مکتب خانه

فرهنگ مکتبخانه ای که پیشینه ی آن به آغاز دوران اسلامی میرسد تا پایان عصر قاجار پابرجا ماند. مکتبخانه ها در دوران قاجار، سه گونه بودند. مکتبخانه ی آخوند باجی که مکتبدار آن عاقله زنی بود و به کودکان چهار تا هفت ساله سوره های کوتاه قرآن، اخلاقیات و ... می آموخت. پس از این وارد، مکتبخانه ی عمومی میشدند. کودکان میتوانستد از ابتدا آموزش الفبا را از همین مکتبخانه شروع کنند. گونه ی سوم مکتبخانه ی خصوصی بود که بزرگان و فرادستان، فرزندان خود را به آن میفرستاند. کودکان در مکتبخانه ها بسیار آزار میدیدند. تعدادی از روشنفکران و نظریه پردازان آموزش و پرورش که دوران کودکی خود را به تلخی در مکتبخانه ها سپری کرده اند، در یادنامه ی خود از حال و روز مکتبخانه ها گزارش داده اند. یکی از آنها یحیی دولت آبادی است که در خاطراتش مینویسد: ... [مکتبدار]، مردی بسن پنجاه سال صورت درهم پیچیده محاسن سیاه و قرمز، قامت کوتاه، از طلاب کثیف نه خود تنها کثیف است بلکه حجره ئی دارد در نهایت کثافت ... در گوشه این اطاق اجاقی ساخته از خشت خام بیآنکه دودکشی از بالا برای آن قرار داده باشد هر وقت اجاق را برای تهیه چای یا خوراک روشن میکند دود فضای حجره را پر مینماید بطوریکه تا مدتی معلم و شاگردان یکدیگر را ندیده و با زحمت زیاد مدت غیرمعین را بسر میبریم ... ممتحنالدوله، میرزا تقی خان کاشانی، نصرتالله باستان و محمدعلی جمالزاده از دیگر افرادی هستند که فضای مکتبخانه ها را لمس کرده و آن را توصیف کرده اند. برای مطالعه ی آنها میتوانید به منبع این نوشته مراجعه کنید.
راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان