تاریخ ادبیات كودكان ایران جلد ۸

تاریخ ادبیات كودكان ایران جلد ۸

بخش یک

  • فصل یک: وضعیت عمومی
  • فصل دو: فرهنگ
  • فصل سه: زندگی وجایگاه کودک
  • فصل چهار: آموزش وپرورش

بخش دو

  • فصل پنج: فلسفه ادبیات کودکان
  • فصل شش: نهادها کانون/شورا
  • فصل هفت: کتابخانه‌ها و کتابداری

بخش سه

  • فصل هشت: ناشران کتاب کودک و اقتصاد کتاب کودک
  • فصل نه: پژوهش وآموزش آکادمیک
  • فصل ده: پدیدآورندگان ادبیات کودکان

بخش اول این پژوهش با بررسی مختصر اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران درسال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ آغاز می‌شود. در این دوره عوامل بیرونی مانند سازمان‌های جهانی و عواملی درونی همچون بهسازی‌های اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی و آموزشی بر جایگاه کودک و مفهوم کودکی تاثیرگذاشته بود، اما هنوز بافت طبقاتی جامعه، نابسامانی در وضعیت بهداشت و تغذیه و آمار بالای مرگ و میر کودکان از مسائلی بود که برخی از کودکان با آن درگیر بودند. حرکت های مثبت این دوره نیز تشکیل سپاه بهداشت و دانش، کاهش شمار کودکان کار، شکل گیری نهادهای مدنی ترویج‌گر حقوق کودکان، تصویب قوانینی برای دفاع از حقوق کودک، برپایی دادگاه‌های ویژه اطفال، برگزاری سمینارهایی درباره مسایل کودکان، تداوم برگزاری روز جهانی کودک،  احداث نخستین مراکز تفریحی کودکان و توجه بیشتر رسانه‌های گروهی به کودکان بود.

در اوایل دهه ۴۰، پرویز ناتل خانلری، وزیر آموزش و پرورش با هدف از بین بردن بیسوادی در روستاها، طرح سپاه دانش را ارائه کرد. طرح سوادآموزی و طرح‌های جانبی که سپاه دانش آن‌ها را دنبال می‌کرد با فراز و نشیب زیادی همراه شد. در سال تحصیلی ۱۳۴۳-۱۳۴۴، وزارت آموزش و پرورش نخست آموزش ابتدایی را اجباری اعلام کرد، سپس ثمینه باغچه‌بان، توران میرهادی، آذردخت آریان‌پور، آموزگار، علی‌محمد کاردان، احسان‌الله نراقی، احسان یارشاطر، ... که از صاحبنظران آموزش و پرورش بودند را فراخواند تا طرحی برای دگرگون کردن سامانه آموزشی فراهم آورند. در این طرح، سال‌های تحصیلی در هر دوره تغییراتی کرد و به آموزش کودکان پیش‌دبستان هم توجه شد.  برای تربیت آموزگاران دبستان و دبیرستان، در شهرها و روستاها، مرکز تربیت معلم پسران و دختران، مرکز تربیت معلم شبانه‌روزی و رایگان روستایی، دانشسراهای روستایی و عشایر، دانشسرای عالی، دانشسرای عالی سپاه دانش فعالیت می کردند و سامانه آموزشی کشور درگیر تصویب طرح‌های نو آموزشی بود. ایران نخست با کمک‌های بین‌المللی، مدارس جامع در شهرهای مختلف کشور برپا کرد، سپس با پایه‌گذاری سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی، شروع به اجرای طرح مدارس تجربی کرد. پایه‌گذاری انجمن اولیا و مربیان ایران در سال ۱۳۴۶ با مدیریت آصفه آصفی گام دیگری برای هماهنگی بیشتر ایران با جامعه بین‌المللی بود. در این سال‌ها دو گروه که بیشتر به ناکارآمدی سامانه آموزش و پرورش و مشکلات آن اعتراض می‌کردند، گروه‌های اسلامی و گروه‌های چپ بودند. جلال آل‌احمد نیز با سیاست‌های آموزشی دولت و غرب‌زده کردن برنامه‌های آموزشی مخالف بود و دیدگاه‌های آموزشی خود را در کتاب هایش به روشنی بیان کرد. صمد بهرنگی که درگیر آموزش کودکان روستایی بود و از نزدیک با مشکلات آن‌ها آشنا بود نیز در کتاب "کند و کاو در مسائل تربیتی ایران" و دیگر نوشته‌هایش سامانه آموزشی طبقاتی و یکسویه‌ی حاکم بر آموزش و پرورش کشور را نقد کرد.

بخش دوم این پژوهش با بررسی فلسفه ادبیات کودکان ایران که در برگیرنده کوشش‌های عقلانی و روشمند برای درک ماهیت همه فعالیت‌هایی حوزه ادبیات کودکان است، آغاز می‌شود. نخستین چرایی، درباره مفهوم ادبیات کودکان است. پس از آن وضعیت ادبیات کودکان در جایگاه یک نهاد فرهنگی، الگوهای فکری یا پارادایم‌های حاکم بر ادبیات کودکان، نهادینه شدن ادبیات کودکان و فردیت‌یابی آن یکی یکی مطرح می‌شود. 

در نیمه نخست دهه ۴۰، دو نهاد مهم ادبیات کودکان در ایران، شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پایه‌گذاری شدند. شورای کتاب کودک در دی ماه ۱۳۴۱ به کوشش ۳۷ نفر از دست‌اندرکاران ادبیات کودکان و آموزش و پرورش، مانند: توران میرهادی، لیلی آهی، معصومه سهراب، یحیی مافی، توران اشتیاقی، مهدی آذریزدی کار خود را آغاز و تلاش کرد وضعیت ادبیات کودکان در آن سال‌ها را بررسی کند و راهکارهایی برای پیشبرد ادبیات کودکان ایران بیابد. فعالیت‌های عمده‌ی شورا عبارت بود از: انتشار نشریه، جزوه و کتاب؛ انتشار فهرست سالانه کتاب‌های مناسب کودکان؛ برگزاری هم‌اندیشی‌ها و نشست‌های کارشناسی؛ ترویج ادبیات کودکان در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های عالی؛ ترویج کتابخوانی و برپایی نمایشگاه‌ها، برگزاری هفته کتاب کودک و روز بین‌المللی کتاب کودک در ایران برای نخستین بار؛ همکاری با نهادهای دیگر همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، آموزش و پرورش؛ فعالیت‌های بین‌المللی از جمله عضویت در دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان و شرکت اعضای شورا داوری جایزه اندرسن و برپایی کتابخانه تحقیقاتی. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز در بهمن ۱۳۴۴،  با مدیریت لیلی امیرارجمند پایه‌گذاری شد. گام نخست کانون پایه‌گذاری کتابخانه‌های کودکان بود که بیشتر آن‌ها در مناطق محروم شهر بودند. دیگر فعالیت های این نهاد عبارت بود از: ایجاد کتابخانه مرجع، سازمان انتشارات، شرکت در گردهمایی‌های بین‌المللی، انتشار نشریاتی چون کارنامه کانون، فصلنامه کانون، پویه و خط و ربط. مرکز پژوهش‌های فرهنگی اجتماعی، مرکز سینمایی، مرکز تهیه نوار و صفحه و مرکز تئاتر کانون از جمله مراکز کانون بودند که گام‌های مهمی در پیشرفت فرهنگ و ادبیات کودکان ایران در آن دوره برداشتند. 

ایجاد و گسترش کتابخانه‌های کودکان یکی از دستاوردهای این دوره است. شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با برپایی نمایشگاه‌ها و سمینارها، توجه به نقش کتابداران و برگزاری دوره‌های آموزشی برای آنان، سعی در گسترش کتابخانه‌های کودکان داشتند. با دگرگونی در سامانه آموزشی، کتابخانه‌های آموزشگاهی اهمیت یافتند و در سال‌های ابتدایی دهه ۴۰ قوانینی در این زمینه تصویب شد و بیشتر مدرسه‌ها کتابخانه داشتند. اما این کتابخانه‌ها نتوانستند جایگاه خود را در سامانه آموزشی بیابند. در این دوره فعالیت‌هایی از سوی اندیشه‌مندان صورت گرفت تا فرهنگ کتابخوانی گسترش یابد، از جمله: ایجاد تغییراتی در کتاب‌های درسی، تهیه فهرستی از کتاب‌های مناسب هر گروه سنی در پایان کتاب فارسی و شرکت شورای کتاب کودک در چندین طرح همکاری با آموزش و پرورش، کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و برنامه‌های کودک رادیو برای کمک به گسترش کتابخوانی در ایران.

 در این دوره نخستین ناشران ویژه کتاب‌های کودکان در شمار اندک، پدید آمدند. از نخستین ناشران می‌توان به انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره کرد که برای نخستین بار اهمیت و جایگاه صفحه‌آرایی، تصویرگری، چاپ و قطع مناسب کتاب و انتشار بیشتر آثار تالیفی را با الگوهای بومی در عمل به ناشران ایرانی نشان داد. دو ناشر دیگر پدیده و دادجو بودند که بیشتر کتاب‌های ترجمه را منتشر می‌کردند. این دو ناشر با انتشار کتاب‌های تصویری مقوایی با شخصیت‌های عروسکی، چهره نشر کتاب کودک را دگرگون کردند. انتشارات پوپک هم چند عنوان کتاب برای کودکان منتشر کرد. در این دوره برخی ناشران کتاب‌های بزرگسال به انتشار کتاب‌های کودکان گرایش پیدا کردند، مانند: انتشارات اشرفی و امیرکبیر با انتشار کتاب‌های طلائی. برخی ناشران نیز به نشر کتاب‌های ارزان برای کودکان روی آوردند، همچون: گوتنبرگ، معراجی و بامداد. انتشارات فروغی، پروگرس نیز از ناشران فعال در این دوره بودند. بنگاه ترجمه و نشر کتاب و فرانکلین دو ناشر بزرگ بودند که از سال ها پیش شروع به انتشار کتاب برای کودکان و نوجوانان کرده بودند و در این دوره نیز به فعالیت خود ادامه دادند. شرکت سهامی کتاب‌های جیبی هم که شاخه‌ای از انتشارات فرانکلین بود، یکی از ناشران مهم این دوره است. در دهه ۵۰، سازمان همگام با کودکان و نوجوانان در جایگاه نهادی خصوصی و سازمان انتشارات رادیو و تلویزیون ملی ایران (سروش) به عنوان نهادی دولتی، هر دو با هدف دستیابی به تجربه‌های نو دست به انتشار کتاب‌های کودکان و نوجوانان همراه با پوسترهای رنگی، کارت بازی و جزوه آموزشی برای مربیان زدند. ناشرانی چون نوبل، ابن‌سینا، شمس، شبگیر، شباهنگ، آینده و پیوند برپایه این دیدگاه که کتاب کودک باید پیامی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و در ساده‌ترین شکل و با ارزان‌ترین کاغذ منتشر شود، کتاب‌هایی از این دست منتشر کردند و ناشرانی چون دفتر نشر فرهنگ اسلامی، دارالتبلیغ اسلامی، غدیر، شناخت اسلام و بعثت کار خود را به نشر کتاب‌های مذهبی اختصاص دادند. در این دوره گروه های بررسی شورای کتاب کودک به نقد وضیت نشر کتاب‌های کودکان و نوجوانان پرداختند و نظرات کارشناسی خود را از جنبه‌های گوناگون تالیف، ترجمه، داستان، غیرداستان، تصویر و ... به گوش ناشران رساندند. اما تا پایان این دوره بازار نشر همچنان آشفته بود و شمار آثار مناسب و ارزشمند کودکان و نوجوانان به ویژه در زمینه تالیف رشد چندانی نداشت.

پدیدآورندگان این دوره‌ی ادبیات کودکان و نوجوانان، بیشتر از دو طبقه میانی و کارگری – دهقانی، برخاسته‌اند بودند. این ناهمگونی طبقاتی، خود را آثار منتشره پدیدآورندگان این دوره نشان می دهد. با بررسی آثار نویسندگانی چون صمد بهرنگی، علی اشرف درویشیان، منصور یاقوتی، مهدی آذریزدی و یا تصویرگرانی مانند زمان زمانی، نورالدین زرین کلک، مرتضی ممیز، بهرام خائف، پرویز کلانتری، فرشید مثقالی، فریدون جهانشاهی و لئون تاشچیان درمی‌یابیم که هر کدام کودکی‌های ویژه‌ای داشته‌اند که برخی سعی در منعکس کردن آن در آثارشان داشته‌اند و برخی به گونه‌ای دیگر از این گذشته بهره برده‌اند.

بخش سوم کتاب، به پژوهش و آموزش، نقد، جایزه و سانسور در ادبیات کودکان می پردازد. بحث درباره ادبیات کودکان در دانشگاه‌ها نخستین بار از سوی محمدباقر هوشیار آغاز شد. یکی از پیروان او علی‌اکبر شعاری‌نژاد بود که به آموزش ادبیات کودکان در دانشسرای مقدماتی پرداخت. حرکت کارشناسان ادبیات کودکان در شورای کتاب کودک برای گنجاندن ادبیات کودکان در برنامه درسی دانشجویان رشته‌های تربیت معلم و کتابداری، سبب شد تا در شماری از مراکز آموزش عالی، ادبیات کودکان به عنوان واحد درسی گنجانده شود. کوشش‌های لیلی آهی در دانشکده علوم تربیتی، توران میرهادی در دانشسرای عالی سپاه دانش و توران اشتیاقی در مرکز آموزش مکاتبه‌ای دانشسرای عالی سپاه دانش، خود گروه‌های تازه‌ای از علاقه‌مندان، ترویج‌دهندگان و پژوهشگران ادبیات کودکان را پدید آورد و کتاب ها و جزواتی برای آموزش ادبیات کودکان منتشر شد. لیلی آهی، عباس حری، توران میرهادی، نوش‌آفرین انصاری و ثریا قزل‌ایاغ  از استادانی بودند که هدایت  پژوهش‌های کلاسی و پایان‌نامه‌هایی در زمینه کودک، آموزش و پرورش و تاریخ ادبیات کودک را بر عهده گرفتند. ایجاد کتابخانه‌های تحقیقاتی، تهیه کتابشناسی‌ها و  برگزاری سمینارها نیز به گسترش کار پژوهشی در ادبیات کودکان کمک کرد.

یکی از ویژگی‌های نهادینه شدن ادبیات کودکان ایران در این دوره، گذر از مرحله بررسی‌های پراکنده و غیرروشمند به بررسی‌های روشمند و هدف‌دار بود که در شورای کتاب کودک از همان ابتدا آغاز شد. شورا در نخستین سمیناری که برگزار کرد به سنجه‌ها و رهنمودهای کاربردی برای بررسی کتاب‌های کودکان دست یافت و نخستین فهرست کتاب‌های مناسب خود را منتشر کرد. نشریه کارنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز نقد و بررسی کتاب‌ها را که کتابداران کانون می‌نوشتند منتشر می‌کرد و در صفحه‌ی معرفی کتاب سنجه‌های بررسی کتاب را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌داد. در دانشسرای تربیت معلم و دانشسرای عالی سپاه دانش هم به نقد توجه می‌شد. نمونه‌هایی از این نقدها در پیک معلم و خانواده منتشر شده است. نقد ادبیات کودکان در ایران نخست به دیدگاه تحلیلی انتقادی و سپس به نگرش سنجش تاریخی رسید. در این بخش نقدها و نظرات کارشناسان در این سیر تحول و حاکم شدن دیدگاه آموزش‌مدار برادبیات کودکان بررسی شده است. با برپایی سمینارهای شورا کتاب کودک و طرح دیدگاه‌های گوناگون جامعه فرهنگی – ادبی به تدریج از نقد غیرروشمند به سوی نقد روشمند حرکت کرد. فرخ صادقی یکی از منتقدان روشمند حوزه ادبیات کودکان بود. در این سال‌ها در ایران جایزه‌هایی برای کتاب‌های مناسب در نظر گرفته شد از جمله: نشان یادبود کتاب برگزیده سال شورای کتاب کودک، جایزه سلطنتی بهترین کتاب سال بنیاد پهلوی، جایزه نقدی عباس یمینی‌شریف برای بهترین کتاب کودک و نوجوان، جایزه ادبی- هنری سخن و فهرست افتخار دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان. ایران در آن سال‌ها همچنین چندین جایزه‌ی بین‌المللی برای کتاب‌های کودکان دریافت کرد. در این دوره سانسور بر کتاب‌های کودکان نیز حاکم بود. برخی کتاب‌ها با اصلاحاتی در پیام‌های سیاسی و اجتماعی و برخی دیگر با اصلاحاتی در زبان، شیوه نگارش و یا نکات دینی چاپ شدند. اما برخی کتاب‌ها به دلیل طرح مسائل سیاسی و یا اجتماعی خاص هیچگاه اجازه نشر نیافتند.

راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان