طبلک

طبلک استوانه ای کوچک و مقوایی است که بر دو سر آن به جای پوست، کاغذهای محکم و بادامی با چسب کشیده شده است و چوب باریکی- گاه نی حصیر- از سوراخ ایجاد شده در بدنه عبور می کند و بدنه استوانه ای بر سر این چوب قرار می گیرد. در دو طرف بدنه نیز دو رشته نخ که بر سر هر یک وزنه ای کوچک از جنس گِل متصل شده آویزان است. روی بدنه غالبا با استفاده از کاغذ یا مقوای رنگی تزئیناتی انجام می دهند و گاه نیز روی آن و پوست ها نقاشی های ساده ای می کشند. البته احتمالا در نمونه های مرغوب تر، از بدنه فلزی و گاه چوبی و نیز پوست نازک گوسفند استفاده می شده است. به خاطر جنس و مواد به کار رفته در ساختمان طبلک، وزن این ساز بسیار کم است و می توان آن را فقط با دو انگشت شست و سبابه گرفت و به صدا در آورد. چوب یا پایه طبک را در میان دو یا همه انگشتان یک دست می گیرند و می چرخانند. بر هر ترتیب با چرخاندن طبلک، وزنه های کوچکی که بر سر نخ های دو طرف بدنه آویزان شده اند به پوست های طرفین می خورند و صدا ایجاد می شود. چرخش و حرکت متناوب به چپ و راست است و صدای آن به خاطر نوع مواد به کار رفته در ساختمان و نیز اندازه کوچک آن تیز و نسبتا زیر است. از آنجا که در طبلک نیز صدا با ضربه های غیر مستقیم تولید می شود و نیز به خاطر ساختمان و شیوه نواختن آن، امکان ایجاد جریان های موزن ریتمیک در آن دشوار و البته محال است و فقط می توان صدای ناموزونی با آن تولید کرد. این پوست صدا در برخی نواحی ایران فقط یک وسیله بازی برای کودکان بوده است. در بعضی جشن ها، اعیاد و آئین ها از جمله مراسم چهارشنبه سوری، عید نوروز، برخی جشن های شیعیان و آئین هاییی جون عروسی باران، استفاده از طبلک بیشتر بوده است. طبلک را هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی به کار می برند. در گذشته در طول سال و بیشتر در روزهای قبل از نوروز، دوره گردان طبق به سر در کوچه ها به راه می افتادند. این افراد در طبق خود اشیاء مختلفی چون فرفره، بادبادک، جغجغه، طبلک، وغ وغ ساهاب و غیره داشتند که بیشتر مشتریان آنها کودکان بودند. از کتاب دایره المعارف سازهای ایران. محمدرضا درویشی. تهران: ماهور، ۱۳۸۳.
راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان