خبر جمع کن
یحیی مافی؛ زیستن برای روشنگری
در تفاوت معنا و تعریف روشنگر و روشنفکر آمده است: روشنگر، بیشتر به کنشگری اجتماعی و فرهنگی گرایش دارد، اما روشنفکر، بیشتر گرایش به نظریهپردازی و تولید فکر دارد. روشنفکر، اندیشه تولید میکند و روشنگر، اندیشه را به کنش تبدیل میکند. روشنفکران بیشتر خلوتنشین هستند و اگر هم نباشند با گروههای خاص که نزدیک به خودشان است، رفتوآمد دارند. اما روشنگران بیشتر با توده مردم از هر قشر و گروهی سروکله میزنند و میکوشند اندیشههای روشنفکرانه را به سطح جامعه ببرند. آثاری که از روشنفکران میماند، بیشتر در ریخت کتاب یا آثار هنری است. آثاری که از روشنگران میماند، سازههای فرهنگی و تمدنی است. هر جامعهای برای تحول و پیشرفت به روشنفکر و روشنگر نیاز دارد. کار روشنگران را روشنفکران نمیتوانند انجام دهند و کار روشنفکران را روشنگران.
کنشهای روشنگران حوزههای گوناگون جامعه را پوشش میدهد. همانگونه که ما ایرانیان از زمان مشروطه به بعد، دو گروه کنشگر داشتهایم؛ کسانی که در کار فرهنگ درگیر شدند و سازههای فرهنگی جامعه ایران را پیش بردند و گروه دیگر که محدوده کنشگریشان در سیاست ماند. گذشت بیش از صد سال از آن ماجرا به ما نشان میدهد روشنگران فرهنگی از روشنگران سیاسی کامیابتر بودند چون دستکم چرخهای جامعه خود را اندکاندک و با رنج فراوان پیش بردند. در ایران، روشنگر فراوان داریم، اما روشنگرانی که بتوان از قامت بلند آنها سخن گفت، چندان فراوان نیستند. میرزا حسن رشدیه و جبار باغچهبان دو نفر از اینها هستند. پس از آنها گروهی از روشنگران در آموزشوپرورش ایران پدیدار شدند که به چرخ آموزشوپرورش ایران اختر زدند و سبب درخشش آن شدند.
سخن از یک زوج است؛ یحیی مافی و معصومه سهراب. در کار فرهنگی و آموزشوپرورش، آنها چنان پیشرو و پیشگام بودند که به گفته یکی از دانشآموزان سابق مدرسه مهران که اکنون دندانپزشک است: مدرسه مهران، مدرسه نبود، نوعی تفکر و سیستم بود که مدرسه جزئی از آن بود و پایه و شالوده آن عشق و میل به آموزش در بانیان آن؛ یعنی، خانم و آقای مافی بودند.
این سخن گزاف نیست و هزاران دانشآموزی که نزدیک به ۳۰ سال از این مدرسه بهره بردهاند، به درستی آن گواهی میدهند. چه چیزی در اندیشه بنیانگذاران مدرسه مهران بود که آنها را از روند عمومی نظام آموزشوپرورش ایران متمایز میکرد؟ نخست اینکه معصومه سهراب و یحیی مافی برخلاف نگاه رایج آن زمان (۱۳۳۰)، کودک را موجودی خام و نادان فرض نمیکردند که باید با چوب معلم به راه راست هدایت شود. آنها همیشه این شعر نظیرینیشابوری را در سرلوحه کار خود داشتند: درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی - جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را. بهراستی و بر پایه دادههایی که ما برای تدوین کتاب «زیستن برای روشنگری» گردآوردهایم، همه شاگردان سابق مدرسه مهران برخلاف جریان عمومی جامعه، فضای مدرسه را به فضای خانه ترجیح میدادند. چرا؟
زیرا این مدرسه، فقط جایی برای علمآموزی نبود. در این مدرسه آگاهی با لذت آمیخته شده بود. کودک شخصیت داشت و به سخن او گوش داده میشد، میان کادر آموزشی و دانشآموزان دیالوگ برقرار بود؛ آن هم در جامعهای که فقط صدای تکگویی شنیده میشد. در این مدرسه، هنر جایگاه برجستهای داشت. برنامه شاگردان مدرسه چنان پربار از همهچیزهایی که یک دانشآموز را به آگاهی و شور میرساند، انباشته شده بود که آنها برای بهرهبردن از همه این ظرفیتها مانند کتابخانه استثنایی مدرسه یا فضای کارهای هنری مانند نقاشی و موسیقی، زمان کم میآورند.
از همان هنگام که مدارسی مانند مهران راه افتادند، جریانی کمشمار در ساختار نظام دولتی براین باور بودند آموزشوپرورش یک امر مردمی است، نه یک اصل حاکمیتی، زیرا مردم بهتر میتوانند فرزندان خود را در بستری سالمتر و انسانیتر پرورش دهند. همین گروه راه را برای خلاقیتپروری در آموزشوپرورش ایران و در کنار آن در پایهگذاری کانون پرورش فکری با گسترش همین هدف باز کردند. افسوس که هدفهای این جریان ناکام و نافرجام ماند.
۹ بهمن سالروز درگذشت یحیی مافی است؛ مردی از همان تبار مردمی که روشنگر فرهنگی بودند و راه برونرفت جامعه را نه در کنشهای شتابآلوده سیاسی که به قول پائولو فریره، آموزشگر بزرگ برزیلی، در تبدیل کنش به اندیشه و اندیشه به کنش میدیدند. کنشی که از اندیشه برنیاید، خام است و اندیشهای که به کنش نرسد، بیفرجام. یحیی مافی و همسر و همراهش معصومه سهراب، برای روشنگری زیستند و در این راه فراوان کوشیدند. امید که راه آنها چراغ راه خانواده و همه همراهان باشد.
گونه خبر: خبرهایی از اینسو و آنسوکلیدواژه: یحیی مافیمحمدهادی محمدیمنبع: روزنامه شرق پنج شنبه ۸ بهمن ۹۴آموزش خلاق ریاضی، فلسفه و روش
«آموزش خلاق ریاضی، فلسفه و روش»، با نگاهی به تاریخ پربار ریاضی در این سرزمین علتهای ناکامی در آموزش ریاضی پایه را بررسی میکند و روشهای خلاق برای آموزش ریاضی پایه که در این رویکرد از راه دستورزی و ادبیات کودکان است برای خوانندگان بازمیگشاید.
آموزش ریاضی پایه به کودکان پیشدبستانی و دبستانی یکی از دشوارترین کارها در هر نظام آموزشی در جهان امروز است. زبان ریاضی، منطقی است و کودکان با زبان منطقی سروکار ندارند. در ایران امروز اما این دشواری برجستهتر است، زیرا از همان نام ریاضی که برای این کودکان شناختپذیر نیست، مشکل شروع میشود و تا نامهای شکلها و مناسبات در ریاضی ادامه مییابد.
مناسب برای بزرگسالان
لینک خرید: http://hodhod.com/amoozesh-khallaghe-riazi.html
نوشته آموزش خلاق ریاضی، فلسفه و روش اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
چگونه مهارتهای اجتماعی کودکمان را تقویت کنیم؟
هر کودکی همچنان که سنین مختلف را پشت سر میگذارد در هر مرحلهای با کودکان دیگر و افراد بزرگسال ارتباط برقرار میکند که میزان این تعاملات به تدریج افزایش مییابد.
از اولین خنده کودکان تا زمانی که موفق به کسب مدرک تحصیلی دیپلم میشوند مهارتهای اجتماعی، روابط آنان را تحکیم کرده و به آنان کمک میکند تا زندگی خود را با اعتماد به نفس بیشتری بگذرانند.
مهارتهای اجتماعی چه تعریفی دارند؟
حتی کارشناسان هم در تعریف مشخصی برای مهارتهای اجتماعی با هم اختلاف نظر دارند. بیشتر آنان موافق هستند که مهارتهای اجتماعی مواردی را شامل میشود که برای ایجاد روابط و حفظ آن ضروری است و مهارتهایی هستند که تعامل با دیگران را به فرآیندی موفقیت آمیز تبدیل میکنند.
در آمریکا برای افرادی که بسیار میخندند و شروع مکالمه با دیگران را به راحتی مدیریت میکنند، ارزش زیادی قائل میشوند. هرچند برخی کارشناسان بر این باورند که داشتن مهارتهای اجتماعی خوب به این مفهوم نیست که فرد در جمع با صدای بلند حرف بزند و بخندد.
بیشتر افراد درونگرا از مهارتهای اجتماعی عالی برخوردار هستند و این توانایی را دارند که با افراد دیگر به شیوهای عمیق ارتباط برقرار کنند.
به طور معمول افراد درون گرا در گروههایی تعریف میشوند که تعاملات یک به یک را ترجیح میدهند. در نتیجه در صورتی که فرزندتان به جای حضور در میان گروهی از کودکان و بازی با آنان، تنها با یک کودک بازی میکند جای نگرانی وجود ندارد.
مهارتهای اجتماعی چگونه کسب میشوند؟
بیشتر ما بدون هیچ آگاهی قبلی مهارتهای اجتماعی را میآموزیم. هرچند بررسیها حاکی از آن است که سه روش اساسی وجود دارد که در موقعیتهای اجتماعی انتخاب میشوند.
نخست، کودک رفتار دیگران را مشاهده کرده و آن را دنبال میکند. افراد بزرگسال هنگام صحبت با کودکان (و دیگران) ارتباط چشمی برقرار میکنند که با مشاهده این رفتار کودکان متوجه اهمیت ارتباط چشمی در مکالمات میشوند.
دوم، کودکان از طریق فکر کردن در مورد آنچه که در اطرافشان رخ میدهد، یاد میگیرند. زمانی که کودک از خودش میپرسد چرا همبازیاش از بازی خود را کنار کشیده و قادر است متوجه شود کودک دیگر کسل شده است، به طور موفقیت آمیزی مهارتهای اجتماعی را درک کرده است. هر چند این بخش از فرآیند یادگیری میتواند برای برخی کودکان از جمله مبتلایان به اوتیسم مشکل باشد.
سوم، کودکان در عمل آموزش میبینند. زمانی که کودک با دیگران صحبت یا بازی میکند و شرایط به خوبی پیش میرود کودک به درک درستی از چگونگی ارتباط با دیگران دست پیدا میکند. زمانی که سطح تعاملات به خوبی پیش نمیرود کودک به دنبال آن میرود تا متوجه اشکال کار شود.
هلث لاین در مطلبی به بررسی نکات ابتدایی پرداخته که به کودک کمک میکند تا به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند:
۱. صحبت کردن: همان طور که والدین، بسیاری از مهارتها را به فرزندشان آموزش میدهند، ممکن است بخواهند ضرورتهای رفتاری و فرآیند تعاملات اجتماعی را برای کودک خود بازگو کنند. به طور مثال میتوان به کودک آموزش داد پس از گفتن درخواست خود از کلمه لطفاً استفاده کند. در حقیقت با این کار کودک بخشی از یک رفتار مؤدبانه اجتماعی معمول را آموزش میبیند.
۲. نشان دادن رفتار صحیح: در نظر داشته باشید کودکان از طریق مشاهده آنچه که والدینشان انجام میدهند، آموزش میبینند. به طور مثال داشتن رفتارهای مؤدبانه و کمک به همسایهها به کودک نشان میدهد چگونه این رفتارها به تداوم رابطه اجتماعی کمک میکند. اگر دوست دارید کودکتان در برخورد با دیگران اعتماد به نفس داشته باشد، این کار را به او نشان دهید.
۳. تکرار کردن: زمانیکه فرزندتان در یک شرایط اجتماعی دچار مشکل میشود میتوان با صحبت کردن و شناساندن نکاتی که فراموش کرده به او آموزش دهید تا بار دیگر در موقعیت مشابه متفاوت عمل کند. سپس به عقب برگشته و تمامی نکات ذکر شده را مجدد تکرار کند.
به یاد داشته باشید در سراسر زندگی فرد شرایط اجتماعی جدیدی وجود خواهد داشت و بسیاری از افراد به تمرین و آمادگی نیاز دارند. هرچند در صورتیکه در دوران کودکی شالوده رفتارهای اجتماعی در کودک به خوبی برنامه ریزی شود دیگر جای نگرانی وجود ندارد.
۴. بازی کردن: کودکان روشهای بازی کردن با کودکان دیگر را تنها از طریق بازی بدست میآورند. کودک با قرار گرفتن در فضایی که کودک دیگری وجود دارد فرآیند یادگیری را آغاز میکند. کودکان یکدیگر را هنگام بازی زیر نظر میگیرند و در نتیجه به همدیگر میآموزند چگونه میتوانند از بازی کردن لذت بیشتری ببرند.
زمانیکه کودک شخصیتی خجالتی دارد بهتر است تنها با یک کودک و در فضایی آرام بازی کند و در نتیجه دچار ترس نمیشود. اما در صورتی که از شخصیتی اجتماعی برخوردار باشد حضور در میان تعداد بیشتری از کودکان تأثیر آموزشی بهتری دارد.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
نوشته چگونه مهارتهای اجتماعی کودکمان را تقویت کنیم؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
کتابک به مرزهای تازه میرسد
کتابک، پنجره ای به جهان خواندن، این پنجره گشوده شد تا کتاب با کیفیت برای گروه سنی کودک و نوجوان شناسانده و ترویج شود. روزی که پایههای این کار گذاشته شد، نمیتوانستیم امروز را به پندار بیاوریم، روزی که به مخاطبان خود بگوییم که کتابک تنها در بخش کتابشناسی خود ۱۰۰۰ کتاب با کیفیت را برای گروه سنی متفاوت معرفی کرده است. ۱۰۰۰ کتاب یعنی یک کتابخانه.
آن روز چنین امکانی در فضای وب نبود. بسیاری از ما کارشناسان ادبیات کودکان میپرسیدند چه کتابهایی برای کودکان ما مناسب است و ما هر بار میبایست چند کتاب را که در خاطر خود داشتیم نام میبردیم. اما امروز هر خانواده و آموزشگاهی در سرتاسر ایران و فراتر از مرزهای ایران و در گردونی به بزرگی زمین میتواند با چند کلیک گنجینه ای از بهترین کتابهای فارسی برای کودکان و نوجوانان و کتابهای تربیتی برای بزرگسالان را بشناسد و تهیه کند. به این جا آسان نرسیدیم، در هر گام کسانی همراه مان بودند. گام نخست آن از جهت تأمین منابع مالی به همت بانیان خانه کتابدار و خانواده موحدی پور و به ویژه شخص آقای مهندس ایوب موحدی پور زده شد که از احساس همدلی انباشته است و همواره آرزوی پیشرفت فرهنگی این سرزمین را دارد. ایشان تأمین هزینههای مالی کتابک را برای یک دوره پنج ساله برعهده گرفت تا این نهاد نوپا جان بگیرد. اما طراحی، برنامه ریزی و تأمین محتوای کتابک از همان ابتدا با موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان بود. در این فضا کتابک کم کم بالید و جان گرفت. دادههای آن بیش تر و بیش تر شد تا امروز که ۸ سال از آن ماجرا میگذارد. امروزه کتابک پربارتر از همیشه گسترش پیدا میکند و منابع مالی برای پیشبرد این هدف اکنون از راههایی مانند فروش کتاب در کتاب هدهد، فروش کتابهای انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، اجرای طرحها و برنامههای فرهنگی دیگر تأمین میشود.
اما کسانی که در این راه همراه ما بودند بیشمارند. بسیاری از آن انسانهای شیفته ای که بدون کمترین چشم داشت مالی و به صورت داوطلبانه برای بخشهای گوناگون کتابک مطلب تهیه کردند و آنها نیز که در بخشهای فنی و محتوایی کتابک عاشقانه کوشیدند که این نهاد نوپا شاخ و برگ بگیرد. کتابک اگرچه آن گونه که باید و شاید هنوز برای بخش بزرگی از جامعه ایران شناخته شده نیست، اما اکنون میتوانیم بگوییم که دستیابی به یک منبع از کتابشناسی کودک و نوجوان و بزرگسال، به همراه بخشهای خبری و اطلاعاتی درباره کارگزاران و شخصیتهای ادبیات کودکان، نهادها و سازمانها در اختیار همگان است. کتابک امروز اگرچه یک نهاد در دنیای مجازی است، اما آن تجربهها که در ساخت این بنا به دست آمد، خود را در تجربه ای دیگر برای دسترس پذیر کردن کتاب برای کودکان محروم و کم برخوردار یعنی برنامه بامن بخوان شکفته میسازد. امید داریم همه آن سرمایهها و اندیشههایی که برای ساخت این نهاد هزینه شده است به خوبی نگاهبانی کنیم و هر روز بیش تر از دیروز در جهت بزرگی آن بکوشیم.
کتاب های معرفی شده در کتابک را بر اساس گونه و گروه سنی اینجا ببینید
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشخبرهای ترویج خواندنکلیدواژه: قصه کودکانکتابخانه کودک و نوجوانکتاب های کودک و نوجوانترویج کتابخوانیعاشقانه های یونس در شکم ماهی
در رمان «عاشقانه های یونس در شکم ماهی» با داستانی روبرو هستیم که از تولد یک عشق در زمینهی جنگ سخن میگوید؛ اما این داستان نه یک داستان جنگی تمام عیار است و نه یک داستان عشقی. در حقیقت «خانیان»از جاذبههای عشق و جنگ برای روایت سرنوشت قهرمانان خود بهره میبرد. شخصیتهای اصلی این داستان یک ویژگی مشترک دارند: همه، آدمهای خاصی هستند و اگر همهی دنیا را بگردی چنین افرادی اندکند.
سارا دختر نوجوان سیزده ساله ایست که با خانوادهاش در آبادان زندگی میکند. پدر او تعمیر کار پیانو است و موسیقی را خوب میشناسد و با دیدن دستان کشیده سارا آینده درخشانی را در نواختن پیانو برای او پیشبینی میکند. سارا هم با موسیقی و عشق به موسیقی بزرگ شده و به پیانوی دست دومش بنام کوکو عشق میورزد.
زمانی که پدر برای گذراندن یک دوره به آلمان میرود، جنگ شروع میشود. سارا به همراه مادر و برادرش سامان و عمو غازی و خانمش عنقا خانم راهی اهواز میشوند. در بین راه با یونس پسر نوجوان و بی بی، مادربزرگش روبرو میشوند. با شدت گرفتن بمباران آنان ناچار میشوند پیانو را از وانت خارج کرده تا یونس و بی بی را سوار کنند. سارا از آن پس احساس دوگانهای به یونس دارد از یک طرف از او دلخور است چون او را مسبب از دست دادن پیانوی خود میداند و از طرفی هم نسبت به او کنجکاو و حتی دلبسته است، او را پنهانی تعقیب میکند و مایل است دوست او را بشناسد، از او بسیار میآموزد و در عین حال به ظاهر خود را به او بیتوجه نشان میدهد. یونس پسری است کمی از سارا بزرگتر و رفتار عجیبی دارد. خیلی چیزها میداند، وارونه حرف میزند، شعر میگوید و نگاهی زیبا به طبیعت، موسیقی وعشق دارد. زمانی که او ناچار است برای کمک خرج خود و بی بی به کار چاه کنی بپردازد جان خود را از دست میدهد. سارا و سامان تصمیم میگیرند به باغ مورد علاقه او بروند و خبر مرگ او را به دوست نادیدهاش برسانند. وقتی سارا با زحمت زیاد بالای دیوار میرود با راز و حقیقت عجیبی روبرو میشود! رازی که به هیچوجه فکرش را نمیکرد.
داستان ویژگیهای نوجوانان و عشقهای این سن و عواطفی که با آن روبرو هستند و پدیده جنگ و دشواریهای آن و آواره شدنهای ناشی از آن را به زیبایی ولطافت بیان میکند. داستان با پایان غمانگیز و لحظات سرشار از ارزشهای انسانی و عاطفی بسیاری برای خواننده نوجوان جذاب است.
داستان به جای روایتی خطی و ساده، با شکستن زمان و روایت، توانسته متنی تأویل پذیر ارائه دهد. نویسنده، مخاطب خود را به بهانهی این که نوجوان است دست کم نگرفته و از بار نگارش داستانی با ساختار پیچیده با قطع و وصلهای حساب شده و حرفهای ، شانه خالی نکرده است.
مناسب برای گروه سنی ۱۳ سال به بالا
لینک خرید: http://hodhod.com/younes.html
نوشته عاشقانه های یونس در شکم ماهی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
کودک و مشکلات مالی والدین
حسن صبوری مقدم، روانشناس
یک روانشناس با بیان اینکه بگذارید کودک احساس نیاز کند، اظهار کرد: اینکه والدین تمام نیازهای کودک را پیش از آنکه خود احساس نیاز کند، رفع کنند، امر پسندیدهای نیست، در این صورت خانوادهها در آینده با افرادی مواجه میشوند که هیچ انگیزهای برای ادامه زندگی و تلاش برای رفع حاجات خود ندارند. کودکان باید در جریان مشکلات مالی والدین قرار بگیرند، ولی بدین صورت نباشد که در آنها احساس ناامنی ایجاد شود، باید لمس کنند که والدین آنها نمیتوانند تمام نیازهای آنها را در همان زمانی که طلب میکنند برآورده بکنند.
برخی والدین چون خود در کودکی طعم فقر و نداری را چشیدهاند تمام تلاش خود را به کار میگیرند که فرزندانشان در نهایت رفاه بزرگ شوند و به اصطلاح عقدهای به خاطر کمبودهای مالی نداشته باشند ولی باید متذکر شد که این روش صحیح نیست. اگر همهٔ امکانات را پیش از آنکه کودک احساس نیاز کند در اختیار وی بگذاریم به خطا رفتهایم، انسانهای بیهدف و فاقد انگیزه محصول اعمال چنین تربیتهایی است.
صبوری مقدم در جریان بودن کودک را از مسائل ریز مالی والدین نیز اشتباه دانست و گفت: لازم نیست کودک احساس بدبختی بکند، همین قدر که بداند والدینش نمیتوانند همهٔ نیازهای او را در زمان دلخواهش برآورده کنند کافی است. اجتماعی شدن و آموزش هنجارهای لازم را شرط مطلوب تربیتی یک فرد دانست ، زندگی واقعی فراز و نشیبهای مالی نیز دارد و یک فرد باید نسبت به مشکلات مالی صبر کافی داشته باشد و یاد بگیرد تلاش برای رفع این مشکلات لازمه زندگی اجتماعی است.
با تاکید براینکه نیازهای منطقی کودک باید ارضا شود، در یک خانوادهٔ همدل کودک نسبت به کمبودهای مالی خانوادهاش احساس شرم و بدبختی نمیکند بلکه یاد میگیرد شرایط سنجی کرده و آرزوهای خود را با والدین مطرح کرده و وقتی به نیازش پاسخ داده شد احساس فتح و پیروزی بکند. این روانشناس توصیه کرد که والدین وعده و وعید دادنهای خود را قاعدهمند کنند، فرزند آنها در چنین شرایطی آنها را باور میکند و احساس امنیت به وی دست میدهد. والدین باید بدانند که نباید همواره توجه صددرصد به کودک خود داشته باشند زیرا در چنین شرایطی کودک تصور میکند که والدین تحت امر او بوده، میتواند هرطور که دلش میخواهد رفتار کرده و به آنها دستور دهد، البته یک روی دیگر این سکه بیتوجهی صرف است که این نیز پسندیده نیست.
کودک باید طعم شکست و به دست نیاوردن را در کودکی بچشد، در غیر این صورت در آینده فردی ضعیف و بهانه گیر میشود چرا که در بزرگسالی دنیای مدرن کنونی مثل خانواده وی نیست که همهٔ نیازهای او را بدون کم و کاست در اختیار وی بگذارد.
صبوری مقدم خاطرنشان کرد: والدین مدام به کودک گوشزد نکنند که پول نداریم! بلکه از او بخواهند برای رسیدن به خواستهاش کمی صبر کند.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
نوشته کودک و مشکلات مالی والدین اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
نمایش زیر گنبد طلا
نمایش شاد و موزیکال زیر گنبد طلا به کارگردانی بهاره میرزاپور، از شنبه ۱۲ دى تا شنبه ۱۰ بهمن ساعت ۱۸:۰۰ در خانه فرهنگ نور به روی صحنه می رود.
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: نمایش زیر گنبد طلانمایش کودکمجموعهی پیشنهادی با موضوع روانشناسی برای نوجوانان
چهل آزمون برای شناخت خود
زندگی مانند معمایی هیجانانگیز، دشوار و بزرگ است. هزارتویی با هدفهای متغیر و موانع غافلگیر کننده. روانشناسی ابزاری است که به ما کمک میکند تا راه خود را در این هزارتو بیابیم. شناخت خود اوّلین گام در جهت کسب موفّقیت است. در کتاب ۴۰ آزمون برای شناخت خود، آزمونهایی برای آشنا شدن با نگرش و طرز برخورد، احساسات، عواطف، رفتارهای اجتماعی خلاقیت و ابتکار، شیوهی تفکر و یادگیری ارائه شده است. همچنین با نیروهای ناشناخته و اسرارآمیز درون خود (خصلت و ویژگیهای شخصیتی) آشنا میشویم.
لینک خرید: http://hodhod.com/shenakht-khood.html
چهل آزمون برای شناخت دیگران
زندگی مانند معمایی هیجانانگیز، دشوار و بزرگ است. هزارتویی با هدفهای متغیر و موانع غافلگیر کننده. روانشناسی ابزاری است که به ما کمک میکند تا راه خود را در این هزارتو بیابیم. شناخت خود اوّلین گام در جهت کسب موفّقیت است. در کتاب ۴۰ آزمون برای شناخت دیگران، آزمونهایی برای آشنا شدن با نگرش و طرز برخورد، احساسات، عواطف، رفتارهای اجتماعی ارائه شده است.
لینک خرید: http://hodhod.com/shenakht-digaran.html
امان از دست نگرانی
ابتدا یازده پرسش مطرح شده كه مخاطبان با پاسخ به آنها، میزان نگرانی خود را میسنجند، سپس مقابله با نگرانی توضیح داده شده، علل به وجود آمدن آن در انسان بازگو میگردد. واكنشهایی كه انسان در برابر نگرانی از خود نشان میدهد و بازگویی چند نمونه عینی از رفتار بچههای نگران بخش دیگری از مطالب كتاب را تشكیل میدهد. در پایان نیز راه حلها و روشهای متعددی برای از بین بردن نگرانی و آرامش داشتن ذكر گردیده است.
لینک خرید: http://hodhod.com/aman-az-negarani.html
سلامت روان
آگاهی، تشخیص و درمان به موقع بیماری برای بیمار، اطرافیان و جامعه سودمند است.
این کتاب به سلامت روان، اعتماد به نفس، خشم و غلبه بر تنهایی میپردازد. ترکیب عالی تصویر و متن، خواندن کتاب و انتقال مفاهیم را بسیار آسان میکند.
مجموعه کتابهای سلامت روان توسط یکی از معتبرترین موسسات آمریکایی تهیه شده است.
لینک خرید: http://hodhod.com/saalamat-ravan.html
نوشته مجموعهی پیشنهادی با موضوع روانشناسی برای نوجوانان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
کتابخانه سیار روی پالان یک الاغ
من و عکاس در آن روستا غریبه بودیم؛ به سان همه غریبههای دیگر که به وقت آمدنشان و پرسهزدن در کوچههای روستا، نگاه اهالی روستا پیشان میدوید.
ولی روستاییان به اعتبار آقای مدیر با ما احوالپرسی گرمی میكردند و حتی برای خوردن چای تعارف میزدند كه مهمان خانههای كاهگلیشان شویم. اهالی روستا برای آقای مدیر احترام زیادی قائل هستند. ۱۰ سال است كه او را میشناسند. آقای مدیر، نه تنها سواد را برای بچههای روستایی به ارمغان آورده كه گاه گره از كار مردم روستا هم بازمیكند. مردم روستا آقای مدیر و معلمان مدرسه را به خاطر باسواد بودن قبول دارند و حرفشان برای آنها مستند است. سیداسعد فیض، مدیر مجتمع آموزشی و پرورشی «شهید شاكر» در روستای «مارشك» است؛ روستایی در ۸۰ كیلومتری «مشهد». او باور دارد با تغییر افكار تكتك اهالی روستا میتوان شرایط یك روستا را تغییر داد. فیض بیش از یك مدیر مدرسه برای اهالی روستا تلاش میكند. میگوید: روستاها برای بهرهمندی از ظرفیتهاشان نیاز به آگاهی دارند و آگاهی از مسیر مطالعه و كتابخوانی میسر میشود.
كتاب سوادآموزی برای یك مادر
آقای فیض نانهای داخل سفرهاش را برای سگهای روستا آورده چون در زمستان، سگها آذوقه ندارند. به یكی از پیچها كه میرسیم خودرو را متوقف میكند. میگوید اینجا خانه یكی از شاگردان خوب مدرسه است. به خانه علی كوچولو میرویم. پدر علی، چوپان است و ۳-۲ ماهی میشود كه برای چرای گوسفندان به منطقه سرخس رفته است. علی ۶ تا خواهر دارد و یك برادر بزرگتر از خودش. كهنه و لاستیك نوزادی روی بند كنار دیوار خانهشان آویز شده و این یعنی یك بچه شیرخوار دارند. اینجا خبری از پوشك نیست. در زمستان هم باید كهنههای نوزادشان را بشویند. علی در نبود پدر، مرد خانواده است. برادر بزرگترش به سربازی رفته و مادر خانه منتظر است تا چند روزی را به مرخصی بیاید و به جای پدرش از گوسفندان در منطقه چرا، نگهداری كند. مادر علی كوچولو برایمان سفره میاندازد و میگوید: تعارف نكنید خانه خودتان است، اینجا صبحانه حسابی میچسبد.
بچههای روستا، سر صبح از خواب بیدار میشوند و اگر كاری باشد، انجام میدهند. تنها سرگرمی آنها برنامههای تلویزیون است و بس. خانم جان قربانیان، مادر علی كوچولو، خیلی هوای بچه هایش را دارد. مینا كلاس ششم است و علی كلاس سوم دبستان. در روستاها، بار تربیتی كودكان روی دوش مادر است. وقتی هم كه پدر برای چرای گوسفندان، مدتی آنها را ترك میكند تمام بار زندگی روی دوش مادر میافتد. آقای مدیر میگوید سطح فرهنگی زنان این روستا از مردها بالاتر است؛ چون هم بیشتر درس خواندهاند و هم تمام مسئولیت زندگی را بر دوش دارند. به گفته او حدود ۱۰ درصد از مادرها، پیگیر اوضاع تحصیلی و تربیتی فرزندانشان در مدرسه هستند. خانم جان قربانیان در داخل حیاط خانه، تنور زده و نانها را خودش میپزد. مادر علی كوچولو كه میخواهد با كتاب سوادآموزی، خواندن و نوشتن یاد بگیرد، سفارش كتاب را به آقای فیض داده بود.
جمع كردن ۱۵۰۰۰ جلد كتاب
از چند سال پیش كتابخانههای كلاسی در مدارس باب شد؛ جعبهای فلزی یا چوبی كه روی دیوار كلاس درس، مسئولیت نگهداری تعدادی كتاب را بر عهده داشت كه البته تعداد سربازان كاغذی معمولا به ۱۰۰ جلد هم نمیرسید اما فیض، كتابخانههای كلاسی را از مدرسه روستای مارشك جمع و تمام كتابها را در یك كتابخانه مركزی متمركز كرد. او علاوه بر روستای «مارشك» در روستای «جُنگ» و «كریم آباد» هم كتابخانه مركزی راهاندازی كرده است. بیش از ۷۰۰۰ جلد كتاب در كتابخانه روستای جُنگ جا خوش كرده است. كتابخانه مارشك هم حدود ۵۰۰۰ جلد كتاب دارد و در قفسههای ۳كتابخانه بالغ بر ۱۵۰۰۰ جلد كتاب جانمایی شده است.
او با این كار میخواهد بچهها را به كتابخانه رفتن عادت بدهد. انواع كتابها در كتابخانه روستا هست؛ از كتابهای رمان و شعر گرفته تا كتابهای كمك درسی و كنكور. او میگوید: اهالی روستا وقتی به كتابخانه بروند، قدرت انتخاب دارند ضمن اینكه خانوادهها هم میتوانند به كتابخانه بروند.
قصه ایستگاه مطالعه، شنیدنی است. آقای مدیر ۲ سال پیش در مسیر رسیدن به مدرسه روستا، پیچ رادیو را باز میكند. مجری از پایین بودن سرانه مطالعه گله میكند و فیض تصمیم میگیرد برای اهالی روستا كاری بكند كارستان. آستین همت را بالا میزند و شروع میكند به تمیز كردن یك انباری در پایین روستا كه یك زمانی طویله گوسفندها بوده و چند سالی به حال خودش رها شده بود. سر و دستی به در و دیوارش میكشد و میز و صندلی مطالعه در آن میگذارد! او میگوید: اینجا كتاب خیلی به درد ما میخورد. از دوستان وآشنایان، كتاب جمع میكند، كارتنها را در صندوق عقب خودرو میگذارد و به كتابخانه روستا میآورد.
خانه به خانه
۲سال از راهاندازی ایستگاه مطالعه روستا میگذشت اما آنطور كه انتظار داشت از آن استقبال نشد. وقتی از روستاییان میپرسید چرا نمیآیید؟ مردها بهانه كار میآوردند و زنها بهانه دوری راه! فهمیده بود كه زنهای روستا شرمشان میشود از جلوی مردهایی كه در سینه كش آفتاب نیمروزی به دیوار كاهگلی ایستگاه لم میدهند، عبور كنند تا به كتابخانه و ایستگاه مطالعه برسند. به ذهنش رسید حالا كه اینها نمیآیند چرا ما سراغشان نرویم. در مسیرهای سنگلاخی روستا نمیشد با موتور و فرغون بالا و پایین رفت، بهترین راه این بود كه كتابها را بار پالان یك الاغ بكند. الاغ ابوالفضل را برداشت و با كمك رضا (یكی از دانشآموزان مدرسه) به در خانه روستاییان رفتند، كتابها را درون پالان الاغ جاسازی و دفتری را خطكشی كرد تا كتابهایی را كه به زنان و دختران روستا امانت میداد در آن یادداشت كند. ۲ماه است كه كتابخانه سیار روستا راهافتاده و مشتریان پروپاقرصی هم پیدا كرده است. بیشتر زنان و دختران روستا، باسواد هستند و در فصل زمستان فرصت كتابخوانی دارند. هفتهای یك روز به در خانهها میرود، كتابهای امانی را پس میگیرد و كتاب جدید امانت میدهد.
روستایی روزنامه خوان
كتابها داخل جیب پالان الاغ لق میزنند. در كوچههای خاكی و ناهموار روستا پرسه میزنیم. رضا زودتر از ما میدود و در خانهها را میكوبد كه بگوید آقای مدیر آمده است. فیض، تلی از روزنامهها و مجلات را روی پالان جابهجا میكند. به واسطه یك دوست، روزنامههای برگشتی را گرفته و برای مردم روستا میآورد. میگوید: از چند سال پیش با ۳ تا از روزنامههای مشهد صحبت كردم كه برای اهالی روستا، چند نسخهای روزنامه بفرستند. موزع هر صبح، روزنامهها را به راننده مینیبوس میدهد تا برای روستاییان بیاورد. اگر روزی روزنامه نرسد، مردم به آقای مدیر گله میكنند كه چرا امروز روزنامه نیامد. اگرچه مدیران مطبوعاتی در حلقه توزیعشان، روستاها را فراموش كردهاند اما به همت آقای مدیر، اهالی روستای مارشك روزنامهخوان شدهاند. برخی از روزنامهها، تاریخ گذشته است اما فیض توصیه میكند كه مردم صفحات تحلیلی و اجتماعی روزنامهها را بخوانند چرا كه فقط اخبار روزنامهها كهنه میشود نه گزارشها و مقالات.
تربیت مادرانی كتابخوان
آقای مدیر در این كتابخانه كوچك سیار، همه كاره است؛ هم مسئولیت تهیه كتابها را بر عهده دارد، هم سواركردن شان روی پالان الاغ، هم بردنشان دم در خانه اهالی روستا، هم تبلیغ كردن برای كتابها، هم جویاشدن از سلیقه كتابخوانی اهالی روستا، هم نوشتن كتابهای امانی در دفترچه كتابخانه. زنان روستا به كتابهای ادبی، زندگینامه و كتابهایی برای كسب مهارتهای زندگی علاقهمند هستند. از عمر كتابخانه سیار، ۲ ماه میگذرد و هنوز ابتدای راه است. آقای مدیر در گام نخست بهدنبال علاقهمند كردن مردم به مطالعه است و در گامهای بعدی، دستهبندی كتابها و طراحی خورجینی برای اینكه كتابها را بنا به سلایق و نیاز مخاطبین طبقهبندی كند.
خانم صمدی با تشویق آقای مدیر، دیپلم گرفته و به مطالعه علاقهمند است. او به فیض میگوید كه كتابهایی درباره سبك زندگی و تربیت فرزندان برایش بیاورد. كبری دختر جوانی است كه كتابها را برانداز میكند. آقای مدیر میپرسد چه كتابهایی را بیشتر دوست داری؟ سرش میافتد به سمت پایین و میگوید: كتاب رمان ندارین؟ زنی با بچهاش به جمع ما اضافه میشود. كودكش را روی دست جابهجا میكند و گوشه چادرش را به دندان میگیرد: كتاب درباره زندگی دارین؟ آقای مدیر كتاب «روشهایی برای تربیت بهتر فرزندانمان» را به او میدهد و میگوید: همیشه جلوی چشم بچهتان كتاب بخوانید تا از همین كودكی، كتاب را در دست مادرش ببیند و به كتابخوانی خو بگیرد. اگر از همین الان ببینید كه مادرش یك كار مفید انجام میدهد به آن عادت میكند.
به یك چشم پزشك اهل دل نیازمندیم!
پیرمردها برای مطالعه مشكل دارند، فونت كتابها ریز است و سفیدی كاغذ چشمهایشان را میزند. به آقای مدیر میگویند كه خواندن كتاب برایشان دشوار است. فیض روزنامهای را به آقای مرجانی میدهد و میگوید: فونت اینها درشت است، روزنامه بخوان. آقای مرجانی از معدود پیرمردهای باسواد روستاست كه كتاب میخواند. او كتاب خاكهای نرم كوشك را خوانده چون شهید برونسی فرمانده خودش هم بوده، میگوید ۲سال دنبال این كتاب میگشته است. به فیض، سفارش زندگی نامه سرداران را میدهد. با خودم فكر میكنم خوب است كه چشم پزشكی به این روستا بیاید و برای پیرمردهایی كه سواد دارند اما چشمانشان كم سو شده، عینك تجویز كنند تا ریز بودن خط كتابها، مانعی برای كتابخوانی نشود و انگیزهشان را در نطفه خفه نكند.
جشن تولدی برای همه دانشآموزان
آقای مدیر دست به ابتكارات جالبی هم زده است. او به معلمان گفته كه تاریخ تولد دانشآموزان را یادداشت كنند تا طی یك برنامه زمانبندی برای تمام دانشآموزان، جشن تولد بگیرند. ما را میبرد و بانك جایزه را نشانمان میدهد. دفتر و لوازمالتحریر را در كاغذ روزنامه پیچیده و روی هم چیده است. به مادرها میگوید كه در روز تولد فرزندنشان كیك تولد بپزند و مدرسه هم هدیهای به بچهها میدهد. آقای مدیر به جای كادوی تولد از خانواده بچهها، گلدانی برای مدرسه خواسته است البته فقط درصورتی كه بخواهند، اجباری در كار نیست. اینجا بابت هیچچیزی از خانوادهها پول نمیگیرند چون باور دارند كه اتفاقات خوب را میتوان با همین امكانات محدود رقم زد.
فیض میگوید: كار كردن در مدارس روستایی، حال بیشتری دارد. اگر مدتی در چنین فضایی باشید دیگر حاضر نیستید در مدارس شهری كار كنید. او ۲ دختر دارد؛ یكی دانشجوی مامایی است و دیگری كارشناسی ارشد مهندسی عمران دارد. همسرش هم معلم است. او میگوید: زنان و دختران برای اصلاح و تغییر جامعه بسیار اهمیت دارند.
جمعیت دختران روستا بیشتر از پسرهاست. دخترها اگر تا زیر ۱۸سال ازدواج كردند كه راهی خانه بخت شدهاند و درگیر زندگی، در غیراین صورت باید در خانه بمانند و كارهای برادر و پدرشان را انجام دهند. دخترهایی هم كه دیپلم بگیرند شانس ازدواجشان بسیار پایین میآید؛ دختری كه به ۲۰سال برسد دیگر كسی سراغش نمیآید و احتمال مجرد ماندنش زیاد است. در روستای مارشك زنان و دخترها میل بیشتری به درس خواندن دارند اما مدرسه روستایی فقط تا كلاس ششم، كشش پذیرش دارد و برای رفتن به مقاطع بالاتر باید در شبانهروزی درس بخوانند.
راهاندازی سالن ورزشی «تختی»
بسیاری از كارهای روستا به همت معلمان و مدیر مدرسه انجام میشود. طی رایزنیهایی كه داشتند یك سالن ورزشی از دهیاری روستا گرفتند و بنر آن را نصب كردند. اسم سالن ورزشی را «تختی» گذاشتهاند. فیض میگوید: میخواستیم جوانها را از پایین روستا جمع كنیم و به سالن ورزشی بیاوریم چون اكثر آنها برای قلیان كشیدن به باغها میروند، درحالی كه اگر سالن ورزشی داشته باشند، میل به ورزش كردن در آنها زیاد میشود. بنا دارند كه زنگهای ورزش هم بچههای مدرسه را به سالن ورزشی بیاورند بهویژه در فصل زمستان و سردی هوا.
برای بانوان روستا هم ساعاتی درنظر گرفته شده كه به سالن ورزشی بیایند و با چند دقیقه ورزش روزانه، سلامتشان تضمین شود.
در دل كوههای هزار مسجد
معلمان مدرسه روستای مارشك از شنبه تا چهارشنبه را در مدرسه هستند، آنها در ۲ شیفت تدریس میكنند. چند سال است كه سرانه مدارس پایین آمده اما آنچه اهمیت دارد انگیزه مدیر برای رسیدن به اوضاع مدرسه است؛ انگیزهای كه فیض دارد. مدرسه روستای مارشك ۴ معلم دارد و ۱۲۰ دانشآموز در ۲ شیفت صبح و عصر. آقای مدیر میگوید: جمعیت دانشآموزی روستایی بسیار كم شده است. ۸-۷ سال پیش حدود ۲۴۰ دانشآموز داشتیم.
مجتمع آموزشی پرورشی «شهید شاكر» ۶ روستا را در دل كوههای ۱۰۰۰ مسجد تحت پوشش قرارمیدهد. علاوه بر روستای «مارشك» در روستای «جُنگ» ۱۲ دانشآموز، روستای «بلغور» حدود ۶۰ دانشآموز، روستای «خركت» حدود ۷۰-۶۰ تا و روستای «دربیابان» هم حدود ۱۳-۱۴ تا. روستای «كریم آباد» هم ۲ دانشآموز كلاس پنجمی و ششمی دارد كه هر روز با آقای معلم به مدرسه مارشك میآیند. این روستا حدود ۳۵۰ خانوار دارد كه البته در زمستان، جمعیت روستایی كمتر میشود و تابستانها بهخاطر كشاورزی و باغداری، راهی این روستای كوهستانی خوش آب و هوا میشوند.
«دیوار همدلی» در روستای مارشك
آقای مدیر در گوشهای از ایستگاه مطالعه روستا، میخهای دیوار همدلی را كوبیده است. هربار كه از مشهد به روستا میآید، لباسهای قابل استفاده اطرافیان و آشنایان را جمع میكند و سپس روی رختآویزهای دیوار همدلی میآویزد. او شعار «لازم داری بردار، لازم نداری بزار» را گوشه رختآویزها چسبانده است تا مهربانی را به مردم روستا، یادآور شود. میگوید: در بین آشنایان، لباسهای نوزادان كه چندبار استفاده شده و قابلپوشیدن است به روستا میآورم، اینجا خیلی لازم است.
همه عشق و صفاست
سید اسعد فیض ۲۸ سال سابقه كار دارد و ۱۰ سال پیش به روستای «مارشك» آمد. او سال۸۴ نیاز به اضافه كار داشت و به همین خاطر به این روستا آمد اما سالهای بعد را خودش ماندگار شد. به باور او، اینجا باید عشق داشته باشی تا بمانی. تدریس برای دانشآموزان روستایی هم سخت است و هم آسان. سختی آن به خاطر ضعف در پایه آموزشی و هم زبان نبودنشان است. بسیاری از بچههای این روستا به زبان خاص این منطقه كه زبانی میان كردی و تركی است صحبت میكنند. خانم ریحانی، معلم پایه اول و دوم این مدرسه است كه به همراه همسر و دخترش در روستا زندگی میكند. در سال اول، زبان بچهها را نمیفهمید. مدتی زمان برد تا معلم و بچهها به همزبانی رسیدند و دانشآموزان یاد گرفتند كه در مدرسه باید به زبان فارسی صحبت كنند. البته كمبودن تعداد دانشآموزان، كار را برای معلمان نسبت به مدارس شهری آسانتر كرده است.
آقای منصوری، معلم پایه ششم است. او ۲۰ سال سابقه كار دارد و از اول تا آخر هفته در روستا، بیتوته میكند. آدم خاصی است؛ معلم منظمی كه سرش به كار خودش است و بیشتر از زمان كاری برای مدرسه وقت میگذارد و زحمت میكشد. او میگوید بچههای پاك و معصوم، آدم را به این سمت میكشانند. در شهر برایش جا زیاد است اما خودش روستا را دوست دارد. كلاس زیبایی دارد. دیوارهایی پر از كاردستی، كف كلاس پر از گل و گیاه، پنجرهای رو به كوههای برفی. میگوید هر چه در روستا هست فقط صفا و پاكی است.
آقای محمدی هم با نیم قرن سابقه كار، معلم كلاس پنجمیهاست. او هم معلم است و هم معاون مدرسه. نیمكت دانشآموزان در كلاس او، بهصورت دایرهای چیده شده و وسط كلاس هم گلخانهای باصفا راه انداختهاند. بچهها وظیفه دارند كه هر روز به گلهای وسط كلاس آب بدهند و از گلخانه كوچك كلاسشان مراقبت كنند. گاهی هم فرصت شود، بچهها در گلخانه كلاس، گل میكارند و با مراحل رشد گیاهان هم آشنا میشوند.
آقای صفایی هم كه پایه سوم را معلمی میكند با زن و بچهاش به روستای كریمآباد كوچ كرده است. او هر روز صبح، دوتا از دانشآموزان كریم آباد را به مدرسه روستای مارشك میآورد. دوتا از دانشآموزان دوره راهنمایی را هم به مدرسه شبانه روزی میبرد و آخر هفته برمیگرداند. آقای نیكوكار هم معاون اجرایی مدرسه برایمان سنگ تمام میگذارد و ناهاری خوشمزه بار میگذارد. با وجود او، كاری در مدرسه روی زمین نمیماند.
نقش مهم خانوادهها در پیشگیری از اعتیاد فرزندان
هادی بهرامی روانشناس
ایجاد عزت نفس برای فرزندان و گسترش فضای همدلی در خانواده دو عامل پیشگیری از اعتیاد به شمار میرود.
خانواده و تربیت صحیح فرزندان عاملی مهم در پیشگیری از اعتیاد به شمار میرود البته باید توجه داشت که اعتیاد آسیب اجتماعی بسیار پیچیدهای است که علل و عوامل گوناگونی در شکلگیری و ایجاد آن نقش دارند لذا برای رفع یا کاهش اعتیاد باید به همه این عوامل توجه داشت و تنها به یک یا چند عامل خاص توجه نکرد.
اعتیاد علل سطح اول، دوم و سوم دارد، علل سطح اول باید توسط روانشناسان بالینی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و نقش تربیت در پیشگیری از اعتیاد در سطح سوم قرار داشته که روانشناسان شخصیت تربیتی میتوانند در این زمینه به ارائه بررسیها بپردازند.
کمبود محبت یا افراط در محبت، تبعیض بین فرزندان، محدود کردن فرزندان، اعتیاد اعضای خانواده، رفاه اقتصادی خانواده، بی سوادی یا کم سوادی والدین، فقر اقتصادی، اختلافات خانوادگی والدین، کم توجهی به نیازهای جوانان ونوجوانان از جمله عللی هستند که در گرایش به اعتیاد مواد مخدر افراد جامعه نقش دارند.
بهرامی یکی از جنبههای مهم رفتار پدر و مادر را برخورد صحیح در هویت یابی نوجوانان برشمرد و افزود: نوجوان و جوان نیازمند بالندگی بوده و این بالندگی تابع روشهای صحیح تربیتی است که برای کاهش اعتیاد با ارائه آموزشهای درست به خانوادهها میتوان در این زمینه گام برداشت؛ متاسفانه در حال حاضر دانش خانوادهها به روز نبوده و ارتقاء آن بسیار حائز اهمیت است.
شخصیت کودک و نوجوان متأثر از رفتار پدر و مادر است . والدینی که با موازین تعلیم و تربیت آشنا باشند، به فرزندان خود آگاهی داده وآنان را به سلامت از تنگناها و بحرانهای زندگی عبور میدهند و باعث میشوند آنان با احساس مسؤلیت و تعقل و تفکر در برابر بحرانها از خود درایت بیشتری نشان دهند.
ایجاد ارتباط کلامی با فرزندان و گسترش فضای همدلی توسط والدین برای اینکه به دلهای یکدیگر راه یابند جهت پیشگیری از آسیبهایی همچون اعتیاد قابل توجه است تا چنانچه جوان در معرض آسیب قرار گرفت، راهی برای ارتباط با والدینش وجود داشته باشد. همچنین اگر به نیازهای عاطفی فرد در محیط خانواده توجه شود، فرزند نسبت به بسیاری از اظهار محبتهای ساختگی توجه نکرده و از فریب آنها مصون مانده و بر اساس عقل و خرد ابعاد مثبت و منفی عمل خود را میسنجد.
همچنین رفتار محترمانه با فرزندان باید به صورتی باشد که عزت و کرامت آنان حفظ شود. این شیوه باعث میشود تا آنها صاحب عزت نفس شوند و این موضوع فرزندانشان را از اعتیاد دور میسازد. همچنین نظارت بر انتخاب دوستان و معاشرت فرزندان نباید از منظر والدین غافل شود و اولیا باید با شناخت کامل، معیارهای انتخاب دوست مناسب را به فرزندان نشان بدهند تا در آن مسیر به بیراهه نروند.
وی اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر که توسط وزیر کشور و دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر مطرح شده است را بسیار مثبت ارزیابی کرد و اظهارکرد: زمانی که مسئله اعتیاد مورد توجه مردم قرار گیرد بهتر و جامعتر میتوان جهت پیشگیری و مبارزه اقدام کرد چرا که همه در زمینه مشارکت کرده و نتایج سریعتر و مطلوبتر به دست میآیند لذا با اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر، موفقیت در این حوزه چندین برابر میشود.
در حال حاضر آموزشهای پیشگیری از اعتیاد کفایت نمیکند و ضمن اینکه باید توجه داشت که به تنهایی با آموزش نمیتوان به کاهش اعتیاد دست یافت ولی در این زمینه همراه با توجه به دیگر علل اعتیاد باید برنامههای جامع و مدونی را اجرایی کرد.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
نوشته نقش مهم خانوادهها در پیشگیری از اعتیاد فرزندان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
آغاز جامعه پذیری با ورود به مهدکودک
بررسی نقشهای تربیتی مهد کودک
امروزه با تغییر سبک زندگی و حضور فعال تر مادران در فعالیتهای اجتماعی، نقش سایر محیطهای اجتماعی نظیر مهد کودک و آمادگی در انتقال هنجارها و الگودهی صحیح به فرزندان، کمتر از خانواده نیست. در واقع در شرایط کنونی، کارکرد و نقش اینگونه مراکز نسبت به گذشته، پر رنگ تر شده تا جایی که به گفته روانشناسان و کارشناسان امور تربیتی، اینگونه محیطهای اجتماعی، نه فقط صرفاً مکانی برای نگهداری کودکان نیستند بلکه مهمترین محیط برای جامعه پذیری و تعلیم و تربیت بچهها هستند.
برچسب: سن ورود به مهدکودک, آموزش و پرورش کودکانکودکان حداکثر روزی ۲ ساعت تلویزیون ببینند
تلویزیون را در اتاق خواب کودک قرار ندهید و نگذارید تلویزیون پرستار کودک شود. این روزها و بخصوص در ایام تعطیلات، سادهترین کار سرگرم شدن با برنامههای تلویزیون است. کودکان نیز فرصتی فوق العاده پیدا میکنند و ترجیح میدهند، اکثر ساعات روز را جلوی تلویزیون یا رایانه نشسته و برنامههای مختلف را تماشا کنند. البته دقت داشته باشید که تماشای تلویزیون همیشه اثری منفی نداشته و جنبههای مثبتی نیز در بردارد. به واقع شیوه استفاده از آن است که موجب منفی یا مثبت شدن اثراتش میشود. دکتر فیروزه ساجدی، متخصص کودکان در این باره به «جام جم» میگوید: «برنامههای آموزشی تلویزیون یا رایانه با بهبود مهارتهایی همچون خواندن، حل مساله، ریاضیات و افزایش خلاقیت در کودکان میتوانند تاثیراتی مثبت بر زندگی آنها داشته باشند. همچنین بچهها میتوانند با استفاده درست از تلویزیون و رایانه، دانش خود را درباره جهان پیرامون افزایش دهند.»
برچسب: اثرات منفی تماشای تلویزیون, مدت زمان تماشای تلویزیون, تماشای افراطی تلویزیونرشد اعتماد به نفس با همدلیهای پسرانه
اهمیت نقش پدر در تربیت و پرورش کودکان در دهه گذشته مورد توجه بسیار قرار گرفته است. مطالعات نشان داده است که پدران در هدایت کودکان برای کسب اطلاعات در دنیای خارج، جست وجو در جهان، ملاقات افراد جدید و ریسک پذیری تأثیر گذارند. در حالی که مادران بیشتر به تقویت روابط احساسی و عاطفی با کودکان مشغول بوده و نقش انعطاف پذیر در بازی برعهده گرفته و اداره بازی را به کودک میسپارند، پدران به هدایت بازی تمایل بیشتری داشته و کودکان را به ریسک پذیری تشویق میکنند.
برچسب: رشد اعتماد به نفس, اهمیت نقش پدر, هدایت کودکانانعکاس عواطف مادرانه درقالب بازی
مادران شاغل گاهی از اینکه نسبت به بقیه مادران زمان کمتری را به فرزند خود اختصاص میدهند، احساس گناه میکنند، این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد کودکان برای برخورداری از سلامت روحی تنها به یک ساعت حضور با کیفیت در کنار پدر و مادر نیاز دارند. به گفته پژوهشگران کیفیت رابطه در درجه اول اهمیت قرار دارد و کمیت در رده دوم است.
برچسب: عواطف مادرانه درقالب بازی, مادران شاغل, خواندن کتاب برای کودکبازدید سرزده اعضای ستاد ترویج فرهنگ کتابخوانی کشور از وضعیت آموزشی و تحصیلی چند روستای استان خوزستان
با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی که یکی از برنامه های مهم سازمان جهانی یونسکو به شمار می رود دکتر عبدالمهدی مستکین مدیرگروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو و عضو ستاد ترویج فرهنگ کتاب خوانی کشور با حضور در روستاهای قزاویه ، موران ، اسماعیله ، بومشلیش ، فارسیات وعلوی از توابع بخش مرکزی شهر کارون استان خوزستان ، اخرین وضعیت و شرایط مدارس کودکان این روستاها را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد .
مستکین که با حضور همه اعضای ستاد ترویج کتابخوانی کشور به استان خوزستان سفر کرده بود ؛ ظرفیت و استعداد کودکان روستا زاده و مناطق محروم را ستودنی ارزیابی کرد . عضو شورای سیاستگزاری و داور دومین جشنواره پایتخت کتاب ایران و روستاهای دوستدار کتاب در این دیدار ها تصریح نمود مطالبات روستاییان اصیل وزحمت کش و بزرگمنش این دیار عموما معطوف به نیازهای اولیه از قبیل آب آشامیدنی ، کلاس های درس و خانه های بهداشت است .
شایان ذکر است کودکان این روستاها در حال حاضر فاقد کلاس های آموزشی واقلام مورد نیاز اعم از لوازم تحریر و اقلام کمک آموزشی هستند و عموما در کانتینر های فلزی وبسیار گرم که هیچ استانداری برای امر آموزش ندارند ، تحصیل می کنند . فقدان اب آشامیدنی سالم و گل آلود بیماریهای فراوانی را در دانش آموزان این روستاها موجب گردیده است .در این بازدید مستکین با برگزاری کارگاه اموزشی" نشاط مطالعه "برای بچه های روستاهای مذکور، نسبت به ترویج فرهنگ کتابخوانی و شوق مطالعه در دانش اموزان پیشنهادهای کاربردی را به معلمان این مدارس گوشزد نمود .
شایان ذکر است در این بازدید مسولان ستادی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی اعم از آقای علی اصغر سید آبادی مدیرکل برنامه ریزی و ترویج کتاب وزارت ارشاد ، دکتر جلیسه مدیرعامل خانه کتاب ، هاشمی عضوشورای سیاستگزاری و داور جشنواره پایتخت کتاب ، جانعلی مدیرکل نهاد کتابخانه های کشور ، حیدری دبیر دومین جشنواره روستاهای دوستدار کتاب ، مدیرکل توسعه روستایی نهاد ریاست جمهوری ، زارعی قنوانی مدیرکل ارشاد خوزستان ، دکتر کرمانی عضو شورای سیاست گذاری و داور جشنواره پایتخت کتاب،نماینده وزارت کشور و.. حضور داشتند .
در پایان این سفر یک روزه که به همت آقای خلف ناصری دهیار دلسوز و فعال بخش مرکزی شهرکارون هماهنگ شد، نیازهای اساسی دانش آموزان روستاهای مذکور شناسایی و مقرر شد برای هر روستا یک دستگاه کامپیوتر ، برای همه دانش آموزان اقلام اموزشی مورد نیاز به همراه هدیه شب عید ، تهیه کولرهای گازی ، اب سرد کن و.... از محل اعتبارات توسعه روستایی نهاد ریاست جمهوری و خیرین و انجمن های مردم نهاد استان خوزستان و تهران تامین گردد . که خوشبختانه در پایان همان روز بازدید مقدمات تهیه بخشی از اقلام مذکور انجام شد .
شایان ذکر است خانم دکتر شهرکانی بانوی که به صورت افتخاری و با عشق و دلسوزی مثال زدنی به همراه دو بانوی دیگر فداکار ، گستره وسیعی از روستاهای مذکور را با هزینه ای شخصی خویش سرکشی و به کار مداوای بیماران و رسیدگی به وضعیت تحصیلی دانش آموزان و رفع نیازهای اولیه انها مبادرت می ورزند از سوی دکتر مستکین مورد تقدیر قرار گرفتند و مقرر شد نشستی از روند فعالیتهای افتخاری این بانوان با حضور آنان در کمیسیون ملی یونسکو با حضور دست اندرکاران آموزش پرورش و سایر نهادی مرتبط با امر نیاز سنجی روستاهای محروم برگزار گردد تا با آگاهی از آسیب ها و مشکلات واقعی دانش آموزان روستایی راهکارهای اجرایی و عملیاتی بهتری در دستور کار سیاست گزارن حوزه آموزش و فرهنگ قرار گیرد .
گونه خبر: خبرهایی از اینسو و آنسوکلیدواژه: ترویج فرهنگ کتابخوانیمنبع: یونسکو-ایرانکتاب روشنگران تاریکی به چاپ دوم رسید
روشنگران تاریکی، زندگی نامه ی خودنوشت جبار باغچه بان و صفیه میربابایی، به چاپ دوم رسید.
این کتاب در برگیرنده زندگی باغچه بان و همسر و یاورش صفیه میر بابایی و یادداشت های ثمین و ثمینه باغچه بان درباره زندگی پدر و مادرشان و مجموعه عکس هایی از آلبوم خانوادگی آن هاست.
جبار باغچه بان از پیشگامان آموزش و پرورش نوین و پایه گذار آموزش و پرورش ناشنوایان ایران است. «روشنگران تاریکی» تلاش های او و همسرش به عنوان یکی از تاثیرگزارترین کوشندگان راه فرهنگ و ادبیات کودکان را بازگو می کند.
کتاب با یادداشت های صفیه میربابایی همسر باغچه بان آغاز می شود و با زندگینامه ی خود نوشت باغچه بان ادامه می یابد. او در این نوشته از سختی های راه گفته است و دردهایش. او خود، نوشته اش را به فریاد گوش خراشی تشبیه کرده است و امیداش این بوده است که: «این فریاد جانگدازی من، لااقل موجب عبرت خوانندگان باشد و بس». روشنگر تاریکی ها کتابی است تفکر برانگیز و اثر بخش.
مهم آن که، روش آموزشی جبار باغچه بان همچنان نو و تازه می نماید و می تواند الگویی برای مربیان و آموزگاران امروز باشد.
این اثر نخستین جلد از این مجموعه کتاب های زندگی کوشندگان راه فرهنگ و ادبیات کودکان است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر کرده است.
گفت وگو با زمان و تجربه های مدرسه داری دیگر کتاب هایی است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان از کوشندگان آموزش و پرورش کودکان ایران منتشر کرده است.
شوخی های لودی (ماجراهای لودی)
به مشکلات از دریچهی طنز نگاه کردن و کشف موقعیتهای خندهدار مشکلات، یکی از مهارتهای زندگی است. در کتابهای لودی، شخصیت داستان با مشکلاتی نظیر گم کردن اسباب بازی، پوشیدن لباس غذا خوردن، مسواک زدن، دعوا و قهر با دوستان و … روبرو است. اما این مشکلات در موقعیتهای خندهدار، طنزآلود و همراه با بازی حل میشود.
لینک خرید: http://hodhod.com/shookhi-haye-ludee.html
نوشته شوخی های لودی (ماجراهای لودی) اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
مهمترین عوامل دخیل در استرس و اضطراب کودکان
جاوید ثمودی، روانشناس
مهمترین عوامل دخیل در استرس کودکان در رفتار ناصحیح اطرافیان و والدین نهفته است.استرس در کودکان سلامت روحی و روانی و حتی جسمی آنها را به مخاطره میاندازد و موجب بیقراری و نا آرامی و از دست دادن اعتماد به نفس فرزندان در محیط و حتی انزوا خواهد شد.
اغلب استرسهای کودکان ریشه در دوران جنینی دارد، به طوری که فشارهای عصبی و استرسها و اضطرابهای مادر و ناملایمات بر جنین نیز تاثیرگذار است و بسیاری از کودکان استرسهای خود را از دوران جنینی به ارث میبرند. همچنین وارد کردن استرس به کودک در سالهای نخستین زندگی کودکان توسط والدین و اطرافیان صورت میگیرد، بدین معنا که گاهی برای تهدید کودک و ممانعت از رفتارهایش، اقدام به ترساندن او میکنند و همین ترس در کودک موجب استرس و اضطراب میشود.
والدین به جای ترساندن و تهدید تلاش کنند از همان دوران کودکی از راههای منطقی در جهت تربیت فرزند استفاده کنند، مثلا به جای اینکه برای خواب کودک او را از موجودات ترسناک بترسانند، از همان دوران کودکی به او بیاموزند که یک کودک برای حفظ سلامتیاش به خواب مناسب نیاز دارد.
یکی دیگر از عوامل نگران کننده در ایجاد استرس کودکان، تعجیل در امور و فراخواندن کودکان به عجله در کار است، بدین معنا که در هنگام غذا خوردن، بازی کردن و حتی برای دستشویی رفتن کودک او را به عجله بیش از حد وا میداریم و این جملات حاوی عجله و شتاب همچون «زود باش» ناخودآگاه در کودک ایجاد استرس مینماید.
انتظارات والدین و اطرافیان بیش از توان کودکان نیز از عوامل استرس زا است، اگر کودکان را برای انجام کاری که توانایی لازم را ندارند مجبور کنیم، در واقع استرس را به جان او انداختهایم و آرامش خیال او را سلب میکنیم. گاهی نیز اتفاقاتی ناخوشایند برای کودکان خارج از محیط منزل رخ میدهد که به نوعی ترس و واهمه و استرس در آنها ایجاد مینماید در این زمینه ترس و نگرانی از آزار کودکان دیگر در مهد کودکها و یا در محیطهای بازی یکی از نمونههای این نوع عوامل استرس زا است.
در مواجهه محیطهای اجتماعی همچون مهدهای کودک و یا فضای بازی و فضاهای خارج از منزل باید به کودکان بیاموزیم که هر نوع اتفاق و حادثه را با والدین در میان بگذارند، البته این امر هم مستلزم آن است که کودک در محیط منزل احساس امنیت و آرامش برای بیان حرفها و خواستههای خود داشته باشد و مجبور به پنهان کاری نگردد.
جویدن ناخن، انزوا، شب ادراری، پرخاشگری میتواند از علائم مهم استرس در کودکان باشد که نیاز به مشاوره و درمان دارد و بی توجهی به رفع استرسها حتی میتواند در دوران نوجوانی و جوانی نیز ماندگار شود و بر موفقیتهای آنان، تاثیر منفی بگذارد.
منبع: ایسنا
نوشته مهمترین عوامل دخیل در استرس و اضطراب کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
وظیفه مراکز پیش دبستانی، خلق محیط یادگیری است
وظیفه مراکز پیش دبستانی پیش از یافتن نوع آموزش به کودکان، خلق محیط یادگیری است و بین این دو تفاوتهایی وجود دارد. محمود تلخابی اظهار کرد: دوره پیش دبستانی از نظر ظرفیت رشد، امکانات فوقالعادهای برای پرورش و تربیت کودکان دارد. بسیاری از صاحبنظران معتقدند که این دوره بسیار حساس بوده و به منزله آمادگی برای یادگیری و تغییر دنیای تفکر و شناخت به شمار میرود و اگر کودک آن طور که باید از ظرفیتهای این دوره آموزشی بهره نبرد در نوجوانی با دشواری تربیت مواجه میشود. هر فردی تا واپسین روزهای عمر خود میتواند به امر یادگیری مبادرت ورزد اما توان یادگیری در دوره کودکی بسیار متمایز است. از اینرو، میتوان گفت پیشدبستانی یکی از مهمترین دورههای زندگی هر کودکی به شمار میرود و به نوعی فرد را از دنیای محدود تجارب پیرامون، به دنیای اجتماعی بزرگتری وصل میکند. علاوه بر این، کودک از رشدی برخوردار میشود که در نهایت به ساختار ذهن او تبدیل شده و از این جهت با سایر آموزشها تفاوتهای اساسی دارد.
کودکان با حضور در پیشدبستانی میتوانند دنیای محدود تفکراتشان را به دنیای وسیع مفاهیم بسط داده و برای آغاز تحصیل به معنای رسمی آماده شوند. این در حالی است که خوشبختانه ورود بخش خصوصی به این دوره توانسته نارساییهای موجود در تامین پوشش تحصیلی برای کودکان در سنین قبل از دوره ابتدایی را تا حد زیادی مرتفع کند. شروع رسمی برنامه تحصیلی در کشور ما از شش سالگی است اما در بسیاری از کشورها این سن به پنج و حتی چهار سالگی تقلیل مییابد و دوره پیش دبستانی را از پایه ابتدایی مستقل نمیدانند. از اینرو، یافتن نقطه شروع مناسب برای آموزش به کودکان، یکی از پژوهشهایی است که در کشورهای متعددی مورد توجه قرار گرفته و نشان میدهد که ظرفیت یادگیری کودکان بسیار بیشتر از چیزی است که ما تصور میکنیم و در واقع قدرت تفکر کودکان میتواند فوقالعاده باشد.
در گذشته تصور میشد که اگر کودکان زبان مادری خود را کامل و جامع نیاموزند نمیتوانند برای آموختن زبان دوم اقدام کنند، ولی بر اساس تحقیقات صورت گرفته در سالهای اخیر، کودکان قبل از سنین مدرسه این توانایی را دارند که سه یا چهار زبان را به صورت همزمان یاد بگیرند. به همین علت، میتوان به صراحت گفت هیچکس نمیتواند به دلیل ناآگاهی، توانمندی کودکان را انکار کند چرا که طبق مطالعات عصب تربیت، هرکس از ظرفیتهای مغزی خود استفاده نکند، زمینه هرس و حذف این توانمندی را فراهم کرده است. بالا بودن سرعت رشد مغز برای ایجاد محرک و در نتیجه درگیر کردن فرآیندهای مغزی در کودکان، میتواند یکی از مهمترین دلایل اهمیت پیشدبستانی محسوب شود. در واقع آموختههای پیشدبستانی منجر به حفظ و توسعه تواناییهای کودکان میشود. در حالی که هر چه محیط رشد محدودتر باشد احیای مجدد توانمندی در طول سالهای بزرگسالی بسیار دشوار خواهد بود.
هر چه بتوانیم آموزشهای پیشدبستانی را به سنین کمتر موکول کنیم به همان میزان زمینه رشد فرزندانمان را فراهم کردهایم و اگر بتوانیم پوشش پیشدبستانی کشور را به سنین چهار تا پنج سال منتقل کنیم، کودکانمان با آمادگی بیشتری به مقطع اول ابتدایی راه مییابند. البته منظور ما آموزش رسمی مستقیم نیست و مراکز پیشدبستانی نیز باید به دنبال یادگیریهای مستمر باشند چرا که پژوهشهایی با مضمون میزان اثربخشی یادگیری در پیشدبستانی از خلق محیطهای یادگیری کارآمد حمایت میکند.
تامین نیروی انسانی و کاهش جمعیت نوآموزان در مقطع پیشدبستانی از چالشهای پیش رو به شمار میرود، ولی الگوی توسعه مردمی، الگوی بهینهای است که میتواند به مرتفعسازی این دو مسئله منجر شود. همچنین دولت نباید به سمت رسمی کردن مقطع پیشدبستانی برود و بهتر است که فقط پشتیبانی خود را جهت ارتقای کیفیت، تولید محتوا، نظارت و توسعه حرفهای مربیان را پررنگتر کند.
محمود تلخابی
گونه خبر: خبرهایی از اینسو و آنسوکلیدواژه: پیش دبستانیآموزشهای پیشدبستانیپرورش و تربیت کودکانمنبع: خبرگزاری ایسنابهترین های قلک، نبات کوچولو، رشد کودک و سروش خردسالان دی ماه
در این گزارش با بخش های خوب نشریه های نشریه قلک شماره ۱۸، نبات کوچولو شماره ۵۲ سروش خردسالان شماره ۴۶ و رشد کودک شماره ۴ از دید گروه بررسی نشریات شورای کتاب کودک آشنا می شوید.
نشریه قلک شماره ۱۸
داستان
عنوان: سه اسب چوبی
نویسنده: شهرام شفیعی
تصویرگر: سام سلماسی
پدر و پسر پس از برگشت از استخر به مغازه ی اسباب بازی فروشی می روند و سه اسب چوبی می خرند. پس از آن به مغازه ی آب میوه فروشی و فروشگاه لباس می روند. پدر برای اینکه پسرک زودتر بزرگ شود چهار شانه تخم مرغ می خرد. پول پدر تمام می شود. طوفان می آید و تخم مرغ ها می شکند. پسر می خواهد به دست شویی برود. زنگ در خانه ای را می زنند. پیرمردی به آن ها اجازه می دهد به دست شویی بروند و پیرمرد با ماشین خود آن ها را به منزل شان می رساند.
داستان تصویری «سه اسب چوبی» برگرفته از داستان های «من و بابام» ماجرای پدر و پسری است که یک روز شاد را با یکدیگر سپری می کنند. متن در قاب های مجزا به توصیف ماجرا می پردازد و تصاویر در صفحه ی روبه روی آن درقاب های شماره گذاری شده داستان را همراهی می کند. داستان برای کودکان پرکشش است و از شنیدن آن لذت خواهند برد. تصاویر گویا هستند و کودک می تواند تصویرخوانی و داستان را بازگو کند.
عنوان: فی فی مثل بستنی قیفی
نویسنده: سید نوید سید علی اکبر
تصویرگر: سارا طبیب زاده
دلفین کوچولو به نام فی فی و زَزی خانم، کنار ساحل با هم آشنا می شوند. ززی مجسمه ساز است و می خواهد کنار ساحل با شن¬ها مجسمه بسازد. فی فی کلی از زَزی خانم سوال های بسیاری درباره ی مجسمه سازی می پرسد و سرانجام پیشنهاد می کند مجسمه ای از پری دریایی بسازد که دلفینی را در آغوش گرفته است.
داستان زبانی ساده و لحنی طنزآمیز و ساختاری منسجم دارد. گفت وگوی بین شخصیت های داستان به جذابیت آن می افزاید. نویسنده از بازی با واج¬ها و صداها برای سرگرم کردن کودک بهره گرفته است و کودک را با کار مجسمه سازی آشنا می کند.تصاویر ساده با فضاسازی مناسب همراه با متن است.
عنوان: تلویزیون جنگلی
نویسنده: علی اکبر زین العابدین
تصویرگر: سلمان طاهری
حوصله جانوران جنگل سررفته است. کاری ندارند که انجام دهند. برای همین همه خواب آلویند. ناگهان ۲ تا خرگوش کوچولو فکری به ذهن شان می رسد و با چند تکه چوب تلویزیون درست می کنند و پشت آن نمایش می دهند. بقیه جانوران به شوق می آیند و آن ها را همراهی می کنند. حالا همه شاد و سرحالند.
داستان تصویری تلویزیون جنگلی در ۲ صفحه، با تصاویری آشکار و رنگ های ملایم و شاد در قاب های مجزا این فرصت را به کودک می دهد تا قصه گویی کند، صدایش را ضبط کند و برای مجله بفرستد و جایزه بگیرد.
شعر
عنوان: مارماری
شاعر: مریم هاشم پور
تصویرگر: هاله مودبیان
شیلنگ آب به هر طرف آب می پاشد. به او هشدار داده می شود که با این کار آب تمام می شود و جایش در انباری خواهد بود.
«مارماری» شعری آهنگین و خیال انگیز است که کودک را به استفاده ی درست از آب راهنمایی می کند و با واژگانی ساده او را با بحران کمبود آب آشنا می کند. تمام جانوران در تصویر در حال گفت و گو با شیلنگ دیده می شوند که افزایش تخیل کودک را به دنبال دارد.
عنوان: بابام کارمند بانکه
شاعر: سعیده موسوی زاده
تصویرگر: مهسا خلیلی پناه
پدر که کارمند بانک است کارش گرفتن و دادن و نگه داری پول است.
کودک به راحتی با شعر آهنگین ارتباط برقرار می کند و با شغل کارمند بانک و کارهای مربوط به او آشنا می شودکه در راستای رویکرد مجله است.
نکته: در جایی از شعر به جای هزار و شصت و هشتاد آمده هزار و هشت و شصتاد.
سرگرمی
عنوان: عصرانه هزارپا – نون فیلی
تصویرگر: ستاره معتضدی
عصرانه هزارپا از موز، انار و کیوی و نون فیلی با نان تست، گوجه فرنگی و خیار تهیه شده است. این نوع عصرانه ها کودک را به خوردن میان وعده های سالم تشویق می کند. تصاویر میوه های فصل و خوراکی های در دسترس به همراه شعر و رعایت سفید خوانی به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار می کند. مجله در پایان از مخاطب خواسته از عصرانه دست ساز خود عکس بگیرد و بفرستد.
معرفی کتاب
تصویرگر: فاطمه بدری
در این شماره نشریه به معرفی ۲ کتاب با موضوع های بازی، سرگرمی و خلاقیت تصویری پرداخته است. معرفی کتاب ها با شناسنامه کامل، تصویر روی جلد و خلاصه ای از کتاب است که مخاطب را به تهیه و خواندن آن تشویق می کند.
با کتاب زندگی کنیم
تصویرگر: رافائل بیتنکورت کرئا / برزیل
در این بخش که به تازگی به نشریه افزوده شده است، تصویرهایی با موضوع کتاب و کتابخوانی چاپ می شود تا کودکان را به خواندن کتاب تشویق کند.
تصویر مردی با معلولیت جسمی در قایقی میان اقیانوس کنار نهنگی در حال خواندن کتاب دیده می شود. حتی جانور غول پیکر دریا هم از فرصت استفاده می کند تا با مردی که در قایق نشسته و کتاب می خواند همراه شود و لذت ببرد،تصویری واضح و گویا که کودک را به کتابخوانی تشویق می کند.
هدیه های شما
به تازگی ۲ صفحه از نشریه با عنوان «هدیه های شما» به بخش ارتباط مخاطب با مجله اختصاص یافته است. در این بخش عکس هایی چاپ می شود که خردسالان با عصرانه های جورواجورشان، کاردستی هایشان و گلدان های گیاهانشانگرفته اند و برای نشریه فرستاده اند. خردسالان با مشاهده عکس های خود در نشریه تشویق به خواندن نشریه می شوند و تعلق خاطری نسبت به آن پیدا می کنند. عکس هاباکیفیت مناسب همراه با نام فرستنده چاپ شده است. این بخش به جذب مخاطب و ارتباط بیشتر با مجله می افزاید.
نبات کوچولو شماره ۵۲
داستان
عنوان: پا دراز
نویسنده: محمد رضا شمس
تصویرگر: نیلوفر برومند
پادراز یادش رفته پاهایش را با خود به کنار برکه بیاورد. برای همین روی زمین می خزد. وقتی قورباغه او را می بیند فکر می کند او مار است و دشمن اوست. پادراز به او می گوید که مار نیست و فقط یادش رفته است پاهایش را از خانه بیاورد. قورباغه پاهای پادراز را برایش می آورد ولی پا به فرار می گذارد. در هرحال پادراز دشمن قورباغه است و قورباغه غذای او.
نویسنده با زبانی ساده و گاه آهنگین به طور غیرمستقیم به کودک می آموزد که برخی جانوران پا ندارند و روی زمین می خزند. برخی جانوران هم از جانوران دیگر تغذیه می کنند و برای همین دشمن آن ها محسوب می شوند.
عنوان: هاپوپو و خواب اژدها
هاپوپو با قایق نزد اژدها می رود اما او خواب است و با هیچ صدایی هم بیدار نمی شود. نه با طبل، نه با شیپور، نه با... در پایان هاپوپو چند ساز بادی را به هم می چسباند که بتواند با صدای آن اژدها را بیدار کند.
داستان تصویری با تصاویر زیبا و واضح و با استفاده از رنگ های شاد فرصت قصه گویی را برای کودک فراهم می کند. تقویت بیان و خلاقیت از پیامدهای مثبت تشویق کودکان به قصه گویی است. داستان لحظه های شادی را برای کودک فراهم می کند.
عنوان: یکی بود یکی نبود
نویسنده: لاله جعفری
سوسمار سبزکوچولو می خواهد با کسی آب بازی کند اما با تمساح که نمی شود چون دشمن اوست. ملخ هم که از سوسمار می ترسد چون غذای اوست. پس همان بهتر زیر برگ ها قایم شود و فعلا از آب بازی صرف نظر کند.
داستان به طور غیر مستقیم همراه با تصاویر واضح و مستند کودک را با زندگی سوسمار سبز آشنا می کند. تصاویر به کمک متن آمده و ماندگاری مطالب را در ذهن کودک بیشتر می کند.
شعر
عنوان: سوسماری جون
شاعر: مریم اسلامی
تصویرگر: ساناز کریمی طاری
سوسمار سبز جنگل در جنگل های امریکا، کنار آب زندگی می کند. خوراکش میوه و تخم پرنده ها و دشمنانش مار و تمساح هستند و عجیب این که بر روی آب می تواند راه برود و بدود.
سوسماری جون» شعری آهنگین و روان که کودک به راحتی با آن ارتباط برقرار می کند. افزون بر آن کودک در شعر با محل زندگی، شیوه ی زندگی، خوراک و دشمن سوسمار سبز آشنا می شود.
سرگرمی
عنوان: خوابم نمیاد
کودک با چسباندن عکس جانوران «شب بیدار» و «روز بیدار» با آن¬ها آشنا می شود. تصویر واضح همراه با سفید خوانی و فضا سازی مناسب است. کودک می تواند خود را در آن فضا تصور کند که به تخیل او افزوده می شود. هدفمند بودن و آزادی عمل کودک در انجام آن از ویژگی های مثبت سرگرمی است.
عنوان: دونه دونه برفه
مجله در ۲ صفحه از کودک می خواهد نقاشی کند، سفید خوانی مناسب، داشتن آزادی عمل از نکات مثبت این سرگرمی است.
نکته: بهتر است کودک در انجام سرگرمی خود تصمیم بگیرد چه چیزهایی نقاشی کند.
عنوان: من ورزشکارم
بازی با سایه یکی از سرگرمی های کودک است. در این بازی کودک می آموزد که هر کس سایه مخصوص به خود را دارد . تصویر در فضایی شاد مخاطب را تشویق به بازی می کند و افزایش دقت و تخیل او را به دنبال دارد.
سروش خردسالان شماره ۴۶
داستان
عنوان: مداد من
ترجمه: ریحانه جعفری
کودک با مدادش غیر از کشیدن نقاشی کارهای مختلفی انجام می دهد، کارت عید درست می کند، عروسک بند انگشتی می سازد و داستان می گوید، مداد ها را کنار هم می گذارد و کلمه می سازد، برای خدا نامه می نویسد، به جای میکروفن از آن استفاده می کند و. .
تصاویر ساده، واضح و روشن در قاب های مجزا، هماهنگ با متن های کوتاه دیده می شوند. داستان به کودک خردسال می آموزدکه با مداد، به جز کشیدن نقاشی، کارهای دیگر هم می¬توان انجام داد. در پایان از کودک هم پرسیده می شود « فکر می کنید با مدادتان چه کارهایی می توانید انجام دهید؟» که کودک را به فکر وامی دارد و به خلاقیت او می افزاید. در تصویر مداد بزرگتر از کودک دیده می شود که در راستای عنوان و محور داستان است.
شعر
عنوان: کلاغه و عروسک
شاعر: افسانه شعبان نژاد
تصویرگر: نرگس دلاوری
کلاغ عروسک دختر کوچولو را از توی اتاقش برمی دارد. وقتی می فهمد او غمگین است عروسک را پس می آورد.
شعر آهنگین همراه با خیال پردازی می تواند با آموزش غیر مستقیم به کودک بیاموزد اگر چیزی از دوستی برداریم و او غمگین می شود و بهتر است آن را به او برگردانیم. کاری که معمولا در این گروه سنی کودکان خردسال انجام می دهند.
رشد کودک شماره ۴
داستان
عنوان: یک گوله برف
نویسنده: ارغوان غلامی
خرگوش کوچولو خوابیده بود. آخ ! یک گوله برف روی سرش می افتد. هر جا می رود گوله برف هم او را دنبال می کند. خرگوش ناراحت می شود و به گوله برف می گوید چرا دنبالم می آیی؟ گوله برف از خجالت آب می شود.
داستان «یک گوله برف» با بکار گیری تکرارها، فضایی شاد ایجاد کرده است و می تواند خردسال را به خنده بیندازد و موجب لذت کودک شود. طرح بازی در داستان برای خردسال جالب و گیراست.
نکته: با حذف جمله آخر، پایان داستان بهتر می شد.
عنوان: کوچک یا بزرگ
نویسنده: لاله جعفری
موری یک مورچه کوچولوست. او فکر می¬کند چرا آنقدر کوچک است و هیچ کس او را نمی بیند. مردم گاهی روی آن پا می¬گذارند و اوهو اوهو گریه اش در می آید. کاش موری بزرگ می شد حتی از آدم ها و درخت ها و فیل ها هم بزرگ تر! اون وقت چی می شد؟
نویسنده درداستان «کوچک یا بزرگ» تخیل کودک را به کار می گیرد و کودک خردسال می تواند با یک مورچه هم¬ذات پنداری کند. پرسش پایان داستان خردسال را به فکر وا می دارد.
عنوان: پسر و آینه
نویسنده: منوچهر اکبرلو
تصویرگر: نسیم بهاری
پسرک جلوی آینه می ایستد و حرکت های گوناگون خود را می بیند.
تصویرخوانی پسرک و آینه برای کودکان داستانی آشناست. کودکان با این کار با اعضای بدن خود بیشتر آشنا می شوند و به خودآگاهی می رسند. پایان اعجاب انگیز داستان باعث لذت کودک می شود.
شعر
عنوان:کی بود کی بود؟ گوزنی بود
شاعر: افسانه شعبان نژاد
گوزن شاخ ندارد. به جای شاخ، شاخه های درخت ها را روی سرش می گذارد! پرندگان ها روی شاخ هایش لانه می سازند و سرو صدا می کنند. گوزن شاخه های درخت را از روی سرش بر می داردو از آن جا می رود.
داستان منظوم «کی بود کی بود؟ گوزنی بود» آهنگین و شاد است. تخیل خردسال را به کار می گیرد و با نگاه جدیدش برای خردسال پرسش ایجاد می کند. به دلیل برگشتن آخر داستان به ابتدای آن می¬توان از این شعر به عنوان یک بازی برای خردسالان استفاده کرد.
سرگرمی
عنوان: سنگ ها
طرح و اجرا: طاهره عرفانی
سرگرمی «سنگ ها» کودک را تشویق می کند که با دقت بیشتر اطراف خود را مشاهده کند و از سنگ های بی شکل اشکال مختلف درست و رنگ کند. کاردستی باعث افزایش و رشد خلاقیت کودک می شود و او را به فکر وا می دارد؛ افزون برآن ارتباط کودک با طبیعت را افزایش می دهد. عکس ها، در انجام کاردستی به کودک یاری می رساند.
عنوان: چهار دست و پا
طراح : سپیده حامدی
عکاس: اعظم لاریجانی
در بخش «بازی ورزش» مجله به معرفی ۲ بازی حرکتی پرداخته است. بازی چهار دست و پا بدون نیاز به ابزار قابل اجراست. کودک می تواند به تنهایی بازی را انجام دهد. بهتر بود که زمان اجرای بازی ذکر می شد چون بعد از صرف غذا خم شدن برای کودک مناسب نیست. بازی حرکتی سبب تخلیه انرژی کودک می شود.
عنوان: از روی طناب برید
این بازی، تک نفره و چند نفره قابل اجراست. با استفاده از طناب یا ریسمان کودک می تواندافزون بر تقویت تمرکز، انرژی خود را تخلیه کند.
هر ۲ بازی در محیط های بسته می تواند ساعت ها کودکان را سرگرم کند و چون با حرکت همراه هستند از نظر سلامت فیزیکی نیز مفیدند. عکس ها، در انجام دادن بازی به یاری کودک می آید.
سیستان و بلوچستان
طراح : آمنه شکاری
عکاس : اعظم لاریجانی
نشریه صفحه پشت جلد را به ایران شناسی اختصاص داده است. تصاویر صنایع دستی و نوع پوشش مردم منطقه را نشان می دهد. عکس ها سبب می شود مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار کند.