خبر جمع کن
چه عواملی باعث ایجاد ترس در کودکان میشود؟
ترس، واکنشی عاطفی، هیجانی و فیزیکی است که هر فردی هنگام روبهرو شدن با خطر واقعی، از خود بروز میدهد و احساس امنیت خود را از دست میدهد. ترس طبیعی به واکنشی گفته میشود که در موقعیتهایی نشان داده میشود که برای بیشتر افراد، ترسناک تلقی میشود. مثلاً ترسیدن از ارتفاع یا ترس از صدای مهیب انفجار. این واکنش عاطفی کاملاً طبیعی است و از بدو تولد دیده میشود. ترس زمانی که خیلی شدید نباشد و باعث پرهیز از خطر برای کودک شود، نه تنها نگرانکننده نیست بلکه سودمند نیز هست زیرا ترس احساسی است که میتواند به کودک کمک کند که با احتیاطتر عمل کند. (مراجعه کنید بهبخش مزایای ترس)
اما ترس مرضی یا فوبیا نوع خاصی از ترس است که در درجه اول افراطی، غیرمنطقی و ناموجه است. اگر فوبیا از یک چیز خاص مثلاً سوسک، گربه، آمپول و… باشد به آن فوبیای خاص میگویند. (مراجعه کنید بهبخش فوبیا)
این تقسیمبندیها را میشود برای بزرگسالان به راحتی به کار برد اما در کودکان به چند دلیل، جدا کردن ترسهای طبیعی از فوبیا سخت است. در درجه اول نشانههای ترس در کودکان با بزرگسالان فرق میکند. یعنی ممکن است کودک به جای این که مثل بزرگسالان از موقعیتی وحشت زده شود، حالت قهر به خود بگیرد یا خودش را به بزرگسالان بچسباند. حتی ممکن است کودک، ترس خودش را پشت نشانههای افسردگی و خشم پنهان کند. ضمن اینکه برخلاف بزرگسالها که میدانند ترسشان افراطی و غیرمنطقی است، کودکان آنقدر رشد نکردهاند که تفاوت ترسهای طبیعی و غیرطبیعی را بدانند.
تشخیص ترس، اختلالات اضطرابی و حملات استرسی
چه عواملی باعث ترس میشود؟
ریشه ترس کودکان
علائم ترس کودکان
دلایل ترس
دلایل شایع ترس در کودکان
دلایل ایجاد ترس در کودکان
چه ترسی؟ چه سنی؟
انواع شایع ترس با توجه به سن فرزندان
مزایای ترس
درباره فوبیا
اضطراب
درمان ترس و هراس
چگونه از ایجاد ترس در کودکان جلوگیری کنیم؟
شیوههایی برای پیشگیری و کاهش ترس کودکان
آنچه والدین میتوانند انجام دهند
چه موقع برای درمان ترس کودک به روانشناس مراجعه کنیم؟
اهمیت کتابخوانی برای کودک
فواید کتابخوانی برای کودک
خصوصیات کتاب کودک
تشخیص ترس، اختلالات اضطرابی و حملات استرسی
وقتی اختلالات عصبی از کنترل خارج میشود، یا وقتی از چیزی میترسیم که در واقع به ما آسیب نمیرساند، میتواند بر عملکرد روزمره ما تأثیر بگذارد.
ترس آیندهنگر یا به بیان دیگر، ترس از اتفاقهای نامعلوم آینده، به عنوان اضطراب شناخته میشود. در حالی که ترس در لحظه بروز خطر اتفاق میافتد. اضطراب با دلهره مشخص میشود زیرا ما نمیدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد و نمیتوانیم رویدادهای آینده را کنترل کنیم. اختلالات اضطرابی شامل تعدادی از شرایط پزشکی مختلف، از جمله اختلال اضطراب عمومی است. (مراجعه بهبخش اضطراب)
گاهی اوقات بدن و ذهن به هرگونه اتفاق طبیعی واکنش نشان میدهد در صورتی که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد و این حالت از واکنش را به عنوان وحشت میشناسیم. بسیاری از افراد با این نوع احساسات آشنا هستند و غالباً (نه همیشه) با فوبیا همراه است. وحشت یک واکنش فیزیکی فوری به ترسهای غیرواقعی و غیرمنطقی است و میتوانند تأثیر زیادی بر سلامت عاطفی و جسمی شما و همچنین توانایی شما برای رسیدن به پتانسیل کامل شما داشته باشند. از طرف دیگر، ترس بیش از حد ممکن است فلجکننده شود، یا اینکه در مواجهه با هر اتفاق احساس فرار کنید.
از نظر زیست شناختی، هنگامی که فرد احساس ترس میکند، مناطق خاصی از مغز وی همچون هیپوتالاموس فعال میشود. به نظر میرسد این مناطق اولین واکنش فیزیکی به ترس را کنترل میکنند و مواد شیمیایی مانند آدرنالین و هورمون استرس کورتیزول در جریان خون آزاد میشوند و باعث واکنشهای جسمی خاصی میشود، مانند:
- ضربان قلب سریع
- افزایش فشار خون
- سفت شدن عضلات
- جمع شدن حواس
- گشاد شدن مردمک چشم (برای ورود نور بیشتر)
- تعریق زیاد
- و… (مراجعه کنید بهبخش علائم ترس)
هرچند آگاهی از خطرهای بالقوه و واقعی بسیار مهم میباشد، اما واکنش مناسب در برابر آنها نیز بسیار مهم است. اکثر ما، در لحظهٔ احساس خطر، واکنش خاصی نشان میدهیم، اما به محض اینکه متوجه میشویم تهدید واقعی و جدی در آن موقعیت وجود ندارد، این احساس و واکنش به ترس به سرعت فروکش میکند.
اما این موضوع به کودکان آسیب جدی میرساند زیرا آنها قادر به درک درست از شرایط نیستند و توانایی عقلانی فکر کردن و تشخیص موارد غیرواقعی و غیرعقلانی را ندارند.
حال یک موضوع بسیار مهم این است که ترس برای کودکان چگونه است؟ برای کودکانی که این احساس را تجربه میکنند، تهدیدها کاملاً واقعی احساس میشوند. والدین غالباً در دلجویی از فرزند خود و اطمینان به او درمورد اینکه در واقع چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، مشکل دارند. اضطراب دوران کودکی اگر دلیل و منشأ مشخصی نداشته باشد میتواند تأثیر منفی بر رشد سالم انسان داشته باشد و ممکن است کودکان را در معرض مشکلات اضطراب و اختلال ترس در زندگی بعدی قرار دهد.
منشاء ترس معقول یا نامعقول کودک را باید در تجارب او جستجو نمود اغلب ترسهای کودک از مراحل رشدش تأثیر میپذیرند.
مهمترین علل اساسی ایجاد ترس در کودکان عبارتند از:
- والدین الگوهای ویژهای از ترس را به کودکان خود آموزش و منتقل میکنند (والدین ترسو، کودک ترسو).
- از علتهای ترس کودک از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان، تهدید کردن کودک برای برقراری نظم و انضباط در خانه است مثلاً هنگام گفتن این جمله: «باید قرصت را بخوری وگرنه میمیری» یا «اگر غذا نخوری، میگم دکتر آمپولت بزنه».
- انتظارات و توقعات نامتناسب و افراطی والدین از کودک.
- از علتهای ترس کودکان تجربهها و خاطرات ناگوار و وحشتناک کودک میباشد.
- از علتهای ترس کودکان ویژگیهای شخصیتی خود کودک، عوامل زیستی، سرشتی و آمادگیهای فطری اولیه و داشتن بدنی آسیبپذیر و نحیف میباشد.
علائم ترس کودکان
هر علتی ممکن است سبب ترس دائمی کودک گردد و این ترس بر جسم و روان او اثر نامطلوب و مضر میگذارد و کودک را غمگین میکند به طوری که کودک علائمی مانند: گوشهگیری، خجالتزدگی، فاقد قدرت تصمیمگیری و وابسته به سایرین از خود بروز میدهند.
در آینده این کودکان نمیتوانند پستهای حساس شغلی داشته باشند و از آن ترس دارند و همچنین قادر به حل مشکلات زمان حال نمیباشند.
مهمترین علایم ترس کودکان عبارتند از:
– اختلال خواب، خشم و عصبانیت، چنگ زدن بدن، جیغ کشیدن، تنگی نفس و گرفتگی صدا، افزایش ضربان قلب، از دست دادن کنترل ادرار، لکنت زبان، شبادراری، فرار از موقعیت ترسآور، حسادت، ناخن جویدن، گوشهگیری، انزواطلبی و کمرویی و… میباشد.
به طور کلی، دلایل بیشماری از ترس وجود دارد. برخی از آنها بیش از دیگر موارد شناخته شدهاند، بهویژه هراسهای خاص مانند ترس از عنکبوت (آرخنوفوبیا)، خون (هموفوبیا)، ارتفاع (اکروفوبیا) و امتحانات (تستوفوبیا) و همچنین هراس اجتماعی که به آن اختلال اضطراب اجتماعی نیز گفته میشود که یکی از بیماریهای روحی رایج است و این ویژگی با ترس شدید از اینکه دیگران در موقعیتهای اجتماعی تحت نظر و قضاوت قرار گیرند همراه است.
دلایل شایع ترس در کودکاناحساس ترس از تاریکی یکی از ترسهای رایج و دشوار برای تسخیر در کودکان است. کودکان ممکن است این احساس را به خوبی در سن مدرسه خود داشته باشند. ترس از تاریکی با افزایش سن متفاوت است. کودکان کوچکتر ممکن است از هیولاهایی که در سایه کمین کردهاند ترسیده باشند، در حالی که کودکان بزرگتر ممکن است بیش از حد نگران سارقین یا سایر تهدیدات ملموس باشند. اکثر خانوادهها میبایست که چراغ را در شب روشن کنند و به تدریج در مدت زمان طولانی نور را کم کنند.
اما بیایید چند دلیل مؤثر در ترس کودکان را بدانیم…
خرس دوست دارد شبها موقع خواب، همه چیز مرتب و منظم باشد. خانهاش ساکتِ ساکت باشد. لیوان آبش کنار تختش باشد و کلاه خوابش درست روی سرش قرار گرفته باشد. اما یک شب موش به خانه خرس میآید تا شب را در خانه او بخوابد. اما خرس چطور میتواند با این همه سوصدای موش بخوابد!
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view بستن یک دوست مثل هیولا ۳۰۰,۰۰۰ ریال ببری با هیولای زیر تختش دوست است. آن دو هر شب تا قبل از خواب با هم بازی میکنند. هیولا هیچوقت ببری را نمیترساند، چون دوستهای خوب هیچوقت همدیگر را نمیترسانند... افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view کتاب با موضوع ترس از تاریکی در کودکان دلایل ایجاد ترس در کودکان- رشد ناکافی عاطفی و مغزی کودک از دیگر عوامل ترس در کودک است
- یکی از عوامل ایجاد ترس در کودک داشتن والدین بیش از حد حمایتکننده، محافظهکار و محتاط میباشد.
- سختگیر بودن والدین و اعمال تنبیههای شدید میتواند در کودک ترس ایجاد کند.
- نداشتن برنامهریزی قبلی و آماده کردن کودک بیمار برای انجام فرآیند درمان موجب بروز ترس در کودک میشود.
- یکی از عوامل ایجاد ترس در کودک مواجهه با افراد بیگانه، اشیای جدید، صداهای غیرعادی، ناگهانی و بلند و موقعیتها و مکانهای ناآشنا است.
- جدایی از مادر، خانه، سایر اعضای خانواده و دوستان از دیگر عوامل ایجاد ترس در کودک است.
- ترس از نقص عضو و صدمات فیزیکی ناشی از بیماری و ترس از مردن موجب بروز ترس در کودک میشود.
بعضی از ترسها برای بعضی از سنین طبیعیتر است اما در کل هیچ ترسی -حتی اگر طبیعی باشد- نباید بیش از دو سال طول بکشد. یعنی طول کشیدن بیش ازاین حد، نشانه مشکل و نیازمند توجه یا حتی درمان بالینی است. برخی از ترسها در کودکان ریشه فطری دارند (ترس از صداهای مهیب) و برخی دیگر از همان ماههای اول و به صورت اکتسابی در کودک شکل میگیرند (ترس از حیوانات مثل سوسک و گربه) و والدین برای جلوگیری از ترسو شدن کودکان باید خود الگوی شجاعت باشند. ترس کودکان ممکن است ثبات و دوام نداشته باشد، زود پدید آید و زود هم از بین برود. گاهی ترس کودکان مبتنی بر واقعیت نیست یعنی از چیزی میترسند که بیخطر است.
چند روز است که آلفونس دیگر همان آلفونس همیشگی نیست. از شیطنت و بازیگوشی خبری نیست خیلی جدی شده و نگران به نظر میرسد. چرا؟ چون به زودی مدرسهها باز میشوند و او برای اولین بار به مدرسه میرود.
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view کتاب با موضوع ترس از مدرسه در کودکان انواع شایع ترس با توجه به سن فرزندان ترس از تنهاییوالدین بسیاری هستند که از ترسهای کودکان شاکی شدهاند. ترسهای کودکان انواع مختلفی دارد و هرکدام از آنها هم دلایل و ریشههای خودشان را دارند. یکی از شایعترین انواع ترس، ترس کودکان از تنهایی است که با جیغ و داد و گریه در تنهایی میتوانید آن را مشاهده کنید یا کودکی که به هیچ وجه از مادر جدا نمیشود و از تنهایی فراری است، همه نشاندهندهٔ وجود این نوع از ترس در کودک است. ترس کودکان از تنهایی، که بیشتر در کودکان سنین پایین اتفاق میافتد در سن ۲ تا ۵ سالگی بیشترین احتمال وقوع را دارد و اگر خانواده نتواند به درستی این ترس را مدیریت کند، میتواند روی سلامت عاطفی کودک و آینده آن تأثیر منفی داشته باشد.
برخی اوقات، ترس از تنها بودن در کنار ترسهای دیگر مثل ترس از تاریکی یا ترس از کمد یا ترس از دلقکها و… همراه شود. ما به عنوان والدین، باید ترسهای کودک را، هرچقدر هم غیرمنطقی، درک کرده و به آنها توجه کنیم تا بتوانیم این ترسها را از بین ببریم.
در حدود ۶ یا ۷ سالگی، وقتی کودکان درک درستی از مرگ پیدا میکنند، ترس دیگری ایجاد میشود. با تشخیص اینکه مرگ سرانجام بر همه تأثیر خواهد گذاشت و دائمی و غیرقابل بازگشت است، نگرانی طبیعی در مورد مرگ احتمالی اعضای خانواده -یا حتی مرگ خود آنها- میتواند شدت یابد. در بعضی موارد، این مشغله با مرگ میتواند ناتوانکننده باشد.
محققان بر این باورند که کودکان مرگ را بدون عقاید مذهبی یا مکانیسمهای دفاعی که بزرگسالان دارند مشاهده میکنند. در عوض، کودکان مرگ را یک حالت ترسناک نیستی و پوچی میدانند و لزوماً نمیفهمند که چه چیزی باعث آن میشود. کودک شما ممکن است مرگ را به عنوان تحقق خواستهها و خواستههای ناخودآگاه خود بداند. بچههای جوانتر نیز از تواناییهای شناختی خاصی برخوردار نیستند و درک این موضوع که کسی میتواند دور شود و سپس برگردد را دشوار میکند. چون این مسائل قابل حل و درک برایشان نیست، این امر ممکن است آنها را دچار ترس از دوری و جدایی کند.
ترس از تاریکی و شب معمولاً از سنین بین ۳ تا ۶ سال شروع میشود. در این سنین، طبیعی است که کودک، ترس از ارواح، هیولاها، خوابیدن به تنهایی و سر و صداهای عجیب را داشته باشد اما باید در نظر گرفت که ترس مانع خواب عمیق و طبیعی میشود که همین موضوع باعث ایجاد اضطراب میشود و گاهی تا بزرگسالی ادامه مییابد. در این شرایط کودک ترس از خوابیدن دارد و این نوع از ترس را میتوان نایت فوبیا دانست. محققین برای این نوع ترس دلایلی را ذکر کردهاند، مثلاً اگر والدین از اتاق تاریک برای تنبیه کودک استفاده کرده باشند، یا در تاریکی اتفاق ناگوار یا صدای مهیبی به گوش کودک رسیده باشد یا در تاریکی گم شده باشد.
ترس از جداییوقتی کودکان بزرگتر میشوند، به خصوص در حدود ۲ سالگی، میتوانند از موقعیتهای روزمره که قبلاً آنها را آزار نمیداد، ترس داشته باشند. یکی از ترسهای عمده در کودکان جدا شدن از والدین یا اعضای خانواده است. ترس از جدایی، هم در کودکان نوپا و هم در کودکان مدرسه معمول است؛ به دلیل اینکه در کنار یک پرستار کودک، مهد کودک یا مدرسه قرار دارند. در حالی که برخی از کودکان از رفتن و بازگشت والدین خود عصبی میشوند، ممکن است دیگران از معلمان، محیط اطراف یا سایر کودکان ترسیده باشند. بیشتر اوقات، وقتی بچهها شروع به گذراندن وقت بیشتری با معلم و همکلاسیهای خود میکنند، این احساسات فروکش میکند. یا گاهی اوقات وقتی خانواده به محله جدیدی نقل مکان میکند، این ترس شدت مییابد. این کودکان ممکن است از رفتن به اردوی تابستانی یا حتی تحصیل در مدرسه ترس داشته باشند. هراس آنها میتواند باعث علائم جسمی مانند سردرد یا درد معده شود و سرانجام کودکان را به سمت افسردگی بالینی در دنیای خود سوق دهد.
مزایای ترس
افرادی که ترس شدیدی را تجربه کردهاند غالباً لحظه مواجهه با یک فاجعه و چگونگی کند شدن زمان را به خاطر میآورند. لحظهای که یا باید بجنگند یا راهی برای گریز پیدا کنند و بدون اینکه آگاهانه به آن فکر کنند، واکنش درستی نشان میدهند. به گونهای که گویی آنها دقیقاً میدانستهاند چه کاری باید انجام دهند. آنها ممکن است قدرت فوقالعادهای را تجربه کرده باشند (بعضی حتی توانستهاند برای نجات عزیز محبوس شده خود، ماشین را بلند کنند و هیچ دردی احساس نکنند). همهٔ اینها مکانیسمهای محافظتی برای افزایش شانس زنده ماندن هستند. حال در نظر بگیرید اگر در کودکان (با توجه به اینکه هنوز به رشد عقلی و ذهنی مناسب نرسیدهاند) این موهبت ترس نبود، چه اتفاقات ناگواری رخ میداد؟
درباره فوبیاگاهی اوقات ترس میتواند چنان شدید، مداوم و متمرکز شود که به فوبیا تبدیل شود. فوبیا – که ترسهای قوی و غیرمنطقی است – میتواند مداوم و ناتوانکننده شود، به طور قابل توجهی بر فعالیتهای روزمره کودک تأثیر بگذارد و در آن دخالت کند. به عنوان مثال هراس کودک ۶ ساله در مورد سگها ممکن است او را چنان وحشتزده کند که از رفتن به فضای بیرون امتناع ورزد زیرا ممکن است در آنجا سگی وجود داشته باشد. یک کودک ۱۰ ساله ممکن است از گزارش اخبار یک قاتل زنجیرهای چنان وحشت کند که اصرار داشته باشد شبها با والدینش بخوابد.
برخی از کودکان در این گروه سنی نسبت به افرادی که در زندگی روزمره ملاقات میکنند دچار هراس میشوند. این کمرویی شدید میتواند آنها را از دوستی در مدرسه و ارتباط با بیشتر بزرگسالان، به ویژه غریبهها، باز دارد. آنها ممکن است آگاهانه از موقعیتهای اجتماعی مانند مهمانی تولد، پرهیز کنند و معمولاً مکالمه راحت با کسی به جز خانواده نزدیک برایشان دشوار است.
هر از گاهی هر کودکی ترس را تجربه میکند. همانطور که جوانان با داشتن تجربیات جدید و مقابله با چالشهای جدید جهان اطراف خود را کاوش میکنند، باید به این موضوع توجه داشت که اضطراب تقریباً یک قسمت اجتنابناپذیر از بزرگ شدن است. ترس و اضطراب ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. هر دو دارای احتمال خطر یا آسیبدیدگی را شامل میشوند. به طور کلی، ترس به عنوان واکنشی نسبت به یک خطر خاص و قابل مشاهده تلقی میشود، در حالی که اضطراب به عنوان یک نوع ترس متمرکز، بیهدف و آیندهنگر دیده میشود. بنابراین، ترس، اضطرابی است که به چیزی یا شرایط خاصی متصل باشد. به عنوان مثال نگرانی در مورد «مردن» بیشتر از اینکه شکل ترس به خود داشته باشد، به شکل اضطراب خسته کنندهای در میآید. اضطراب به حالات احساسی مانند شَک، بیحوصلگی، درگیری ذهنی، ناامیدی و بیحسی نیز گفته میشود.
درمان ترس و هراسخوشبختانه اکثر فوبیاها کاملاً قابل درمان هستند. به طور کلی، آنها نشانهای از بیماری روانی جدی نیستند که نیاز به ماهها یا سالها درمان داشته باشند. با این حال، اگر اضطراب کودک شما ادامه داشته باشد و در لذت زندگی روزمرهٔ او اختلال ایجاد کند، ممکن است نیاز داشته باشد از برخی کمکهای تخصصی روانپزشک یا روانشناس متخصص در درمان ترس بهرهمند شود.
به عنوان بخشی از برنامه درمانی فوبیا، بسیاری از درمانگران پیشنهاد میکنند کودک شما را در میزان کم و بدون تهدید در معرض منبع اضطراب قرار دهند. تحت راهنماییهای یک درمانگر، کودکی که از سگ میترسد ممکن است با صحبت در مورد این ترس و با دیدن عکسها یا نوار فیلم سگها شروع کند. در مرحله بعدی، او ممکن است یک سگ زنده را از پشت پنجره مشاهده کند. سپس، ممکن است در کنار پدر یا مادر یا یک درمانگر، چند دقیقه را در یک اتاق با یک توله سگ مهربان سپری کند. سرانجام او احساس میکند که میتواند سگ را نوازش کند. سپس خود را در معرض موقعیتهایی با سگهای بزرگتر و ناآشنا قرار میدهد.
به این فرآیند تدریجی «حساسیتزدایی» گفته میشود. به این معنی که کودک شما هربار که با آن روبهرو میشود کمی نسبت به منبع ترس خود حساس میشود. سرانجام کودک دیگر نیازی به اجتناب از موقعیتی که اساس ترس او بوده است، احساس نخواهد کرد.
گاهی اوقات رواندرمانی همچنین میتواند به کودکان کمک کند تا اعتمادبهنفس بیشتر و ترس کمتری داشته باشند. تمرینات تنفسی و آرامسازی میتواند به کودکان در شرایط استرسزا نیز کمک کند.
اسم من جونی بی جونز است. این «بی» اول «بئاتریس» است. ولی من از بئاتریس خوشم نمیآید. فقط از «بی» خالی خوشم میآید؛ همین. من کلاس آمادگی هستم. آمادگی من بعدازظهرهاست. امروز ما آنجا عکسهای کلاسی انداختیم.
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view کتاب با موضوع ترس در کودکان چگونه از ایجاد ترس در کودکان جلوگیری کنیم؟– کودک هنگام روبهرو شدن با مرگ یا بیماری شخصی، احساساتی مانند احساس ناراحتی، ناامیدی، تقصیر یا ترس را از خود بروز میدهد و او ترس از افتادن این اتفاق برای خود یا افراد وابسته به آن را دارد پس بهتر است اجازه دهید کودک احساس خود را بیان کند و شما به جای انکار احساساتش، به او اطمینان دهید و حمایتش کنید.
– براساس سن و شخصیت کودک و موقعیت او تصمیم بگیرید که او را به مراسم تشییع جنازه یا تدفین ببرید یا خیر. اعتقاد روانشناسان براین است که حضور کودکان حساس زیر ۵ تا ۶ سال در مراسم تدفین مناسب نیست.
– اگر کودک دوست ندارد در مراسماتی مانند ختم یا تشییع شرکت کند، او را مجبور به شرکت نسازید و به خواست او احترام بگذارید. اما برنامههای مراسم را در قبرستان، مجلس ختم و… را به کودکتان توضیح دهید و به او بگویید در این مراسم با چه صحنههایی روبهرو میشوند و چطور عمل میکنند.
– کودک خود را به خاطر ترسهایش مسخره یا تهدید و سرزنش نکنید و از گفتن جملاتی مانند «تو دیگر بزرگ شدی»، یا «ببین مگر من میترسم» پرهیز کنید.
– کودک برای غلبه بر ترس خود باید به مهر و محبت والدین اطمینان کند و والدین باید در این خصوص هر عمل شجاعانه و کوچک او را تحسین کنند.
شیوههایی برای پیشگیری و کاهش ترس کودکان– هنگام مواجهه با کودکی که از تاریکی میترسد، ابتدا باید کودک را با تاریکی آشنا کرد و سپس با او بازیِ پیدا کردن اشیا در تاریکی را انجام داد تا محیط ترسناک برای او جالب گردد و ترسش از بین برود. برای عادت کردن کودک به تاریکی کمکم میزان تاریکی را افزایش میدهیم.
– سرمشقدهی میتواند ترس کودک را کاهش دهد مثلاً برای کاهش ترس کودک از حیوانات، بهتر است کودکی که از حیوان نمیترسد را به او نشان دهید یا برای او نقاشی آن حیوان را بکشید یا عروسک و مجسمه آن حیوان را نشان دهید تا ترس او برطرف شود.
– نقاط مثبت رفتاری-اخلاقی کودکتان را بیابید و بر روی آن تمرکز کنید و شهامت کودک خود را بزرگ جلوه دهید و کودک را تشویق نمایید.
– هنگام مواجهه با ترس شدید کودک و عدم موفقیت هنگام به کارگیری این روشها بهتر است به روانشناس کودک مراجعه شود تا مشکل کودک حل گردد.
آنچه والدین میتوانند انجام دهند– والدین میتوانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقویت حس اعتمادبهنفس و کسب مهارتهای لازم با ترسهای خود مقابله کنند. در این قسمت میخواهیم شما را با راههای کمک به فرزندانتان برای مقابله با ترسها و اضطرابهای خود آشنا کنیم:
– مطالعه و کتابخوانی یکی از موثرترین راهکارها برای کاهش ترس و استرس میباشد. طبق تحقیقات اخیر، کتابخوانی میتواند تا ۶۸ درصد استرس را کاهش دهد و آرامش را جایگزین استرس نماید و خیلی بهتر از سایر روشهای معمول مانند موسیقی و پیادهروی، منجر به تنشزدایی شود. تأثیر کتاب و کتابخوانی بر روی کودکان را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا که یکی از مهمترین راهکارهای کاهش ترس کودکان استفاده از کتابهای مناسب برای آنهاست. کتاب میتواند کودک را به دنیای رؤیایی خود ببرد و او را از تنش و ترس رها سازد. کتابی با موضوعیت مقابله با ترس را در نظر بگیرید، کودک با کمک شخصیتهای داخل داستان میتواند بفهمد که تنها کسی نیست که از چیزی میترسد و همچنین میتواند راه مقابله با ترسش را به همراه شخصیت داستانی یاد بگیرد. پس بکوشید تا با انتخاب یک کتاب مناسب به فرزندان خود کمک کنید و به او اعتمادبهنفس دهید. (مراجعه کنید بهبخش اهمیت کتابخوانی برای کودک)
– با کودک در مورد اضطرابش صحبت کنید و دلسوز باشید. تشخیص دهید که آیا این ترس واقعی است؟ برای او توضیح دهید که بسیاری از کودکان ترس دارند اما با حمایت شما میتواند یاد بگیرد که آنها را پشت سر خود بگذارد. کودک خود را به خاطر ترسش تحقیر یا مسخره نکنید، خصوصاً در مقابل همسالانش. هرچند که به نظر شما مسئلهای بسیار کوچک و پیش پا افتاده باشد، برای فرزندتان حقیقت دارد و باعث اضطراب و ترس او میشود. صحبت کردن در مورد آن ترس بسیار کمککننده است. کلمات گاهی قادرند احساسات منفی را از چیزی بیرون بکشند. اگر در مورد ترسها صحبت کنید، قدرت آنها کمتر خواهد شد.
– اصرار نکنید. سعی نکنید کودک خود را مجبور به شهامت کنید. او به تدریج بر اضطرابهای خود غلبه خواهد کرد. با این وجود میتوانید او را تشویق کنید (اما مجبور نکنید) که از هرچه میترسد، به تدریج با آن رو در رو شود. از آنجا که ترس بخشی طبیعی از زندگی است، والدین باید با اطمینان خاطر از او حمایت کنند. هر چه بیشتر کودکتان را مجبور به مواجهه با ترسش کنید و بیشتر از زور استفاده کنید، هراسش بیشتر میشود. سعی کنید کاری کنید که کودک کمکم با ترس خود خو بگیرد.
– اسباب ترس را برای فرزندانتان فراهم نکنید. اگر میدانید فرزندتان از سگها خوشش نمیآید، اگر طوری از خیابان رد شوید که با آن سگ روبهرو نشوید. این کار فقط باعث میشود که فرزندتان یقین کند که سگها موجوداتی ترسناک و وحشتآور هستند. در اینگونه مواقع فقط باید با مراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنید تا بتواند با آن موقعیت ترسآور روبهرو شود.
– برای درمان ترس جدایی کودک از والدین، قبل از اینکه او را در جایی مثل مهد کودک، مدرسه، منزل اقوام و… تنها بگذارید، سعی کنید از قبل او را با محیط آشنا کنید. کودکان در جایی که از قبل آشنایی دارند راحتتر میتوانند از شما جدا شوند. به او اجازه دهید پتوی مورد علاقهاش یا اسباببازیای که دوست دارد را با خود بردارد زیرا این اشیا به او احساس امنیت میدهند.
– به کودک خود بگویید چه موقع او را ترک میکنید و چه موقع برمیگردید. دزدکی حرکت کردن بدون خداحافظی میتواند اوضاع را بدتر کند. کودکتان ممکن است وقتی متوجه شود شما در آن مکان نیستید احساس گیجی یا ناراحتی کند و ممکن است دفعه بعدی که او را ترک کردید آرام کردن او دشوارتر باشد.
– صبور باشید. بدون شک مدتی طول میکشد تا کودک به ترسهای بیمارگونه خود غلبه کند. بنابراین برای رفع تدریجی اضطراب کودک صبور و باحوصله باشید. بهترین راهکار این است که با ملایمت و تعادل و به طور تدریجی کودک را تشویق کنید تا با آنچه موجب هراسش شده است، مواجه شود. شما میتوانید در این مواقع درباره موضوع مورد ترس شفاف و واضح با فرزندتان حرف بزنید و به او بگویید که این یک نگرانی طبیعی است که خودتان هم با آن مواجه میشوید. به کودک خود بگویید مطمئن هستید که او میتواند در نهایت بر ترس خود چیره شود.
چه موقع برای درمان ترس کودک به روانشناس مراجعه کنیم؟- زمانی که به نظر میرسد ترس بیش از حد عادی است و مدت زیادی پایدار مانده است.
- زمانی که ترس باعث شود کودک شما بسیار ناراحت یا دچار تنش و بدخلقی شود.
- زمانی که ترس فرد را از انجام کارها باز دارد. مثل مدرسه نرفتن، تنها نخوابیدن یا جدا نشدن از شما.
- زمانی که ترس باعث بروز علائم جسمی (سردرد، تپش قلب، سرگیجه و تنگی نفس) شود یا اینکه کودک دائماً احساس مریض بودن کند.
اهمیت کتاب و کتابخوانی بر هیچ کس پوشیده نیست و همانطور که میدانیم یکی از مهمترین روشهای افزایش توانمندیهای کودک، کتاب خواندن برای وی است. شاید پیش خود فکر کنید کودکان با خواندن کتاب فقط مدتی را در کنار مادر یا پدر به آرامش سپری میکنند و تنها فایده آن خوب به خواب رفتن کودک است اما این کار نه تنها برای امروز کودک مفید است بلکه روی شخصیت آینده وی نیز تأثیر مستقیم دارد. کودکان نیازمند آموختن مهارتهای زندگی است و کتاب، منبعی مورد اعتماد در این زمینه است.
شما به عنوان والدین کودک خود میتوانید یک علاقه مستمر و بیپایان را به یادگیری در فرزندتان ایجاد کنید به این ترتیب که: شما برای فرزندانتان کتاب میخوانید و آنها به تدریج عشق و علاقه به داستان و شعر یافته و خودشان خواهان خواندن کتابهای مختلف میشوند و خواندن را آغاز و تمرین میکنند تا اینکه بالاخره به آن جایی میرسند که با کتاب تفریح کرده و از خواندن آن لذت میبرند و هر روز تشنه کسب اطلاعات جدیدتر میشوند.
کتاب خوانی برای بچهها، تمرینی برای کسب مهارتهای اجتماعی، تعامل و گفت وگو با دیگران و نیز تمرین و تجربهای برای خوب گوش دادن به شمار میرود همچنین قصه خوانی، گنجینههای واژگانی کودکان را پربار کرده و آنان را برای خواندن و نوشتن بهتر آماده میسازد و گوش دادن به داستان برای کودک تمرینی برای گفت وگو و احترام گذاشتن به دیگران نیز تلقی میشود. هرگاه به هنگام قصه خوانی و قصه گویی، بدون تکیه بر قصه کتاب، کودک را به مشارکت در ادامه دادن به قصه ترغیب کنیم، تعبیرها، اشارهها، شخصیت پردازیها و استفاده از واژههایی که او برای بیان مقصود خود
برمی گزیند، سبب تقویت تخیل و نیروی ابتکار در وجود کودک میشود. خواندن کتاب برای کودکان در گستردهتر شدن دایره لغات کودک، پرورش خلاقیت و کنجکاوی، افزایش تمرکز، یادگیری روشهای حل مساله و آمادگی کودک برای ورود به مدرسه بسیار تاثیرگذار است. همچنین کتابخوانی یکی از فعالیتهای بسیار خوب و مفید برای تقویت ارتباط کودک با پدر و مادر است. گنجاندن ساعت کتابخوانی روزانه، مثلاً قبل از ساعت خواب کودک میتواند عادت به کتابخوانی را در کودک ایجاد کند. هرزمان که کودک تمایلی به خواندن کتاب نشان نداد، اصرار نکنید و ادامهٔ کتاب را به زمانی که تمرکز لازم برای این کار را دارد موکول کنید. سعی کنید کتابها را براساس علاقمندی کودکتان انتخاب کنید. وقتی درمورد موضوعی کنجکاوی نشان میدهد کتابی در رابطه با آن موضوع به او هدیه بدهید. در زمان خواندن کتاب کاملاً با کودک همراه شوید و به دنیای کتاب سفر کنید، میتوانید بعضی از قسمتهای کتاب را همراه با کودکتان بازی کنید.
البته باید توجه داشت که انتخاب قصه خوب و مناسب با توجه به سن کودکان هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. مساله انتخاب کردن کتاب مناسب، با توجه به انبوه کتبی که در اختیار شماست، مشکلی اساسی است. سعی کنید کتابی را برای فرزند خود انتخاب کنید که حتماً در گذشته آن را خوانده و محتوای آن را پسندیده باشید، احتمال میدهید برای کودک جالب توجه است و از خواندن آن لذت میبرد، اطلاعات عمومی مناسبی را درباره جهان اطراف به کودک میدهد، به کودک کمک میکند تا احساس کند که تواناییهایی دارد که تا کنون به آنها توجه نکرده است و در سایه تلاش و کوشش میتواند آنها را بهدست آورد، به کودک کمک میکند که بداند در دنیای اطراف او کودکان دیگری هم هستند که شرایط مشابهی با او دارند و با آن مشکل بهخوبی کنار آمدهاند یا آن را حل کردهاند.
فواید کتابخوانی برای کودک- به کودک کمک میکند تا دنیای بیرونی و اجتماع را بهتر ببیند.
- به کمک کتاب، کودکان در مدرسه عملکرد بهتری دارند.
- دایره لغات آنها پربارتر میشود.
- در نوشتن انشا مشکلی ندارند و به شکلی خلاق مینویسند.
- در صحبت کردن مشکلی نخواهند داشت و منظور خود را بهتر بیان میکنند.
- از نظر دستور زبان و نوع به کارگیری جملات، دقیقتر هستند.
- عزت نفس و اعتمادبهنفس بالاتری دارند.
-
- • کتاب خردسالان باید پر از تصاویر با رنگهای شاد و براق باشد و نوشتههای کمی داشته باشد.
-
- • کتاب کودک میبایست داستان یا شعری را روایت کند که کودک بتواند با آن ارتباط برقرار کند و درک کند.
-
- • کتاب باید محتوای خلاقانه داشته باشد و خواندن آن برای کودک هیجان انگیز و جالب باشد.
-
- • کتاب شعر باید به گونهای باشد که کودک قادر به حفظ کردن آن باشد.
-
- • تقسیمبندی کتاب باید به گونهای باشد که خواندن کتاب را برای کودک آسان کند.
-
- • داستان باید دارای محتوای آموزشی نیز باشد.
-
- • کتاب خوب برای کودکان باید شخصیتهایی داشته باشد که بتوانند در شرایط سخت قادر به تصمیمگیری درست شود.
- • کتاب پایان خوشی داشته باشد.
نوشته چه عواملی باعث ایجاد ترس در کودکان میشود؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
بازی کردن در طبیعت چه اهمیتی دارد؟
طبیعت در هوایی که تنفس میکنیم، جاری است. از گودال آب روی زمین و برگ روی یک بوته تا سایههای روی پیادهرو، همه بخشی از طبیعت هستند. هنگامیکه ما از این عناصر گوناگون بهره میگیریم، فضای بازیِ الهامبخشی میتوانیم بسازیم که تخیّل و خلّاقیت کودکان را پرورش دهد و به آنها در شناخت مفهومهای بنیادی جهان کمک کند. کودکان از آغاز زندگی انسان، در طبیعت رشد کردهاند و پرورش یافتهاند. طبیعت در ژن کودکان است و هنگامیکه آنان را در طبیعت میبینیم، این همزیستی بهروشنی دیده میشود.
«با دقت به طبیعت نگاه کنید؛ آنگاه همهچیز را بهتر درک خواهید کرد.» آلبرت انیشتین
دلایل حسادت کودکان و چگونگی رفتار با کودک
نویسنده: آذین بذرافشان
حسادت یکی از ویژگیهای ناخوشایند انسانی است. آمیزهای از رنجش، ترس، ناامنی، احساس مالکیت و سوءظن است. حسادت کودکان احساس بسیار مخربی است. در بهترین حالت باعث میشود کودکتان احساس ناخشنودی و نارضایتی داشته باشد و در بدترین حالت باعث بدخلقی و عصبانیت او میشود.
فرزند شما وقتی که فکر کند با او به خوبی بچههای دیگر-چه بچههای فامیل چه غیره- رفتار نمیشود، ممکن است به آنها حسودی کند. او همچنین میتواند به اشیاء نیز حسادت کند و با تلنبار کردن آنها یا خواستن اسباببازی دیگری آن را بروز دهد. وقتی که شما به کودک دیگری نیز توجه میکنید، او ممکن است حسود شود. این احساسات طبیعی است.
فهرست محتوا:حسادت در سنین مختلف چگونه است؟
- لوس کردن بیش از حد
- مقایسه
- والدین خیلی نگران و حمایتگر
- رقابت ناسالم
- والدین مستبد یا کنترلگر
- حسادت آکادمیک یا مهارتی
- حسادت خواهر و برادر
- کودک بیش از حد احساس مالکیت میکند
- کودک مقایسه میکند
- کودک خشم شما را برمیانگیزد
- کودک رفتاری پرخاشگرانه از خود نشان میدهد
- کودک احساس ناامنی میکند
چگونه با حسادت کودکان برخورد کنیم؟
- به فرزندتان گوش دهید
- احساسات منفی را به سمت احساسات مثبت سوق دهید
- نسبت به فرزند خود دلسوز باشید
- اهمیت شراکت را توضیح دهید
- از مقایسه کردن خودداری کنید
- کودک خود را بیش از حد تحسین نکنید
- از مقایسه عملکرد تحصیلی خودداری کنید
- نهادینه کردن رفتار مثبت
چگونه به حسادت کودک نسبت به نوزاد جدید رسیدگی کنیم؟
- آموزش
- حواس جمع بودن
- تماسهای لطیف را آموزش دهید
- سریعاً عمل کنید
- نشان دادن
- تحسین کردن
- مراقب حرفهایتان باشید
- پشتیبان باشید
- بیشتر عشق بورزید
- آنها را مشارکت دهید
نقش کتاب و کتابخوانی در حسادت کودکان چیست؟
دلایل حسادت چیست؟ ۱- حسادت مادی«اما مامان! تو کلاسمون من تنها کسی هستم که ایکس باکس نداره!» این جمله براتون آشنا نیست؟ حسادت مادی معمولاً یکی از اولین انواع حسادت است که در کودکان ظاهر میشود. کودک نوپا گاهی به دزدیدن اسباببازی همبازیاش فکر میکند. خوشبختانه بعد از اینکه که کودک در مدرسه ثبت نام میشود و شروع به درک هنجارهای اجتماعی میکند، معمولاً چیزی که از همبازیهایش بخواهد را نمیدزدد. اما این باعث نمیشود که او برای وسایلی که بچههای دیگر دارند، دق نکند.
وقتی حسادت مادی بهوجود میآید، به فرزندان خود کمک کنید تا درک کنند که خانوادههای مختلف استانداردهای مختلفی برای زندگی دارند و الویتهای مالی برای هر خانوادهای متغیر است. سعی کنید دیدگاه گستردهتری در آنها بوجود آورید تا نسبت به آنچه که دارند، سپاسگزار باشند. همچنین سعی کنید که تمرکز او را از مسائل مادی به سمت مسائل غیرمادی که در خانواده شما در دسترس است متمرکز کنید. به عنوان مثال شما شاید به دلیل داشتن برنامه شغلی انعطافپذیر بتوانید اوقات بیشتری را با کودک خود سپری کنید. یا ممکن است در منطقهای روستایی زندگی کنید که در آن مرکز خرید شیکی وجود ندارد اما از هوای تازه و فضای آزاد برای گشت و گذار بهرهمند باشید. به فرزندان خود بیاموزید که بهجای مقایسه خود با دیگران، برای هر آنچه که دارند ارزش قائل شوند.
هنگامی که در بچهها حسادت مادی بوجود میآید، از آن به عنوان فرصتی برای آموزش پس انداز کردن پول برای خریدهای بزرگ استفاده کنید. اگر فرزندتان شکایت کرد که پرطرفدارترین برند کفش کتانی را ندارد، به او فرصت دهید تا در ازای انجام کارهای خانه پول توجیبی بگیرد تا آن کفش را بخرد. این کار باعث ایجاد انگیزه زیاد برای رسیدن به خواستههایش، القای حس مسئولیت و وجدان کاری میشود.
شما میتوانید از حسادت فرزندتان به عنوان کاتالیزوری برای انجام کارهای داوطلبانه استفاده کنید. با خدمتکردن در نوانخانهها و یا اهدای اسباببازی به خیریهها میتوانید به کودک خود یاد دهید که به افراد فقیرتر احترام بگذارند و متقابلاً متوجه شوند که چقدر خوشبخت هستند.
وقتی کودک به مهارتهای تحصیلی یا ورزشی همسالان خود حسادت میکند، بر روی عملکردش تأثیر میگذارد. «چه فایدهای داره واسه امتحان این همه تلاش کنم وقتی که در هر صورت مولی بیشترین نمره رو میاره؟»، «چرا تو تیم بسکتبال شرکت کنم وقتی کاملاً مشخصه که بِرد بازیکن ستاره هست؟» حسادت نسبت به مهارتهای دیگری باعث میشود کودک شما نسبت به ویژگیهای منحصربهفرد خود احساس نالایقی و بیارزشی کند.
در این شرایط وظیفه شماست که استعدادهای شخصیاش را به او نشان دهید و مسئولیتپذیری در قبال تلاشهایش را تقویت کنید. به کودک اجازه دهید تا احساس حسادتش را خالی کند سپس به خصوصیات شخصی مثبت او اشاره کنید. اگر فرزند شما در تیم فوتبال تمام تلاش خود را می کند اما عملکرد او به صورت فردی و جداگانه خوب است، به این نکته اشاره کنید که «بله مولی در فوتبال مهارت داره اما تو خیلی در ژیمناستیک پیشرفت کردی و من واقعا بهت افتخار میکنم.»
همچنین میتوانید به جای مقایسه عملکرد فرزندتان با دیگران، روی تلاش او متمرکز شوید. واقعیت این است که اگرچه هر بچه ای نمیتواند بازیکن ستاره نوک حمله شود اما همه میتوانند تمرین کنند و برای پیشرفت، سخت تلاش کنند. علاوه بر این ورزش و مدرسه به کودکان این امکان را میدهد تا دوست پیدا کنند، روحیه کار تیمی را تقویت کنند و پیشرفت شخصی را یاد بگیرند. با تمرکز بر این ویژگیها به کودک خود میآموزید که مسئله بهترین بودن نیست بلکه «بهترینِ خود بودن» است.
روش دیگر برای مقابله با احساس حسادت، کمک به کودک در بهبود زمینههایی است که در آنها احساس ناکافی بودن میکند. اگر حسادت او به دلیل حضور نابغهای ریاضی در کلاس بهوجود آمده باشد، تدریس خصوصی ریاضی (یا به صورت سادهتر، اطمینان حاصل کنید که تکالیفش را انجام داده است) ممکن است دقیقاً همان چیزی باشد که کودک شما به آن نیاز دارد و باعث شود احساس اعتمادبهنفس بیشتری کند.
۳- حسادت اجتماعیهمزمان با بزرگ شدن کودکان، مسائل اجتماعی بین آنها بیشتر شیوع مییابد. به عنوان مثال دختر شما ممکن است به دلیل اینکه دوستانش بدون او به مهمانی رفتند، احساس طردشدگی کند یا پسرتان به محبوبیت بچهای دیگر حسادت کند. محدودیتهای اجتماعی که در سالهای اولیه وجود نداشت، ناگهان در همه جا ظاهر میشود.
اولین قانون کلی برای والدینی که با حسادت اجتماعی فرزندشان سروکار دارند این است که هرگز احساسات کودک خود را کمارزش جلوه ندهند. هرچند ممکن است که شما فکر کنید مکان نشستن در کافه مسئله بااهمیتی نباشد اما برای کودک شما یک دنیا ارزش داشته باشد. با پرسیدن سوالاتی که جوابشان بیشتر از بله و خیر است، به کودک خود فرصت حرف زدن بدهید.
هنگامی که فرزند شما شروع به صحبت در مورد احساساتش کرد، با درایت برخورد کنید. به او بگویید: «میتوانم بفهمم که چگونه باعث شد احساس نادیده شدن بکنی.» سپس پیشنهاداتی را ارائه دهید تا به فرزندتان کمک کند بر آن احساس غلبه کند. مثلاً به عنوان میزبان یک دورهمی بزرگ برگزار کنید. برای ایجاد روابط دوستانه، پیوستن به یک کلوپ یا تیمی در مدرسه نیز میتواند کمککننده باشد. ممکن است در ابتدا فرزند شما از این ایدهها امتناع بورزد اما حمایت شما به او کمک میکند تا به سمت نگرش مثبتتری هدایت شود.
۴- حسادت خواهر و برادریشاید پیچیدهترین نوع حسادت، حسادت بین خواهر و برادر باشد. یک کودک حسود نمیتواند از حضور مداوم خواهر یا برادری که به نظر میرسد موفقتر، دوستداشتنیتر، باهوشتر است و سعی در جلب توجه بیشتر دارد، فرار کند. اگر به این نوع حسادتها توجه نشود، میتواند باعث برهم زدن و لکهدار شدن روابط سالم خواهر و برادری شود.
حسادت خواهر و برادری کاملاً طبیعی است اما والدین میتوانند با کلام و مقررات نامناسب آتش این حسادت را شعلهورتر کنند. وقتی شما به طور مداوم به پسرتان گوشزد میکنید که «مثل خواهرت باش!» به سختی میتوانید روحیه عشق خواهر و برادری را پرورش دهید. در عوض این پیغام را به فرزند خود میرسانید که نه تنها او را با دیگری مقایسه میکنید، بلکه او بهتر از تو است.
هنگام رسیدگی به مسائل خواهر و برادری، روی نقاط قوت هر کودک تاکید کنید و به محض شنیدن گفتوگوی منفی آن را متوقف کنید. اگر بازی بسکتبال کودکی وقت زیادی بگیرد، به همان اندازه وقت، برای علائق کودک دیگر برنامهریزی کنید. حتی اگر به معنای خواندن یک کتاب با یکدیگر یا دیدن یک نمایشگاه هنری همراه با خانواده باشد نه اینکه در یک مسابقه یا بازی حضور پیدا کنید.
به یاد داشته باشید که این مسولیت شماست که برای تفاوتهای فرزندانتان ارزش قائل شوید. از ویژگیهای منحصربهفرد هر کودک قدردانی کنید تا اینطور به نظر نرسد که از یک نفر جانبداری میکنید. بعضی از والدین هنگامی که کودک دارای شخصیتی بسیار متفاوت از خودشان است، دچار کشمکش میشوند. اگر شما جز این دسته افراد هستید، خود را به چالش بکشید تا در مورد آن کودک بیشتر بیاموزید و به دنبال چیزی باشید که هر دو از آن لذت میبرید. به احتمال زیاد او چیزهای زیادی برای یاد دادن به شما دارد.
حسادت در سنین مختلف چگونه است؟ نوزاداندر نوزاد حسادت برابر با غریزهی بقا است. نوزادان نیاز دارند که تمرکز والدین را به خود معطوف کنند چون برای زنده ماندن به آنها وابسته هستند و پاسخ سریع شما به نوبهی خود امنیت را به آنها منتقل میکند که برای رشد عاطفی سالم نوزادان بسیار حیاتی است.
بنابراین همیشه به غرغرها و گریههای نوزاد توجه کنید. و حتی هنگامی که توجه کامل شما جای دیگری است، او را در آغوش بگیرید و تکان دهید. این عمل شما پیام اصلی را میرساند که «من میدانم تو آنجا هستی عزیزم و من پیش تو هستم.»
مطمئناً در خواهر و برادرهای بزرگتر، والدینی که توجه زیادی به نوزاد ابراز میکنند، نوع ویژهای از حسادت در آنها تقویت میشود که رقابت خواهر و برادری نام دارد. با نوزاد در مورد خواهر یا برادر بزرگترش صحبت کنید. او به صدا، لمس و نگاه شما احتیاج دارد. در حالی که محتوای کلام شما برای خواهر یا برادر بزرگتر بسیار مهم است. گفتار شما نباید چاپلوسانه و منتقدانه باشد. به سادگی آنچه را که خواهر یا برادر انجام میدهد، توصیف کنید. مانند: «خواهرت در حال نقاشی کشیدن است یا برادرت در حال خوردن صبحانه است.»
کودکان نوپاهمانند نوزادان، حسادت در کودکان نوپا نشاندهندهی اضطراب جدایی است. همانطور که کودک نوپا شروع به تمرین برای استقلال خود میکند، مرتباً برمیگردد و چک میکند که شما آنجا هستید یا نه. بنابراین پاسخ شما اهمیت دارد. با افزایش سن و توانایی درک کلمات، با او تمرین صبر کردن انجام دهید. مانند: «صداتو میشنوم اما باید صبر کنی تا من به خواهرت کمک کنم.»
خوب است که کودک دو یا سه ساله شما کمی احساس درماندگی کند. به این ترتیب او یاد میگیرد که احساسات ناخوشایند را کنترل کند. تنها کاری که شما نباید انجام دهید، نادیده گرفتن کودک است زیرا عدم پاسخگویی شما باعث ایجاد ناامنی میشود و به حسادت دامن میزند.
کودکان پیشدبستانیکودکان سه و چهار ساله به دلیل نیاز به امنیت، احساس حسادت میکنند. خبر خوب این است که در این سنین آنها منطقیتر میشوند و همچنین توانایی درک نیازهای دیگران را دارند. این بدان معناست که میتوانیم به آنها کمک کنیم تا احساس حسادت را تشخیص داده و کنترل کنند. کودک چهار سالهای مکالمه پدرش را قطع کرده و صورت خود را در مقابل صورت او قرار میدهد. پدر میگوید: «من میفهمم که تو توجه من را میخوای اما واقعاً الان باید چند دقیقه بهم فرصت بدی تا با دوستم صحبت کنم.»
این بهترین نوع برخورد است زیرا بدون تقویت رفتار مخرب باعث ایجاد اطمینان خاطر در کودک میشود. این مسئله بهویژه در رابطه با معضل حسادت بسیار مهم است. اطمینان حاصل کنید که پیغام «من دارم باهات وقت می گذرونم چون تو داری بهونهگیری میکنی» را نرسانید. در عوض، توضیح دهید که فریاد زدن راه خوبی برای اینکه پدر و مادر به حرفهایت گوش دهند، نیست. بلکه بهترین راه مشغول کردن خود (نقاشی کردن، کتاب خواندن) برای چند دقیقه است.
کمک به کودک در شناسایی احساس حسادت اغلب بار احساسی آن را کاهش میدهد. به عنوان مثال: «خب! به نظر میرسه که حسادت میکنی.» فقط لحن صدایتان معمولی و خنثی باشد. به یاد داشته باشید که حسادت به خودی خود شرمآور نیست و هدف، کمک به کودک برای کنار آمدن با این احساسات است.
بچه مدرسهایهاوقتی که بچهها به مدرسه میروند، بسیاری از والدین فکر میکنند که آنها باید حسادتهای کوچک خود را از بین ببرند. والدین باید کودک را وادار به تفکر کند که چرا احساس حسادت میکند (آیا فکر میکنی اگر ریکی دوست جدید داشته باشه، به این معنیه که تورو دوست نداره؟). به دنبال راههایی باشید تا در مورد خود احساس بهتری کند (به جای بازی کردن با ریکی امروز بعدازظهر از انجام دادن چه کاری لذت میبری؟)
به همین ترتیب والدین میتوانند به فرزندان خود کمک کرده تا درک کنند که اگر توجه دیگران به کس دیگری باشد، چیزی از آنها کم نمیشود. یکی از مفیدترین عباراتی که میتوان برای کم کردن اثر حسادت استفاده کرد این است که: «اگه من حرف مثبتی در مورد خواهرت (یا هرکسی) زدم، به این معنی نیست که به نکات مثبت تو فکر نمیکنم.» ما میخواهیم فرزندانمان تشخیص دهند که همه ما میتوانیم جایگاه برنده داشته باشیم.
نوجوانان و جوانانبا ورود بچهها به دوران نوجوانی، وظایف والدین به همان منوال است. علاوه بر آن، نوجوانان با نقشهای اجتماعی جدیدی دست و پنجه نرم میکنند. آنها در حال تمرین مهارتهایی برای رابطه عاطفی هستند. اما در دوره نوجوانی بیشتر روابط زودگذر بوده و محبتها میآیند و میروند، صدمه میبینیم و حسادت میکنیم.
مهمترین چیزی که نوجوانان و جوانان نیاز دارند این است که مورد طعنه والدین خود قرار نگیرند. حسادت نوجوانان ریشه در ترس دارد و درست مانند زمانی که کودک نوپا یا پیشدبستانی بودند با اضطراب جدایی سر و کار دارند. در این سن نیز باید به احساساتشان احترام گذاشت، برای رفع مشکل عجله نکرد و به او کمک کرد تا راههای مناسبی برای مقابله با مشکل پیدا کند. اشتراک گذاشتن احساسات با یک دوست میتواند سازنده باشد.
پیامد حسادت چیست؟حسادت یک احساس منفی است و بنابراین ممکن است بر شخصیت کودک شما اثر منفی بگذارد. در اینجا بعضی از عواقبی که امکان دارد فرزند شما به دلیل حسادت با آن روبهرو شود، ذکر شده است:
- کودک شما ممکن است پرخاشگر شود.
- کودک شما ممکن است به یک زورگو تبدیل شود
- کودک شما ممکن است منزوی و گوشهگیر شود
- کودک شما ممکن است دچار درماندگی و ناتوانی شود
- کودک شما ممکن است عزت نفس پایینی پیدا کند
همه والدین عاشق این هستند که هر از گاهی بچههای خود را لوس کنند. اما اگر فرزند خود را بیش از حد لوس کنید، در این صورت ممکن است در او احساس برتری نسبت به دیگران ایجاد شود. بنابراین هر وقت کودک شما با فردی بهتر از خود روبهرو شود یا کسی وسیلهای بهتر از آنچه او دارد، داشته باشد، ممکن است احساس حسادت و ناامنی کند.
- مقایسه
بسیار طبیعی است که والدین کودک خود را با دیگری یا فرزندان دیگر مقایسه کنند. اما تا زمانی که اجازه ندهند کودک از این موضوع باخبر شود. اگر شما این احساس مقایسه را بیان کنید و مدام کودک خود را با خواهر یا برادرش یا یک دوست مقایسه کنید، نه تنها ممکن است حس رقابت و اعتمادبهنفس پایین در کودک ایجاد کنید، بلکه باعث حسادت نیز میشوید.
- والدین خیلی نگران و حمایتگر
والدین، حامی و نگران سلامت و رفاه فرزندان خود هستند. با این حال گاهی اوقات ممکن است زیادهروی کنند و وقتی که کودک رها و بدون حضور والدین باشد، احساس گمگشتگی کرده و به کودکانی که از او اعتمادبهنفس بالاتری دارند حسادت کند.
- رقابت ناسالم
رقابت سالم برای هر کودکی مهم است اما ایجاد رقابت در مواردی که لازم نیست ممکن است تاثیر منفی روی شخصیت کودک بگذارد و منجر به حسادت شود. این امر زمانی اتفاق میافتد که شما مقایسه میکنید و از کودک انتظار کاری را دارید که ممکن است قادر به انجام آن نباشد. به عنوان مثال کودکی بسیار خوب میرقصد و از فرزندتان انتظار دارید مانند او این کار را انجام دهد اما ممکن است او نخواهد یا دوست نداشته باشد برقصد.
- والدین مستبد یا کنترلگر
وقتی والدین بیش از حد سختگیر یا کنترلگر هستند و انتظار دارند فرزندانشان قوانین و مقررات را بدون اینکه حتی دلایل آن را توضیح دهند رعایت کنند، احساس کینه و حسادت را در آنها پرورش میدهند. این کودکان با حضور مداوم در محیطی مقرراتی و کنترلشده، نسبت به دوستان و همسالان خود احساس خودکمبینی میکنند.
- حسادت آکادمیک یا مهارتی
بچهها مانند یکدیگر نیستند. بعضی از آنها ممکن است در ورزش عالی باشند و بعضی دیگر در تحصیل. احساس حسادت در بچهها نسبت به آنهایی که درسخوان هستند و یا عملکرد فوقالعادهای در فعالیتهای درسی دارند، بسیار متداول است.
- حسادت خواهر و برادر
اغلب دیده میشود که کودک بزرگتر به خواهر یا برادر کوچکترش حسادت کند. و زمانی اتفاق میافتد که والدین تمرکز خود را از فرزند بزرگتر به کودک تازه متولد شده تغییر دهند. کودک بزرگتر ممکن است کنار آمدن با این شرایط برایش دشوار باشد و به خواهر یا برادرش حسادت کند.
علائم یک کودک حسود چیست؟- کودک بیش از حد احساس مالکیت میکند
اگر کودک شما حسادت میکند، ممکن است بیش از حد به همه چیز تملک بورزد. این نگرش تنها محدود به موارد مادی نمیشود بلکه ممکن است در مورد والدین، خواهر و برادرها و دوستان نیز وجود داشته باشد. او نمیخواهد چیزی را به اشتراک بگذارد و این دیدگاه باعث افسردگی نیز میشود.
- کودک مقایسه میکند
یک بچه حسود ممکن است مهارتها، داراییها و سایر موارد خود را با بچههای دیگر مقایسه کند. در صورت احساس کمبود یا نداشتن چیزی، نارضایتی خود را نشان میدهد و شروع به اوقات تلخی میکند.
- کودک خشم شما را برمیانگیزد
اگر کودک شما به خواهر یا برادرش حسادت میکندُ ممکن است تمام تلاش خود را بهکار گیرد تا توجه شما را جلب کند. بهترین راه برای بدست آوردن توجه والدین، بدرفتاری است. کودک ممکن است دست به هر کاری بزند تا شما را عصبانی کند و تمام این تلاشها تنها برای این است که توجه شما را به خودش جلب کند.
- کودک رفتاری پرخاشگرانه از خود نشان میدهد
کودک حسود ممکن است رفتاری جنجالی و پرخاشگرانه از خود نشان دهد. او نه تنها ممکن است رفتار نادرستی با خواهر، برادر و دوستانش داشته باشد بلکه ممکن است به آنها زورگویی نیز بکند. در بعضی موارد ممکن است کودکِ خود را در حالی بیابید که سعی دارد به خواهر و برادر یا دوستش آسیب بزند.
- کودک احساس ناامنی میکند
امکان دارد که کودک به دلیل حسادت، احساس ناامنی کند. این حالت به دلیل ورود یک نوزاد یا خواهر و برادر جدید در زندگی فرزند شما بارزتر میشود. کودک همیشه وابسته و نیازمند به نظر میرسد و همیشه به دنبال عشق و محبت شماست.
گودون یک برادر کوچک به اسم گاستون دارد. از وقتی برادر کوچکشبه دنیا آمده، مامانش بی هوش و حواس شده. از صبح تا شب به گهوارهی گاستون چسبیده و مرتب میگوید: «ناز، ناز، خشگل من، ناچ، ناچ، پیشت...»
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view بستن داداش کوچولوی خرابکار! امتیاز ۵.۰۰ از ۵ ۲۰۰,۰۰۰ ریال گودون یک حیوان خانگی دارد، موش به نام آلبرت. گاستون، برادر کوچک گودون هم آلبرت را دوست دارد، اما با بازیهایش او را اذیت میکند. گودون تصمیم میگیرد حیوان خانگی دیگری برای گاستون پیدا کند تا آلبرت را نجات بدهد. اما ... افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن آب نبات چوبی قرمز بزرگ ۱۹۵,۰۰۰ ریال رابینا به اولین جشن تولد زندگیاش دعوت میشود! او برای رفتن به مهمانی، برای بازیها و سرگرمیها و خوردن کیک و شیرینی و چیزهای دوستداشتنی دیگر لحظهشماری میکند. افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن مسابقهی حسادت ۸۵,۰۰۰ ریال امیل و امیلو دو برادر شاهزاده بودند که تمام روز با هم بگو مگو میکردند.- دیگر بس است!شاهزاده امیلو آن اسباببازی را که من میخواستم گرفته. این منصفانه نیست!
- چرا امیل بستنی بزرگتر را برداشت؟ شما بین من و او فرق میگذارید
- و...
اکثر بزرگسالان بهطور مرتب با حسادت سروکار دارند. ممکن است به ازدواج به ظاهر کامل دوستشان حسادت کنند یا به حساب بانکی خواهر ثروتمند خود. خوشبختانه بسیاری از بزرگسالان آموختهاند که با حسادت خود با روشی سالم کنار بیایند. آن را از بین میبرند یا حداقل مانع تاثیر گذاشتن روی روابطشان میشوند.
متاسفانه کودکانی که با حس حسادت سروکار دارند، با آن بیگانه هستند و ممکن است ندانند چه باید بکنند. در صورت عدم کنترل، حسادت میتواند منجر به عواقب ناگواری شود، از جمله:
- کاهش عزت نفس
- پرخاشگری نسبت به بچههای دیگر
- احساس درماندگی
- قلدری
- گوشهگیری
چگونه با حسادت کودکان برخورد کنیم؟
با حسادت باید به روشی مناسب برخورد شود تا اثر مخربی روی فرزندتان نگذارد. اینجا چند روش عنوان شده است که ممکن است در مقابله با حسادت کودک به شما کمک کند:
- به فرزندتان گوش دهید
حسادت سطحی نیست بلکه ریشهای عمیق دارد. با کودک خود صحبت کنید و به نگرانیها و دلایلی که ممکن است باعث بروز چنین رفتاری در او شود گوش فرا دهید. گوش دادن به ترسها، نگرانیها و دغدغههای کودکتان ممکن است به او کمک کند تا بر حس حسادت خود غلبه کند.
- احساسات منفی را به سمت احساسات مثبت سوق دهید
به افکار منفی فرزندتان جهت مثبت دهید تا با کمک آن بتواند با حسادت کنار بیاید. اگر خواهر و برادر یا دوست او در درس خواندن از او بهتر باشد، شما باید فرزندتان را تشویق کنید تا سخت مطالعه کرده و نمرات خود را بهتر کند نه اینکه نسبت به کسانی که عملکرد بهتری از او دارند احساس بدی داشته باشد.
- نسبت به فرزند خود دلسوز باشید
کودک شما ممکن است رفتارهای منفی و سرکشانهای از خود نشان دهد اما شما باید نسبت به او دلسوز و مراقب باشید. کودک خود را سرزنش و تنبیه نکنید. درک این نکته بسیار مهم است که فرزندتان با یک وضعیت عاطفی دشوار روبهرو است و برای کنار آمدن با آن به محبت شما نیاز دارد.
- اهمیت شراکت را توضیح دهید
یادگیری اهمیت مهربانی و شریک بودن برای هر کودکی بسیار مهم است. وقتی کودک یاد میگیرد وسایلش را با بچههای دیگر به اشتراک بگذارد، نه تنها باعث میشود که دوست پیدا کند بلکه احساس حسادت را نیز از بین میبرد.
- از مقایسه کردن خودداری کنید
مقایسه کردن باعث ایجاد احساسات منفی میشود و فرد را بیارزش میکند. بنابراین هرگز کودک خود را با فرزند دیگرتان و یا با دوستانش مقایسه نکنید. هر کودکی منحصربهفرد است و استعدادهای مختلفی دارد. جستوجو کنید که فرزند شما در چه چیزی مهارت دارد و به جای اینکه او را با دیگران مقایسه کنید، به او کمک کنید تا توانایی خود را پرورش دهد.
- کودک خود را بیش از حد تحسین نکنید
به عنوان والد، شما عاشق کودکتان هستید و او را میپرستید و در مواقع به خصوص به دلیل تلاش و سختکوشیاش، تعریف و تمجید نثارش میکنید. با این حال از زیادهروی در آن خودداری کنید. هنگامی که فرزند خود را بیش از حد ستایش کنید در موقعیتی که بچههای دیگر از او بهتر باشند، سخنان شما حالت دلداری و قوت قلب پیدا میکند. از انجام این کار خودداری کنید.
- از مقایسه عملکرد تحصیلی خودداری کنید
توصیه میشود از مقایسه عملکرد کودک خود در مدرسه با خواهر و برادر یا دوستانش خودداری کنید. با این کار ممکن است احساس دشمنی و حسادت ایجاد شود. شما باید به جای مقایسه کردن او با دیگران، او را ترغیب کنید که بیشتر درس بخواند و نمرات خوبی بگیرد.
- نهادینه کردن رفتار مثبت
تا آنجایی که ممکن است سعی کنید از مواردی که باعث ایجاد احساس حسادت در فرزندتان میشود دوری کنید. احساس عشق، مراقبت و شراکت از سنین پایین باید آموزش داده شود. همچنین آموزش درباره حسادت به کودکان میتواند به آنها کمک کند تا به شیوه بهتری با این احساس کنار بیایند.
آموزش قدرشناسی به کودکانپرورش حس قدردانی از داشتههای مادی، ویژگیهای منحصربهفرد و مهارتهای شخصی میتواند باعث کاهش احساس حسادت در کودکان شود. روشهای زیادی وجود دارد تا به کودک خود بیاموزید چگونه قدردان باشد:
- استفاده از عبارات تاکیدی مثبت. وقتی کودک حس خوبی در مورد خودش ندارد حسادت ممکن است سروکلهاش پیدا شود. با یافتن فرصتهایی مناسب برای تشویق و تحسین فرزندتان، یادآوری کنید که او واقعاْ به اندازه کافی خوب است.
- به هیچ وجه اجازه ندهید که کودک گفتوگوی منفی با خود داشته باشد. به محض اینکه شنیدید فرزندتان از خودش انتقاد میکند، او را همانجا متوقف کنید. به عنوان مثال اگر او به دلیل مشکلی در تکالیفش خود را احمق خطاب کرد، به چشمانش نگاه کنید و بگویید، «ممکن است در درک مشق شب مشکل داشته باشی اما به این معنی نیست که تو احمقی.» به نقاط قوتش اشاره کنید و به او یادآوری کنید که افراد باهم متفاوت هستند. سپس با هم تمرین کنید تا مطالب را بیاموزد و احساس رضایت او را تقویت کنید.
- روی تجربیات مختلف تمرکز کنید. حسادت ممکن است در نتیجه تمرکز بیش از حد روی کالاهای مادی باشد. با انتخاب تجربههای جالب مانند سفر به موزه یا تعطیلات کوتاه خانوادگی به جای بازی ویدئویی جدید، کودک شما متوجه میشود که چیزهایی مهمتر از وسایل و اسبابآلات نیز وجود دارد.
- نه گفتن را بلد باشید. خریدن و دادن هر چیزی که کودک میخواهد، باعث متوقف شدن حسادت نمیگردد. برعکس، کودک به دنبال انبوهی از وسایل جمعآوری شده دچار وسواس میشود. با یادگیری «نه گفتن» میتوانید حس تشکر و قدردانی را در مواقعی که بله میگویید، ایجاد کنید و با این روش بهطور غیرمستقیم به کودک خود یاد میدهید که برای چیزهایی که دریافت میکند ارزش قائل باشد.
- آنچه را که برای او موعظه میکنید، خودتان نیز انجام دهید. اگر به دنبال ماشین جدید همسایه خود هستید یا دائماً در مورد استعداد، پول یا خانواده افراد دیگر غرولند میکنید، به فرزند خود یاد میدهید که حسود بودن قابل قبول است. در عوض از طریق قدردانی از داراییها و استعدادهای خود، سپاسگزاری و احساس ارزشمندی را سرمشق قرار دهید. بچهها از هیچ الگویی بهتر از شما نمیتوانند بیاموزند.
قبل از ورود عضو جدید خانواده، به کودک نوپا گفته شود که قرار است یک برادر کوچک فوقالعاده داشته باشد که با او بازی کند و کلی اوقات خوش باهم بگذرانند. پس از متولد شدن برادر کوچک، کودک نوپا با خود فکر میکند که او را دست انداختهاند. چگونه ممکن است با نوزادی که با صورتی سرخ به دور خود میپیچد و گریه میکند و تمام وقت و توجه والدینش را به خود معطوف کرده خوش گذراند؟ سپس با استفاده از روشهایی که بلد است شروع به بازی با نوزاد میکند. توپ بازی میکند و شما سر او فریاد میزنید که چرا سمت نوزاد اسباببازی پرت میکند. قایم موشک بازی میکند و شما سر او فریاد میزنید که پتو را از روی سر نوزاد کنار بکشد. نوزاد را در آغوش میگیرد و شما به او تذکر میدهید که بیشتر مراقب باشد. آیا تعجبآور است که کودک نوپا شما گیج شده باشد؟
آموزشاولین هدف شما محافظت از نوزاد است. دومین هدف شما این است که به فرزند بزرگتر خود بیاموزید که چگونه با خواهر یا برادر جدیدش به روشی مناسب ارتباط برقرار کند. شما میتوانید با همان روش همیشگی که به کودک نوپا خود آموزش میدهید بیاموزید که چگونه با نوزاد بازی کند. با او صحبت کنید، برایش شرح دهید، راهنمایی و تشویقش کنید. تا زمانی که اطمینان حاصل نکردهاید که به هدف دوم خود رسیدهاید، بچهها را با هم تنها نگذارید. کار راحتی نیست اما ضروری و شاید حتی حیاتی باشد.
حواس جمع بودنهر زمان بچهها باهم هستند، حواستان باشد و آن نزدیکی پرسه بزنید. هنگامی که احساس کردید کودکتان عصبی شده است، نوزاد را بلند کرده و حواس کودک بزرگتر را با یک آهنگ، اسباببازی یا میانوعده پرت کنید. این عمل شما ضمن کمک به نوزاد، مانع از تکرار مداوم کلمه «نه» میشود که ممکن است در نهایت باعث تحریک رفتار پرخاشگرانه شود.
تماسهای لطیف را آموزش دهیدبه خواهر یا برادر بزرگتر بیاموزید که چگونه پشت کمر نوزاد را مالش دهد و به او بگویید که این نوع لمسها باعث آرامش نوزاد میشود و کودک بزرگتر را بهخاطر انجام این کار خوب تحسین کنید. این درس به کودک میآموزد که چگونه به روشی مثبت با نوزاد ارتباط فیزیکی برقرار کند.
سریعاً عمل کنیدهربار مشاهده کردید که کودک شما، نوزاد را میزند یا با خشونت برخورد میکند، سریعاً وارد عمل شوید. با قاطعیت اعلام کنید «ضربه نه! وقت تموم شد.» کودک را روی یک صندلی بنشانید و این جمله را به او بگویید «هروقت تونستی از دستات به درستی استفاده کنی، میتونی بلند شی.» اگر او خواست که مراقب باشد و با نوزاد به ملایمت برخورد کند، اجازه دهید که از جای خود بلند شود. هرچه باشد این یک تنبیه نیست. این روش فقط به او کمک میکند تا یاد بگیرد که اعمال خشن مجاز نیست.
نشان دادنبچهها آنچه را که میبینند، یاد میگیرند. هنگامی که شما در حال رسیدگی به نوزاد هستید، کودک بزرگتر در حال تماشا کردن است و از عملکردهایتان میآموزد. شما مهمترین معلم فرزند خود هستید. کودک بیشتر از طریق نگاه کردن به شما یاد میگیرد.
تحسین کردنهر زمان که مشاهده کردید کودک بزرگتر نوزاد را به آرامی نوازش میکند، از او تعریف کنید. با خشنودی از مهم بودن برادر بزرگتر صحبت کنید. فرزند بزرگتر خود را در آغوش گرفته و ببوسید و به او بگویید که چقدر به وجودش افتخار میکنید.
مراقب حرفهایتان باشیدهمه چیز را گردن نوزاد نیندازید. «نمیتونیم پارک بریم، بچه خوابیده.»، «آروم باش، بچه رو بیدار میکنی.»، «بعد از اینکه پوشک بچه رو عوض کردم بهت کمک میکنم.»، به جای اینها از دلایل جایگزین استفاده کنید. «الان دستم بنده.»، «بعد از ناهار میریم بیرون.»، «سه دقیقه دیگه بهت کمک میکنم.»
پشتیبان باشیداحساسات ناگفته کودک خود را اقرار کنید. از جمله «قطعاً با اومدن نوزاد همه چیز اینجا تغییر کرده. مدتی طول میکشه تا به این تغییر عادت کنیم». نظرات خود را به صورت کلی و ملایم بیان کنید. مثلاً نگویید «شرط میبندم که از نوزاد جدید متنفری.» در عوض بگویید «داشتن مامانی که این همه وقت برای نوزاد میذاره باید سخت باشه.» یا «شرط میبندم که دوست داشتی الان بتونیم بریم پارک و منتظر بیدار شدن نوزاد نمونیم». هنگامی که کودک بداند که شما احساسات او را درک میکنید، دیگر برای جلب توجه شما کمتر مشکلساز میشود.
بیشتر عشق بورزیدابراز احساسات خود به کودک را افزایش دهید. بیشتر بگویید دوستت دارم، بیشتر او را در آغوش بگیرید و زمانی را برای خواندن کتاب یا بازی با یکدیگر کنار بگذارید. بازگشت موقتی مشکلات رفتاری، طبیعی است و با صرف زمان و توجه بیشتر کاهش مییابد.
آنها را مشارکت دهیدبه خواهر یا برادر بزرگتر بیاموزید که چگونه در رابطه با نوزاد مفید باشد یا چگونه او را سرگرم کند. به کودک بزرگتر اجازه دهید که هدایای نوزاد را باز کند و با دوربین از نوزاد عکس بگیرد. نحوه پوشیدن جوراب نوزاد را به او بیاموزید. بگذارید پودر بچه را او بپاشد. هر زمان که ممکن باشد او را تشویق و تمجید کنید.
بهگونهای برخورد کنید که هر کدام احساس خاص بودن کنند.
از مقایسه خواهر و برادر بپرهیزید حتی در مورد موضوعاتی که به نظر بیاهمیت میآیند مانند وزن هنگام تولد، کدام زودتر چهار دست و پا راه رفت یا کدامیک موی بیشتری داشت. کودکان این نظرات را به عنوان انتقاد تعبیر میکنند.
نقش کتاب و کتابخوانی در حسادت کودکان چیست؟حسادت، ناشی از عدم اعتمادبهنفس و عزتنفس است. نوزاد تازهوارد، شریک زندگی جدید والدین، مسائل مادی یا اضطراب میتواند به حسادت منجر شود. بهعنوان بزرگسال، این وظیفه ماست که به کودکانمان کمک کنیم تا با این احساسات کنار بیایند. درک این مطلب که چرا آنها این احساسات را دارند باعث افزایش عزت نفس بچهها میشود. کتابهای تصویری موجود در لیست کتابهای زیر که مربوط به حسادت هستند شخصیتهایی را نشان میدهند که با حسادت دست و پنجه نرم کرده و بر آن غلبه میکنند. این کتابها مقدمه اولیه خوبی هستند تا بحث در مورد احساسات دشوار از طریق راههای مثبت را آغاز کنیم.
منابع:/https://www.moneycrashers.com/help-kids-overcome-deal-with-jealousy
/https://www.todaysparent.com/family/parenting/why-so-jealous
/https://parenting.firstcry.com/articles/jealousy-in-children-causes-and-tips-to-deal-with-it
/https://childrenslibrarylady.com/jealousy-picture-book-list
https://www.verywellfamily.com/how-do-i-deal-with-a-jealous-sibling-290535
نوشته دلایل حسادت کودکان و چگونگی رفتار با کودک اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
دلیل دروغگویی کودک چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟
نویسنده: آذین بذرافشان
دروغ گفتن رفتاری معمول بین کودکان است که از دوران خردسالی ظاهر شده و میتواند تا سالهای نوجوانی ادامه داشته باشد. اگرچه دلایل دروغگویی با افزایش سن تغییر میکند.
دروغگویی یکی از اولین رفتارهای ضد اجتماعی است که کودکان از آن برخوردار میشوند. هنگام رسیدگی به دروغ کودک بسیار مهم است که سن و مرحله رشد، نوع دروغ و دلایل احتمالی پشت این رفتار را در نظر بگیرید.
دروغ گاهی میتواند همراه با تقلب یا دزدی باشد. هنگامی که این رفتار به طور مکرر و طی یک بازه زمانی طولانی رخ دهد، احتمالاً بیانگر مشکلات جدیتری است.
محققان دانشگاه آریزونا دروغگویی را در گروههای زیر دستهبندی کردند:
- دروغ خیرخواهانه: هنگامی اتفاق میافتد که کودک برای محافظت از کسی یا کمک به دیگران دروغ بگوید.
- دروغ برای بهتر جلوه دادن خود: دروغی است که به منظور جلوگیری از شرمساری، عدم تایید یا سرزنش گفته میشود.
- دروغ خودخواهانه: برای محافظت از خود گفته میشود و غالباً گردن کس دیگری انداخته میشود تا سوء رفتار خود را پنهان کند.
- دروغ ضد اجتماعی: به قصد آزار رساندن به دیگری گفته میشود.
کودکان از چه زمانی دروغگویی را شروع میکنند؟
تفاوت دروغ با تخیل چیست و چگونه باید شناخت؟
چه عواملی در دروغگویی کودکان نقش دارند؟
آیا باید نگران دروغگویی کودکان بود؟
چرا بچههای مبتلا به بیشفعالی ممکن است برای پنهان کردن مشکلات دروغ بگویند؟
وقتی کودک مبتلا به ADHD دروغ میگوید، چگونه به او پاسخ دهید
نقش والدین در دروغگویی کودکان چیست؟
نقش کتاب و کتابخوانی برای کودکان در درمان دروغگویی چیست؟
کودکان از چه زمانی دروغگویی را شروع میکنند؟ سنین ۲ تا ۴ سالاز آنجایی که مهارتهای زبانی کودک نوپا در حال رشد است، هنوز تصور روشنی از حقیقت ندارند. در این سنین آنها درک ضعیفی نسبت به تفاوت بین واقعیت، رویا پردازی، آرزو، تخیل و ترس دارند. احساسات شدید کودک ۲ یا ۳ ساله باعث میشود که بگوید، «او شیرینی منو خورد» در حالی که به وضوح روشن است که برادر نوزادش قادر به انجام چنین کاری نیست. به یاد داشته باشید که کودکان نوپا در تلاش هستند تا استقلال خود را به نمایش بگذارند و با هر مخالفتی میتوانند وارد جنگ قدرت شوند. بنابراین سعی کنید با یک پاسخ آرام و دیپلماتیک، تردید ایجاد کنید. مانند:«واقعا؟! پس اینایی که روی چونته نباید خردههای شیرینی باشه.» گفتن این جمله از نبرد احساسات جلوگیری میکند. کودک نوپا برای اینکه به دلیل دروغ گویی تنبیه شود خیلی کوچک است اما والدین میتوانند با زیرکی شروع به تشویق راستگویی کنند. برای نشان دادن مسئله راستگویی مطالعه کتاب شادی مانند «من نیستم» اثر نیکولا کیلن میتواند مفید باشد.
در سن ۴ سالگی زمانی که کودک بیشتر قادر به حرف زدن است، چاخان میکند و زمانی که سوال سادهای از او میپرسید که«آیا تو خواهرت رو نیشگون گرفتی؟» پاسخ منفی میدهد. از هر فرصتی برای توضیح اینکه دروغ چیست و چرا بد است، استفاده کنید. موضوع را مطرح کنید (بهترین زمان بلافاصله بعد از اینکه کودک دروغ گفت است). با این جمله شروع کنید، «بیا در مورد دروغ گفتن و اینکه چرا کار بدیه صحبت کنیم». ممکن است مکالمه خیلی طولانی نباشد اما به آنها این پیغام را بدهید که صداقت مهم است. در پاسخ به دروغ، قاطع و جدی باشید و بگویید «به نظر میرسه که حقیقتو نمیگی» یا «آیا کاملاً مطمئنی که این اتفاق افتاده؟». روشن کنید که دروغ شما را مجذوب خود نمیکند. اما بعد از گوش دادن و تصحیح کودک به آرامی از موضوع بگذرید. از سرو کله زدن با کودک و کنکاش بیش از حد برای فهمیدن حقیقت اجتناب کنید مگر اینکه مسئله جدی باشد و توجه بیشتری را طلب کند.
سنین ۵ تا ۸ سالدر سنین ۵ تا ۸ سالگی کودکان دروغهای بیشتری میگویند تا قسر در بروند. بهویژه دروغهایی که مربوط به مهد کودک، کلاس، تکالیف، معلمان و دوستان میشود. با اینکه در پنهان کردن حقیقت مهارت بیشتری پیدا کردهاند اما همچنان حفظ دروغ دشوار است. مقررات و مسؤلیتهای این سن اغلب برای کودکان زیاد است. در نتیجه کودک اغلب برای کم کردن فشارهایی که بیشتر از توانش به او وارد میشود، دروغ میگوید. اما خوشبختانه اکثر این دروغها («امروز هیچ مشقی ندارم که انجام بدم») بهراحتی قابل تشخیص هستند. با فرزند خود به صراحت صحبت کنید و داستان خواندن را با هم ادامه دهید و وقتی کودک از خود صداقت نشان میدهد، او را تشویق کنید. کتابهایی مانند «صادق باش و حقیقت را بگو» از چری مینرز را برای کودک خود بخوانید.
از همه مهمتر به دلیل اینکه کودکان در این سن به شدت مشاهدهگر هستند، سعی کنید الگوی خوبی باشید. مراقب دروغهای غیرارادی، هرچند کوچک باشید مثلاً «بگید من خونه نیستم»، در حالیکه هستید، باعث میشود پیغام متناقضی را به کودک برسانید. مهم نیست که چقدر در مورد اهمیت صداقت صحبت میکنید، مادامی که کودک شما را دروغگو ببیند، پیغامتان را زیر سوال میبرید. در شرایط پیچیدهتر مانند وقتی که کودک شما باید بابت هدیهای که دوست ندارد تشکر کند، به او کمک کنید تا جنبههای مثبت هدیه را ببیند. مثلاً برای او توضیح دهید که: «میدونم ژاکت جدیدت را دوست نداری و باعث خارش در گردنت میشه اما مامان بزرگ کلی وقت صرف کرده تا اینو ببافه و این، چیزیه که باعث شده این هدیه خاص باشه و بتونی صادقانه ازش تشکر کنی».
بیشتر بچهها در این سنین در تلاش برای ایجاد هویتی سختکوش، قابل اعتماد و وظیفهشناس هستند. اما آنها همچنین در دروغگویی مهارت بیشتری پیدا میکنند و نسبت به عواقب اعمال خود حساستر میشوند و بعد از دروغگویی به شدت احساس گناه میکنند. گفتوگوهای صریح و طولانی در مورد صداقت قطعاً ضروری است و اگر دروغهای مصلحتی ریزی بگویید که در جهت ادب یا احترام به احساسات دیگری باشد، قابل قبول است. در شرایط اینچنینی با فرزند خود صادق باشید تا مانع از ارسال پیغامهای ضد و نقیض شوید. مکالمهای را با این جمله شروع کنید: «میدونی که همیشه گفتن حقیقت به پدر مادرت خیلی مهمه، درسته؟ خب! مواقعی هم وجود داره که برای مودب بودن و آسیب نزدن به احساسات کسی دروغ مصلحتی لازمه. اگه ما خونه کسی بریم و او غذایی پخته باشه که دوست نداری، اصلاً مودبانه نیست که به روشون بیاری و از خوردن غذا امتناع کنی. تو باید غذا رو بخوری و بگی متشکرم. در این صورت تو یک مهمان با ملاحظه هستی که بازم خونشون دعوت میشی!»
در این سنین داشتن الگوهای خوب نیز برای فرزندان ضروری است. بنابراین از اعضای نزدیک خانواده یا همسایههای دلسوز کمک بگیرید تا از طریق تعاملات اجتماعی، راهنمای خوبی برای آنها باشند. بچههایی که روابط ریشهدارتری با والدین خود دارند، معمولاً راحتتر حقیقت را میگویند. اما این را در نظر داشته باشید که آنها همیشه قرار نیست به شما حقیقت را بگویند. اندیشیدن در مورد اینکه چرا دروغ میگویند، به شما کمک میکند تا پاسخ مناسبی بیابید.
تفاوت دروغ با تخیل چیست و چگونه باید شناخت؟پسر ۴ ساله شما در حالی که دهانش آغشته به شکلات است وارد اتاق نشیمن میشود. در حالیکه شما به او هشدار داده بودید که به جای شکلات، غذای مناسبی بخورد. وقتی با او روبهرو میشوید، اصرار دارد که از گفتن حقیقت امتناع بورزد. او شروع به سرهم کردن یک داستان خیالی میکند که دوست فضانوردش شکلات را خورده است. در این مرحله شما ممکن است به منظور راهنمایی و بدون توجه به تاثیر کلامتان به او بگویید: «من دارم سعی میکنم که از تو آدم بهتری بسازم ولی تو داری بهم دروغ میگی!»
وقتی که بچهها شروع به داستانسرایی میکنند، سوالی که اکثر والدین میپرسند این است که آیا او دروغ میگوید یا با خیالپردازی سعی در جلب توجه ما دارد؟ داستانهای موجود در ذهن کودکان مانند فیلمنامههایی هستند که آنها را به بازی سوق میدهند.
کودکان از دو سالگی خیالپردازی را شروع میکنند. در این دوران از خود داستانی را سرهم میکنند و نمیتوانند تفاوتی بین واقعیت و خیال قائل شوند.
سالها اینگونه تصور میشد که تخیل برای کودکان به عنوان راه فراری از واقعیت است. و اعتقاد بر این بود که وقتی به سن خاصی میرسند، خیالپردازی را کنار گذاشته و با دنیای واقعی روبهرو میشوند. متخصصان رشد کودک روز به روز به اهمیت خیالپردازی و نقش آن در درک واقعیت پی میبرند.
باعث تاسف است که بعضی مواقع ما در این توهم به سر میبریم که با حذف خیالپردازیهای آنها سعی در پرورش کودکانی راستگو داریم. متاسفانه ما بازی خیالی را با دروغگویی اشتباه میگیریم.
بازی خیالی برای رشد فرایندهای ذهنی کودک لازم است و به او کمک میکند تا واکنشهای عاطفی خود را کنترل کند. ما به عنوان والدین نه تنها باید آنها را تشویق به بازی تخیلی کنیم، بلکه میتوانیم در آن شرکت کرده و با آنها بازی کنیم.
دوستان خیالی کودکان بخشی از پیشرفت سالم دوران کودکی است که به آنها کمک میکند تا از محیط اطراف خود اطلاعات بیشتری کسب کنند و در مغز خود ارتباطاتی را برقرار سازند تا بتوانند تفکر مستقل و خود مختار داشته باشند. بنابراین آنها به تدریج مهارتهای تصمیمگیری را پرورش میدهند و انضباط نفس را خوب یاد میگیرند. والدین باید پیشرفت تدریجی خلاقانه و تخیلی فرزندان خود را ترغیب کنند نه اینکه آنها را با تنبیه، تهدید کنند.
در مراحلی خاص از دوران کودکی، دروغ گفتن رفتاری عادی است. بسیاری از کودکان برای تنبیه نشدن یا جذاب کردن داستانها دروغ میگویند. نقش والدین در اینجا این است که به کودک کمک کنند تا واقعیت را از خیال تشخیص دهد و آنها را باهم قاطی نکند. به عنوان مثال وقتی کودکی نمیخواهد زود بخوابد، دروغ می گوید و برای اینکه از لحاظ عاطفی از مادرش باج بگیرد تظاهر میکند که گرسنه است تا با پرت کردن حواس مادر برای دقایقی بتواند کارتون مورد علاقه خود را ببیند.
وقتی کودک برای جذاب کردن داستانهایش شروع به دروغگویی میکند که معمولاً به صورت عادت در مهمانیها این کار را انجام میدهد، والدین باید به اهمیت صداقت در هر رابطهای تاکید کنند و به کودک عواقب اعتماد از دست رفته را توضیح دهند و اینکه دیگران چگونه میتوانند از آن رنج ببرند.
کودکان در دوران رشد آمادهی یادگیری هستند. درک والدین هنگامی که کودکان از قوه تخیل خود استفاده میکنند، بسیار اهمیت دارد.
-داستانت شگفتانگیز بود. کی اتفاق افتاد؟ توی خونه اتفاق افتاد؟ یا مدرسه یا توی ذهنت بود؟
-داستان تخیلیای که تعریف کردی عالی بود.
صحبت کردن در مورد خیالپردازی کودک به تعیین جایگاهش در واقعیت کمک میکند. هنگامی که تخیل کودکان را تایید میکنید، در واقع آن را تحریک کردهاید و با مسؤلیتپذیری به آنها آموزش میدهید که برای صداقت ارزش قائل شوند و مرز باریک بین دروغ و خیالپردازی را تشخیص دهند.
پیامدهای دروغگویی چیست؟- اعتماد دیگران را از دست خواهید داد و وقتی اعتماد دیگران را از دست میدهید، ارزش خود را به عنوان یک شخص از دست میدهید و هیچکس شما را باور نخواهد کرد.
- هنگامی که متوجه شدید فردی به شما دروغ گفته است، ناراحت خواهید شد. بنابراین باید درک کنید که اگر خودتان نیز دروغ بگویید، باعث ناراحتی دیگران میشوید.
- ممکن است مجبور شوید برای پوشاندن یک دروغ، دروغهای بیشتری بگویید.
- وقتی دروغ میگویید احساس پریشانی میکنید و از افشاء حقیقت میترسید.
کودکان همانند بزرگسالان به دلایل مختلفی دروغ میگویند:
- جلوگیری از بازخواست شدن و تنبیه (اون اول منو زد!)
- خوشخیالی (دوچرخهسواری من خیلی خوبه.)
- جذاب کردن یک داستان (و بعد ما یک کوسه غول پیکر دیدیم!)
- بهتر کردن وجههی خود (اون خیلی ناراحت بود و من همه اسباببازیهامو بهش دادم.)
- جلب توجه ( فکر کنم بازوم شکسته.)
- برای به دست آوردن چیزی (به مادربزرگ میگوید، «بابا همیشه به من اجازه میده شیرینی بخورم.»)
- مستأصل شدن از درخواستها (اتاقمو تمیز کردم.)
- غروبی در مونتانا.
- – و کلمهی آزادی؟
- – یک روز عصر در مونتانا.
- – و دوستداشتن؟
- – یک شب در مونتانا.
- – سفر زیاد رفتهای؟
- – بله! تمام ایالات متحده را گشتهام. البته بهجز مونتانا.
دروغگویی در کودکان نشانه رشد طبیعی است و حاکی از آن است که دیگر مهارتهای شناختی او نیز در حال رشد است. اگر دروغ گفتن به صورت مداوم باشد و عملکرد روزانه کودک را مختل کند، بهتر است که با یک متخصص بهداشت روان یا دکتر خود مشورت کنید. اما در موارد دیگر، به یاد داشته باشید که دروغ روشی است که کودکان برای پیدا کردن مسیرشان در زندگی اجتماعی یاد میگیرند.
علیرغم اینکه دروغگویی در بین کودکان رواج دارد اما به ندرت باعث نگرانی میشود. مهم است که به یاد داشته باشید که بسیاری از بزرگسالان نیز دروغ میگویند. مانند دروغهای مصلحتی که در بعضی مواقع برای محافظت از احساسات کسی یا در هنگام بیماری میگویند. ضمن اینکه تخمینها متفاوت است اما یک مطالعه نشان داد که ۴۰ درصد از بزرگسالان آمریکایی در طی ۲۴ ساعت از شبانه روز دروغ میگویند.
در بعضی موارد اگر دروغگویی شدید با مجموعهای از رفتارهای ناهنجار همراه باشد، جای نگرانی دارد. به عنوان مثال فریبکاری در دروغ اغلب در اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD) وجود دارد.
جوانان مبتلا به اختلالات رفتاری یا ODD به علت پرخاشگری مداوم در خانه و مدرسه دست به اغتشاش میزنند و به دیگران یا اموالشان آسیب وارد میکنند. در تشخیص این اختلال، دروغگویی همراه با گروه دیگری از علائم همراه است مانند نافرمانی کردن از مقامات مسؤول، نقض مداوم قوانین و عدم پذیرش مسؤلیت اعمال خود.
گاهی اوقات کودکان برای مخفی نگه داشتن یک راز یا محافظت از کسی دروغ میگویند. به عنوان مثال کودکی که توسط یک بزرگسال مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته است اغلب برای محافظت از او دروغ میگوید. بعضی مواقع نیز از ترس اینکه تنبیه شود حقیقت را نمیگوید. اگر گمان میکنید که فرزندتان در مورد مسئلهای جدی دروغ میگوید، به کودک خود این اطمینان خاطر را بدهید که اگر حقیقت را بگوید در امان خواهد بود و او را متقاعد کنید که همه چیز را روبهراه خواهید کرد.
یکی دیگر از دلایل نگرانی والدین این است که دروغ گفتن به عنوان پوششی برای دیگر مشکلات سلامت روان مانند ترس یا شرم بکار برده شود . به عنوان مثال کودک یا نوجوانی که از اضطراب شدید رنج میبرد، ممکن است به طور مداوم دروغ بگوید تا از رویارویی با موقعیتهایی که باعث ترس در او میشود (مدرسه، مهمانی، میکروب) جلوگیری کند.
همچنین ممکن است به دلیل اینکه به آنها انگ بیماری روانی چسبانده نشود، دروغ بگویند. در این موارد مشاوره با پزشک یا متخصص سلامت روان (مانند روانشناس یا روانپزشک) به روشن شدن اینکه دروغگویی نشاندهندهی مشکلی در سلامت روان است یا نه، کمک میکند.
در مجموع اگر دروغگویی فرزندتان به عادت تبدیل شد و احساس کردید که نمیتوانید رابطه قابل اعتمادی با او ایجاد کنید، بهتر است از خانواده درمانی بهره جویید. اگر دروغگویی با رفتارهای مشکلآفرین دیگری مانند دزدی کردن، آسیب رساندن به اموال ، آزار و اذیت حیوانات یا بچههای دیگر همراه باشد، قطعاً وقت آن رسیده تا از یک متخصص حرفهای کمک بخواهید.
بیشفعالی (ADHD) و دروغگوییاگر فرزند شما مبتلا به بیشفعالی است، ممکن است غالباً از او بپرسید که «چرا دوباره دروغ میگویی؟!»
اینگونه نیست که همه کودکان مبتلا به ADHD دائماً دروغ بگویند، بلکه بعضی از آنها بسیار صادق هستند که میتواند مشکلات خاص خودش را ایجاد کند. اما در آن دسته که دروغ میگویند به سرعت تبدیل به عادت میشود. وقتی بچههای مبتلا به بیشفعالی بهطور مداوم دروغ میگویند، معمولاً در مورد چیزهای بزرگی مانند سرقت یا تقلب نیست. (اگرچه ممکن است بعضی اوقات این کار را درست مثل بچههای دیگر انجام دهند) بلکه، ممکن است درباره مسائل روزمره مانند کارهای خانه یا وظایفشان دروغ بگویند. این نوع دروغگویی معمولاً به نافرمانی کردن مربوط نمیشود بلکه به احتمال زیاد فرزند شما در کنار آمدن با چالشهای مربوط به بیشفعالی دچار مشکل شده است.
چرا بچههای مبتلا به بیشفعالی ممکن است برای پنهان کردن مشکلات دروغ بگویند؟کودک مبتلا به بیشفعالی برای فرار از انجام دادن کاری دروغ نمیگوید بلکه هدفش پنهان کردن رنج و زحمتی است که آن وظیفه به او وارد میکند و برای او این راهی است برای کنار آمدن با چالشها و حتی ممکن است متوجه کاری که میکند، نشود.
این سناریو را تصور کنید: شما از کودک خود میخواهید که اتاقش را تمیز کند. بعد از یک ساعت او را صدا میکنید و میپرسید که آیا اتاق تمیز است؟ کودک شما جواب مثبت میدهد. اما وقتی به اتاق سر میزنید، متوجه میشوید که اتاق هنوز به هم ریخته است و کودک شما روی زمین با اسباببازیهایش مشغول بازی است.
این اولینباری نیست که کودک شما در مورد انجام کارهای روزمره دروغ میگوید بنابراین از اینکه دوباره این اتفاق افتاده، عصبانی و کلافه میشوید. چرا فرزند شما در مورد چیزی که واضح است حقیقت ندارد دروغ میگوید و خود را به دردسر میاندازد؟ مخصوصاً برای کار سادهای مثل تمیزکاری!
اما مسئله اینجاست که وظیفه تمیزکاری برای بسیاری از کودکان مبتلا به بیشفعالی ساده نیست. مشکلات آنها در برنامهریزی و شروع کار باعث میشود که انجام وظیفهای که از آنها خواسته شده، دشوار شود. و به جای اینکه با آن مشکلات روبهرو شوند یا درخواست کمک کنند، ترجیح میدهند که هیچ کاری انجام ندهند. دروغ گفتن راهی است که این فشارها را کم میکند و برای آنها ارزش به دردسر افتادن را دارد مخصوصاً اگر به دروغگویی عادت کرده باشند.
مغز بیشفعالان و دروغگوییدلیل اصلی اینکه کودکان بیشفعال دروغ میگویند، مغز آنهاست. این کودکان با مجموعهای از مهارتهای ذهنی به نام عملکردهای اجرایی دست و پنجه نرم میکنند که میتواند باعث ایجاد مشکلات زیر شود:
- اتصال زمان حال به آینده
- فکر کردن یا به خاطر سپردن پیامدها
- سازماندهی و مدیریت زمان
- درک اینکه چگونه در ابتدا به دروغ متوسل شدند
- درک اینکه دروغ باعث دردسر آنها شده (نه در مورد آنچه که دروغ گفتهاند)
- آگاهی از اینکه چگونه مشکل اصلی در پشت دروغ را حل کنند
همچنین بعضی از کودکان مبتلا به ADHD میتوانند بهطور غیرواقعبینانهای خوشبین باشند. آنها ممکن است فکر کنند که همه چیز به خودی خود بر وفق مرادشان خواهد شد.
سام گفتنی های بسیار دارد او راه هایی را برای تمرکز کردن ، منظم شدن ، توجه کردن ، حفظ آرامش، به خاطر سپردن چیزهای مختلف ، دوست یابی و ایجاد حس خوب در مورد خودش و نحوه ی کنار آمدن با اختلال کاستی توجه و پیش فعالی می شناسد .
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن آشنایی با اختلال بیش فعالی ۹۰,۰۰۰ ریال در این کتاب با اختلال بیشفعالی، اختلال بیشفعالی در بزرگسالان، داروهای اختلال بیش فعالی، علائم بروز و روشهای درمان آنها آشنا میشویم. افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view کتاب با موضوع بیش فعالی در کودکان وقتی کودک مبتلا به ADHD دروغ میگوید چگونه به او پاسخ دهید- مواقعی را که کودک دچار کشمکش میشود پیشبینی کرده و به او کمک کنید. اگر کودک با ترتیبدهی کارها مانند چیدن میز مشکل دارد، لیستی از مراحل آن را فراهم کنید. دقت کنید که چه زمانی دروغ میگوید تا بتوانید نقاط دردسرساز را پیدا کنید.
- دروغ او را به خود نگیرید. سعی کنید به یاد داشته باشید که قصد او بیاحترامی یا نافرمانی نیست. بیشتر از خود دروغ، بر آنچه که منجر به دروغ میشود تمرکز کنید.
- از ایجاد موقعیتهایی که شرایط دروغگویی را فراهم میکند خودداری کنید. اگر به او امر کردید که تا پایان تکالیفش نباید تلویزیون تماشا کند، از او سوال نپرسید که آیا تکالیفش را انجام داده است یا نه؟ خودتان چک کنید و اگر انجام نداده بود به او بگویید که تلویزیون را خاموش کند و تکالیفش را به پایان برساند.
- شرم دروغ را از بین ببرید. دروغ را توجیه نکنید اما نشان دهید که میفهمید فرزند شما چگونه به آن نقطه رسیده است. میتوانید بگویید: «به نظر میاد که داشتی با خودت کلنجار میرفتی. بیا بررسی کنیم که چی باعث شد که تو به اینجا برسی.»
- به فرزندتان کمک کنید که ارتباط برقرار کند. درباره آنچه اتفاق افتاد صحبت کنید و به او کمک کنید تا اشتباه را تشخیص دهد و برایش توضیح دهید که بعد از دروغ او چه اتفاقی افتاد، تا با کمک همفکری بتواند در آینده بهطور متفاوتی از پس شرایط بر بیاید.
بسیار مهم است که به کودک کمک کنید چرخه دروغ گفتن را قطع کند. این تجربه منفی مداوم به عزت نفس او آسیب میرساند. حتی ممکن است انگیزه خود را از تلاش کردن از دست بدهد. شما میتوانید با تمرکز بر نقاط قوت و انواع تشویقهای کمککننده در زمانی که کار مثبتی انجام میدهد، مانع این امر شوید.
نقش والدین در دروغگویی کودکان چیست؟نکاتی در مورد یادگیری صداقت اینجا ذکر شده است:
- از همان ابتدا با فرزندان خود در مورد اینکه چقدر صداقت در خانواده شما ارزش دارد صحبت کنید. و به آنها بگویید که چقدر برای همهی شما مهم است که هرقدر هم که گفتن حقیقت دشوار باشد اما همیشه میتوانید روی یکدیگر حساب کنید. اگر بین والدین و فرزندان صداقت نباشد، اعتماد و صمیمیت عاطفی نیز وجود نخواهد داشت.
- صداقت را نه تنها در کلمات بلکه در سبک زندگیتان سرمشق قرار دهید . شما نمیتوانید انتظار داشته باشید فرزندتان به شما حقیقت را بگوید اگر خود با او صادق نباشید. حتی اگر سوال سختی از شما پرسید، مختصر و متناسب با سن او پاسخ دهید. اما اگر خود به آنها دروغ بگویید، در مواقعی که گفتن واقعیت خجالتآور است انتظار نداشته باشید که بهراحتی از دهانشان حقیقت را بشنوید. بدیهی است که والدین و فرزندان هردو حق داشتن یک زندگی خصوصی را دارند. شما باید در به اشتراک گذاشتن جزئیات بیپرده و صمیمی که درک آن برای کودک سخت بوده و موضوعاتی که باعث ترساندن آنها میشود، حد و مرز مشخصی ترسیم کنید. اما هدف شما باید ایجاد فضایی آزاد باشد که در آن هیچ رازی وجود ندارد و همگی با راستگو بودن احساس راحتی کنند.
- به آنها نشان دهید که تاکید شما بر صداقت آنهاست نه تنبیه برای رفتار نادرستش. بله شما میتوانید عواقبی را برای دروغش اعمال کنید اما آنها باید بدانند که راستگو بودن برایشان فایدهای دارد. اگر شما به شجاعت او در درد و دل کردن در مورد حقیقت توجهی نکنید و سریع به موضوع تنبیه بپردازید، قطعاً دفعه بعد او سریع اقرار نخواهد کرد. اگر بعد از افشاء حقیقت لازم بود که تنبیهی در نظر گرفته شود، این کار را با احترام انجام دهید. ملایم رفتار کنید و به آنها بگویید که چقدر قدردان صداقت آنها هستید.
همه توانایی راستگو بودن را دارند اما اگر تمرین نکنید ممکن است شما و کودکتان عادت به پاسخ مبهم دادن، طفره رفتن و دروغ مصلحتی بکنید چون راحتتر است. به عنوان پدر و مادر شما این فرصت را دارید تا به فرزندتان کمک کنید تا راستگو باشد و باید اینگونه تربیت شود. استانداردهای خود را پایین نیاورید اما این نکته را نیز درک کنید که آنها همیشه نمیتوانند بیعیب و نقص باشند و خوشبختانه عالی و بینقص بودن یکی از اهداف ما نیست.
درمان دروغگویی چیست؟مراقبت در منزل- اگر متوجه شدید که فرزندتان دروغ میگوید، بلافاصله به او بفهمانید که در مورد نیتش اطلاع دارید. وقتی موضوع را با کودک خود در میان میگذارید، بسیار حائز اهمیت است که به موارد زیر تاکید کنید:
- تفاوت بین خیال و واقعیت
- این واقعیت که دروغ گفتن کاری ناصحیح است
- انتخابهای دیگر به جای دروغ
- اهمیت صداقت
- انتظار شما از اینکه حقیقت به شما گفته شود
دروغگویی بیش از حد، نیاز به درمان از طریق مشاور، روانشناس یا روانپزشک دارد که بتواند علت اصلی دروغگویی را شناسایی کند و در جهت خاتمه این رفتار گام بردارد.
نقش کتاب و کتابخوانی برای کودکان در درمان دروغگویی چیست؟صادق بودن میتواند سخت باشد زیرا غالباً با غرایز طبیعی «حفظ جان» کودک مغایرت دارد و در بعضی مواقع نیز راستگو بودن سخت و دشوار است. گفتن حقیقت خیلی خوب است اما از طرفی دیگر میتواند خیلی نامهربانانه باشد. به کودکان نمیتوان به سادگی گفت که همیشه حقیقت را بگویید. آنها نیاز به دستورالعملی دارند که درک کنند چه زمانی صداقت مفید و چه زمان مضر است.
استفاده از کتابهای مصور درباره صداقت باعث ایجاد چالش میان کودکان میشود. کودکان شخصیتهایی را میبینند که:
- اصول اخلاقی دارند
- راستگو و قابل اعتماد هستند
- به وجدان خود گوش میدهند
- تاثیر عدم صداقت بر دیگران را درک میکنند
- از خود وفاداری و انصاف نشان میدهند
- پای عقاید خود میایستند
- روابط سالم دارند
- ذهنیت شادتری دارند
علاوه بر این ویژگیهای مثبت، در مورد شخصیتهایی که دروغ میگویند، خیانت میکنند و به عواقب کارشان فکر نمیکنند نیز خواهید خواند که در نهایت متوجه اشتباهشان میشوند.
منابع:
- https://www.healthline.com/health/lying
- https://www.psychologytoday.com/us/blog/going-beyond-intelligence/201803/truth-lies-and-imagination
- https://sailemagazine.com/2013/06/fine-line-between-imagination-and-lying/
- https://kids.dadabhagwan.org/knowledge-house/articles/consequences-of-lying/
- https://theconversation.com/why-do-kids-lie-and-is-it-normal-98948
- https://www.psychologytoday.com/us/blog/parenting-is-contact-sport/201103/teaching-your-kids-be-honest
- https://www.healthline.com/health/lying#treatments
- https://www.the-best-childrens-books.org/teaching-honesty.html
- https://childrenslibrarylady.com/books-about-honesty/
- https://www.parents.com/kids/development/behavioral/age-by-age-guide-to-lying/
- https://www.understood.org/en/learning-thinking-differences/child-learning-disabilities/add-adhd/adhd-and-lying-what-you-need-to-know
نوشته دلیل دروغگویی کودک چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
بیش از ۱۰ فعالیت برای دانشآموزان در خانه
سال تحصیلی امسال، متفاوت از هر آنچه تصور میکردیم، آغاز شده است. کلاسهای درس یا تعطیل شده یا یک روز در میان، با حضور اندک دانشآموزان، حضوری و آنلاین برپا شده است. در این میان، خانوادههای دانشآموزان با سردرگمی بسیاری روبهرو هستند. مادران و پدران شاغل، حتی با سختی نگهداری کودک در خانه روبهرو هستند.
متفاوت بودن سال تحصیلی امسال برای همهی مردم سراسر جهان رخ داده است اما مهمتر از هر چیز سلامت روان کودک شماست. از این رو، دلشوره و سردرگمی پدید آمده را به کودکتان انتقال ندهید.
در این مقاله کوشیدهایم با پیشنهادهای ساده و کاربردی کمک کنیم تا سال تحصیلی جدید را با آرامش بیشتری سپری کنید.
از این فرصت بهره ببرید و آموزشهای سودمندی را که در چارچوب بازی و سرگرمی آمده است، به کودک بیاموزید.
سرفصلهای آموزشی کتابهای درسی کودکتان را یادداشت کنید و با توجه با آنها، برای کودک دانشآموزتان برنامهی ویژهای داشته باشید.
فهرست محتوا
برای روزهایی که کودکمان در خانه است، برنامهریزی ویژهای داشته باشیم:
کتابهای فعالیتدار را انتخاب کنیم
بازیافت و حفاظت از محیط زیست را به کودکمان آموزش دهیم
با کودکمان بازیهای فکری انجام دهیم
با هم به گذشتههای دور تاریخ سفر کنیم
با هم به درون بدن انسان سفر کنیم
با هم کتاب بخوانیمبا فرزندتان ساعتهایی از روز را کتاب بخوانید و باهم دربارهی رویدادهای داستان کتاب، گفتوگو کنید. از جهان جادویی کتاب برای ایده گرفتنِ دیگر فعالیتهای کودکتان در طول روز، میتوانید بهره ببرید.
کتابهای فعالیتدار را انتخاب کنیمکتابهای کار و فعالیت کتابهایی هستند که بازی، سرگرمی و معماهای جالبی دارند. این کتابها برای تقویت تمرکز، دستورزی، افزایش دقت و … مانند آن، بسیار کارایی دارند. ساعتی از روز را با فرزندتان به کار با این کتابها میتوانید بپردازید.
همراه با کودکتان ساعتی در روز را به نرمش باید بپردازید. اپلیکیشن و کتابهای مختلفی برای ورزش و نرمش در خانه وجود دارد. اگر در فضای باز میتوانید بروید، بازیهای حرکتی را فراموش نکنید.
سعی کنید همراه با کودکتان یک وعده در روز را آشپزی کنید. آمیختن مواد غذایی مختلف و همزدن آنها، افزون بر سرگرمی، دستورزی و توان هماهنگی چشم و دست کودک را نیز بیشتر میکند.
با گفتوگو دربارهی چگونگی مراحل فراهم کردن مواد غذایی، مفاهیم درس علوم را با کودکتان میتوانید به اشتراک بگذارید. برای نمونه:
برای پخت نان چه چیزهایی نیاز است؟ گندم از کجا میآید؟ فرایند تخمیر چگونه رخ میدهد؟ کره چگونه فراوری میشود؟ سبزیها و میوهها چگونه به فروشگاههای مواد غذایی آورده میشوند؟
یک روز صبح زود، داگلی با تعجب جای پاهایی را دید که از روی رختخوابش رد شده بودند. جای پاها چسبناک بودند و مزهی عسل میداند! داگلی پرسید: «کی روی رختخواب من راه رفته؟»
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن کازیمیر آشپزی می کند – مجموعهی کازیمیر ۱۶۰,۰۰۰ ریال «کازیمر آشپزی می کند» داستانی در مورد یک سگ آبی به نام کازیمر است که برای روز تولدش میخواهد کیک درست کند و پختن کیک را به کودکان هم دقیق یاد میدهد. افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view اتمام موجودی بستن کیک تولد – مجموعه ماجراهای پتسون و فیندوس ۳۹,۰۰۰ ریال داستانی خندهدار دربارهی پختن کیک برای گربهای که سه بار در سال جشن تولد میگیرد. همراه این داستان، گرما و محبت و عشقی استثنایی نسبت به زندگی را تجربه میکنیم. در این کتاب کودکان با رابطهی جالب و دوستداشتنی پیرمرد عجیبی به نام پتسون و گربهاش فیندوس آشنا میشوند و همراه با آن دو به ماجراجویی میپردازند. ماجراهایی که با علاقهای عمیق نسبت به چشماندازهای طبیعی کشور سوئد به تصویر کشیده شده است. افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view بستن پست شیشه ای فلیکس ۱,۲۹۹,۰۰۰ ریال در کتاب «پست شیشهای فلیکس»، خرگوش کوچولوی عروسکی عاشق سفر، نامههای مهمی را با پست شیشه ای توی دریا میاندازد: افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view کتاب با موضوع آشپزی و کودکان با هم باغبانی کنیمبا کودکتان در بخشی از باغچهی حیاط یا یک گلدان بزرگ گیاه بکارید. در این فعالیت دربارهی خاک، رشد گیاهان، جانوران باغچه و … با فرزندتان گفتوگو کنید.
- ابزار باغبانی
- گیاهان خوراکی
- جانوران باغچه
- گلهای خوراکی
دربارهی مفهوم بازیافت و حفاظت از محیط زیست با کودک خود گفتوگو کنید. کیسه و یا جعبههایی را برای بازیافت در آشپزخانه و یا محلی که مانع رفتوآمد نباشد، نصب کنید. از فرزندتان بخواهید دورریختنیهای کاغذی، پلاستیکی و فلزی را در جعبه یا کیسهی مربوط به آن بیاندازد. آخر هر هفته، کیسههای بازیافتیهای گردآمده را به غرفههای بازیافت میتوانید بدهید.
با مطالعهی این کتاب بچهها با آلایندهها و راههای جلوگیری از آلودگی هوا و آب آشنا میشوند، همچنین از مشکلات ناشی از تولید بیشازحد زباله آگاهی مییابند و یاد میگیرند که بازیافت چگونه به سلامت محیط زندگی کمک میکند.
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن بازمصرف، بازیافت، بازکاهی در مصرف شیشه ۸۰,۰۰۰ ریال مطالعهی این کتاب به شما این امکان را میدهد تا بدانید شیشه از کجا میآید، چطور ساخته و استفاده میشود یا اینکه زبالههای شیشهای چه تاثیری بر محیطزیست دارند. راههای بازمصرف و بازیافت فلز و چگونگی کاهش زبالههای شیشهای را بیاموزید. افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن بازمصرف، بازیافت، بازکاهی در مصرف آب ۸۰,۰۰۰ ریال این کتاب را بخوانید تا به اهمیت آب در زندگی خود پی ببرید. این کتاب به شما میآموزد که آب چگونه از رودخانهها و دریاچهها وارد خانههای ما میشود و پس از راه یافتن به فاضلاب به کجا میرود. فرا میگیرید که عواقب هدر دادن آب چیست. در این کتاب همچنین راههای کاهش هدر رفتن آب را خواهید شناخت. افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view اتمام موجودی بستن روباه سبز ۲۵,۰۰۰ ریالاین کتاب ماجرای خانم روباهی را روایت میکند که معلم مدرسه است و میخواهد سبز باشد. او میکوشد که بچههای کلاس را به حفاظت از محیط زیست و کرهی زمین تشویق کند...
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view بستن هیولای سبز دنیا را نجات میدهد! ۱۲۰,۰۰۰ ریالهانا، هیولای کوچکی است که به مسائل زیستمحیطی بیتوجه است، اما قطع شدن برق، توجه و علاقه او را به محیط زیست و حفظ آن برمیانگیزاند و او را به هیولایی سبز و حامی محیط زیست بدل میکند.
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view کتاب با موضوع آموزش بازیافت به کودکان با کودکمان بازیهای فکری انجام دهیمبازیهای فکری و صفحهای افزون بر سرگرمی، توانایی و مهارت تفکر، حل مسئله، سرعت تفکر و… را در کودک افزایش میدهند. با کودکتان در روز، ساعتی را به این بازیها بپردازید.
- مناسب برای: ۳ تا ۷ سال
- تعداد بازیکنان: ۲ تا ۶ نفر
- محتویات بسته: ۶ حلزون رنگی، ۲ تاس رنگی، تخته بازی
- مناسب برای: ۵ الی ۹۹ سال
- تعداد بازیکنان: ۲ تا ۶ نفر
- زمان بازی: ۲۰ تا ۳۰ دقیقه
- محتویات بسته: ۵۴ کارت تصاویر، ۲ کارت قدرت، ۵۵ نشان امتیازدهی، ۱ کیسه پارچهای، دفترچه قوانین بازی
- تعداد بازیکنان: ۲ نفر به بالا
- مناسب برای: ۳ سال به بالا
- محتویات بسته: ۹ کارت اصلی،۱۰ کارت یک امتیازی، ۲۰ کارت دو امتیازی، ۲۰ کارت سه امتیازی، یک عدد زنگ
- تقویت حافظه کوتاه مدت، قدرت تمرکز، توجه و سرعت عمل
- محتویات جعبه: ۴ عدد صفحهی بازی، ۶۴ عدد کاشی مسیر (۴ دستهی ۱۶تایی)، ۲۴ عدد مهرهی بازیکنان (۴ دستهی ۶تایی)، ۱۸ عدد کاشی امتیاز، ۴ عدد کاشی سرعت اول تا چهارم
- جنس محصول: پلاستیک و مقوا
- مناسب برای: ۶ سال به بالا
- تعداد بازیکن: ۲ تا ۴ نفره
یک نقشهی جغرافیای ایران و جهان و یا کُرهی جغرافیا فراهم کنید. یک شهر یا کشور را انتخاب کنید و با کودکتان گفتوگو کنید با چه وسیله نقلیهای میتواند به آن محل سفر کند. از اسباببازیهای مرتبط با سفر و وسیله نقلیه میتوانید کمک بگیرید. آثار تاریخی، منابع طبیعی، آداب و رسوم و مراکز مهم آن شهر یا کشور را برای فرزندتان توضیح دهید. از کتابها و تصویرهای مختلف میتوانید بهره ببرید.
بازگویی تاریخ اگر بهدرستی انجام شود، یکی از جذابترین گفتوگوییهایی است که با کودکتان میتوانید داشته باشید. برای گفتوگو دربارهی تاریخ از دایناسورها و موزهها آغاز کنید. این موضوعها گیرایی بیشتری برای کودکان دارد. برای کودکان در سنین بالاتر، بازگویی ماجراهای تاریخی را فراموش نکنید.
ترسیم شجرهنامه (درخت زندگی) نیز یکی از فعالیتهای جالبی است که با کودکتان میتوانید انجام دهید.
آشنایی با بدن انسان به کودک شما کمک میکند شناخت بیشتری از خودش داشته باشد. با فرزندتان و به کمک کتابها و مولاژها، سفری بهدرون بدنتان میتوانید داشته باشید.
آسمان بالای سر ما همیشه پُر از شگفتی بوده و هست. ماه و خورشید از نخستین جرمهای آسمانی هستند که کودکان از سالهای نخست زندگیشان آنها را میبینند و میشناسند. با خواندن کتابهایی دربارهی فضا و نجوم بههمراه کودکتان، سفری فضایی را میتوانید باهم تجربه کنید.
داستانها و قصهها در کتابها، موضوعهای خوبی برای اجرای نمایش هستند. اجرای نمایش به کودک شما در پدید آمدن روحیه اعتماد بهنفس در رفتار و گفتارش کمک میکند. با کودکتان یک نمایش با عروسکهای نمایشی یا دیگر عروسکها طراحی کنید. همراه با کودکتان آن را تمرین کنید و هنگامی که اعضای خانواده گرد هم هستند، آن را اجرا کنید. حتی به کودکتان میتوانید پیشنهاد کنید برای دیدن اجرای نمایش شما، بلیت طراحی کند و بفروشد.
ساعتهایی از روز را بههمراه کودکتان کارهای هنری انجام دهید. درست کردن کاردستی و انجام دادن فعالیتهای هنری، خلاقیت و نوآوری کودکتان را رشد و پرورش میدهد.
- مناسب برای: ۹ سال به بالا
- محتویات بسته: چوب چاپ خورده جهت ساخت کاردستی چوبی (بدون ابزار برش).
- ۲ مغز سه بعدی پر شده
- ۱۰ مغز برای رنگآمیزی و آموزش
برخی از آزمایشهای علوم بسیار ساده هستند و به راحتی میتوان در خانه آنها را انجام داد. فعالیت عملی و آزمایش ها درک مفاهیم مختلف را برای کودکان آسان میکند. این آزمایش ها را میتوانید با مشاهده فیلم و خواندن کتاب یا مجلات مختلف طراحی کنید.
- فویل آلومینیومی
- تیله شیشهای
- خلال دندان
- کش کتابی
- سرنگ ۱۰ سیسی
- سرنگ ۵۰ سیسی
- شلنگ شفاف پلاستیکی
- نی شفاف
- ماهی پلاستیکی
- یونولیت
- پولک رنگی
- مدارها
- راهنمای ساخت مدار و انجام آزمایشهای کتابهای درسی
- صفحهای برای سوار کردن مدارها
- لامپ
- الکترود فلزی
- مقاومت
- زنگ
- آرمیچر
- جعبه باتری
- دیود
- تعداد بازیکنان: ۲ نفر
- زمان بازی: ۱۵ دقیقه
- مناسب برای: ۷ سال به بالا
- محتویات بسته: کارتهای الگو، ۱۲ لوله آزمایش و ۲۴ توپک
- مناسب برای: ۷ سال به بالا
- محتویات بسته: آهنربای نعلی، آهنربای میلهای، آهنربای حلقهای، آهنربای صفحهای، براده آهن و مواد و ابزار لازم برای انجام آزمایشها
نوشته بیش از ۱۰ فعالیت برای دانشآموزان در خانه اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
«فلسفه برای کودکان»، ضرورت تعلیم و تربیت نوین
نویسنده: سارا دستوری
شاید در ابتدا، عبارت «فلسفه برای کودکان» کمی عجیب به نظر برسد. اما در فلسفه برای کودکان، صحبت از نظریههای سخت و پیچیدهی فلسفی نیست بلکه هدف، آموزش تفکر و پرورش مهارتهای استدلالی در کودکان است. در این مقاله با مفهوم «فلسفه برای کودکان» بیشتر آشنا میشوید.
فهرست محتوا- چیستی برنامه فلسفه برای کودکان
- ویژگی داستانهای فبک (فلسفه برای کودکان)
- یاددهی-یادگیری در کلاس فبک
- کودک فلسفی
- هر کودک، یک داستان
- منابع
برنامهی فلسفه برای کودکان (P4c مخفف کلمهی philosophy for children که در فارسی به صورت مخفف به آن فبک هم گفته میشود) که به طور وسیعی مورد توجه دست اندر کاران تعلیم و تربیت قرار گرفته، یکی از راههای آموزش تفکر به کودکان است که به رشد مهارتهای استدلال، خودمراقبتی، انواع تفکر انتقادی و خلاق از اوایل کودکی، کمک میکند. «متیو لیپمن[۱] با الهام از فلسفههای افلاطون و جان دیویی، پیشگام در آموزش فلسفه به کودکان است که تدریس فلسفه به کودکان را به عنوان پاسخی برای نگرانیهای خود مبنی بر این موضوع که کودکان، با وجود اینکه قادر به تفکر هستند، اما خوب فکر نمیکنند، در نظر گرفت.» (Murris, 2008)
در این برنامه، داستانها ابزار اصلیِ آموزش هستند. «آنچه نقش داستان را به عنوان ابزار آموزشی بارز میکند، این است که داستانها با بهرهگیری از ساختار منسجم به شرح واقعه یا مجموعهای از وقایع تخیلی میپردازند و موجب رشد شخصیتها، انگیزهها و آهنگ داستان میشوند و تجربهای را با خواننده به اشتراک میگذارند.» (دشتچی، ۱۳۸۹).
لیپمن، معتقد است دانشآموزان باید با استفاده از آموزش مهارتهای فکری از سطوح پایین شناختی به سطوح بالایی چون تجزیه و تحلیل و قضاوت دست یابند. وی معتقد است با آموزش فلسفه به صورت کاربردی میتوان این مهارتها را رشد داد. (Lipman,1984)
ویژگیهای الگوی لیپمن عبارتاند از: تشویق به تفکر انتقادی، تشویق به تفکر خلاق، تشویق به اجتماع پژوهشی، تشویق به مسئولیتپذیری، تشویق به همدلی و درک دیگری.
به اعتقاد بنجامین بلوم[۲]، روانشناس آمریکایی، سطوح شناختی دارای مراتبی است که پایینترین سطح آن، دانش است که در این مرتبه، فراگیران فقط به حفظ کردن بیچون و چرای مطالب میپردازند و مطلب را درک و تجزیه و تحلیل نمیکنند. اجرای برنامهی فلسفه برای کودکان، دانشآموزان را برای دستیابی به سطوح بالای شناختی، همچون تحلیل و قضاوت یاری میکند. «لیپمن معتقد است که تفکر در عمل شامل گامهایی است که عبارتاند از:
۱- نقد عمل فرد دیگر ۲- نقد خود ۳- اصلاح عمل فرد دیگر ۴- اصلاح خود
منظور از تفکر سطح بالا، تفکری است که از لحاظ مفهوم، غنی، از نظر انسجام، سازمان یافته و بهطور مداوم اکتشافی باشد.» (Lipman, 2003)
برای اجرای حلقهی کند و کاو لازم نیست داستانهایی با موضوعات فلسفی و از پیش تعیینشده داشته باشیم که موضوعات ارزشی و اخلاقی در آنها به طور عمدی گنجانده شده باشد، بلکه استفاده از داستانهایی که ساختاری طبیعی دارند نیز برای اجرای این برنامه کاربرد دارد.
به کار بردن داستانهای بومی و فولکلوریک که کودکان را با ارزشها و آداب و رسوم ملی و محلی خود آشنا میکند و آنها را به تفکر وا میدارد هم برای این برنامه مناسب است. «قصهگویی به دلیل ارتباط مستقیم و چهره به چهره با مخاطب کودک، این توانایی را میدهد تا با میراثهای قومی و ملی خویش آشنا شود و هویت خود را شکل دهد». (منتی و همکاران، ۱۳۹۵). بنابراین استفاده از داستانهای حماسی و اسطورهای که ریشه در ادبیات غنی ملی و میهنی دارد در این برنامه قابلیت اجرا دارد. «هر رویکرد به P4c که میخواهد از ادبیات کودک بهره بگیرد، ضرورتاً مبتنی بر سه پیش فرض دربارهی کودک، فلسفه و ادبیات کودک است.» (خسرونژاد، ۱۳۸۴)
[۱] Matthew Lipman
[۲] Benjamin Bloom
در این برنامه میبایست از داستانهایی استفاده شود که از تجربههای واقعی زندگی روزمرهی کودکان منشا گرفته شده باشد تا کودکان بتوانند با شخصیتهای داستان همذاتپنداری کنند. علاوه بر این، داستان باید قدرت تخیل کودک را هم فعال کند تا به این وسیله بتواند شخصیتهای داستان را تجربه کند و در شادیها و غمهایشان در خیال و ذهن خود همراه شود. «هدف لیپمن از طرح داستانها و آموزش پرسشورزی، تغییر مداوم زاویه دید کودکان است تا بتوانند موضوعی کاملاً نظری و انتزاعی (همچون واقعی، غیرواقعی، زیبایی، خیر، شر و عادلانه) را به شکل طرحی انضمامی و عملی در مقابل چشمان خود آورند.» (قائدی و سلطانی، ۱۳۹۰). یک داستان مناسب برای اجرای حلقهی کند و کاو فلسفی، باید توانایی بر هم زدن تعادل کودک را نیز داشته باشد. یعنی باید بتواند بین آنچه در ذهن کودک میگذرد و برایش قابل پیشبینی است و آنچه در پایان داستان اتفاق میافتد، تناقض ایجاد کند تا به این ترتیب کودک را با مسائل چالش برانگیز آشنا سازد و او را به این درک برساند که همیشه وقایع آنطور که او پیشبینی میکند، اتفاق نمیافتند و نمیتوان یک راه حل را برای تمامی مسائل به کار برد. به عبارتی یک نسخه برای تمام بیمارها پاسخگو نیست، چنین داستانی قوهی آشناییزدایی دارد و کودک را با پرسش مواجه میکند. با توجه به زندگی آپارتماننشینی و محیط بستهای که کودکان امروز در آن زندگی میکنند، بهرهگیری از داستانهای تفکر برانگیز میتواند کودکان را با موقعیتها و شرایط گوناگون و تفحص برانگیز مواجه کند. یعنی با خواندن داستان و اجرای حلقهی کند و کاو، کودک شرایطی تجربه نکرده را با قدرت تخیل خود تجربه کند. «خوانش داستان، عملی فلسفی است و کوشش در درک داستان و تاویل آن، کوشش در درک جهان و تاویل آن است.». ( خسرونژاد،۱۳۸۹)
ویژگی مهم داستانها این است که انسان را از اینجا و اکنون و بعد مکانی و زمانی فراتر میبرند و همین ویژگی، زمینه را برای تخیل و تفکر فراهم میآورد. «قصهها، ترکیب قدرتمندی برای سازماندهی و انتقال اطلاعات و معنادهی به زندگی دارند. در واقع در جریان یک قصه ممکن است، شخصیتهای آن با بحرانی مواجه شوند و در صدد حل آن برآیند. ارائهی این روشها به صورت مستقیم به افراد آسان نیست، ولی میتوان از طریق قصهگویی به این هدف دست یافت.» (عسگری و کیانی، ۱۳۸۶).
در واقع در جریان یک قصه، کودک به وسیلهی داستان برخی حسهای نو را تجربه میکند و آنها را در خود جستوجو میکند مثل تنفر، حسادت، ترس و… از طریق شناخت این احساسات و گفتوگو دربارهی آنها حتی میتوان از برخی احساسات بد و ناپسند دوری جست و زمینهی مسائل اخلاقی را در کودکان فراهم کرد.
آنها یاد میگیرند نظرات کودکان همسال خود را نیز بشنوند و در حرف زدن نوبت را رعایت کنند، طرف مقابل را درک کنند و همدلی را بیاموزند و شنونده ی خوبی شوند. «فرآیندی که نسل جوان با ورود به آن اندیشههای خویش را با یکدیگر درمیان مینهند، از زاویه دیدهای یکدیگر آگاه میشوند و نسبت به تفاوت رویکردها و یافتهها هوشیار.» (خسرونژاد و شکرالله زاده، ۱۳۹۵) بنابراین، حلقهی کند و کاو فلسفی در کلاسهای درس مدارس نیز با انتخاب یک داستان خوب و چالشی توسط معلم میتواند اجرا شود چرا که کلاسهای کودکان پیشدبستان و دبستان، محل مناسبی برای تقویت مهارت گفتاری و شنیداری کودکان است. «وقتی مسائل پیچیده میشوند، کودک به جای استیصال، جسارت مواجهه با بخشهایی از ذهن خود و دوستانش را مییابد که هرگز بدانها توجه نکرده است. او با نوعی تشریک مساعی و همراهی با ایدهها روبهرو میشود.» (قائدی و سلطانی، ۱۳۹۰).
- چرا من به مدرسه میروم؟
- پدر، تو چرا من را دوست داری؟
مربی و فراگیر، هر دو پرسشگرانی فعال هستند که با هم و در کنار هم میآموزند. «تغییر معلم محوری در کلاس درس به دانشآموز محوری، تاکید بر یادگیری همیارانه، استفاده از گفتوگوی نقادانه، استفاده از روشهای حل مسئله، از اصول اساسی کلاسهای فبک است.» (نجفی و ملکی، ۱۳۹۵). روشهای تدریس بدیعهپردازی، مشارکتی، بارش مغزی، اکتشافی هدایت شده و اکتشافی نیمه هدایت شده نیز در این کلاسها مورد استفاده قرار میگیرند.
پیاژه، روانشناس سوییسی نیز میگوید: کودکان، انسانهای کمهوشتر از بزرگسالان نیستند؛ بلکه تنها به دلیل تجارب کمتر نیاز به کسب دانش بیشتری دارند تا دانستهها و تجارب خود را کامل کنند. در این کلاس، دیدگاه مربی به فراگیر، دیدگاه از بالا به پایین یا فرودست نیست. کلاس، محفل اکتشاف و جستوجو است. مربی، نقش تسهیلگری و هدایت از راه دور را بر عهده دارد. فریره در کتاب «آموزش ستمدیدگان»، رابطهی میان معلم و دانشآموز را سلطهگرانه میداند و میگوید: «معلم آنچه دارد، در ذهن شاگرد انبار یا ذخیره میسازد و شاگرد بدون تفکر، صدای کلمات را تکرار و حفظ میکند». (فریره، ۱۳۶۳).
در چنین کلاسی، معلم میبایست قبل از شروع مفاهیم درسی جدید، پیشزمینهها و تجارب قبلیِ یادگیرندگان را نیز مد نظر قرار دهد؛ در این صورت پُلی را بین یادگیری قبلی و مفاهیم درسی جدید ایجاد میکند؛ به این ترتیب به معنیدار شدن آموختههای دانشآموزان خود، کمک؛ و ساخت شناختی آنان را کامل میکند. «در فرآیند یادگیری، چنانچه هر محتوایی بدون توجه به اکتشافات و تجارب قبلی دانشآموزان، آموزش داده شود، آموزشی یکجانبه، اقتدارطلبانه، تحمیلگرانه و مکانیکی خواهد بود.». (راجی، ۱۳۹۱). Murris, 2008 حلقهی کند و کاو فلسفی را تعادل قدرت بین مربی و یادگیرنده میداند. در این برنامه، کلاسهای فلسفه برای کودکان مانند کلاسهای خشک و سنتیِ معلممحور نیست که معلم متکلم وحده باشد و دانشآموزان تنها شنوندگان محض. در کلاسهای سنتی، دانشآموزان هر حرفی را بیچون و چرا از سوی معلم میپذیرند و تنها یک حقیقت وجود دارد، اما در حلقهی کند و کاو فلسفی هیچ پاسخ درست و غلطی وجود ندارد و همهی کودکان میتوانند آزادانه به اظهار نظر با عدلهی محکم بپردازند.
«کودکان و معلم دایرهوار مینشینند تا در روخوانی و گوش دادن با هم مشارکت کنند. کودکان زمانی را صرف تفکر برای طرح پرسشهای خود و سپس بررسی آنها میکنند. در این حلقهی تفکر افراد گروه مرتباً با هم روبهرو میشوند. پرسشهایی که میپرسند، پژوهشیتر و اندیشمندانهتر میشود.» (برهمن و خدابخشی، ۱۳۹۶).
دموکراسی و بیان آزادانهی اندیشه و مجالِ اظهارِ خود، یکی از اهداف حلقهی کند و کاو است. «توانایی خوب درک کردن، هنری است که از طریق ایجاد دموکراسی در آموزش فلسفه برای کودکان حاصل میشود.»
(Omar kohan,2020)
روژه پل دروا در کتاب فلسفه برای فرزندم قصد دارد نوجوانان را وارد دنیای فلسفه کند. در این کتاب با یک دختری ۱۶ ساله به نام ماری روبهرو هستیم که از پدرش سوالاتی فلسفی میپرسد: سوالاتی که در عین سادگی بیان، پیش پا افتاده نیستند. پدر نیز با بیانی ساده، پاسخها را برای دخترش توضیح میدهد.
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view اتمام موجودی بستن داستان های فلسفی جهان ، افسانه ها ۱ ۱۴۰,۰۰۰ ریال « داستان های فلسفی جهان ، افسانه ها ۱» شامل ۹۴ حکایت ساده برگرفته از فلسفه غرب، اساطیر و خرد شرق با مضامین اخلاقی است. این کتاب از دو بخش حکایت و کارگاه فلسفی تشکیل شده است. بخش کارگاه فلسفی با طرح پرسشی مضمون حکایت را گسترش می دهد و خوانندگان را به تفکر و گفت و گو دعوت می کند. افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view بستن داستان های فلسفی جهان ، افسانه ها ۲ ۱۴۰,۰۰۰ ریالکتاب حاضر جلد دوم از داستانهای فلسفی جهان است که همچون جلد اول شامل افسانههای ساده و پرمغزی است که از میان حکایات شرقی و قصهها و اساطیر غربی انتخاب شده است. داستانهایی که مخاطب کودک و نوجوان را به تامل و تفکر وا میدارد و پرسشهای ناگزیر در ذهن آنها میکند
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view اتمام موجودی بستن درخت قرمز امتیاز ۱.۰۰ از ۵ ۱۰۰,۰۰۰ ریال«درخت قرمز» درباره قدرت امید است. داستان درباره دختر بچه ای است که احساس ناامیدی و سرگردانی می کند. اما امید در غیر منتظره ترین لحظه غافلگیرش می کند. زیر همیشه در تیره و تارترین لحظه ها هم امیدی هست.
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view اتمام موجودی بستن آب آرام و دوستانش – مجموعه قصه های ماندگار ۵ (جلد سخت) ۱۳۰,۰۰۰ ریالآب آرام پاندای بزرگی است که با راهنمایی چترش به خانه سه خواهر و برادر به نام مایکل، ادی و کارل وارد میشود. آنها با هم دوست میشوند و هر روز یکی از بچهها به سراغ پاندا میرود و هر کدام هدیهای از او دریافت میکنند. هدیه پاندا به دوستان جدیدش قصه است...
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view کتاب داستانهای فلسفی برای نوجوانان کودک فلسفی:از ویژگیهای تفکر فیلسوف مآبانه، تعمق و ژرفنگری، جامعیت و انعطافپذیری است. برنامهی فبک، به طور مستقیم، آرای فیلسوفان را برای کودکان مطرح نمیکند؛ بلکه توانایی درست اندیشیدن را به کودکان یادآور میشود و آنها را در این راه یاری میکند. «هدف برنامه فلسفه برای کودک اصلاً این نیست که مکاتب فلسفی را به کودکان آموزش دهیم.» (خسرونژاد،۱۳۹۸).
در برنامه فلسفه برای کودکان، کوشش میشود که فراگیران، از اوانِ کودکی غور کردن در مسائل مختلفی که روزانه با آن مواجه میشوند حتی اگر موضوعاتی بدیهی باشند، بیاموزند. بنابراین مربی موظف است که دانشآموزان را به چالش بکشاند؛ به این ترتیب مربی، دانشآموزان را از حالت انفعالی و پذیرندگی به داشتن نقشی خلاق و فعال تشویق میکند. از دیگر ویژگیهای تفکر فلسفی، جامعیت است که به دیدگاه کلی((Holstic اشاره دارد. کودکان متفکر، موضوعات را از منظرهای مختلف و با عینک ذرهبینی و اکتشافی خود میسنجند و ابعاد مختلف موضوعات را مد نظر قرار میدهند. آنها در عین حال بسیار ریزبین و جزئینگر هستند و مسائل را موشکافانه بررسی میکنند. این کودکان، راه را برای اصلاح تفکر خود باز میگذارند و هرگاه احساس کنند دیدگاهشان اشتباه یا ناقص است، در جهت تکمیل یا اصلاح دانستههای خود برمیآیند. «در حقیقت در حلقهی کند و کاو، کودکان به مقام خود-ارزیابی و خود-اصلاحی میرسند و به این ترتیب خود را نه تنها مسئول افکار خویش، بلکه مسئول رفتار خویش نیز میبینند.» (هدایتی، ۱۳۹۰). آنها بدون داشتن واکنش تکانشی، گفتوگومندی و دیالوگ را برای درک و همدلی و رسیدن به توافق بینابین برمیگزینند. «کودک با این چالش روبهرو میشود که بین خود و اطرافیانش، همواره یک روال چندمنطقی (multi logical) و نوعی نسبیتگرایی (relativism) برقرار است. به بیانی کودک برای گذار از اندیشه و تفکر شخصی خود نیاز به رویارویی با شکلهای دیگر تفکر از یک مقولهی یکسان دارد.» (قائدی و سلطانی،۱۳۹۰).
کودکان فلسفی از سعهی صدر بالایی برخوردار هستند و همانگونه که خود، در هر موقعیتی آمادهی سنجش و مقایسه و انتقاد هستند، به همان میزان نیز آمادهی به محک گذاشتن افکارشان از جانب دیگران هستند. «فلسفه برای کودکان به منظور تحریک انگیزههای مسئولیتپذیری، تابآوری و روحیهی انتقادی انجام میشود.» Omar) kohan,2020)
هر کودک، یک داستان:زمانیکه این برنامه را اجرا میکنیم، ممکن است یکی از کودکان پایانِ داستانِ خوانده شده را عوض کند و مطابق سلیقه و تخیل خود، داستانسرایی کند، این کار زمینهای را برای بحث فراهم میکند. در چنین مواقعی والدین یا تسهیلگران میتوانند به کودک کمک کنند تا داستان خود را بسازد، آن وقت میتوان در مورد داستان جدید او نیز به بحث و گفتوگو پرداخت و روایت داستان بازآفرینی شده را با داستان اصلی مقایسه کرد. این امر میتواند در پروراندن خلاقیت کودکان تاثیرگذار باشد. «به این ترتیب کلاس به اجتماعی پژوهشی تبدیل میشود که در آن کودکان، نظرها و اندیشههای خود را بیان میکنند و دربارهی آرای دیگران به بحث و گفتوگو میپردازند، در این روش دانشآموزان میتوانند در فرآیند یادگیری خود مشارکت داشته باشند و با انجام دادن فعالیتهای ذهنی، موضوع یادگیری را کشف کنند، از این رو یادگیری از طریق اجتماع پژوهشی روشی است برای افزایش خلاقیت در دانشآموزان.» (رستمی، مفیدی، فیاض، ۱۳۹۳).
وقتی کودک پیرنگ و شخصیتهای داستان را مطابق میل خود عوض میکند، میتوان زوایای پنهان ذهن کودک را از طریق پرسش و پاسخ و به چالش کشیدن، دریافت و به او کمک کرد تا کمبودهای خود را جبران کند و پاسخ سوالهای بیجواب خود را بیابد. بنابراین بگذاریم کودکان داستان ذهنی خود را خلق کنند.
وقتی کودکان در این اجتماع گرد هم میآیند و هر یک از آنها نظرات خود را بیان میکنند، میتوان به ریشهی تجربههای آنها در زندگی منحصر به فردشان پی برد، به این وسیله هر یک از کودکان احساسات نو را تجربه میکنند چرا که هر یک از آنها داستان خود را دارند. قرار گرفتن کودک در جریان مباحثه و پرسش و پاسخ، شنیدن و دفاع از پاسخها و نظرات خود، باعث تقویت و پرورش مهارتهای شناختی از جمله زبان، تفکر و استدلال در کودکان میشود. «قصه، کودکان را در کشف جهان پیرامون، شناخت و آشنایی با نام کنشها و اشیاء، دستیابی به گفتاری پربارتر و لذت بردن از شگفتیهای زبان یاری میرساند.» (منتی و همکاران، ۱۳۹۵). تسهیلگر باید مهارتهای رَوَندی کودکان را نیز تقویت کند یعنی باید توضیحات روشن و واضح را از کودکان بخواهد و ضد و نقیض گوییِ کودکان را اصلاح کند، اگر نظرات کودک واضحتر از صحبت قبلی او بود، نشاندهندهی رشد فکری اوست در غیر اینصورت میبایست تناقض را رفع کند. تسهیلگر مستدل بودن نظرات را در طی جریان بحث به کودکان یادآور میشود. اینکه کودکان جنبههای گوناگون مسائل را در نظر بگیرند و از تک بعدی نگری پرهیز کنند، از ویژگیهای مهم جریان کند و کاو است.
انتخاب کتابهای داستان متناسب با ویژگیهای عاطفی و روانشناختی و توانایی زبانی و عقلانی کودک، از دیگر مولفههای مهمی است که باید در حلقههای فکرپروری به آن توجه ویژه شود. وقتی کتابهایی متناسب با سن و ویژگیهای شناختی کودکان انتخاب شوند، میتوان به کاهش و پیشگیری از ویژگیهایی مانند پرخاشگری نیز کمک کرد. «میتوان انتظار داشت که با تقویت تفکر استدلالی و منطقی کودک از طریق گفتوگوهای جمعی، بتوان پرخاشگری را در آنان مهار کرد. نتایج تحقیقات متعددی، تاثیرات مثبت این برنامه بر کنترل رفتارهای پرخاشگرانه را در کودکان نشان داده است.» (هدایتی، ۱۳۹۱).
جملهای منسوب به سقراط است که میگوید: «وقتی قصهگویی در جامعه، بد انجام شود نتیجهی آن تباهی است.» این جمله بیان کنندهی رسالت مهمِ قصهگویی و داستانخوانی و وظیفهی مهم تسهیلگر و مربی در اجرای امر داستانگویی است. چگونگی خواندن و انتقال احساسات و شخصیتپردازیِ داستان، آنگونه که ماهیت داستان را به صورتی قابل درک برای کودکان توصیف کند، به گونهای که کودکان با اشتیاق و علاقه به داستان گوش فرا دهند و کودکان را در سرزمینِ تخیل با خود همراه کند، از وظایف مهم تسهیلگر، در حلقهی کند و کاو فلسفی است که اجتماعِ گفتوگومندی و پرسشگری را در میان کودکان به گونهای پرشور فراهم سازد.
_خسرونژاد، مرتضی. (۱۳۹۸). دیدگاه: گفتگو با طرف سوم دربارهی تنگناهای ادبی و فلسفی در ترویج و تحقیق فبک در ایران. مطالعات ادبیات کودک، سال ۱۰، شماره ۲، صص۲۰۱-۱۶۹
_ خسرونژاد، مرتضی، شکرالله زاده، سودابه. (۱۳۹۶). معنا و مبنای دیالوگ در جنبش فلسفه برای کودکان: کوششی در تدوین نظریه یادگیری و آموزش دیالوجیک. مطالعات آموزش و یادگیری. سال۱۰،شماره ۱٫ صص۹۶-۵۳
-برهمن، مریم. خدابخشی صادق آبادی. (۱۳۹۶). آموزش فلسفه برای کودکان. پیشرفتهای نوین در علوم رفتاری. دوره۲٫ شماره ۹٫ صص ۱۰۴-۹۰
_ منتی، مهین. میراحمدی، شکوفه. عبدالرحیمی، سارا. حیدریان، زهرا. پیری مراد حاصلی، میلاد.( ۱۳۹۵). بررسی رابطه آموزش به شیوهی قصهگویی بر میزان هوش کلامی و گنجینه لغات کودکان پیشدبستانی. کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و تکنولوژی. سال ۵٫ صص ۲۴۸۳-۲۴۷۳
-نجفی، حسن. ملکی، حسن.(۱۳۹۵). پدیدارنگاری تجربه زیسته متخصصان از تاثیر فلسفه تعلیم و تربیت انتقادی بر طراحی عناصر برنامه درسی. فلسفه تعلیم و تربیت. شماره ۷٫ صص ۲۷۷-۲۶۳
_رستمی، کاوه. مفیدی، فرخنده. فیاض، ایراندخت. (۱۳۹۳). مقایسه تاثیر داستانهای فکری فیلیپ کم و مرتضی خسرونژاد بر رشد خلاقیت در کودکان دوره آمادگی شهر تهران در سال تحصیلی۱۳۸۹-۱۳۹۰٫ مطالعات ادبیات کودک، سال۵، شماره۱٫ صص۷۴-۵۰
_ راجی، ملیحه. (۱۳۹۱). تعلیم و تربیت انتقادی و پیوندهای آن با برنامه آموزش فلسفه برای کودکان. تفکر و کودک. سال۳٫ شماره ۱٫صص۴۲-۱۵
-قاعدی، یحیی. سلطانی، سحر. (۱۳۹۰). فلسفه ویتگنشتاین و برنامه فلسفه برای کودکانP4C. تفکر و کودک. سال ۲٫ شماره ۱٫ صص۱۰۷-۹۱
-حسینی، افضلالسادات. حسینی، سید حسام. (۱۳۹۰). بررسی رویکردهای مختلف در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان و نسبت آن با برنامه درسی رسمی. سال۷٫ شماره ۲٫ صص ۱۷۵-۱۴۷
-هدایتی، مهرنوش. «فلسفه برای کودکان» و کنترل پرخاشگری. (۱۳۹۰). تفکر و کودک. سال ۲٫ شماره ۱٫ صص ۱۳۴-۱۰۹
_دشتچی، مژگان. (۱۳۸۹) ادبیات داستانی کودکان و نقش آن در رشد تفکر. تفکر کودک، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال۱٫ شماره ۲٫ صص۳۷-۲۳
-اسکندری، حسین. کیانی، ژاله. (۱۳۸۶). تاثیر داستان بر افزایش مهارت فلسفه ورزی و پرسشگری دانش آموزان. دوره. مطالعات برنامه درسی. سال ۲٫ شماره ۷٫ صص ۳۶-۱
_خسرونژاد. مرتضی. (۱۳۸۴). «دربارهی مولفههای داستان کودک و برنامه آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان» گفتگوی سعید ناجی با دکتر خسرونژاد. کتاب ماه کودک و نوجوان. سال هشتم. شماره دوازهم. صص۳۰-۲۶
-فریره، پائولو.(۱۳۶۳). آموزش ستمدیدگان. ترجمه علی شریعتمداری. تهران، نشر چاپخش تهران
-Murris, Karin, (2008). Philosophy with children, the stingray and Educative value of Disequilibrium. Philosophy of Education.
-Lipman, Mattew. (2003). Thinking in Education. 2nd education. Cambridge University Press.
-Omar kohan, Walter. (2002). Education, Philosophy and Childhood. Thinking
-Lipman,Mattew. (1984). The Cultivation of Resoning Through Philosophy. Educational Leadership.
نوشته «فلسفه برای کودکان»، ضرورت تعلیم و تربیت نوین اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
اهمیت خواب کافی در کودکان و نوجوانان و نقش آن در سلامت جسم و روان
گردآوری و ترجمه: شیما حسینی
خواب خوب، نیاز اساسی و ابتدایی کودکان است. بر سلامت جسم و روان تاثیر فراوان دارد و نقشش از بدو تولد آغاز میشود.
مغز از ابتدای تولد فعالیتش را برای رشد بدن آغاز میکند و میزان زیادی از این فعالیت را در هنگام خواب نوزاد انجام میدهد. در ارتباط با خواب، به مرور زمان و همراه با رشد بدن، ساعت زیستی یا ساعت بدن یا میزان خواب و بیداری را مطابق روشنایی روز و تاریکی شب شکل میدهد و تنظیم میکند. به این ترتیب که نوزادان در ابتدای تولد خواب منظمی ندارند اما تا حدود سه تا شش ماهگی میزان خواب و بیداری منظمی پیدا میکند.
علاوه بر شکلگیری و تنظیمات چرخهی خواب و بیداری در بدن، چرخهی خواب هم پرورش پیدا میکند؛ چرخهی خواب شامل دو مرحله است:
- خواب فعال یا خواب با حرکت سریع چشم(REM) که در آن چشم مدام زیر پلک حرکت میکند: در طول این مرحله مغز فعال است و تنفس و تپش قلب به شکل نامرتب انجام میشود.
- خواب آرام یا خواب بدون حرکت چشم (NON-REM): این مرحله شامل خواب سبک و عمیق است و در طول آن خون بیشتری برای عضلههای بدن فراهم میشود، انرژی لازم برای بدن بازیابی میشود و هورمونهای لازم برای رشد ترشح میشوند.
تنظیم این چرخه نیز با رشد نوزاد تغییر پیدا میکند و تکمیل میشود. چرخهی خواب نوزادان ۵۰ درصد در خواب فعال و ۵۰ درصد در خواب آرام سپری میشود و روی هم رفته ۳۰ تا ۶۰ دقیقه طول میکشد. در شش ماهگی زمان خواب فعال یا REM به ۳۰ درصد تقلیل مییابد و وقتی کودکان به سن سه سالگی میرسند، مدت چرخه با مدت چرخه در بزرگسالی برابر میشود و به ۹۰ دقیقه میرسد.
اما مدت خواب کافی برای نوزادان، کودکان و نوجوانان متفاوت است و ساعت خواب آنها در سیر تکامل رشد تغییر میکند. هر چه نوزادان بزرگتر میشوند، در روز کمتر و در شب بیشتر میخوابند و روی هم رفته با رشد بیشتر، به خواب کمتری احتیاج پیدا میکنند.
برای خواب کودک ملزومات و الگوهای متنوعی وجود دارد و ممکن است یک نوزاد به طور خاص نیازهای متفاوتی داشته باشد، اما در ارتباط با زمان کافی برای خواب نوزادان و کودکان در سنین مختلف میتوان به الگویی کلی اشاره کرد.
فهرست محتوازمان و میزان خواب کافی برای نوزادان و کودکان
علائم و نشانههای کمبود خواب در کودکان و نوجوانان
اختلالهای خواب در کودکان و نوجوانان
- بدخوابی در کودکان و نوجوانان (Dyssomias)
- خوابپریشی در کودکان و نوجوانان (Parasomnias)
- اختلالات خواب مربوط به بیماریهای جسمی و روانی در کودکان و نوجوانان
- اختلالهای مربوط به تنفس در خواب
- اختلال شبادراری در کودکان و نوجوانان
- عوامل موثر بر شبادراری کودکان و نوجوانان
- پیامدهای احساسی شبادراری در کودکان و نوجوانان
- توصیههایی برای والدین در ارتباط با شبادراری کودکان و نوجوانان
بهداشت خواب چیست و چگونه به کودکان کمک میکند؟
اهمیت و تاثیر خواندن کتاب داستان هنگام خواب
زمان و میزان خواب کافی برای نوزادان و کودکان زمان و میزان خواب کافی برای نوزادان و کودکان ۱. میزان خواب در نوزادان زیر سه ماهنوزادانی که به تازگی متولد شدهاند، مدام میخوابند و بیدار میشوند. و در واقع چرخهی خواب و بیداری یا ساعت بدن نوزاد در تعامل با احتیاج او به تغذیه است. نوزادان در این سن، روی هم رفته حدود ۱۸ ساعت در شبانهروز میخوابند. خوابی بدون نظم و ترتیب دارند. زمان بیداری ممکن است بین یک تا سه ساعت طول بکشد و زمان خواب از چند دقیقه تا چند ساعت.
نوزادانی که به تازگی متولد شدهاند، نیازشان به خواب را با روشهای گوناگونی از قبیل غرغر، گریه یا مالیدن چشمها بیان میکنند.
چرخهی خواب نوزادان تازه متولد شده میان خواب فعال و خواب آرام، حدود ۳۰ تا ۵۰ دقیقه طول میکشد. ممکن است در طول این چرخه بیدار شوند و برای خواب دوباره نیاز به کمک داشته باشند.
- بهتر است در این سن نوزاد، در هنگام خوابآلودگی و نه خواب کامل در رختخواب قرار داده شود. به این شکل که روی پشتش خوابانده شود و روی سر و صورتش پتو، پارچه یا هیچچیز دیگری نباشد.
در سه ماهگی به مرور خواب نوزادان در طول روز کمتر و هنگام شب، بیشتر میشود. اما به هر حال ۲ تا ۳ بار خواب دوساعته روزانه را دارند و ممکن است شب هم حداقل یک بار بیدار شوند.
نوزادان در شش ماهگی طولانیمدتترین خواب شبانه را تجربه میکنند. خوابی که حدود ۹ تا ۱۲ ساعت طول میکشد؛ زیرا تغذیهی شبانهی آنها دیگر ضروری نیست.
- بهتر است در این سن برای خواب روزانه و شبانهی نوزادان به مروز زمانبندی و برنامهی معین و مقدمه و روالی برای پیش از خواب در نظر گرفت.
برخی کودکان تمایلی به تنها خوابیدن ندارند. نویسنده به روشی ساده آماده کردن مقدمات خواب کودک را یاد آوری و نحوه ی برخورد با مسئله را برای کودک و همچنین پدر و مادرها بیان می کند.
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view اتمام موجودی بستن خرسی، بگیر بخواب! – مجموعه خرسی و باباش ۶۰,۰۰۰ ریال وقت خوابیدن خرسی بود. بابا خرسی گفت: «وقت خواب است خرسی.» خرسی گفت: «نع!» بابا خرسی گفت: «دندانهایت را مسواک بزن و بگیر بخواب.» خرسی گفت: «نع!» افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view اتمام موجودی بستن خوابت نمیبرد، خرس کوچولو؟ – مجموعه قصههای خرس کوچک و خرس بزرگ ۱۸۰,۰۰۰ ریالشب است. خرس کوچولو به رختخواب رفته است تا بخوابد و خرس بزرگ کتاب میخواند. اما خرس کوچولو خوابش نمیبرد و مرتب خرس بزرگ را صدا میزند و از تاریکی شکایت دارد.
افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view مشکل بیخوابی در کودکان ۶. میزان خواب در نوجوانهانوجوانان در سن بلوغ حدود ۸ تا ۱۰ ساعت خواب نیاز دارند تا در طول روز سطح هوشیاری خوبی داشته باشند.
تغییرات ساعت درونی بدن در نوجوانی به معنای آن است که او گرایش دارد تا شب دیرتر به رختخواب برود و صبح هم دیرتر بیدار شود؛ اگرچه چنین اتفاقی معمولی و نرمال است و با گذر دورهی نوجوانی رفع میشود.
***
چنانکه توضیح داده شد، کودکان در ردههای سنی متفاوت به تناسب نیاز بدن، به خواب کافی نیاز دارند. خواب خوب و کافی به تقویت سیستم ایمنی و عصبی و عملکرد مغز کمک میکند. هنگام خواب، مغز نیروهایی که در طول روز به کارگرفته را بازیابی و تجدید میکند و اگر به خوبی استراحت کرده باشد، در روز قادر به حل مسئله، یادگیری و تفریح است. در واقع کودکانی که همواره خوب میخوابند؛
- خلاقیت بیشتری به خرج میدهند.
- توجه و تمرکز بیشتری روی مسائل دارند.
- تواناییشان برای حل مسئله بیشتر است.
- در یادگیری، بهیادسپاری و تصمیمگیریها بهتر عمل میکنند.
- با دیگران راحتتر ارتباط برقرار میکنند.
نداشتن خواب کافی در شب، علائم ناخوشایندی برای کودکان در پی دارد و همیشه نمیتواند با خواب بیشتر در شب بعد جبران شود. تکرار کمبود خواب یا خوابی با کیفیت پایین منجر به علائم رفتاری، شناختی-روانی و احساسی متفاوتی میشود.
اختلالهای خواب در کودکان و نوجوانان اختلالهای خواب در کودکان و نوجوانان:در حدود ۹۰ اختلال خواب در دوران کودکی شناخته شده است. تمام این اختلالها در سه حوزهی اصلی جای میگیرند:
- بدخوابی در کودکان و نوجوانان (Dyssomias)
بدخوابی به مشکلات به خوابرفتن یا تداوم خواب مربوط میشود و ممکن است ناشی از مشکلات رفتاری یا جسمی باشد. شایعترین نمونهها عبارتند از:
اختلالهای مربوط به تنفس در خواب (خر و پف کردن، نفسنفس زدن، یا وقفههای تنفسی در خواب)، دستوپا زدن تناوبی، سندورم پای بیقرار (گاهی به شکل دردهای زیادشونده توصیف میشوند)، اختلالهای مربوط به شروع خواب (کودکان نمیپذیرند به رختخواب بروند یا در رختخواب بمانند) و سندروم تاخیر در فاز خواب.
سندروم تاخیر در فاز خواب، زمانی است که ساعت بیولوژیکی بدن جابهجا میشود و فرد نیمههای شب یا نزدیکیهای صبح به خواب میرود و تا نزدیکیهای ظهر یا بعدازظهر میخوابد. که البته این مشکل بیشتر در نوجوانان عمومیت دارد.
- خوابپریشی در کودکان و نوجوانان (Parasomnias)
خوابپریشی در ارتباط با بیدار شدن از خواب رخ میدهد. این بیداری ممکن است کامل یا ناقص و همراه با خوابالودگی و ناهشیاری باشد.
شایعترین خوابپریشیها عبارتند از: راهرفتن در خواب، حرفزدن در خواب، کابوسهای شبانه، هراسهای شبانه (با کابوسها کاملا متفاوت است) و شبادراری.
بسیاری از کودکان یک یا چند نوع از این خوابپریشیها را در برخی مراحل دوران کودکی تجربه میکنند. این تجربهها کاملا طبیعیاند و به نظر، بخشی از روند رشد به حساب میآیند. اما اگر این رفتارها در بازهی زمانی طولانی ادامه پیدا کنند، یا به کرات رخ دهند یا برای کودک خطر ایجاد کنند (برای مثال زمانی که در خواب راه بروند و از خانه خارج شوند) نیاز است تا با متخصص کودکان مشورت شود.
- اختلالات خواب مربوط به بیماریهای جسمی و روانی در کودکان و نوجوانان
این اختلالات به وضعیت تشخیص برمیگردند؛ مثلا فردی به اختلال کمتوجهی_بیشفعالی (ADHD) مبتلاست و اگر این وضعیت تشخیص داده شود و درمان شود، مشکل خواب هم بهبود پیدا میکند.
در ادامه دربارهی دو مورد از اختلالهای رایج خواب یعنی اختلالهای مربوط به تنفس در خواب و شبادراری، توضیح بیشتری آورده شده است:
- اختلالهای مربوط به تنفس در خواب
یکی از مرسومترین اختلالهای خواب، مشکلات تنفسی است و همانطور که توضیح داده شد از خر و پف گرفته تا سندورم وفقه تنفسی یا آپنه خواب (osas) را شامل میشود. در اختلال آپنه، انسدادی در بخش بالایی راه هوایی بینی پیش میآید که حین خواب منجر به نارساییهای تنفسی میشود. البته هر خر و پفی لزوما به معنای وقفهی تنفسی نیست و از ۱۲ درصد کودکی که خر و پف میکنند تنها ۳ درصد به آپنه مبتلا هستند.
کودکان مبتلا به آپنه به طور معمول به دلیل مشکل در تنفس، در طول خواب شبانه زیاد بیدار میشوند. ممکن است این فشار تنفسی موجب افت میزان اکسیژن خون در سطوح مختلف شود و دریافت اکسیژن در بافتها و سلولهای اعضای بدن، از جمله مغز، کاهش پیدا کند.
نکته مهم اینکه اختلالات خوابی از این دست، ممکن است به عارضههای شناختی بینجامد. عارضههایی که بر توانایی تفکر، تمرکز و توجه و پردازش اطلاعات و به خاطر سپاری و یادآوری کودک به شدت موثرند. همچنین پژوهشها نشان میدهند که کودکان با مشکلات تنفسی در خواب، آیکیوی پایینتر و در نتیجه عملکرد ضعیفتری در مدرسه دارند.
آنا جویس (پژوهشگر حوزهی خواب و رشد شناختی، از دانشگاه کاونتری) به همراه همکارانش در سال ۲۰۱۷ پژوهشی انجام داد تا تاثیر مشکل تنفسی در اختلال خواب را بر رشد شناختی ۲۲ کودک در ردهی سنی ۲ تا ۴ سال بسنجد.
پرسش پژوهش، «چگونگی و کیفیت تاثیر خواب آشفته و نامنظم شبانه بر توانایی، آمادگی و بازدهی زندگی کودکان این ردهی سنی» بود. در واقع تواناییهای کودکان در این مرحله از رشد، میزان آمادگی آنان برای مدرسه و بازدهی زندگی آیندهشان را پیشبینی میکند.
کودکان به دانشگاه کاونتری برده شدند تا مهارتهای دیداری، حرکتی و گفتاری آنها سنجیده شود. ابتدا پژوهشگران دربارهی توانایی گفتاری و رفتاری کودکان از والدین کودکان پرسشهایی کردند و سپس از والدین خواسته شد تا در خانه با استفاده از تجهیزاتی میزان تنفس، تپش قلب و اکسیژن کودکان را حین خواب اندازه بگیرند.
یافتههای پژوهش چنین بود: کودکانی که در طول خواب کمترین میزان اکسیژن را دریافت میکردند، در مهارت گفتاری و بیانی ضعیفتر از دیگران عمل میکردند؛ یعنی برای اینکه افکارشان را در قالب کلمات و جملهها بیان کنند، بیش از همه با مشکل مواجه بودند. کودکان با مشکل تنفسی در خواب، بنابر گفتهی والدینشان مشکلات رفتاری نیز داشتند برای مثال رفتار اجتماعی موافق یا مطلوب (رفتارهایی چون مهربانی و کمک به دیگران) را از خود نشان نمیدادند.
هیچیک از کودکان این پژوهش گرفتار (OSAS) نبودند. طبق این پژوهش، مشکلات تنفسی به تنهایی برای ایجاد مشکلات شناختی کافی بود. اهمیت این نکته در اینجاست که (OSAS) خفیف در کودکان اغلب قابل توجه و تشخیص نیست و در حال حاضر اتفاق نظری برای سطح شدتی که باید درمان شود، وجود ندارد.
یافتهی دیگر پژوهش چنین بود که کودکان با ساعت خواب طولانیتر، مشکلات احساسی کمتری از جمله ترس، اضطراب و غم را داشتند که البته منطقی و معنیدار به نظر میرسید. زیرا پژوهشهای پیشین دریافته بودند که درمان اختلالهای خواب کودکان موجب بهبودی مشکلات احساسی است. از سوی دیگر بیتوجهی به اختلالهای خواب در کودکی ممکن است موجب اختلالهای اضطرابی در بزرگسالی شود.
- اختلال شبادراری در کودکان و نوجوانان
یکی از اختلالهای مربوط به خواب که در دستهی خوابپریشی قرار میگیرد و پیشتر هم دربارهی آن صحبت شد، شبادراری است. این اختلال مربوط به زمانی است که بدن کودکان به رشد کافی برای کنترل اوره در مثانه حین ساعات خواب شب رسیده است و میان کودکان پیش از دبستان، دبستان و حتی نوجوانان رواج دارد. البته این اختلال، بیماری جدی محسوب نمیشود و اغلب با بزرگتر شدن کودکان رفع میشود اما بههر حال برای کودکان و والدین موضوعی ناراحتکننده است. در ادامه عوامل موثر بر این اختلال و توصیههایی برای والدین و خانواده در این زمینه آورده شده است:
عوامل موثر بر بر شبادراری کودکان و نوجوانان:- ژنتیک: اگر یکی از والدین بعد از ۵ سالگی دچار این اختلال بوده باشد، تا ۴۰ درصد احتمال درگیری کودکانش با این اختلال وجود دارد. در صورت ابتلای هر دو والدین، این احتمال به ۷۰ درصد میرسد.
- اضطراب و استرس: یکی از مرسومترین دلایل شبادراری است. کودکان ممکن است هنگام جابهجایی به خانه یا مدرسهی جدید، تجربهی جدایی والدین یا مرگ یکی از والدین یا عزیزان یا هنگام وقوع رویدادی خاص دچار این اختلال شوند. یادگیری برخورد صحیح با این اضطراب، میتواند شباداری را متوقف و رفع کند.
- خواب عمیق: خواب عمیق در دورهی نوجوانی عادی و نرمال است زیرا احتمال آنکه نوجوان برنامهی خوابی ضعیف و کم خوابی داشته باشد، زیاد است. در دورهی بلوغ بهویژه برای نوجوانان دورهی دبیرستان چنین وضعیتی شایع است.
- وقفهی تنفسی یا آپنه: در نمونههای نادری شبادراری ناشی از ابتلای کودک به وقفههای تنفسی در خواب است. بدن کودکان در این شرایط مغز را از نظر تعادل شیمیایی تغییر میدهد. همین تغییر ممکن است به شبادراری بینجامد.
- یبوست: محل قرارگیری مثانه و رودهها در بدن، در کنار همدیگر است. پیچخوردگی روده (یبوست) ممکن است به مثانه فشار بیاورد و کودک نتواند مثانهاش را کنترل کند. بنابراین درمان یبوست اغلب اولین مرحله از درمان شبادراری در این شکل است.
- بیماری کلیه یا مثانه: اگر کودکی در طول روز و شب نمیتواند مثانهاش را کنترل کند یا علائم بیمارگونهی دیگری چون درد هنگام دفع، یا دفع مکرر دارد، احتمال بیماری کلیه و مثانهی او زیاد است.
- بیماریهای عصبی: گاهی مشکل نخاعی در سالهای ابتدایی کودکی در طول رشد و نمو شدیدتر و حادتر و در نتیجه موجب شباداری میشود. اگر کودک شما با مشکلات دیگری همچون بیحسی، گزگز کردن و درد در پاها مواجه است نیز امکان دارد دچار شباداری شود، هر چند احتمال آن بسیار اندک است.
- مشکلات جسمی و پزشکی دیگر: در نمونههای اندکی دیابت، اختلال کمتوجهی_بیشفعالی (ADHD) یا استفاده از برخی داروها ممکن است منجر به شبادراری شوند.
شبادراری هم برای کودکان و هم برای اعضای دیگر خانواده پیامدهای احساسی دارد. کودکان ممکن است احساس شرم، نگرانی، کمبود حرمت خود را تجربه کنند. این تجربهها بر روابط، کیفیت زندگی و فعالیتهایشان در مدرسه اثرگذار است. کودکان و نوجوانان ممکن است از حضور در اردوهای چند روزه (که مجبورند شب را کنار دوستانشان بگذرانند) پرهیز کنند. ممکن است از سوی خواهر و برادرها طرد شوند. حتما کارهای نظافت به کارهای افراد خانواده اضافه میشود.
اما نکتهای که همیشه باید به یاد داشته باشید این است: شباداری تقصیر و گناه کودک نیست و او بر این وضعیت کنترلی ندارد. افراد خانواده و دوستان نباید کودک را از این بابت مقصر بدانند و تنبیهش کنند یا به او احساس شرم و گناه بدهند. در عوض باید با پزشک در ارتباط باشند تا دلیل و مسئلهی اصلی را پیدا کنند و گام به گام برای حل مسئله پیش بروند.
توصیههایی برای والدین در ارتباط با شبادراری کودکان و نوجوانان:- میزان خوردنیها و آشامیدنیهای کافئیندار را محدود کنید و از خوردن اسنکهای شور و شیرین به ویژه در عصر و شب بپرهیزید.
- کودکانتان را تشویق کنید تا به طور مرتب، هر دو یا سه ساعت یکبار و البته پیش از خواب، به دستشویی بروند.
- در صورت لزوم تنها یکبار کودکانتان را در طول شب بیدار کنید تا به دستشویی بروند. توجه داشته باشید که بیدارکردن کودک بیش از یکبار در شب ممکن است چرخهی خواب او را به هم بزند و در این صورت کودک در روز بعد یا در مدرسه با مشکل مواجه خواهد شد.
- برای اردوهای چند روزه که کودک شب را بیرون از خانه میگذراند، با کودکتان صحبت کنید تا در صورت لزوم از مشاورها یا مسئولهای اردو به طور خصوصی کمک بگیرد.
- کابوسهای شبانه در کودکان
خواب دیدم یک معجون جادویی درست کردم و سرکشیدم و یکدفعه شکل یک هیولا شدم. نعره میزدم و همه از من میترسیدند. هرکاری هم که دوست داشتم، انجام میدادم. نه موهایم را شانه میکردم و نه دندانهایم را مسواک میزدم ولی...
افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view اتمام موجودی بستن نیکی و گرگهای بد گنده – مجموعه قصههای دوستی ۲ امتیاز ۴.۰۰ از ۵ ۲۴۰,۰۰۰ ریال شب بود و باد میوزید. نیکی از خواب پرید... کمک! مامان با عجله توی اتاق آمد و پرسید: «چه خبر شده؟» نیکی گفت: «گرگ! صدتا گرگ دنبالم میکردند.» مامان گفت: «صدتا گرگ؟مطمئنی؟» افزودن به علاقه مندی اطلاعات بیشتر Quick view بستن خواب بد ۱۸۰,۰۰۰ ریال برادر خرس اسباببازی موجودات فضایی و فیلمهای ترسناک را خیلی دوست داشت و همیشه پولهایش را جمع میکرد تا از این اسباببازیها بخرد ولی خواهر خرسک اصلا این اسباببازیها را دوست نداشت. یک روز داداش خرسی به سینما رفت تا فیلم جنگ موجودات فضایی را ببیند. شب هم او و هم خواهر خرسک کابوس دیدند. آنها خواب موجودات فضایی را دیدند و وحشتزده از خواب پریدند... . افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view بستن یک دوست مثل هیولا ۳۰۰,۰۰۰ ریال ببری با هیولای زیر تختش دوست است. آن دو هر شب تا قبل از خواب با هم بازی میکنند. هیولا هیچوقت ببری را نمیترساند، چون دوستهای خوب هیچوقت همدیگر را نمیترسانند... افزودن به علاقه مندی افزودن به سبد خرید Quick view کابوسهای شبانه در کودکانعلائم و نشانههای کمبود خواب در کودکان و نوجوانان بهداشت خواب چیست و چگونه به کودکان کمک میکند؟در پایان به توصیههایی برای خواب خوب و با کیفیت توجه کنید:
بهداشت خواب چیست و چگونه به کودکان کمک میکند؟در خلال توضیحات مربوط به مدت زمان خواب لازم برای نوزاد و کودک در سنین مختلف، اشاراتی به بهداشت خواب شد. منظور از بهداشت خواب مقدمات و شرایطی است که همواره برای خواب هر فرد، فراهم میشود. در اینجا به شکل کلی و دستهبندیشده به مواردی که از سوی مرکز درمانی ارماند ارائه شده است، میپردازیم. والدین با رعایت این نکات میتوانند به خواب خوب کودکانشان کمک کنند و از این طریق در رشد سالم جسمی و روانی آنها موثر باشند. مواردی که ذیل عنوان بهداشت خواب باید در نظر گرفت عبارتند از:
- کافئین: بهداشت خواب خوب، از روز و با در نظر گرفتن خوراکیهای کودک شروع میشود. کافئین یک خوراکی محرک است و کودک را بیدار نگه میدارد و مانع خواب راحت و آرام او میشود. نوشیدنیهایی مثل چای، قهوه، نوشابه، نوشابههای انرژیزا و سوداهای گازدار، کافئین دارد. اگر کودکتان از این خوراکیها استفاده میکند، مقدارش را محدود کنید و زمان مصرفش را پیش از ناهار بیندازید.
- غذا: پرخوری در شب و نزدیک به ساعت خواب، مانع خواب راحت است. برای خوردن وعدهی شام زمان مناسبی را انتخاب کنید.
- ورزش: اگر کودکان در طول روز به میزان کافی تحرک نداشته باشند، ممکن است شب به سختی به خواب بروند. کودکتان را تشویق کنید تا ورزش و بازیهای فیزیکی انجام دهد تا با سوخت کافی انرژی، در انتهای روز احساس خستگی کند. البته از ورزش کردن هنگام خواب اجتناب کنید، زیرا عضلات حین ورزش گرمایی تولید میکنند که مانع خواب میشود.
- محیط: کودک در محیط خواب خود باید احساس آرامش و امنیت کند اما برای بازی و بازیگوشی هم وسوسه نشود. البته افراد مختلف، در شرایط متفاوتی این احساس را تجربه میکنند. کودکی با چراغخواب روشن، به خواب میرود و کودکی در تاریکی کامل. وسایل و اسباب بازی هم بهتر است در محل متفاوتی نگهداری شود تا حواسش را پرت نکند.
- تکنولوژی: استفاده از وسایل الکترونیکی مانند تلویزیون، موبایل، تبلت، کامپیوتر در نزدیکی زمان خواب، آرامش کودک را سلب میکند زیرا با تولید نور مانع تولید هورمونهای طبیعی برای خواب میشوند.
به شکل ایدهآل این وسایل، هم نباید پیش از خواب استفاده شوند و هم نباید در اتاق خواب کودک باشند.
- روال منظم: داشتن روالی منظم هنگام خواب به کودکتان کمک میکند تا بداند پیش از خواب چه انتظاراتی داشته باشد و چطور رفتار کند. این روال میتواند حدود ۳۰ دقیقه تا دوساعت قبل از خواب باشد و شرایط را برای استراحت فراهم کند و او را در حالت و وضعیت خواب قرار بدهد. کارهایی مثل دوش آب گرم یا خواندن داستان به کودک در این زمینه کمک میکند.
همانطور که گفته شد، تکرار و ادامهدادن هر شب برنامه برای پیش از خواب، به کودک کمک میکند تا در حالت و وضعیت استراحت و خواب قرار بگیرد. یکی از این برنامههای موثر، خواندن کتاب داستان است. وقتی کودک در رختخواب دراز کشیده و غرق در یک داستان خوب میشود، از حیث ذهنی، روانی و جسمی آرامش دارد و آمادهی خواب است.
مطالعات همواره نشان میدهد، در آغوش گرفتن کودک برای رشد و کارکرد مثبت مغز مفید است. بنابراین والدین میتوانند کنار کودک دراز بکشند یا بنشینند و کتاب بخوانند. خواندنی که در تقویت هوش کودک تاثیر فراوان دارد. در واقع با خواندن، مهارتهای تفکر و منطق و مهارتهای گفتاری و زبانی کودک نیز پرورش پیدا میکند؛ بهویژه زمانی که والدین در جایگاه خواننده لحن، تاکیدها و احساسات را در کلمهها نشان بدهند.
از دیگر سودمندیهای خواندن داستان پیش از خواب تقویت خلاقیت کودک و مهارتهای مربوط به تخیل است. بردن آنها به دنیاهای جادویی و فانتزی، معرفی شخصیتهای جدید و دنبالکردن داستان، به آنها کمک میکند تا تصویرها را در سر بپرورانند. بهویژه آنکه در ساعات پیش از خواب، معمولا فضا ساکت است و کودک مشغولیت ذهنی کمتری دارد. زبان توصیفی که در بیشتر کتابهای کودکان به کارگرفته میشود به آنها کمک میکند تا سادهتر تصویرسازی و خیالپردازی کنند. ضمن اینکه والدین میتوانند دربارهی کتابی که خوانده شده، با کودک گفتگو کنند تا او داستان را از نگاه خودش توصیف کند و قوهی تخیلش را بیشتر به کار گیرد.
ایجاد مهلتی در پیوند با خواندن میتواند لحظههای کوتاه اما آرامشبخش و ارزشمندی باشد که والدین و کودکان با هم سهیم میشوند. با وجود سبک زندگی پرمشغلهی امروزی ممکن است به سختی زمانی برای کنار هم بودن پیدا کنند. بنابراین دمخور شدن با کتاب میتواند برنامه و فرصتی باشد که پایان هر روز کودک و والدین را به هم وصل میکند. این زمان آرامشبخش در کاهش اضطراب روزانهی هر دو طرف، هم کودک و هم والدین بسیار موثر است. در واقع، اگر هر یک از آنها درگیر روزی سخت و پرهیجان بوده باشند، فرصتی کوتاه و آرام میتواند شگفتیآفرین و حتی اعجازآور باشد و با وجود آن هر دو با ذهنی آرام و بدون مشغله و هیجان به خواب بروند.
روی هم رفته میتوان گفت: پرورش و شکلدادن ساعتهایی برای خواندن پیش از خواب، شیوهای عالی برای خلق خوابی سالم برای کودکان است.
کتابهای بیشتر با موضوع خواب کودکان را میتوانید در قسمت کتابهای موضوعی، دستهی «کتاب با موضوع مشکلات خواب در کودک» ببینید.
نوشته اهمیت خواب کافی در کودکان و نوجوانان و نقش آن در سلامت جسم و روان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
بلندخوانی برای نوزاد، بهترین سرمایهگذاریِ آموزشی
نویسنده: مریم عبدالرزاق
بیشک شما هم از رسانهها یا اطرافیانتان شنیدهاید که کتابخوانی سبب بهبود عملکرد مغزی فرد میشود؛ اما تا به حال از خود پرسیدهاید که کتابخوانی بهتر است از چه سنی آغاز شود؟ از سالهای نوجوانی و دبیرستان؟ سالهای کودکی و دبستان؟ از سنین خردسالی و پیش از دبستان؟ یا از بدو تولد و حتی دوران جنینی؟! بیشتر مردم فکر میکنند که گزینهی آخر تا حدی اغراقآمیز است و هیچ ارتباطی میان بلندخوانی برای نوزاد و رشد ذهنی نوزاد یا جنین در شکم مادر وجود ندارد. اما پژوهشهای دهههای اخیر واقعیت مهمی را بیان میکنند. نظریهپردازان و پژوهشگران این حوزه با قاطعیت میگویند: «اگر میخواهید در آینده کودکان و نوجوانانی موفق در آموزش داشته باشید، باید از روزهای نخست با او کتاب بخوانید». چرا و چگونه؟
کتابخوانی سبب جوانه زدن سلولهای مغزی میشودبیشتر والدین فکر میکنند نوزادشان تا سنی که به مهدکودک برود، فاصله زیادی دارد. وقتی پوشک نوزاد خود را عوض میکنید، به او غذا میدهید یا تمیزش میکنید، به نظرتان میآید راه درازی دارید تا نوزاد شما پنجساله شود. اما زمان به سرعت میگذرد و تا به خود بیایید، میبینید که نوزاد شما دارد راه میرود، حرف میزند یا به مهدکودک میرود. در این مدت کوتاه پنجساله، به ویژه دو سال نخست آن، حتی اگر متوجه نباشید، نخستین و مهمترین آموزگار او شما هستید. بله، خود شما!
شما در اینکه او در مدرسه فرد موفقی باشد یا نباشد، نقشی اساسی دارید. هیچ آموزگاری به اندازهی مادر و پدر نمیتواند در موفقیت آموزشی یک کودک مؤثر باشد. چرا؟ زیرا مادر و پدر هستند که نخستین واژهها را به او هدیه میکنند. درست است! واژهها! واژههای کوتاه، واژههای بلند، واژههای رایج و واژههای غیررایج. والدین هر روز واژههای فراوانی به او هدیه میدهند.
بر اساس پژوهشهای اخیر، آنچه موفقیت آیندهی آموزشی کودک را تضمین میکند، شمار واژههایی است که یک نوزاد، در هر ساعت، از بدو تولد تا دوسالگیاش، میشنود. اما چه جادویی در واژهها نهفته است که این چنین آیندهی کودک را دگرگون میکند؟
کودک تا دوسالگی دوران مهمی را از جنبهی رشد مغزی و زبانی طی میکند. اگرچه در روزهای نخست تولد به نظر میرسد که نوزاد به سبب روند زایش کمی خسته است، اما مغزش به مراتب فعالتر از والدین است؛ حتی وقتیکه نوزاد خوابیده، مغز او فعال است و سلولهای مغزش با پیوندهای تازهای که با هم برقرار میسازند، به خواندن کتاب واکنش نشان میدهند.
نوزاد با نزدیک به ۱۰۰ بیلیون سلول مغزی به دنیا میآید (نرونها). پس از تولد، رشد سلولهای مغزی بسیار حیاتی است و این سلولهای را میبایست والدین و دیگر عوامل محیطی و افراد پیرامون تحریک کنند. این تحریکها ارتباطهای تازهای در سلولهای مغزی به وجود میآورد که به سیستم سیمهای ارتباطی پیچیده و انبوه شباهت دارد. اما پس از مدتی کوتاه این سلولها شروع به جوانه زدن شاخههایی به نام اکسون و گیرندههای کوتاهی به نام دندریت میکنند. اکسونها سیگنالها را منتقل میکنند و دندریتها اطلاعات را دریافت میکنند و سیناپس یا پیوندی تازه برقرار میسازند. تا دوسالگی شمار اتصالات مغزی تا یک هزار تریلیون افزایش مییابد. این عدد به اندازهی شمار ستارهها در کهکشان است. بنا به گفته امیلی دیکنسون، مغز گستردهتر از آسمان است!
بلندخوانی برای نوزاد یا دیدن تلویزیون؟ مسئله این است!حال شاید این سؤالها پیش بیاید: «چرا از طریق دیدن تلویزیون نمیتوان گنجینهی واژگانی کودک را افزایش داد؟ چرا کتابخوانی؟!»
امروزه، ابزارهای تصویری بخش عمدهای از زندگی ما را احاطه کردهاند، اما واقعیت آن است که این ابزارها، با حجمهی فراوان اطلاعات، هیچگونه ارتباط دوسویهای با کودک برقرار نمیکنند؛ درحالیکه که مادر یا پدر هنگام کتابخوانی، اطلاعاتی محدود را به آرامی و به شیوهی تعامل و گفتوگو در اختیار کودک قرار میدهند. از سوی دیگر، کودک از زمان جنینی تا چندین ماه ابتدایی زندگی خود، بیشتر از طریق شنیداری آموزش میبیند. بدین ترتیب، تصاویر فراوان تلویزیون برای کودک غیرقابل فهم است و پژوهشگران تأکید کردهاند که کودک تا دوسالگی از تلویزیون دور باشد. البته اینها تنها دلایل لزوم کتابخوانی والد و کودک نیست.
در پاسخ دقیق و علمی به پرسش بالا، نویسندگان کتاب «خواندن با نوزاد و نوپا» ده سودمندی بلندخوانی با نوزاد را چنین بر میشمرند:
- مهارتهای شنیداری را تقویت میکند.
- شمار واژگانی را که نوزاد میشنود افزایش میدهد.
- سبب افزایش مدتزمان توجه و دقت نوزاد و رشد حافظهی او میشود.
- به نوزادان یاری میرساند کهواژههای ناآشنا را بیاموزند.
- به نوزادان کمک میکند که معنای واژگان را درک کنند.
- به نوزادان کمک میکند تا با مفاهیم و نمادهای چاپی آشنا شوند.
- به نوزاد یاری میرساند که از تصاویر اطلاعات دریافت کند.
- پیوند عاطفی و آرامش میان کودک و والدین را تقویت میکند.
- تخیل و احساسات کودک را تقویت میکند.
- عشق به خواندن را در کودک نهادینه میکند.
با توجه به اهمیت این موضوع، بخش کودک و نوجوان انتشارات مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (فراوردههای تاک) به ترجمه و تألیف چندین کتاب و ساخت ابزار آموزشی پرداخته است؛ از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
_ مجموعهی «کتاب سیاه و سفید نوزاد»: این مجموعه شامل کتابهای تصویری سیاه و سفید با عناوین «سلام دنیا» و «نگاه کن! نگاه کن!»، و «مکعبهای تصویری» پارچهای است. اینگونه کتابها و ابزارهای آموزشی برای تقویت حس دیداری نوزادان طراحی شدهاند.
_ «خواندن با نوزاد و نوپا، چگونه به نوزاد و نوپای خود کمک کنیم تا دنیای واژهها را کشف کند؟»: این کتاب راهنمایی بینظیر و کاربردی است برای بلندخوانی برای نوزاد و نوپا که با تأکید بر اهمیت کتاب خواندن در دو سال اول زندگی، به زبان ساده به مادران و پدران جوان نشان میدهد که چگونه برای فرزند نوزاد یا نوپای خود کتاب بخوانند و چگونه کتابهای مناسب را برای فرزندشان انتخاب کنند.
_ «دستنامه مادر و نوزاد»: این کتاب، دستنامهای برای مادران و پدرانی است که بهزودی کودکشان به دنیا میآید یا اینکه تازه به دنیا آمده است. در این دستنامه مهمترین اطلاعاتی که مادران و پدران جوان تا یکسالگی فرزندشان بدان نیاز دارند، گنجانده شده است.
_ «مجموعه شش جلدی کتاب های مقوایی نخستین کتابخانه من»: این مجموعه، شامل شش کتاب مقوایی است و به منظور آشنایی اولیه کودک با «اعداد»، «آوای جانوران»، «اشیا پیرامون»، «نام خوراکیها» و «رنگها» تهیه و تولید شده است.
_ «دانشنامه نوزاد و نوپا»: این دانشنامه مقوایی با استفاده از تصاویر، نوزادان و نوپایان را مفاهیم پایهای چون احساسات مختلف انسان مانند خوشحالی یا خشم، اعضای بدن، رنگها، جانوران و اعداد آشنا میکند.
_ «مجموعه نخستین هیجان های من»: شامل شش داستان «زیبا و گیرا برای کمک به شناخت و بیان احساسهای بزرگ کودکان کوچک» است. کتابهای این مجموعه با نامهای «گورخر کوچولوی حسود»، «آهو کوچولوی ترسو»، «سوسمار کوچولوی خوشحال»، «پلنگ کوچولوی شیطون»، «کرگدن کوچولوی خودخواه» و «شیر کوچولوی عصبانی» کودکان را با شش احساس مختلف آشنا میکند.
نوشته بلندخوانی برای نوزاد، بهترین سرمایهگذاریِ آموزشی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.