داستان « قورباغه می ترسد » به زبان ساده به مسالهی ترس میپردازد. قورباغه از اشباح و هیولاها میترسد. دوستانش در ابتدا میگویند که به این چیزها باور ندارند و از آن نمیترسند، اما این ترس به آنها هم سرایت میکند. در پایان داستان کودک درمییابد که هر کس از چیزی میترسد؛ از تاریکی، ترس از تنها شدن یا ترس از دست دادن کسانی که دوستشان داریم… اما خوب است که ما درباره ترسهایمان با بزرگترها صحبت کنیم چون شاید آنها بتوانند به ما کمک کنند تا بر آنها غلبه کنیم.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان برای فعالیتهای بعد از بلندخوانی با کودکان، دستنامه و فعالیت مجموعه کتابهای قورباغه را تهیه کرده است.