تازههای کتابک
رونمایی فهرست ۲۶ و ۲۷ لاک پشت پرنده
مراسم رونمایی فهرست ۲۶ و ۲۷ لاک پشت پرنده دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۷ در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار میشود.
فهرست ۲۶ و ۲۷ لاک پشت پرنده شامل بهترین کتابهای کودک و نوجوان منتشر شده در تابستان و پاییز ۱۳۹۶ است. این مراسم با حضور نویسندگان، مترجمان و تصویرگران برگزار میشود و شامل با برنامههای ویژه برای کودکان و گفتو گو با پدیدآورندگان کتابهاست.
لاکپشت پرنده فهرستی است از کتابهای برتر هر فصل که بر اساس معیارهایی مانند احترام به تفاوتهای فردی کودکان، احترام به ارزشهای بشری، نوآوری در زبان فارسی و کمک به گسترش و پویایی آن و پیوند با پیشینه ادبی، امکان فراتر رفتن از سنتهای ادبی و گشودن افقهای تازه انتخاب میشود.
زمان برگزاری: دوشنبه ۲۱ آبان، ساعت ۱۷
نشانی: خیابان شریعتی، نبش کوچه کلاته، شماره ۷۶۵، فروشگاه مرکزی شهر کتاب
اندر ماجرای جایزه اندرسن و نویسندههایی که به سادگی بازی میخورند
دلمان را به فهرستهای ناقصی که بیعدالتی را فریاد میزنند خوش نکنیم
فریبا کلهر، نویسنده کودک و نوجوان، طی نامه سرگشادهای اعتراض خود را نسبت به روند انتخاب نامزدهای جایزه هانس کریستین اندرسن در ایران اعلام کرده است که در ادامه میخوانید.
زندگی شیرین بود و قلمم روان و نویسا که دوستی پیام داد و پرسید آیا موافق این فهرست ۱۰ نفره کاندیداهای پیشنهادی برای جایزههای جهانی هستی؟ پرسید وقتی باید منتظر اعلام کاندیدا شدنت برای جایزه اندرسن و آسترید لیندگرن باشی و اسمت را در فهرستی ۱۰ نفره میبینی، حالت بد نمیشود؟
میدانستم از چه چیز حرف میزند. جسته و گریخته شنیده بودم قرار است چهار نهاد دست اندرکار ادبیات کودک و نوجوان فهرستهایی شامل ۱۰ نفر از نویسندگان ارائه بدهند و در جلسهای که برگزار میشود به توافق برسند و لیست نهایی را به وزارت ارشاد تحویل بدهند. میدانستم قرار است ارشاد پنج نفر از ۱۰ نفر را انتخاب کند و هزینه ترجمه کتابها و زندگینامه و تبلیغات و... را بدهد. به دوست نویسندهام جواب دادم معلوم است که خشنود نیستم و برایش مفصل حرف زدم.
از گروه کوچکی حرف زدم که نیرومندیاش را از زد و بند و دوست بازی و لابیگری به دست آورده و حالا شده همه کاره ادبیات کودک. گروهی که عدهای سیاستباز بینشان هست و عدهای ناتوان از خلق اثر و به ناچار کینهورز نسبت به آنان که خلاقاند و ذائقه ادبی جامعه را سمت و سو میدهند. این همه سال سکوت کردیم و فقط تماشاگر بازی این عده بودیم. گذاشتیم تصمیم بگیرند؛ گذاشتیم رشد بادکنکی داشته باشند و حالا بار دیگر ترفندی درکار است. جنجالی در سطح و نه تکاپویی برای بهتر شدن اوضاع ادبیات کودک. به دوستم گفتم این پروژهای است که از حدود ۲۰ سال پیش کلیدش زده شده. همان زمان که نام عدهای در فهرست ۲۰ نویسنده برگزیده ادبیات کودک دهه ۶۰ و ۷۰ قرار گرفت و به آنها نشان ماه داده شد و تعدادی هم به ناحق حذف شدند.
منِ کودکانهنویس سیاست نمیدانم و ۲۰ سال پیش هم به انتخاب نویسندگان برگزیده دو دهه اعتراض کردم، هر چند خودم هم در فهرست بودم. اما سیاست بازهای قلم به دست، ساکتم کردند و گفتند اشتباهاتی شده و جبران میکنیم. چیزی جبران نشد. کسی عذرخواهی نکرد و حتی توضیح ندادند چرا اسم فلان نویسنده تازه کار در فهرست ۲۰ نویسنده هست و نام کسانی دیگر نیست. آنها سیاستباز بودند و با قولهای واهی ساکتم کردند. و حالافهرست ۱۰ نفره برای کاندیداتوری جایزه اندرسن و دیگر جایزههای بینالمللی! به دوستم که هی سؤال میکرد و میخواست بداند چرا نویسندهها ساکتاند و منتظرند چه کسی حرکت و یا اعتراض کند؟ گفتم من اعتراض میکنم. من حرفم را بلند میزنم. چیزهای زیادی برای از دست دادن دارم. با این حال به این که قرار است چه کسی بالا برود و چه کسی پایین کشیده شود اعتراض میکنم.
هنوز نویسندگان با سابقهتر ادبیات کودک آنقدر پیر و نافهم نشدهاند که ندانند در پس این بازی جدید که برای انتخاب کاندیداها در جریان است چه رازی و یا رازهایی پنهان است.
برای کسانی که نمیدانند موضوع چیست بگویم که جایزه اندرسن هر دو سال یک بار به فردی که عمرش را به نوشتن و تلاش برای بهبود زندگی کودکان گذرانده اهدا میشود و البته جزئیات مهمتری هم هست که بماند. ایران از طریق شورای کتاب کودک هر دوسال یک بار کاندیدایی را به IBBY معرفی کرده است. معرفی کاندیدا از ایران در انحصار شورای کتاب کودک بوده است. اما شنیدهایم که دیگر از انحصار شورای کتاب خارج شده است و کانون پرورش فکری، انجمن نویسندگان کودک و موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان میتوانند کاندیداهای خودشان را معرفی کنند. این روزها چهار نهاد نامبرده فهرست ۱۰ نفره کاندیداهایشان را اعلام کردهاند. اسمهای مشترک از هر چهار فهرست استخراج شده و حالا قرار است این فهرست نهایی به وزارت ارشاد فرستاده شود تا ارشاد پنج نفر را انتخاب و هزینه ترجمه و معرفی و برندسازی و تبلیغاتشان را پرداخت کند. آیا همه این کارها برای گرفتن بودجه از وزارت ارشاد است؟ در این صورت تصمیم گیرندههای وزارت ارشاد چه کسانی هستند و آیا امکان نفوذ در تصمیم ارشاد با لابی وجود ندارد؟ و بر فرض که انتخاب کاندیداها سلامت باشد آیا وزارت ارشاد با قبول کردن هزینهها انتظار تأثیر گذاشتن روی انتخاب افراد و سمت و سو دادن به انتخابات را ندارد؟ چه تضمینی هست که حجاب من و صورت بیریش نویسندهای دیگر ملاک انتخاب شدن یا نشدن نباشد؟ چه تضمینی هست که مشاور یا مشاوران ارشاد حب و بغض شخصی نداشته باشند و به منافع کوتاه مدت و بلند مدت خود برای کاندیداتوری فکر نکنند؟
اما مهمتر از این بخش حرفهایم، نفس انجام تهیه فهرست است. سالهاست که شورای کتاب کودک کاندیدایش را به IBBY معرفی کرده است. ابایی ندارم که بگویم نویسندگانی با برنامهریزی دقیق قدم به قدم خودشان را به شورا نزدیک و در بخشهای مختلف آن نفوذ کردهاند. آن هم برای روزی که شورا آنها را برای دور بعد جایزه اندرسن معرفی کند. بله، هرکس نان زرنگیاش را میخورد. اما از این به بعد نویسنده خواهان کاندیداتوری چه باید بکند؟ باید مجیز چهار پنج نهاد را بگوید... باید دست به عصا راه برود... باید حرفی نزند که به یکی از این نهادها بربخورد... باید مطیع باشد و با لبخندی ریاکارانه خودش را تا کاندیداتوری بالا بکشد. اینجاست که میگویم ای کاش معرفی کاندیدا در انحصار شورای کتاب کودک باقی میماند چون فساد و دورویی کمتر همه گیر میشد و تکلیف نویسندهها مشخصتر بود و میدانست با چه کسانی طرف بود. اما حالا طرف نویسنده کیست؟ چه کسانی را باید راضی نگه داریم تا قدمی به جایزههای بینالمللی نزدیک شویم؟
به اصل موضوع برمیگردم. حالا ۱۰ نفر در این لیست هستند. معلوم نیست چرا عدهای هستند و عدهای نیستند. به نظرم انتخاب این افراد چنان بیضابطه و بی در و پیکراست که میشود ده- بیست نفر دیگر هم به این لیست اضافه کرد. گفتهاند افرادی انتخاب شدهاند که حدس زده میشود در سالهای آینده شانسی برای کاندیداتوری جایزههای بینالمللی دارند. چه طور میشود تعیین کرد چه کسی برای ۱۰ سال آینده شانس دارد یا ندارد. کاندیدای سال ۲۰۲۰ انتخاب شده است. یعنی ما داریم برای سال ۲۰۲۲ به بعد برنامهریزی میکنیم. از کجا معلوم است کسانی که به حساب نیامدهاند در سالهای پیش رو چنین و چنان نکنند. هنر و مخصوصاً آفرینش ادبی که قابل اندازهگیری و زمان بندی کردن و قابل پیشبینی نیست.
اینها را نوشتم که بگویم ساز و کاری که برای معرفی کاندیداها به جایزههای جهانی در نظر گرفته شده یک بازی سیاسی از طرف کسانی است که در لایههای عمیق ادبیات کودک نفوذ کردهاند. همه نویسندگان کودک و نوجوان بدانند که این ترفند جدیدی است و هیچ کدام از نویسندگان انتخاب شده و یا نشده را به کاندیداتوری برای جایزه اندرسن نمیرساند. به موقعش اسم و یا اسمهای دیگری از سبد بیرون میآید. دلمان را به این فهرستهای ناقص که بیعدالتی را فریاد میزنند خوش نکنیم. تا به امروز کسانی میتوانستهاند کاندیدای نهایی جایزه اندرسن باشند و نشدهاند. تا کی آنچه ما را پیش میراند انگیزههای فردی باشد نه نفع ملی و جایگاه ادبیات کودک در دنیا؟ فرصت سوزی تا کی؟ معرفی کاندیداهای تکراری به ibby تا کی؟ قحطی نویسنده است؟ تا کی نبود بودجه را بهانه کنیم و به کاندیداهای قبلی بچسبیم؟ دم دستترین راه حل برای نبود بودجه کمک گرفتن از نویسندهای است که کاندیدا شده. فکر میکنم هر کسی کاندیدا شود با کمال میل همه یا قسمتی از هزینهها را پرداخت میکند. نیازی به ورود وزارت ارشاد به موضوع و قبول تبعاتش نیست. نیازی به بهانه تراشی برای انتخاب کاندیداهای قبل نیست.
بوی بهبود اوضاع ادبیات کودک به مشام نمیرسد. با کمال افتخار از حضور در فهرست ۱۰ نفره و ناعادلانه انصراف میدهم و برای انصرافم به جز دلایلی که برشمردم ۲۰ سال بیعدالتی نسبت به خودم و آثارم را ذکر میکنم. در مصاحبهای گفتهام و اینجا هم تکرار میکنم که من ۲۰ سال پیش باید برای جایزه اندرسن کاندیدا میشدم. به فهرست کتابهایی که تا سال ۱۳۸۰ داشتهام مراجعه کنید تا ببینید ۲۰ سال پیش پروندهام چقدر کامل بوده است (تا سال ۱۳۸۰ من ۱۲ قصه تصویری برای کودکان، ۱۰ رمان نوجوان که همهشان جایزههایی گرفته بودند، دو مجموعه قصه نوجوان، یک رمان کودک، پنج مجموعه قصه برای کودکان و چندین بازنویسی و کتاب آموزشی داشتم. به اینها دهها قصهای را که در مجلات چاپ شده بود و جوایز متعدد و معتبر را اضافه کنید.)
این است که با ضرس قاطع میگویم از سال ۱۳۸۰ به بعد هر انتخابی برای جایزه اندرسن اشتباه و بیعدالتی بوده است. خدا میداند چه حس بدی دارم که برای اثبات خودم کتابهایم را یک به یک میشمارم. این ذلتی است که سالهاست کسانی که کاندیداها را در هر زمینهای انتخاب میکنند به نویسندگان تحمیل کردهاند. اما خوشحالم که خودم را از قید هر جایزهای، از قید هر انتخابی رها میکنم. ۲۰ سال برای من دیر شده است. در این ۲۰ سال نویسندههایی آمدهاند و این طبیعی است. اما طبیعی نیست که با چهارتا قصه الگوبرداری شده از نویسندههای وطنی و خارجی ذوق زده شویم و فکر کنیم نویسنده جدیدی پا به عرصه گذاشته و کاری کرده کارستان و هلش بدهیم توی لیست کاندیداهای جایزههای جهانی.
خلاصه میکنم؛ سال ۱۳۹۱ به دلایل مختلف که یکی از آنها باند بازی در ادبیات کودک بود از گرفتن جایزه برای کتابهایم انصراف دادم. انصراف دادم تا کتابهایم در دستهای پلشت داورهای باند باز جشنوارههای کتاب که امثال من را مسبب ناتوانیهایشان میدانند از نفس نیفتد. حالا وقت آن است اعلام کنم تا این عده، دست اندرکار و تصمیم گیرنده هستند جاه طلبیام را کنترل میکنم و از فهرست ۱۰ نفره کاندیداهای احتمالی برای جایزه اندرسن خارج میشوم. این چیزی است که جامعه از من انتظار دارد. جامعه اهل کتاب، طرفدارانم، کسانی که با کتابهایم خاطره دارند از من انتظار دارند غرور داشته باشم و تن ندهم به این حجم از بیعدالتی که اطرافم را فراگرفته است. امیدوارم نویسندههای دیگر هم به خاطر هدفی والاتر، برای ادبیات کودک و نوجوان ایران، برای عدالت، برای شرافتی که هر روز کمرنگتر میشود به فهرست مذکور اعتراض کنند. امیدوارم چرخ ادبیات کودک برای اهلش بچرخد و نااهلش را به درد فراموش شدن در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران مبتلا کند. چنین باد.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: جایزه اندرسنجایزه هانس کریستین اندرسنفریبا کلهرIBBYمنبع: وب سایت ایبنالینک کوتاه: https://ketabak.org/i261tنشست نقد و بررسی کتاب «قبرستان عمودی» نوشته حمیدرضا شاهآبادی برگزار میشود
نشست نقد و بررسی کتاب «قبرستان عمودی» نخستین جلد از مجموعه «دروازه مردگان» نوشته حمیدرضا شاهآبادی سه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ با حضور شهرام اقبالزاده، مهدی رجبی، حمیدرضا شاهآبادی و ملیسا معمار در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار میشود.
«دروازه مردگان» رمان سه گانهایست که در ژانر وحشت ویژه نوجوانان نوشته شده است. در «دروازه مردگان» وقایع اصلی داستانها در دوره قاجار میگذرد و طی آن جزئیاتی از تاریخ تهران قدیم و آدمهای آن دوران برای خوانندگان روایت میشود. در داستان «قبرستان عمودی» پسر بچهای به اسم رضا به شکل غیر منتظرهای از یک خانه مرموز سر در میآورد. خانهای که در دیوارهای آن جنازههایی دفن شدهاند. در این خانه بچههای زیادی به کار قالیبافی مشغولند. به دنبال حادثهای یکی از بچهها در حوض خانه غرق میشود و بعد از آن حوادث عجیبی شکل میگیرد که بدنه رمان را خلق میکند.
حمیدرضا شاهآبادی، نویسنده و پژوهشگر (متولد ۱۳۴۶) فارغالتحصیل کارشناسی ارشد تاریخ است. از آثار او برای کودکان و نوجوانان میتوان کتابهای «لالایی برای دختر مرده»، «اعترافات غلامان»، «وقتی مژی گم شد» را نام برد.
علاقهمندان برای حضور در این نشست میتوانند ساعت ۱۴ سهشنبه (۲۲ آبان ۱۳۹۷) به سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه نصیر پلاک دو مراجعه کنند.
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: نشست نقد و بررسی کتاب کودککتاب قبرستان عمودی. حمیدرضا شاهآبادیسه گانه دروازه مردگانمنبع: در قبرستان عمودی چه میگذرد؟لینک کوتاه: https://ketabak.org/xv2s9
کنسرت سیمین قدیری به یاد توران میرهادی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک
کنسرت سیمین قدیری به یاد توران میرهادی، یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودک و نوجوان برگزار میشود.
همه درآمد حاصل از کنسرت «تنها صداست که می ماند» به شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودک و نوجوان اهدا شده است.
سیمین قدیری، از خوانندگان ترانههای کودکان است. در سال ۱۳۵۶ آلبوم «آوازهای دیگر» او با ترانههایی از احمد رضا احمدی، ژیلا مساعد و بهروز رضوی با آهنگسازی فریبرز لاچینی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.
علاقمندان برای شرکت در این کنسرت میتوانند شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ الی ۱۵ با شماره تلفنهای زیر تماس بگیرند.
تلفن رزرو ۶۶۹۵۰۲۱۷ و ۸۸۷۶۸۸۰۱
کارگاه دوروزه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» آذرماه ۱۳۹۷ برگزار میشود
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، ۱ و ۲ آذرماه ۱۳۹۷ کارگاه دوروزه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» را ویژه مربیان، آموزگاران، کتابداران، پدران و مادران و علاقهمندان برگزار میکند.
کارگاه دوروزه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» از کارگاههای برنامه ترویج کتابخوانی «با من بخوان» است که مخاطبان را با ادبیات کودکان و روشهای گوناگون بلندخوانی و اصول برگزاری نشستهای بلندخوانی آشنا میکند.
سرفصلهای اصلی کارگاه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی»- شناخت ادبیات کودکان
در ابتدای کارگاه مخاطبان به شیوه تئوری و عملی با تفاوتهای متن ادبی و غیر ادبی، ادبیات کودک و ویژگیها و کارکرهای آن آشنا میشوند.
- آشنایی با ویژگیهای کتابهای باکیفیت
در این بخش شرکتکنندگان با ویژگیهای کتابهای باکیفیت و بیکیفیت آشنا میشوند و آموختههای خود را به شکل عملی در بررسی چند کتاب باکیفیت و بیکیفیت به کار میگیرند.
- شناخت عناصر داستان
شرکتکنندگان در این کارگاه با عناصر داستان (پیرنگ، شخصیتپردازی، صحنهپردازی، درونمایه، موضوع، زاویه دید و…) و اهمیت این عناصر و رابطهی آنها با کتابخوانی و بلندخوانی برای کودکان و نوجوانان آشنا میشوند و میآموزند که چگونه با بازیها و فعالیتهای عملی و جذاب، این عناصر ادبی را با کودکان و نوجوانان سهیم شوند.
- شناخت و کارکرد تصویر و کتابهای تصویری
این بخش، اهمیت تصویر و سواد دیداری، و نقش و جایگاه تصویر را در کتابهای کودکان بیان میکند. مخاطبان در این کارگاه به شکل تئوری و کاربردی فرا میگیرند که چگونه در کتابهای تصویری متن و تصویر رابطهای دو سویه و تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
در بخش عملی این کارگاه چند کتاب تصویری تصویرخوانی میشوند و جایگاه تصویر در کتابخوانی برای کودکان مورد بررسی قرار میگیرد.
- روشهای بلندخوانی
در این بخش به بلندخوانی کتاب به عنوان یکی از موثرترین راههای ترویج خواندن پرداخته میشود و مخاطبان میآموزند که چگونه کودکان را برای یک نشست بلندخوانی آماده کنند، با شیوهها و تکنیکهای بلندخوانی آشنا میشوند و یاد میگیرند که چگونه با طراحی و اجرای انواع فعالیتهای در پیوند با کتاب، به گسترش درک و لذت کودکان از کتاب و داستان کمک کنند.
کارگاه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی» پنجشنبه و جمعه ۱ و ۲ آذرماه ۱۳۹۷ از ساعت ۹:۰۰ تا ۱۵:۰۰ برگزار میشود. هزینه این کارگاه ۱۹۰ هزار تومان است.
علاقهمندان برای ثبتنام و دریافت اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره ۹۱۹۸۷۱۰۳۶۴ تماس بگیرند یا از طریق لینک زیر به صورت آنلاین ثبتنام کنند:
ثبتنام در کارگاه «شناخت ادبیات کودکان و روشهای بلندخوانی»
برنامه ترویج کتابخوانی «با من بخوان» از سال ۱۳۹۰ زیر نظر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به ترویج کتابخوانی با کودکان محروم و کودکان در بحران میپردازد. این برنامه بر پایه شعار اصلی «همه کودکان حق دارند کتابهای باکیفیت بخوانند» بنا شده است. در برنامه «با من بخوان»، کتابهای مناسب و باکیفیت به دست گروهی از کودکان میرسد که در شرایط معمول زندگی به این گونه از کتابها دسترسی ندارند.
درباره این برنامه بیشتر بدانید...مقالههایی درباره بلندخوانی:
- بلندخوانی، اهداف و تکنیکهای آن
- بلندخوانی آموزگاران برای دانشآموزان کلاس
- بهترین نتیجه را از بلندخوانی برای کودکان بگیرید
- هر روز همراه با کودکتان کتاب بخوانید، گفتوگو کنید و آواز بخوانید
- چرا آموزش بلندخوانی به کودکان اهمیت دارد؟
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانخبرهای با من بخواناخبار کارگاههای مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکانکلیدواژه: ادبیات کودکانروش های بلندخوانیکارگاه بلندخوانیکارگاه ادبیات کودکانبلندخوانی با کودکانبلندخوانی برای کودکانکتاب خواندن برای کودکترویج کتابخوانیکتاب خوبکتاب کودککتاب خوب برای کودکانعناصر داستانتصویرگری کتاب کودکتصویر در کتاب کودککتاب مناسببا من بخوانترویج خواندنترویج کتابلینک کوتاه: https://ketabak.org/5f1gd
نمایشگاه بازی و اسباب بازی ایرانی در کتابخانه حسینیه ارشاد
کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد شنبه ۱۹ آبان ماه به مناسبت «هفته جهانی بازی در کتابخانه» نمایشگاهی از مجموعه بازی و اسباببازیهای خود را برگزار میکند.
این مجموعه شامل سیصد بازی از دهههای ۶۰ و۷۰ خورشیدی و بازی و اسباببازیهای جدید موجود دهه ۹۰ در مجموعه کتابخانه حسینیه ارشاد است.
شرکتکنندگان در این رویداد:
- میتوانند برای انتخاب بازیهای فکری مناسب مشاوره بگیرند
- بازیهای فکری قدیمی و جدید ایرانی را از نزدیک آشنا شوند
- با سابقه فعالیتهای کتابخانه در زمینه بازی آشنا شوند
- بازیهای باکیفیت ایرانی را بشناسند
علاقهمندان به بازی، کتاب و کتابخوانی میتوانند شنبه ۱۹ آبان ماه ساعت ۹ - ۱۸ از این نمایشگاه دیدن کنند.
«هفته جهانی بازی در کتابخانه» رویدادی در ماه نوامبر است که در آن کتابخانهها برنامههای گوناگونی در حوزه بازی برگزار میکنند. کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد به مناسبت «هفته جهانی بازی در کتابخانه» همگام با کتابخانههای سراسر جهان برنامههای مختلفی را از تاریخ ۱۹ تا ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۷ برگزار میکند.
مکان: خیابان دکتر علی شریعتی، حسینیه ارشاد، کتابخانه
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۷ – ۲۲۸۹۴۰۰۴ (داخلی ۵۲) تماس بگیرید.
برگزاری نمایشگاه نقاشی به یاد مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران
نمایشگاه گروهی نقاشی «از کودکی ...» به یاد توران میرهادی، مادر ادبیات کودک و نوجوان ایران از۲۰ تا ۲۵ آبان در گالری ویستا برپا میشود.
در نمایشگاه نقاشی «از کودکی ...» آثاری از فرح اصولی، ثمیلا ایرابراهیمی، ندا اعظمی، مهدیس توکل، مهناز پسیخانی، گزیلا وارگا سینای، بهنام کامرانی، ترانه صادقیان، تبسم تهم، نجوا عرفانی، رضا هدایت، وانا نبی پور به نمایش گذاشته خواهد شد.
مراسم گشایش این نمایشگاه نقاشی روز جمعه ۱۸ ابان ماه از ساعت ۱۶ تا ۲۰ خواهد بود.
گالری روزهای شنبه تعطیل است.
نشانی: خیابان مطهری، خیابان میرعماد، کوچه ۱۲، پلاک ۱۱
تلفن: ۸۸۵۱۳۹۳۳
گزارش کانون از نمایشگاه کتاب فرانکفورت و کنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸
نمایندگان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ از حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت ۲۰۱۸ و کنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸ گزارش میدهند.
این نشست با هدف انتقال و بهرهبرداری بیشتر از تجربه حضور در رویدادهای بینالمللی از ساعت ۱۴ تا ۱۶ در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میشود.
در این نشست نماینده کانون که برای انجام مذاکرههای خرید و فروش حق نشر (کپیرایت) در هفتادمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کرده بود، تجربههای خود را از این نمایشگاه بازگو میکند و دیگر نماینده کانون در باره مقالهای که با موضوع «کاربرد نوواژهها در ترجمه داستان برای کودک و نوجوان» در سی و ششمین کنگره IBBY و در سمینار تخصصی ترجمه ارایه شده بود، برای علاقهمندان صحبت خواهد کرد.
نشانی: خیابان شهید بهشتی، خیابان خالداسلامبولی (وزراء)، ساختمان شهید ملکشامران، پلاک ۲۴ ، کتابخانه مرجع کانون
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانترویج خواندنترجمه برای کودکانادبیات کودککتاب کودکنمایشگاه کتاب فرانکفورتکنگره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸منبع: گزارش سفر نمایندگان کانون به فرانکفورت و کنگره بینالمللی کتابلینک کوتاه: https://ketabak.org/c201x
مراسم دومین سالگرد درگذشت توران میرهادی برگزار میشود
مراسم دومین سالگرد درگذشت توران میرهادی ۲۵ آبان ساعت ۱۶ در کتابخانه ملی ایران برگزار میشود.
سخنرانی چند نفر از همکاران و اعضا خانواده توران میرهادی و پخش کلیپ و رونمایی چند کتاب از برنامههای این بزرگداشت است.
توران میرهادی (۱۳۰۶ -۱۳۹۵) استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش بود که بیش از شصت سال در حوزه آموزش و پرورش و ادبیات کودکان فعالیت کرد. او مجتمع آموزشی تجربی فرهاد را به همراه همسرش بنیانگذاری کرد که یکی از مدارس پیشرویی بود که دیدگاههای نوین آموزش و پرورش در آن تجربه میشد. توران میرهادی تجربههای خود را در حوزه آموزش و پرورش در کتاب کار مربی کودک و کتاب جست و جو در راهها و روشهای تربیت گردآوری کرده است. تاسیس شورای کتاب کودک به همراه کسانی همچون لیلی ایمن با هدف بهبود آثار ادبی برای کودکان و نوجوانان، ترویج خواندن و توسعه کتابخانههای کودک و نوجوان و نیز سرپرستی تدوین و تألیف نخستین فرهنگنامه برای کودکان و نوجوانان ایرانی به «دلیل کمبود منابع خواندنی بومی در زمینه فرهنگ، هنر و تاریخ ایران» از فعالیتهای اوست.
نشانی: بزرگراه شهید حقانی، بعد از ایستگاه مترو حقانی، خروجی کتابخانه ملی، تالار قلم کتابخانه ملی ایران
گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: توران میرهادیفعالان حوزه کودککوشندگان حوزه کودکشورای کتاب کودکفرهنگنامه کودک و نوجوانلینک کوتاه: https://ketabak.org/wj9we
نامزدهای ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ اعلام شد
شورای کتاب کودک، فرهاد حسنزاده را در بخش نویسندگی و فرشید شفیعی را در بخش تصویرگری بهعنوان نامزدهای ایرانی جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ به دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان معرفی کرد.
فرهاد حسن زاده نویسنده کتابهایی همچون «هستی» و «زیبا صدایم کن» در سال ۲۰۱۸ هم نامزد دریافت این جایزه بود و توانست به فهرست کوتاه این جایزه راه پیدا کند. این نویسنده در سال ۲۰۱۸ لوح سپاس جایزه هانس کریستین اندرسن و همچنین دیپلم افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان را به خاطر کتاب «زیبا صدایم کن» دریافت کرد. او یکی از نامزدهای ایرانی جایزه آسترید لیندگرن ۲۰۱۹ نیز است. این سومین بار است فرهاد حسن زاده نامزد دریافت جایزه آسترید لیندگرن شده است.
در بخش تصویر نیز فرشید شفیعی به عنوان نامزد ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ انتخاب شد. او توانست این مقام را در رقابت با هدا حدادی و علیرضا گلدوزیان از آن خود کند. فرشید شفیعی تصویرگر کتابهایی همچون «پیر چنگی» و «جمجمک برگ خزون» و برنده جایزه سیب طلای نمایشگاه بینالمللی تصویرگری کتاب براتیسلاوا ۲۰۰۷ است.
جایزه هانس کریستین اندرسن که به نوبل کوچک معروف است هر دو سال یکبار به مجموعه آثار یک نویسنده و یک تصویرگر، برای یکعمر فعالیت حرفهای در حوزه ادبیات کودک، از سوی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان اهدا میشود. از معیارهای انتخاب؛ تداوم در تولید ادبیات کودک، خلق آثار بدیع، اصیل و هنرمندانه و داشتن سهمی پایدار در پیشبرد ادبیات کودک جهان است.
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰فرشید شفیعیفرهاد حسن زادهجایزه ادبیات کودکانجایزه آسترید لیندگرنمنبع: نامزدهای ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۰ انتخاب شدندلینک کوتاه: https://ketabak.org/ja44a
کوتی کوتی در ارمنستان
گزارش فرهاد حسنزاده از سفر به ارمنستان به دعوت شعبه ملی دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان
شعبه ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (ایبی) ارمنستان روزهای پایانی مهر ماه به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد تأسیس کتابخانه ملی کودکان ارمنستان، «خنکو آپر»، کنفرانسی با موضوع «سازماندهی ترویج خواندن در میان کودکان و نوجوانان» برگزار کرد.
مهمانان این برنامه چهرههای برجسته و مطرح ادبیات کودک و نوجوان جهان همچون لیز پیج، مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان بود. از ایران نیز فرهاد حسن زاده در این مراسم دعوت داشت و درباره ارتباط نویسنده و مخاطب سخنرانی کرد. گزارشی از این سفر را به قلم فرهاد حسن زاده در زیر میخوانید:
قرار بود برنامههایی به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد کتابخانه «خنکو آپر» برگزار شود. «خنکوآپر» نویسنده و مؤسس اولین کتابخانه کودک در ایروان است. این کتابخانه که بینالمللی است و با بودجه دولتی اداره میشود هر ساله به مناسبت تولدش تعدادی مهمان از کارشناسان و نویسندگان سرشناس جهان دعوت میکند. در این کتابخانه علاوه بر کتابهای ارمنیزبان، کتابهای کشورهای دیگر نگهداری میشود و بخشهای خاصی از جمله «اتاق قصهگویی»، «سالن محصولات موسیقی» هم دارد.
روز اول ورودم به آنجا خانمی به استقبالم آمد. اسمش آنوش بود و به فارسی دستوپا شکستهای صحبت میکرد. در حقیقت مسئول بخش فارسی کتابخانه بود. او مسئول من هم بود و باید تا پایان این چند روز همراهم میبود. اول به دیدن مدیر کتابخانه رفتیم. خانم تومانیان زنی جدی و رسمی بود. انگلیسی بلد نبود و به زبان خودشان حرف میزد. آنوش هم ترجمه میکرد. بعد سه تایی رفتیم به طبقه اول کتابخانه. خانم تومونیان توضیحاتی درباه کتابخانه میداد و آنوش ترجمه میکرد. در آنجا عکسهایی به دیوار آویخته بودند که مربوط به دورههای مختلف کتابخانه و حضور نویسندههای مختلف در سالگرد کتابخانه بود. عکسهایی سیاه و سفید و قدیمی از نویسندهها و چهرههای مطرح ادبی و گاهی سیاسی.
بعد آنوس بخشهای مختلف کتابخانه و همکاران و فعالیتهایشان را معرفی کرد. ساختمان کتابخانه مهندسی خوبی داشت. همه چیز مربع بود و قرینه بود. یک راهروی مربع و چهار طرف این مربع اتاقهایی بزرگ و مربع. سالن اجتماعات. سالن قصهگویی. سالن کتابهای به زبان ارمنی. سالنهایی که کتابهایش براساس گروههای سنی بودند. سالن کتابهای زبانهای اصلی مثل روسی و انگلیسی و آلمانی و فرانسه و بالای این سالن اتاق ایران بود. البته کتابهایی از چین هم آنجا بود. سالنهای دیگر کتابهای مرجع بود و کتابخانه موسیقی. در بخش موسیقی آهنگ زیبایی پخش میشد و بچهها دست در دست هم میچرخیدند و میرقصیدند. سالن کتابهای مرجع خیلی جالب بود. روی دیوار دورتادور نقاشی زیبایی با تکنیک مدادرنگی به چشم میخورد که گفته میشد تاریخ ارمنستان است. از سنگنقشهای باستان تا دورههای تاریخی پادشاهان و امروز. بینظیر بود این نقاشی مدادرنگ بر دیوار کتابخانه. بیشتر شبیه یک فیلم بود تا نقاشی.
برگشتیم به اتاق مدیر. نظرم را پرسید گفتم: خیلی خوب بود. همه چیز حساب شده و همه چیز در خدمت کودکان بود. او پرسید چنین کتابخانهای در ایران دارید؟ گفتم: به این شکل که مجتمع باشد و هم قصهگویی در آن صورت بگیرد و هم در اختیار کودکان و هم بینالمللی نداریم. ولی از کتابخانههای کودک کانون گفتم که در سراسر ایران پراکندهاند که تعدادشان نزدیک به هزار کتابخانه است.
چهارشنبه مهمانهای تازه آمدند و برنامهها رسماً شروع شد. خانم لیز پیج از سوییس آمده بود. و آقای ماکسمیو از ایتالیا و علی شمریانی از دبی. آقای مانفرد هم از روز دوشنبه به ما اضافه میشد. ساعت ۱۱ رفتیم سالن اجتماعات. خانم تومونیان خیلی مختصر خوشآمد گفت. بعد آقای ماکسیمو سخنرانی کرد و از کتابخانه دیجیتال و مزایای آن حرف زد. در دسترس بودن و هزینهٔ کم و نکتههای بدیهی که همه میدانستیم. سخنران بعد خانم لیز پیج بود. او درباره فعالیتهای آی.بی. حرف زد و تصویرهایی را در این باره نشان داد. قرار بود مهمانان عرب هم سخنرانی داشته باشند که نداشتند گویا حرفی برای گفتن یا برنامهٔ خاصی نداشتند. آنها نماینده آی.بی در امارات متحده عربی بودند. و خیلی مایل بودند در کتابخانه خنکو آپر بخش کتابهای عربی هم داشته باشند.
سخنرانی من بعدازظهر بود. موضوعی که خودشان برایم تعیین کرده بودند، یعنی «ارتباط نویسنده و خواننده». متنم را به همراه تعدادی عکس آماده کرده بودم. همزمان حرفهای من به زبان ارمنی و انگلیسی ترجمه میشد. یکی از مشکلات اینگونه سخنرانیها عدم ارتباط حسی سخنران با حاضران است که ترجمه فاصله میاندازد و تو نمیتوانی با زبان بدن و احساس کلامی تأثیر بیشتری بگذاری. با این حال من خیلی با انرژی حاضر شدم. با یک مقدمه شروع کردم و گفتم به دلیل نگارش داستان «خسرو شیرین» یکی از آرزوهای نهانم دیدن سرزمین «شیرین» بوده و حالا به این آرزو رسیدم و تشکر کردم از کتابخانه «خنکو آپر» که باعث این اتفاق شد.
بعد رفتم سراغ موضوع اصلی. گفتم مخاطبان من به سه دوره تقسیم میشود. اولی خودم برای خودم است. من در نوجوانی برای اثبات خودم به خودم و اطرافیانم شروع به نوشتن کردم. بعد نقبی زدم به دوران جنگ و مهاجرت از آبادان به جاهای امن. از دورهٔ دوم گفتم که قصههایم را برای فرزندم تعریف میکردم و همو باعث شد به مخاطبان بیشتری فکر کنم. به این فکر افتادم که مخاطبان را گسترش بدهم و داستانهایم را برای بچههای بیشتری بگویم. و بعد دوره سوم که در این دوره مخاطبانم در سراسر ایران هستند و من علاوه بر نوشتن کتابها به دیدار بچهها هم میروم. به مدرسهها، به کتابخانهها و مراکز فرهنگی و با بچهها نوعی دادوستد دارم. آنها به من ایده و انرژی میدهند و من همان ایدهها را پس از بازپروری به خودشان پس میدهم. از تجربههایم به شکل ملموس حرف زدم. بعد به شرح مختصری از چند نهاد که در ایران به ترویج خواندن میپردازند پرداختم. نهادهایی مانند: «شورای کتاب کودک، طرح بامن بخوان، جام باشگاههای کتابخوانی، انجمن نویسندگان و...» در کل سخنرانی خوبی شد و بازخوردش خیلی خوب بود. پس از تمام شدن آن چند نفری آمدند و از احساسشان درباره حرفهایم صحبت کردند. احساسهای خوب.
ناهار را در کتابخانه خوردیم. در پشت بام که هوای خوب و دلچسبی داشت. بعدازظهر ماشین آماده بود که ما را ببرد به موزه. موزه موسیقی که تعلق به کارهای موسیقدان بزرگ ارمنستان «کمیتارس» داشت. کمیتارس مربوط به گذشتههای نه چندان دور ارمنستان است. که موسیقیهای زیادی نوشته و اجرا کرده و بر فرهنگ موسیقیایی اینجا تأثیر خیلی خوبی داشته است. گذشته از زندگی او، فضای موزه خیلی خاص بود. مدرن و امروزی با رنگهای مات و گاهی تیره. ولی پیدا بود همه چیز حساب شده است. مانیتورهایی که کار گذاشته شده بودند و توضیحات تصویری هر بخش را داشتند، همینطور صدای موسیقی که مدام پخش میشد.
بعد به کتابخانه آنجا رفتیم که مخصوص کتابهای موسیقی بود. بخشی از کتابها را چیده بودند و بخشی را هنوز وارد سیستم نکرده بودند. به نظرم موسیقی نزد مردم ارمنستان جایگاه خیلی ویژهای دارد. هرجا بروی نوای مویسقی است و در کتابخانههایشان جایگاه ویژهای دارد. همینطور مجسمه و کلاً هنرهای تجسمی در همه جای شهر نمود دارد.
روز بعد به دیدار و میزگرد گذشت. میزگرد به کتابداران کتابخانهها و برخی از ناشران که مسائل داخلی خودشان را مطرح میکردند و برای بقیه چندان مهم نبود.
جمعه ۱۹ اکتبر برای من روز مهمتری بود. میبایست برای بچههای ارمنی که در مدرسهشان زبان فارسی را میآموختند قصه میخواندم. این برنامه در اتاق ایران انجام میشد. کف فرشی ایرانی پهن بود و قفسهها پر از کتابهای ایرانی بود. کتابهای کانون پرورش فکری بیشتر از همه به چشم میآمد. و البته عروسکها هم بودند. همان دارا و سارایی که قرار بود تبدیل به یک نماد شوند. چند سری کتاب دیگر هم بود مثل مجموعهای که نشر تکا چند سال پیش گزیدههایی از نویسندگان و شاعران ایران منتشر کرده بود و گزیدههایی از نشر نیستان. البته تعدادی هم کتابهای متفرقهای که معلوم نبود از کجا به اینجا رسیدهاند.
قرار بود در اتاق ایران برای بچهها قصهگویی کنم. انتخاب قصه کار سختی بود. سطح زبان بچهها را نمیدانستم و گروه سنیشان متنوع بود. از سه مدرسه قرار بود بچهها را بیاورند. چند دختر جوان هم از دانشگاه آمده بودند که زبان فارسی میآموختند. چون بچهها همزمان نیامدند ما با موسیقی شروع کردیم. یکی از دخترها نیلبک زد. یکی هم قرهنی یا چیزی شبیه به آن. بالاخره همه که جمع شدند کارم را شروع کردم. خوشبختانه خانم آرمینا هم بود. او مترجم رایزنی فرهنگی ایران و استاد زبان فارسی در دانشگاه بود. خانم آرمینا مرا معرفی کرد. سلام و احوالپرسی کردم. از واکنشهای چهرهشان فهمیدم که حدسم درست بوده. زبان فارسیشان در حد قصه شنیدن یا لااقل قصههای طولانی شنیدن نبود. پس رفتم سراغ کوتیکوتی و او را معرفی کردم. عروسکش را نشان دادم و گفتم این کوتیکوتی است. یک بچه هزارپا که به اندازه پاهایش ماجرا دارد. کتابهایش را هم یکی یکی معرفی کردم.
من تجربه قصهگویی ندارم. ولی پیشترها مدتی نمایش کودک کار کرده بودم. اینجا تلفیقی از قصهگویی و قصهخوانی اجرا کردم. قصه اول را که خواندم واکنشها خوب بود. آرمینا هم بند به بند قصهها را به زبان ارمنی ترجمه میکرد. در حقیقت کار را کامل میکرد. خنده روی لبهای بچهها شکفته بود. بعد برایشان سازدهنی زدم. فکر کردم حالا که اینجا کشور موسیقی است و من خودم هم به موسیقی علاقه دارم چرا این کار را نکنم. موسیقی بچهها را به وجد میآورد و از خستگی کلام قصهگو بیرون میکشید. قصههای دوم و سوم را هم خواندم. وسطهای قصه البته جاهایی که لازم بود توضیح میدادم. مثل درباره بازی آتل متل توتوله یا گرگم به هوا. فکر کردم شاید این قصهها خیلی کودکانه باشند و نوجوانها و جوانها خسته شوند. برای آنها قصهای از کتاب «بندرختی که برای خودش دل داشت» را خواندم. ماجرای خواستگاری نخود از لوبیا را خواندم. خیلی بهشان چسبید. بعد نوبت به بچهها رسید. حالا آنها چیزهایی برای ارائه داشتند. چیزهایی که در مدرسه یاد گرفته بودند. از متنهای فارسی. از شعرهای کودکانهٔ امروز شاعران حی و حاضر تا شعرهایی از حافظ و خیام و فردوسی و سعدی. در لحن بعضیها چیزی نبود جز حفظ کردن یک ربات، ولی بعضیها با احساس میخواندند و مرا به شوق میآوردند. آنها ایرانی نبودند ولی نوشتههای کشور مرا میخواندند. و این خیلی جالب و در عین حال غرور انگیز است. بعد نوبت به عکس رسید و امضای چند کتاب برای بچههای کلاس فارسی مدرسه.
بعدازظهر هم دیدار با اعضای انجمن نویسندگان ارمنستان و آشنایی با فعالیتهای آنها بود. رأس ساعت چهار جشن سالگرد شروع شد. همسر رییس جمهورشان برای این مهمانی دعوت شده بود که مقامی نه چندان رسمی داشت.
همه در محوطه مقابل کتابخانه جمع شدیم. آنجا خیلی شلوغ بود و مردم و خانوادهها از جاهای مختلفی آمده بودند. رایزن فرهنگی ایران و مسئول بخش فرهنگی سفارت ایران هم آمده بود. صدای موسیقی در محوطه پیادهرو و خیابانهای اطراف بلند بود. دو کودک، یک دختر و یک پسر از پلههای کتابخانه بالا رفتند. در زدند. در کتابخانه باز شد و آنها داخل شدند. یک مرتبه موسیقی شادی شروع شد. تعداد زیادی بادکنک از کتابخانه خارج شد و پشت بندش بچهها مثل پروانههایی شاد و بازیگوش بیرون آمدند. فضا و پلهها را پر کردند. رقصیدند و با حرکاتشان کارهای نمادینی مانند خواندن و رشد یافتن و آگاه شدن انجام دادند. بعد دیوارهای ساختند تا همسر رییس جمهور و مهمانان وارد کتابخانه شوند. ما هم پشت سرشان وارد شدیم. مراسم خیلی ساده و مردمی بود. نه سالن خاصی بود و نه تشریفات اضافی و نه سن و صحنهای. همه سرپا ایستادیم در فضای لابی کتابخانه. یک تریبون هم آنجا بود که ابتدا رییس کتابخانه خوشآمدگویی کرد و بعد همسر رییس جمهور در صحبتهای کوتاهی از اهمیت کتابخوانی گفت و این که خودش هم زمانی عضو این کتابخانه بوده و ...
بعد از چند نفر تقدیر شد. از کتابدارهای با سابقه و بازنشسته. از کتابدارهای فعال هم با یک لوح و یک شاخه گل. همین.
برنامه با چند نمایش تئاتر، باله و رقص با موسیقی ارمنستانی ادامه داشت که همه هنرمندان از اعضای کتابخانه بودند و داوطلبانه شرکت کرده بودند.
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانکلیدواژه: فرهاد حسن زادهخنکو آپرسازماندهی ترویج خواندن در میان کودکان و نوجوانانکتابخانه کودکان ارمنستانلینک کوتاه: https://ketabak.org/mm7bq«جزیره شادی» برنده جایزه بهترین کتاب تصویری بلژیک و هلند شد
ماریت تورن کویست، تصویرگر برجسته سوئدی –هلندی و یکی از پشتیبانان برنامه «با من بخوان» جایزه بهترین کتاب تصویری بلژیک و هلند را برای کتاب «جزیره شادی» دریافت کرد.
کتاب «جزیره شادی» داستان دختری است که با بلمی بر روی دریا به دنبال جزیره شادی میگردد. در سر راه به هر جزیرهای که میرسد به او میگویند که آنجا جزیره شادی است. اما دختر شادی را در هیچ یک از آنها نمییابد. تا آن که به جزیرهای میرسد که احساس میکند میتواند جزیره شادی باشد، اما آن جا هم جزیره شادی نیست. آن جا را هم ترک میکند تا جزیره شادیاش را بیابد. گروه داوران جایزه، کتاب «جزیره شادی» که ماریت هم نویسنده و هم تصویرگر آن است را اثری فلسفی و شاعرانه توصیف کرده است که تعامل متن و تصویر از بالاترین کیفیت برخوردارست. ماریت پس از دریافت جایزه در صفحه فیس بوک خود مینویسد: «دلایلی که داوران برای برگزیدن این اثر اعلام کردند من را به شدت هیجانزده و شادمان کرد و با خودم فکر کردم ارزش این را داشت که سه سال تنها در استودیوی خود شب و روز کار کردم و رنج کشیدم.»
ماریت تورن کویست حق انتشار کتاب «جزیره شادی» به فارسی را در ایران به انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و برنامه با من بخوان اهدا کرده است و از محمدهادی محمدی خواسته است که با قلم شیوای ادبی خود آن را ترجمه کند تا از ادبیت متن کاسته نشود.
از این تصویرگر تاکنون کتابهای «پرنده قرمز»، «فراتر از یک رویا» و «پیکو، جادوگر کوچک» در ایران به چاپ رسیده است که حق چاپ همه این کتابها نیز به برنامه با من بخوان اهدا شده است. ماریت از یاران ثابت قدم موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به شمار میآید. او با مدیریت هنری پروژه بینفرهنگی تولید کتابهای تصویری باکیفیت برای برنامه با من بخوان که از سال ۱۳۹۴ کلید آن زده شده توانسته است به انتشار چندین کتاب تصویری با کیفیت با تصویرگری هنرمندان جوان ایرانی یاری رساند. سه کتاب «هفت اسب هفت رنگ» نوشین صفاخو، «دیو سیاه و موش سفید» کیوان اکبری و «هویج پالتوپوش» مهسا منصوری حاصل این همکاری بوده است. این پروژه همچنان ادامه دارد.
علاقهمندان به دریافت اطلاعات بیشتر و خرید هر یک از ای نشش اثر به صورت غیرحضوری میتوانند با شماره ۸۸۵۵۳۵۲۸-۲۱ تماس بگیرند یا به سایت کتاب هدهد به نشانی www.hodhod.com مراجعه کنند.
همچنین برای خرید حضوری از شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ تا ۱۶ و پنجشنبه ۹ تا ۱۲ به فروشگاه کتاب هدهد به نشانی تهران، خیابان اسدآبادی (یوسفآباد)، خیابان وفاکیش توحیدی (بیستوسوم)، کوی شایان، پلاک ۲۶، در سمت چپ مراجعه کنند.
اطلاعات بیشتر و لینک مستقیم خرید هر اثر:
- لینک خرید کتاب «پرنده قرمز»
- لیتنک خرید کتاب «فراتر از یک رویا»
- لینک خرید کتاب «پیکو، جادوگر کوچک»
- لینک خرید کتاب «هفت اسب هفت رنگ»
- لینک خرید کتاب «دیو سیاه و موش سفید»
- لینک خرید کتاب «هویج پالتوپوش»
اکران مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» در سینما هنر و تجربه
فیلم مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» یکی از۹ فیلم مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» است که در سینما هنر و تجربه در حال اکران است. هر یک از این فیلمها به یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و هنر ایران میپردازد.
عباس یمینی شریف، از نخستین شاعران و نویسندگان کودک ایران است که شعر «من یار مهربانم» از آثار معروف اوست. او از بینانگذاران شورای کتاب کودک و انجمن پژوهشهای آموزشی پویاست و سردبیری و مدیریت شماری از مجلههای کودکان را نیز بر عهده داشته است.
هومن ظریف کارگردان مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» آیین دیدار مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» چهارشنبه شب دوم آبان ماه در محل موزه سینما برگزار شد، درباره این فیلم گفت: «تولید این فیلم را مدیون پسر آقای یمینی شریف هستم. وقتی میگویم من یار مهربانم مصرع بعدی در ذهن همه شماها تبلور پیدا میکند و من برای شناساندن این چهره کار خاصی نکردم. این دومین فیلم من است و بعد از ای ایران ای مرز پرگهر آقای گل گلاب سراغ این فیلم آمدم و ریسک بزرگی بود. از جمع این ۹ چهره تاثیرگذار با چهارنفر همنفس بودهام و آرزو داشتم، میتوانستم درباره آنها فیلم بسازم. فیلمهای من وصیتنامههای من هستند. بسیار بسیار افسردهام به دلایلی که همه میدانید اما به قول کنفوسیوس در تاریکی شمعی روشن کردهام.»
یادآوری میشود که فیلم «یکی بود یکی نبود» هم مستندی دیگری است از این مجموعه که به زندگی توران میرهادی و فعالیتهایش در عرصه ادبیات کودکان میپردازد.
گروه سینماهای هنر و تجربه تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلمهای باارزشی در میان فیلمهای غیرتجاری است که اکرانشان میتواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آنها را در جامعه سینمایی روشن کند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.
علاقمندان میتوانند جدول اکران فیلم مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» را از بخش پیوست دریافت کنند.
پیوستاندازه جدول اکران فیلم مستند «یمینی شریف نغمهسرای کودکان»۲۳۳.۷۶ کیلوبایت گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: فیلم یمینی شریف نغمهسرای کودکانشعر کودکسینما هنر و تجربهفعالان عرصه ادبیات کودکان ایرانهومن ظریفلینک کوتاه: https://ketabak.org/4s568
اکران فیلمی درباره توران میرهادی در سینما هنر و تجربه
فیلم مستند «یکی بود یکی نبود» که فیلمی است درباره توران میرهادی و روند تحول در ادبیات کودکان، در سینما هنر و تجربه اکران میشود. پژوهش، فیلمبرداری، کارگردانی و تهیهکنندگی مستند ۸۰ دقیقهای «یکی بود یکی نبود» را غلامرضا کتال برعهده داشته است.
توران میرهادی استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش و شخصیت برجسته فرهنگی است و بیش از شصت سال در این حوزه فعالیت کرده است. او را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» نامیدهاند.
فیلم مستند «یکی بود یکی نبود» یکی از۹ فیلم مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» است. هر یک از این فیلمهای مستند به یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و هنر ایران اختصاص دارد که در میان آنها نام دو تن از فعالان حوزه ادبیات کودک دیده میشود: توران میرهادی و عباس یمینی شریف.
غلامرضا کتال در آیین دیدار مجموعه فیلمهای مستند «چهرههای ایرانی» که چهارشنبه شب دوم آبان ماه در محل موزه سینما برگزار شد درباره ساخت مستند «یکی بود یکی نبود» گفت: «یکی از چیزهایی که باعث شد به سمت ساخت این فیلم از زندگی خانم میرهادی بروم، فعالیتهای جمعی ایشان بود. تصوری داریم که خیلی از کارها در توان ما نیست و نمیتوانیم آن را انجام بدهیم. کار جمعی برای روحیه ایرانی سخت است اما همیشه تاثیر مثبتی دارد. چه در مدرسه فرهاد که گاهی برنامهریزی مدرسه با خود بچهها بود و چه در شورای کتاب کودک و فرهنگنامه با مشارکت جمعی و بدون بودجه دولتی پیش رفته است و به سرانجام رسیده است.»
گروه سینماهای هنر و تجربه تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلمهای باارزشی در میان فیلمهای غیرتجاری است که اکرانشان میتواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آنها را در جامعه سینمایی روشن کند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.
علاقمندان میتوانند جدول اکران فیلم مستند «یکی بود یکی نبود» را از بخش پیوست دریافت کنند.
پیوستاندازه جدول اکران فیلم مستند «یکی بود یکی نبود»۲۸۴.۷۳ کیلوبایت گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: توران میرهادیشورای کتاب کودکغلامرضا کتالفیلم یکی بود یکی نبودلینک کوتاه: https://ketabak.org/pj14c
پروژههای «با من بخوان» همزمان با آغاز سال تحصیلی آغاز به کار کردند
همزمان با آغاز سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ برنامه «با من بخوان» بار دیگر کار خود را در مدرسههای زیر پوشش خود در مناطق گوناگون ایران آغاز کرد.
کارشناسان بخشهای گوناگون «با من بخوان» از تابستان امسال کار خود را برای انتخاب کتاب و برنامهریزی اجرای برنامه آغاز کردند و با آغاز سال تحصیلی آموزشگران این برنامه با سفر به مناطق گوناگون، کارگاههای آموزشی دور اول «با من بخوان» را اجرا میکنند.
جمعآوری کتابها برای آغاز به کار پروژه
بر اساس آمار ارائهشده، شمار آموزگارانی که در پروژههای امسال زیرپوشش برنامه «با من بخوان» هستند، عبارت است از:
- ۴۵ آموزگار پایه اول تا پنجم دبستان، مربیان پیشدبستانی و مربیان مهدکودک در خوانسار
- ۲۰ آموزگار پایه اول در زابل (آموزش از طریق سفیران)
- ۶۰ آموزگار پایه دوم در سراوان
- ۳۳ مربی مهدکودک زیر نظر بهزیستی مازندران
- ۳۰ آموزگار پایه دوم و سوم در جیرفت
- ۲۶ آموزگار پیش تا سوم دبستان در سرچشمه
- ۱۰۰ آموزگار پایه دوم و سوم در کنارک
برگزاری کارگاه در شهر کنارک
این آموزگاران نیز در سالهای گذشته زیر پوشش بودهاند و امسال کارگاههای تکمیلی برای آنها برگزار میشود:
- ۶۰ آموزگار پایه اول در سراوان
- ۳۰ آموزگار چندپایه در عشایر زاهدان
- ۳۰ آموزگار پیش و اول در جیرفت
- ۶۰ آموزگار پایه اول در کنارک
همچنین در مهرماه سال جاری، برنامه «با من بخوان» اقدام به آموزش پیشرفته برخی از مربیان و آموزگارانی کرده است، که پیشتر زیر پوشش این برنامه بودهاند و الگوهای آن را بهخوبی فراگرفتهاند و در کلاسهای خود به اجرا درآوردهاند. این افراد درآینده بهعنوان سفیران «با من بخوان» به آموزش سایر آموزگاران و مربیان در مدرسههای گوناگون منطقه خود خواهند پرداخت و این برنامه را در منطقه گسترش خواهند داد. شمار سفیرانی که در مهرماه ۱۳۹۷ آموزشهای پیشرفتهتر و تکمیلی را فراگرفتهاند عبارت است از:
- ۱۰ سفیر در زابل
- ۵ سفیر در سراوان
- ۵ سفیر در فنوج
- ۵ سفیر در عشایر زاهدان
- ۱۵ سفیر در خراسان جنوبی
کارگاه سفیران «با من بخوان» در سراوان
گفتنی است گروه «با من بخوان» در حال فراهم کردن مقدمات اجرایی دو پروژه دیگر شامل بیش از ۴۰ آموزگار در شماری از مدرسهها مناطق پاکدشت و ورامین و همچنین ۳۰ آموزگار چندپایه روستاهای عشایر لرستان هستند تا بهزودی در سال جاری «با من بخوان» برای این مدرسهها نیز به اجرا درآید.
از دیگر اقدامات «با من بخوان» همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید، راهاندازی کتابخانهای کودکمحور در دبستان هفت تیر ایرانشهر است که بهزودی گشایش مییابد تا در پی سه سال اجرای برنامه «با من بخوان» در این شهر، به گسترش و تداوم این برنامه کمک کند.
با آغاز سال تحصیلی، کتابخانه مافی در معلمکلایه، کتابخانه دبستان پورخصالیان در لاهیجان و کتابخانههای مناطق زلزلهزده کرمانشاه نیز فعالیتهای خود را با پویایی بیشتری دنبال میکنند و کتابهای کتابخانهها را به مدرسهها و کلاسهای پیرامون میبرند.
برگزاری کارگاه در خوانسار
برگزاری کارگاه در سراوان
برگزاری کارگاه در جیرفت
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانخبرهای با من بخوانکلیدواژه: با من بخوانادبیات کودکانترویج کتابخوانیترویج خواندنکتاب کودکترویج کتابکتاب های باکیفیتکتاب باکیفیتبلندخوانی برای کودکانلینک کوتاه: https://ketabak.org/q74rpگزارش همایش ادبیات کودک و دیگری
سومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی با عنوان «ادبیات کودک و دیگری» روزهای ۲ و ۳ آبان ماه ۱۳۷۹ برگزار شد.
در این همایش با سخنرانی گروهی از کارشناسان ادبیات کودک و ارائه نزدیک به ۲۳عنوان مقاله به مفهوم «دیگری» و انعکاس آن در ادبیات کودک پرداخته شد. لیز پیج مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (ای بی)، علیاصغر سیدآبادی، دکتر علیرضا کرمانی، دکتر عبدالرحمن نجل رحیم، محسن هجری، دکتر مهدی یوسفی، دکتر مصطفی مهرآیین، حمیدرضا شاهآبادی و دکتر حسام سلامت سخنرانان مدعو همایش «ادبیات کودک و دیگری» بودند که هر یک از منظری به مفهوم «دیگری» پرداختند. در این همایش همچنین با همکاری جایزه لاکپشت پرنده کتابشناسی با موضوع «دیگری» شامل ۷۷ عنوان کتاب تهیه شد.
این همایش با سخنرانی نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک آغاز شد. او هدف از برگزاری این همایش را پرداختن به ابعاد گسترده ادبیات کودک و درآمدزایی برای بقای شورای کتاب کودک عنوان کرد. دبیر شورای کتاب کودک در ادامه سخنانش اعلام کرد که فراخوان همایش به انگلیسی ترجمه شده است و به ۸۰ کشور فرستاده شده است و آن را نمونه از یک دیپلماسی فرهنگی خواند.
سیدآبادی سخنران بعدی افتتاحیه همایش، با بیان اینکه دیگری یک تعریف ذاتی ندارد، گفت: در واقع ما دیگری دیگرانیم، جایی که ایستادهایم، تعیین میکند چه کسی «دیگری» است. او در بخشی از سخنانش مطرح کرد که مفهوم دیگری در کتابها چگونه در ذهن کودکان پدیدار میشود؟ آیا از نظر آنها کسی که زبان و دینش فرق میکند «دیگری» است. باید ببینم «دیگری» چگونه ساخته میشود. اما آیا کودکان مثل ما قضاوت میکنند؟ ما به عنوان مسلمان، شیعه و... نسبت به دیگران تجربه داریم اما کودکان این تجربه را ندارند. خوانش کودکان نوعی از خواندن است که قضاوت در آن وجود ندارد. «دیگری» زمانی شکل میگیرد که ما نسبت به چیزی سوگیری داشته باشیم.
در ادامه حسین شیح رضایی، با اشاره به سه آزمایش معروف در حوزه روان شناسی شناخت گفت: این آزمایشها و آزمایشهای بسیار دیگر نشان میدهد که متاسفانه به دلایل زیادی از جمله دلایل زیستی و تکاملی مغز ما به گونهای ساخته شده است که ما انرژی، ارزش و تمرکز بیشتری روی کسانی داریم که از خودمان میدانیم. به نظر میرسد که اخلاق و ادبیات نقش خیلی مهمی در اینجا ایفا میکنند تا این مرز را که تمایل طبیعی ماست بردارند.
لیز پیج، مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان، سخنران خارجی مدعو این همایش با بیان اینکه موضوع این همایش تناسب زیادی با کار این دفتر دارد، گفت: این دفتر از سال ۱۹۵۳ زمانی که بعد از جنگ جهانی دوم اروپا درگیری دیگری و دشمن بود، تشکیل شد. همدلی با دیگران با طریق کتابهای باکیفیت ایجاد میشود و یکی از اهداف ای بی ترویج این کتابهاست. لیز پیج در ادامه گزارشی از فعالیتهای این دفتر ارائه داد و در پایان گفت که همه ما «دیگری» هستیم. اما هدف مشترکی داریم بنابراین همه ما یکی هستیم.
در ادامه در دو روز حدود ۲۳ مقاله در ۶ پنل ارائه شد.
پنل اول: مباحث نظری
پنل دوم: «دیگری» در رسانههای جدید
پنل سوم: بررسیهای موردی (رمان)
پنل چهارم: بررسیهای موردی (داستان)
پنل پنجم: بررسیهای موردی (ادبیات کهن)
پنل ششم: «دیگری» در مقام شهروند
علیرضا کرمانی نخستین سخنران پنل اول بود. در توضیح مقاله خود با عنوان «طرد کودکان در دنیای مدرن» گفت: صاحبنظران حوزه مطالعات کودکی و نوجوانی در بحث تاریخ کودکی و نوجوانی به دو گروه کلی تقسیم میشوند؛ آنهایی که به تداوم در تاریخ معتقد هستند و آنهایی که همچون فوکو، معتقدند تاریخ مجموعهای از گسستهاست. بر اساس نظر فوکو، گفتمان، ساز و کاری برای طرد در دنیای مدرن است. او در مجموع و در یک دستهبندی کلی از شیوههای طردکننده گفتمان، این شیوهها را به دو دسته کلی شیوههای طردکنندههایی که از بیرون اعمال میشوند و شیوههایی طردکنندههایی که از درون اعمال میشوند.
کرمانی ادامه داد: فوکو در توضیح شیوههای طردکنندهای که از بیرون اعمال میشوند، به سه شیوه ممنوعیت، تقسیم بندی و نخواهندگی و حقیقت و خطا اشاره میکند؛ اما شیوههای طرد کنندهای که از درون اعمال میشوند، شیوههایی هستند که گفتمان از طریق آنها بر خودشان نظارت میکند.
کرمانی بیان کرد: در جمع بندی ویژگیهای پدیدههای گفتمانی میتوان گفت که پدیده گفتمانی پدیدهای است که اولاً تاریخی باشد و ثانیاً محصول سازوکار طرد باشد. در این مقاله تلاش شده با قرار دادن پارهای از اسناد دانش کودکی و نوجوانی، در پروبلماتیک فوکویی گفتمان، نشان داده شود که کودکی و نوجوانی در دنیای مدرن پدیدهای است با ماهیت گفتمانی.
رویا یدالهی شاهراه، از دیگر سخنرانان این همایش، در توضیح مقاله خود با عنوان «بازنگری در مفهوم دگر بود کودک در ادبیات کودک بر مبنای روانشناسی اگزیستانسیال (روایت ارنستو اسپینلی)» گفت: در نظریهپردازیهای مربوط به فلسفه ادبیات کودک، طرح مفهوم کودک به منزله دیگری، معمولاً محمل نوعی جهتگیری سلبی و منفی نسبت به ادبیات کودک میشود. ابتدا مفهوم دیگری در شکل یکی از سازههای جهان بینی مطرح و سپس، در این بافت رابطه بزرگسال، کودک در متن ادبیات کودک به منزله تقابل خودسازه-دیگر سازه از نو تعریف میشود. بر اساس این تعریف، کودک در عین دیگری بودن، گسسته از بزرگسال نیست. در حیطه ادبیات کودک این رابطه در انواع گوناگونش، نوعی از جهانش است که هر رویکردی به آن معنا، معنایی را از این تجربه بر میگزیند و فرادید میآورد که لزوما ناقص و به نوعی تحریف آن است. با این همه، گریزی از این معناسازی نیست. بدین سان، در خلق ادبیات کودک و نظریه و نقد ادبی، این مساله به این معنا است که آثار تولید شده در این حوزه نیز همواره در حال ساختن و استخراج معانی از تجربه مواجهه خود با کودک هستند و هر معنایی ضرورتاً فقط تا حدی به کل این تجربه وفادار است و همواره آن را تحریف میکند.
مریم محمدخانی هم در توضیح مقاله خود با عنوان «دیگری سازی، دیگری زدایی» گفت: در بررسی کتابهای تالیفی و ترجمهای که برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود درباره نمایش «دیگری» به نکتههایی همچون چگونگی تعریف «دیگری»، اینکه آیا هر شخصیتی که در نکتهای با عرف یا نرم جامعه تضاد داشته باشد، «دیگری» است؟ هر کودک و نوجوانی که در خانوادهای زندگی کند که از الگویی جز پدر، مادر و فرزند تشکیل شده باشد، «دیگری» است؟ هر کودکی که شرایط متفاوتی نسبت به افراد محیط اطرافش داشته باشد، نقش «دیگری» به خود میگیرد؟، به چشم میخورد. هر کودکی که از محیطی مالوف به محیطی جدید پا بگذارد، بیماری جسمی یا ذهنی داشته باشد و... «دیگری» است. او باید مسیری را طی کند تا دیگران به عنوان عضوی از جامعه خود او را بپذیرند. این پذیرش هم نهایتا با پذیرش این تفاوت پیش میآید، یعنی این تفاوت است که به، رسمیت شناخته میشود.
او ادامه داد: کودک یا نوجوان با وجود این تفاوت میتواند در گروه همسالان راه پیدا کند. با این نگاه خود این کتابها دیگری سازی میکنند «دیگری» را میسازند و در روند خود سعی میکنند این «دیگری» را به عنوان عضوی از جامعه بزرگتر به رسمیت ببخشند. بیشتر این کتابها واقعگرا هستند و معمولاً بازنمایی شرایط جامعه. اما ادبیات در ذات خود میتواند دیگری زدایی کند، تمام این مناسبات را برهم بزند و اصولاً مفهوم «دیگری» را به چالش بکشد. «دیگری» وجود دارد یا مفهومی بَرساخته مناسبات اجتماعی است؟ ادبیات باید بازنمای این مناسبات باشد یا میتواند خود مناسبات جدیدی بسازد و مفهوم «دیگری» را تغییر بدهد؟
فرزانه آقاپور، استادیار دانشگاه گیلان، زبان و ادب فارسی مقاله خود با عنوان «دیگر بودگی میان نوجوان و بزرگسال با مروری بر جلوه «دیگری» در نظامهای نظری گوناگون» ارائه کرد و گفت: اندیشمندان دو مفهوم خود و «دیگری» را از منظرهای مختلف از جمله فلسفه، روانشناسی، نشانه شناسی، جامعه شناسی، زبان شناسی و سیاست بررسی و تعریف کردهاند. این دو در تاریخ فلسفه غرب همواره مقابل یکدیگر بودهاند و رابطهشان بر اساس دو منطقه قطبی و دیالکتیک شکل گرفته است.
او ادامه داد: رابطه تقابلی نوجوان، بزرگسال نمیتواند به دور از مناسبتهای قدرت باشد و از نگاه اغلب نظریهپردازان، ماهیت این تقابل بر دیگر بودگی نوجوان نسبت به بزرگسال استوار است و نوجوان در وضعیت دیگرانگی به سر میبرد و توسط ساختارهای قدرت احاطه میشود. اما در تحلیل مساله قدرت، نباید نوجوان را صرفاً در ارتباط با بزرگسال سنجید. بلکه تاثیر نامستقیم و سلسله مراتبی عاملان قدرت بر اجتماع، خانواده و سپس نوجوانان شایان تأمل است. نوجوان تنها بر بزرگسالانی که با او در ارتباط اند تاثیر نمیگذارد او در اصل بر حاکمیت و شبکه قدرت تلنگر میزند. دیگربودگی میان بزرگسال و نوجوان در چرخش است.
استادیار دانشگاه گیلان بیان کرد: تعریف فرهنگ و نافرهنگ بستگی به نظرگاه و موقعیت تعریف کننده دارد و برخلاف تصور رایج، بزرگسالان نیز میتوانند در فرآیند دیگر شدگی قرار بگیرند و به دلیل امتناع از برقراری ارتباط فرهنگی میان خود و نوجوان، توسط نوجوانان به حاشیه رانده شوند. نوجوان علاوه بر برخورداری از قدرت بالقوه و ظرفیتهای شدن، به علت داشتن گشودگی فرهنگی، در مرز فرهنگهای گوناگون میایستد و با ورود به فرهنگهای مختلف و برقراری ارتباط با انواع دیگریها، اعم از نژادی، فرهنگی، قومی دینی و جز آن، از امکانهای هر یک از آنها بهرهمند میشود.
آقاپور ادامه داد: بزرگسالان در مقام نویسندگان ادبیات نوجوان، هر چه به مرکز فرهنگ بزرگسالی نزدیک تر شوند، از نظر نظام فرهنگی نوجوان که از دید بزرگسال به نافرهنگ میگراید، به حاشیه رانده خواهند شد. بنابراین، خطر دیگرشدگی و خوانده نشدن از سوی مخاطب نوجوان، نویسندگان ادبیات نوجوان را تهدید میکند. نوجوان و بزرگسال، همچنان که در مسیر پیش میروند، ناهمواریهای همدیگر را میسایند و حرکتشان را روانتر میکنند. بنابراین، تقابل میان آنها و برخورد فرهنگهایشان نوید بالندگی پرشتابی را میدهد و برای پویایی هر جامعه ای این دو سوی تقابل باید باشند، باید با سودای قدرت، گفتمانها را به چالش بکشند و با هم گفتمانی نو و زمان در خور بسازند.
به گفته او، اگر ادبیات خود را مهرهای چرخان در فرآیند کلان قدرت ببیند و دیگرپذیری داشته باشند، چندآواتر و لذت بخشتر میشود و کمتر درصدد تحمیل ایدئولوژیهایی که خود برتر میپندارند به نوجوانان خواهد بود. این ادبیات خواهد پذیرفت که نوجوان، در فرآیند خوانشی لذت بخش، کامل کننده او و طرف گفتوگوی اوست، نه ابژهای که با نگاهی از بالادست به فرودست، فقط باید آموزش داده و جامعهپذیر شود.
او در پایان گفت: تصویر نوجوان در ادبیات نوجوان ایران با حقیقت نوجوان امروز اغلب شکاف عمیقی دارد. وقتی ادبیات نوجوان جهان به سمت گفتوگومندی، نگاه شبکهای به قدرت، هنجارشکنی و کم کردن نگاههای نابرابر و نیز توجه ویژه به هرگونه اقلیتی پیش میرود، این گونه پاپس کشیدن از ملزومات دنیای مدرن و فروگذاشتن جانب نوجوان سبب میشود نوجوانان این آثار را از آن خود نکنند و به حاشیه برانند. از سویی ادبیات نوجوان ما، به دیگراندیشان کمتر پرداخته است و در توجه به جامعههای دیگر شده مسائلی مانند فقر و افراد حاشیهای شهرها و روستاها بیشترین اولویت را داشتهاند. توجه به ادبیات زنان نیز از زاویههایی نو در تقابل با ادبیات مردانه در سالهای اخیر مدنظر نویسندگان بوده است اما بسیاری از دیگریها از جمله دیگریهای نژادی و قومی، اقلیتهای دینی و مذهبی، بیماران خاص و کودکان کار، هنوز آن چنان که باید با روایتی آزادانه و صدای مستقل شان در رمانها و داستانهای نوجوان حضور نیافتهاند.
شیرین احمدی نیز در این همایش در توضیح مقاله خود با عنوان «هویت ملی و دیگری در متون تالیفی و ترجمهای ادبیات کودک و نوجوان» گفت: هدف از پژوهش حاضر بررسی «خود» و «دیگری» از منظر هویت ملی در متون ترجمه ای و تالیفی ادبیات کودک و نوجوان و نیز میزان پرداختن به آنها در این متون بوده است. به منظور دست یابی به این هدف، پیکره ای از یک زبانه، متشکل از رمانهای پرفروش واقع گرای موجود در بازار کتاب ایران، شامل ۸ رمان ترجمهای و ۸ رمان تالیفی نوجوان انتخاب شده است. سپس ۱۰۰ صفحه اول هر کدام از این رمانها، جمعاً حدود ۴۶۰ هزار کلمه، به دقت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد در رمانهای ترجمهای، هویت ملی «خود» با ۶۲/۸۸ درصد بیشترین فراوانی مصداقهای هویت ملی استخراج شده را به خود اختصاص داده است. مصداق هویت ملی دیگری تنها ۳۷/۱۱ درصد از نمونهها را دربرگرفته بودند. در رمانهای تالیفی بررسی شده، ۷۹/۶۰ درصد از نمونههای استخراجی مربوط به خود و ۲۰/۳۹ درصد از آنها مربوط به دیگری بودند.
احمدی عنوان کرد: با توجه به نتایج به دست آمده، میتوان نتیجه گرفت در رابطه با هویت ملی، اولویت متون ترجمه ای هویت ملی خود است. علاوه بر این در بسیاری از مواردی که نمونههای هویت ملی دیگری در رمانهای ترجمه ای استفاده شده اند، از آنها برای پر رنگ تر ساختن هویت خود بهره برده شده است اما در رمانهای تالیفی این ویژگی به چشم نمیخورد.
او در پایان گفت: درحالی که انتظار میرود هر کتاب توجه ویژهای به هویت ملی خود داشته باشد، متون تالیفی ایرانی هر دو هویت خود و دیگری را بازتاب میدهند. به عبارت دیگر، حتی ادبیات تالیفی ایرانی نیز هویت غیر ایرانی را پر رنگ کرده است. همچنین، با توجه به فراوانی قابل توجه نمونههای هویت غیر ایرانی در رمانهای تالیفی بررسی شده، به نظر میرسد ادبیات تالیفی ایرانی تا حدودی از ادبیات ترجمهای الگوبرداری کرده است. با توجه به اهمیت انکارناپذیر ادبیات کودک و نوجوان و نقش آن در هویتسازی کودکان لازم است آگاهانهتر به نگارش و ترجمه این آثار پرداخته شود.
در دومین پنل همایش «ادبیات کودک و دیگری» با عنوان «دیگری در رسانههای جدید»، درسا امرائی درباره مقاله «همسنجی جایگاه «خود» و «دیگری» در انیمیشنهای «زال و سیمرغ» و «هفت شهر» با تکیه بر آرای میخائیل باختین» که به صورت مشترک با امیر علی نجومیان نوشته است، گفت: در این پژوهش با هم سنجی دو انیمیشن «زال و سیمرغ» که بر اساس بازنویسی شاهنامه ساخته شده و «هفت شهر» که یک اثر بازآفرینی شده است، امکانات و محدودیتهای آثار اقتباسی بررسی شده است. با مقایسه دو شیوه مهم اقتباس برای کودکان و نوجوان، یعنی بازنویسی و بارآفرینی، نشان داده میشود که هر کدام منجر به تولید ویژگیهای محتوایی متفاوتی میشوند و نسبت به مسئله «خود و دیگری» رویکرد متمایزی دارند.
او در سخنانش گفت که یافته اصلی این پژوهش آن است که در آثاری که به طور مستقیم و با وفاداری به متن اصلی بازنویسی میشوند، فضای تک ساحتی ادبیات کلاسیک سعی در حذف دیگری دارد و امکان تولید یک متن چندصدایی را منتفی میکند.
پس از آن محیا برکت مقاله خود را با عنوان «بازنمایی مفهوم دیگری در بازیهای دیجیتالی» ارائه کرد و گفت: این نوشتار درصدد پاسخ به این سوال است که جایگاه دیگری در بازیهای دیجیتالی چیست، نحوه بازنمایی آن در بازیهای دیجیتالی چگونه است و فرآیند دیگری سازی در یک رسانه دیجیتال تعاملی چگونه صورت میگیرد. بر این اساس، نظریات استوارت هال در زمینه بازنمایی دیگری در رسانهها مورد توجه قرار گرفته که معتقد است هویت فرهنگی در چارچوب بازنمایی شکل میگیرد و خارج از فضای بازنمایی، فرهنگ امری رها شده در خلا است.
او در پایان گفت: نتایج تحقیق نشان میدهد مفهوم دیگری از یک سو با خلق فضاهایی رقابت جویانه و مبتنی بر تفاوتهای فکری، قومیتی، نژادی و با ایجاد فضای ایران هراسی و غرب هراسی کنش حذف و جنگ را مورد توجه قرار میدهد و دیگری به سان هویتی که همچون ما نمیاندیشد و رفتار نمیکند باید با غلبه خیر بر شر از بین برود از سوی دیگر، در بازیهایی که فضایی مبتنی بر جنگ هراسی و همدلی دارند دیگری به سان هویت تعریف شده است که باید با او کنشهای مسالمت جویانه داشت و درصدد نجات و کمک او برآمد.
مقالههای «کودک و دیگری: تحلیل فیلم باشو غریبه کوچک از دیدگاه نظریه مهاجرت» نوشته بهاره سقازاده و سید شهابالدین ساداتی، «دیگری و مغز پژوهی امروز و لزوم به کار گیری آن در ادبیات کودک» نوشته عبدالرحیم نجل رحیم، «بخشش آزارگر یا دیگرسازی از او؟ خوانش تصویر آزارگر در اپلیکیشن میچکا» نوشته آزاده خلیفی و «دیگری» روایت شده در پویانماییهای آمریکایی: بررسی موردی «من نفرتانگیز ۲» نوشته حمیده نعمتی لفمجانی، از دیگر مقالههای ارئه شده در این پنل بودند.
در پنل سوم همایش «ادبیات کودک و دیگری» هم که با عنوان «بررسیهای موردی (رمان)» تشکیل شد، فرناز ملکی سروستانی در توضیح مقاله خود با عنوان «پدر-دیگری: بررسی انواع دیگر بودگی در رمانهای فقط بابا میتواند من را از خواب بیدار کند و زیبا صدایم کن»، گفت: مفهوم دیگری یکی از مفاهیم بنیادین و پیچیده فلسفی است که به وسیله باختین وارد حوزه ادبیات و نقد ادبی شده است. ردپای این مفهوم را در تمام ابعاد زندگی انسان از جمله اجتماع، اخلاق، سیاست، ادبیات و...می توان یافت و از ورای آن به افقهایی تازه در پیوندهای انسانی و مناسبات آنها برقراری روابط دو سویه، همدلانه و برابر دست یافت.
او ادامه داد: در اغلب این رمانها، مقوله «جنگ» خود به مثابه «دیگری» جلوهگری میکند و نویسنده آن را عاملی میداند که باعث ایجاد بیثباتی و به هم ریختن ثبات پیشین جامعه میشود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در این دو رمان «دیگری» و «دیگر بودگی» به گونه ای متفاوت از سایر رمانهای مربوط به حوزه جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بازنمایی میشود و مخاطب با چهره ای متفاوت از جنگ و آسیبهایش روبه رو میشود.
ملکی در پایان گفت: در دو رمان تحلیل شده در این پژوهش پرده از رخ «دیگری» هایی برداشته میشود که به ندرت دست مایهای برای آفرینش اثر ادبی خلاق کودک و نوجوان بودهاند. از برجستهترین جلوههای دیگری در این دو رمان میتوان به دیگر بودگی پدر اشاره کرد که نقطه عطف که دو رمان محسوب میشود و مابقی دیگر بودگیها در حاشیه این دیگری بزرگ تعریف و توصیف میشود.
از دیگر مقالههای ارائه شده در سومین پنل همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی با عنوان «ادبیات کودک و دیگری» مقاله «جستجوی هوت و دیگری؛ مطالعه جامعه شناختی پنج داستان کودک و نوجوان» نوشته سارا صدیق بود که وی در توضیح مقاله خود گفت: مفهوم هویت از مفاهیم ساده و در عین حال پیچیده ای است که میتوان آن را در گسترههای گوناگون زندگی اجتماعی جست و جو کرد. از تعاملات روزمره فردی و موقعیتهایی که هویت شخصی مود تردید و پرسش قرار میگیرد تا چالشهای نتاقشه برانگیز اجتماعی و سیاسی که هویت اجتماعی نیز بدل به موضوعی برای بحث و گفت و گو میشود.
صدیق ادامه داد: این پژوهش بر اساس مطالعه جامعه شناختی پنج داستان تالیفی ناهی، قلب زیبای بابور، طبقه هفتم غربی، عاشقانههای یونس در شکم ماهی و یک جعبه پیتزا برای ذائقه کباب شده که همه آثار برگزیده و تقدیری جمشید خانیان هستند، صورت گرفته است. با تحلیل و تفسیر داستانهای فوق در چارچوب نظری طرح شده، نقش ادبیات به عنوان میانجی میان خود و دیگری جهت شکلگیری همزیستی توام با مدارا، پذیرش، درک تفاوتها و احترام به دیگری در میان هویتهای متکثر و متنوع آشکار میشود.
وی در پایان گفت: انتخاب آثار فوق به نوعی تاکید بر اهمیت ویژه ادبیات کودک و نوجوان است. زیرا برنامه ریزان و سیاستگذاران فرهنگی و آموزشی به خصوص در حوزههای رسمی تلاش دارند با شکلدهی به هویتهای فرهنگی و اجتماعی کودکان و نوجوانان از پایینترین سن ممکن آنها را سوژههایی منقاد و مطیع در جهت حفظ و پیشبرد منافع صاحبان قدرت به زغم خودشان تربیت کنند.
مقالههای «از دیگر خواهی تا دیگر ستیزی، تاثیر تحولات سیاسی بر ادبیات» نوشته محسن هجری، «پژواک دیگری در فرآیند هویت یابی؛ با نگاهی به رمان امپراتور کوتوله سرزمین لی لی پوت از جمشید خانیان» نوشته شیدا آرامش فرد و «چگونگی ارتباط دیگریها در سه گانه اکو پم مونیوس رایان و ارتباط آنها با ساختار اجتماعی و هویتی نوجوان ایرانی» نوشته رمینه رضا زاده و ساره ارض پیما نیز در این پنل ارائه شدند.
نخستین پنل از دومین روز (پنل چهارم) سومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی با عنوان «ادبیات کودک و دیگری» با حضور سید مهدی یوسفی، عادله خلیفی، مریم ساکیزاده، کهربائئیان و جمعی از نویسندگان و اعضای شورای کتاب کودک صبح روز پنجشنبه (۳ آبانماه) در سرای کتاب موسسه خانهکتاب برگزار شد.
سیدمهدی یوسفی، اولین سخنران این پنل، به ارایه مقالهای با عنوان «ادبیات کودک، کودکی و کودکانگی؛ آیا کودک «دیگری» است» پرداخت و گفت: در این گفتار سعی دارم توضیح دهم که چرا کودکی به این معنی که در ذهن ماست ربطی به ادبیات کودک ندارد و کودکی چه نسبتی با ادبیات کودک و به طور مشخص با مفهوم دیگری دارد. مفهوم کودکی را به معنی ادبیات کودک نمیتوانیم ببینیم و به جای آن از مفهوم دیگری به نام کودکانگی استفاده میکنیم.
او ادامه داد: در سالهای اخیر حوزه روبه رشدی به اسم حوزه مطالعات کودکی داریم که یک سری مطالعات بینارشتهای در مورد این مساله است که کودکی چگونه در جامعه شکل میگیرد. تصور این است که کودکی چیزی نیست که قابل تعریف آن و جهانشمول باشد یعنی کودکی فارغ از بعد بیولوژیک، یک بعد فرهنگی دارد و در مطالعات کودکی درباره آن بعد فرهنگی و نهایت درباره پیوندهایی که بعد فرهنگی با بعد زیستشناسی برقرار میکند بحث میشود. این شکل ادبیات و رویکرد ضرورتاً به ادبیات کودک نمیپردازد و درباره چیزهایی متفاوتی صحبت میکند، معمولا بحثهای اجتماعی ـ تاریخی هستند که در آنها مفهوم کودکی ذره ذره ساخته میشود.
یوسفی ضمن بیان اینکه مطالعات کودکی با ادبیات کودک پیوند دارد، اضافه کرد: تعریف پیشاپیش مطالعات کودکی از خودشان این بود که یک کار بینارشتهای است؛ به این دلیل که آنها اصلا تصور نمیکردند که کودکی تنها یک راه ساخته نمیشود، به همین دلیل اگرچه این شکل مطالعات بینارشتهای با ادبیات کودک پیوند خورد ولی هرگز بخشی از ادبیات کودک نشد و به این معنی ادبیات کودک هم نمیتواند بخشی یا شامل مطالعات کودکی باشد به این معنی که وقتی در مورد مفهوم کودکی در جامعهای مثل ایران صحبت میکنیم نهادها و بخشهای مختلفی در تعریف مفهوم کودکی نقش دارند در نتیجه مفهوم کودکی صد در صد در ادبیات کودک ساخته نمیشود و از طرف دیگر ادبیات کودک صرفا روی مفهوم کودکی استوار نیست.
سخنران نشست ضمن اشاره به اینکه ادبیات خودش برای عملی شدن به چیزهای دیگری احتیاج دارد که از کودکی فراتر میرود، اضافه کرد: باید از این تصور که مطالعه کودکی دقیقا با مطالعه ادبیات کودک یکسان است فاصله گرفت البته یک چیز بین آنها مشترک است و آن هم کودک است. اینجاست که پای مساله «دیگری» به میان میآید. در مطالعات کودکی ما به طرز خیلی جدی به دنبال کودک بهعنوان دیگری، یک فرد حاشیهای، یا درجه دوم هستیم که در ادبیات کودک هم با نظریاتی مواجه هستیم که کودک را به عنوان موجود سرکوبشده، حاشیهای شده یا دیگری نگاه میکنیم.
یوسفی ضمن برشمردن تقابلهای میان کودکی و بزرگسالی از دیدگاه ژاکلین رز یا دوگانه شرق و غرب توسط ادوارد سعید، اظهار کرد: تصور من این است که تفاوت جدیای میان کودکی و این نوع دوگانهها هست در عین حال که منظورم این نیست که کودکی سرکوب یا حاشیهای نمیشود؛ ولی به هرحال کودکی با بزرگسالی پیوند دارد، فرایندی است که باید طی شود تا به بزرگسالی برسد. در نتیجه بزرگسالی آینده کودک است نه نقطه مقابل کودک.
او ضمن اشاره به دوگانههایی که نسبت به کودک و کودکی وجود دارد و افرادی که در این باره کار کردهاند گفت: ادبیات کودک بیشتر از اینکه نشاندهنده دو قطب متضاد کودک و بزرگسال باشد، نشاندهنده فضایی بینابینی، کودک و بزرگسال یا فضای دورگه کودک و بزرگسال است. ظرفیتی در این بحثها هست که در دو نکته خود را نشان میدهد، یکی اینکه ما میتوانیم به جای مرز کودکی و بزرگسالی از چیز دیگری مثل سرحدی که میان کودکی و بزرگسالی است حرف بزنیم، فضایی که کودکی یا کودکانگی و بزرگسالی هر دو در آن نقش بازی میکنند. ظرفیت دیگر این است که توضیح دهیم کودک بهعنوان یک عنصر فعال چطور در خواندن ادبیات کودک چیزی را از آن در ذهن خود میسازد که ضرورتا در لحظه تالیف اثر ادبی وجود ندارد؛ در نتیجه فراتر از ساختهایی میرود که یک مولف در آن اسیر است.
این سخنران در ادامه به بحث کودکی و تاثیری که بر ادبیات کودک میگذارد و بالعکس آن پرداخت و ضمن اشاره به نظریههای مرتبط با آن اضافه کرد: به عقیده من نگاه کردن به فعالیت در مرز و نقاط تقاطع دو وصیت اصلی است که ما را از دوگانه کردن کودک و بزرگسال و در نتیجه از افتادن به این دام که غیرانتقادی باشیم، محفوظ میدارد. اما وقتی به طور مشخص وارد بحث ادبیات کودک میشویم خیلی واضح است باید در مورد یک مفهوم محوری یعنی مخاطب مستتر توضیح داد.
یوسفی مخاطب مستتر را چندلایه خواند و افزود: بین مخاطب مستتری که در ذهن نویسنده است با آن کسی که در متن است و مخاطب مستتر ذهن خواننده تفاوت است و باختین بین این سه تمایز میگذارد. وقتی شما در مورد ادبیات کودک حرف میزنید اینکه شما کودک را چه فرض کردهاید یا اینکه خوانندهها چه فرضی از کودک دارند نقطه اتصال ادبیات کودک با مفهوم کودکی است. در نهایت این بحثها میتوان گفت ۸ نقطه تقاطع پیدا میشود که میتوان در آنها نگاه کرد و دید که ادبیات کودک چگونه از طریق مخاطب مستتر با بحث کودکی پیوند میخورد.
او در پایان به تفاوت کودکی و کودکانگی و بحث خودآگاهی و ناخودآگاهی پرداخت و اضافه کرد: بین سطح خودآگاه و ناخودآگاه مشخصا در ادبیات کودک تفاوت است. وقتی از سطح ناخودآگاه صحبت میکنیم یعنی از کودکی حرف میزنیم و زمانی که از سطح خودآگاه حرف میزنیم صحبت از کودکانگی است.
عادله خلیفی، دومین سخنران این پنل، به ارایه مقالهای با عنوان «بیرون از خانه، بیرون از زبان؛ دیگری دیگری در حالا نه برنارد» پرداخت و در این باره گفت: درکهای زمانی که ما داریم متفاوت است به همین دلیل تعریف ما از خود با درک ما از خود میتواند بسیار متفاوت باشد و درکی که ما از خود داریم، میتواند فضا و مرزهای خود را برای ما تنگتر کند. یعنی ما به جایی برسیم که در جامعه به دنبال دیگری خود نگردیم. دیگری ما همخون ما میشود و اینقدر این فضا بسته میشود که حتی خانواده هم میتواند دیگری باشد.
او ادامه داد: در کتاب «حالا نه برنارد» ما با یک دیگری محدودشده طرف نیستیم بلکه با یک دیگری نادیده گرفته شده روبهرو هستیم. حالت چهره پدر و مادر در کتاب همیشه نیمرخ است و حتی شاهد آن هستیم زمانی که برنارد هم در صفحه وجود ندارد هیچگاه به مخاطب هم تمام رخ نگاه نمیکنند. داستان از این قرار است که در ان صبح تا شبی که کتاب روایت میکند، پدر و مادر اصلا برنارد را نمیبینند حتی اصلا او را طرد هم نمیکنند.
خلیفی در توضیح خود درباره کتاب «حالا نه برنارد» اضافه کرد: کتاب مثل فیلمهای صامتی میماند که یکسری تصاویر دارد و متن نوشتاری مانند صدای آن فیلم است که زیر فیلم حرکت میکند راوی داستان هم در متن نوشتاری کودک است. خوانش اول درباره کتاب میگوید پدر و مادر آنقدر به حضور کودک بیتفاوتند که اگر دیگری جای کودک به خانه بیاید متوجه نمیشوند. خوانش دوم این است که اصلا غولی وجود ندارد و خود برنارد است که به قول تبدیل شده و یک دیگری است.
این سخنران به نقش رنگها در کتاب «حالا نه برنارد» اشاره کرد و گفت: در این کتاب سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی وجود دارد و با خانوادهای از رنگها روبهرو هستیم که رنگهای ترکیبی هم جزو آن هستند. رنگ دیوار و فضای پشت تصویر پدر عموما قرمز، برای مادر آبی و رنگ بنفش هم که از ترکیب قرمز و آبی به وجود میآید رنگ برنارد است در حقیقت برنارد ترکیبی از خود پدر و مادر است یعنی آن فضای بیتوجهی که وجود دارد از برنارد یک غول میسازد و مخاطب در واقع با خانوادهای از غولها روبهروست. به عقیده من تمام رنگها در این کتاب نشاندهنده احساسات برنارد هستند نه رنگ واقعی دیوارها.
خلیفی ضمن توضیحاتی درباره چرایی استفاده از رنگهای قرمز و آبی برای پدر و مادر به مشکلات ترجمه فارسی این کتاب هم اشاره کرد و افزود: در ترجمه فارسی از عنوان «حالا نه بچه» به جای «الان نه برنارد» استفاده شده است. یعنی ترجمه فارسی یک غریبگی مجدد برای برنارد به وجود آورده و برنارد را حتی از زبان هم بیرون انداخته است. در واقع از برنارد یک دیگری مجدد ساخته است. در تصویرگری کتاب هم اشتباهاتی وجود دارد که در صحنهای مادر برنارد به او نگاه میکند در حالی که در حالت اصلی کتاب این مساله را نمیبینید.
مریم ساکیزاده به ارایه مقالهای با عنوان «مطالعهای بر افکار امپریالیستی انگلیس و بازتاب در متن و تصویر کتاب «ای. بی. سی برای کودکان میهنپرست» با رویکرد پسااستعماری» پرداخت و در این باره گفت: مفهوم دیگری در قلمروهای متفاوتی از نظامهای فکری، فلسفی از پدیدارشناسی، روانشناسی، روانکاوی و از جمله نظریه پسااستعماری مطرح شده است. از منظر نظریه پسااستعماری مساله دیگری در ارتباط میان استعمارگر و ملل استعمارزده مطرح شده است.
او در ادامه به بیان نظریههای پسااستعماری پرداخت و گفت: ادوارد سعید نظریهپرداز رویکرد پسااستعماری مفهوم دیگری را تقابل میان شرق و غرب مطرح میکند که شرق در مقام دیگری قرار دارد. سعید معتقد است که قبل از اینکه بخواهیم دغدغههای امپریالیستی و استعماری غرب را در مسایل سیاسی دنبال کنیم باید در متون ادبی و فرهنگی آنها دنبال کنیم و متون ادبی را خنثی و صرفا زیباشناسانه نمیداند او معتقد است نویسندگان غربی چون شکسپیر، تی اس الیوت یا جین آستین به این فرایند کمک کردهاند و در متون خود نشانههای امپریالیستی را مطرح میکنند.
ساکیزاده در ادامه به تصاویر و مثالهای کتاب «ای بی سی برای کودکان میهنپرست» اشاره کرد و گفت: این کتاب یک کتاب آموزش الفباست که در سال ۱۸۹۹ توسط خانم مری ارنست نوشته و تصویرسازی شده و همزمان با دوران استعماری بریتانیای کبیر در زمان ملکه ویکتوریا منتشر شده است. کتاب ۲۶ حرف انگلیسی را در قالب متن و تصویر ارایه کرده و در واقع به معرفی انگلیس میپردازد. در آن انگلیسیها را افراد جنتلمنی معرفی میکند که دارای ارتش بزرگ و نیروی دریایی قوی هستند که هیچ کشوری توانایی مقابله با آن را ندارد ولی در عوض انسانهای ملل مستعمره در این کتاب افرادی فرودست و دونپایه مطرح میشوند.
مقالههای «کودک و دیگری: تحلیل فیلم باشو غریبه کوچک از دیدگاه نظریه مهاجرت» نوشته بهاره سقازاده و سید شهابالدین ساداتی، «دیگری و مغز پژوهی امروز و لزوم به کار گیری آن در ادبیات کودک» نوشته عبدالرحیم نجل رحیم، «بخشش آزارگر یا دیگرسازی از او؟ خوانش تصویر آزارگر در اپلیکیشن میچکا» نوشته آزاده خلیفی و «دیگری» روایت شده در پویانماییهای آمریکایی: بررسی موردی «من نفرتانگیز ۲» نوشته حمیده نعمتی لفمجانی، از دیگر مقالههای ارئه شده در این پنل بودند.
سمانه کهرباییان در پنل چهارم این نشست که صبح پنجشنبه برگزار شد به ارایه مقالهای با عنوان «دیگری طبقاتی در داستانهای صمد بهرنگی» پرداخت و گفت: صمد بهرنگی مولف و نویسنده مارکسیست ایرانی است که داستانهایش الهامبخش بسیاری از کودکان در دههها و نسلهای پس از او بوده است و بازخوانی این داستانها با دید انتقادی ضروری است چراکه این داستانها الگوهای ذهنی ناخودآگاه کودکان بسیاری را شکل داده و از طرف دیگر نشاندهنده بخش مهمی از تفکر چپ در ایران است که نتایج سوگیری طبقاتی آن در بسیاری از رویدادها و تعارضات تاریخ معاصر ما بروز یافته است.
او که در این مقاله به تحلیل ۴ داستان صمد بهرنگی یعنی «الدوز و کلاغها»، «یک هلو و هزار هلو»، «پسرک لبوفروش» و «بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری» پرداخت و گفت: در این مقاله به مفهوم دیگری در اندیشه میشل فوکو تکیه کردم و از نظریه بازنمایی استوارت حال بهره بردهام.
کهربائیان در ابتدا داستان «الدوز و کلاغها» را بررسی کرد و گفت: بهرنگی در این کتاب به خودیها و دیگریها توجه کرده است در این کتاب داستان پسری به نام الدوز بیان میشود که با پدر و زنپدرش زندگی میکند و مادرش طلاق گرفته و به روستایی رفته است. الدوز که تحت خشونت و ناملایمتهای پدر و نامادریاش قرار دارد. با یک کلاغ دوست میشود و در نهایت به جایی میرسد که با کمک کلاغها فرار میکند و به شهر کلاغها میرود.
او در ادامه توضیح داد: در این داستان تمام تقابلها را میبینیم. همه صفتهای خوب مانند مهربانی، شجاعت، مقاومت و ... در مقابل صفات بدی مانند خشونت، خرافاتی بودن، نادانی و ... قرار دارد. موضوع دیگر نحوه مشروعیتبخشیدن به رفتارها و اعمالی است که در باطن خوب نیستند و در قالب داستان به آنها مشروعیت داده میشود مانند سگکشی. موضوع دیگر، صداداشتن افراد مختلف خودی در داستان است برخلاف غیرخودیها یا همان دیگریها که از خود صدایی ندارند. در این داستان میبینیم خودیها مانند کلاغها میتوانند حرف بزنند اما دیگریها مانند سگ نمیتوانند صحبت کنند.
به گفته کهربائیان در این داستان صفات مثبت بچههای روستایی که متعلق به طبقه رعیت هستند مانند توصیف فقر، زحمت، رنج، شجاعت، قدرشناسی و ... در تقابل با جامعه اربابی که بریز و بپاش زیادی دارند دیده میشود.
وی در ادامه به داستان دیگری از صمد بهرنگی پرداخت و افزود: در داستان «یک هلو و هزار هلو» پسری به تصویر کشیده میشود که همراه پدرش به تهران آمده و دستفروشی میکند تا اینکه شتری اسباببازی در مغازهای توجه او را جلب میکند و لطیف با او دوست میشود در این داستان هم شاهد تقابلهای صفات و کنشها هستیم مانند تقابل سر و وضع ژولیده لطیف با ظاهر آراسته و متفاوت سایر مردم و مهمانها در ضیافت.
کهربائیان در ادامه به داستان «پسرک لبوفروش» اشاره کرد و گفت: در اینجا ماجرای پسری بیان میشود که به همراه خواهرش در کارگاه قالیبافی کار میکند اما رئیس کارگاه به خواهرش نظر دارد و این مسأله سبب ایجاد ماجراهایی میشود که پسرک از درس خواندن باز میماند و به دستفروشی میپردازد. توضیحاتی که در این کتاب ارایه شده درباره حاجیقلی بسیار جالب است و کلیشهسازی در آن به گونهای است که حاجیقلی یا همان دیگری حتی یک صفت مثبت هم ندارد. صمد تلاش کرده صدای قربانیها و کودکان محروم باشد ولی برای این کار از یک دیگری شرور و بدجنس استفاده میکند و هر نوع حرکت بدجنسانهای را مجاز میداند که درباره او به کار ببرد. این مساله در آثار بهرنگی من را به یاد شرق شناسی وارونه میاندازد. که غرب را منحط میداند و میگوید ما خوبیم.
او افزود: مساله بعدی قدرت و ایدئولوژی است ما در آثار صمد و بررسی داستانهای فولکلوریک شاهد دارا و ندار هستیم. صمد با ساختن «دیگری» غیرانسانی، کلیشهای و اغراقشده از طبقات مرفه و ثروتمند و ارایه تصویری قهرمانانه و آرمانی از فقرا ادبیات حاوی کینه و نفرت به ثروتمندان را برای کودکان خلق میکند و هرگونه خشونت علیه این طبقه را مجاز جلوه میدهد و کودکان را به فقیر و ثروتمند تفکیک میکند و نوع خاصی از دیگری شناسایی میشود که برخلاف سایر دیگریهای نژادی جنسیتی و مذهبی فرودست نیست. دیگری که از نظر موقعیت اجتماعی در موضع قدرت است.
سوسن پورشهرام نیز در این پنل به «ارایه تصویری از خود و شیوههای برساخت دیگری با مطالعه مورد آثار کودک صمد بهرنگی» پرداخت و گفت: درک خود و آشنایی با دیگری برای کودکان از جمله مفاهیمی است که میتواند تاثیر به سزایی در شکلگیری شخصیت آنها داشته باشد از سوی دیگر معمولا در ارتباط با انواع دیگری است که نویسندگان ادبیات کودک مفاهیم و موضوعات خود را بسط میدهند.
این منتقد ادبی در ادامه بیان کرد: صمد بیشتر به نقش آموزشی در داستانهایش توجه دارد و در آن خود تصویری از آنچه است که دیگران و اجتماع به شخص میدهند و این خود بهوجود میآید. خود آئینهای یا خود برساخته تشکیل میشود. ما یک «خود» داریم و بقیه دیگرانِ دور یا دیگرانِ نزدیک هستند. دیگران نزدیک علاوه بر اینکه تفاوتهای با خود دارند مشترکاتی نیز دارند اما دیگری دور کاملا در تضاد با خود است. در اثار بهرنگی مانند «الدوز و کلاغها» الدوز همان خود است و تلاش میکند تا از این خود بیرون بیاید و به کمک دیگری نزدیک مثل کلاغها و یاشار شخصیتی دیگر بهعنوان خود خلق میکند شخصیتی که سعی میکند به تنهایی به هدفش برسد همچنین در ماهیسیاه کوچولو، حلزون پیچپیچی صحبتهایی میکند تا ماهی سیاه کوچولو را از سستی درآورد اما دیگری نزدیک یا مادرش او را درک نمیکند یا دیگرهای دور در این داستان حلزون پیچپیچی را میکشند و در تقابل با ماهیسیاه کوچولو قرار میگیرند.
او با بیان اینکه در داستانهای صمد دیدگاه رئالیسم وجود دارد، افزود: صمد با توجه به این دیدگاه تلاش میکند شخصیت اصلی با پشتکار خودش به نتیجه برسد. در داستانهایی که از صمد مطالعه کردم تقابل بین خود و دیگری به وضوح دیده میشود. دیگرانی که شخصیت داستان را درک نمیکنند و از ابتدا در تقابل و تضاد با او هستند.
به گفته پورشهرام، در این داستانها اغلب دیگریها نقش منفی دارند و معمولا خود، مظلومی است که بیجهت دچار ظلم شده است. مانند «کچل کفترباز»، «جوجه طلایی»، «کودکان کار»، «انسانهای ناجی»، «انسانهای سخاوتمند» که در آنها یک خود وجود دارد که تلاش میکند به خواستهاش برسد و دیگریها میخواهند او را از رسیدن به خواستهاش ناامید کنند. در واقع دیگری محملی برای بیان همه کیفیتهای ناخوشایند و دلهرهآور زندگی کودکان است و نویسنده برای درک بهتر بیشتر روایات برای کودکان میکوشد آنچه را ناخوشایند است به دیگری نسبت دهد و آنچه درست و شایسته است به خود یا همان کودک ایرانی نسبت دهد.
پنل پنجم؛ «ادبیات کهن» در دومین روز از سومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی با عنوان «ادبیات کودک و دیگری» با حضور مصطفی مهرآیین، دکتر ارجی، فرزانه لطفی، لیلا کفاشزاده و جمعی از نویسندگان و اعضای شورای کتاب کودک روز پنجشنبه (۳ آبانماه) در سرای کتاب موسسه خانهکتاب برگزار شد.
مصطفی مهرآیین، جامعه شناس و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، مقاله خود را با عنوان «ظهور فرهنگ، هدفی دیگر در اندیشههای رورتی، لویناس، کریستوا و ریکول»، ارائه داد و در این باره گفت: چهار متفکری که من به آنها پرداختهام، هم متفکر ادبیات و هم متفکر مفهوم «دیگری» هستند. رورتی فیلسوف متفکر آمریکایی و بیشتر پراگماتیست است، اما علاقه عجیبی به ارزش ادبیات در جهان دارد و به طور خاص متفکر «دیگری» هم هست. او در مقاله «افول حقیقت رستگاریبخش و ظهور فرهنگ ادبی»، از حقیقت رستگاریبخش حرف میزند و تعریف خیلی سادهای از آن دارد؛ آن هم این است که اگر میخواهیم این دنیا را جای بهتری کنیم، برای ساختن خود چه کاری میتوانیم کنیم؟ و لازمه پاسخ به آن را داشتن هدف و آگاهی از اهداف دیگران میداند.
او ادامه داد: رورتی میگوید تا قبل از این که من ایده خود را طرح کنم، مبتنی بر دو الگوی دین و علم، از ما خواستهاند حقیقت را دنبال کنیم. او میخواهد به ما بگوید هر دو این الگوها ته کشیده و الان تنها الگوی نجاتبخش انسان، ادبیات است. البته این به این معنا نیست که این الگوها کار نمیکند، بلکه نمیتوانند آن کاری را که مد نظر رورتی است را انجام دهند. او راه و روش جدید برای زندگی کردن را در ادبیات میبینند و به اعتقاد او ادبیات از جنس تجربه زیسته است.
مهرآیین در ادامه به کریستوا پرداخت و گفت: کریستوا معتقد بود دو قشر عاشقترین موجودات عالماند؛ یکی داستاننویسان و دیگری داستانخوانها. از نمونههای امر نشانهای از نگاه کریستوا، صدا و لالایی مادر است. کریستوا میگوید منبع شناخت انسان فقط عقلانیت نیست؛ چیزهای دیگر هم هست و به همین دلیل یکی از نکات مهمی که کریستوا طرح میکند، این است که چگونه ادبیات از فلسفه سرپیچی میکند؟ یعنی ادبیات به معنای نمادی از امر نشانهای دائماً جهان ما را به هم میریزد.
وی افزود: به اعتقاد کریستوا، تنوع نباید فقط بیرونی باشد. مهم این است که این بیگانههای بیرونی و دیگری، در درون شما وارد شوند و آن صلح بیرونی به صلح درونی تبدیل شود. اینکه در یک جامعه خشونت پایین باشد، یا آدمها در آن نمیجنگند، نشانه اهل صلح بودن آن جامعه نیست؛ بلکه در یک جامعه زمانی صلح خواهد بود که در درون آدمها آشتی باشد، و این آشتی حاصل نخواهد شد الا زمانی که شما ادبیات بخوانید یا داستاننویس شوید؛ چون زمانی که ادبیات می خوانیم دیگران خود ما هستیم.
این جامعهشناس ضمن اشاره به کتاب «زندگی روایت است» از کریستوا در خصوص هانا آرنت و توضیح دیدگاه او، عنوان کرد: از نگاه هانا آرنت، ادبیات جایی است که ما تکثر به معنی تنوع را میفهمیم از نگاه او هم تولد کودک و هم مرگ مهم هستند. چرا که تولد هر کودک به مثابه ورود یک روایت تازه به جهان است. به گفته هانا آرنت، تولد هر کودک یک امر سیاسی است، چون آغاز یک روایت و قصه تازه است؛ البته او مرگ را هم یک امر سیاسی میدانست.
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در ادامه به دیدگاههای لویناس اشاره کرد و گفت: به گفته لویناس انسان دو ویژگی دارد، یکی حرف زدن و دیگری توان سخن گفتن است. توان سخن گفتن یعنی اینکه من بالقوه مخاطب دیگرانم و دیگران بالقوه مخاطب من هستند. به اعتقاد او توان سخن گفتن مهم است نه گفتهها.
او ادامه داد: لویناس فیلسوف دیگری است. از نگاه او مهمترین موقعیتها، رودررو شدن چهره به چهره با دیگران است؛ چرا که در واقع دیگری یعنی راز، یعنی مفعول بودن. از نگاه لویناس ادبیات جای بروز دیگری است که میتواند ما را به موقعیتهای اخلاقی ببرد و آن چیزی که در این موقعیت مهم است، این است که دیگری، هم به تو به عنوان یک انسان رجوع میکند و هم اینکه احتمالا بیچاره و درمانده است. بالاترین سطح درماندگی در رابطه با دیگری، حضور یک کودک است بنابراین موقعیتهای اخلاقی را مثل روبرو شدن با یک کودک میدانست.
مهرآیین در ادامه به پل ریکور پرداخت و بیان کرد: ریکور متفکری تحت تاثیر ژان نابر فیلسوف است. ریکور یکی از بهترین راههای بازیابی میل به زیستین را، رفتن به سمت دیگران و محصولات آنان میداند و راهکارش هم که هرمونتیک و تفسیر است. در نگاه او بازیابی میل به دیگری در خواندن ادبیات تفسیر دیگران به شکل گشوده است.
ارجی، دیگر سخنران این نشست، به ارائه مقاله خود با عنوان «مفهوم دیگری در ادبیات کودکان و خاصه افسانهها» پرداخت و در این باره گفت: این نکته که مفهوم دیگری یک مفهوم سیال و لغزنده است و میشود از منظرهای متفاوت به آن نگاه کرد، ما را مقداری متوقف میکند که در ادبیات باید از چه منظری به این مفهوم نگاه کنیم؟ ولی در یک نگاه کلی باید گفت که ادبیات دیگری پرور است. یعنی اساساً میشود گفت که بیش از هر نحله، نظریه، مکتب، فکر و متنی، ادبیات توانسته ویژگیهای «دیگری» را تبلور دهند و عینی و ملموس کند.
او ادامه داد: دو شاخصه در ادبیات میشناسم که مولفههای دیگریپرورند و ویژگیهای دیگری را در ادبیات تجسم میبخشند. اولین شاخص این است که برخلاف تصور بسیاری که فکر میکنند، ادبیات یک معنای تکمیلی یا ثانویه است؛ ادبیات در حقیقت یک قاعده تشبیهی است، اساساً معنیساز است و در زبان، آن مفهوم خاصی را به وجود میآورد که قبل از آن نبوده است. بنابراین میتوان گفت ادبیات فرم و ساختار زبان را آگاهانه میشکند و این شکستن، محصول یک اتفاق ساده نیست. اولین ویژگی اساسی ادبیات این است که فرمشکن، قاعدهشکن، هنجارشکن و برجستهساز است و این برجستهسازی در ذات و جوهره زبان است، نه در واژه کلمه و ساخت نحوی.
ارجی اضافه کرد: ویژگی دوم ادبیات بر اساس همان قاعده اول، این است که کاراکتر و شخصیت، خصوصاً در داستان که ادبیات آن را میسازد، ویژگی چندلایه، پردلالت و متکثر است. پردلالتی و چندلایگی در ادبیات منحصر به فرد است. این ویژگی در هیچ مقوله دیگر قابل تعریف نیست. یعنی ادبیات ویژگیهایی از درون ناخودآگاه میگیرد و به قهرمان میدهد که این مولفهها در زندگی عادی و متعارف وجود ندارد. بنابراین ادبیات در دنیای خودش، مولفههایی بسا متناقض را جمع کرده که این ویژگیها در انسان بیرون از این دنیا اصلا وجود ندارد. چندلایگی و پردلالتی ادبیات دیگری را میشناسد و ادبیات، حفرهها و حلقههای مفقوده انسانی که شخصیتهای ایدئولوژیک آن را ندیدهاند را دیده است.
او در ادامه گفت: من معتقدم که افسانهها از منظر دنیا و ادبیات کودکان، از گذشته دور تا امروز قویترین و اساسیترین دنیایی هستند که دیگری را بینقص و بیشبهه میپرورانند؛ چرا که افسانهها خصوصاً از نگاه کودک، نقشه روح بشر و ذهن کودک هستند و بسیار توانستهاند به شکل نمادین، عقدهها، آرزوهای سرکوب شده و امیال انسانی خصوصاً کودک را بشناسند. به همین خاطر در جامعه ما آگاهانه افسانه زدایی میشود.
ارجی در پایان گفت: در افسانه یک شخصیت خیلی عمومی وجود دارد. در افسانههای ما، قهرمان داستان عملا یک انسان ضعیف است ولی در چرخه داستان موفق میشود که این همان دیگری است که به بهترین شکل به کودک میآموزد که میتوانی با مکانیسمی که قهرمان داستان طی کرده و به موفقیت رسیده، ضعف خود را رفع کنی و به موفقیت برسی.
فرزانه لطفی به ارائه مقالهای با عنوان «دیگرانگی جنسیت در داستانهای عامیانه نمکی» پرداخت و در این باره گفت: در اغلب روایتهای نمکی، خود نمکی جنسیت زنانه دارد. کتابها ابزارهای آموزشی هستند که کودک در نهاد خانواده، با این بستر فرهنگی یکسری آموزشها را به طور غیرمستقیم میبیند و تاثیر خودش را در جهانبینی کودک میگذارد. از طرف دیگر، راویها یا خالق اثرها، ایدئولوژی و نحوه اندیشه خود را به طور غیر مستقیم در متنی که روایت میکنند، پنهان میکنند که به گونهای آموزش برای کودکان با مطالعه داستانها و کتابها است.
او ادامه داد: دیگرانگی جنسیت خود محصولی از یک فرآیند اجتماعی است که به کودک منتقل میشود. من در تحلیل داستان نمکی، ابتدا خود متن را مورد بررسی قرار دادم تا ببینم مردسالارانه است یا بیشتر یک مقوله زنانگی در آن رخ داده است نمادهای زبانی را مورد بررسی قرار دادم، که هر کدام به چه نحوی مقولات زنانگی و مرد سالاری را مطرح کردهاند؟ تا حدودی هم به ایدئولوژی پنهان شده در متن پرداختهام و در مجموع شاخصههایی که معیارهای زنانگی و مردانگی در متن را مشخص میکنند را مورد توجه قرار دادهام. در مجموع روایتهایی که من بررسی کردم، زنان به عنوان دیگری در متن به دو شکل هستند؛ زنان منفعل و ساده یا زنانی که به عنوان دیگری در تقابل نقشهایی هستند که از سوی جامعه به زنان تحمیل شده است.
لطفی در ادامه ضمن ارائه روایتهای مختلف از نمکی، مانند روایتهای قاسم محمودزاده، سوسن طاقدیس، ناصر یوسفی، منوچهر کیمرام و کتایون دیانتی، توضیح دیگرانگی در این روایتها و مقایسه آنها با یکدیگر، گفت: به طور کلی هنوز جنسیتهایی که در کاراکتر نمکی تبلور پیدا کرده، یک هویت تازه کلیشهای برای کودک میسازد. به گونهای که کودک را از کودکی خود و اصالت هر کدام از جنسیتهای متفاوت کودکانه خارج میکند و به او القا میکند که برای موفقیت و پیروزی باید در قالب دیگری باشی.
لیلا کفاشزاده که علاوه بر فعالیت در شورای کتاب کودک، در بخش میراث فرهنگی هم فعال است، مقاله خود را به عنوان «عروسک به مثابه دیگری در افسانهها و آیینهای کهن» ارائه کرد و گفت: طبق برهان خلف میشود از برعکس کردن یک موضوع، به آن رسید. بنابراین برای رسیدن به «دیگری»، باید ببینیم که «خود» چیست؟ به نظر خیلی از بزرگان، یکی از اولین رویاروییهای کودک با خود در آینه است. زمانی که بزرگتر میشود، گفتوگوی درونی هم دیگری است. همیشه بچهها با خودشان حرف میزنند و همینطور که بزرگتر میشویم، با خود حرف زدن را به درون میبریم.
او ادامه داد: صحبت درونی در واقع فرصتی است که یک دیگری درونی برای خودمان تصور کنیم، با آن صحبت کنیم و خلاصه اینکه گفتوگوی درونی خیلی خوب کمک میکند که آدم یک دیگری برای خودش متصور شود و آرام آرام شروع کند به مشق اینکه خود چیست؟ خودآگاهی در دوران کودکی، یکی از بابهایی است که باعث ایجاد شناخت میشود، یعنی آرام آرام با قرار گرفتن در برابر آینه، دوربین و عروسک میفهمیم چیستیم؟
کفاشزاده با بیان اینکه در ادبیات کهن ما گفت و گو با عروسک خیلی زیاد رایج است و آوردن مثالهایی از قصههای که عروسک دارد، به تعریف داستان «عروسک سنگصبور» پرداخت و گفت: به نظر من عروسک سنگصبور در این قصه، دیگری و بخشی از وجود دختر است که فرصت پیدا کرده در خلوت خودش گفتوگویی درونی کند. در قصه «مومننه»، هم عروسک نقش دیگری را برای شخصیت داستان بازی میکند که تقریبا شبیه همین داستان سنگ صبور و مقداری متفاوتتر است.
او ضمن تعریف داستانهای دیگر از عروسکها، به عروسکهای آیینی در مناطق مختلف ایران اشاره کرد و به عنوان نتیجهگیری عنوان کرد: یکی از راههای پیدا کردن خود که بعدا قرار است در تقابل با دیگری قرار گیرد، گفتوگو با خویشتن یا همان عروسک است. عروسکهای قومی خصوصیات خیلی عجیب و غریبی دارند. عروسک برای بچه امن است، بچه میتواند با عروسک همذاتپنداری کند و در عین حالی که کسی جز خودش است، ولی دیگری محسوب میشود.
پنل ششم این همایش درباره «دیگری در مقابل شهروند» است که شامل مقالاتی است که به موضوع تولید ادبیات کودک و سایر محصولات مربوط به کودک در مواجهه واقعی با افرادی که دیگری تلقی میشوند میپردازد.
در این پنل حمیدرضا شاهآبادی از «تصویر غلامان و کنیزان سیاه در افسانههای عامیانه دوره قاجار» صحبت کرد و گفت: به بردگی گرفتن انسانها از گذشته وجود دارد؛ از زمانی که بشر جنگیدن را آغاز کرد به اسارت گرفتن دشمن و خانوادهاش امری مرسوم در تمام دورههای تاریخی و در تمام کشورها رودپای بردگان را میتوان دید و جایگاه آنها در تاریخ و در موقعیتهای اجتماعیشان میتوان بررسی کرد. اما پدیده بردگان سیاه آفریقایی به دوره بعد از رنسانس بر میگردد و زمانی که قطب نما اختراع شد و کشتیها به سفرهای طولانیتری رفتند و دریانوردی گسترش پیدا کرد.او در ادامه افزود: شاید رنگ سیاه مردم آفریقا و ویژگیهای چهرهشان موجب میشد بیش از هر موجودی مورد تعریف قرار بگیرند و افراد دیگری که از هر نژادی به آنجا سفر کردند آنها را از خود پستتر میدانستند. کشور ما ایران چندان در پی کشورگشایی نبود؛ اولین مواجهه ایران با بردگان به اوایل قرن ۱۳ شمسی برمیگردد که بردگان وارد ایران شدند. به طور متوسط حوالی سال ۱۲۵۸ شمسی چیزی حدود سالی ۱۰۰۰ نفر برده وارد ایران میشد. نکته مهم درباره بردگان سیاه در ایران این است که موقعیت آنها هیچگاه مشابه موقعیتی که در کشورهای دیگر مانند آمریکا داشتند نبود. نیروی کار سیاهان در آمریکا برای کار تولید به کار گرفته میشد، در ایران به عنوان خدمتکار و سرباز از آنها استفاده میشد. اعتقادات دینی مردم ایران باعث میشد که به بردگان سخت نگیرند. بین مردم ایران این اعتقاد نیز وجود داشت که آزاد کردن بردگان کار خوبی است. بعضا این بردگان را برای برآورده شدن نذرشان میخریدند و آزاد میکردند.
شاهآبادی همچنین بیان کرد: در مواردی بردگان را مانند فرزند خوانده خود در نظر داشتند و برخی بردگان از صاحبان خود ارث میبردند. به همین دلیل از نیمه قرن ۱۹ زمانی که انگلیسی وارد راه بردهداری شدند و آنها را از ایران به هند میفرستادند اصولا بردگان امتناع میکردند. بشیر خان از ثروتمندترین بردگان بود که گفته میشود تمام دارایی او ۵۰ هزار تومان بود که در آن زمان مقدار زیادی بود. در واقع میتوان گفت در بدترین شرایط این بردگان مانند ایرانیان فقیر آن زمان زندگی می کردند. نکته مهم دیگر این است که برخی بردگان در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی در داخل شهرهای ایران حضور داشتند، مانند برخی شورشهایی که علیه وضع عمومی شهر رخ میداد. در برخی از داستانها سیاهان را در جایگاه خودشان بهعنوان خدمتکار و سرباز ... میبینم در برخی دیگر مانند قصه نارنج و ترنج سیاه در مقام فردی بد ذات دیده میشود. در این داستان موضوع چهره و رنگ به عنوان ویژگی منفی تلقی شده و جایگاه کنیز به عنوان شخصیت منفی روایت میشود و این عجیب است در حالی که در دوره قاجار رفتار نژاد پرستانه دیده نمیشود.شاهآبادی خلاصهای از داستان نارنج و ترنج بیان کرد تا این بد ذاتی عیان شود.
شیما حجازیزاده دیگر سخنران این پنل با موضوع «مروری بر کتابخانه های تخصصی کودکان با اختلال اتیستیک (کودکان اتیسم) در ایران و خارج از ایران» در این رابطه گفت: با توجه به اینکه کودکان اتیسم تفاوتهایی با سایر کودکان دارند به عنوان «دیگری» در جامعه محسوب میشوند. تعداد مبتلایان به اتیسم در ایران به ۷۰۰ هزار نفر رسیده است و با توجه به این تعداد که تعداد کمی نیست و به خدمات خاصی نیاز دارند وجود کتابها و کتابخانههای تخصصی برای این کودکان لازم است. همچنین او برای بهبود عملکرد کتابخانههای تخصصی راهکارهایی را در مقاله خود ارائه میدهد. او در پایان گفت: کتابهای بدون متن، مهارتهای گفتاری و نوشتاری آنها را افزایش میدهد. همچنین استفاده از عکس برای این دسته از کودکان مناسبتر است زیرا این کودکان ترجیح میدهند کلمات و عکسها آشنا و تکراری باشند تا حس اطمینان در آنها دست دهد.
مهشید دولت از دیگر سخنرانان این همایش مطرح کرد: فعالیت من درباره کودکان دومعلولیتی (ناشنوا ـ نابینا) و خواندن برای آنها بود؛ یکی از گروههایی که ما بهعنوان دیگری میشناسیم معلولین هستند. ما هرچقدر همدیگر را بهتر بشناسیم، ارتباط بهتری با یکدیگر برقرار میکنیم؛ درباره این دسته از کودکان نیز به همین نحو خواهد بود. باید نحوه برخورد با آنها و مدلی که آنها ما را میبینند را درک کرده و بشناسیم و از دید آنها نگاه کنیم. این افراد چند معلولیتی به سه گروه اصلی تقسیم میشوند: ۱) افرادی که نابینا به دنیا آمده و به دلیل بیماری ناشنوا میشوند، ۲) افرادی که ناشنوا به دنیا آمده و به دلیل بیماری نابینا میشوند و ۳) کودکانی که نابینا و ناشنوا به دنیا آمدهاند که این گروه سخت تلقی میشوند و باید توجه کنیم که این کودکان غیر از اینها چه معلولیتهای دیگری دارند و با توجه به این موضوع رفتار کنیم. با توجه به شناختی که نسبت به کودک به دست میآوریم که در کدامیک از این سه گروه قرار میگیرد باید محیط را برایش آماده کنیم.
دولت درباره این راههای ارتباطی گفت: اولین راه ارتباطی و بهترین راه توجه به «دست» است. قرار است با دست بشنویم، بفهمیم و حرف بزنیم. این کار هم برای فرد و هم برای کودک چند معلولیتی مهم است و یکی از مهمترین راههای ارتباطی تلقی میشود. از جمله راههای ارتباطی دیگر، کتاب بریل، خود جسم، کتابهایی دارای خطهای برجسته، کتابهای حسی ـ لمسی و مهمترین آنها طبیعت است. طبیعت برای کودکان نابینا و ناشنوا بسیار مهم است. همچنین لازم به ذکر است کتابهای مناسب برای این افراد کتابهایی هستند که ذهنی نباشد؛ رئال، واقعی و ساده باشد، متن و تصویر به یکدیگر وابستگی نداشته باشد و در تجربههای اجتماعی به آنها کمک کند.
ویکتوریا فاتحی از اعضای شورای کتاب سخنرانی خود را با موضوع «تعدیل نگرش، «دیگریسازی» در کودکان ایرانی از راه ادبیات داستانی (در مواجهه با کودکان افغانستان)» آغاز کرد و گفت: کودکان افغان بسیار مورد تحقیر کودکان ایرانی قرار میگیرند این نگاه وام گرفته از نگاه خانواده آنهاست. یکی از بدترین ناسزاهایی که بچهها به یکدیگر میدهند افغانی است. با توجه به اینکه در مقالات و سخنرانیهای تخصصی دائماً به اهمیت موضوع نقش انکارناپذیر ادبیات در فهم تفاوتها پرداخته میشود ولی سهم ادبیات کودک و نوجوان ایران در بازنمایی کودک افغان کمرنگ است. تحقیر و توهین کودکان افغان آزار دهنده است که در نهایت این روند دیگری سازی به تبعیض اجتماعی مهاجران افغان منجر میشود. در بخش تالیف آثار برای مهاجرت افغانها دو رمان داریم که کودکان مهاجر افغان در یکی از این دو، شخصیت اصلی و در دیگری در حاشیه داستان قرار دارند. غیر از این دو کتاب، کتاب دیگری پیدا نکردم و در بخش ترجمه نیز چندان به این موضوع توجهی نشده است. پژوهشی در رمینه تاثیر ادبیات داستانی و موضوع مهاجرت با همکاری واحد مددکاری موسسه توانمندسازی مهر و ماه انجام دادیم.
او درباره این پژوهش گفت: در این پژوهش که شیوه عمل آن با همان شیوه پروژه با «من بخوان» که یک برنامه ترویج کتابخوانی است یکی است. در این پژوهش بلندخوانی بهعنوان متغیر مستقل و همدلی بهعنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شده است. در این پژوهش ۳۰ دانشآموز در دو گروه ۱۵ نفره هم از کودکان ایران و هم کودکان افغانی در پایههای اول، دوم و سوم ابتدایی انتخاب شده که پرسشنامههایی در پیش از آزمون و پس از آزمون در اختیارشان قرار داده شد. این پژوهش با ۶در ۷ جلسه با ۶ عنوان کتاب برای بلندخوانی انجام شد که یک نشست به گفتوگو و نقاشی پرچم کشورها و نمایش خلاق اختصاص یافت. این آزمون با یکسری محدودیتهایی همراه بود که یکی از آنها بینظمی و متغییر بودن تعداد کودکان بود.
فاتحی همچنین خلاصهای از آن هفت جلسه نشست، اهداف و تعداد کودکان در هرکدام از این جلسات را بیان کرد. در این جلسات کودکان با رنگ پرچم، غذا و گویش ایران و افغانستان آشنا شدند. همچنین پس از پایان این جلسات علاقه افغانها به افغانستان بیشتر دیده شد.
آزادمهر دانشفاطمیه آخرین سخنران پنل ششم نیز سخنرانی کوتاهی در زمینه مقاله خود با نام «رصد و تحلیل مفهوم دیگری در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» انجام داد و در ابتدای سخنرانی خود درباره مفهوم دیگری از دیدگاه فلسفی و دیگری در فرهنگ ایران توضیحاتی ارائه کرد. همچنین هدف پژوهش خود را شناسایی مفهوم دیگری و مصادیق مشابه آن در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان شورای کتاب کودک خواند و گفت این پژوهش کاربردی است و برای انجام آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.
حسام سلامت بهعنوان سخنران بخش اختتامیه این همایش به ارائه توضیحاتی درباره «من، دیگری و ساختن جهان مشترک» پرداخت و درباره اهمیت آموزش عمومی در شکلگیری شهروندی مدنی توضیح داد: من دانشجوی دکترا هستم و دکتر نیستم، خود این اسمها و لیبلها نوعی فاصلهسازی و دیگریسازی است. صحبت درباره این موضوع دیگری در زمانه مناسب انتخاب شده که هم در سطح جهانی، ملی و منطقهای با انواع و اقسام جریانهای دیگری ستیز همراه هستیم. در دل چنین وضعیتی یکی از اقتضائات این خواهد بود که در همین لحظه مشخص به مسأله دیگری فکر کنیم. اگر مساله ما ساختن ایران دموکراتیک باشد مساله دیگری یکی از اساسیترین مبحثهایش خواهد بود.
او از چهار سازوکار درباره مسائل دیگری صحبت کرد و گفت: اولین سازوکار دیگریدوستی است. تعریف او از دیگری دوستی این است که رابطه من با دیگری به کمترین فاصله میرسد که میتواند در قالب عشق و دوستی قرار گیرد. گویی که فاصله بین من و دیگری به کمترین حالت خود میرسد. سازکار دوم را دیگربودگی میدانم که براساس حق تفاوت عمل میکند؛ یعنی مساله این است که دیگرانی وجود دارند که نسبت به ما متفاوت هستند. جوامعی که ظرفیت دیگری متفاوت را دارند و آنها را به رسمیت میشناسند جوامع دارای شهروند مدنی هستند. یکی از معضلات تاریخی که با آن مواجه بودیم مساله به رسمیت نشناختن دیگران بود و در سطوح مختلف، خودمان نیز با آن مساله مواجه هستیم.
او در ادامه بیان کرد: سازوکار سوم دیگرستیزی است، یعنی نسبت من با دیگری به مساله پرتنش تبدیل میشود که دیگری همچون غیرخودی به حاشیه رانده میشود. دیگرانی که نامشان نیز حذف میشود مانند گروه همجنسگرایان و بهائیان. سازوکار چهارم دیگریسازی است که خودش به دو سازوکار دشمنسازی و برچسبزنی تقسیم میشود. دیگریسازی سازوکاری است که افراد از مجرای تبدیلشدن به دشمنی که باید به حاشیه رانده شود، مقدمات حذفشان را فراهم میکند. نظام آموزشی دولت و سیاست دست اندرکاران این دیگریسازی هستند. دیگریسازی را نه تنها در سطح خرد بلکه در سطح کلان هم نیز باید دید و به آن توجه کرد. دیگریسازی از مجرای سازوکار دشمنسازی و برچسبزنی، سیاستهای تبعیض را تثبیت و طبیعیسازی میکند و این کار ایدئولوژیها است.
سلامت در باره مقاوت دربرابر این ایدئولوژی آموزش عمومی گفت: سطح اول رهایی از این تبعیضها دست گذاشتن بر ضرورت انقلاب در آموزش عمومی است چون آنچنان که معلوم است این خانه از پایبست ویران است. برای بازسازی مفهوم هویت باید سه مفهوم را تعریف کنیم و آن فهم ما از گشودگی، سیالیت و دیالوژیکال است. گشودگی یعنی هویتهای ما گشوده است و همواره در حال ساخته شدن و در اینجا باید از هویتیابی به جای خود هویت حرف بزنیم. سیالیت یعنی هویت سیال که کاملا همراه با وجه اول یعنی گشودگی است. رکن سوم فهم دیالوژیک است که به شکل گفتوگویی ساخته میشود. تجربه دوستی، یعنی نزدیکی من با دیگری متفاوت. طرف شدن با کسی که افق من را میگشاید و من آنچه هستم تثبیت نمیکند، من را تغییر میدهد و دگرگون میکند. چنین فهمی از هویت عملا مولد آن سوژه و شهروندی خواهد بود که من نام آن را شهروند مدنی میگذارم که هر لحظه آمادگی مواجه شدن با دیگری متفاوت را دارد. جامعهای که گرفتار تبعیض است در نهایت آن دیگریهای متفاوت با دیگری خودش است طرد کرده و این طرد کردن را تولید خواهد کرد. جامعهای که شکاف طبقاتی در آن بیشتر میشود انواع و اقسام تبعیض نیز در آن رواج پیدا کرده و دیگری ستیزی مشهود میشود.
حسام سلامت در پایان گفت: درواقع مساله فقط اصلاح نظام آموزشی نیست بلکه شکافهای اجتماعی و طبقاتی را باید از بین برد. برای تبدیل شدن به شهروند مدنی باید ساز و کارها را شناخت و در صدد اصلاح جامعه برآمد. تبعیض و نابرابری و شکاف ساز و کارهای مولد انوع و اقسام دیگریها هستند که باید آنها را حل کرد. جامعه ما روی لبه پرتگاه قرار دارد که نمیتوان با آن شوخی کرد و یکی از مشکلات کنونی جامعه ما عدم تخیل از آینده است و معنایش آن است که آیندهای مشخص در انتظار ما نیست و امید در بین مردم از بین رفته است.
سومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی با پخش فیلمی مستند به کار خود خاتمه داد. در این همایش همچنین مجموعه مقالات دومین همایش «ادبیات کودک و مطالعات کودکی: کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» که شامل ۲۱مقاله است به شکل یک کتاب عرضه شد.
فراخوان نخستین جشنواره بینالمللی کتاب کودک و نوجوان کاشان منتشر شد
نخستین جشنواره بینالمللی کتاب کودک و نوجوان کاشان، در سال انتخاب کاشان به عنوان پایتخت کتاب کشور، از ۲۲ تا ۲۵ آذرماه ۹۷ برگزار میشود.
در بخش اول نخستین جشنواره بینالمللی کتاب کودک و نوجوان کاشان، کتابهای تألیف و ترجمه با موضوع آب داوری میشوند.
در بخش دوم جشنواره با عنوان «صدای پای آب» نیز نویسندگان و تصویرگران برگزیده از طریق فراخوان، بعد از شرکت در کارگاههای آموزشی، ۵ عنوان کتاب داستانی تصویری با موضوع آب تولید میکنند که با حمایت جشنواره منتشر خواهد شد.
بخش اول
- جایزه کتاب برتر کودک و نوجوان با موضوع آب و محورهای مرتبط با آن
در این بخش، کتابهای گروه سنی کودک و نوجوان با موضوع آب داوری میشوند و به ۳ عنوان برگزیده جوایزی تعلق میگیرد.
نحوه شرکت در بخش اول:
- کلیه کتابهای داستانی و غیرداستانی که از سال ۹۰ تاکنون منتشر شدهاند، میتوانند در این رقابت شرکت کنند.
- این بخش از نظر تعداد عناوین آثار ارسالی محدودیتی ندارد.
- پدیدآورندگان و ناشران ضمن تکمیل فرم پیوست، ۳ نسخه از هر اثر خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.
مهلت ارسال آثار:
آخرین مهلت ارسال آثار، پایان آبان ماه ۹۷ است.
جوایز:
تندیس جشنواره به همراه تور یکهفتهای بومگردی به مناطق جذاب ایران و هدایایی از صنایع دستی ایران.
بخش دوم
- مسابقه و کارگاه تولید کتاب تصویری «صدای پای آب»
- این بخش با هدف حمایت از نویسندگان و تصویرگران جوان و ایجاد فرصت برای انتشار آثار ایشان برگزار میشود.
محورهای جشنواره:
الف) آب و محیط زیست؛ فرهنگ استفاده درست از آب، آینده بدون آب.
ب) آب و فرهنگ مردم؛ باورها، آیینها، پیشهها و مهارتهای بومی (جشن آبپاشان، قالیشویان مشهد اردهال، میراب و مُقَنّی، قنات، آبانبار، آسیاب و ...)
نحوه شرکت در بخش «صدای پای آب»:
- نویسندگان و تصویرگران برای شرکت در مسابقه و کارگاه باید ضمن تکمیل فرم پیوست، آثار خود را در محورهای اعلام شده به آدرس پستی یا الکترونیکی جشنواره ارسال کنند:
- نویسندگان: حداقل یک داستان کودک (حداکثر ۱۰۰۰ کلمه).
- تصویرگران: حداقل یک تصویر (همراه با توضیح ایده یا داستان).
از میان شرکتکنندگان در مسابقه، ۱۰ نفر (۵ نویسنده و ۵ تصویرگر) برای حضور در کارگاه کتاب تصویری برگزیده میشوند.
برگزیدگان مهمان جشنواره خواهند بود و در تیمهای دونفره (یک تصویرگر و یک نویسنده) در کارگاههای مرتبط جشنواره شرکت میکنند. پس از آن طی مهلت مقرر کتاب تصویری خود را برای انتشار به دبیرخانه ارائه خواهند کرد.
دبیرخانه جشنواره علاوه بر انتشار کتابهای تولیدشده و پرداخت حق التالیف، جوایزی را به پدیدآورندگان اهدا خواهد کرد.
تبصره: تصویرگران و نویسندگانی که میخواهند در کنار هم در یک تیم کار کنند، باید نمونه آثار خود را همراه هم و در یک فایل ارسال کنند.
مهلت ارسال آثار:
متقاضیان باید حداکثر تا پایان آبان ۹۷ آثار خود را همراه با فرم شرکت در جشنواره به آدرس پستی یا الکترونیکی به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.
فرم شرکت در بخشهای جشنواره از بخش پیوست دریافت کنید
پیوستاندازه فرم شرکت در نخستین جشنواره بینالمللی کتاب کودک و نوجوان کاشان۳۷.۷۸ کیلوبایت گونه خبر: در شهر چه خبرکلیدواژه: نخستین جشنواره بینالمللی کتاب کودک و نوجوان کاشانکودکان و آداب و سننکودکان و میراث فرهنگیکودکان و آبجشنواره ادبیات کودکترویج کتابخوانیلینک کوتاه: https://ketabak.org/zz793
گزارش سخنرانی مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان
لیزابت پیج، مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان روز جمعه ۴ آبان ۱۳۹۷ در کتابخانه تحقیقاتی شورای کتاب کودک درباره «ایجاد شبکههای روابط انسانی در فرهنگهای متفاوت» سخنرانی کرد.
این نشست که با حضور نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک و سحر ترهنده، مسئول روابط بین الملل شورا، فرهاد حسن زاده، نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن دوره پیشین، مهمانهایی از کشور افغانستان و دیگر دوستداران ادبیات کودک برگزار شد.
لیز پیج با تشکر از دعوت شورا سخنانش را با توضیحی درباره چگونگی شکلگیری دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (ای بی) آغاز کرد. او گفت: «دفتر در سال ۱۹۵۳ در سوئیس آغاز به کار کرد. این دفتر ابتدا در آلمان تاسیس شد ولی بلافاصله به سوئیس نقل مکان کرد. بنیانگذار این دفتر«یلا لپمن» بود که مجبور به ترک آلمان تحت سلطه نازیها شده بود. او تلاش کرد که به کودکان ضربهخورده از جنگ و رنج دیده که اعضا خانوادههای خود را از دست داده بودند، کتاب تهیه کند. او شروع به جمعآوری کتاب از تمام دنیا کرد و به تمام سفارتخانهها و بسیاری از اشخاص از جمله همسر رزولت نامه نوشت و موفق به جمعآوری کتاب شد و این کتابها پایهای شد برای تاسیس کتابخانه مونیخ. اما این پایان کار لپمن نبود. او میخواست افراد مختلفی را دور هم جمع کند و به همین دلیل در سال ۱۹۵۳ دفتر بینالملی را با مساعدت افراد هم فکر از جمله آسترید لیندگرن، در زوریخ بنیان نهاد. در همان سال تاسیس چهار کشور امریکا، انگلستان، استرالیا و هلند عضو دفتر شدند و یک سال بعد تعداد بیشتری از کشورها از جمله ایران به عضویت دفتر درآمدند که تا به امروز شامل ۷۹ کشور شدهاند.»
در ادامه نوش آفرین انصاری با اشاره به این که ایران نخستین کشور در آسیا و خاورمیانه بود که عضو ای بی شده از لیز پیج پرسید: «دفاتر ملی چگونه راه میافتند و چگونه توسط دفتر بین الملل پذیرفته میشوند؟»
لیز پیج در پاسخ به این پرسش، گفت: «این سوال سختی است. چون ۷۹ مدل مختلف وجود دارد. هر دفتر ملی مدل خودش را دارد و مستقل از دفتر اصلی است. تنها موردی که ما آن را تشویق میکنیم این است که پذیرا باشند و همه کسانی را که به نوعی درگیر ادبیات کودک و کتاب کودک هستند بپذیرند. این پذیرا بودن در کشوری مثل ایران که بنمایه ادبیات کودک آن قوی است، کار دشواری نیست، اما در برخی کشورها مثل تانزانیا که فاقد این نوع بنمایهاند، حتی عضوگیری نیز سخت است. بنابراین، ما فقط دو وظیفه را برای دفاتر ملی تعریف کردهایم یکی پرداخت حق عضویت در هر سال و دیگری ارائه گزارش فعالیتها هر دو سال یک بار. هر دفتر ملی در کشور خود برنامههایی را اجرا میکند. اما ما برنامههای بینالمللی را هماهنگ میکنیم و اعضا را برای شرکت دعوت میکنیم. یکی از معروفترین این فعالیتها، اهدا جایزه هانس کریستین اندرسن است که به نوبل ادبیات کودک معروف است و همه ساله یک نویسنده و یک تصویرگر برای یک عمر فعالیت و به عنوان فردی که باعث پیشبرد ادبیات کودک و نوجوان در کشورش شده است، برنده این جایزه میشود.»
لیز پیج درباره جایزه هانس کریستین اندرسن و تاریخچه آن گفت: «این جایزه در سال ۱۹۵۶ فقط به یک نویسنده و آن هم فقط برای یک کتاب داده میشد. اما از سال ۱۹۶۲ به این سو، برای یک عمر فعالیت و تمامی آثار نویسنده داده میشود. در سال ۱۹۶۶ اولین جایزه تصویرگری راهاندازی شد، که تاکنون یک ایرانی به نام فرشید مثقالی در سال ۱۳۵۴ برنده آن شده است و من اکنون بسیار خوشحال هستم که یک نویسنده ایرانی که امسال جزو نامزدهای نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن بود در این جمع حضور دارد.»
لیز پیج درباره داوری جایزه هانس کریستین اندرسن گفت: «برای انتخاب فرد نهایی داوران بینالمللی دعوت میشوند و خرسندم از اینکه در طول این سالها ایران داوران بسیار قدرتمندی نظیر خانمها: میرهادی، راعی، قزل ایاغ، نیری، انصاری، یوسفی، قایینی و ترهنده داشته است و از شورای کتاب به دلیل تداوم در همراهی با دفتر و جایزه تشکر میکنم.»
سحر ترهنده، مسئول روابط بین الملل شورای کتاب کودک، با اشاره به دشواریهای تشکیل پرونده برای نامزدهای معرفی شده به ای بی گفت: «ما طبق سنت همیشگی، در یک سال یک نویسنده و سال بعد یک تصویرگر معرفی میکردیم.علت این امر دشواری تهیه پرونده بود. اما امسال تصمیم گرفتیم ریسک کنیم. بدین ترتیب که تلاش خواهیم کرد تا به کمک اسپانسر، برای سال ۲۰۲۰ علاوه بر تصویرگر، یک نویسنده نیز معرفی کنیم. نویسنده منتخب سال ۲۰۲۰ طی روزهای آینده اعلام خواهد شد.»
لیز پیج با تایید دشواریهای مالی و غیر مالی تهیه پرونده برای اعلام نامزدها گفت: «اهمیت این مسئله در این است که نویسنده و تصویرگر در تمام دنیا شناخته میشوند. این معرفی یک پنجره و یک آینه است. پنجرهای رو به جهان و آینهای برای دیدن خودمان.»
نوش آفرین انصاری در باره تلاشهای شورای کتاب کودک برای معرفی نامزد به ای بی گفت: «برای این کار یک پرونده دویست سیصد صفحهای تشکیل میشود که یک سال زمان میبرد. این پرونده شامل عکس، بیوگرافی و کتابشناسی تمام آثار نویسنده و یا تصویرگر و همچنین انتخاب ده اثر برتر او و در مرحله بعدی انتخاب پنج اثر برتر است.»
در ادامه نوش آفرین انصاری به دشواری ترجمه این آثار به عنوان یکی دیگر از مشکلات اشاره کرد و گفت: «ترجمه به زبان و متن اصلی لطمه میزند و باعث افت متن میشود.»
دبیر شورای کتاب کودک با اشاره به تلاشهای مدیریتی برای ایجاد هماهنگی بین اعضا تیم تهیهکننده پرونده، افزود: «این سند و پرونده باید به گونهای تهیه شود که نشاندهنده جلال و شکوه پدیدآورنده باشد.»
لیز پیج درباره داوریها گفت: «برای دفتر این مسئله مهمی است که داورها مواد خواندنی یکسان داشته باشند. برای همین از دوره قبل، کتابها را به شکل الکترونیک در اختیار آنها گذاشتیم. ولی در روز داوری سه کتاب به صورت اصل در اختیار داوران قرار میگیرد تا تصاویر اصلی را مشاهده کنند.»
سحر ترهنده با بیان اینکه یکی از کشورهای مخالف این سیستم ایران است، گفت: «ما معتقد هستیم که کشورهای اروپایی دسترسی زیادی به کتاب دارند. ما پیش از اجرای سیستم الکترونیک میتوانستیم برای کتابها نمایشگاه بگذاریم، ولی اکنون این امکان وجود ندارد. زیرا از داورها تعهد گرفته میشود که نسخه الکترونیک صرفا برای داوری است.»
لیز پیج با اشاره به مشکلات ارسال اصل کتابها به داوران تاکید کرد: «ما مشکل جدی عدم رعایت کپی رایت را، در این سیستم میدانیم. از اینرو در تفاهمنامهای با داوران تاکید میکنیم که این کتابهافقط برای داوری است.»
لیز پیج درباره فعالیتهای ترویجی ای بی گفت: «برگزاری روز جهانی کتاب کودک که برابر است با روز تولد هانس کریستین اندرسن یکی از فعالیتهای ماست. همه ساله یک کشورعهدهدار تهیه پوستر این روز میشود. سال آینده کشور لیتوانی پوستر و پیام را تهیه خواهد کرد.
به گفته این مدیر اجرایی ای بی پروژههای مختلفی را تحت نظر و حمایت خود دارد و سیستمهای ترویج را برای نویسندهها، کتابداران، تصویرگران و معلمان آموزش میدهد. این پروژهها لزوما حجم زیادی ندارند و با تعداد کتابهای کم و حتی در حد تولید یک کتاب دنبال میشوند. به عنوان نمونه اخیرا در کشور نپال کتاب با خط بریل تولید شد.»
او افزود: «ای بی پولی ندارد و هزینه این پروژهها از طرف کمپانی ژاپنی یامادا برای پروژههای ترویجی داده میشود. به عنوان مثال یکی از پروژههای ما، ترویج در مناطق بحرانزده است. این پروژه برای ما بسیار مهم است. مثلا در زلزله و سونامی اکوادور چادر کتابخانه احداث شد و در اوگاندا به پناهندگان کمک کردیم و اکنون دفتر ملی امریکا برای کودکانی که در مرز مکزیک زندانی هستند، فعالیت میکند.»
به گفته لیز پیج، این کمکها شامل کودکان بحرانزده از شمال افریقا تا آسیای میانه و خواندن در این مناطق است. پروژههایی در افغانستان و پاکستان، پروژه «با من بخوان» و طرح بامداد کتابخانهها، احداث چند کتابخانه در غزه و اخیرا طرحی برای کودکان سوری از جمله این فعالیتها است.
لیز پیج در ادامه سخنان خود درباره یکی دیگر از جایزههای مهم دفتر بینالمللی یعنی جایزه آساهی، گفت: «جایزه هانس کریستین اندرسن مالی نیست. اما جایزه آساهی مالی است و برای ترویج خواندن داده میشود. پشتیبان مالی این جایزه روزنامه ژاپنی آساشیمون است که بیش از این هر سال بیست هزار دلار در اختیار ای بی قرار میداد، اما از دور قبل فقط ده هزار دلار در سال میدهد. طرح با من بخوان در سال ۲۰۱۶ برنده این جایزه شد.»
مدیر اجرایی ای بی در ادامه درباره کنگره ای بی صحبت کرد و گفت: کنگره از جمله فعالیتهایی است که دو سال یکبار انجام میشود. دوره گذشته کنگره در آتن برگزار شد و درسال ۲۰۲۰، در مسکو برگزار خواهد شد. چاپ پوستر و حجم زیادی از سخنرانیها در کنگره انجام میشود. همچنین انتخابات هیات مدیره و خزانهدار و داوران در کنگره انجام میشود. در دوره قبل کنگره، پانصد نفر از کشورهای مختلف شرکت داشتند.»
نوش آفرین انصاری نیز با اشاره به دشواریهای موجود در عرصه فعالیت ای بی به اجلاس بیگا اشاره کرد و گفت: «در اجلاس بیگا (جزیرهای در ترکیه) از پانزده کارشناس دعوت شد تا از بزرگان کشور افغانستان درخواست کنند و آن را راضی کنند تا در افغانستان به عنوان یک کشور کهن و دارای ادبیات، دفتر ملی تشکیل شود. بنده به همراه نیرهمایونی، خانم اخوت، افسانه اشرفی، زهره قائینی و محمدهادی محمدی در این اجلاس یک هفتهای حضور داشتیم.»
لیزپیج در باره مجله Bookbird نیز گفت: «این نشریه که فعالیتهای ای بی را منعکس میکند، قبلا در سوئد چاپ میشد و اینک در امریکا چاپ میشود. این نشریه همچنین برخی مناسبتها مثل درگذشت افراد تاثیرگذار نظیر خانم میرهادی را نیز منعکس میکند.»
لیزپیج افزود: «آرشیوی از این مجله از سال ۱۹۶۳ در سایت ما موجود است. رجوع به این آرشیو نشان میدهد که مسائل و مشکلات پابرجا هستند و ما هنوز راه درازی در پیش داریم.»
لیز پیج در پاسخ به این پرسش که «دفتر بینالمللی چه آموزشی برای معلمان درباره کتابخوانی برای کودکان دارد؟» گفت: «ما به هیچ کشوری نمیگوئیم چه کنند. کشورها نیازهایشان را مطرح میکنند و ما کمک میکنیم تا آنها با روش خودشان به این نیازها پاسخ دهند و تمام این موارد را به صورت اطلاعات در وبسایت میگذاریم.»
مدیر اجرایی ای بی در پاسخ به سوالی در باره فعالیت این دفتر در افغانستان گفت: «در افغانستان یک نهاد مدنی به نام آشیانه وجود دارد که در باره کودکان خیابان فعالیت میکند و برای آنها کتاب تهیه میکند. آنها قبلا کتابها را با دوچرخه به جاهای مختلف میبردند، ولی فعلا به دلیل خطرناک بودن راهها، فعالیتها نیز فقط در کابل متمرکز شده است.»
نوش آفرین انصاری با اشاره به سفر خود به افغانستان در سالهای گذشته، گفت: «من در سفری به همراه خانم آلدانا، دبیر وقت ای بی، به افغانستان، از «آشیانه» دیدار کردیم. زمانی که من با کودکان فارسی صحبت کردم، آنها حیرتزده شدند. چون اکثر افرادی که به آشیانه رفت و آمد داشتند، نیروهای داوطلب خارجی بودند. وقتی از کودکان پرسیدم که آیا من به شما نزدیکتر هستم یا خانم آلدانا؟ همگی پاسخ دادند که خانم آلدانا نزدیکتر است. من در مواجهه با این پاسخ به این مسئله اندیشیدم که فقدان اطلاعات چه مضراتی میتواند داشته باشد و وجودش چه مواهبی در رابطه با ارتباط انسانها میتواند در پی داشته باشد.»
او با اشاره به اینکه آن زمان کتاب تالیفی ایرانی در افغانستان مسئلهدار بود ولی کتاب ترجمه امریکایی اجازه نشر داشت، گفت: «این یک استعمار آرام فرهنگی است. برای مقابله با این مسئله، بهترین کار توسعه نشر در خود افغانستان است و برای رسیدن به این مهم باید از فرقهگرایی فاصله گرفت.»
انصاری در عین حال با تاکید بر اهمیت کارهای نو، اضافه کرد: «در دهه سی موسسه فرانکلین نخستین کتابهای کودک غرب را وارد بازار نشر ایران کرد. این اقدام منجر به واکنشهایی شد. عدهای گفتند ما کتاب امریکایی برای فرزندمان نمیخوانیم و عدهای هم با برخوردی سازنده متوجه ادبیات بومی شدند و سراغ منبع غنی ادبیات کهن ایرانی رفتند و کتابهای تالیف را رشد دادند.»
لیز پیج در پاسخ به این پرسش نوش آفرین انصاری که، «در باره پناهندگان چه برنامههایی داشتید؟» ،پاسخ داد: «موضوع پناهندگان بسیار حساس است و از هر کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد. ما سیاست تشویقی داریم و میخواهیم با قصهگویی آنها را از ضربه و تروما دور کنیم. مسیر پناهندگان افریقایی به اروپا عمدتا از طریق ایتالیا و جزیره لامپادوزا است که در آنجا وضعیتی بسیار بحرانی دارند. اکثر آنها از جمله مادران زبان نمیدانند. از این رو در آنجا کتابخانهای دایر کردیم و به عرضه silentbook یا کتابهایی که متن ندارند و تماما تصویر است، پرداختیم.»
نوش آفرین انصاری در تایید و تکمیل این سخنان، گفت: «البته راه پیدا کردن به این کمپها بسیار دشوار است. پناهندهها اغلب بیسواد هستند و اصلا تمایلی برای ورود به کتابخانه نشان نمیدهند. اما با مشاهده کتابی بدون متن، قطعا خوشحال میشوند.»
دبیر شورای کتاب کودک اشاره کرد که از این نهاد دو کتاب از ایران را به مجموعه کتابخانه لامپادوزا فرستاده است.
گونه خبر: خبرهای فرهنگ و آموزشکلیدواژه: لیز پیجدفتر بینالمللی کتاب برای نسل جواننوش آفرین انصاریسحر ترهندهمنبع: سخنرانی خانم لیز پیج در شورای کتاب کودک درباره فعالیتهای دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) با حضور اعضای شورای کتاب کودکلینک کوتاه: https://ketabak.org/676qy
شهرک مس سرچشمه به برنامه «با من بخوان» پیوست
مدرسههای شهرک مس سرچشمه از مهرماه ۱۳۹۷ با پشتیبانی مالی مجتمع مس سرچشمه به برنامه «با من بخوان» پیوستند.
نوزدهم و بیستم مهرماه ۱۳۹۷ برابر بود با برگزاری نخستین کارگاههای برنامه «با من بخوان» برای مربیان و آموزگاران ساکن در شهرک مس سرچشمه، یکی از شهرهای شهرستان رفسنجان در جنوب شرقی ایران. در این شهرک، تمامی پایههای پیشدبستان تا سوم دبستان شامل ۳۵ آموزگار و ۷۰۰ کودک از ۷ مدرسه زیر پوشش برنامه «با من بخوان» قرار گرفتهاند.
در کارگاههای «با من بخوان» آموزگاران و مربیان پیشدبستانی و سال اول دبستان این شهرک با شیوههای نوین آموزش خلاق سواد پایه در پیوند با بستههای «آواورزی با سیبیلک»، «الفباورزی با کاکاکلاغه»، «واژهنامه چیستانی» و ریاضیآموزهای ادبی «شمارورزی لولوپی+صفر» و «شمارورزی لولوپی+۱» آشنا شدند.
آموزگاران و مربیان در بخش آواورزی آواها و دستگاههای آوایی و شنیداری، اهمیت آواورزی در این گروه سنی کودکان، شعر و چگونگی اجرای عملی آن و انواع واکها و رانشگاههای آنها را فراگرفتند. در بخش واژهنامه چیستانی، پازل تصویری، چیستان و پانتومیم و روش کار با کتاب را آموختند و سپس با مفاهیم ریاضی و نقش ادبیات و بستههای لولوپی صفر و یک آشنا شدند.
همچنین در کارگاههایی که ویژه آموزگاران پایههای دوم و سوم ابتدایی برگزار شد، آموزگاران با شیوههای خلاق آموزش سوادپایه درپیوند با بستههای آموزش خلاق «فارسیآموز نخودی یک» و «فارسیآموز ادبی دو» آشنا شدند و روشهای درست بلندخوانی برای کودکان را فراگرفتند. در بخش هنر این کارگاه نیز شرکتکنندگان شیوه ساخت عروسک دستکشی و عروسک فکی و چهار الگوی ماسک را آموزش دیدند. در این بخش، شرکتکنندگان شخصیتهای کتاب فارسیآموز نخودی را با عروسک دستکشی و ماسک ساختند و سپس داستان را به صورت نمایش اجرا کردند.
پیشینه اجرای «با من بخوان» در استان کرمان
برنامه «با من بخوان» پیشتر در دو شهر استان کرمان شامل جیرفت و سیرجان نیز به اجرا در آمده است. این برنامه در سیرجان، از پاییز ۱۳۹۴ با پشتیبانی موسسه معراج اندیشه وابسته به شرکت صنعتی گلگهر، ۵۳۰۰ کودک در پایههای اول، دوم و سوم دبستان و ۱۶۳ مربی و آموزگار را زیر پوشش قرار داده و در جیرفت نیز با پشتیبانی شرکت عمران آذرستان، برای ۶۷۰ کودک در پایههای پیشدبستان و اول دبستان و ۳۰ مربی و آموزگار به اجرا درآمده است.
با برنامه «با من بخوان» بیشتر آشنا شوید...
گزارش تصویری از اجرای «با من بخوان» در شهرک مس سرچشمه
نمایی از شهرک مس سرچشمه
گونه خبر: خبرهای ترویج خواندن و ادبیات کودکانخبرهای با من بخوانکلیدواژه: شهرک مس سرچشمهادبیات کودکانتاریخ ادبیات کودکانترویج کتابخوانیبرنامه با من بخوانبا من بخوانترویج خواندنسواد پایهآموزش سواد پایهآموزش خلاقلینک کوتاه: https://ketabak.org/q81sl
فراخوان انتخاب تصویرگر کتاب کودک برای کارگاه تصویرگری براتیسلاوا
فراخوان انتخاب و معرفی تصویرگر کتاب کودک برای شرکت در کارگاه تصویرگری براتیسلاوا منتشر شد. این کارگاه در تاریخ ۲۸ مهرماه تا ۳ آبان ماه ۱۳۹۸ در شهر براتیسلاوا برگزار خواهد شد.
این کارگاه تصویرگری که برای تصویرگران کشورهای در حال توسعه برگزار میشود، از برنامههای جنبی نمایشگاه بینالمللی تصویرگری براتیسلاوا است که هر دو سال یک بار در شهر براتیسلاوا، پایتخت جمهوری اسلواکی برگزار و آثار تصویرگران کتابهای کودکان را به نمایش میگذارد. این کارگاه به نام بنیانگذار آن یعنی «آلبین برونوفسکی» نامگذاری شده است.
در این فراخوان که از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورای کتاب کودک و انجمن تصویرگران ایران منتشر شده است از تصویرگرانی که علاقمند به شرکت در این کارگاه هستند دعوت شده است تا ۳۰ آذر ۹۷ مدارک خود را برای داوری برای بخش امور بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بفرستند. از میان تصویرگرانی که به این فراخوان پاسخ بدهند یک یا دو نفر برای شرکت در کارگاه معرفی خواهند شد.
شرایط شرکت:
- تنها تصویرگران زیر ۳۰ سال میتوانند در این کارگاه شرکت کنند.
- تصویرگران باید به زبان انگلیسی تسلط داشته باشند. از متقاضیان مصاحبه به زبان انگلیسی به عمل خواهد آمد.
- شرکت تصویرگرانی که کتاب چاپ شده دارند در این کارگاه بالامانع است.
- هزینه سفر به براتیسلاوا بر عهده کانون و هزینه اقامت بر عهده BIB است.
مدارک مورد نیاز:
- رزومه کاری (شامل نام و نام خانوادگی، نشانی پستی، شماره تماس، تاریخ و محل تولد، میزان تحصیلات و سوابق کاری)
- یک قطعه عکس
- پنج تا ۱۰ اثر در فرمت jpg و با کیفیت ۱۵۰dpi
نمایشگاه براتیسلاوا همگام با اهداف یونسکو، دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY)، کمیسیونهای ملی و نیز سازمانهای مرتبط با هنرهای زیبا، هر دو سال یکبار امکان رویارویی تصویرگران با یکدیگر و شرایطی را برای ارزیابی آثار و در نتیجه توسعه و پیشرفت این هنر فراهم میکند. از وزارت فرهنگ جمهوری اسلواکی، کمیسیون ملی یونسکو در اسلواکی و خانه بینالمللی هنر برای کودکان Bibiana به عنوان برگزار کنندگان و حمایتکنندگان مالی این جشنواره نام برده شده است.
نشانی: خیابان حجاب، جنب هتل ورزش، امور بین الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
فراخوان شرکت در کارگاه تصویرگری دوسالانهبراتیسلاوا در پایگاه خبری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را میتوایند زا بخش پیوست دریافت کنید.
گونه خبر: در دنیا چه خبر پیوستاندازه فراخوان انتخاب تصویرگر کتاب کودک برای کارگاه تصویرگری براتیسلاوا۶.۴۷ مگابایت کلیدواژه: کارگاه تصویرگری دوسالانه براتیسلاواتصویرگری کتاب کودکتصویرگری کتاب کودک در کشورهای در حال توسعهوکارگاه تصویرگری کتاب کودکمنبع: فراخوان معرفی تصویرگران جوان ایرانی به براتیسلاوا منتشر شدلینک کوتاه: https://ketabak.org/272lq