نَنو

در لغت نامه دهخدا در زیر چند مدخل به معنی ننو اشاره شده است: ننو [ن َ / ن َن ْ ن ُ ] (اِ) ننی .بانوج . دوداة. (یادداشت مؤلف ). قسمی گهواره که از پارچه یا چرم دوزند و از دو طرف آن را با طناب به دودرخت یا دو دیوار متصل کنند. (فرهنگ فارسی معین). ننی [ ن َ / ن َن ْ نی ] (اِ) ننو. بانوج . دوداة. (یادداشت مؤلف ). گهواره ٔ طفل . بانوج (اِ) جای خوابی باشد که بجهت اطفال سازند و از جایی آویزند و طفل را در آن خوابانند و حرکت دهند تا در هوا آید و رود. (از برهان ).و رجوع به ننو. ننی . بانوچ و بازپیچ شود. این کلمه به همین معنی در تداول عامه ٔ گناباد بکار می رود ... بازپیچ (اِ مرکب ) بازنیچ . مهره ٔ چندی است که بر ریسمان بندند و از بالای گهواره ٔ اطفال آویزند تا ایشان بدان بازی کنند و آنرا بعربی دأداءة گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج). عقد ثریا نشود بازپیچ . شهید (از انجمن آرا) پی مهد اطفال جاهت سزد که عقد ثریاشود بازپیچ . شهید (از سروری) و بعضی گفته اند چهارچوب است و بر آن تخته یا جامه ای وصل کنند که بمنزله ٔ گهواره باشد اطفال را. (برهان) (ناظم الاطباء). || چوبی چند است که بر یکدیگر بندند و کرباسی بر روی آن افکنند که بدلی گهواره ٔ کودک باشد. (انجمن آرا) (آنندراج). و رجوع به شعوری ج ۱ ورق ۱۵۴ شود. ننو در گویش های مختلف ایران نام های متنوعی دارد. به عنوان نمونه  میتوان به سالانجوق(ترکمنی)، ننی(آذری)، هلونه(گیلکی) اشاره کرد. همچنین با توجه به آب و هوا و پوشش های گیاهی مناطق مختلف، ننو ها در هر شهری از جنس ها و شکل های متفاوتی ساخته می شود.
راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان