اندوه گاه سرزده به دیدارت میآید. اما اگر او را بپذیری، درمیابی که این مهمان ناخوانده آنچنان که به نظر میآید، بیگانه نیست…
یک دیدار با اندوه در کتاب «وقتی اندوه به دیدارم می آید». گاهی اندوه سرزده با چمداناش به خانهات میآید تا چند روزی مهمانات باشد بدون اینکه چشم به راهاش باشی. او همه جا دنبالات است. اینقدر به تو نزدیک میشود که نفس کشیدن ممکن است برایات سخت شود. نمیتوانی او را حبس کنی چون با او یکی شدهای. از او نترس و به او گوش بده. به کارهایی فکر کن که هر دو از انجاماش لذت میبرید. گوش دادن به موسیقی و یا نوشیدن شیرکاکائو. با او بیرون برو، قدم بزن. او دوست دارد بداند از آمدناش خوشحالی یا وقتی میخوابد تنها نیست. فردایاش که از خواب برخیزی، یک روز تازه است و او هم رفته.