خبر جمع کن
پرنده قرمز و آرزوهای کودکان محمود آباد شهرری
ماریت تورنکویست، روز شنبه ۲۲ آبانماه ۱۳۹۵ در کارگاهی که با عنوان «پرنده قرمز» از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در خانه حمایتی – آموزشی محمودآباد برگزار شده بود، حضور یافت.
تورنکویست، تصویرگر هلندی کتاب «پرنده قرمز» اثر نویسندهی بزرگ سوئدی، آسترید لیندگرن، در این کارگاه ابتدا داستان کتاب «پرنده قرمز» را همراه با اسلاید برای کودکان روایت کرد. سپس صحنهای از داستان که آنا شخصیت اصلی پرنده قرمز را میبیند در برابر کودکان در ابعادی بزرگ نقاشی کرد. ماریت از کودکان خواست آنها نیز پرنده ای قرمز به هر شکل که می خواهند و در ذهن تصور میکنند ولی به طور کامل به رنگ قرمز در کاغذهایی که در اختیارشان قرار گرفته بود، نقاشی کنند. سپس از کودکان خواست که به او بگویند دلشان میخواهد که این پرنده قرمز، آنها را به کجا ببرد و در ادامه مربیان حاضر در این جلسه نام مکانی که کودکان آرزو داشتند بروند را در زیر پرندههای قرمزشان یادداشت کردند.
در این کارگاه مربیان خانهی حمایتی – آموزشی و خانه کودک پویش محمود آباد شهرری نیز شرکت داشتند و آموختند تا در طرح «با من بخوان» چگونه میتوانند این کتاب را با کودکان سهیم شوند. این کارگاه با شادی کودکان که آرزوهای خود را به پرنده قرمز بازگو کرده بودند و خشنودی آموزگاران که شیوهی کار با این کتاب را آموختند، پایان یافت.
لازم به یادآوری است که خانهی فرهنگ محمودآباد از بهمنماه ۱۳۹۳ به طرح با من بخوان پیوسته است.
ماریت تورنکویست از هنرمندان جهانی پشتیبان برنامهی «با من بخوان» است. کتاب «پرنده قرمز» نوشتهی آسترید لیندگرن، با تصویرگری ماریت تورنکویست در سال ۲۰۱۴ از سوی انتشارات موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شد و در سری کتابهای برنامهی «با من بخوان» قرار گرفت. ماریت تورنکویست و خانوادهی آسترید لیندگرن حق انتشار این کتاب در ایران را به موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان هدیه کردهاند تا برای برنامهی «با من بخوان» در مناطق محروم هزینه شود.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: پرنده قرمزماریت تورن کویستآسترید لیندگرنکتاب کودکادبیات کودک و نوجوان
اهمیت کتابخوانی با نوزاد و نوپا
متن کامل سخنرانی فرشته دباغ، مسئول اجرای برنامهی «با من بخوان» در محمودآباد و آموزشگر تخصصی خواندن با نوزاد و نوپا در نخستین همایش دوسالانه «با من بخوان»:
«دو سال نخست زندگی مرحلهای مهم و حیاتی در رشد ذهنی، زبانی و اجتماعی کودکان است و در این دوران نقش تعیینکنندهی نخستین آموزگاران، یعنی پدر و مادر، در گسترش دایرهی واژگان، قدرت تمرکز و پایهریزی آنچه فرزندانشان برای مهارتهای سخن گفتن، خواندن، نوشتن و برقراری ارتباط نیاز دارند، انکارناپذیر است. امروزه ثابت شده است عادت و علاقه به خواندن از دوران نوزادی یا حتی زمانی که کودک در شکم مادر است، آغاز میشود.
امروزه ثابت شده است که نوزاد از آخرین ماههای بارداری مادر میتواند بشنود و از لحظهی تولد در حال یاد گرفتن واژههاست. کودکان از حدود دو سالگی شروع به سخن گفتن میکنند. در واقع مغز نوزاد از همان لحظه تولد تا دو سالگی در حال جذب زبانی است که در پیرامونش به کار رفته است. در واقع فراگیری مهارتهای خواندن و نوشتن به یکباره از زمانی که کودک به مدرسه میرود آغاز نمیشود، بلکه کودک از ابتدای تولد در حال یادگیری و غوطهور شدن در دنیای واژههاست. هر واژهای که برای نوزاد بیان میشود یک اتصال مغزی ایجاد میکند که سبب رشد مغز نوزاد میشود. این واژهها خوراک مغز نوزاد هستند و در حقیقت هر زمان که برای نوزاد کتابی خوانده میشود، پایههای سواد، یادگیری و ارتباط عاطفی و اجتماعی برای همه طول زندگی در او در حال شکلگیری است.
بر اساس نظرات کارشناسان کودک، جنین از شش ماهگی در شکم مادر قادر به شنیدن است و به صداهای خارج از رحم مادر واکنش نشان میدهد. صدای مادر را از سایر صداها تشخیص میدهد. حتی برنامههای تلویزیونیای را که مادر میبیند و یا موسیقیای را که گوش میکند نیز میشنود و به آن واکنش نشان میدهد. مادر باردار میتواند با جنین خود صبحت کند، او را نوازش کند و برایش شعر و قصه بگوید. او به شما گوش میدهد. لمس شدن را میفهمد و این رابطه خوشایند با مادر و حتی پدر باعث میشود مغز کودک بهتر رشد کند. پس از تولد نیز این روند با سرعت و اهمیت بیشتری دنبال میشود. کارشناسان کودک بر این باورند که اگر در دوران نخست زندگی با کودک سخن گفته نشود، برایش کتاب خوانده نشود و یا واژههای زیادی به گوشش نرسیده باشد، بخشهای اصلی ساختار زبان که برای خواندن مهم و ضروری است در مغز کودک شکل نمیگیرد. صحبت کردن، شعر، لالایی، کتاب و قصه خواندن نه تنها برای رشد زبانی کودک مهم است بلکه منجر به حس نزدیکی و تقویت مهارتهای عاطفی، شناختی و اجتماعی او میگردد.
بر اساس این پایههای تئوری، موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و برنامهی با من بخوان، بخشی از فعالیتهای خود را به ترویج خواندن با نوزادان و نوپایان اختصاص داده است تا با آگاه ساختن و توانمند کردن مادران و پدران به ویژه در خانوادههای کمدرآمد، در جهت کتاب خواندن و گفتوگو با کودکان از همان بدو تولد گام بردارد
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با پشتیبانی نیکوکاران در چند منطقه برنامهی خواندن با نوزاد و نوپا را اجرا میکند. با بازخوردهای موفقیتآمیز این تجربهها میتوان امیدوار بود با گسترش این برنامه، نوزادان و نوپایان بیشتری از ارتباط و گفتوگویی پربار بهرهمند شوند و از راه کتاب و بلندخوانی، از رشد واژگانی، ذهنی و اجتماعی آنان پشتیبانی شود.
این برنامه تا کنون در سه منطقه و مرکز اجرا شده و به نتایج شگفت و قابلتوجهی دست یافته است. این سه مرکز عبارتاند از:
- گروه مادر و نوزاد منطقه حصه اصفهان
- گروه مادر و نوزاد محمودآباد شهرری
- خواندن با نوزادان در شیرخوارگاه آمنه
شیوهی اجرای برنامه خواندن با نوزاد و نوپا در طرح با من بخوان
برنامه خواندن با نوزاد و نوپا چند بخش دارد:
الف - برگزاری کارگاهها برای مادران و پدران جوان و آنان که با نوزادان و نوپایان سروکار دارند
ب- ارائه کیسه کتابها و لوازم مناسب برای تضمین رشد همهجانبه کودکان
ج – پیگیری و راهنمایی والدین برای اجرای شیوههای آموخته با فرزندانشان
این برنامه در دو مرحله اجرا میشود:
در محله اول در طی یک ماه چهار جلسه که هفتهای یک جلسه با مادران تشکیل میشود. در مرحلهی دوم هر سه ماه یک نشست برگزار میشود و به این ترتیب مادران به مدت یک سال تحت پوشش طرح با من بخوان قرار میگیرند.
کتاب «خواندن با نوزاد و نوپا: چگونه به نوزاد و نوپای خود کمک کنیم تا دنیای واژهها را کشف کند؟» راهنمایی است کاربردی که به زبان ساده به مادران و پدران جوان نشان میدهد که چگونه میتوانند با داشتن برنامه بلندخوانی روزانه، از دوره نوزادی و نوپایی، رشد همهجانبه و موفقیت فرزندانشان را در زندگی پشتیبانی کنند. این کتاب نوشته کارولین بلیک مور و باربارا وستون رامیرز است و در سال ۱۳۹۳ انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان آن را با ترجمه زهره قایینی منتشر کرده است. آموزشهای برنامه خواندن با نوزاد و نوپا بر پایهی رهنمودهای این کتاب اجرا میشود. این کتاب در همان جلسهی اول در اختیار مادران قرار میگیرد.
جلسه اول: قبل از ورود مادران به کلاس تصاویری از کتابخوانی با نوزاد و واکنش نوزاد در هنگام کتابخوانی و همچنین گزیدههایی از نوشتههای کتاب خواندن با نوزاد و نوپا به دیوار کلاس نصب میشود و به مادران فرصت داده میشود تصاویر و نوشتهها را با دقت ببینند و بخوانند و آنهایی که سواد دارند یادداشتبرداری کنند. مرحله بعد مادران آنچه دیدن و برایشان جالب و یا سوال برانگیز بوده گفتوگو کنند. در ادامه آموزشگر گفتوگو را به سمت کارکرد مغز نوزاد و اهمیت و سودمندی خواندن برای نوزاد هدایت میکند. اولین کیسه کتاب خواندن با نوزاد و نوپا به آنها اهدا میشود. این کتاب دربردارندهی:
- بروشور برنامه خواندن با نوزاد و نوپا. این بروشور به معرفی برنامه خواندن با نوزاد و نوپای طرح با من بخوان و دلایل، محورها، هدفها و مراحل آن میپردازد.
- مجموعه کتاب نخستین کتابخانه من. این مجموعه شش جلدی، کودکان را با آوای جانوران، اعداد، اشیا، خوراکیها و رنگها آشنا میکند و در رشد دیداری، شنیداری و شناختی کودک موثر است. این کتابها با یک کتابخانه کوچک پارچهای همراه است که کتابها در آن قرار میگیرند و در اتاق نوزاد آویزان میشود.
- دو عدد مکعب پارچهای که نرم و قابلانعطاف و دارای لایهی مخصوص برای ایجاد صدا هستند. این مکعبها با تصاویر جذاب و رنگهای شاد به زبانآموزی کودک کمک میکنند و برای تقویت ماهیچههای کوچک دست کودک مناسب هستند. این مکعبها قابلیت شستوشو دارند و برای کودکان سهماهه و بالاتر مناسباند.
در این جلسه نمونههای خواندن به شکل عملی به مادران آموزش داده میشود. اینکه روزی ۵ الی ۱۰ دقیقه برای نوزاد کتاب بخوانند، واکنش او را یادداشت و عکس یا فیلم بگیرند. به آنان توصیه میشود کتاب خواندن با نوزاد صفحاتی که تعیینشده مطالعه کنند و اگر اشکالی یا سوال بود در جلسه بعد بپرسند.
جلسه دوم: با آوردن عروسک دستساز به کلاس آموزشگر با عروسک شروع به خواندن شعر و لالایی میکند و مادران هم به شکل عملی با نوزاد خود این کار را انجام میدهند. در ادامه ۸ اصل خواندن برای نوزاد برای مادران شرح داده میشود و دربارهی به ویژگیهای زبان مادرانه با آنان گفتوگو میشود. همراه با کار عملی آموزشگر و مادران این موارد را اجرا میکنند.
جلسه سوم: مادران بر حسب گروه سنی نوزادشان گروهبندی میشوند.۰-۴ ماهه، ۴-۸ ماهه، ۸-۱۲، ۱۲-۱۸ ماهه و ۱۸-۲۴ ماهه تقسیم میشوند. از مادران خواسته میشود که بر اساس کتاب خواندن با نوزاد و نوپا و بخش مربوط به ویژگیهای نوزاد و شش مرحله بلندخوانی با نوزاد، هر آنچه متوجه شدهاند برای بقیه بیان کنند و به این ترتیب یک گفتوگوی گروهی برقرار میشود.
جلسه چهارم: مادران با توجه به آموختههای خود، از تجربه خواندن با نوزادشان میگویند. سپس پارچه، قیچی، سوزن و نخ در اختیارشان قرار میگیرد و هر گروه با یک موضوع (اعداد، اشکال، رنگها ،میوهها، جانوران، اشیاء) کتابسازی انجام میدهند. به مادران یادآوری میشود تا برای سه ماه آینده و نشست بعدی تجربیات خواندن با نوزادشان را با عکس و فیلم و یا یادداشتبرداری همراه خود بیاورند و برای نوزادشان کتابهای دستساز بسازند.
دو تا سه ماه بعد، نشست بعدی انجام برگزار میشود. مادران انتقال تجربه میکنند. کتابهای دستساز خود را به نمایش میگذارند. در این جلسه دومین کیسه کتاب خواندن با نوزاد و نوپا شامل:
- مجموعه کتابهای مقوایی اما نوشته یوتا باوئر
- یک نمونه کتاب پارچهای
به این ترتیب و با همین روند در طول یک سال مادران تحت پوشش طرح قرار میگیرند و هر سه ماه یک پکیج کتاب به آنان اهدا میشود. به این روش مادران در هر نشست به تجارب جدیدی دست پیدا میکنند.
دستاوردها و تاثیرات برنامه خواندن با نوزاد و نوپا
طرح با من بخوان و خواندن با نوزاد و نوپا تاثیر بسیار خوبی بر مادران نوزادان و حتی پدران داشته و مورد استقبال خانوادهها قرار گرفته است. مادران این چنین اظهار نظر میکردند:
مادری میگوید من فکر میکردم که نوزادم را فقط باید سیر کنم، تمیز و یا بخوابانماش، با آموزشهایی که گذراندم متوجه شدم که باید با او حرف بزنم و کتاب بخوانم، شعر بخوانم، لالایی بخوانم. مادر دیگری میگفت رفتارم با کودکم تغییر کرده، با زبانه مادرانه با او حرف میزنم و او به من میخندد، باحوصله شدم، یا اینکه من وقتی فرزندم گریه میکرد میرفتم سراغش و یا شیر میدادم یا تمیزش میکردم غیر از این طرفش نمیرفتم ولی حال یاد گرفتم که باید برایش وقت بگذارم. همسرم به من میگوید رفتارت با فرزندمان خیلی بهتر شده است و مهربان شدهای و توجه بیشتر میکنید، کاش زودتر از این آموزشها را یاد میگرفتی، فرزندم نسبت به فرزند اولی خیلی باهوشتر است و خیلی کنجکاوتر، کتاب که برای نوزادم میخوانم فرزند بزرگترم گوش میدهد و خیلی علاقه به کتاب خواندن پیدا کرده است، فرزند بزرگترم از من یاد گرفته و برای نوزادمان کتاب میخواند و هر روز به من یادآوری میکند که برایشان کتاب بخوانم. مادری میگفت در جلسات اول خجالت میکشیدم خودم را معرفی کنم و یا با مادران دیگر ارتباط برقرار کنم، ولی حالا اعتمادبهنفسم بالا رفته و ارتباط خوبی با مادران برقرار کردهام و مرتب از تجربیات آنها استفاده میکنم. و دوستان جدیدی پیدا کردهام.
طی دو سالی که از طرح با من بخوان میگذرد مادران و کودکان پیشرفت چشمگیری داشتهاند تعدادی از مادران که بیسواد یا کمسواد بودند به ضرورت باسواد شدن پی بردند و باعث شد در کلاسهای نهضت سوادآموزی شرکت کنند و تعداد قابل توجهی از مادران با سواد شده و خواندن با کودکشان توسط خودشان انجام میشود و احساس خوشایندی پیدا کردهاند مادران عضو کتابخانه شدهاند و از کتابهای کتابخانه برای خود و کودکانشان استفاده میکنند. مادرانی که قبلا در رخوت و سستی و بیانگیزگی زندگی روزمره خود را سپری میکردند در حال حاضر به علت ارتباطهای جدید و آموزش به مادرانی خوشحال و امیدوار به زندگی تبدیل شدهاند. در کلاس خیاطی شرکت میکنند به این امید که خیاطی یاد بگیرند تا بتوانند برای خانواده لباس بدوزند. و یا اینکه بتوانند در آینده شغلی داشته وکمک خرج خانواده باشند؛ و تعدادی از مادران برای نوزاد خود با پارچه همراه با عشق و علاقه کتاب درست کرده اند. مادران خواهان برگزاری کلاس های رفتار با کودک و نوجوان شدند تا یاد بگیرند با مشکلات رفتاری کودک و نوجوان خود چگونه برخورد کنند.
در نمایشگاه با من بخوان تعدادی از نمونه کارهای این مادران به نمایش گذاشته شده است. از شما دعوت می کنیم که حتما از این بخش دیدن کنید.
لازم به ذکر است که برنامه خواندن با نوزاد و نوپا در شیرخوارگاه آمنه به شکلی متفاوت اجرا شده است. با پیگیریهای فراوان از مهرماه ۹۴ مسئولان شیرخوارگاه موافقت کردند که برنامه خواندن با نوزاد و نوپا به طور رسمی در بخش نوزادان این شیرخوارگاه آغاز شود. همچنین مسئولان شیرخوارگاه موافقت کردند که کارشناسان موسسه کتابخانهای مناسب برای نوزادان و نوپایان در این بخش برپا دارند.
یکی از آموزشگران دلسوز برنامهی با من بخوان، از آن تاریخ تا به امروز پیوسته هفتهای دو بار در این شیرخوارگاه حاضر شده و به کتابخوانی با نوزادان و نوپایان این مرکز پرداخته است. او با پیگیری، بردباری و محبت بیدریغ خود توانسته است تغییرات مثبت چشمگیری در روند رشد زبانی، اجتماعی و عاطفی این کودکان ایجاد کند.
اینک با اجرای برنامه خواندن با نوزاد و نوپا و تاثیرات چشمگیر آن بر این کودکان مربیان شیرخوارگاه آمنه که در روزهای نخست با کنجکاوی میپرسیدند: کتاب خواندن برای نوزاد چه فایدهای دارد؟ مگر نوزاد هم چیزی میفهمد؟ چرا این قدر با اینها حرف میزنید؟ آیا اگر با بچههای بزرگتر کار کنید، بهتر نتیجه نمیگیرید؟… دریافتهاند که گفتوگو و خواندن با نوزادان سودمندیهای روحی و جسمی زیادی برای آنها به ارمغان خواهد آورد.»
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: خواندن با نوزاد و نوپاکتابخوانی برای نوزاداناهمیت خواندن با نوزاد و نوپاترویج کتابخوانیخانه فرهنگ محمودآبادکودکان محرومفرشته دباغنخستین همایش با من بخوانخبرهای همایش با من بخواننخستین کتابخانه منمکعب های مفهومی پارچه ای
خاطرات خون آشام عاشق
میگوری نام پشه ای است که خاطراتش را در این کتاب می خوانیم. از روزی که آب میوه فروش نامزدش را کشته فکر انتقام لحظه ای او را رها نمی کند. او بارها تلاش می کند انتقام بگیرد اما…
میگوری سرانجام از گرفتن انتقام منصرف می شود. اما میوه فروش به سبب بی احتیاطی با موتورش تصادف می کند و دست و پا و سرش می شکند و روانه بیمارستان می شود. آقای میگوری هم پس از مدتی با پشه ای هم روحیه خودش آشنا می شود و با او ازدواج می کند.
داستان در قالب طنز به نکات اجتماعی چون رعایت بهداشت و محیط زیست و خلاف هایی که مردم انجام می دهد اشاره دارد که برای نوجوان آموزنده است.
مناسب برای گروه سنی ۱۰ تا ۱۲ و ۱۳ سال به بالا
لینک خرید: خاطرات خون آشام عاشق
نوشته خاطرات خون آشام عاشق اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
رستوران پراگ، نمایش جهان بازیگوش
این رستوران دارای قابلیتهای مناسبی برای کودکان میباشد و معماری داخلی آن با توجه به این گروه سنی طراحی شده است. رستوران پِراگ توسط گروه معماری و طراحی هلندی Tjep و در فضایی کاملاً متفاوت طراحی و اجرا شده است. این رستوران دارای قابلیتهای مناسبی برای کودکان میباشد و معماری داخلی آن با توجه به این گروه سنی طراحی شده است.
ادامه مطلببا کتابهای آموزش خلاق به دنیای ذهنی کودکان وسعت بخشیدیم
نهضت قریشینژاد، عضو هیئت موسس و رئیس هیئتمدیرهی انجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان اصفهان و از آموزشگران برنامهی «با من بخوان» در نخستین روز همایش «با من بخوان» از تجربههای خود به عنوان یک آموزشگر در این برنامه سخن گفت.
قریشینژاد در سخنان خود با موضوع «تقویت سواد پایه از راه ادبیات کودکان بر مبنای اجرای این طرح در ایرانشهر» لزوم توجه به دو رکن سخن گفتن و گوش دادن کودکان را در کنار دو رکن دیگر آموزش زبان یعنی خواندن و نوشتن، برای مخاطبان یادآور شد و عدم توجه به این رکنها را، از دست رفتن دوران طلایی یادگیری زبان کودکان دانست که در نتیجهی آن، آموزگار ناچار خواهد بود به آنچه کودک باید میآموخته ولی فرانگرفته است، بازگردد و به واجشناختی و آواشناختی کودک یاری رساند.
او در ادامه افزود بر اساس این دیدگاه، برنامهی با من بخوان برای حدود سه هزار دانشآموز کلاس اول در کنار کتاب فارسی، بستههای «الفباورزی» را بر پایهی رویکرد «آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان» در اختیار معلمان قرار داد.
متن کامل سخنان نهضت قریشینژاد در نخستین همایش «با من بخوان»:
«در تعریف سنتی باسواد به کسی گفته میشود که خواندن و نوشتن را میداند.اما در آخرین تعریف یونسکو عوامل دیگری مطرح میشود:
«باسوادی توانایی شناخت، درک، تغییر، ساخت، برقراری ارتباط و محاسبه در استفاده از مواد چاپشده و نوشتهشده در زمینههای گوناگون است.»
ارزیابی سواد خواندن بر پایهی طرح پرلز ( مطالعهی بینالمللی سواد خواندن، برنامهای که هر ۵ سال در میان کشورهایی که خواهان مشارکت در این برنامه هستند انجام میشود) در سه دوره نشان میدهد که تنها یک درصد از دانش آموزان پایهی چهارم ابتدایی کشور ما توانستهاند فراتر از نمرهی شاخص بروند. ۹۹ درصد زیر نمرهی شاخص بودهاند. میان ۳۵ تا ۴۰ کشور، ایران همیشه در سه یا چهار کشور آخر جدول بوده است.
افزون بر این ارزیابی که با روشهای علمی انجامشده، مشاهدات و تجربههای معلمان هم نشان میدهد که کودکان ما در سواد پایه که به طور عمده خواندن و نوشتن است ضعیف هستند، در بهترین حالت خوب روخوانی میکنند. توجهی به درک مطلب، فکر کردن روی آن و تغییر متن ندارند و خوب گوش نمیدهند و تمرکز هم ندارند.
سواد خواندن، پایهی هر سواد دیگری است. در طول ۴۵ سال معلمی در مقاطع مختلف به دانشآموزانی برخوردهام که وقتی ضعف آنها در خواندن و درک مطلب برطرف شده به پیشرفت تحصیلی شگفتآوری دستیافتهاند.
بررسی علل و عوامل این موضوع در حوصلهی این جلسه نیست اما باید به این نکتهی اساسی اشاره کرد که آموزش زبان چهار رکن دارد: سخن گفتن، گوش دادن، خواندن و نوشتن و در جامعهی ما اغلب تصور میشود که دو رکن اول را کودکان خودبهخود میآموزند و نیازی به آموزش ندارند و به این ترتیب کودکان دوران طلایی آموزش زبان را که تا شش سالگی است از دست میدهند و در ۶ سالگی بدون آمادگی با تودهای در هم از آموزش زبانی آشنا میشوند که گیرایی آن برایشان سخت است. به ناچار در سال نخست دبستان باید برگشتی به آنچه کودک میبایستی از قبل آموخته باشد و نیاموخته، داشته باشیم و به بیداری زبانی، واجشناختی و آواشناختی کودک یاری برسانیم.
بر پایهی این دید، بستهی «الفباورزی» برای حدود سه هزار دانشآموز کلاس اول در کنار کتاب فارسی در اختیار معلمان قرار گرفت. این طرح در دو مرحله اجرا شد:
مرحلهی اول: آموزش معلمان
در منطقهی ایرانشهر، راسک، سرباز و لاشار افزون بر ۴۰۰ معلم کلاس اول آموزش دیدند و شیوههای استفاده از این بسته را در کلاس اول آموختند.
مهمترین دست آورد ما در این مرحله، شکست سد آموزش "معلم محور" و آشنایی آموزگاران با آموزش "خلاق از راه ادبیات کودکان" بود. معلمان شیوهی خواندن گفتوگویی و تعاملی را آموختند و بنا به اظهارات خودشان، کاربرد این شیوه باعث شد کودکان با شادی و علاقهمندی بیاموزند و خودشان هم راحتتر کار آموزش را انجام دهند.
جلب توجه معلمان به ضعفهای آموزش زبان و پیامدهای آن، اینکه سخن گفتن و گوش دادن را هم باید به کودکان آموخت تا با درک ساختار زبان خواندن و نوشتن را خوب و عمیق بیاموزند. بنا به گفتهی خودشان تحولی در روش تدریس آنها ایجاد کرد.
مرحلهی دوم: ارزیابی استفاده از بستهی الفباورزی در کلاسهای اول:
نتایج این ارزیابی خود ما را هم شگفتزده کرد: مشاهدات و ارزیابی ما و اظهار نظر معلمان نشان میداد استفاده از این کتاب، نشاط و شادمانی خاصی به ارمغان آورده است. داستان و شعر که کودکان به شنیدن آنها گرایش دارند و استفاده از روشهای بلندخوانی داستان، اجرای نمایش، بازیهای زبانی و غنی کردن فضای آموزشی، آنچنان آموختن را برای کودکان دلنشین کرده که موقع آموزش به اندازهی موقع بازی شاد هستند. معلمی گفت که یکی از کودکان آنقدر از خواندن شعری خوشحالی کرد که از صندلی به پایین افتاد.
- شیوهی آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان، وجود فضایی فعال و تعاملی در آموزش در رشد زبانی کودکان و در نتیجه یادگیری آنها بسیار موثر بوده است. خواندن شعرها و حفظ شدن آنها و خواندن داستانها بسیار به گسترش دایرهی واژگانی کودکان کمک کرده است، در نتیجه در درک مطلب پیشرفت کردهاند و خیلی خوب صحبت میکنند. بسیاری از معلمان اظهار داشتهاند که با توجه به دوزبانه بودن کودکان در این منطقه، ابتدا وقتی داستان را میخواندند، کودکان متوجه مطلب نمیشدند و باید آن را به بلوچی ترجمه میکردند اما حالا بعد از سه ماه میفهمند و بسیار به داستانها علاقهمندند.
- وارد شدن ادبیات و کتابی غیر از کتابهای درسی به برنامههای آموزشی، تحولی به وجود آورده است. شیوهی سنتی برای یادگیری، به اصطلاح کتاب را دوره میکنند و متنهای پراکندهای که کمتر ارتباطی با نیازهای کودک دارند را تکرار میکنند، اما در شیوه و رویکرد آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان، به جای دنبال کردن این روش، بسته با کتابهایی با داستانهای متنوع، شعر، چیستان و تصویر زنده جایگزین میشود که خلاقیت ایجاد میکند و کودک را از فضای محدود و خستهکننده نجات میدهد و او را برمیانگیزاند که به دنیای تقویت سواد خواندن و نوشتن برود و از این راه به دانش و توانایی پایدار برسد.
- چیستانها و شیوهی خواندن گفتوگویی سبب ایجاد روحیه پرسشگری و تفکر و تأمل روی متن و در نتیجه توانایی تفسیر آن شده است. بسیاری کودکان از سطح روخوانی فراتر رفته بودند و گوش میدادند، میاندیشیدند، میپرسیدند و به پرسشها پاسخ میدادند. تقویت اندیشه کردن و توجه به متن در کودکان، خواندن را از یک مهارت مکانیکی به تفکر و درک مطلب تبدیل کرده بود.
- تقویت اعتمادبهنفس به در این کودکان چنان بیداری زبانی را سبب شده بود که در بزرگترها کمتر دیده میشود.
- کودکان در ایجاد رابطه به دیگران تواناتر شدهاند. بسیاری از آنها که ساکت بودند و حرف نمیزدند حالا اظهارنظر میکنند. متنهای کتاب که همدلی ایجاد میکند و همذات پنداری در کودکان به وجود آورده، آنها را به شناخت احساسات خود و دیگران هدایت کرده و هوش هیجانی-اجتماعی آنها را تقویت کرده بود.
- و در پایان مهمترین دستاورد استفاده از این کتاب، وسعت بخشیدن به دنیای ذهنی کودکان بود. با موجودات و سرزمینهای دیگر آشنا شده بودند، دنیا را بزرگتر میدیدند و از فضای محدود خود فراتر میاندیشیدند. این وسعت به خانواده ها هم سرایت کرده بود که میپرسیدند چه طرحی است که هر روز بچهی ما از سرزمین یا جانوری سوال میکند و ما باید به او اطلاعات بدهیم.
بدون کودکان آیندهای وجود ندارد. به امید توجه بیشتر جامعه به کودکان و فردایی بهتر برای کودکان آینده.»
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: آموزش خلاقالفباورزیآواورزیآموزش حروف الفبابلندخوانینهضت قریشی نژادانجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان اصفهانترویج کتابخوانیکودکان محرومخبرهای همایش با من بخوانبا من بخوانبسته های کتاب هدهد ویژه هفته کتاب و کتابخوانی
کتاب هدهد به مناسبت هفته کتاب، بسته های کتابی با تخفیف ویژه برای گروه های سنی مختلف در نظر گرفته است.
هر بسته حاوی ۷ کتاب با قیمت ۳۲ هزارتومان به فروش می رسد.
نوشته بسته های کتاب هدهد ویژه هفته کتاب و کتابخوانی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان (تابستان ۱۳۹۵) در گام دهم
دهمین شمارهی فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان (تابستان ۱۳۹۵) با ۲۸۰ صفحه در نیمهی نخست آبانماه ۱۳۹۵ منتشر شد.
این شماره دارای بخشهای گوناگونی است:
- سرمقاله:
- اطلاعات پیشنیاز آسیبشناسی – علی کاشفیخوانساری.
- یادداشت:
- انتظارات نویسندگان کودک از رییس جمهور - طاهره ایبد.
- گفت وگو:
- با خسرو آقایاری دربارهی نقد ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران - نقد بدون فلسفه ممکن نیست.
- نقد تألیف:
- «کجاست اوج و افتخار؟» نگاهی به رمان «راز آن صدا» نوشته لیلا عباسعلیزاده. منتقد: رفیع افتخار.
- جعبهی سپیدی برای خیال؛ نقد و بررسی داستان «ساندویچساز مو دُم اسبیباف» نوشته مهدی رجبی. منتقد: مهدیه سیدنورانی.
- تصاویر حرف میزنند؛ درنگی بر کتاب تصویری «غاغاغولی، غول غاغولی» نوشته طاهره ایبد. منتقد: ملیحه مصلح.
- سهم کودکان از افسانه های آذربایجان؛ نقد و معرفی کتاب «قصهها و افسانهها در ادبیات آذربایجان»، تنظیم و گردآوری فاطمه بهرامی صالح، احسان شُکرخدایی. منتقدان: عبدالله ولیپور، رقیه همتی.
- حکایتهایی دربارهی زندگی، عشق و زنده ماندن؛ نقد و بررسی مجموعهی هفت جلدی «حکایتهایی از هزارویک شب» به انتخاب عاطفه فرقدان و نسیم پورمدانی. منتفد: حسن پارسایی.
- نقد ترجمه:
- همزیستی و تعامل پایدار؛ رفتارشناسی کودک در خانواده و اجتماع با نقدی بر کتاب «سال بیلیمیلر» نوشه کوین هنکس، مترجم لیلا قنادپور. منتقد: مهدی ابراهیمی لامع
- یک قصه از سه زبان؛ مقایسه گیاه «خَزّوب» در داستان سلیمان از مثنوی مولوی، با «بائوباب» در داستان «شازده کوچولو» و «چهل سوزن» در قصهی «سنگ صبور». منتقدان: سکینه احمدیان و مهدی شعبانی.
- بازآفرینی یک افسانه؛ مقایسهی دو چهرهی داستانی در ادبیات کودکان: «آتشپاره» در داستان «خاله ستاره و بزغاله» نوشته محمدهادی محمدی و «دخترک شنل قرمزی» اثر شارل پرو. منتقد: زهرا عربی.
- سرکشی پسران علیه پدران؛ بررسی ساختاری «هری پاتر و فرزند نفرین شده» نوشتهی جی. کی. رولینک، جان تیفانی، نمایشنامهای از جک ثورن. منتقد: حسن اسدی جوزانی.
- نقد شعر:
- یاددهندگان مقصّر؛ نقد دو کتاب شعر کودک از مجموعه کتابهای «کی بود کی بود من نبودم» سروده رودابه حمزهای. منتقد: فرزانه سیدنورانی.
- نقد غیرداستانی:
- پرورش هوش اخلاقی و آموزههای دینی؛ نقدی بر کتاب «مواظب جریمهی خدا باش»، نوشته غلامرضا حیدری ابهری. منتقد: الهام فخرایی.
- نقد تصویرگری:
- تصاویر چون شاعران شعر میسرایند؛ نقد و بررسی تصاویر کتاب «در پیادهرو» با تصویرگری محمدعلی بنیاسدی. منتقد: رضا ستایش جمالی.
- طراحی کتاب کودکان؛ نقش اصول طراحی در کتاب کودک. پژوهشی از سعید نیکنفس و رازاو شریفی.
- نقد ویرایش:
- دام ناهماهنگی، تلهی ترجمه؛ بررسی ویرایش داستان «هملت شاهزادهی دانمارک» ویلیام شکسپیر. مترجم شیده فروغی. منتقد: مهتاب مهدوی.
- نقد شفاهی:
- مقصد ادبیات و دین یکی است؛ نشست فرصتها و تهدیدهای کتابهای دینی کودکان. گزارش و چکیدهای از موضوعهای نشست جشنواره داستان کودک و نوجوان خاتم در اسفندماه ۱۳۹۴، با شرکت علیاکبر اشعری، مصطفی رحماندوست و علی کاشفی خوانساری.
- وضعیت نشر:
- ادبیات کودک و نوجوان در سایر کشورها: سیر تحول ادبیات کودک و نوجوان در [کشور] لیبی. نوشته پوپک نیکطلب.
- در آرزوی روزآمدی و تولید بومی؛ گزارش و چکیدهای از نشست متون علمی و ترجمههای علمی کودک و نوجوان. با شرکت سیامک نیکطلب، مجید عمیق.
- نقدشناسی:
- توارد یا انتحال؟ مقایسهی دو کتاب تاریخ ادبیات کودک، («تاریخ ادبیات کودک و نوجوان در ایران» تالیف آسیه ذبیحنیا عمران و حسین بردخونی با [مجموعهی ده جلدی] «تاریخ ادبیات کودکان ایران» تألیف محمدهادی محمدی و زهره قایینی). منتقد: محسن ذکااسدی
- نواقص یک کتاب مرجع؛ نقدی بر کتاب مبانی نظری «ترجمه برای کودکان» نوشته ریتا اُیتینِـن. منتقدان: پیمان جلیلپور، مریم علایی.
- جوایز بینالمللی کتاب کودک: جایزه بینالمللی «آساهی یا ترویج خواندن» نوشته مینا پورشعبانی.
- نقدپژوهی:
- کتابهای نظری هنر و ادبیات کودک و نوجوان؛ زمستان ۱۳۹۴.
- ارائهی ویژگیهای کتابشناسی و معرفی ۱۶ کتاب نظری در گسترهی هنر و ادبیات کودک و نوجوان در فصل زمستان ۱۳۹۴.
- نقد دیروز:
- انفعال قهرمان؛ ساختار فانتزی در [کتاب] «هوشا در جستوجوی راز زیست گنبد» نوشته حمید اباذری. منتقد: فاطمه سرمشقی.
- پرونده:
- حرفهای، بومی و برآمده از عشق؛ بررسی ساختار آثار کودکانهی منوچهر احترامی نوشته زهرا دُرّی
- گوناگون:
- اخبار نقد کتاب کودک و نوجوان؛ بهار ۱۳۹۵
دربرگیرندهی ۶۹ گزارش خبری در گسترهی فرهنگ، ادبیات و هنر کودک و نوجوان در فصل بهار ۱۳۹۵.
- چکیده انگلیسی
- در بخش تازههای نشر که در میانهی بخشهای گوناگون فصلنامه آمده، ۳۰ عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان با موضوعهای گوناگون معرفی کتابشناسی و توصیف شده است.
نخستین ضمیمه دهمین شماره فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان، ویژه ادبیات دینی
همراه با دهمین شمارهی فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان، تابستان ۱۳۹۵، نخستین ضمیمه این فصلنامه، ویژه ادبیات دینی در ۱۰۸ صفحه، منتشر شده که موضوعها و مطلبهای آن در چهار بخش فراهم شده است:
- مقالات:
- مقدماتی بر نقد ادبیات کودک بر اساس تعالیم اهل بیت (ع). نویسنده علیرضا حافظی.
- سهم کودکان و نوجوانان از ادبیات دینی پیش از اسلام. گردآورنده نگاه نجفی.
- جایگاه خداباوری در ادبیات کودکان. نویسنده فیلیپ پالمن.
- مذهب در ادبیات کودک و نوجوان آمریکا نویسنده پتی کمپل.
- تأثیر کتابهای مذهبی بر کودکان نویسنده بتسی هیرن.
- تصویرگری کتابهای دینی کودکان و نوجوانان نویسنده علی نامور.
- نشستهای علمی:
- بایدها و نبایدهای داستان دینی کودک و نوجوان.
گزارش و چکیدهای از موضوعهایی ارائه شده در نشست «داستان دینی کودک و نوجوان؛ بایدها و نبایدها» است که به همت «جشنواره داستانی خاتم» در اردیبهشت ۱۳۹۵ برگزار شده. در این نشست زهرا زواریان، علیمحمد رفیعی، علی کاشفی خوانساری به گفتوگو ارائهی دیدگاههای خود پرداختند.
- آسیبشناسی تألیف و نشر کتابهای قرآنی.
گزیدهای از مطلبهای گفتهشده در نشست «آسیبشناسی نشر و تألیف کتب قرآنی» در خردادماه ۱۳۹۵. در این نشست محمود حکیمی، علیرضا سبحانینسب، علی کاشفی خوانساری حضور داشتند.
- دیدگاه:
- داستاننویسی دینی از نگاه نویسندگان.
گزیدهای از مطلبهای گفته شدهی داستاننویسان کودک و نوجوان، محمود برآبادی، محسن پرویز، ابراهیم حسنبیگی، محمود حکیمی، مصطفی خرامان، سپیده خلیلی، مصطفی رحماندوست، علیمحمد رفیعی، حمیدرضا شاهآبادی، افسانه شعباننژاد، حسین فتاحی، جواد محقق و مجید ملامحمدی دربارهی قصههای دینی.
- جشنواره خاتم: - تجربهای موفق در ترویج ادبیات دینی؛ مروری بر نخستین «جشنواره داستان خاتم، بخش کودک و نوجوان».
این ضمیمه با بهای چهار هزار تومان برای خواستاران این گسترهی ادبی منتشر شده است.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: فصل نامه نقد کتاب کودک و نوجوانادبیات کودک و نوجوانطاهره ایبدخسرو آقایاریساندویچ ساز مو دم اسبی بافمهدی رجبیحکایت هایی از هزار و یک شبشازده کوچولوچهل سوزنسنگ صبورمهدی شعبانیخاله ستاره و بزغالهمحمدهادی محمدیدخترک شنل قرمزیمنبع:
بالاترین کوشش
بالاترین کوشش ما باید پروراندن انسان های آزاد و توانایی باشد که می توانند راه و هدف زندگی خودشان را تعیین کنند و آن را ابراز کنند.
رادلف اشتاینر
نوشته بالاترین کوشش اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
نخستین همایش با من بخوان برگزار شد
نخستین همایش دو روزهی «با من بخوان» روز ۲۰ و ۲۱ آبانماه با حضور مروجان خواندن و فعالان حوزه ی کودکان در سالن همایش سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران برگزار شد.
هدف از برگزاری این همایش به اشتراک گذاشتن تجربه پنج سال ترویج کتابخوانی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در مناطق محروم و با کودکان در بحران و تقدیر از آموزشگران، مربیان برتر برنامه با من بخوان و دیگر تلاشگرانی بود که در اجرای این برنامه نقش داشتند.
نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک و استاد کتابداری و اطلاع رسانی، زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» و عضو هیئت مدیرهی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان، محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر و ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی – سوئدی سخنرانان اصلی این همایش بودند.
نخستین دور همایش «با من بخوان» با یادی از توران میرهادی، یکی از بنیانگذاران شورای کتاب و فرهنگ نامه کودک و نوجوان که چند روز پیش از برگزاری این همایش درگذشت آغاز شد. در ادامه نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک درباره ی ریشه های برنامه های ترویج کتابخوانی در کشور صحبت کرد و این که چگونه در دهه ۶۰ شورای کتاب کودک با توجه به مسائل کودکان کار و پناهنده، کودکان با نیازهای ویژه سبب شد که نیازهای فرهنگی این کودکان دیده شود.
زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» سخنران بعدی این همایش بود. او سخنان خود را با عنوان ضرورت های برنامه ریزی خواندن با کودکان محروم با خوش آمدگویی به مهمانان و شرکت کنندگان همایش و سپاسگزاری از پشتیانان مالی و معنوی برنامه با من بخوان آغاز کرد و گفت «فلسفه وجودی برنامه با من بخوان به گرد کودکانی شکل گرفته است که دیده نمی شوند و هیچ برنامه جامعی نیز برای دیده شدن آن ها وجود ندارد. این حق کودکان است که دیده شوند و به همه نیازهای آن ها، از حق طبیعی برای زیستگاه و ایمن بودن در خانه و داشتن خوراک گرم و امکانات بازی و آموزش بهره مند شوند. یکی از این حق ها که کودکان باید از آن بهره ببرند، داشتن کیفیت در زندگی است. و یکی از کیفی ترین نیازهای کودکان، بهره بردن از فرهنگ سرشار و غنی انسانی است. فرهنگی که اگر در اختیار این کودکان گذاشته شود، آن گاه پلی می شود، برای رسیدن شان به آرامش، صلح و مدارا، دوستی و کرامت وجود. برای توانمند شدن در برابر دشواری های زندگی که این روزها بی شمارند: از جنگ گرفته تا مهاجرت و پناهندگی، تا فقر و ناداری و بی سرپرستی، بد سرپرستی همراه با اعتیاد و فحشا.»
نهضت قریشی نژاد از آموزشگران برنامه با من بخوان و عضو انجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان اصفهان سخنران دیگر برنامه درباره ی تقویت سواد پایه از راه ادبیات کودکان بر مبنای تجربه هایش در ایرانشهر صحبت کرد. او با اشاره به این که سواد خواندن، پایه ی هر سواد دیگری است گفت که «در طول ۴۵ سال معلمی در مقاطع مختلف به دانش آموزانی بر خورده ام که وقتی ضعف آن ها در خواندن و درک مطلب برطرف شده به پیشرفت تحصیلی شگفت آوری دست یافته اند.
آموزش زبان چهار رکن دارد: سخن گفتن، گوش دادن، خواندن و نوشتن و در جامعه ی ما اغلب تصور می شود که دو رکن اول را کودکان خودبه خود می آموزند و نیازی به آموزش ندارند و به این ترتیب کودکان دوران طلایی آموزش زبان را که تا شش سالگی است از دست می دهند و در ۶ سالگی بدون آمادگی با توده ای در هم از آموزش زبانی آشنا می شوند که گیرایش آن برایشان سخت است. به ناچار در سال نخست دبستان باید برگشتی به آنچه کودک می بایستی از قبل آموخته باشد و نیاموخته، داشته باشیم و به بیداری زبانی، واج شناختی و آواشناختی کودک یاری برسانیم.
بر پایه ی این دید، بسته ی «الفباورزی» برای حدود سه هزار دانش آموز کلاس اول در کنار کتاب فارسی در اختیار معلمان قرار گرفت. در منطقه ی ایرانشهر، راسک، سرباز و لاشار افزون بر ۴۰۰ معلم کلاس اول آموزش دیدند و شیوه های استفاده از این بسته را در کلاس اول آموختند.
مهمترین دستآورد ما در این مرحله شکست سد آموزش «معلم محور» و آشنایی آموزگاران با آموزش «خلاق از راه ادبیات کودکان» بود. معلمان شیوه ی خواندن گفت و گویی و تعاملی را آموختند و بنا به اظهارات خودشان کاربرد این شیوه باعث شد کودکان با شادی و علاقه مندی بیاموزند و خودشان هم راحت تر کار آموزش را انجام دهند.
جلب توجه معلمان به ضعف های آموزش زبان و پیامدهای آن، اینکه سخن گفتن و گوش دادن را هم باید به کودکان آموخت تا با درک ساختار زبان خواندن و نوشتن را خوب و عمیق بیاموزند. بنا به گفته ی خودشان تحولی در روش تدریس آن ها ایجاد کرد.»
ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی – سوئدی که حق چاپ دو کتاب پرنده قرمز و فراتر از یک رویا را به برنامه با من بخوان اهدا کرده است، صحبت های خود را با عنوان «داستان های پنهان» با ابراز خوشحالی از حضورش در این همایش آغاز کرد و گفت: «وقتی کوچک بودم آگاه بودم که ما در کشوری ثروتمند زندگی می کنیم و درگیر جنگ نیستیم و از سلامت برخوردار هستیم. اما این به این معنا نبود که نخواهم درباره ی اتفاقاتی که ورای این مسائل است بدانم. بنابراین علاقمند بودم کتاب هایی درباره موضوعاتی جدی تری بخوانم که من را به ورای شرایط پیرامونم ببرند.»
سپس با نشان دادن عکسی از کودکان گفت اگر به چشم های این کودکان دقت کنید می بینید که در چشم هایشان سوال های بی شماری وجود دارد من فکر می کنم که ما باید تلاش کنیم این پرسش ها و فکرها و نگرانی ها را از ذهن ان ها بیرون بیاوریم و باید به آن ها کمک کنیم که پاسخی پیدا بکنند. دقیقا همان کاری که شما در برنامه ی با من بخوان انجام می دهید.»
او با اشاره به تجربه ش شخصی اش از نگرانی دختر ۶ ساله اش از مرگ گفت: «وقتی فهمیدم که دخترم چند ماه است که نگران این است که بمیرد بدون آن که من متوجه بشوم این سوال برای من پیش آید که ما چگونه می توانیم کاری کنیم که کودکان درباره ی داستان های پنهان در ذهن شان با ما حرف بزنند. آسان نیست که به زمین بازی بچه ها برویم و از آن ها بپرسیم خوب چطوری ؟ تو نگران هستی ؟ ایا داری درباره ی مرگ فکر می کنی؟ و از آن مهم تر این که من نمی خواهم کودکان را به اجبار وادار کنم درباره ی داستان های پنهان شان با ما صحبت بکنند و برای این که این داستان ها باید در زمانی آشکار شوند که آن کودک آماده باشد که با بزرگتر ها به اشتراک بگذارد.»
او سپس چند نمونه از تجربه های خودش در کار با کودکان را بیان کرد و توضیح داد که چگونه نقاشی کردن، نوشتن و کتاب خواندن به کودکان کمک می کند که درباره ی نگرانی هایشان صحبت کنند. او همچنین درباره ی دو پروژه ای صحبت کرد که برای کودکان سوری پناهجو در سوئد و کودکان مبتلا به سرطان اجرا کرده بود.
فرشته دباغ از آموزشگران برنامه با من بخوان سخنان خود با موضوع «چرا خواندن با نوزاد و نوپا» با اشاره به یافته های علمی به بیان اهمیت دو سال نخست زندگی در رشد ذهنی، زبانی و اجتماعی کودکان پرداخت و گفت: « فراگیری مهارتهای خواندن و نوشتن به یکباره از زمانی که کودک به مدرسه میرود آغاز نمیشود، بلکه کودک از ابتدای تولد در حال یادگیری و غوطهور شدن در دنیای واژههاست. کارشناسان کودک بر این باورند که اگر در دوران نخست زندگی با کودک سخن گفته نشود، برایش کتاب خوانده نشود و یا واژههای زیادی به گوشش نرسیده باشد، بخشهای اصلی ساختار زبان که برای خواندن مهم و ضروری است در مغز کودک شکل نمیگیرد. صحبت کردن، شعر، لالایی، کتاب و قصه خواندن نه تنها برای رشد زبانی کودک مهم است بلکه منجر به حس نزدیکی و تقویت مهارتهای عاطفی، شناختی و اجتماعی او می شود.»
او در ادامه ی سخنانش درباره ی شیوهی اجرای برنامه خواندن با نوزاد و نوپا در طرح با من بخوان و دستاوردها و تاثیرات آن بر روی کودکان و همچنین مادران صحبت کرد. او گفت: «طی دو سالی که از طرح با من بخوان میگذرد مادران و کودکان پیشرفت چشمگیری داشتهاند. تعدادی از مادران که بیسواد یا کم سواد بودند به ضرورت با سواد شدن پی بردند و باعث شد در کلاسهای نهضت سوادآموزی شرکت کنند و تعداد قابل توجهی از مادران با سواد شده و خواندن با کودکشان توسط خودشان انجام می شود و احساس خوشایندی پیدا کرده اند.»
در پایان یکی از مادران شرکت کننده در این طرح درباره ی تجربه اش از خواندن برای فرزندش صحبت کرد.
میزگرد چالش های ترویج کتابخوانی در مناطق دوردست با حضور چهار نفر از آموزشگران با تجربه با من بخوان برگزار شد و آموزشگران چالش های ترویج کتاب خوانی در مناطق مختلف پرداختند و همچنین راهکارهایی که برای این چالیش ها اندیشیده بودند را با شرکت کنندگان به اشتراک گذاشتند.
در بخش دوم روز اول همایش با من بخوان از۱۰ نفر از مربیان برتر برنامه ی با من بخوان تقدیر و تندیس جبار باغچه بان و به همراه هدیه نقدی اهدا شد. زهرا قاسمی طبس از خراسان، جلیل بریچی و مرضیه کیخا از سیستان و بلوچستان، راحله آلا از خانه حمایتی و آموزشی کودک محمودآباد، صدیقه مسینایینژاد از درمیان، رقیه باقری از خوسف، مرجان حاجی زاده و نسرین غلامی از قائن، نصرت سلیمانی و نرگس تاجیک از مرکز پویش برندگان نخستین دور جایزه ی جبارباغچه بان، همزاد سیمرغ بودند. در این برنامه افزون بر این ۱۰ مربی از ۳۸ نفر از تلاشگران برنامه با من بخوان تقدیر شد.
محمدهادی محمدی پیش از اهدای جایزه و تندیس جبار باغچه بان به مربیان برتر برنامه با من بخوان در بخشی از سخنان خود با عنوان «همزادان همزاد سیمرغ» گفت: «روایت سیمرغ روایت حضور و غیبت است. سیمرغ در غیبت خویش همواره در کوهی دور یا بر درختی هستی بخش و پر تخمه نشسته است. او در هستی حاضر است، اما از نگاه ما غایب. هنگامی که کودکانی مانند زال و رستم به او نیاز دارند، حاضر می شود و دوباره به غیبت می رود. چه رازی در این کنش او نهفته است؟ سیمرغ تنها هنگامی حاضر است که کودکان به کمک او نیاز داشته باشند. پس از آن به غیبت می رود تا دوباره این کنش تکرار شود. در روایت ما آدمیان چه؟
آیا ما نیز می توانیم سیمرغ وار از دیده ها پنهان و تنها هنگام کمک به کودکان دیده شویم؟ برای اندکی از ما این بخت هست که مانند سیمرغ رفتار کنیم. یکی از این انسان ها، جبار باغچه بان است. همه زندگی او روایتی یکپارچه از حضور و غیبت است. هنگامی حضور دارد که کودکان هستند،
بیش از آن، با این که هست، دیگر دیده نمی شود. نام او با هستی کودکان گره خورده است. حضور و غیبت خود را از هستی کودکان می گیرد. این یعنی همزادی با سیمرغ. او همزاد سیمرغ است. جایگاه و روایت جبارباغچه بان از حضور و غیبت، بزرگ و با شکوه است، اما با همه این بزرگی، این رفتار و روایت می تواند تکرار شود. کی و کجا؟»
توحید زورچنگ، رئیس هیئت مدیره ی عمران آذرستان که از پشتیبانان مالی این برنامه و اهدای جایزه جبارباغچه بان، همزاد سیمرغ بود نیز پیش از اهدا جایزه درباره ی جبارباغچه بان و نقش او در زندگی کودکان ایران صحبت کرد.
در روز دوم همایش کارگاه شیوه های کار با کودکان از راه تصویر برای آموزشگران و مربیان برتر برنامه با من بخوان اجرا شد و ماریت تورنکویست تجربه های خود درباره ی کار با کودکان ر ابه شیوه ی عملی با آن ها به اشتراک گذاشت.
ماریت تورنکویست در سخنرانی روز دوم خود درباره ی ایده ها و شیوه ی کارش و واکنش کودکان به کتاب هایش صحبت کرد.
برگزاری میزگرد «ترویج خواندن در جهان: تجربههایی از سوئد، هلند و ایران» با حضور ماریانه لیندبرگ، ماریت تورنکویست و زهره قایینی، فروش کتاب های برنامه با من بخوان، برگزاری نمایشگاهی از دستاوردهای برنامه با من بخوان و امضا دو کتاب فراتر از یک رویا و پرنده قرمز توسط ماریت تورنکویست برنامه های جانبی این همایش دو روزه بود.
نخستین همایش برنامه با من بخوان با پشتیبانی شرکت عمران آذرستان، کتابخانه ملی و خانه کتاب برگزار شد.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: با من بخوانزهره قایینینوش آفرین انصاریهمایش با من بخوان،معرفی کتاب و فیلم آن شرلی با موهای قرمز
«آن شرلی» با موهای قرمز مجموعه رمان هشت جلدی نوشتهی لوسی ماد مونت گومری نویسنده کانادایی است که در سال ۱۹۰۸ در کانادا منتشر شد.
ماریلا و ماتیو کاتبرت، خواهر و برادری مزرعهدار هستند و صاحب گرین گیبلز محسوب میشوند. آنها تصمیم میگیرند سرپرستی پسربچه ۱۰–۱۱ سالهای را به عهده بگیرند اما مسئول یتیمخانه به اشتباه دختربچهای به نام آن شرلی را که والدینش را هنگامی که سه ماهه بوده از دست داده، به گرین گیبلز می فرستد.
جلدهای نخست کتاب به داستان زندگی آنی از دوازدهسالگی تا شانزدهسالگی می پردازد. میبینیم که آن یتیم که به قول خودش هیچکس او را نمیخواهد و زیبایی چندانی هم ندارد چطور صاحب خانه و خانواده میشود، دوست پیدا میکند، مدرسه میرود، در امتحانات یکی از معتبرترین کالجهای دنیا قبول میشود و استعدادهایش (به ویژه در زمینهی ادبیات) کشف میشود.
اقتباس های تصویری از این رمان«آن شرلی» خیلی زود به دنیای تصویر پا گذاشت به طوری که در سال ۱۹۱۹ فیلمی صامت به کارگردانی ویلیام دزموند از آن ساخته شد. در سال ۱۹۳۴ نیز این کتاب بهانهای برای ساخت یک فیلم سیاه و سفید بود. نقش آن را در این فیلم داون اودی بازی کرد که پس از بازی در این نقش نام خود را به «آن شرلی» تغییر داد. ۵ فیلم تلویزونی نیز در سالهای ۱۹۵۶، ۱۹۷۲،۱۹۸۵ و ۲۰۰۰ بر اساس این رمان ساخته شد.
محبوب ترین اقتباس تلویزیونی از این رمان سریال خاطره انگیز رویای سبز است که به فارسی نیز دوبله و پخش شده است.
با دنبال کردن لینک زیر درباره این رمان بیشتر بخوانید
نوشته معرفی کتاب و فیلم آن شرلی با موهای قرمز اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
هستهای کاشتهایم با امید دگرگونی وضعیت نابسامان کودکانی که دیده نمیشوند
زهره قایینی، سرپرست برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» و مدیر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در نخستین روز همایش «با من بخوان»، سخنرانی خود را با محور اصلی کودکان محروم و کودکان مناطق دوردست برای حاضران در این همایش ارائه داد.
قایینی در سخنان خود هدف از برگزاری این همایش را گذر پنج سال از آغاز برنامهی با من بخوان دانست که در این مدت توانسته به دستاوردهایی چون دریافت معتبرترین جایزهی بینالمللی ترویج کتابخوانی ایبی-آساهی ۲۰۱۶ دست یابد و اکنون با برگزاری این همایش فرصتی یافته است تا این دستاوردها را با دیگران سهیم شود و از تجربههای خود برای علاقهمندان و فعالان این عرصه سخن بگوید. او در ادامه برنامهی با من بخوان را برنامهای دانست که به مشکلات کودکان محروم، آسیبدیده و در بحران از نوعی دیگر مینگرد و برای حل مشکلات این گروه، رویکردی متفاوت دارد. این برنامه تنها نمیکوشد که این کودکان را آگاهی ببخشد تا زندگی خود را با تواناییهای درونی بسازند؛ بلکه میکوشد همهی آنها که توانمند هستند و میتوانند یاریگر این کودکان باشند، به دگرگونه نگریستن فرابخواند.
متن کامل سخنان زهره قایینی در ادامه ارائه میشود:
«درود و سپاس به همه شما که امروز دعوت ما را پذیرفتهاید و از راههای دور و نزدیک در نخستین گردهمایی برنامه با من بخوان شرکت کردهاید.
سپاس ویژه از مسئولان و دستاندرکاران کتابخانه ملی که این مکان را به رایگان در اختیار ما گذاشتهاند و برای شکلگیری چنین همایشی در همه مراحل ما را یاری کردهاند. سپاس از مسئولان و دستاندرکاران خانه کتاب که پشتیبان برگزاری این برنامه بودهاند و سپاس ویژه از شرکت عمران آذرستان که امکان حضور شماری از آموزگاران را از راههای دور فراهم کردند و پشتیبان جایزهای شدهاند به نام جبار باغچهبان ، همزاد سیمرغ که از این پس، هر دو سال یکبار به ده آموزگار برتر برنامه با من بخوان در مناطق دوردست یا محروم اهدا خواهد شد.
سپاس ویژه از همه پشتیبانهای مالی برنامه با من بخوان که در این سالها با من بخوان را حمایت کردند تا باکیفیتترین خوراک فرهنگی در دسترس کودکان محروم و کم برخوردار این سرزمین گذاشته شود.
این نخستین همایش را به این سبب برگزار میکنیم که بیش از پنج سال از کار با من بخوان میگذرد و در این فاصله به دستاوردهایی دست یافته است که میتواند با دیگران سهیم شود و درباره آنها سخن گوید. برنامه با من بخوان امسال معتبرترین جایزه بینالمللی ترویج خواندن -ایبی آساهی- را از آن خود کرد. این جایزه در اوکلند نیوزیلند در سی و پنجمین کنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان به نمایندگان این برنامه اهدا شد. دو نمایندهای که در این کنگره شرکت کردند ، نمایندگی نزدیک به ۳۰ آموزشگر ، بیش از ۱۰۰۰ آموزگار و مربی و در آن زمان نزدیک به ۱۵ هزار کودک و نوجوان زیر پوشش برنامه با من بخوان را داشتند. ما از این که در یک نشست بینالمللی با شرکت ۸۰۰ نماینده از سراسر جهان ، به نام ایران چنین جایزهای را دریافت کردیم بر خود میبالیم.
آنچه در این مقدمه کوتاه به آن اشاره کردم، روایت کاشتن یک هسته و بالیدن آن است. آن روز که این هسته در زمین ایران کاشته شد، تنها سرمایه ما امیدمان بود. امید به این که بتوانیم ذرهای در دگرگون کردن وضعیت نابسامان کودکانی که به حال خود رها شدهاند، مشارکت داشته باشیم. اما این هسته کاشته شد و با یاری شما عزیزان و با یاری همه آموزگارانی که اکنون در این جا حضور ندارند ولی بخشی از شاخ و برگ این درخت جوان هستند، میرود که این درخت دانایی گستر هرچه بیشتر بارور شود.
امروز سخن من متمرکز است بر روی کودکانی که هدف و مخاطب این برنامه هستند. کودکان محروم، کودکان مناطق دوردست.
فلسفه وجودی برنامه با من بخوان به گرد کودکانی شکل گرفته است که دیده نمیشوند و هیچ برنامه جامعی نیز برای دیده شدن آنها وجود ندارد. این حق کودکان است که دیده شوند و به همه نیازهای آنها، از حق طبیعی برای زیستگاه و ایمن بودن در خانه و داشتن خوراک گرم و امکانات بازی و آموزش بهرهمند شوند. یکی از این حقها که کودکان باید از آن بهره ببرند، داشتن کیفیت در زندگی است.
و یکی از کیفیترین نیازهای کودکان، بهره بردن از فرهنگ سرشار و غنی انسانی است. فرهنگی که اگر در اختیار این کودکان گذاشته شود، آن گاه پلی میشود، برای رسیدنشان به آرامش، صلح و مدارا، دوستی و کرامت وجود. برای توانمند شدن در برابر دشواریهای زندگی که این روزها بیشمارند: از جنگ گرفته تا مهاجرت و پناهندگی تا فقر و ناداری و بیسرپرستی، بد سرپرستی همراه با اعتیاد و فحشا.
با من بخوان برنامهای است برای نگریستن از نوعی دیگر. رویکردی دیگر به حل مشکلات این گروه از کودکان. شاید وقت آن باشد که به جای دانهدانه میوه دادن به این یا آن کودک، کاشتن درخت میوه و باغ داری را به کودکان یاد دهیم و برای این کار بسترهای مناسبی آماده کنیم.
با من بخوان برنامهای است که از نفرین تاریکی پرهیز میکند، اما به جای نفرین تاریکی در دست هر کودکی که در چارچوب این برنامه قرار میگیرد، یک شمع میدهد. شمعی که اگرچه شعله لرزانی دارد، اما اگر در کنار نور شمعهای دیگر نهاده شود، آنگاه ممکن است، یادآور تابش خورشید باشد.
با من بخوان تنها نمیکوشد که این کودکان را آگاهی ببخشد که زندگیشان را با تواناییهای درونی بسازند، بلکه میکوشد همه آنها که توانمند هستند و میتوانند یاریگر این کودکان باشند، به دگرگونه نگریستن فرابخواند. همیشه به ما آموختهاند که پیشگیری بهتر و موثرتر از درمان است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در جامعهای زندگی میکنیم که سنتهای توجه و تاکید روی درمان را پیشه و ملکه ذهن خود ساخته است. هر روز چقدر از ما این کودکان را در کنار یا برابرمان میبینیم که درگیر آسیبهای اجتماعی و فردی شدهاند. در این لحظه همه به هم یادآور میشویم که باید به این کودکان کمک کرد؛ اما این کودکان پیش از این که گرفتار این آسیبها شوند نیز وجود دارند. این همان روایت دیده شدن است. برنامه با من بخوان، اگرچه با کودکان آسیبدیده همراه است و یکی از راهکارها را کمک به این کودکان میداند، اما ما باید بدانیم برای خالی کردن قطار کودکان آسیبدیده بهتر است که ریل این قطار را از مبدا تغییر بدهیم و از همان آغاز پیش از این که این کودکان درگیر عوارض آسیبهای اجتماعی و حتی بیماریهای ناشی از فقر غذایی و... شوند، با پیشگیریهای موثر به یاری آنها بشتابیم.
شاید با خود بگویید که مگر ما چقدر نیرو و امکانات داریم که میخواهیم راه جامعه را برای کودکان دگرگون کنیم.
کار برنامههایی مانند با من بخوان دادن الگو و توانمند کردن جامعههای محلی است. هنگامی که جامعههای محلی که تاکنون دیده نشدهاند، الگویی برای برنامه فرهنگی کودکان داشته باشند، آن هسته یا بذر اولیه کاشته شده است. ما میتوانیم در برابر چشمان آنها و با کمک نیروهای محلی رویش این هستهها یا بذرها را انجام دهیم تا آنها شیوههای دیگر از زندگی سرشار فرهنگی برای کودکان را تجربه کنند.
دوست دارم در اینجا تجربهای را برای شما بازگو کنم که برنامه با من بخوان تجربه کرده است. در دل همین شهر و شهرهای دیگر کودکانی هستند که در شیرخوارگاه ها و پرورشگاه ها نگه داری می شوند. کارشنان می دانند که این محل ها برای نگه داری کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست اگر چه ضروری هستند، اما نمی توانند به همه نیازهای آن ها پاسخ دهند.
هنگامی که کودکی در بیمارستان روی تخت است، از بسیاری چیزها مانند بازی و جنبوجوش و زندگی در میان همسالان محروم میشود. گاهی و البته نه همیشه این کودکان که در این وضعیت نگهداری میشوند، حتی از جریان رشد زبانی نیز محروم میشوند.
وقتی برنامه با من بخوان آغاز شد، در دیداری تصادفی با گروهی از این کودکان، دریافتیم که این کودکان با آن که مدتها از زمان سخن گفتنشان میگذرد قادر نیستند به درستی صحبت کنند و خواستهای خود را بازگو کنند. فریادهای بیمعنا میکشیدند. پرسوجو کردیم و سرانجام دریافتیم که کسانی که این کودکان را در این مراکز نگهداری میکنند به سببهای گوناگون کمبود کادر یا منابع فرصت ندارند حتی با آنها حرف بزنند، چه برسد به لالایی خواندن، شعر خواندن و یا کتاب خواندن. اینچنین شد که اکنون بیش از سه سال است در یکی از شیرخوارگاههای شهر تهران، هفتهای ۴ روز حاضر میشویم تا به نوزادان، نوپایان و نوباوگان کتاب بخوانیم؛ و گزارشها همه از این روایت میکنند که این کودکان از رنج و درد دیده نشدن رها شدهاند و لحظههای شاد و زیبایی را در زندگی خود رقم میزنند. اگرچه دهها و صدها از این شیرخوارگاهها و پرورشگاهها وجود دارد که برایشان چنین برنامهای پیاده نمیشود، اما این تجربه ثابت میکند که اگر این کودکان دیده شوند و آن هم با چنین کیفیتی دیده شوند، چه معجزه برای رشد این کودکان رخ خواهد داد.
از شیرخوارگاه بگذریم. اکنون در همه جای این سرزمین کودکانی هستند که مجبور به کارند. در کارگاهها، کورهپزخانهها یا در خیابانها. کودکانی که بیشتر با رنگهای پریده و چشمهای گود افتاده کار میکنند و از خوشیهایی که یک کودک باید بهره ببرد، بیبهرهاند. این کودکان در حقیقت باید کار نکنند؛ اما بیعدالتی را نمیشود به یکباره از صحنه روزگار پاک کرد. اکنون این کودکان هستند که از جنبه حقوق کودک آسیبدیدهاند. آیا نباید ما کمک کنیم که در این وضعیت هم آنها کمی، تنها کمی از لذتهای این جهان که یکی از باشکوهترین آنها شنیدن یک قصه زیبا یا شعری با آهنگ پر از امید است، بهره ببرند؟
شمار کودکانی که دیده نمیشوند فراوان هستند؛ اما این فراوانی نباید ما را بترساند یا از آن مسئولیتی که در برابر این گروه بزرگ داریم، شانه خالی کنیم. داستان مشهوری است که نقل آن در اینجا میتواند منظور من را به درستی برساند.
مردی در کنار ساحل دورافتادهای راه میرفت و پیوسته صدفها را که با موج آب به ساحل پرت میشدند از روی زمین برمیداشت و به داخل اقیانوس پرتاب میکرد. فردی دیگری با دیدن این کار او پوزخندی زد که چه کار بیهودهای میکنی. در این ساحل هزاران از این صدفها وجود دارند و تو نمیتوانی همه آنها را به آب برگردانی و تازه تنها این ساحل نیست. کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمیکند. مرد دوباره خم شد و صدفی را از زمین برداشت و درحالیکه آن را به سوی اقیانوس پرتاب میکرد، گفت دستکم برای این صدف فرق میکند.
بله. ما نمیتوانیم به این بیعدالتی پایان دهیم، اما میتوانیم کودکانمان را توانمند کنیم تا خود برای دشواری هاشان راهحل بیابند.
در مناطق دوردست ایران، در حاشیه شهرها و روستاها کودکانی هستند که ناداری، خشونت و در یک کلام شرایطی بحرانی را تجربه میکنند. خواندن کتاب با آنها موثرترین و مهمترین راهی است که میتواند از نگرانیها، اضطرابها و فشارهای روحی کودکان بکاهد.
برای انجام چنین مسئولیت بزرگی ما به برنامهای همچون با من بخوان نیاز داشتیم تا بر پایه دههها تجربه ترویج کتابخوانی در شرایط دشوار با قاطعیت بگوییم که در چنین شرایطی در دسترس گذاشتن کتاب کافی و کارا نیست و نشان دهیم که برای کاستن از رنج این کودکان و افزایش اعتمادبهنفسشان باید با آنها کتابهای باکیفیت را بلند بخوانیم و درباره داستانها وزندگیشان در نشستهای کتابخوانی با آنها گفتوگو کنیم. باید داستانها را با مشارکت خودشان به نمایش درمیآوردیم تا بتوانند دنیایی خیالی، زیباتر از دنیایی که در پیرامون دارند برای خود بسازند.
ما به برنامه ساختارمند و قابل انعطاف نیاز داشتیم تا هم مشکلات را شناسایی کنیم و راهحلهای مناسب بیابیم و هم در محیطهای متفاوت با هم قابل اجرا باشد. خواه این محیط مدرسه باشد یا کتابخانه یا جایی باشد همچون شیرخوارگاه آمنه یا کارخانهای باشد همچون شرکت سازور سازه آذرستان که سروکار مروجان و کتابداران با پدران خانوادههاست، پدرانی که اکنون پس از بیش از دو سال کار در این کارخانه در بازگشت به خانه در یک دستشان نان و در دست دیگر کیسههای کتاب با من بخوان است.
پدری که برای تکتک فرزندانش کتاب میبرد تا با آنها بخواند تا با آنها درباره کتاب گفتوگو کند و با آنها فعالیتی خلاق در پیوند با کتاب انجام دهد.
به برنامهای پایدار نیاز داریم که ترویج کتابخوانی به این شکل و این شیوه در آن جامعه نهادینه شود. در این سالها آموزگارانی جوان و خلاق که در کارگاههای آموزشی با من بخوان آموزش دیدند و میتوانند خود نیز در آینده آموزگاران و کتابداران دیگری تربیت کنند.
امروز ما از شما دعوت کردهایم تا در این تجربهها با ما سهیم شوید. در این همایش تلاش کردهایم با نشان دادن فیلم، اسلاید، ایراد سخنرانی، میزگرد و نمایشگاهی از عکسها و کارهای کودکان و آموزگارانشان نشان دهیم که اگر بخواهیم میتوانیم در میان این جریان بیپایان روایتها، ما هم روایتی خلق کنیم که آسیبپذیرترین بخش جامعه یعنی کودکان محروم و کم برخوردار بتوانند از آن بهره ببرند.»
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: نخستین همایش دوسالانه با من بخوانخبرهای همایش با من بخوانزهره قایینیموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانکتاب کودککودکان محرومکودکان آسیب دیدهترویج کتابخوانیبا من بخوانکتاب های با کیفیتادبیات کودک و نوجوانشرکت سازور سازه آذرستاندفتر بین المللی کتاب برای نسل جوانجایزه ایبی آساهیترویج کتابخوانی در مناطق محرومبلندخوانی با کودکانحمایت از کودکان محروم
۱۰ عادت خوب برای درس خواندن
دانش آموزان موفق عادتهای خوبی برای مطالعه و زندگی دارند که در تحصیل موفقشان میکند. اگر میخواهید شما هم از راز این افراد مطلع شوید، این مهارتها را تمرین کنید:
۱. برنامه ریزی کنید:
ادامه مطلب۱۰ عادت خوب برای درس خواندن
دانش آموزان موفق عادتهای خوبی برای مطالعه و زندگی دارند که در تحصیل موفقشان میکند. اگر میخواهید شما هم از راز این افراد مطلع شوید، این مهارتها را تمرین کنید:
۱. برنامه ریزی کنید:
ادامه مطلبشعر زیبای اسب ابری
کوه، کوه
به شکل کله قند است
قله برفی آن بلند است
دشت، دشت
پر گل و رنگارنگ است
خانه ی ما در این جا قشنگ است
ابر، ابر
اسبی سپید و ناز است
یال و دم اسب من دراز است
من ، من
اسب سپیدی دارم
به روی زین اسبم سوارم
اسب، اسب
در آسمان می پرد
هرجا دلم بخواهد می برد
اسدالله شعبانی
نوشته شعر زیبای اسب ابری اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
میزگرد «ترویج خواندن در جهان: تجربههایی از سوئد، هلند و ایران» برگزار شد
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، میزگرد «ترویج خواندن در جهان: تجربههایی از سوئد، هلند و ایران» را با حضور ماریانه لیندبرگ، کارشناس ادبیات کودکان از کشور سوئد، ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی-سوئدی و نامزد جایزهی هانس کریستیناندرسن ۲۰۱۶ و زهره قایینی، سرپرست برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» برگزار کرد.
در این میزگرد که عصر چهارشنبه ۱۹ آبانماه ۱۳۹۵ با همکاری موسسه خانه کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد، سخنرانان، تجربههای خود را در زمینهی ترویج کتابخوانی در سه کشور سوئد، هلند و ایران با علاقهمندان در میان گذاشتند.
ماریانه لیندبرگ کارشناس ادبیات کودکان و سردبیر نشریهی «ما والدین»، بنیانگذار نخستین کلوپ کتاب کودک در سوئد و بنیانگذار نشریهی کودکان Opsis Kalopsis است او تا کنون داوری جایزههای زیادی را در حوزهی ادبیات کودکان، از جمله داوری در گزینش بهترین کتاب کودکان با بیش از ۱۰۰ هزار عضو بر عهده داشته است. لیندبرگ عضو هیئت مدیرهی موزه سدههای میانه در استکهلم و مشاور ارشد موزه استرید لیندگرن در استکهلم است. او در سال ۲۰۱۶ مدال طلای ترویج کتابخوانی برای کودکان از پادشاه سوئد دریافت کرده است.
ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی-سوئدی است. در کشور سوئد از او خواسته شد تا آثار آسترید لیندگرن نویسندهی نامدار سوئدی را تصویرسازی کند که مخاطبان بسیاری در خارج از هلند و فنلاند برایش به ارمغان آورد. ماریت تورنکویست در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ نامزد جایزهی هانس کریستناندرسن از کشور هلند بوده است او از هنرمندان جهانی پشتیبان برنامهی «با من بخوان» است. کتابهای «پرنده قرمز» نوشتهی آسترید لیندگرن و «فراتر از یک رویا» نوشتهی جف آرتس با تصویرگری ماریت تورنکویست در سال ۲۰۱۴ از سوی انتشارات موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شد و در سری کتابهای برنامهی «با من بخوان» قرار گرفت. حق انتشار این کتابها در ایران را به موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان هدیه کردهاند تا برای برنامهی «با من بخوان» در مناطق محروم هزینه شود.
زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» سخنان خود را در آغاز این نشست با یادی از توران میرهادی، پیشکسوت ادبیات کودکان آغاز کرد و گفت:
«پیش از آغاز سخنانم، از دست دادن خانم میرهادی را به همه ی دوستان و حاضران تسلیت می گویم. این غم بزرگی است برای تمامی افرادی که در زمینهی ادبیات کودکان کار می کنند. ما یکی از بزرگ ترین افرادی را که در این حوزه کار کرده بود را ازدست دادیم ولی همانطور که خود خانم میرهادی می گفتند باید بتوانیم غم ها را تبدیل به کارهای بزرگ کنیم. امیدوارم تکتک ما بتوانیم راه ایشان را با همان کیفیتی که خودشان پیش میبردند، ادامه دهیم.»
قایینی صحبتهای خود را با میهمانان با این پرسش آغاز کرد که چرا ترویج و ارتقا سطح خواندن در جهان آنقدر حائز اهمیت است؟
ماریانه لیندبرگ که در این میزگرد به بیان دانستهها و تجربههای خود در زمینهی ترویج کتابخوانی پرداخت، در پاسخ به سوال قایینی گفت:
«بهترین راه یاد دادن به کودکان، کتاب خواندن است. اگر پدر و مادرها از آغاز کودکی برای فرزندانشان کتاب بخوانند و آنان را به خواندن کتاب عادت دهند، درک هنری و همچنین درک آنها از دموکراسی افزایش مییابد. هر چه زودتر این کار را آغاز کنند، بهتر است.»
ماریت تورنکویست نیز در پاسخ به این سوال گفت:
«معمولا کتاب خواندن برای نتایج مدرسهی کودکان، توسعهی مهارتهای زبانی، هوش و کنجکاوی آنها بسیار مهم است ولی برای من اهمیتی فراتر از اینها دارد. کتاب برای من دری رو به بیرون و دری رو به درونم باز میکند. دنیاها و احساسات جدیدی را درک میکنم و میشناسم. همچنین دری به درونم باز میکند و من خودم را بهتر میشناسم.»
تعطیلاتی که به کتابخوانی اختصاص یافته است
ماریانه لیندبرگ در این نشست، اقدامات گروه «جنبش خواندن» (Reading movement) را که کار ترویج کتابخوانی انجام میدهد و خود از اعضای این گروه است اینگونه شرح داد:
سازمانی غیر انتفاعی است که پروژههای گوناگون انجام میدهد. ما در سوئد هفتهای در سال داریم که تعطیل است. تاریخچهی این تعطیلات به زمان جنگ برمیگردد چراکه به خاطر کمبود غذا، هفتهای در سال تعطیل میشد تا کودکان در کشاورزی به خانوادهی خود کمک کنند. ولی پروژهی ما در حال حاضر این است که این این تعطیلات را که همچنان وجود دارد، به هفتهای برای خواندن تبدیل کردهایم. در موزهها، کتابخانهها و مکانهای دیگر کتاب خوانده میشود و همهی افراد خانواده به این برنامههای کتابخوانی شرکت میکنند.
اجرای برنامهای برای کودکان یک تا سهساله برای نخستین بار در سوئد
لیندبرگ همچنین دربارهی سایر پروژههایی که در زمینهی ترویج کتابخوانی در سوئد به اجرا درآمده است، گفت:
«پروژهای برای کودکان یک تا سه سال در کشور سوئد به نام «بوک کلاپ(کتابخوانی گروهی)» داریم که حدود ۵۰ سال است در این کشور اجرا میشود. ۲۹ کنفرانس در سراسر کشور درباره قصهگویی، بازی و خواندن براساس سه کتاب خاص ارائه شده است. یکی از مهمترین جنبههای این برنامه، همکاری میان آموزگاران، مربیان، کتابداران و پدران و مادران بوده که در پیشبرد آن بسیار موثر بوده است. این نخستین بار بود که در کشور سوئد برنامهای برای این گروه سنی اجرا میشده است.
در این پروژه سه کتاب که یکی از آنها شعر و دو کتاب دیگر داستان بود، از بودجهی پشتیبانی سازمانها و نهادها تهیه و به کودکان معرفی شد. آنها میتوانستند این کتابها را بخوانند و یکی از آنها را با خود به خانه ببرند. هر کدام از کودکان در این طرح بارها این کتابها را در خانه و مدرسه میخواندند و برنامهها و فعالیتهای متنوعی مرتبط با موضوع کتاب انجام میدادند. این برنامه برای دو سال پیدرپی است که اجرا میشود و در حال حاضر در مرحله پیگیری آن هستیم. اجرای این پروژه برای ما از اهمیت زیادی برخوردار بود چراکه ایده نیز از خودم بوده است. بسیاری از کودکان در سوئد از یک و نیم سالگی به مهدکودک میروند، بنابراین افرادی که در این پروژه با ما همکاری میکردند و با کودکان در ارتباط مستقیم بودند و با آنها کار میکردند، آموزشهای مختلفی فرا میگرفتند.»
«مکدونالد» کتابهای با کیفیت را جایگزین اسباببازی کرد
ماریانه لیندبرگ در ادامه افزود:
«پروژهی دیگری هم در زمینهی ترویج کتابخوانی با کمک رستورانهای زنجیرهای «مکدونالد» انجام دادیم که در ابتدا با مخالفت نویسندگان بسیاری روبهرو بود ولی سرانجام موفقیت چشمگیر آن، توجه بسیاری را جلب کرد. به طور معمول خانوادههای بسیاری به رستورانهای«مکدونالد» میروند. در این رستورانها همراه با غذا تعدادی اسباببازی به کودکان آنها داده میشود که با خود به خانه میبرند و با آنها بازی میکنند. در این طرح تصمیم گرفتیم به جای این اسباببازیهای پلاستیکی، کتابهای باکیفیت را به همراه غذای کودکان که «هپی میل» نام دارد، به آنها بدهیم. بر اساس این طرح، «مکدونالد» از میان کتابهای باکیفیت، تعدادی اثر را انتخاب و خریداری میکرد و به کودکان هدیه میداد. اصراری هم بر کتابهای جدید نبود چراکه در این طرح، مکدونالد کتابهای کلاسیک را هم ترویج میداد.
در قالب این طرح، بسیاری از کتابهای قدیمی که دیگر چاپ نمیشدند، از سوی «مکدونالد» با پرداخت حق کپیرایت بازنشر شدند و تاثیر خوبی در صنعت نشر کشور هم داشت. همچنین اغلب خانوادههایی که به «مکدونالد» میروند خانوادههای ثروتمندی نیستند و کمتر میتوان در خانههایشان کتابهای باکیفتی یافت، این طرح، آثار باکیفیت را به خانههای این افراد برد و در ترویج کتابخوانی تاثیر خوبی داشت.
این طرح حدود پنج سال است که در کشورهای شمالی یعنی سوئد، نروژ و فنلاند اجرا میشود. در طول این پنج سال توانستهایم پنج میلیون و چهارده هزار نسخه کتاب به فروش برسانیم.»
هفته کتاب هلند
ماریت تورنکویست، تصویرگر کتاب «پرنده قرمز» دربارهی هفتهی کتاب در هلند و فعالیتهای ترویج کتابخوانی در این کشور صحبت کرد و فعالیتهای این هفته را شرح داد:
از سال ۱۹۵۵ در هلند هفتهای به نام هفتهی کتاب کودک نامگذاری شده است. ایدهی اصلیاش هم این است که در همه جای کشور همه چیز در راستای خواندن کتاب باشد. هر کودکی در هلند میداند که هفتهای در اکتبر برای کتاب کودک اختصاص یافته است. در این هفته برنامههای متنوعی در مکانهای مختلف ارائه میشود و کتابهای مختلفی در اختیار بچهها قرار داده میشود. هر کودک میتواند با خرید یک کتاب، یک کتاب باکیفیت از یک نویسنده معروف، هدیه بگیرد.
دو سال پیش کتاب تصویری منتخب هفتهی کتاب هلند، تصویرگری ماریت بوده است. زمانی که یک کتاب در این هفته منتخب باشد، کودکان میتوانند ارزانتر آن کتاب را تهیه کنند. در این هفته ۵۲ هزار نسخه از این کتاب ماریت به فروش رفته است.
همچنین در این هفته همزمان با سایر برنامهها، نویسندگان و تصویرگران به نقاط مختلف سفر میکنند و برنامههایی را برای ترویج خواندن در مدارس و کتابخانهها اجرا میکنند. افزون بر این، جوایز مختلفی به نویسندگان و تصویرگران کتابهای خوب و برگزیده اهدا میشود.
موزه آسترید لیندگرن
ماریت تورنکویست در ادامه دربارهی چگونگی همکاریاش برای طراحی دکور موزهی آسترید لیندگرن گفت:
«سراغ من آمدند و از من خواستند طراحی این موزه را انجام دهم. من عاشقانه کارهای آسترید لیندگرن را دوست داشتم و با کتابهایش بزرگ شده بودم. به من گفتند دکور داخلی را به شکل یک سفر برای کودکان طراحی کن که به هفت کتابی از آسترید که خود نیز آنها را دوست داشتم، ختم شود.
من قطاری را طراحی کردم که بچهها سوار بر آن میشوند و قطار اطراف موزه میگردد. من یک صحنه از هر کتاب آسترید را طراحی کردم و اینگونه کودکان سوار بر قطار با آثار آسترید آشنا میشوند و دوست دارند آنها را بخرند و بخوانند. در این موزه همه چیز جالب و خاص است. بچهها احساس میکنند در دنیای دیگری زندگی میکنند. در این مجموعه بازیهای تعاملی انجام میشود. بزرگترین کتابفروشی سوئد در این مجموعه قرار دارد. این مجموعه در سال ۴۰۰ هزار بازدید دارد.»
لزوم توجه به «بلندخوانی» در ترویج کتاب
زهره قائینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» نیز در این نشست به ارائهی توضیحاتی دربارهی برنامهی «با من بخوان» پرداخت و گفت:
«تجربهی «با من بخوان» پنج سال پیش با تعدادی از کودکان در کنار کورههای آجرپزی محمودآباد، شروع شد و به تدریج در سراسر جهان گسترش یافت و در حال حاضر ۳۰ هزار کودک در سراسر کشور را زیر پوشش خود دارد.»
او در ادامه به روز جهانی «بلندخوانی» اشاره کرد و گفت: «در تقویم جهانی روزی به عنوان «بلندخوانی» داریم که در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته اما در کشورهای دیگر اهمیت زیادی دارد. من بسیار خرسندم که یکی از محورهای اصلی در برنامه «با من بخوان» بلندخوانی است. ما در ابتدا با «بلندخوانی» لذت خواندن را به بچهها میچشانیم، سپس کتاب در اختیار آنها قرار میدهیم و به این ترتیب کتاب خواندن را در بین کودکان و نوجوانان رواج میدهیم.»
«با من بخوان» برنامهای برای ترویج کتابخوانی با کودکان خانوادههای کمدرآمد، کودکان محروم و کودکان در بحران است. این برنامه بر پایهی رساندن کتابهای مناسب و باکیفیت به دست این گروه از کودکان و نوجوانان است که در وضعیت معمول زندگی به کتابهای باکیفیت دسترسی ندارند یا در وضعیتهای ویژه مانند رخدادهای فاجعهبار طبیعی و اجتماعی، نیاز به کتابدرمانی و دسترسی به کتابهای مناسب دارند.
با برنامهی «با من بخوان» بیشتر آشنا شوید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانموسسه خانه کتابپرنده قرمزفراتر از یک رویازهره قایینیماریت تورن کویستمک دونالدکتاب کودکادبیات کودک و نوجوانخبرهای همایش با من بخوانچهار کتاب پیشنهادی از مجموعهی «من و داداشم»
گودون یک حیوان خانگی دارد، موش به نام آلبرت. گاستون، برادر کوچک گودون هم آلبرت را دوست دارد، اما با بازیهایش او را اذیت میکند. گودون تصمیم میگیرد حیوان خانگی دیگری برای گاستون پیدا کند تا آلبرت را نجات بدهد. اما …
لینک خرید: داداش کوچولوی خرابکار
مادر گودون خیلی کار دارد و خسته است. زمانی که مادر از خانه خارج میشود تا به دنبال پدر گودون برود، گودون تصمیم میگیرد برایشان شام بپزد تا آنها را غافلگیر کند. اما او باید مراقب خرابکاریهای برادر کوچکش، گاستون، هم باشد …
لینک خرید: بیا آشپزی کنیم
گودون یک برادر کوچک به اسم گاستون دارد. از وقتی برادر کوچکشبه دنیا آمده، مامانش بی هوش و حواس شده. از صبح تا شب به گهوارهی گاستون چسبیده و مرتب میگوید: «ناز، ناز، خشگل من، ناچ، ناچ، پیشت…» گودون میترسد با این کارها، گاستون را خل و چل کند. برای همین تصمیم می گیرد خودش برای گاستون کاری کند.
لینک خرید: من معلم تو شاگرد
روز تولد گودون است. لباس دراکولا میپوشد، اتاقش را تزیین میکند و منتظر رسیدن مهمانها و کادوهای تولد میشود. او دلش نمیخواهد برادرش گاستون در جشن تولدش باشد، چون ممکن است همه چیز را به هم بریزد. او تلاش میکند. گاستون را دور از اتاق و محل جشن تولدش نگه دارد، اما …
لینک خرید: بیا جشن تولد بگیریم
نوشته چهار کتاب پیشنهادی از مجموعهی «من و داداشم» اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
برنامههای سرای اهل قلم و سرای کتاب در هفته کتاب اعلام شد
سرای اهل قلم و سرای کتاب مؤسسه خانه کتاب در بیست و چهارمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، میزبان هشت نشست نقد و بررسی و رونمایی کتاب خواهند بود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بیست و چهارمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، سرای اهل قلم و سرای کتاب مؤسسه خانه کتاب با حضور کارشناسان حوزه کتاب، میزبان هشت نشست تخصصی در حوزههای مختلف خواهند بود که موضوع، سخنرانان و ساعت برپایی این نشستها به شرح زیر ارائه میشود.
روز
تاریخ
ساعت
موضوع نشست
سخنرانان
شنبه
۲۲آبان ماه
۱۶تا ۱۸
(سرای کتاب)
پنجمین دوره عصر کتاب (گرامیداشت استاد عبدالله کوثری)
مجید غلامیجلیسه، مرتضی هاشمیپور، دکتر حسین معصومیهمدانی، دکتر حسین عبده، علیاصغر محمدخانی، عبدالله کوثری
یکشنبه (قطعی نیست)
۲۳آبانماه
۱۶تا ۱۸
رونمایی از کتاب «اخبار و اعلان کتاب و کتابخانه به روایت مطبوعات»
سیدفرید قاسمی، مسعود کوهستانینژاد
دوشنبه
۲۴آبانماه
۱۶تا ۱۸
چالشهای نشر الکترونیک در ایران و تأثیر آن بر حوزه کتاب
دکتر داریوش مطلبی، دکتر سعید اسعدی، دکتر یعقوب نوروزی
سهشنبه
۲۵آبانماه
۱۴تا ۱۶
رونمایی از کتاب «حقوق کودک» (دانشگاه امام صادق)
دکتر عاطفه عباسی، دکتر هما داوودی
سهشنبه
۲۵آبانماه
۱۶تا ۱۸
وضعیت کتابداری ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی؛ شکافها و چالشها
دکتر ابراهیم افشارزنجانی، دکتر داریوش علیمحمدی، دکتر امیررضا اصنافی، ملیحه درخوش
چهارشنبه
۲۶آبانماه
۱۴تا ۱۶
نقد و بررسی کتاب «قراردادهای نشر»
سیدعلی آلداود، سیدعباس حسینینیک، احد رضایی، حمید هاشمبیگی
چهارشنبه
۲۶آبانماه
۱۶تا ۱۸
مارک ایران (از آموزش تا واقعیت)
دکتر مرتضی کوکبی، فاطمه پازوکی
علاقهمندان برای شرکت در این نشستها میتوانند به سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب اسلامی، خیابان برادران مظفرجنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره ۲ مراجعه کنند. همچنین سرای کتاب در طبقه منفی دو مؤسسه خانه کتاب واقع شده است. گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: هفته کتاب و کتابخوانیسرای اهل قلممؤسسه خانه کتابمنبع: خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)کودکان را از موجودات خیالی نترسانید
یک روانشناس در خراسانجنوبی، گفت: ترساندن کودک راه حل صحیحی نیست و عوارض طولانی مدت و مخربی برای او در بر خواهد داشت.
ترس یکی از هیجانات سادهای است که انسانها آن را تجربه میکنند. بسیاری از موقعیتهای ترس، توسط خانواده به فرزند آموخته میشود خانواده به کودک میآموزد که این کار یا عمل ترسناک است.
بسیاری از ترسها مثل ترس از تاریکی، ترس از موجود خیالی را پدر و مادر به کودک میآموزند اگرچه شاید ابتدا این ترساندن نتیجه بخش باشد اما در دراز مدت برای خود والدین هم مسألهساز خواهد شد.
گاهی اوقات خانواده از توضیح دادن در مقابل پرسشهای کودک عاجز شده و به جای توجیه کردن و پاسخ درست به کودک او را میترسانند.
برخی ترسها که افراد بزرگسال به آن مبتلا هستند مربوط به زمان بچگی آنها بوده که باید درمان شود تا برای فرد مشکلساز نشود.
خانوادهها باید به جای ایجاد اختلال در ذهن کودک و ترساندن او سعی در پرورش فرزندانی شجاع با قدرت تجزیه و تحلیل بالا داشته باشند.
حسینی با بیان اینکه وقتی ترس و اضطراب در کودک زیادتر شود مشکلات او نیز بیشتر میشود، تصریح کرد: این نوع دلهره و اضطراب در کودکان موجب میشود که آنها در حوزههای دیگر بدرفتاری بیشتری از خود نشان دهند.
وی با بیان اینکه ترساندن کودکان باعث ایجاد اضطراب شده و بیشتر به والدین خود وابسته میشود، خاطرنشان کرد: ترساندن کودکی که زمینههای ترس در آنها وجود دارد اگر با تقویت محیط نیز روبه رو شود دچار آسیبپذیری بیشتری نسبت به کودکان دیگر خواهد بود.
منبع: خبرگزاری ایسنا
نوشته کودکان را از موجودات خیالی نترسانید اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
ویژگیهای کوله پشتی استاندارد
استفاده از کوله پشتی نامناسب سلامت دانش آموزان را تهدید میکند.
با نزدیک شدن به فصل مدرسهها کم کم بازار خرید کوله پشتی داغ میشود. بسیاری از والدین توجه چندانی نسبت به استاندارد بودن کوله پشتی که برای فرزندشان میخرند، ندارند و بیشتر ظاهر آن برایشان مهم است.
از آنجایی که دانش آموزان در سن رشد قرار دارند، استفاده از کوله پشتی غیراستاندارد آسیب جدی به سلامت آنها وارد میکند.
درد در نواحی کمر، شانه و گردن، احساس خستگی و کوفتگی، درد عضلانی و احساس خواب رفتگی و گز گز در دستها از علائمی است که به دنبال استفاده از کولهپشتیها و کیفهای غیر استاندارد برای دانشآموزان رخ میدهد.
استفاده از کوله پشتی نامناسب احتمال خمیدگیهای ستون مهرههای کمر دانش آموزان را افزایش میدهد. بنابراین والدین باید در مورد انتخاب کیف و کولهپشتی فرزندانشان دقت کافی داشته باشند.
از آنجایی که کودکان از نظر فیزیکی آسیب پذیر هستند، وزن کیف آنها نباید بیشتر از ۱۰ تا ۲۰ درصد وزن کلی بدنشان باشد. کیفی که برای دانش آموزان خریداری میشود باید با ارگونومی بدنشان متناسب باشد.
بهتر است اندازه کولهپشتی از خط شانهها بالاتر نرود و حد تحتانی آن نیز کمتر از قوس کمر نباشد. باید توجه داشت حتی استانداردترین کوله پشتیها هم نباید بیش از ۳۰ دقیقه مورد استفاده قرار گیرند؛ چراکه بیش از این زمان باعث آسیب به کمر دانش آموز میشوند.
منبع: خبرگزاری ایسنا
نوشته ویژگیهای کوله پشتی استاندارد اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
مجموعهی پیشنهادی با عنوان «قصههای آنا کوچولو»
مجموعه آنا کوچولو، چهار کتاب تصویری است با نامهای «آنا کوچولو و کلاه جادو»، «آنا کوچولو کمک!»، «آنا کوچولو از آن بالای بالا چه دید؟» و «وقتی آنا کوچولو سرما خورده بود».
مجموعه آنا کوچولو در مورد دختر خیلیخیلی کوچکی به نام آنا است که عمویی خیلیخیلی بلند و بزرگ دارد. عمو برای آنا دوست خوبی است، بهطوریکه وقتی مامان و بابای آنا خانه نیستند و یا وقتی آنا سرما میخورد، عمو با او بازی میکند. عمو گاهی آنا را روی شانههایش مینشاند تا از آن بالا همهچیز را ببیند و گاه هم برایش چشمبندی میکند. کارهای عموی آنا طوری است که همه بچهها از آنها لذت میبرند.
مجموعه کتابهای اینگر ساندبری در سال ۱۹۶۶ وارد فهرست افتخار موسسه بینالمللی کتاب برای نسل جوان و جایزه هانس کریستن اندرسون و در سال ۱۹۷۴ نیز وارد فهرست افتخار جایزه آسترید لیندگرن شده است. کتابهای او به ۳۲ زبان دنیا ترجمه شدهاند.
این مجموعه از آن دسته کتابهایی است که در خواندن آنها کودک هم باید فعال باشد و با والدین همکاری کند. در این صورت کتاب خواندن مثل بازی میشود و به رشد زبانی و دقت کودک هم کمک میکند. به همین جهت پیشنهاد میشود که والدین قبلا کتابها را مطالعه کنند و بعد برای فرزند خود بخوانند.
مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ سال
لینک خرید: مجموعهی پیشنهادی با عنوان «قصههای آنا کوچولو»
نوشته مجموعهی پیشنهادی با عنوان «قصههای آنا کوچولو» اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.