تولید آثار ندارد.
اینکه آثار بزرگسالانه به زبان بچهگانه منتشر میشود، بیشتر به خاطر همین سفارشی کار کردنهاست. کودکان دنیای ویژهای دارند کسی که این دنیا را نشناسند نمیتواند شعر خوبی بسراید. کسی که بهصورت حرفهای مینویسد و میسراید و عنصر فرهنگی مستقل از جریانهای دولتی است و در جامعه صاحب فکر است، آنقدر تجربه دارد که بهگونهای شعر بگوید که تاثیرگذار باشد، ولی جوانی که به دنبال چاپ کردن یک کتاب است فقط به دنبال سفارشی کار کردن است و آثار تاثیرگذاری تولید نمیکند. کسی که دلش برای این سرزمین میتپد به دنبال این نیست که به واسطه شعر گفتن، پست و مقامی بگیرد و شهرتی کسب کند. باید هم ایران را بشناسیم و هم بچههای ایران را و فارغ از سیستم آموزش و پرورش و سفارش ناشران دولتی، ببینیم چه مسئولیتی در قبال کودکان و نوجوانان این مرز و بوم داریم، سپس به تولیدکتاب بپردازیم.
ذهنهای خلاق در سیستم نشر موجود به حاشیه رانده میشوند
«در مردابی که آب حرکت نمیکند، ماهی آزاد هم زندگی نمیکند، یا خرچنگ است یا قورباغه»، در نشر ما ذهنهایی که میخواهند خلاقیت داشته باشند به حاشیه رانده میشوند و ما نمیتوانیم به دنبال خلاقیت باشیم و برای فروش آثارمان باید خودمان را با نظام موجود هماهنگ کنیم. اینکه بعضیها بهصورت فردی کار خلاقانهای تولید کنند، کار به جایی نمیبرد و در حاشیه میماند. در این شرایط نمیتوانیم به دنبال خلاقیت بگردیم؛ این وضعیت در فیلم و سینما تئاتر هم دیده میشود، ما فقط میخواهیم خود را زنده نگهداریم.
جامعه ما به نویسنده مستقل نیاز دارد
جامعه ما به نویسنده مستقل نیاز دارد که بهعنوان هنرمند در جامعه قد علم کند و کتابهایی تولید کند که براساس نیاز مخاطب باشد تا کتاب از سبد خانوار حذف نشود و مردم مانند زمان انقلاب که برای خریدن روزنامه صف میبستند و تیراژ کتابها صد هزار نسخه بود، همچنان به دنبال کتاب باشند.
به اعتقاد شعبانی، اگر سیستم نهادهای مرتبط با حوزه فرهنگ مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم که بزرگترین آسیب را به نظام آموزشی ما زدهاند، تغییر کند، میتوانیم شاهد تغییر و تحولات خوب و اساسی در نظام آموزشی و وضعیت نشر کشورمان باشیم.
اسدالله شعبانی، شاعر و نویسنده پیشکسوت و نامآشنای حوزه کودک و نوجوان، متولد ۱۳۳۷ در روستای بهادربیک از توابع همدان است و برخی آثارش همچون «گل آفتابگردان»، «ساز من ساز جیرجیرک»، «پولک ماه»، «تنگ بلور آسمان»، «پرچم سبز درخت»، «ماه نو، نگاه نو» و «زمین ما، دل ما» تاکنون جوایزی را برای او در حوزه ادبیات کودک به ارمغان آوردهاند. همچنین از دیگر آثار او میتوان به مجموعه شعری با عنوان «یک نفر رد شد از کنار دلم» و مجموعه «خرمن قصه خردسالان» اشاره کرد.
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: اسدالله شعبانیشعر کودکنقد شعر کودک سرودن شعرمنبع: خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)جالی پستچی و نامه های سال نو
تنها یک روز به سال نو مانده بود و همه جا از برف سفید شده بود. جالی پستچی سوار بر دوچرخهاش با کیفی پر از نامههای جالب به راه افتاد. او اول به خانهی چهار خرس رفت، بعد نامهی شنل قرمزی را به دستش رساند، بعد از آن برای هامپتی دامپتی را برایش برد و به ترتیب همهی نامهها را به دست صاحبانشان رساند و در آخر به خانهی بابانوئل و مامانوئل رسید، نامههای بچهها را به بابانوئل داد و بابانوئل هم یک کارت تبریک به جالی هدیه داد. جالی کارش تمام شده بود و باید به خانه برمیگشت اما یک عالمه برف روی دوچرخهاش نشسته بود. بابانوئل فکری به ذهنش رسید تا جالی را به خانهاش برساند.
در این کتاب به داستانهای معروف ادبیات کلاسیک کودک اشاره شده است و جالی با شخصیتهای اصلی این داستانها دیدار میکند. داستانهایی مانند شنل قرمزی، سه بچه خوک و هفت کوتوله. در هر قسمت خلاصهی کوتاهی از این داستانها برای کسانی که داستان را نمیدانند، آمده است.
این کتاب، سومین جلد کتاب از مجموعهی جالی پستچی است.
جایزههایی که کتابهای جالی پستچی گرفتهاند:جایزهی کتاب کودکان
جایزهی امیل و کورت مشلر
نشان افتخار کیت گرین اوی
مناسب برای گروه سنی ۷ تا ۹ و ۱۰ تا ۱۲ سال
لینک خرید کتاب جالی پستچی و نامه های سال نو
نوشته جالی پستچی و نامه های سال نو اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.