خبر جمع کن
نخستین همایش با من بخوان برگزار شد
نخستین همایش دو روزهی «با من بخوان» روز ۲۰ و ۲۱ آبانماه با حضور مروجان خواندن و فعالان حوزه ی کودکان در سالن همایش سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران برگزار شد.
هدف از برگزاری این همایش به اشتراک گذاشتن تجربه پنج سال ترویج کتابخوانی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در مناطق محروم و با کودکان در بحران و تقدیر از آموزشگران، مربیان برتر برنامه با من بخوان و دیگر تلاشگرانی بود که در اجرای این برنامه نقش داشتند.
نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک و استاد کتابداری و اطلاع رسانی، زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» و عضو هیئت مدیرهی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان، محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر و ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی – سوئدی سخنرانان اصلی این همایش بودند.
نخستین دور همایش «با من بخوان» با یادی از توران میرهادی، یکی از بنیانگذاران شورای کتاب و فرهنگ نامه کودک و نوجوان که چند روز پیش از برگزاری این همایش درگذشت آغاز شد. در ادامه نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک درباره ی ریشه های برنامه های ترویج کتابخوانی در کشور صحبت کرد و این که چگونه در دهه ۶۰ شورای کتاب کودک با توجه به مسائل کودکان کار و پناهنده، کودکان با نیازهای ویژه سبب شد که نیازهای فرهنگی این کودکان دیده شود.
زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» سخنران بعدی این همایش بود. او سخنان خود را با عنوان ضرورت های برنامه ریزی خواندن با کودکان محروم با خوش آمدگویی به مهمانان و شرکت کنندگان همایش و سپاسگزاری از پشتیانان مالی و معنوی برنامه با من بخوان آغاز کرد و گفت «فلسفه وجودی برنامه با من بخوان به گرد کودکانی شکل گرفته است که دیده نمی شوند و هیچ برنامه جامعی نیز برای دیده شدن آن ها وجود ندارد. این حق کودکان است که دیده شوند و به همه نیازهای آن ها، از حق طبیعی برای زیستگاه و ایمن بودن در خانه و داشتن خوراک گرم و امکانات بازی و آموزش بهره مند شوند. یکی از این حق ها که کودکان باید از آن بهره ببرند، داشتن کیفیت در زندگی است. و یکی از کیفی ترین نیازهای کودکان، بهره بردن از فرهنگ سرشار و غنی انسانی است. فرهنگی که اگر در اختیار این کودکان گذاشته شود، آن گاه پلی می شود، برای رسیدن شان به آرامش، صلح و مدارا، دوستی و کرامت وجود. برای توانمند شدن در برابر دشواری های زندگی که این روزها بی شمارند: از جنگ گرفته تا مهاجرت و پناهندگی، تا فقر و ناداری و بی سرپرستی، بد سرپرستی همراه با اعتیاد و فحشا.»
نهضت قریشی نژاد از آموزشگران برنامه با من بخوان و عضو انجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان اصفهان سخنران دیگر برنامه درباره ی تقویت سواد پایه از راه ادبیات کودکان بر مبنای تجربه هایش در ایرانشهر صحبت کرد. او با اشاره به این که سواد خواندن، پایه ی هر سواد دیگری است گفت که «در طول ۴۵ سال معلمی در مقاطع مختلف به دانش آموزانی بر خورده ام که وقتی ضعف آن ها در خواندن و درک مطلب برطرف شده به پیشرفت تحصیلی شگفت آوری دست یافته اند.
آموزش زبان چهار رکن دارد: سخن گفتن، گوش دادن، خواندن و نوشتن و در جامعه ی ما اغلب تصور می شود که دو رکن اول را کودکان خودبه خود می آموزند و نیازی به آموزش ندارند و به این ترتیب کودکان دوران طلایی آموزش زبان را که تا شش سالگی است از دست می دهند و در ۶ سالگی بدون آمادگی با توده ای در هم از آموزش زبانی آشنا می شوند که گیرایش آن برایشان سخت است. به ناچار در سال نخست دبستان باید برگشتی به آنچه کودک می بایستی از قبل آموخته باشد و نیاموخته، داشته باشیم و به بیداری زبانی، واج شناختی و آواشناختی کودک یاری برسانیم.
بر پایه ی این دید، بسته ی «الفباورزی» برای حدود سه هزار دانش آموز کلاس اول در کنار کتاب فارسی در اختیار معلمان قرار گرفت. در منطقه ی ایرانشهر، راسک، سرباز و لاشار افزون بر ۴۰۰ معلم کلاس اول آموزش دیدند و شیوه های استفاده از این بسته را در کلاس اول آموختند.
مهمترین دستآورد ما در این مرحله شکست سد آموزش «معلم محور» و آشنایی آموزگاران با آموزش «خلاق از راه ادبیات کودکان» بود. معلمان شیوه ی خواندن گفت و گویی و تعاملی را آموختند و بنا به اظهارات خودشان کاربرد این شیوه باعث شد کودکان با شادی و علاقه مندی بیاموزند و خودشان هم راحت تر کار آموزش را انجام دهند.
جلب توجه معلمان به ضعف های آموزش زبان و پیامدهای آن، اینکه سخن گفتن و گوش دادن را هم باید به کودکان آموخت تا با درک ساختار زبان خواندن و نوشتن را خوب و عمیق بیاموزند. بنا به گفته ی خودشان تحولی در روش تدریس آن ها ایجاد کرد.»
ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی – سوئدی که حق چاپ دو کتاب پرنده قرمز و فراتر از یک رویا را به برنامه با من بخوان اهدا کرده است، صحبت های خود را با عنوان «داستان های پنهان» با ابراز خوشحالی از حضورش در این همایش آغاز کرد و گفت: «وقتی کوچک بودم آگاه بودم که ما در کشوری ثروتمند زندگی می کنیم و درگیر جنگ نیستیم و از سلامت برخوردار هستیم. اما این به این معنا نبود که نخواهم درباره ی اتفاقاتی که ورای این مسائل است بدانم. بنابراین علاقمند بودم کتاب هایی درباره موضوعاتی جدی تری بخوانم که من را به ورای شرایط پیرامونم ببرند.»
سپس با نشان دادن عکسی از کودکان گفت اگر به چشم های این کودکان دقت کنید می بینید که در چشم هایشان سوال های بی شماری وجود دارد من فکر می کنم که ما باید تلاش کنیم این پرسش ها و فکرها و نگرانی ها را از ذهن ان ها بیرون بیاوریم و باید به آن ها کمک کنیم که پاسخی پیدا بکنند. دقیقا همان کاری که شما در برنامه ی با من بخوان انجام می دهید.»
او با اشاره به تجربه ش شخصی اش از نگرانی دختر ۶ ساله اش از مرگ گفت: «وقتی فهمیدم که دخترم چند ماه است که نگران این است که بمیرد بدون آن که من متوجه بشوم این سوال برای من پیش آید که ما چگونه می توانیم کاری کنیم که کودکان درباره ی داستان های پنهان در ذهن شان با ما حرف بزنند. آسان نیست که به زمین بازی بچه ها برویم و از آن ها بپرسیم خوب چطوری ؟ تو نگران هستی ؟ ایا داری درباره ی مرگ فکر می کنی؟ و از آن مهم تر این که من نمی خواهم کودکان را به اجبار وادار کنم درباره ی داستان های پنهان شان با ما صحبت بکنند و برای این که این داستان ها باید در زمانی آشکار شوند که آن کودک آماده باشد که با بزرگتر ها به اشتراک بگذارد.»
او سپس چند نمونه از تجربه های خودش در کار با کودکان را بیان کرد و توضیح داد که چگونه نقاشی کردن، نوشتن و کتاب خواندن به کودکان کمک می کند که درباره ی نگرانی هایشان صحبت کنند. او همچنین درباره ی دو پروژه ای صحبت کرد که برای کودکان سوری پناهجو در سوئد و کودکان مبتلا به سرطان اجرا کرده بود.
فرشته دباغ از آموزشگران برنامه با من بخوان سخنان خود با موضوع «چرا خواندن با نوزاد و نوپا» با اشاره به یافته های علمی به بیان اهمیت دو سال نخست زندگی در رشد ذهنی، زبانی و اجتماعی کودکان پرداخت و گفت: « فراگیری مهارتهای خواندن و نوشتن به یکباره از زمانی که کودک به مدرسه میرود آغاز نمیشود، بلکه کودک از ابتدای تولد در حال یادگیری و غوطهور شدن در دنیای واژههاست. کارشناسان کودک بر این باورند که اگر در دوران نخست زندگی با کودک سخن گفته نشود، برایش کتاب خوانده نشود و یا واژههای زیادی به گوشش نرسیده باشد، بخشهای اصلی ساختار زبان که برای خواندن مهم و ضروری است در مغز کودک شکل نمیگیرد. صحبت کردن، شعر، لالایی، کتاب و قصه خواندن نه تنها برای رشد زبانی کودک مهم است بلکه منجر به حس نزدیکی و تقویت مهارتهای عاطفی، شناختی و اجتماعی او می شود.»
او در ادامه ی سخنانش درباره ی شیوهی اجرای برنامه خواندن با نوزاد و نوپا در طرح با من بخوان و دستاوردها و تاثیرات آن بر روی کودکان و همچنین مادران صحبت کرد. او گفت: «طی دو سالی که از طرح با من بخوان میگذرد مادران و کودکان پیشرفت چشمگیری داشتهاند. تعدادی از مادران که بیسواد یا کم سواد بودند به ضرورت با سواد شدن پی بردند و باعث شد در کلاسهای نهضت سوادآموزی شرکت کنند و تعداد قابل توجهی از مادران با سواد شده و خواندن با کودکشان توسط خودشان انجام می شود و احساس خوشایندی پیدا کرده اند.»
در پایان یکی از مادران شرکت کننده در این طرح درباره ی تجربه اش از خواندن برای فرزندش صحبت کرد.
میزگرد چالش های ترویج کتابخوانی در مناطق دوردست با حضور چهار نفر از آموزشگران با تجربه با من بخوان برگزار شد و آموزشگران چالش های ترویج کتاب خوانی در مناطق مختلف پرداختند و همچنین راهکارهایی که برای این چالیش ها اندیشیده بودند را با شرکت کنندگان به اشتراک گذاشتند.
در بخش دوم روز اول همایش با من بخوان از۱۰ نفر از مربیان برتر برنامه ی با من بخوان تقدیر و تندیس جبار باغچه بان و به همراه هدیه نقدی اهدا شد. زهرا قاسمی طبس از خراسان، جلیل بریچی و مرضیه کیخا از سیستان و بلوچستان، راحله آلا از خانه حمایتی و آموزشی کودک محمودآباد، صدیقه مسینایینژاد از درمیان، رقیه باقری از خوسف، مرجان حاجی زاده و نسرین غلامی از قائن، نصرت سلیمانی و نرگس تاجیک از مرکز پویش برندگان نخستین دور جایزه ی جبارباغچه بان، همزاد سیمرغ بودند. در این برنامه افزون بر این ۱۰ مربی از ۳۸ نفر از تلاشگران برنامه با من بخوان تقدیر شد.
محمدهادی محمدی پیش از اهدای جایزه و تندیس جبار باغچه بان به مربیان برتر برنامه با من بخوان در بخشی از سخنان خود با عنوان «همزادان همزاد سیمرغ» گفت: «روایت سیمرغ روایت حضور و غیبت است. سیمرغ در غیبت خویش همواره در کوهی دور یا بر درختی هستی بخش و پر تخمه نشسته است. او در هستی حاضر است، اما از نگاه ما غایب. هنگامی که کودکانی مانند زال و رستم به او نیاز دارند، حاضر می شود و دوباره به غیبت می رود. چه رازی در این کنش او نهفته است؟ سیمرغ تنها هنگامی حاضر است که کودکان به کمک او نیاز داشته باشند. پس از آن به غیبت می رود تا دوباره این کنش تکرار شود. در روایت ما آدمیان چه؟
آیا ما نیز می توانیم سیمرغ وار از دیده ها پنهان و تنها هنگام کمک به کودکان دیده شویم؟ برای اندکی از ما این بخت هست که مانند سیمرغ رفتار کنیم. یکی از این انسان ها، جبار باغچه بان است. همه زندگی او روایتی یکپارچه از حضور و غیبت است. هنگامی حضور دارد که کودکان هستند،
بیش از آن، با این که هست، دیگر دیده نمی شود. نام او با هستی کودکان گره خورده است. حضور و غیبت خود را از هستی کودکان می گیرد. این یعنی همزادی با سیمرغ. او همزاد سیمرغ است. جایگاه و روایت جبارباغچه بان از حضور و غیبت، بزرگ و با شکوه است، اما با همه این بزرگی، این رفتار و روایت می تواند تکرار شود. کی و کجا؟»
توحید زورچنگ، رئیس هیئت مدیره ی عمران آذرستان که از پشتیبانان مالی این برنامه و اهدای جایزه جبارباغچه بان، همزاد سیمرغ بود نیز پیش از اهدا جایزه درباره ی جبارباغچه بان و نقش او در زندگی کودکان ایران صحبت کرد.
در روز دوم همایش کارگاه شیوه های کار با کودکان از راه تصویر برای آموزشگران و مربیان برتر برنامه با من بخوان اجرا شد و ماریت تورنکویست تجربه های خود درباره ی کار با کودکان ر ابه شیوه ی عملی با آن ها به اشتراک گذاشت.
ماریت تورنکویست در سخنرانی روز دوم خود درباره ی ایده ها و شیوه ی کارش و واکنش کودکان به کتاب هایش صحبت کرد.
برگزاری میزگرد «ترویج خواندن در جهان: تجربههایی از سوئد، هلند و ایران» با حضور ماریانه لیندبرگ، ماریت تورنکویست و زهره قایینی، فروش کتاب های برنامه با من بخوان، برگزاری نمایشگاهی از دستاوردهای برنامه با من بخوان و امضا دو کتاب فراتر از یک رویا و پرنده قرمز توسط ماریت تورنکویست برنامه های جانبی این همایش دو روزه بود.
نخستین همایش برنامه با من بخوان با پشتیبانی شرکت عمران آذرستان، کتابخانه ملی و خانه کتاب برگزار شد.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: با من بخوانزهره قایینینوش آفرین انصاریهمایش با من بخوان،معرفی کتاب و فیلم آن شرلی با موهای قرمز
«آن شرلی» با موهای قرمز مجموعه رمان هشت جلدی نوشتهی لوسی ماد مونت گومری نویسنده کانادایی است که در سال ۱۹۰۸ در کانادا منتشر شد.
ماریلا و ماتیو کاتبرت، خواهر و برادری مزرعهدار هستند و صاحب گرین گیبلز محسوب میشوند. آنها تصمیم میگیرند سرپرستی پسربچه ۱۰–۱۱ سالهای را به عهده بگیرند اما مسئول یتیمخانه به اشتباه دختربچهای به نام آن شرلی را که والدینش را هنگامی که سه ماهه بوده از دست داده، به گرین گیبلز می فرستد.
جلدهای نخست کتاب به داستان زندگی آنی از دوازدهسالگی تا شانزدهسالگی می پردازد. میبینیم که آن یتیم که به قول خودش هیچکس او را نمیخواهد و زیبایی چندانی هم ندارد چطور صاحب خانه و خانواده میشود، دوست پیدا میکند، مدرسه میرود، در امتحانات یکی از معتبرترین کالجهای دنیا قبول میشود و استعدادهایش (به ویژه در زمینهی ادبیات) کشف میشود.
اقتباس های تصویری از این رمان«آن شرلی» خیلی زود به دنیای تصویر پا گذاشت به طوری که در سال ۱۹۱۹ فیلمی صامت به کارگردانی ویلیام دزموند از آن ساخته شد. در سال ۱۹۳۴ نیز این کتاب بهانهای برای ساخت یک فیلم سیاه و سفید بود. نقش آن را در این فیلم داون اودی بازی کرد که پس از بازی در این نقش نام خود را به «آن شرلی» تغییر داد. ۵ فیلم تلویزونی نیز در سالهای ۱۹۵۶، ۱۹۷۲،۱۹۸۵ و ۲۰۰۰ بر اساس این رمان ساخته شد.
محبوب ترین اقتباس تلویزیونی از این رمان سریال خاطره انگیز رویای سبز است که به فارسی نیز دوبله و پخش شده است.
با دنبال کردن لینک زیر درباره این رمان بیشتر بخوانید
نوشته معرفی کتاب و فیلم آن شرلی با موهای قرمز اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
هستهای کاشتهایم با امید دگرگونی وضعیت نابسامان کودکانی که دیده نمیشوند
زهره قایینی، سرپرست برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» و مدیر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در نخستین روز همایش «با من بخوان»، سخنرانی خود را با محور اصلی کودکان محروم و کودکان مناطق دوردست برای حاضران در این همایش ارائه داد.
قایینی در سخنان خود هدف از برگزاری این همایش را گذر پنج سال از آغاز برنامهی با من بخوان دانست که در این مدت توانسته به دستاوردهایی چون دریافت معتبرترین جایزهی بینالمللی ترویج کتابخوانی ایبی-آساهی ۲۰۱۶ دست یابد و اکنون با برگزاری این همایش فرصتی یافته است تا این دستاوردها را با دیگران سهیم شود و از تجربههای خود برای علاقهمندان و فعالان این عرصه سخن بگوید. او در ادامه برنامهی با من بخوان را برنامهای دانست که به مشکلات کودکان محروم، آسیبدیده و در بحران از نوعی دیگر مینگرد و برای حل مشکلات این گروه، رویکردی متفاوت دارد. این برنامه تنها نمیکوشد که این کودکان را آگاهی ببخشد تا زندگی خود را با تواناییهای درونی بسازند؛ بلکه میکوشد همهی آنها که توانمند هستند و میتوانند یاریگر این کودکان باشند، به دگرگونه نگریستن فرابخواند.
متن کامل سخنان زهره قایینی در ادامه ارائه میشود:
«درود و سپاس به همه شما که امروز دعوت ما را پذیرفتهاید و از راههای دور و نزدیک در نخستین گردهمایی برنامه با من بخوان شرکت کردهاید.
سپاس ویژه از مسئولان و دستاندرکاران کتابخانه ملی که این مکان را به رایگان در اختیار ما گذاشتهاند و برای شکلگیری چنین همایشی در همه مراحل ما را یاری کردهاند. سپاس از مسئولان و دستاندرکاران خانه کتاب که پشتیبان برگزاری این برنامه بودهاند و سپاس ویژه از شرکت عمران آذرستان که امکان حضور شماری از آموزگاران را از راههای دور فراهم کردند و پشتیبان جایزهای شدهاند به نام جبار باغچهبان ، همزاد سیمرغ که از این پس، هر دو سال یکبار به ده آموزگار برتر برنامه با من بخوان در مناطق دوردست یا محروم اهدا خواهد شد.
سپاس ویژه از همه پشتیبانهای مالی برنامه با من بخوان که در این سالها با من بخوان را حمایت کردند تا باکیفیتترین خوراک فرهنگی در دسترس کودکان محروم و کم برخوردار این سرزمین گذاشته شود.
این نخستین همایش را به این سبب برگزار میکنیم که بیش از پنج سال از کار با من بخوان میگذرد و در این فاصله به دستاوردهایی دست یافته است که میتواند با دیگران سهیم شود و درباره آنها سخن گوید. برنامه با من بخوان امسال معتبرترین جایزه بینالمللی ترویج خواندن -ایبی آساهی- را از آن خود کرد. این جایزه در اوکلند نیوزیلند در سی و پنجمین کنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان به نمایندگان این برنامه اهدا شد. دو نمایندهای که در این کنگره شرکت کردند ، نمایندگی نزدیک به ۳۰ آموزشگر ، بیش از ۱۰۰۰ آموزگار و مربی و در آن زمان نزدیک به ۱۵ هزار کودک و نوجوان زیر پوشش برنامه با من بخوان را داشتند. ما از این که در یک نشست بینالمللی با شرکت ۸۰۰ نماینده از سراسر جهان ، به نام ایران چنین جایزهای را دریافت کردیم بر خود میبالیم.
آنچه در این مقدمه کوتاه به آن اشاره کردم، روایت کاشتن یک هسته و بالیدن آن است. آن روز که این هسته در زمین ایران کاشته شد، تنها سرمایه ما امیدمان بود. امید به این که بتوانیم ذرهای در دگرگون کردن وضعیت نابسامان کودکانی که به حال خود رها شدهاند، مشارکت داشته باشیم. اما این هسته کاشته شد و با یاری شما عزیزان و با یاری همه آموزگارانی که اکنون در این جا حضور ندارند ولی بخشی از شاخ و برگ این درخت جوان هستند، میرود که این درخت دانایی گستر هرچه بیشتر بارور شود.
امروز سخن من متمرکز است بر روی کودکانی که هدف و مخاطب این برنامه هستند. کودکان محروم، کودکان مناطق دوردست.
فلسفه وجودی برنامه با من بخوان به گرد کودکانی شکل گرفته است که دیده نمیشوند و هیچ برنامه جامعی نیز برای دیده شدن آنها وجود ندارد. این حق کودکان است که دیده شوند و به همه نیازهای آنها، از حق طبیعی برای زیستگاه و ایمن بودن در خانه و داشتن خوراک گرم و امکانات بازی و آموزش بهرهمند شوند. یکی از این حقها که کودکان باید از آن بهره ببرند، داشتن کیفیت در زندگی است.
و یکی از کیفیترین نیازهای کودکان، بهره بردن از فرهنگ سرشار و غنی انسانی است. فرهنگی که اگر در اختیار این کودکان گذاشته شود، آن گاه پلی میشود، برای رسیدنشان به آرامش، صلح و مدارا، دوستی و کرامت وجود. برای توانمند شدن در برابر دشواریهای زندگی که این روزها بیشمارند: از جنگ گرفته تا مهاجرت و پناهندگی تا فقر و ناداری و بیسرپرستی، بد سرپرستی همراه با اعتیاد و فحشا.
با من بخوان برنامهای است برای نگریستن از نوعی دیگر. رویکردی دیگر به حل مشکلات این گروه از کودکان. شاید وقت آن باشد که به جای دانهدانه میوه دادن به این یا آن کودک، کاشتن درخت میوه و باغ داری را به کودکان یاد دهیم و برای این کار بسترهای مناسبی آماده کنیم.
با من بخوان برنامهای است که از نفرین تاریکی پرهیز میکند، اما به جای نفرین تاریکی در دست هر کودکی که در چارچوب این برنامه قرار میگیرد، یک شمع میدهد. شمعی که اگرچه شعله لرزانی دارد، اما اگر در کنار نور شمعهای دیگر نهاده شود، آنگاه ممکن است، یادآور تابش خورشید باشد.
با من بخوان تنها نمیکوشد که این کودکان را آگاهی ببخشد که زندگیشان را با تواناییهای درونی بسازند، بلکه میکوشد همه آنها که توانمند هستند و میتوانند یاریگر این کودکان باشند، به دگرگونه نگریستن فرابخواند. همیشه به ما آموختهاند که پیشگیری بهتر و موثرتر از درمان است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در جامعهای زندگی میکنیم که سنتهای توجه و تاکید روی درمان را پیشه و ملکه ذهن خود ساخته است. هر روز چقدر از ما این کودکان را در کنار یا برابرمان میبینیم که درگیر آسیبهای اجتماعی و فردی شدهاند. در این لحظه همه به هم یادآور میشویم که باید به این کودکان کمک کرد؛ اما این کودکان پیش از این که گرفتار این آسیبها شوند نیز وجود دارند. این همان روایت دیده شدن است. برنامه با من بخوان، اگرچه با کودکان آسیبدیده همراه است و یکی از راهکارها را کمک به این کودکان میداند، اما ما باید بدانیم برای خالی کردن قطار کودکان آسیبدیده بهتر است که ریل این قطار را از مبدا تغییر بدهیم و از همان آغاز پیش از این که این کودکان درگیر عوارض آسیبهای اجتماعی و حتی بیماریهای ناشی از فقر غذایی و... شوند، با پیشگیریهای موثر به یاری آنها بشتابیم.
شاید با خود بگویید که مگر ما چقدر نیرو و امکانات داریم که میخواهیم راه جامعه را برای کودکان دگرگون کنیم.
کار برنامههایی مانند با من بخوان دادن الگو و توانمند کردن جامعههای محلی است. هنگامی که جامعههای محلی که تاکنون دیده نشدهاند، الگویی برای برنامه فرهنگی کودکان داشته باشند، آن هسته یا بذر اولیه کاشته شده است. ما میتوانیم در برابر چشمان آنها و با کمک نیروهای محلی رویش این هستهها یا بذرها را انجام دهیم تا آنها شیوههای دیگر از زندگی سرشار فرهنگی برای کودکان را تجربه کنند.
دوست دارم در اینجا تجربهای را برای شما بازگو کنم که برنامه با من بخوان تجربه کرده است. در دل همین شهر و شهرهای دیگر کودکانی هستند که در شیرخوارگاه ها و پرورشگاه ها نگه داری می شوند. کارشنان می دانند که این محل ها برای نگه داری کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست اگر چه ضروری هستند، اما نمی توانند به همه نیازهای آن ها پاسخ دهند.
هنگامی که کودکی در بیمارستان روی تخت است، از بسیاری چیزها مانند بازی و جنبوجوش و زندگی در میان همسالان محروم میشود. گاهی و البته نه همیشه این کودکان که در این وضعیت نگهداری میشوند، حتی از جریان رشد زبانی نیز محروم میشوند.
وقتی برنامه با من بخوان آغاز شد، در دیداری تصادفی با گروهی از این کودکان، دریافتیم که این کودکان با آن که مدتها از زمان سخن گفتنشان میگذرد قادر نیستند به درستی صحبت کنند و خواستهای خود را بازگو کنند. فریادهای بیمعنا میکشیدند. پرسوجو کردیم و سرانجام دریافتیم که کسانی که این کودکان را در این مراکز نگهداری میکنند به سببهای گوناگون کمبود کادر یا منابع فرصت ندارند حتی با آنها حرف بزنند، چه برسد به لالایی خواندن، شعر خواندن و یا کتاب خواندن. اینچنین شد که اکنون بیش از سه سال است در یکی از شیرخوارگاههای شهر تهران، هفتهای ۴ روز حاضر میشویم تا به نوزادان، نوپایان و نوباوگان کتاب بخوانیم؛ و گزارشها همه از این روایت میکنند که این کودکان از رنج و درد دیده نشدن رها شدهاند و لحظههای شاد و زیبایی را در زندگی خود رقم میزنند. اگرچه دهها و صدها از این شیرخوارگاهها و پرورشگاهها وجود دارد که برایشان چنین برنامهای پیاده نمیشود، اما این تجربه ثابت میکند که اگر این کودکان دیده شوند و آن هم با چنین کیفیتی دیده شوند، چه معجزه برای رشد این کودکان رخ خواهد داد.
از شیرخوارگاه بگذریم. اکنون در همه جای این سرزمین کودکانی هستند که مجبور به کارند. در کارگاهها، کورهپزخانهها یا در خیابانها. کودکانی که بیشتر با رنگهای پریده و چشمهای گود افتاده کار میکنند و از خوشیهایی که یک کودک باید بهره ببرد، بیبهرهاند. این کودکان در حقیقت باید کار نکنند؛ اما بیعدالتی را نمیشود به یکباره از صحنه روزگار پاک کرد. اکنون این کودکان هستند که از جنبه حقوق کودک آسیبدیدهاند. آیا نباید ما کمک کنیم که در این وضعیت هم آنها کمی، تنها کمی از لذتهای این جهان که یکی از باشکوهترین آنها شنیدن یک قصه زیبا یا شعری با آهنگ پر از امید است، بهره ببرند؟
شمار کودکانی که دیده نمیشوند فراوان هستند؛ اما این فراوانی نباید ما را بترساند یا از آن مسئولیتی که در برابر این گروه بزرگ داریم، شانه خالی کنیم. داستان مشهوری است که نقل آن در اینجا میتواند منظور من را به درستی برساند.
مردی در کنار ساحل دورافتادهای راه میرفت و پیوسته صدفها را که با موج آب به ساحل پرت میشدند از روی زمین برمیداشت و به داخل اقیانوس پرتاب میکرد. فردی دیگری با دیدن این کار او پوزخندی زد که چه کار بیهودهای میکنی. در این ساحل هزاران از این صدفها وجود دارند و تو نمیتوانی همه آنها را به آب برگردانی و تازه تنها این ساحل نیست. کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمیکند. مرد دوباره خم شد و صدفی را از زمین برداشت و درحالیکه آن را به سوی اقیانوس پرتاب میکرد، گفت دستکم برای این صدف فرق میکند.
بله. ما نمیتوانیم به این بیعدالتی پایان دهیم، اما میتوانیم کودکانمان را توانمند کنیم تا خود برای دشواری هاشان راهحل بیابند.
در مناطق دوردست ایران، در حاشیه شهرها و روستاها کودکانی هستند که ناداری، خشونت و در یک کلام شرایطی بحرانی را تجربه میکنند. خواندن کتاب با آنها موثرترین و مهمترین راهی است که میتواند از نگرانیها، اضطرابها و فشارهای روحی کودکان بکاهد.
برای انجام چنین مسئولیت بزرگی ما به برنامهای همچون با من بخوان نیاز داشتیم تا بر پایه دههها تجربه ترویج کتابخوانی در شرایط دشوار با قاطعیت بگوییم که در چنین شرایطی در دسترس گذاشتن کتاب کافی و کارا نیست و نشان دهیم که برای کاستن از رنج این کودکان و افزایش اعتمادبهنفسشان باید با آنها کتابهای باکیفیت را بلند بخوانیم و درباره داستانها وزندگیشان در نشستهای کتابخوانی با آنها گفتوگو کنیم. باید داستانها را با مشارکت خودشان به نمایش درمیآوردیم تا بتوانند دنیایی خیالی، زیباتر از دنیایی که در پیرامون دارند برای خود بسازند.
ما به برنامه ساختارمند و قابل انعطاف نیاز داشتیم تا هم مشکلات را شناسایی کنیم و راهحلهای مناسب بیابیم و هم در محیطهای متفاوت با هم قابل اجرا باشد. خواه این محیط مدرسه باشد یا کتابخانه یا جایی باشد همچون شیرخوارگاه آمنه یا کارخانهای باشد همچون شرکت سازور سازه آذرستان که سروکار مروجان و کتابداران با پدران خانوادههاست، پدرانی که اکنون پس از بیش از دو سال کار در این کارخانه در بازگشت به خانه در یک دستشان نان و در دست دیگر کیسههای کتاب با من بخوان است.
پدری که برای تکتک فرزندانش کتاب میبرد تا با آنها بخواند تا با آنها درباره کتاب گفتوگو کند و با آنها فعالیتی خلاق در پیوند با کتاب انجام دهد.
به برنامهای پایدار نیاز داریم که ترویج کتابخوانی به این شکل و این شیوه در آن جامعه نهادینه شود. در این سالها آموزگارانی جوان و خلاق که در کارگاههای آموزشی با من بخوان آموزش دیدند و میتوانند خود نیز در آینده آموزگاران و کتابداران دیگری تربیت کنند.
امروز ما از شما دعوت کردهایم تا در این تجربهها با ما سهیم شوید. در این همایش تلاش کردهایم با نشان دادن فیلم، اسلاید، ایراد سخنرانی، میزگرد و نمایشگاهی از عکسها و کارهای کودکان و آموزگارانشان نشان دهیم که اگر بخواهیم میتوانیم در میان این جریان بیپایان روایتها، ما هم روایتی خلق کنیم که آسیبپذیرترین بخش جامعه یعنی کودکان محروم و کم برخوردار بتوانند از آن بهره ببرند.»
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: نخستین همایش دوسالانه با من بخوانخبرهای همایش با من بخوانزهره قایینیموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانکتاب کودککودکان محرومکودکان آسیب دیدهترویج کتابخوانیبا من بخوانکتاب های با کیفیتادبیات کودک و نوجوانشرکت سازور سازه آذرستاندفتر بین المللی کتاب برای نسل جوانجایزه ایبی آساهیترویج کتابخوانی در مناطق محرومبلندخوانی با کودکانحمایت از کودکان محروم
۱۰ عادت خوب برای درس خواندن
دانش آموزان موفق عادتهای خوبی برای مطالعه و زندگی دارند که در تحصیل موفقشان میکند. اگر میخواهید شما هم از راز این افراد مطلع شوید، این مهارتها را تمرین کنید:
۱. برنامه ریزی کنید:
ادامه مطلب۱۰ عادت خوب برای درس خواندن
دانش آموزان موفق عادتهای خوبی برای مطالعه و زندگی دارند که در تحصیل موفقشان میکند. اگر میخواهید شما هم از راز این افراد مطلع شوید، این مهارتها را تمرین کنید:
۱. برنامه ریزی کنید:
ادامه مطلبشعر زیبای اسب ابری
کوه، کوه
به شکل کله قند است
قله برفی آن بلند است
دشت، دشت
پر گل و رنگارنگ است
خانه ی ما در این جا قشنگ است
ابر، ابر
اسبی سپید و ناز است
یال و دم اسب من دراز است
من ، من
اسب سپیدی دارم
به روی زین اسبم سوارم
اسب، اسب
در آسمان می پرد
هرجا دلم بخواهد می برد
اسدالله شعبانی
نوشته شعر زیبای اسب ابری اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
میزگرد «ترویج خواندن در جهان: تجربههایی از سوئد، هلند و ایران» برگزار شد
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، میزگرد «ترویج خواندن در جهان: تجربههایی از سوئد، هلند و ایران» را با حضور ماریانه لیندبرگ، کارشناس ادبیات کودکان از کشور سوئد، ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی-سوئدی و نامزد جایزهی هانس کریستیناندرسن ۲۰۱۶ و زهره قایینی، سرپرست برنامهی ترویج کتابخوانی «با من بخوان» برگزار کرد.
در این میزگرد که عصر چهارشنبه ۱۹ آبانماه ۱۳۹۵ با همکاری موسسه خانه کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد، سخنرانان، تجربههای خود را در زمینهی ترویج کتابخوانی در سه کشور سوئد، هلند و ایران با علاقهمندان در میان گذاشتند.
ماریانه لیندبرگ کارشناس ادبیات کودکان و سردبیر نشریهی «ما والدین»، بنیانگذار نخستین کلوپ کتاب کودک در سوئد و بنیانگذار نشریهی کودکان Opsis Kalopsis است او تا کنون داوری جایزههای زیادی را در حوزهی ادبیات کودکان، از جمله داوری در گزینش بهترین کتاب کودکان با بیش از ۱۰۰ هزار عضو بر عهده داشته است. لیندبرگ عضو هیئت مدیرهی موزه سدههای میانه در استکهلم و مشاور ارشد موزه استرید لیندگرن در استکهلم است. او در سال ۲۰۱۶ مدال طلای ترویج کتابخوانی برای کودکان از پادشاه سوئد دریافت کرده است.
ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی-سوئدی است. در کشور سوئد از او خواسته شد تا آثار آسترید لیندگرن نویسندهی نامدار سوئدی را تصویرسازی کند که مخاطبان بسیاری در خارج از هلند و فنلاند برایش به ارمغان آورد. ماریت تورنکویست در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ نامزد جایزهی هانس کریستناندرسن از کشور هلند بوده است او از هنرمندان جهانی پشتیبان برنامهی «با من بخوان» است. کتابهای «پرنده قرمز» نوشتهی آسترید لیندگرن و «فراتر از یک رویا» نوشتهی جف آرتس با تصویرگری ماریت تورنکویست در سال ۲۰۱۴ از سوی انتشارات موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شد و در سری کتابهای برنامهی «با من بخوان» قرار گرفت. حق انتشار این کتابها در ایران را به موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان هدیه کردهاند تا برای برنامهی «با من بخوان» در مناطق محروم هزینه شود.
زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» سخنان خود را در آغاز این نشست با یادی از توران میرهادی، پیشکسوت ادبیات کودکان آغاز کرد و گفت:
«پیش از آغاز سخنانم، از دست دادن خانم میرهادی را به همه ی دوستان و حاضران تسلیت می گویم. این غم بزرگی است برای تمامی افرادی که در زمینهی ادبیات کودکان کار می کنند. ما یکی از بزرگ ترین افرادی را که در این حوزه کار کرده بود را ازدست دادیم ولی همانطور که خود خانم میرهادی می گفتند باید بتوانیم غم ها را تبدیل به کارهای بزرگ کنیم. امیدوارم تکتک ما بتوانیم راه ایشان را با همان کیفیتی که خودشان پیش میبردند، ادامه دهیم.»
قایینی صحبتهای خود را با میهمانان با این پرسش آغاز کرد که چرا ترویج و ارتقا سطح خواندن در جهان آنقدر حائز اهمیت است؟
ماریانه لیندبرگ که در این میزگرد به بیان دانستهها و تجربههای خود در زمینهی ترویج کتابخوانی پرداخت، در پاسخ به سوال قایینی گفت:
«بهترین راه یاد دادن به کودکان، کتاب خواندن است. اگر پدر و مادرها از آغاز کودکی برای فرزندانشان کتاب بخوانند و آنان را به خواندن کتاب عادت دهند، درک هنری و همچنین درک آنها از دموکراسی افزایش مییابد. هر چه زودتر این کار را آغاز کنند، بهتر است.»
ماریت تورنکویست نیز در پاسخ به این سوال گفت:
«معمولا کتاب خواندن برای نتایج مدرسهی کودکان، توسعهی مهارتهای زبانی، هوش و کنجکاوی آنها بسیار مهم است ولی برای من اهمیتی فراتر از اینها دارد. کتاب برای من دری رو به بیرون و دری رو به درونم باز میکند. دنیاها و احساسات جدیدی را درک میکنم و میشناسم. همچنین دری به درونم باز میکند و من خودم را بهتر میشناسم.»
تعطیلاتی که به کتابخوانی اختصاص یافته است
ماریانه لیندبرگ در این نشست، اقدامات گروه «جنبش خواندن» (Reading movement) را که کار ترویج کتابخوانی انجام میدهد و خود از اعضای این گروه است اینگونه شرح داد:
سازمانی غیر انتفاعی است که پروژههای گوناگون انجام میدهد. ما در سوئد هفتهای در سال داریم که تعطیل است. تاریخچهی این تعطیلات به زمان جنگ برمیگردد چراکه به خاطر کمبود غذا، هفتهای در سال تعطیل میشد تا کودکان در کشاورزی به خانوادهی خود کمک کنند. ولی پروژهی ما در حال حاضر این است که این این تعطیلات را که همچنان وجود دارد، به هفتهای برای خواندن تبدیل کردهایم. در موزهها، کتابخانهها و مکانهای دیگر کتاب خوانده میشود و همهی افراد خانواده به این برنامههای کتابخوانی شرکت میکنند.
اجرای برنامهای برای کودکان یک تا سهساله برای نخستین بار در سوئد
لیندبرگ همچنین دربارهی سایر پروژههایی که در زمینهی ترویج کتابخوانی در سوئد به اجرا درآمده است، گفت:
«پروژهای برای کودکان یک تا سه سال در کشور سوئد به نام «بوک کلاپ(کتابخوانی گروهی)» داریم که حدود ۵۰ سال است در این کشور اجرا میشود. ۲۹ کنفرانس در سراسر کشور درباره قصهگویی، بازی و خواندن براساس سه کتاب خاص ارائه شده است. یکی از مهمترین جنبههای این برنامه، همکاری میان آموزگاران، مربیان، کتابداران و پدران و مادران بوده که در پیشبرد آن بسیار موثر بوده است. این نخستین بار بود که در کشور سوئد برنامهای برای این گروه سنی اجرا میشده است.
در این پروژه سه کتاب که یکی از آنها شعر و دو کتاب دیگر داستان بود، از بودجهی پشتیبانی سازمانها و نهادها تهیه و به کودکان معرفی شد. آنها میتوانستند این کتابها را بخوانند و یکی از آنها را با خود به خانه ببرند. هر کدام از کودکان در این طرح بارها این کتابها را در خانه و مدرسه میخواندند و برنامهها و فعالیتهای متنوعی مرتبط با موضوع کتاب انجام میدادند. این برنامه برای دو سال پیدرپی است که اجرا میشود و در حال حاضر در مرحله پیگیری آن هستیم. اجرای این پروژه برای ما از اهمیت زیادی برخوردار بود چراکه ایده نیز از خودم بوده است. بسیاری از کودکان در سوئد از یک و نیم سالگی به مهدکودک میروند، بنابراین افرادی که در این پروژه با ما همکاری میکردند و با کودکان در ارتباط مستقیم بودند و با آنها کار میکردند، آموزشهای مختلفی فرا میگرفتند.»
«مکدونالد» کتابهای با کیفیت را جایگزین اسباببازی کرد
ماریانه لیندبرگ در ادامه افزود:
«پروژهی دیگری هم در زمینهی ترویج کتابخوانی با کمک رستورانهای زنجیرهای «مکدونالد» انجام دادیم که در ابتدا با مخالفت نویسندگان بسیاری روبهرو بود ولی سرانجام موفقیت چشمگیر آن، توجه بسیاری را جلب کرد. به طور معمول خانوادههای بسیاری به رستورانهای«مکدونالد» میروند. در این رستورانها همراه با غذا تعدادی اسباببازی به کودکان آنها داده میشود که با خود به خانه میبرند و با آنها بازی میکنند. در این طرح تصمیم گرفتیم به جای این اسباببازیهای پلاستیکی، کتابهای باکیفیت را به همراه غذای کودکان که «هپی میل» نام دارد، به آنها بدهیم. بر اساس این طرح، «مکدونالد» از میان کتابهای باکیفیت، تعدادی اثر را انتخاب و خریداری میکرد و به کودکان هدیه میداد. اصراری هم بر کتابهای جدید نبود چراکه در این طرح، مکدونالد کتابهای کلاسیک را هم ترویج میداد.
در قالب این طرح، بسیاری از کتابهای قدیمی که دیگر چاپ نمیشدند، از سوی «مکدونالد» با پرداخت حق کپیرایت بازنشر شدند و تاثیر خوبی در صنعت نشر کشور هم داشت. همچنین اغلب خانوادههایی که به «مکدونالد» میروند خانوادههای ثروتمندی نیستند و کمتر میتوان در خانههایشان کتابهای باکیفتی یافت، این طرح، آثار باکیفیت را به خانههای این افراد برد و در ترویج کتابخوانی تاثیر خوبی داشت.
این طرح حدود پنج سال است که در کشورهای شمالی یعنی سوئد، نروژ و فنلاند اجرا میشود. در طول این پنج سال توانستهایم پنج میلیون و چهارده هزار نسخه کتاب به فروش برسانیم.»
هفته کتاب هلند
ماریت تورنکویست، تصویرگر کتاب «پرنده قرمز» دربارهی هفتهی کتاب در هلند و فعالیتهای ترویج کتابخوانی در این کشور صحبت کرد و فعالیتهای این هفته را شرح داد:
از سال ۱۹۵۵ در هلند هفتهای به نام هفتهی کتاب کودک نامگذاری شده است. ایدهی اصلیاش هم این است که در همه جای کشور همه چیز در راستای خواندن کتاب باشد. هر کودکی در هلند میداند که هفتهای در اکتبر برای کتاب کودک اختصاص یافته است. در این هفته برنامههای متنوعی در مکانهای مختلف ارائه میشود و کتابهای مختلفی در اختیار بچهها قرار داده میشود. هر کودک میتواند با خرید یک کتاب، یک کتاب باکیفیت از یک نویسنده معروف، هدیه بگیرد.
دو سال پیش کتاب تصویری منتخب هفتهی کتاب هلند، تصویرگری ماریت بوده است. زمانی که یک کتاب در این هفته منتخب باشد، کودکان میتوانند ارزانتر آن کتاب را تهیه کنند. در این هفته ۵۲ هزار نسخه از این کتاب ماریت به فروش رفته است.
همچنین در این هفته همزمان با سایر برنامهها، نویسندگان و تصویرگران به نقاط مختلف سفر میکنند و برنامههایی را برای ترویج خواندن در مدارس و کتابخانهها اجرا میکنند. افزون بر این، جوایز مختلفی به نویسندگان و تصویرگران کتابهای خوب و برگزیده اهدا میشود.
موزه آسترید لیندگرن
ماریت تورنکویست در ادامه دربارهی چگونگی همکاریاش برای طراحی دکور موزهی آسترید لیندگرن گفت:
«سراغ من آمدند و از من خواستند طراحی این موزه را انجام دهم. من عاشقانه کارهای آسترید لیندگرن را دوست داشتم و با کتابهایش بزرگ شده بودم. به من گفتند دکور داخلی را به شکل یک سفر برای کودکان طراحی کن که به هفت کتابی از آسترید که خود نیز آنها را دوست داشتم، ختم شود.
من قطاری را طراحی کردم که بچهها سوار بر آن میشوند و قطار اطراف موزه میگردد. من یک صحنه از هر کتاب آسترید را طراحی کردم و اینگونه کودکان سوار بر قطار با آثار آسترید آشنا میشوند و دوست دارند آنها را بخرند و بخوانند. در این موزه همه چیز جالب و خاص است. بچهها احساس میکنند در دنیای دیگری زندگی میکنند. در این مجموعه بازیهای تعاملی انجام میشود. بزرگترین کتابفروشی سوئد در این مجموعه قرار دارد. این مجموعه در سال ۴۰۰ هزار بازدید دارد.»
لزوم توجه به «بلندخوانی» در ترویج کتاب
زهره قائینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» نیز در این نشست به ارائهی توضیحاتی دربارهی برنامهی «با من بخوان» پرداخت و گفت:
«تجربهی «با من بخوان» پنج سال پیش با تعدادی از کودکان در کنار کورههای آجرپزی محمودآباد، شروع شد و به تدریج در سراسر جهان گسترش یافت و در حال حاضر ۳۰ هزار کودک در سراسر کشور را زیر پوشش خود دارد.»
او در ادامه به روز جهانی «بلندخوانی» اشاره کرد و گفت: «در تقویم جهانی روزی به عنوان «بلندخوانی» داریم که در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته اما در کشورهای دیگر اهمیت زیادی دارد. من بسیار خرسندم که یکی از محورهای اصلی در برنامه «با من بخوان» بلندخوانی است. ما در ابتدا با «بلندخوانی» لذت خواندن را به بچهها میچشانیم، سپس کتاب در اختیار آنها قرار میدهیم و به این ترتیب کتاب خواندن را در بین کودکان و نوجوانان رواج میدهیم.»
«با من بخوان» برنامهای برای ترویج کتابخوانی با کودکان خانوادههای کمدرآمد، کودکان محروم و کودکان در بحران است. این برنامه بر پایهی رساندن کتابهای مناسب و باکیفیت به دست این گروه از کودکان و نوجوانان است که در وضعیت معمول زندگی به کتابهای باکیفیت دسترسی ندارند یا در وضعیتهای ویژه مانند رخدادهای فاجعهبار طبیعی و اجتماعی، نیاز به کتابدرمانی و دسترسی به کتابهای مناسب دارند.
با برنامهی «با من بخوان» بیشتر آشنا شوید:
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانموسسه خانه کتابپرنده قرمزفراتر از یک رویازهره قایینیماریت تورن کویستمک دونالدکتاب کودکادبیات کودک و نوجوانخبرهای همایش با من بخوانچهار کتاب پیشنهادی از مجموعهی «من و داداشم»
گودون یک حیوان خانگی دارد، موش به نام آلبرت. گاستون، برادر کوچک گودون هم آلبرت را دوست دارد، اما با بازیهایش او را اذیت میکند. گودون تصمیم میگیرد حیوان خانگی دیگری برای گاستون پیدا کند تا آلبرت را نجات بدهد. اما …
لینک خرید: داداش کوچولوی خرابکار
مادر گودون خیلی کار دارد و خسته است. زمانی که مادر از خانه خارج میشود تا به دنبال پدر گودون برود، گودون تصمیم میگیرد برایشان شام بپزد تا آنها را غافلگیر کند. اما او باید مراقب خرابکاریهای برادر کوچکش، گاستون، هم باشد …
لینک خرید: بیا آشپزی کنیم
گودون یک برادر کوچک به اسم گاستون دارد. از وقتی برادر کوچکشبه دنیا آمده، مامانش بی هوش و حواس شده. از صبح تا شب به گهوارهی گاستون چسبیده و مرتب میگوید: «ناز، ناز، خشگل من، ناچ، ناچ، پیشت…» گودون میترسد با این کارها، گاستون را خل و چل کند. برای همین تصمیم می گیرد خودش برای گاستون کاری کند.
لینک خرید: من معلم تو شاگرد
روز تولد گودون است. لباس دراکولا میپوشد، اتاقش را تزیین میکند و منتظر رسیدن مهمانها و کادوهای تولد میشود. او دلش نمیخواهد برادرش گاستون در جشن تولدش باشد، چون ممکن است همه چیز را به هم بریزد. او تلاش میکند. گاستون را دور از اتاق و محل جشن تولدش نگه دارد، اما …
لینک خرید: بیا جشن تولد بگیریم
نوشته چهار کتاب پیشنهادی از مجموعهی «من و داداشم» اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
برنامههای سرای اهل قلم و سرای کتاب در هفته کتاب اعلام شد
سرای اهل قلم و سرای کتاب مؤسسه خانه کتاب در بیست و چهارمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، میزبان هشت نشست نقد و بررسی و رونمایی کتاب خواهند بود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بیست و چهارمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، سرای اهل قلم و سرای کتاب مؤسسه خانه کتاب با حضور کارشناسان حوزه کتاب، میزبان هشت نشست تخصصی در حوزههای مختلف خواهند بود که موضوع، سخنرانان و ساعت برپایی این نشستها به شرح زیر ارائه میشود.
روز
تاریخ
ساعت
موضوع نشست
سخنرانان
شنبه
۲۲آبان ماه
۱۶تا ۱۸
(سرای کتاب)
پنجمین دوره عصر کتاب (گرامیداشت استاد عبدالله کوثری)
مجید غلامیجلیسه، مرتضی هاشمیپور، دکتر حسین معصومیهمدانی، دکتر حسین عبده، علیاصغر محمدخانی، عبدالله کوثری
یکشنبه (قطعی نیست)
۲۳آبانماه
۱۶تا ۱۸
رونمایی از کتاب «اخبار و اعلان کتاب و کتابخانه به روایت مطبوعات»
سیدفرید قاسمی، مسعود کوهستانینژاد
دوشنبه
۲۴آبانماه
۱۶تا ۱۸
چالشهای نشر الکترونیک در ایران و تأثیر آن بر حوزه کتاب
دکتر داریوش مطلبی، دکتر سعید اسعدی، دکتر یعقوب نوروزی
سهشنبه
۲۵آبانماه
۱۴تا ۱۶
رونمایی از کتاب «حقوق کودک» (دانشگاه امام صادق)
دکتر عاطفه عباسی، دکتر هما داوودی
سهشنبه
۲۵آبانماه
۱۶تا ۱۸
وضعیت کتابداری ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی؛ شکافها و چالشها
دکتر ابراهیم افشارزنجانی، دکتر داریوش علیمحمدی، دکتر امیررضا اصنافی، ملیحه درخوش
چهارشنبه
۲۶آبانماه
۱۴تا ۱۶
نقد و بررسی کتاب «قراردادهای نشر»
سیدعلی آلداود، سیدعباس حسینینیک، احد رضایی، حمید هاشمبیگی
چهارشنبه
۲۶آبانماه
۱۶تا ۱۸
مارک ایران (از آموزش تا واقعیت)
دکتر مرتضی کوکبی، فاطمه پازوکی
علاقهمندان برای شرکت در این نشستها میتوانند به سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب اسلامی، خیابان برادران مظفرجنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره ۲ مراجعه کنند. همچنین سرای کتاب در طبقه منفی دو مؤسسه خانه کتاب واقع شده است. گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: هفته کتاب و کتابخوانیسرای اهل قلممؤسسه خانه کتابمنبع: خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)کودکان را از موجودات خیالی نترسانید
یک روانشناس در خراسانجنوبی، گفت: ترساندن کودک راه حل صحیحی نیست و عوارض طولانی مدت و مخربی برای او در بر خواهد داشت.
ترس یکی از هیجانات سادهای است که انسانها آن را تجربه میکنند. بسیاری از موقعیتهای ترس، توسط خانواده به فرزند آموخته میشود خانواده به کودک میآموزد که این کار یا عمل ترسناک است.
بسیاری از ترسها مثل ترس از تاریکی، ترس از موجود خیالی را پدر و مادر به کودک میآموزند اگرچه شاید ابتدا این ترساندن نتیجه بخش باشد اما در دراز مدت برای خود والدین هم مسألهساز خواهد شد.
گاهی اوقات خانواده از توضیح دادن در مقابل پرسشهای کودک عاجز شده و به جای توجیه کردن و پاسخ درست به کودک او را میترسانند.
برخی ترسها که افراد بزرگسال به آن مبتلا هستند مربوط به زمان بچگی آنها بوده که باید درمان شود تا برای فرد مشکلساز نشود.
خانوادهها باید به جای ایجاد اختلال در ذهن کودک و ترساندن او سعی در پرورش فرزندانی شجاع با قدرت تجزیه و تحلیل بالا داشته باشند.
حسینی با بیان اینکه وقتی ترس و اضطراب در کودک زیادتر شود مشکلات او نیز بیشتر میشود، تصریح کرد: این نوع دلهره و اضطراب در کودکان موجب میشود که آنها در حوزههای دیگر بدرفتاری بیشتری از خود نشان دهند.
وی با بیان اینکه ترساندن کودکان باعث ایجاد اضطراب شده و بیشتر به والدین خود وابسته میشود، خاطرنشان کرد: ترساندن کودکی که زمینههای ترس در آنها وجود دارد اگر با تقویت محیط نیز روبه رو شود دچار آسیبپذیری بیشتری نسبت به کودکان دیگر خواهد بود.
منبع: خبرگزاری ایسنا
نوشته کودکان را از موجودات خیالی نترسانید اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
ویژگیهای کوله پشتی استاندارد
استفاده از کوله پشتی نامناسب سلامت دانش آموزان را تهدید میکند.
با نزدیک شدن به فصل مدرسهها کم کم بازار خرید کوله پشتی داغ میشود. بسیاری از والدین توجه چندانی نسبت به استاندارد بودن کوله پشتی که برای فرزندشان میخرند، ندارند و بیشتر ظاهر آن برایشان مهم است.
از آنجایی که دانش آموزان در سن رشد قرار دارند، استفاده از کوله پشتی غیراستاندارد آسیب جدی به سلامت آنها وارد میکند.
درد در نواحی کمر، شانه و گردن، احساس خستگی و کوفتگی، درد عضلانی و احساس خواب رفتگی و گز گز در دستها از علائمی است که به دنبال استفاده از کولهپشتیها و کیفهای غیر استاندارد برای دانشآموزان رخ میدهد.
استفاده از کوله پشتی نامناسب احتمال خمیدگیهای ستون مهرههای کمر دانش آموزان را افزایش میدهد. بنابراین والدین باید در مورد انتخاب کیف و کولهپشتی فرزندانشان دقت کافی داشته باشند.
از آنجایی که کودکان از نظر فیزیکی آسیب پذیر هستند، وزن کیف آنها نباید بیشتر از ۱۰ تا ۲۰ درصد وزن کلی بدنشان باشد. کیفی که برای دانش آموزان خریداری میشود باید با ارگونومی بدنشان متناسب باشد.
بهتر است اندازه کولهپشتی از خط شانهها بالاتر نرود و حد تحتانی آن نیز کمتر از قوس کمر نباشد. باید توجه داشت حتی استانداردترین کوله پشتیها هم نباید بیش از ۳۰ دقیقه مورد استفاده قرار گیرند؛ چراکه بیش از این زمان باعث آسیب به کمر دانش آموز میشوند.
منبع: خبرگزاری ایسنا
نوشته ویژگیهای کوله پشتی استاندارد اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
مجموعهی پیشنهادی با عنوان «قصههای آنا کوچولو»
مجموعه آنا کوچولو، چهار کتاب تصویری است با نامهای «آنا کوچولو و کلاه جادو»، «آنا کوچولو کمک!»، «آنا کوچولو از آن بالای بالا چه دید؟» و «وقتی آنا کوچولو سرما خورده بود».
مجموعه آنا کوچولو در مورد دختر خیلیخیلی کوچکی به نام آنا است که عمویی خیلیخیلی بلند و بزرگ دارد. عمو برای آنا دوست خوبی است، بهطوریکه وقتی مامان و بابای آنا خانه نیستند و یا وقتی آنا سرما میخورد، عمو با او بازی میکند. عمو گاهی آنا را روی شانههایش مینشاند تا از آن بالا همهچیز را ببیند و گاه هم برایش چشمبندی میکند. کارهای عموی آنا طوری است که همه بچهها از آنها لذت میبرند.
مجموعه کتابهای اینگر ساندبری در سال ۱۹۶۶ وارد فهرست افتخار موسسه بینالمللی کتاب برای نسل جوان و جایزه هانس کریستن اندرسون و در سال ۱۹۷۴ نیز وارد فهرست افتخار جایزه آسترید لیندگرن شده است. کتابهای او به ۳۲ زبان دنیا ترجمه شدهاند.
این مجموعه از آن دسته کتابهایی است که در خواندن آنها کودک هم باید فعال باشد و با والدین همکاری کند. در این صورت کتاب خواندن مثل بازی میشود و به رشد زبانی و دقت کودک هم کمک میکند. به همین جهت پیشنهاد میشود که والدین قبلا کتابها را مطالعه کنند و بعد برای فرزند خود بخوانند.
مناسب برای گروه سنی ۳ تا ۶ سال
لینک خرید: مجموعهی پیشنهادی با عنوان «قصههای آنا کوچولو»
نوشته مجموعهی پیشنهادی با عنوان «قصههای آنا کوچولو» اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
همایش دو روزهی «با من بخوان» برگزار میشود
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، نخستین همایش دو روزهی «با من بخوان» را در محل سالن همایش سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران برگزار میکند.
در این همایش که روز ۲۰ و ۲۱ آبانماه با پشتیبانی و همکاری کتابخانه ملی و شرکت عمران آذرستان برگزار میشود، موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، پنج سال فعالیت و تجربهی خود را در زمینهی ترویج کتابخوانی در قالب برنامهی «با من بخوان»، در اختیار علاقهمندان خواهد گذاشت.
نوشآفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک و استاد کتابداری و اطلاع رسانی، زهره قایینی، سرپرست برنامهی «با من بخوان» و عضو هیئت مدیرهی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان، محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر و ماریت تورنکویست، تصویرگر هلندی – سوئدی از سخنرانان اصلی این گردهمآیی خواهند بود.
همچنین جایزهی «جبار باغچهبان، همزاد سیمرغ» که از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با پشتیبانی شرکت عمران آذرستان به تازگی پایهگذاری شده است، برای نخستین بار در این همایش به ده آموزگار-مروج خلاق از مناطق دوردست ایران در چارچوب برنامهی «با من بخوان» گامهای بلند و موثری در راستای ترویج کتابخوانی در میان کودکان برداشتهاند, اهدا میشود.
در حاشیهی این همایش نیز نمایشگاهی از عکسها، فعالیتها و دستاوردهای برنامه «با من بخوان» برپا میشود تا علاقهمندان را هرچه بیشتر با اهداف برنامه و اهمیت و تاثیر ادبیات و کتاب کودک در رشد عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان آشنا کند.
این همایش دو روزه در تاریخ پنجشنبه ۲۰ آبانماه از ساعت ۹ تا ۱۷ و جمعه ۲۱ آبانماه از ساعت ۱۴ تا ۱۷ در سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران واقع در بلوار میرداماد، نرسیده به میدان مادر، خیابان بهزاد حصاری (رازان جنوبی)، گنجینه اسناد ملی، تالار گنجینهی سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران برگزار میشود.
برای اطلاع دقیق از برنامههای این همایش دو روزه به آدرس زیر مراجعه کنید:
برنامههای همایش «با من بخوان»
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: با من بخوانترویج کتابخوانیموسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانشورای کتاب کودکمرکز اسناد کتابخانه ملی ایراننوش آفرین انصاریماریت تورن کویستپرنده قرمزفراتر از یک رویامحمدهادی محمدیزهره قایینیدفتر بین المللی کتاب برای نسل جوانخبرهای همایش با من بخوانبدرود با توران میرهادی با یک شاخه گُل
مراسم بدرود با بانوی فرهیخته و فرهنگساز «توران میرهادی» صبح روز جمعه ۲۱آبان از ساعت ۸.۳۰ تا ۹.۳۰ در محل «خانه هنرمندان» برگزار میشود.
پس از این مراسم همراه با پیکر ایشان به «امامزاده عبدالله» رهسپار میشویم تا در آخرین بدرودها او را به زمین بسپاریم. جایی که بر آن بالید و اندیشههایش فرهنگ کودکی را بر این سرزمین گستراند.
از طرف شورای کتاب کودک
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: بیماری توران میرهادیتوران میرهادیسکته مغزی توران میرهادیدرگذشت توران میرهادیگفت و گو
کارگاه آموزشی «قصهگویی تحلیلی» برگزار میشود
دفتر پژوهش و آموزش کودکان و نوجوانان با همکاری کمیته بین المللی موزه ها (ایکوم) کارگاه آموزش «قصهگویی تحلیلی» برگزار میکند.
پژوهشگران با بررسی قصهها به این نتیجه رسیدهاند که اغلب قصهها و افسانههای قدیمی از یک الکوی ثابت و تکرارشونده پیروی میکنند. یکی از برجستهترین پژوهشگران حوزهی قصه و اسطوره، ژوزف کمپل است که تمام عمر خود را صرف مقایسههای تحلیلی بر قصههای بسیاری از کشورهای دنیا کرده است. حاصل این تحقیق و پژوهش، الگویی به نام سفر قهرمانی است که میتوان آن را به تمام قصهها تعمیم داد. در این کارگاه سعی شده است تا هنرجویان در جلسهی نخست با الگوی سفر قهرمانی آشنا شده و در جلسههای بعدی به تحلیل افسانههای گوناگون بپردازند. این کارگاه میآموزد که چگونه لایههای پیچیده یک قصه واکاوی شده و حتی برای موارد درمانی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. کارگاهها همراه با راوی و قصهگو اداره شده و در هر جلسه، نمونهای از قصهگویی از سوی کارشناس متخصص قصهگویی ارائه میگردد. مدرس این دوره، لیلا کفاشزاده، مسئول دفتر کودک ونوجوان پژوهشگاه و راوی، پریسا بهآبادی از کارشناسان خبرهی قصهگویی هستند.
مدت زمان کارگاه، ۱۶ ساعت (در ۸ جلسه) و تاریخ دوره از ۲۵ آبانماه تا ۲۱ دیماه ۱۳۹۵، از ساعت ۱۳ تا ۱۵ خواهد بود.
هزینهی کارگاه برای هر نفر ۴۰۰۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است که به شماره حساب زیر قابل پرداخت خواهد بود:
۲۱۷۲۶۲۹۰۰۲۰۰۴ بانک ملی شعبه حج و زیارت به نام پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
در پایان دوره نیز به ازای ۱۶ ساعت آموزش، گواهی حضور به شرکت کنندگان اعطا می گردد.
شماره تماس: ۶۰-۶۶۷۳۶۴۵۲ داخلی ۷۲۵و ۷۱۸
محل برگزاری: خیابان امام خمینی، خیابان سی تیر، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، طبقه اول، سالن جلسات
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: قصه گویی تحلیلیروایتگریایکومکمیته ملی موزه هادفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگریمنبع:
کارگاه آموزشی «از روایت تا موزه» برگزار میشود
دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی با همکاری کمیتهی ملی موزهها (ایکوم) کارگاهی آموزشی با عنوان «از روایت تا موزه» برگزار میکند.
موزهها بهترین مکان برای یادگیری و آموزش برای مخاطبِ کودک ونوجوان به شمار میآیند. به منظور انتقال درست و مانای مفاهیم آموزشی که در موزهها و یا محوطههای تاریخی برای این نوع از مخاطب ارائه میگردد، باید از شیوههای خاص و زبان ویژهای استفاده کرد. یکی از بهترین زبانها برای ارائهی مفاهیم در موزهها، روایتگری و قصهگویی است. به همین منظور دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی، این کارگاه آموزشی را از تاریخ ۱ تا ۲۹ آذرماه ۱۳۹۵ در محل پژوهشگاه میراث فرهنگی با همکاری کمیتهی ملی موزهها (ایکوم) برگزار خواهد کرد. روز برگزاری این دوره، دوشنبههای هر هفته (به استثنای ایام تعطیل) از ساعت ۱۳ تا ۱۵:۳۰ در سالن جلسات پژوهشگاه میراث فرهنگی خواهد بود.
این کارگاه شامل مخاطبشناسی، انواع قصه و روایت، روانشناسی قصه و انتخاب قصه برای اشیا موزهای خواهد بود. در پایان دوره نیز به ازای ۱۰ ساعت آموزش، گواهی حضور به شرکتکنندگان اعطا میگردد.
مدرس این دوره، دکتر فرشته مجیب، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی خواهد بود که با نزدیک به چهار دهه تجربه در حوزهی قصهگویی، یکی از سرشناسترین مدرسان این رشته است. او در این دوره، موضوعِ روایتگری و قصه را به موزهها پیوند خواهند زد. این دوره فرصت بسیار مناسبی خواهد بود برای موزهداران، راهنمایان موزه و کلیهی علاقهمندان تا بیاموزند که چگونه به اشیا جان ببخشند و از زبان آنها سخن بگویند.
هزینهی دوره برای هر نفر ۱۲۰۰۰۰۰ ریال است که به شمارهی حساب زیر قابل پرداخت خواهد بود:
۲۱۷۲۶۲۹۰۰۲۰۰۴ بانک ملی شعبه حج و زیارت به نام پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
شماره تماس: ۶۰-۶۶۷۳۶۴۵۲ داخلی ۷۲۵ و ۷۱۸
نشانی: خیابان امام خمینی، خیابان سی تیر، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، طبقه اول، سالن جلسات
تاریخ شروع دوره نخست آذر – ساعت ۱۳ تا ۱۵:۳۰
مهلت ثبتنام تا تاریخ ۲۶ آبانماه ۱۳۹۵
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: از روایت تا موزهروایت گریقصه گوییپژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگریکمیته ملی موزه هاایکوم
دستنوشته بانو توران میرهادی در کتاب گفتوگو با زمان
نسل ما آرامآرام خداحافظی میکند و به دیار باقی میرود.
مرتضی زربخت، حسن مرندی، صابری فومنی، شاملو، اخوان ثالث، بیرشک و ...
و حال خانم مافی، معصومه سهراب
ما که بودیم و چه کردیم؟
ما فرزندان انقلابیون مشروطیت و آغازگران سازندگی ایران بودیم.
این نسل ماست.
نامش را گذاشتهام نسل خدمت بیشائبه، بدون انتظار. نسلی که عاشقانه ایران و ایرانی را دوست دارد و پایداری و کار فرهنگی را از مردمش آموخته است.
این نسل را دوست داریم؟
چگونه دوست داشتن؟
اگر واقعاً دوست داریم یکبار دیگر مرحلهای از تاریخ کشورمان را مرور کنیم، ببینیم، بسنجیم و تغییر جهتها را درک کنیم و در جهت آرمانهای نسلی که دوست داریم قدم برداریم.
موفقیت فردی را به موفقیت جمعی تبدیل کنیم.
فرهنگ خودی را درست بشناسیم و ارزش جهانی آن را درست درک کنیم.
بهجای من، ما را بگذاریم.
آنچه را که در کار و تلاش عزیزان ما ساختهاند حفظ کنیم و پیش ببریم.
نگرش عمیق جمعی را جایگزین نگرش سطحی و مادی کنیم.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: بیماری توران میرهادیتوران میرهادیسکته مغزی توران میرهادیدرگذشت توران میرهادیگفت و گومنبع: کتاب گفتوگو با زمانبانوی بزرگ فرهنگ و ادبیات کودکان توران میرهادی زمین را نهاد و در زمان جاری شد
قلب مهربان بزرگ بانوی فرهنگ و ادبیات کودکان توران میرهادی امروز برای همیشه ایستاد و همه شاگردان، دوستداران و فرزندان خود را داغدار کرد.
با تسلیت به همه مردم ایران و دوستداران فرهنگ و ادبیات کودکان، پیکر بانو توران میرهادی ساعت ۸ صبح روز جمعه ۲۱ آبان از محل خانه هنرمندان مشایعت و برای خاکسپاری به امامزده عبدالله برده می شوند.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: بیماری توران میرهادیتوران میرهادیسکته مغزی توران میرهادیدرگذشت توران میرهادی
فهرست کتابهای ماه کتابک- آبان ۹۵ بخش نخست
کتابک معرفی کتابهای فهرست نخست آبانماه ۱۳۹۵ خود را به مخاطبان علاقهمند ارائه میدهد.
این فهرست، دربرگیرندهی کتابهای بررسیشده از سوی گروه کتابشناسی کتابک است که با زبانی ساده، روشن و قابل فهم، برای پدر و مادرها، مربیان، آموزگاران و کتابداران کودک معرفی میشوند. در معرفی هر کتاب، افزون بر موضوع، درونمایه و خلاصه، ارزش ادبی و هنری اثر نیز بیان میشود.
پدر و مادرها، مربیان کودک، آموزگاران، کتابداران و مروجان کتابخوانی میتوانند با مطالعهی این فهرستها، کتابهای مناسب گروههای سنی کودک و نوجوان را شناسایی کنند.
کتابهایی که در نیمی نخست آبانماه ۱۳۹۵ برای کودکان و نوجوانان معرفی شدهاند:
- جنگی که نجاتم داد (معرفی در کتابک)
- کشور دروغگوها (معرفی در کتابک - خرید از سایت هدهد)
- دانشمندان و آزمایشهای حیرتانگیز (معرفی در کتابک)
- بازگشت هرداد (معرفی در کتابک)
- میمیرم برای دیدنت (معرفی در کتابک)
- گزیدگی (معرفی در کتابک)
- پسرم مییو (معرفی در کتابک)
- مجموعهی چغد در خانه (معرفی در کتابک )
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: کتاب مناسبکتاب کودککتاب مناسب نوجوانادبیات کودک و نوجوانجنگی که نجاتم دادکشور دروغگوهاگزیدگیمیمیرم برای دیدنتبازگشت هرداددانشمندان و آزمایش های حیرت انگیزپسرم می یوجغد در خانهکتابداران کودک
متل ای داد و بیداد
ای داد و بیداد!
تخمه بو می داد.
به همه می داد،
به من نمی داد،
وقتی که می داد،
مغزشُ می خورد،
پوستاشو می داد!
منم تخمه مو،
وقتی بو بدم،
به او نمیدم،
اگرم بدم،
پوستاشو میدم!
پوستاشو میدم!
نوشته متل ای داد و بیداد اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.