تاريخ ادبيات كودكان ايران، پژوهشی فراگير بر پايه شناخت سير تاريخی جايگاه كودك در جامعه، ديدگاههای آموزشی و پرورشی و رشد ادبيات كودكان در ايران است. راهبرد اين پژوهش گسترده، بر پايه چند حقيقت تاريخی استوار است:
نخست آنكه ايران، تاريخی بسيار كهن دارد. بنا بر دادههای باستانشناختی، فلات ايران يکی از نخستين خاستگاههای تمدن در آسياست. گستردگی اين تاريخ، انديشه را بدان سو میكشاند كه فرهنگ ايران امروز در كدام خاك و تا كجا ريشه دوانيده است. ادبيات كودكان شاخهای نازك از درخت تناور فرهنگ و هنر اين سرزمين است. اما هنگامی كه به اين شاخه میپردازيم، با گستردگی و ژرفايی روبهرو میشويم كه به سختی به انگاره میآيد.
دوم اينكه كشور ما با جمعيتی جوان، بيش از هر زمان به بالا بردن كيفيت و گسترش ادبيات كودكان خود نيازمند است. روند رشد ادبيات كودكان، تاكنون از پشتيبانی نهادهای فراگير كه دارای برنامهای روشن باشند، برخوردار نبوده، بلكه بيشتر از تلاشهای افراد و نهادهای غيردولتی كه بر پايه عشق و انگيزههای فرهنگ دوستانه فعاليت میكنند، بهره جسته است. اكنون ادبيات كودكان برای پيشرفت خود نياز به آگاهیهای تاريخی دارد. دستيابی به اين آگاهیها تنها با پژوهش و شناسايی جايگاه ادبيات كودكان در بستر تاريخ ممكن است.
موضوع سوم، آشفتگی و نابسامانی خود ادبيات كودكان ايران است. اين مقوله نياز دارد، بيش از آنكه به نهادهای دولتی وابسته باشد، به خاستگاه خود تكيه كند. خاستگاه ادبيات كودكان ايران تاريخ آن است. تمام بخشهای ادبيات كودكان برای شناسايی و بازيابی بايد همواره با ريشههای خود در پيوند باشد.
مسئله چهارم، ضرورت تاريخی و ملی انجام اين پژوهش است. هر ملتی كه زنده است و زندگی میكند، بايد از تاريخ خود پاسداری كند. ملتی كه تاريخ خود را به فراموشی سپارد، به ناچار تجربهها و راههای رفته را تكرار میكند. ما ايرانيان بر اين باور پا میفشاريم كه تاريخی كهن و سرشار از دستاوردهای فرهنگی داريم، اما همگان میدانيم كه كمك شايانی به پروراندن اين باور نكردهايم. تخم اين باور را ديگران كه عاشق فرهنگ ايران بودهاند در ذهن ما كاشتهاند. اما اكنون ديگر زمان آن گذشته است كه چشم به راه پژوهشگرانی از بيرون مرزها باشيم، تا عناصر و دادههای فرهنگی ما را بكاوند. ما نياز داريم كه خود درباره تاريخ و فرهنگمان پژوهش كنيم. اگر میخواهيم مرزهای پيشرفت را در نورديم - كه اين يك ضرورت ملی است - پس بايد در هر زمينهای خاستگاههای خود را شناسايی كنيم و اين شناسايی اكنون در گستره ادبيات كودكان انجام میشود. پيشينه پژوهش تاريخ ادبيات كودكان دو سيمای جهانی و ملی دارد. در سيمای جهانی كشورهای پيشرفته اروپايی، امريكايی و اقيانوسيه به موضوع تاريخ ادبيات كودكان در شكلها و روشهای گوناگون پرداختهاند. اگرچه در اين گستره، آثار فراگير تاريخی كمتر به چشم میآيد. در سيمای ملی، پيشينه پژوهش ادبيات كودكان ايران از چند مقاله كوتاه يا يادداشت پراكنده در روزنامهها، مجلهها، كتابهای درسی برای دانشسراهای تربيت معلم و دانشگاهها فراتر نمیرود. ويژگی تمام اين جستارها، تكرار سندها و ديدگاههای مبناست كه كم و بيش در متنها يا سخنان ديگران نيز آمده است. نگاه شتابزده به چند متن دوره اسلامی، انگشت گذاشتن روی چند شاعر دوره مشروطيت و طرح اين باور نادرست كه ادبيات كودكان پديدهای وارداتی است، چكيده اين جستارهاست. ما با بررسی اين آثار دريافتيم گسترهای كه در پی پژوهش آن هستيم دست نخورده و بكر است. چنين پژوهشی اگرچه در جای خود بسيار ارزشمند است، اما ارزش اساسی آن هنگامی آشكار میشود كه به شكل بنيادين با تاروپود تاريخ تنيده شود.
ما از ميان همه روشها، آگاهانه گونه تاريخ فراگير را برگزيديم كه گزينهای دشوار و پر هزينه است. به باور ما ديگر زمان مقدمهای بر تاريخ، درآمدی بر تاريخ، گزيدهای و يا نگاهی به تاريخ، گذشته است. چنين پژوهشهايی به طور طبيعی با ژرفای تاريخ گره نمیخورد. نگرش چكيده وار به تاريخ نمیتواند پاسخگوی نادانستهها باشد. در جامعهای زندگی میكنيم كه بسياری از اهل دانش و فرهنگ در موجوديت ادبيات كودكان ترديد دارند. كسانی ديگر از خانواده ادبيات كودكان كه در وجود ادبيات آن ترديد ندارند. اين انگاره از روی آگاهی و پژوهش بدست نيامده است. نتيجه پژوهش ما اين است كه پيشينه تاريخ ادبيات كودكان ايران به فراتر از سه هزار سال باز میگردد. برخلاف پندار همگانی، اين مقوله نهال نازکی نيست كه پار و پير بر زمين نشانده باشند و ميوهاش نيز اندك و ناچيز باشد. میتوان ادعا كرد كه فقط در يك بخش از تاريخ، يعنی ادبيات شفاهی كودكان، چنان گوناگونی و گستردگی وجود دارد كه بايد كتابها درباره آن نوشت.
در ميانه سال ۷۵، هنگامی كه طرح اوليه تاريخ ادبيات كودكان را به روی كاغذ آورديم، از گستردگی و پراكندگی كار آگاه نبوديم. باورمان بر اين بود كه در يك يا دو دفتر با برگهايی نه چندان گسترده، اين پژوهش را به فرجام میرسانيم. از همان نخستين ماههای آغاز كار، اين باور در ما شكست. پديده شگفتانگيزی در برابرمان نمايان شد و ما را به اين نتيجه رساند كه ايران زمين، دارای يکی از گستردهترين و ژرفترين اندوختههای ادبی برای كودكان است.
در هنگام تهيه طرح پژوهشی بايد به پرسشهای زيادی پاسخ میگفتيم، از جمله اينكه چه متنهايی را ميتوان ادبيات كودكان دانست، گستره اين گونه ادبيات تا كجاست، پيوند ادبيات شفاهی كودكان با متون رسمی بر چه پايههايی بوده است و چگونه میتوان اين پديده را با دورههای تاريخی هماهنگ كرد؟ روش گزينش آثار بر پيوند بين موضوع عام و خاص استوار است. ادبيات كودكان موضوعی خاص است كه در دل موضوع عام ادبيات ايران قرار دارد، فراتر از آن، نيز ادبيات ايران، خود گوشهای از موضوع عامتر فرهنگ و هنر ايران است. رشته پيوند بين موضوع عام و خاص، به ويژه در مقوله ادبيات كودكان گاه چنان در هم تنيده است كه جدايی آن بر اساس مخاطب كودك و بزرگسال ناممكن است.
روش تحليل به گونهای پیريزی شده است که در همان حال که عام و خاص در نظر گرفته میشود، کل و جزء را نيز در بر گيرد. اين روش منطقی به ما کمک کرد تا پيوسته هر متنی را جزيی از يک پديده کلی ببينيم و در جهت پيدا کردن ريشه و پيوند آن باشيم. در پيشبرد تحليل نيز پيوسته از جزء به کل رفتيم و از کل به جزء نگاه کرديم تا جايگاه آن را در اين حرکت دوجانبه بيابيم. چنين روشی به ما آموخت که در کار خود، تاريخ ايران را يک خط عمودی محض فرض نکنيم که از نقطهای آغاز شده است و به اکنون میرسد، بلکه آن را خطی عمودی با گسستهای پياپی درنظر گرفتيم که خطوط افقی بر روی آن قرار میگيرد يا خطوط مدور به دور آن پيچيده میشود. چنين فرضی، روش تکوينی - منطقی را به ما آموخت، تا تاريخ را برآيند کنش گذشتگان ندانيم که در اکنون بیاثر است. آموختيم که اکنونِ ايران، برآيندی از آن کنشها و رفتارهاست و گذشته تاريخی نزديکتر، برآيندی از گذشته تاريخی دورتر است. نگرش بر اساس پيوند حلقهای سبب شد که برای نمونه اندرزنامههای دوره اسلامی را از جنبه محتوايی همانهايی بدانيم که در دوره پيش از اسلام در ايران وجود داشت. در نگرش گسسته به تاريخ که نگرشی کلگراست، ممکن بود دوره پيش از اسلام و پس از اسلام دو دنيای متفاوت فرض شود، آن گونه که بسياری از پژوهشگران ما در اين دام افتادهاند و همچنان نيز میافتند. آنان يک دوره را زرين و دوره ديگر را تاريک مینامند. اين نگاه عاطفی به تاريخ و ديدن دورهها در حلقههای گسسته، جزيی از فرهنگ تاريخنگاری ايران شده است. از نگاه ما نه آن دوره، چنان زرين بود و نه دوره پس از آن، چنين تاريک، بلکه هر دوره همزمان نقطههای روشن و تاريک دارد. ما به عنوان تاريخنگار وظيفه داشتيم که اگر تاريکی محروميت آموزش همگانی کودکان را در دوره ساسانی میبينيم، روشنی آموزش کمابيش آزاد در دوره اسلامی را نيز در نظر آوريم. اين نکته، از ريزهکاریهای تاريخنگاری در ايران است که باستانگرايی ملی ايرانيان، ما را به دام تحريف تاريخ نيندازد، اگر اين روش را برای خود تعريف نمیکرديم، حرکت در مسير درست تاريخی ناممکن میشد.
همچنين روش تکوينی - منطقی به ما آموخت که هر متنی در ادبيات کودکان جايگاه مشخص تاريخی دارد و استمرار وجود آن در گستره تاريخ سبب گسترش جايگاه آن میشده است. برای نمونه موش و گربه عبيد زاکانی يک خط تاريخی گسترده و پيوسته دارد که ريشههای آن به فرهنگ هندی و هندی - ايرانی میرسد که تا دوره معاصر نيز ادامه داشته است. يا خط وجودی درخت آسوريگ خطی است بسيار گسسته، در هم پيچيده و در ضمن بسيار بامعنا که نشانگر پايداری ايرانيان برای نگهداری فرهنگ خود در برابر چيرگی اعراب است. اين خط روشن میکند که چگونه اين متن از جنبه زبان و سخن در نقطهای از تاريخ میايستد و سپس در مسير فرهنگ شفاهی با دگرديسیهای چشمگير حرکت میکند و به ايران امروز میرسد.
در روش تکوينی - منطقی، به ادبيات کودکان به عنوان پديدهای انتزاعی و مجرد نگاه نشده است. طرح تاريخ ادبيات کودکان ايران به گونهای ترسيم شده که نخست تاريخ عمومی ايران و جايگاه فرهنگی آن تحليل میشود، گام بعدی تحليل وضعيت کودک ايرانی در آن دوره تاريخی است. سپس ديدگاههای پرورشی و آموزشی کودک ارزيابی میشود. برای نمونه با آگاهی از فلسفه آموزش و پرورش دوران، آسانتر میتوان پذيرفت که ادبيات اندرزی جزيی از فرهنگ شاهزاده پروری در ايران بوده است.
پس از حرکت عمومی در بستر تاريخ، به موضوع ادبيات کودکان میرسيم. طبقهبندی تکوينی - ساختاری بخشی ديگر از روش پژوهشی اين مجموعه است. پيدا کردن جايگاه تاريخی، چنانچه با طبقهبندی گونهشناسی آن پيوند نداشته باشد، چندان کارساز نيست. تلاش کردهايم افزون بر يافتن جايگاه تاريخی اثر، گونه آن را نيز پيدا کنيم و آن را در جايگاه خود قرار دهيم. بنابراين از همان آغاز متونی را که به دست میآورديم، بر اساس نظام دوگانه جايگاه تاريخی و جايگاه ساختاری، تحليل و طبقهبندی میکرديم.
روش دستيابی و يافتن اسناد تاريخ ادبيات کودکان گره بزرگ کار ما بود. اسناد و متون ادبيات کودکان بسيار پراکندهاند. بیاعتنايی جامعه مردسالار ايران و کوچکشماری کودکی به عنوان دوره نارس و ناپخته زندگی، بیتوجهی به آموزش و پروش کودکان، نبود کتابخانههای مجهز و نابودی اسناد به دست خود کودکان، کار دستيابی به اين اسناد را مشکلتر میکرد. اين پژوهش پشت درهای بسته انجام نگرفته است. ما پستوی خانهها و کتابفروشیهای تهران، اصفهان، تبريز و... را برای يافتن سند زيرورو کردهايم. از هر کس که سندی در دست داشته، ياری گرفتهايم و کمتر کسی دست ما را پس زده است. هر کس به اندازه توانايی خود به ما کمک کرده است. در اين وضعيت، يافتن هر سند، برای مؤسسه پژوهشی تاريخ ادبيات کودکان يک پيروزی بزرگ بوده است. کهن بودن اين سرزمين و پراکندگی جغرافيايی تبارهای آن، مشکل ديگری در راه پژوهش فراگير ادبيات کودکان ايران است. ايران، سرزمينی که چهارراه بازرگانی آسيا و اروپا ناميده شده، در برابر يورش تبارهای گوناگون، جابهجايی گروههای قومی در درون اين سرزمين و پراکندگی آنها و وجود سرزمينهای بيابانی، پيوسته آسيبپذير بوده است. به سبب آسيبپذيری و پراکندگی تبارهای ايرانی، گردآوری فرهنگ شفاهی تمامی تبارها تا اندازهای ناممکن بوده است. در پيمودن اين راه، آگاه شديم که ادبيات شفاهی کودکان چه گنجينه سرشاری است و دهها تبار ايرانی هر کدام بخشی از آن را پاسدار هستند. از شمال ايران، تالشیها، گيلکیها، تپورستانیها تا باختر، آذریها و کردها و آشوریها، از جنوب و جنوب باختری، اعراب خوزستانی و تمامی کوهپايهنشينان و چادرنشينان زاگرس و تبارهايی همچون لرها تا خاور که سکاها يا سيستانیها و بلوچها زندگی میکنند، خراسان بزرگ که نياکان پارتها را در خود جای داده است و مرکز ايران که هرجا تيره و تباری جای دارد. اين گوناگونی و گستردگی فرهنگی چنان چشمگير است که ما توانستيم بخش ناچيزی از ادبيات شفاهی کودکان را بررسی کنيم. البته همين بخش ناچيز، خود بيانگر گوناگونی و گستردگی آثار مربوط به کودکان در ادبيات شفاهی است.
در بررسی و طرحريزی اوليه كار، تدوين تاريخ را دو بخش كرديم: بخش نخست آن به دوره باستان تا آغاز انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و بخش دوم به دوره بعد از آن اختصاص دارد. هر بخش از اين پژوهش، ويژگیهای خود را داراست. به طور طبيعی ما بايد از دوره باستان آغاز میكرديم، زيرا راههای ناشناخته در آن فراوان بود. گذر زمان، نابودی اسناد به ويژه از دوره انقلاب مشروطيت به بعد تهديد میكرد. خود اين بخش، از گستردگی ويژهای برخوردار است. به همين سبب نياز بود كه اسناد و كتابهای آن دوره را بازيابيم. زيرا نوشتن تاريخ، با گردآوری اسناد و سازماندهی كتابخانه ويژه هر دوره همراه است. اميدواريم كه با فراهم شدن ابزارها و امكانات مادی، بخش دوم طرح نيز بیدرنگ پس از بخش نخست اجرا شود.
بخش نخست را بر پايه دورههای تاريخی كه با چرخشهای فرهنگی همراه بودهاند، پارهبندی كردهايم. فرهنگ شفاهی را به سبب اينكه تاريخ ويژهای ندارد و گذشته دور و اكنون را به هم پيوند میدهد، در آغاز آورديم. سپس به دوره شكلگيری ايران و فرهنگ آن تا پايان دوره ساسانی پرداختيم. دفتر ديگر درباره دوره بلند پس از اسلام تا آغاز دوره مشروطيت است. دفتر سوم و چهارم ويژه ادبيات كودكان در دوره مشروطيت و ادبيات مكتبخانهای است. دفتر پنجم، ششم و هفتم ادبيات نو شكلگيری كودكان را بررسی میكند. دفترهای هشتم، نهم و دهم دوره گسترش ادبيات كودكان از آغاز دهه ۴۰ تا سال ۵۷ را در بر میگيرد.
در كنار متن اصلی تاريخ ادبيات كودكان ايران، متنهای حاشيهای در پيوند با متن اصلی و جود دارد: گفتوگو با تاريخ، بررسیهای ادبی و تاريخی، زندگينامه، متن برگزيده، نمودار و جدول. افزودنیها به مخاطب كمك میکنند كه از زاويههای گوناگون با پديده تاريخ آشنا شود. برای نمونه متن برگزيده افزون بر كمك به خواننده در درك تحليل ارائه شده، متنهای تاريخی پراكنده و گاه كمياب را به همان شكل نخستين در اختيار خوانندگان قرار میدهد.