خبر جمع کن
چهارمین فراخوان اهدای اسباببازی به بیمارستانهای کودک منتشر شد
چهارمین فراخوان اهدای اسباببازی برای تجهیز اتاق بازی بیمارستانهای کودک منتشر شد.
براساس چهارمین فراخوان اهدای اسباببازی کودکان و بزرگسالان میتوانند اسباببازیهای نو یا سالم خود را در روزهای برگزاری چهارمین جشنواره ملی اسباببازی کانون پرورش فکری، به بیمارستانها اهدا کنند.
گروه «سلامت و هنر» همچون سه دوره قبل با حضور در غرفه، هدایای نقدی و غیرنقدی را دریافت خواهند کرد.
گروه «سلامت و هنر» یک گروه بینالمللی است که هدف آن سلامت روان کودکان بیمار است. گروه «سلامت و هنر» که برگزارکننده مسابقه بینالمللی نقاشی برای کودکان بیمار است، در نخستین دوره جشنواره ملی اسباببازی با هدف توجه بیشتر به کودکان بیمارستانی فراخوانی را منتشر کرد. در این فراخوان ضرورت توجه به ابعاد روانی کودکان عنوان و به تاسیس اتاقهای بازی در بیمارستانها تاکید شده بود. پس از انتشار این فراخوان و در دور نخست، اقلام زیادی مشتمل بر اسباببازی و لوازم آموزشی گردآوری شد. با توجه به استقبال عموم گروه سلامت و هنر در سال دوم و سوم برگزاری جشنواره نیز حضور داشت و چهارمین جشنواره ملی اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز میزبان این گروه فرهنگی هنری است.
در گزارشهای پیشین این گروه و در سایت گروه سلامت و هنر درج شده است که با توجه به حجم اقلام دریافتی این امکان فراهم آمده که پس از تجهیز بیمارستانهای کودکان، بخشهای کودک دیگر بیمارستانها نیز تجهیز شوند و سایر اقلام به شعب بهزیستی و انجمنهای مرتبط با کودکان کار اختصاص داده شود.
خیران، خانوادهها و کودکان و نوجوانان میتوانند در تاریخ ۲۶ تا ۳۰ آبان از ساعت ۹ تا ۱۹ ضمن بازدید از جشنواره اسباببازی در این امر فرهنگی شرکت کنند.
جشنواره ملی اسباببازی همه ساله در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران برگزار میشود.
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: کودک بیمار و اسباب بازیکودک بیمار و بازیبیمارستان کودکجشنواره ملی اسباببازی کانون پرورش فکریمنبع: فراخوانی برای اهدای اسباببازی به بیمارستانهای کودک لینک کوتاه: https://ketabak.org/z96qj
رونمایی فهرست ۲۶ و ۲۷ لاک پشت پرنده
مراسم رونمایی فهرست ۲۶ و ۲۷ لاک پشت پرنده دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۷ در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار میشود.
فهرست ۲۶ و ۲۷ لاک پشت پرنده شامل بهترین کتابهای کودک و نوجوان منتشر شده در تابستان و پاییز ۱۳۹۶ است. این مراسم با حضور نویسندگان، مترجمان و تصویرگران برگزار میشود و شامل با برنامههای ویژه برای کودکان و گفتو گو با پدیدآورندگان کتابهاست.
لاکپشت پرنده فهرستی است از کتابهای برتر هر فصل که بر اساس معیارهایی مانند احترام به تفاوتهای فردی کودکان، احترام به ارزشهای بشری، نوآوری در زبان فارسی و کمک به گسترش و پویایی آن و پیوند با پیشینه ادبی، امکان فراتر رفتن از سنتهای ادبی و گشودن افقهای تازه انتخاب میشود.
زمان برگزاری: دوشنبه ۲۱ آبان، ساعت ۱۷
نشانی: خیابان شریعتی، نبش کوچه کلاته، شماره ۷۶۵، فروشگاه مرکزی شهر کتاب
اندر ماجرای جایزه اندرسن و نویسندههایی که به سادگی بازی میخورند
دلمان را به فهرستهای ناقصی که بیعدالتی را فریاد میزنند خوش نکنیم
فریبا کلهر، نویسنده کودک و نوجوان، طی نامه سرگشادهای اعتراض خود را نسبت به روند انتخاب نامزدهای جایزه هانس کریستین اندرسن در ایران اعلام کرده است که در ادامه میخوانید.
زندگی شیرین بود و قلمم روان و نویسا که دوستی پیام داد و پرسید آیا موافق این فهرست ۱۰ نفره کاندیداهای پیشنهادی برای جایزههای جهانی هستی؟ پرسید وقتی باید منتظر اعلام کاندیدا شدنت برای جایزه اندرسن و آسترید لیندگرن باشی و اسمت را در فهرستی ۱۰ نفره میبینی، حالت بد نمیشود؟
میدانستم از چه چیز حرف میزند. جسته و گریخته شنیده بودم قرار است چهار نهاد دست اندرکار ادبیات کودک و نوجوان فهرستهایی شامل ۱۰ نفر از نویسندگان ارائه بدهند و در جلسهای که برگزار میشود به توافق برسند و لیست نهایی را به وزارت ارشاد تحویل بدهند. میدانستم قرار است ارشاد پنج نفر از ۱۰ نفر را انتخاب کند و هزینه ترجمه کتابها و زندگینامه و تبلیغات و... را بدهد. به دوست نویسندهام جواب دادم معلوم است که خشنود نیستم و برایش مفصل حرف زدم.
از گروه کوچکی حرف زدم که نیرومندیاش را از زد و بند و دوست بازی و لابیگری به دست آورده و حالا شده همه کاره ادبیات کودک. گروهی که عدهای سیاستباز بینشان هست و عدهای ناتوان از خلق اثر و به ناچار کینهورز نسبت به آنان که خلاقاند و ذائقه ادبی جامعه را سمت و سو میدهند. این همه سال سکوت کردیم و فقط تماشاگر بازی این عده بودیم. گذاشتیم تصمیم بگیرند؛ گذاشتیم رشد بادکنکی داشته باشند و حالا بار دیگر ترفندی درکار است. جنجالی در سطح و نه تکاپویی برای بهتر شدن اوضاع ادبیات کودک. به دوستم گفتم این پروژهای است که از حدود ۲۰ سال پیش کلیدش زده شده. همان زمان که نام عدهای در فهرست ۲۰ نویسنده برگزیده ادبیات کودک دهه ۶۰ و ۷۰ قرار گرفت و به آنها نشان ماه داده شد و تعدادی هم به ناحق حذف شدند.
منِ کودکانهنویس سیاست نمیدانم و ۲۰ سال پیش هم به انتخاب نویسندگان برگزیده دو دهه اعتراض کردم، هر چند خودم هم در فهرست بودم. اما سیاست بازهای قلم به دست، ساکتم کردند و گفتند اشتباهاتی شده و جبران میکنیم. چیزی جبران نشد. کسی عذرخواهی نکرد و حتی توضیح ندادند چرا اسم فلان نویسنده تازه کار در فهرست ۲۰ نویسنده هست و نام کسانی دیگر نیست. آنها سیاستباز بودند و با قولهای واهی ساکتم کردند. و حالافهرست ۱۰ نفره برای کاندیداتوری جایزه اندرسن و دیگر جایزههای بینالمللی! به دوستم که هی سؤال میکرد و میخواست بداند چرا نویسندهها ساکتاند و منتظرند چه کسی حرکت و یا اعتراض کند؟ گفتم من اعتراض میکنم. من حرفم را بلند میزنم. چیزهای زیادی برای از دست دادن دارم. با این حال به این که قرار است چه کسی بالا برود و چه کسی پایین کشیده شود اعتراض میکنم.
هنوز نویسندگان با سابقهتر ادبیات کودک آنقدر پیر و نافهم نشدهاند که ندانند در پس این بازی جدید که برای انتخاب کاندیداها در جریان است چه رازی و یا رازهایی پنهان است.
برای کسانی که نمیدانند موضوع چیست بگویم که جایزه اندرسن هر دو سال یک بار به فردی که عمرش را به نوشتن و تلاش برای بهبود زندگی کودکان گذرانده اهدا میشود و البته جزئیات مهمتری هم هست که بماند. ایران از طریق شورای کتاب کودک هر دوسال یک بار کاندیدایی را به IBBY معرفی کرده است. معرفی کاندیدا از ایران در انحصار شورای کتاب کودک بوده است. اما شنیدهایم که دیگر از انحصار شورای کتاب خارج شده است و کانون پرورش فکری، انجمن نویسندگان کودک و موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان میتوانند کاندیداهای خودشان را معرفی کنند. این روزها چهار نهاد نامبرده فهرست ۱۰ نفره کاندیداهایشان را اعلام کردهاند. اسمهای مشترک از هر چهار فهرست استخراج شده و حالا قرار است این فهرست نهایی به وزارت ارشاد فرستاده شود تا ارشاد پنج نفر را انتخاب و هزینه ترجمه و معرفی و برندسازی و تبلیغاتشان را پرداخت کند. آیا همه این کارها برای گرفتن بودجه از وزارت ارشاد است؟ در این صورت تصمیم گیرندههای وزارت ارشاد چه کسانی هستند و آیا امکان نفوذ در تصمیم ارشاد با لابی وجود ندارد؟ و بر فرض که انتخاب کاندیداها سلامت باشد آیا وزارت ارشاد با قبول کردن هزینهها انتظار تأثیر گذاشتن روی انتخاب افراد و سمت و سو دادن به انتخابات را ندارد؟ چه تضمینی هست که حجاب من و صورت بیریش نویسندهای دیگر ملاک انتخاب شدن یا نشدن نباشد؟ چه تضمینی هست که مشاور یا مشاوران ارشاد حب و بغض شخصی نداشته باشند و به منافع کوتاه مدت و بلند مدت خود برای کاندیداتوری فکر نکنند؟
اما مهمتر از این بخش حرفهایم، نفس انجام تهیه فهرست است. سالهاست که شورای کتاب کودک کاندیدایش را به IBBY معرفی کرده است. ابایی ندارم که بگویم نویسندگانی با برنامهریزی دقیق قدم به قدم خودشان را به شورا نزدیک و در بخشهای مختلف آن نفوذ کردهاند. آن هم برای روزی که شورا آنها را برای دور بعد جایزه اندرسن معرفی کند. بله، هرکس نان زرنگیاش را میخورد. اما از این به بعد نویسنده خواهان کاندیداتوری چه باید بکند؟ باید مجیز چهار پنج نهاد را بگوید... باید دست به عصا راه برود... باید حرفی نزند که به یکی از این نهادها بربخورد... باید مطیع باشد و با لبخندی ریاکارانه خودش را تا کاندیداتوری بالا بکشد. اینجاست که میگویم ای کاش معرفی کاندیدا در انحصار شورای کتاب کودک باقی میماند چون فساد و دورویی کمتر همه گیر میشد و تکلیف نویسندهها مشخصتر بود و میدانست با چه کسانی طرف بود. اما حالا طرف نویسنده کیست؟ چه کسانی را باید راضی نگه داریم تا قدمی به جایزههای بینالمللی نزدیک شویم؟
به اصل موضوع برمیگردم. حالا ۱۰ نفر در این لیست هستند. معلوم نیست چرا عدهای هستند و عدهای نیستند. به نظرم انتخاب این افراد چنان بیضابطه و بی در و پیکراست که میشود ده- بیست نفر دیگر هم به این لیست اضافه کرد. گفتهاند افرادی انتخاب شدهاند که حدس زده میشود در سالهای آینده شانسی برای کاندیداتوری جایزههای بینالمللی دارند. چه طور میشود تعیین کرد چه کسی برای ۱۰ سال آینده شانس دارد یا ندارد. کاندیدای سال ۲۰۲۰ انتخاب شده است. یعنی ما داریم برای سال ۲۰۲۲ به بعد برنامهریزی میکنیم. از کجا معلوم است کسانی که به حساب نیامدهاند در سالهای پیش رو چنین و چنان نکنند. هنر و مخصوصاً آفرینش ادبی که قابل اندازهگیری و زمان بندی کردن و قابل پیشبینی نیست.
اینها را نوشتم که بگویم ساز و کاری که برای معرفی کاندیداها به جایزههای جهانی در نظر گرفته شده یک بازی سیاسی از طرف کسانی است که در لایههای عمیق ادبیات کودک نفوذ کردهاند. همه نویسندگان کودک و نوجوان بدانند که این ترفند جدیدی است و هیچ کدام از نویسندگان انتخاب شده و یا نشده را به کاندیداتوری برای جایزه اندرسن نمیرساند. به موقعش اسم و یا اسمهای دیگری از سبد بیرون میآید. دلمان را به این فهرستهای ناقص که بیعدالتی را فریاد میزنند خوش نکنیم. تا به امروز کسانی میتوانستهاند کاندیدای نهایی جایزه اندرسن باشند و نشدهاند. تا کی آنچه ما را پیش میراند انگیزههای فردی باشد نه نفع ملی و جایگاه ادبیات کودک در دنیا؟ فرصت سوزی تا کی؟ معرفی کاندیداهای تکراری به ibby تا کی؟ قحطی نویسنده است؟ تا کی نبود بودجه را بهانه کنیم و به کاندیداهای قبلی بچسبیم؟ دم دستترین راه حل برای نبود بودجه کمک گرفتن از نویسندهای است که کاندیدا شده. فکر میکنم هر کسی کاندیدا شود با کمال میل همه یا قسمتی از هزینهها را پرداخت میکند. نیازی به ورود وزارت ارشاد به موضوع و قبول تبعاتش نیست. نیازی به بهانه تراشی برای انتخاب کاندیداهای قبل نیست.
بوی بهبود اوضاع ادبیات کودک به مشام نمیرسد. با کمال افتخار از حضور در فهرست ۱۰ نفره و ناعادلانه انصراف میدهم و برای انصرافم به جز دلایلی که برشمردم ۲۰ سال بیعدالتی نسبت به خودم و آثارم را ذکر میکنم. در مصاحبهای گفتهام و اینجا هم تکرار میکنم که من ۲۰ سال پیش باید برای جایزه اندرسن کاندیدا میشدم. به فهرست کتابهایی که تا سال ۱۳۸۰ داشتهام مراجعه کنید تا ببینید ۲۰ سال پیش پروندهام چقدر کامل بوده است (تا سال ۱۳۸۰ من ۱۲ قصه تصویری برای کودکان، ۱۰ رمان نوجوان که همهشان جایزههایی گرفته بودند، دو مجموعه قصه نوجوان، یک رمان کودک، پنج مجموعه قصه برای کودکان و چندین بازنویسی و کتاب آموزشی داشتم. به اینها دهها قصهای را که در مجلات چاپ شده بود و جوایز متعدد و معتبر را اضافه کنید.)
این است که با ضرس قاطع میگویم از سال ۱۳۸۰ به بعد هر انتخابی برای جایزه اندرسن اشتباه و بیعدالتی بوده است. خدا میداند چه حس بدی دارم که برای اثبات خودم کتابهایم را یک به یک میشمارم. این ذلتی است که سالهاست کسانی که کاندیداها را در هر زمینهای انتخاب میکنند به نویسندگان تحمیل کردهاند. اما خوشحالم که خودم را از قید هر جایزهای، از قید هر انتخابی رها میکنم. ۲۰ سال برای من دیر شده است. در این ۲۰ سال نویسندههایی آمدهاند و این طبیعی است. اما طبیعی نیست که با چهارتا قصه الگوبرداری شده از نویسندههای وطنی و خارجی ذوق زده شویم و فکر کنیم نویسنده جدیدی پا به عرصه گذاشته و کاری کرده کارستان و هلش بدهیم توی لیست کاندیداهای جایزههای جهانی.
خلاصه میکنم؛ سال ۱۳۹۱ به دلایل مختلف که یکی از آنها باند بازی در ادبیات کودک بود از گرفتن جایزه برای کتابهایم انصراف دادم. انصراف دادم تا کتابهایم در دستهای پلشت داورهای باند باز جشنوارههای کتاب که امثال من را مسبب ناتوانیهایشان میدانند از نفس نیفتد. حالا وقت آن است اعلام کنم تا این عده، دست اندرکار و تصمیم گیرنده هستند جاه طلبیام را کنترل میکنم و از فهرست ۱۰ نفره کاندیداهای احتمالی برای جایزه اندرسن خارج میشوم. این چیزی است که جامعه از من انتظار دارد. جامعه اهل کتاب، طرفدارانم، کسانی که با کتابهایم خاطره دارند از من انتظار دارند غرور داشته باشم و تن ندهم به این حجم از بیعدالتی که اطرافم را فراگرفته است. امیدوارم نویسندههای دیگر هم به خاطر هدفی والاتر، برای ادبیات کودک و نوجوان ایران، برای عدالت، برای شرافتی که هر روز کمرنگتر میشود به فهرست مذکور اعتراض کنند. امیدوارم چرخ ادبیات کودک برای اهلش بچرخد و نااهلش را به درد فراموش شدن در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران مبتلا کند. چنین باد.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: جایزه اندرسنجایزه هانس کریستین اندرسنفریبا کلهرIBBYمنبع: وب سایت ایبنالینک کوتاه: https://ketabak.org/i261tنشست نقد و بررسی کتاب «قبرستان عمودی» نوشته حمیدرضا شاهآبادی برگزار میشود
نشست نقد و بررسی کتاب «قبرستان عمودی» نخستین جلد از مجموعه «دروازه مردگان» نوشته حمیدرضا شاهآبادی سه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ با حضور شهرام اقبالزاده، مهدی رجبی، حمیدرضا شاهآبادی و ملیسا معمار در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار میشود.
«دروازه مردگان» رمان سه گانهایست که در ژانر وحشت ویژه نوجوانان نوشته شده است. در «دروازه مردگان» وقایع اصلی داستانها در دوره قاجار میگذرد و طی آن جزئیاتی از تاریخ تهران قدیم و آدمهای آن دوران برای خوانندگان روایت میشود. در داستان «قبرستان عمودی» پسر بچهای به اسم رضا به شکل غیر منتظرهای از یک خانه مرموز سر در میآورد. خانهای که در دیوارهای آن جنازههایی دفن شدهاند. در این خانه بچههای زیادی به کار قالیبافی مشغولند. به دنبال حادثهای یکی از بچهها در حوض خانه غرق میشود و بعد از آن حوادث عجیبی شکل میگیرد که بدنه رمان را خلق میکند.
حمیدرضا شاهآبادی، نویسنده و پژوهشگر (متولد ۱۳۴۶) فارغالتحصیل کارشناسی ارشد تاریخ است. از آثار او برای کودکان و نوجوانان میتوان کتابهای «لالایی برای دختر مرده»، «اعترافات غلامان»، «وقتی مژی گم شد» را نام برد.
علاقهمندان برای حضور در این نشست میتوانند ساعت ۱۴ سهشنبه (۲۲ آبان ۱۳۹۷) به سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه نصیر پلاک دو مراجعه کنند.
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: نشست نقد و بررسی کتاب کودککتاب قبرستان عمودی. حمیدرضا شاهآبادیسه گانه دروازه مردگانمنبع: در قبرستان عمودی چه میگذرد؟لینک کوتاه: https://ketabak.org/xv2s9
کنسرت سیمین قدیری به یاد توران میرهادی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک
کنسرت سیمین قدیری به یاد توران میرهادی، یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودک و نوجوان برگزار میشود.
همه درآمد حاصل از کنسرت «تنها صداست که می ماند» به شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودک و نوجوان اهدا شده است.
سیمین قدیری، از خوانندگان ترانههای کودکان است. در سال ۱۳۵۶ آلبوم «آوازهای دیگر» او با ترانههایی از احمد رضا احمدی، ژیلا مساعد و بهروز رضوی با آهنگسازی فریبرز لاچینی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.
علاقمندان برای شرکت در این کنسرت میتوانند شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ الی ۱۵ با شماره تلفنهای زیر تماس بگیرند.
تلفن رزرو ۶۶۹۵۰۲۱۷ و ۸۸۷۶۸۸۰۱
کارگاه دوروزه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» آذرماه ۱۳۹۷ برگزار میشود
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، ۱ و ۲ آذرماه ۱۳۹۷ کارگاه دوروزه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» را ویژه مربیان، آموزگاران، کتابداران، پدران و مادران و علاقهمندان برگزار میکند.
کارگاه دوروزه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» از کارگاههای برنامه ترویج کتابخوانی «با من بخوان» است که مخاطبان را با ادبیات کودکان و روشهای گوناگون بلندخوانی و اصول برگزاری نشستهای بلندخوانی آشنا میکند.
سرفصلهای اصلی کارگاه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی»- شناخت ادبیات کودکان
در ابتدای کارگاه مخاطبان به شیوه تئوری و عملی با تفاوتهای متن ادبی و غیر ادبی، ادبیات کودک و ویژگیها و کارکرهای آن آشنا میشوند.
- آشنایی با ویژگیهای کتابهای باکیفیت
در این بخش شرکتکنندگان با ویژگیهای کتابهای باکیفیت و بیکیفیت آشنا میشوند و آموختههای خود را به شکل عملی در بررسی چند کتاب باکیفیت و بیکیفیت به کار میگیرند.
- شناخت عناصر داستان
شرکتکنندگان در این کارگاه با عناصر داستان (پیرنگ، شخصیتپردازی، صحنهپردازی، درونمایه، موضوع، زاویه دید و…) و اهمیت این عناصر و رابطهی آنها با کتابخوانی و بلندخوانی برای کودکان و نوجوانان آشنا میشوند و میآموزند که چگونه با بازیها و فعالیتهای عملی و جذاب، این عناصر ادبی را با کودکان و نوجوانان سهیم شوند.
- شناخت و کارکرد تصویر و کتابهای تصویری
این بخش، اهمیت تصویر و سواد دیداری، و نقش و جایگاه تصویر را در کتابهای کودکان بیان میکند. مخاطبان در این کارگاه به شکل تئوری و کاربردی فرا میگیرند که چگونه در کتابهای تصویری متن و تصویر رابطهای دو سویه و تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
در بخش عملی این کارگاه چند کتاب تصویری تصویرخوانی میشوند و جایگاه تصویر در کتابخوانی برای کودکان مورد بررسی قرار میگیرد.
- روشهای بلندخوانی
در این بخش به بلندخوانی کتاب به عنوان یکی از موثرترین راههای ترویج خواندن پرداخته میشود و مخاطبان میآموزند که چگونه کودکان را برای یک نشست بلندخوانی آماده کنند، با شیوهها و تکنیکهای بلندخوانی آشنا میشوند و یاد میگیرند که چگونه با طراحی و اجرای انواع فعالیتهای در پیوند با کتاب، به گسترش درک و لذت کودکان از کتاب و داستان کمک کنند.
کارگاه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» پنجشنبه و جمعه ۱ و ۲ آذرماه ۱۳۹۷ از ساعت ۹:۰۰ تا ۱۵:۰۰ برگزار میشود. هزینه این کارگاه ۱۹۰ هزار تومان است.
علاقهمندان برای ثبتنام و دریافت اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره ۹۱۹۸۷۱۰۳۶۴ تماس بگیرند یا از طریق لینک زیر به صورت آنلاین ثبتنام کنند:
ثبتنام در کارگاه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی»
برنامه ترویج کتابخوانی «با من بخوان» از سال ۱۳۹۰ زیر نظر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به ترویج کتابخوانی با کودکان محروم و کودکان در بحران میپردازد. این برنامه بر پایه شعار اصلی «همه کودکان حق دارند کتابهای باکیفیت بخوانند» بنا شده است. در برنامه «با من بخوان»، کتابهای مناسب و باکیفیت به دست گروهی از کودکان میرسد که در شرایط معمول زندگی به این گونه از کتابها دسترسی ندارند.
درباره این برنامه بیشتر بدانید...مقالههایی درباره بلندخوانی:
- بلندخوانی، اهداف و تکنیکهای آن
- بلندخوانی آموزگاران برای دانشآموزان کلاس
- بهترین نتیجه را از بلندخوانی برای کودکان بگیرید
- هر روز همراه با کودکتان کتاب بخوانید، گفتوگو کنید و آواز بخوانید
- چرا آموزش بلندخوانی به کودکان اهمیت دارد؟
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانخبرهای با من بخواناخبار کارگاههای مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانکلیدواژه: ادبیات کودکانروش های بلندخوانیکارگاه بلندخوانیکارگاه ادبیات کودکانبلندخوانی با کودکانبلندخوانی برای کودکانکتاب خواندن برای کودکترویج کتابخوانیکتاب خوبکتاب کودککتاب خوب برای کودکانعناصر داستانتصویرگری کتاب کودکتصویر در کتاب کودککتاب مناسببا من بخوانترویج خواندنترویج کتابلینک کوتاه: https://ketabak.org/5f1gd
نمایشگاه بازی و اسباب بازی ایرانی در کتابخانه حسینیه ارشاد
کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد شنبه ۱۹ آبان ماه به مناسبت «هفته جهانی بازی در کتابخانه» نمایشگاهی از مجموعه بازی و اسباببازیهای خود را برگزار میکند.
این مجموعه شامل سیصد بازی از دهههای ۶۰ و۷۰ خورشیدی و بازی و اسباببازیهای جدید موجود دهه ۹۰ در مجموعه کتابخانه حسینیه ارشاد است.
شرکتکنندگان در این رویداد:
- میتوانند برای انتخاب بازیهای فکری مناسب مشاوره بگیرند
- بازیهای فکری قدیمی و جدید ایرانی را از نزدیک آشنا شوند
- با سابقه فعالیتهای کتابخانه در زمینه بازی آشنا شوند
- بازیهای باکیفیت ایرانی را بشناسند
علاقهمندان به بازی، کتاب و کتابخوانی میتوانند شنبه ۱۹ آبان ماه ساعت ۹ - ۱۸ از این نمایشگاه دیدن کنند.
«هفته جهانی بازی در کتابخانه» رویدادی در ماه نوامبر است که در آن کتابخانهها برنامههای گوناگونی در حوزه بازی برگزار میکنند. کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد به مناسبت «هفته جهانی بازی در کتابخانه» همگام با کتابخانههای سراسر جهان برنامههای مختلفی را از تاریخ ۱۹ تا ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۷ برگزار میکند.
مکان: خیابان دکتر علی شریعتی، حسینیه ارشاد، کتابخانه
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۷ – ۲۲۸۹۴۰۰۴ (داخلی ۵۲) تماس بگیرید.
برگزاری نمایشگاه نقاشی به یاد مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران
نمایشگاه گروهی نقاشی «از کودکی ...» به یاد توران میرهادی، مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران از۲۰ تا ۲۵ آبان در گالری ویستا برپا میشود.
در نمایشگاه نقاشی «از کودکی ...» آثاری از فرح اصولی، ثمیلا ایرابراهیمی، ندا اعظمی، مهدیس توکل، مهناز پسیخانی، گزیلا وارگا سینای، بهنام کامرانی، ترانه صادقیان، تبسم تهم، نجوا عرفانی، رضا هدایت، وانا نبی پور به نمایش گذاشته خواهد شد.
مراسم گشایش این نمایشگاه نقاشی روز جمعه ۱۸ ابان ماه از ساعت ۱۶ تا ۲۰ خواهد بود.
گالری روزهای شنبه تعطیل است.
نشانی: خیابان مطهری، خیابان میرعماد، کوچه ۱۲، پلاک ۱۱
تلفن: ۸۸۵۱۳۹۳۳
گزارش کانون از نمایشگاه کتاب فرانکفورت و کنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸
نمایندگان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ از حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت ۲۰۱۸ و کنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸ گزارش میدهند.
این نشست با هدف انتقال و بهرهبرداری بیشتر از تجربه حضور در رویدادهای بینالمللی از ساعت ۱۴ تا ۱۶ در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میشود.
در این نشست نماینده کانون که برای انجام مذاکرههای خرید و فروش حق نشر (کپیرایت) در هفتادمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کرده بود، تجربههای خود را از این نمایشگاه بازگو میکند و دیگر نماینده کانون در باره مقالهای که با موضوع «کاربرد نوواژهها در ترجمه داستان برای کودک و نوجوان» در سی و ششمین کنگره IBBY و در سمینار تخصصی ترجمه ارایه شده بود، برای علاقهمندان صحبت خواهد کرد.
نشانی: خیابان شهید بهشتی، خیابان خالداسلامبولی (وزراء)، ساختمان شهید ملکشامران، پلاک ۲۴ ، کتابخانه مرجع کانون
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانترویج خواندنترجمه برای کودکانادبیات کودککتاب کودکنمایشگاه کتاب فرانکفورتکنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸منبع: گزارش سفر نمایندگان کانون به فرانکفورت و کنگره بینالمللی کتابلینک کوتاه: https://ketabak.org/c201x
مراسم دومین سالگرد درگذشت توران میرهادی برگزار میشود
مراسم دومین سالگرد درگذشت توران میرهادی ۲۵ آبان ساعت ۱۶ در کتابخانه ملی ایران برگزار میشود.
سخنرانی چند نفر از همکاران و اعضا خانواده توران میرهادی و پخش کلیپ و رونمایی چند کتاب از برنامههای این بزرگداشت است.
توران میرهادی (۱۳۰۶ -۱۳۹۵) استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش بود که بیش از شصت سال در حوزه آموزش و پرورش و ادبیات کودکان فعالیت کرد. او مجتمع آموزشی تجربی فرهاد را به همراه همسرش بنیانگذاری کرد که یکی از مدارس پیشرویی بود که دیدگاههای نوین آموزش و پرورش در آن تجربه میشد. توران میرهادی تجربههای خود را در حوزه آموزش و پرورش در کتاب کار مربی کودک و کتاب جست و جو در راهها و روشهای تربیت گردآوری کرده است. تاسیس شورای کتاب کودک به همراه کسانی همچون لیلی ایمن با هدف بهبود آثار ادبی برای کودکان و نوجوانان، ترویج خواندن و توسعه کتابخانههای کودک و نوجوان و نیز سرپرستی تدوین و تألیف نخستین فرهنگنامه برای کودکان و نوجوانان ایرانی به «دلیل کمبود منابع خواندنی بومی در زمینه فرهنگ، هنر و تاریخ ایران» از فعالیتهای اوست.
نشانی: بزرگراه شهید حقانی، بعد از ایستگاه مترو حقانی، خروجی کتابخانه ملی، تالار قلم کتابخانه ملی ایران
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: توران میرهادیفعالان حوزه کودککوشندگان حوزه کودکشورای کتاب کودکفرهنگنامه کودک و نوجوانلینک کوتاه: https://ketabak.org/wj9we
نامزدهای ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ اعلام شد
شورای کتاب کودک، فرهاد حسنزاده را در بخش نویسندگی و فرشید شفیعی را در بخش تصویرگری بهعنوان نامزدهای ایرانی جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ به دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان معرفی کرد.
فرهاد حسن زاده نویسنده کتابهایی همچون «هستی» و «زیبا صدایم کن» در سال ۲۰۱۸ هم نامزد دریافت این جایزه بود و توانست به فهرست کوتاه این جایزه راه پیدا کند. این نویسنده در سال ۲۰۱۸ لوح سپاس جایزه هانس کریستین اندرسن و همچنین دیپلم افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان را به خاطر کتاب «زیبا صدایم کن» دریافت کرد. او یکی از نامزدهای ایرانی جایزه آسترید لیندگرن ۲۰۱۹ نیز است. این سومین بار است فرهاد حسن زاده نامزد دریافت جایزه آسترید لیندگرن شده است.
در بخش تصویر نیز فرشید شفیعی به عنوان نامزد ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ انتخاب شد. او توانست این مقام را در رقابت با هدا حدادی و علیرضا گلدوزیان از آن خود کند. فرشید شفیعی تصویرگر کتابهایی همچون «پیر چنگی» و «جمجمک برگ خزون» و برنده جایزه سیب طلای نمایشگاه بینالمللی تصویرگری کتاب براتیسلاوا ۲۰۰۷ است.
جایزه هانس کریستین اندرسن که به نوبل کوچک معروف است هر دو سال یکبار به مجموعه آثار یک نویسنده و یک تصویرگر، برای یکعمر فعالیت حرفهای در حوزه ادبیات کودک، از سوی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان اهدا میشود. از معیارهای انتخاب؛ تداوم در تولید ادبیات کودک، خلق آثار بدیع، اصیل و هنرمندانه و داشتن سهمی پایدار در پیشبرد ادبیات کودک جهان است.
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰فرشید شفیعیفرهاد حسن زادهجایزه ادبیات کودکانجایزه آسترید لیندگرنمنبع: نامزدهای ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ انتخاب شدندلینک کوتاه: https://ketabak.org/ja44a
کوتی کوتی در ارمنستان
گزارش فرهاد حسنزاده از سفر به ارمنستان به دعوت شعبه ملی دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان
شعبه ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (ایبی) ارمنستان روزهای پایانی مهر ماه به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد تأسیس کتابخانه ملی کودکان ارمنستان، «خنکو آپر»، کنفرانسی با موضوع «سازماندهی ترویج خواندن در میان کودکان و نوجوانان» برگزار کرد.
مهمانان این برنامه چهرههای برجسته و مطرح ادبیات کودک و نوجوان جهان همچون لیز پیج، مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان بود. از ایران نیز فرهاد حسن زاده در این مراسم دعوت داشت و درباره ارتباط نویسنده و مخاطب سخنرانی کرد. گزارشی از این سفر را به قلم فرهاد حسن زاده در زیر میخوانید:
قرار بود برنامههایی به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد کتابخانه «خنکو آپر» برگزار شود. «خنکوآپر» نویسنده و مؤسس اولین کتابخانه کودک در ایروان است. این کتابخانه که بینالمللی است و با بودجه دولتی اداره میشود هر ساله به مناسبت تولدش تعدادی مهمان از کارشناسان و نویسندگان سرشناس جهان دعوت میکند. در این کتابخانه علاوه بر کتابهای ارمنیزبان، کتابهای کشورهای دیگر نگهداری میشود و بخشهای خاصی از جمله «اتاق قصهگویی»، «سالن محصولات موسیقی» هم دارد.
روز اول ورودم به آنجا خانمی به استقبالم آمد. اسمش آنوش بود و به فارسی دستوپا شکستهای صحبت میکرد. در حقیقت مسئول بخش فارسی کتابخانه بود. او مسئول من هم بود و باید تا پایان این چند روز همراهم میبود. اول به دیدن مدیر کتابخانه رفتیم. خانم تومانیان زنی جدی و رسمی بود. انگلیسی بلد نبود و به زبان خودشان حرف میزد. آنوش هم ترجمه میکرد. بعد سه تایی رفتیم به طبقه اول کتابخانه. خانم تومونیان توضیحاتی درباه کتابخانه میداد و آنوش ترجمه میکرد. در آنجا عکسهایی به دیوار آویخته بودند که مربوط به دورههای مختلف کتابخانه و حضور نویسندههای مختلف در سالگرد کتابخانه بود. عکسهایی سیاه و سفید و قدیمی از نویسندهها و چهرههای مطرح ادبی و گاهی سیاسی.
بعد آنوس بخشهای مختلف کتابخانه و همکاران و فعالیتهایشان را معرفی کرد. ساختمان کتابخانه مهندسی خوبی داشت. همه چیز مربع بود و قرینه بود. یک راهروی مربع و چهار طرف این مربع اتاقهایی بزرگ و مربع. سالن اجتماعات. سالن قصهگویی. سالن کتابهای به زبان ارمنی. سالنهایی که کتابهایش براساس گروههای سنی بودند. سالن کتابهای زبانهای اصلی مثل روسی و انگلیسی و آلمانی و فرانسه و بالای این سالن اتاق ایران بود. البته کتابهایی از چین هم آنجا بود. سالنهای دیگر کتابهای مرجع بود و کتابخانه موسیقی. در بخش موسیقی آهنگ زیبایی پخش میشد و بچهها دست در دست هم میچرخیدند و میرقصیدند. سالن کتابهای مرجع خیلی جالب بود. روی دیوار دورتادور نقاشی زیبایی با تکنیک مدادرنگی به چشم میخورد که گفته میشد تاریخ ارمنستان است. از سنگنقشهای باستان تا دورههای تاریخی پادشاهان و امروز. بینظیر بود این نقاشی مدادرنگ بر دیوار کتابخانه. بیشتر شبیه یک فیلم بود تا نقاشی.
برگشتیم به اتاق مدیر. نظرم را پرسید گفتم: خیلی خوب بود. همه چیز حساب شده و همه چیز در خدمت کودکان بود. او پرسید چنین کتابخانهای در ایران دارید؟ گفتم: به این شکل که مجتمع باشد و هم قصهگویی در آن صورت بگیرد و هم در اختیار کودکان و هم بینالمللی نداریم. ولی از کتابخانههای کودک کانون گفتم که در سراسر ایران پراکندهاند که تعدادشان نزدیک به هزار کتابخانه است.
چهارشنبه مهمانهای تازه آمدند و برنامهها رسماً شروع شد. خانم لیز پیج از سوییس آمده بود. و آقای ماکسمیو از ایتالیا و علی شمریانی از دبی. آقای مانفرد هم از روز دوشنبه به ما اضافه میشد. ساعت ۱۱ رفتیم سالن اجتماعات. خانم تومونیان خیلی مختصر خوشآمد گفت. بعد آقای ماکسیمو سخنرانی کرد و از کتابخانه دیجیتال و مزایای آن حرف زد. در دسترس بودن و هزینهٔ کم و نکتههای بدیهی که همه میدانستیم. سخنران بعد خانم لیز پیج بود. او درباره فعالیتهای آی.بی. حرف زد و تصویرهایی را در این باره نشان داد. قرار بود مهمانان عرب هم سخنرانی داشته باشند که نداشتند گویا حرفی برای گفتن یا برنامهٔ خاصی نداشتند. آنها نماینده آی.بی در امارات متحده عربی بودند. و خیلی مایل بودند در کتابخانه خنکو آپر بخش کتابهای عربی هم داشته باشند.
سخنرانی من بعدازظهر بود. موضوعی که خودشان برایم تعیین کرده بودند، یعنی «ارتباط نویسنده و خواننده». متنم را به همراه تعدادی عکس آماده کرده بودم. همزمان حرفهای من به زبان ارمنی و انگلیسی ترجمه میشد. یکی از مشکلات اینگونه سخنرانیها عدم ارتباط حسی سخنران با حاضران است که ترجمه فاصله میاندازد و تو نمیتوانی با زبان بدن و احساس کلامی تأثیر بیشتری بگذاری. با این حال من خیلی با انرژی حاضر شدم. با یک مقدمه شروع کردم و گفتم به دلیل نگارش داستان «خسرو شیرین» یکی از آرزوهای نهانم دیدن سرزمین «شیرین» بوده و حالا به این آرزو رسیدم و تشکر کردم از کتابخانه «خنکو آپر» که باعث این اتفاق شد.
بعد رفتم سراغ موضوع اصلی. گفتم مخاطبان من به سه دوره تقسیم میشود. اولی خودم برای خودم است. من در نوجوانی برای اثبات خودم به خودم و اطرافیانم شروع به نوشتن کردم. بعد نقبی زدم به دوران جنگ و مهاجرت از آبادان به جاهای امن. از دورهٔ دوم گفتم که قصههایم را برای فرزندم تعریف میکردم و همو باعث شد به مخاطبان بیشتری فکر کنم. به این فکر افتادم که مخاطبان را گسترش بدهم و داستانهایم را برای بچههای بیشتری بگویم. و بعد دوره سوم که در این دوره مخاطبانم در سراسر ایران هستند و من علاوه بر نوشتن کتابها به دیدار بچهها هم میروم. به مدرسهها، به کتابخانهها و مراکز فرهنگی و با بچهها نوعی دادوستد دارم. آنها به من ایده و انرژی میدهند و من همان ایدهها را پس از بازپروری به خودشان پس میدهم. از تجربههایم به شکل ملموس حرف زدم. بعد به شرح مختصری از چند نهاد که در ایران به ترویج خواندن میپردازند پرداختم. نهادهایی مانند: «شورای کتاب کودک، طرح بامن بخوان، جام باشگاههای کتابخوانی، انجمن نویسندگان و...» در کل سخنرانی خوبی شد و بازخوردش خیلی خوب بود. پس از تمام شدن آن چند نفری آمدند و از احساسشان درباره حرفهایم صحبت کردند. احساسهای خوب.
ناهار را در کتابخانه خوردیم. در پشت بام که هوای خوب و دلچسبی داشت. بعدازظهر ماشین آماده بود که ما را ببرد به موزه. موزه موسیقی که تعلق به کارهای موسیقدان بزرگ ارمنستان «کمیتارس» داشت. کمیتارس مربوط به گذشتههای نه چندان دور ارمنستان است. که موسیقیهای زیادی نوشته و اجرا کرده و بر فرهنگ موسیقیایی اینجا تأثیر خیلی خوبی داشته است. گذشته از زندگی او، فضای موزه خیلی خاص بود. مدرن و امروزی با رنگهای مات و گاهی تیره. ولی پیدا بود همه چیز حساب شده است. مانیتورهایی که کار گذاشته شده بودند و توضیحات تصویری هر بخش را داشتند، همینطور صدای موسیقی که مدام پخش میشد.
بعد به کتابخانه آنجا رفتیم که مخصوص کتابهای موسیقی بود. بخشی از کتابها را چیده بودند و بخشی را هنوز وارد سیستم نکرده بودند. به نظرم موسیقی نزد مردم ارمنستان جایگاه خیلی ویژهای دارد. هرجا بروی نوای مویسقی است و در کتابخانههایشان جایگاه ویژهای دارد. همینطور مجسمه و کلاً هنرهای تجسمی در همه جای شهر نمود دارد.
روز بعد به دیدار و میزگرد گذشت. میزگرد به کتابداران کتابخانهها و برخی از ناشران که مسائل داخلی خودشان را مطرح میکردند و برای بقیه چندان مهم نبود.
جمعه ۱۹ اکتبر برای من روز مهمتری بود. میبایست برای بچههای ارمنی که در مدرسهشان زبان فارسی را میآموختند قصه میخواندم. این برنامه در اتاق ایران انجام میشد. کف فرشی ایرانی پهن بود و قفسهها پر از کتابهای ایرانی بود. کتابهای کانون پرورش فکری بیشتر از همه به چشم میآمد. و البته عروسکها هم بودند. همان دارا و سارایی که قرار بود تبدیل به یک نماد شوند. چند سری کتاب دیگر هم بود مثل مجموعهای که نشر تکا چند سال پیش گزیدههایی از نویسندگان و شاعران ایران منتشر کرده بود و گزیدههایی از نشر نیستان. البته تعدادی هم کتابهای متفرقهای که معلوم نبود از کجا به اینجا رسیدهاند.
قرار بود در اتاق ایران برای بچهها قصهگویی کنم. انتخاب قصه کار سختی بود. سطح زبان بچهها را نمیدانستم و گروه سنیشان متنوع بود. از سه مدرسه قرار بود بچهها را بیاورند. چند دختر جوان هم از دانشگاه آمده بودند که زبان فارسی میآموختند. چون بچهها همزمان نیامدند ما با موسیقی شروع کردیم. یکی از دخترها نیلبک زد. یکی هم قرهنی یا چیزی شبیه به آن. بالاخره همه که جمع شدند کارم را شروع کردم. خوشبختانه خانم آرمینا هم بود. او مترجم رایزنی فرهنگی ایران و استاد زبان فارسی در دانشگاه بود. خانم آرمینا مرا معرفی کرد. سلام و احوالپرسی کردم. از واکنشهای چهرهشان فهمیدم که حدسم درست بوده. زبان فارسیشان در حد قصه شنیدن یا لااقل قصههای طولانی شنیدن نبود. پس رفتم سراغ کوتیکوتی و او را معرفی کردم. عروسکش را نشان دادم و گفتم این کوتیکوتی است. یک بچه هزارپا که به اندازه پاهایش ماجرا دارد. کتابهایش را هم یکی یکی معرفی کردم.
من تجربه قصهگویی ندارم. ولی پیشترها مدتی نمایش کودک کار کرده بودم. اینجا تلفیقی از قصهگویی و قصهخوانی اجرا کردم. قصه اول را که خواندم واکنشها خوب بود. آرمینا هم بند به بند قصهها را به زبان ارمنی ترجمه میکرد. در حقیقت کار را کامل میکرد. خنده روی لبهای بچهها شکفته بود. بعد برایشان سازدهنی زدم. فکر کردم حالا که اینجا کشور موسیقی است و من خودم هم به موسیقی علاقه دارم چرا این کار را نکنم. موسیقی بچهها را به وجد میآورد و از خستگی کلام قصهگو بیرون میکشید. قصههای دوم و سوم را هم خواندم. وسطهای قصه البته جاهایی که لازم بود توضیح میدادم. مثل درباره بازی آتل متل توتوله یا گرگم به هوا. فکر کردم شاید این قصهها خیلی کودکانه باشند و نوجوانها و جوانها خسته شوند. برای آنها قصهای از کتاب «بندرختی که برای خودش دل داشت» را خواندم. ماجرای خواستگاری نخود از لوبیا را خواندم. خیلی بهشان چسبید. بعد نوبت به بچهها رسید. حالا آنها چیزهایی برای ارائه داشتند. چیزهایی که در مدرسه یاد گرفته بودند. از متنهای فارسی. از شعرهای کودکانهٔ امروز شاعران حی و حاضر تا شعرهایی از حافظ و خیام و فردوسی و سعدی. در لحن بعضیها چیزی نبود جز حفظ کردن یک ربات، ولی بعضیها با احساس میخواندند و مرا به شوق میآوردند. آنها ایرانی نبودند ولی نوشتههای کشور مرا میخواندند. و این خیلی جالب و در عین حال غرور انگیز است. بعد نوبت به عکس رسید و امضای چند کتاب برای بچههای کلاس فارسی مدرسه.
بعدازظهر هم دیدار با اعضای انجمن نویسندگان ارمنستان و آشنایی با فعالیتهای آنها بود. رأس ساعت چهار جشن سالگرد شروع شد. همسر رییس جمهورشان برای این مهمانی دعوت شده بود که مقامی نه چندان رسمی داشت.
همه در محوطه مقابل کتابخانه جمع شدیم. آنجا خیلی شلوغ بود و مردم و خانوادهها از جاهای مختلفی آمده بودند. رایزن فرهنگی ایران و مسئول بخش فرهنگی سفارت ایران هم آمده بود. صدای موسیقی در محوطه پیادهرو و خیابانهای اطراف بلند بود. دو کودک، یک دختر و یک پسر از پلههای کتابخانه بالا رفتند. در زدند. در کتابخانه باز شد و آنها داخل شدند. یک مرتبه موسیقی شادی شروع شد. تعداد زیادی بادکنک از کتابخانه خارج شد و پشت بندش بچهها مثل پروانههایی شاد و بازیگوش بیرون آمدند. فضا و پلهها را پر کردند. رقصیدند و با حرکاتشان کارهای نمادینی مانند خواندن و رشد یافتن و آگاه شدن انجام دادند. بعد دیوارهای ساختند تا همسر رییس جمهور و مهمانان وارد کتابخانه شوند. ما هم پشت سرشان وارد شدیم. مراسم خیلی ساده و مردمی بود. نه سالن خاصی بود و نه تشریفات اضافی و نه سن و صحنهای. همه سرپا ایستادیم در فضای لابی کتابخانه. یک تریبون هم آنجا بود که ابتدا رییس کتابخانه خوشآمدگویی کرد و بعد همسر رییس جمهور در صحبتهای کوتاهی از اهمیت کتابخوانی گفت و این که خودش هم زمانی عضو این کتابخانه بوده و ...
بعد از چند نفر تقدیر شد. از کتابدارهای با سابقه و بازنشسته. از کتابدارهای فعال هم با یک لوح و یک شاخه گل. همین.
برنامه با چند نمایش تئاتر، باله و رقص با موسیقی ارمنستانی ادامه داشت که همه هنرمندان از اعضای کتابخانه بودند و داوطلبانه شرکت کرده بودند.
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: فرهاد حسن زادهخنکو آپرسازماندهی ترویج خواندن در میان کودکان و نوجوانانکتابخانه کودکان ارمنستانلینک کوتاه: https://ketabak.org/mm7bq«جزیره شادی» برنده جایزه بهترین کتاب تصویری بلژیک و هلند شد
ماریت تورن کویست، تصویرگر برجسته سوئدی –هلندی و یکی از پشتیبانان برنامه «با من بخوان» جایزه بهترین کتاب تصویری بلژیک و هلند را برای کتاب «جزیره شادی» دریافت کرد.
کتاب «جزیره شادی» داستان دختری است که با بلمی بر روی دریا به دنبال جزیره شادی میگردد. در سر راه به هر جزیرهای که میرسد به او میگویند که آنجا جزیره شادی است. اما دختر شادی را در هیچ یک از آنها نمییابد. تا آن که به جزیرهای میرسد که احساس میکند میتواند جزیره شادی باشد، اما آن جا هم جزیره شادی نیست. آن جا را هم ترک میکند تا جزیره شادیاش را بیابد. گروه داوران جایزه، کتاب «جزیره شادی» که ماریت هم نویسنده و هم تصویرگر آن است را اثری فلسفی و شاعرانه توصیف کرده است که تعامل متن و تصویر از بالاترین کیفیت برخوردارست. ماریت پس از دریافت جایزه در صفحه فیس بوک خود مینویسد: «دلایلی که داوران برای برگزیدن این اثر اعلام کردند من را به شدت هیجانزده و شادمان کرد و با خودم فکر کردم ارزش این را داشت که سه سال تنها در استودیوی خود شب و روز کار کردم و رنج کشیدم.»
ماریت تورن کویست حق انتشار کتاب «جزیره شادی» به فارسی را در ایران به انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و برنامه با من بخوان اهدا کرده است و از محمدهادی محمدی خواسته است که با قلم شیوای ادبی خود آن را ترجمه کند تا از ادبیت متن کاسته نشود.
از این تصویرگر تاکنون کتابهای «پرنده قرمز»، «فراتر از یک رویا» و «پیکو، جادوگر کوچک» در ایران به چاپ رسیده است که حق چاپ همه این کتابها نیز به برنامه با من بخوان اهدا شده است. ماریت از یاران ثابت قدم موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به شمار میآید. او با مدیریت هنری پروژه بینفرهنگی تولید کتابهای تصویری باکیفیت برای برنامه با من بخوان که از سال ۱۳۹۴ کلید آن زده شده توانسته است به انتشار چندین کتاب تصویری با کیفیت با تصویرگری هنرمندان جوان ایرانی یاری رساند. سه کتاب «هفت اسب هفت رنگ» نوشین صفاخو، «دیو سیاه و موش سفید» کیوان اکبری و «هویج پالتوپوش» مهسا منصوری حاصل این همکاری بوده است. این پروژه همچنان ادامه دارد.
علاقهمندان به دریافت اطلاعات بیشتر و خرید هر یک از ای نشش اثر به صورت غیرحضوری میتوانند با شماره ۸۸۵۵۳۵۲۸-۲۱ تماس بگیرند یا به سایت کتاب هدهد به نشانی www.hodhod.com مراجعه کنند.
همچنین برای خرید حضوری از شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ تا ۱۶ و پنجشنبه ۹ تا ۱۲ به فروشگاه کتاب هدهد به نشانی تهران، خیابان اسدآبادی (یوسفآباد)، خیابان وفاکیش توحیدی (بیستوسوم)، کوی شایان، پلاک ۲۶، در سمت چپ مراجعه کنند.
اطلاعات بیشتر و لینک مستقیم خرید هر اثر:
- لینک خرید کتاب «پرنده قرمز»
- لیتنک خرید کتاب «فراتر از یک رویا»
- لینک خرید کتاب «پیکو، جادوگر کوچک»
- لینک خرید کتاب «هفت اسب هفت رنگ»
- لینک خرید کتاب «دیو سیاه و موش سفید»
- لینک خرید کتاب «هویج پالتوپوش»
بازی‌های نوزادان از چهار تا شش ماهگی
اکران مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» در سینما هنر و تجربه
فیلم مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» یکی از۹ فیلم مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» است که در سینما هنر و تجربه در حال اکران است. هر یک از این فیلمها به یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و هنر ایران میپردازد.
عباس یمینی شریف، از نخستین شاعران و نویسندگان کودک ایران است که شعر «من یار مهربانم» از آثار معروف اوست. او از بینانگذاران شورای کتاب کودک و انجمن پژوهشهای آموزشی پویاست و سردبیری و مدیریت شماری از مجلههای کودکان را نیز بر عهده داشته است.
هومن ظریف کارگردان مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» آیین دیدار مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» چهارشنبه شب دوم آبان ماه در محل موزه سینما برگزار شد، درباره این فیلم گفت: «تولید این فیلم را مدیون پسر آقای یمینی شریف هستم. وقتی میگویم من یار مهربانم مصرع بعدی در ذهن همه شماها تبلور پیدا میکند و من برای شناساندن این چهره کار خاصی نکردم. این دومین فیلم من است و بعد از ای ایران ای مرز پرگهر آقای گل گلاب سراغ این فیلم آمدم و ریسک بزرگی بود. از جمع این ۹ چهره تاثیرگذار با چهارنفر همنفس بودهام و آرزو داشتم، میتوانستم درباره آنها فیلم بسازم. فیلمهای من وصیتنامههای من هستند. بسیار بسیار افسردهام به دلایلی که همه میدانید اما به قول کنفوسیوس در تاریکی شمعی روشن کردهام.»
یادآوری میشود که فیلم «یکی بود یکی نبود» هم مستندی دیگری است از این مجموعه که به زندگی توران میرهادی و فعالیتهایش در عرصه ادبیات کودکان میپردازد.
گروه سینماهای هنر و تجربه تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلمهای باارزشی در میان فیلمهای غیرتجاری است که اکرانشان میتواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آنها را در جامعه سینمایی روشن کند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.
علاقمندان میتوانند جدول اکران فیلم مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» را از بخش پیوست دریافت کنند.
پیوستاندازه جدول اکران فیلم مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان»۲۳۳.۷۶ کیلوبایت گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: فیلم یمینی شریف نغمهسرای کودکانشعر کودکسینما هنر و تجربهفعالان عرصه ادبیات کودکان ایرانهومن ظریفلینک کوتاه: https://ketabak.org/4s568
اکران فیلمی درباره توران میرهادی در سینما هنر و تجربه
فیلم مستند «یکی بود یکی نبود» که فیلمی است درباره توران میرهادی و روند تحول در ادبیات کودکان، در سینما هنر و تجربه اکران میشود. پژوهش، فیلمبرداری، کارگردانی و تهیهکنندگی مستند ۸۰ دقیقهای «یکی بود یکی نبود» را غلامرضا کتال برعهده داشته است.
توران میرهادی استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش و شخصیت برجسته فرهنگی است و بیش از شصت سال در این حوزه فعالیت کرده است. او را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» نامیدهاند.
فیلم مستند «یکی بود یکی نبود» یکی از۹ فیلم مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» است. هر یک از این فیلمهای مستند به یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و هنر ایران اختصاص دارد که در میان آنها نام دو تن از فعالان حوزه ادبیات کودک دیده میشود: توران میرهادی و عباس یمینی شریف.
غلامرضا کتال در آیین دیدار مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» که چهارشنبه شب دوم آبان ماه در محل موزه سینما برگزار شد درباره ساخت مستند «یکی بود یکی نبود» گفت: «یکی از چیزهایی که باعث شد به سمت ساخت این فیلم از زندگی خانم میرهادی بروم، فعالیتهای جمعی ایشان بود. تصوری داریم که خیلی از کارها در توان ما نیست و نمیتوانیم آن را انجام بدهیم. کار جمعی برای روحیه ایرانی سخت است اما همیشه تاثیر مثبتی دارد. چه در مدرسه فرهاد که گاهی برنامهریزی مدرسه با خود بچهها بود و چه در شورای کتاب کودک و فرهنگنامه با مشارکت جمعی و بدون بودجه دولتی پیش رفته است و به سرانجام رسیده است.»
گروه سینماهای هنر و تجربه تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلمهای باارزشی در میان فیلمهای غیرتجاری است که اکرانشان میتواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آنها را در جامعه سینمایی روشن کند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.
علاقمندان میتوانند جدول اکران فیلم مستند «یکی بود یکی نبود» را از بخش پیوست دریافت کنند.
پیوستاندازه جدول اکران فیلم مستند «یکی بود یکی نبود»۲۸۴.۷۳ کیلوبایت گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: توران میرهادیشورای کتاب کودکغلامرضا کتالفیلم یکی بود یکی نبودلینک کوتاه: https://ketabak.org/pj14c
پروژههای «با من بخوان» همزمان با آغاز سال تحصیلی آغاز به کار کردند
همزمان با آغاز سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ برنامه «با من بخوان» بار دیگر کار خود را در مدرسههای زیر پوشش خود در مناطق گوناگون ایران آغاز کرد.
کارشناسان بخشهای گوناگون «با من بخوان» از تابستان امسال کار خود را برای انتخاب کتاب و برنامهریزی اجرای برنامه آغاز کردند و با آغاز سال تحصیلی آموزشگران این برنامه با سفر به مناطق گوناگون، کارگاههای آموزشی دور اول «با من بخوان» را اجرا میکنند.
جمعآوری کتابها برای آغاز به کار پروژه
بر اساس آمار ارائهشده، شمار آموزگارانی که در پروژههای امسال زیرپوشش برنامه «با من بخوان» هستند، عبارت است از:
- ۴۵ آموزگار پایه اول تا پنجم دبستان، مربیان پیشدبستانی و مربیان مهدکودک در خوانسار
- ۲۰ آموزگار پایه اول در زابل (آموزش از طریق سفیران)
- ۶۰ آموزگار پایه دوم در سراوان
- ۳۳ مربی مهدکودک زیر نظر بهزیستی مازندران
- ۳۰ آموزگار پایه دوم و سوم در جیرفت
- ۲۶ آموزگار پیش تا سوم دبستان در سرچشمه
- ۱۰۰ آموزگار پایه دوم و سوم در کنارک
برگزاری کارگاه در شهر کنارک
این آموزگاران نیز در سالهای گذشته زیر پوشش بودهاند و امسال کارگاههای تکمیلی برای آنها برگزار میشود:
- ۶۰ آموزگار پایه اول در سراوان
- ۳۰ آموزگار چندپایه در عشایر زاهدان
- ۳۰ آموزگار پیش و اول در جیرفت
- ۶۰ آموزگار پایه اول در کنارک
همچنین در مهرماه سال جاری، برنامه «با من بخوان» اقدام به آموزش پیشرفته برخی از مربیان و آموزگارانی کرده است، که پیشتر زیر پوشش این برنامه بودهاند و الگوهای آن را بهخوبی فراگرفتهاند و در کلاسهای خود به اجرا درآوردهاند. این افراد درآینده بهعنوان سفیران «با من بخوان» به آموزش سایر آموزگاران و مربیان در مدرسههای گوناگون منطقه خود خواهند پرداخت و این برنامه را در منطقه گسترش خواهند داد. شمار سفیرانی که در مهرماه ۱۳۹۷ آموزشهای پیشرفتهتر و تکمیلی را فراگرفتهاند عبارت است از:
- ۱۰ سفیر در زابل
- ۵ سفیر در سراوان
- ۵ سفیر در فنوج
- ۵ سفیر در عشایر زاهدان
- ۱۵ سفیر در خراسان جنوبی
کارگاه سفیران «با من بخوان» در سراوان
گفتنی است گروه «با من بخوان» در حال فراهم کردن مقدمات اجرایی دو پروژه دیگر شامل بیش از ۴۰ آموزگار در شماری از مدرسهها مناطق پاکدشت و ورامین و همچنین ۳۰ آموزگار چندپایه روستاهای عشایر لرستان هستند تا بهزودی در سال جاری «با من بخوان» برای این مدرسهها نیز به اجرا درآید.
از دیگر اقدامات «با من بخوان» همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید، راهاندازی کتابخانهای کودکمحور در دبستان هفت تیر ایرانشهر است که بهزودی گشایش مییابد تا در پی سه سال اجرای برنامه «با من بخوان» در این شهر، به گسترش و تداوم این برنامه کمک کند.
با آغاز سال تحصیلی، کتابخانه مافی در معلمکلایه، کتابخانه دبستان پورخصالیان در لاهیجان و کتابخانههای مناطق زلزلهزده کرمانشاه نیز فعالیتهای خود را با پویایی بیشتری دنبال میکنند و کتابهای کتابخانهها را به مدرسهها و کلاسهای پیرامون میبرند.
برگزاری کارگاه در خوانسار
برگزاری کارگاه در سراوان
برگزاری کارگاه در جیرفت
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانخبرهای با من بخوانکلیدواژه: با من بخوانادبیات کودکانترویج کتابخوانیترویج خواندنکتاب کودکترویج کتابکتاب های باکیفیتکتاب باکیفیتبلندخوانی برای کودکانلینک کوتاه: https://ketabak.org/q74rp