نقش آموزش و پرورش در حرفه ای نشدن ادبیات کودکان در ایران

گفت و گو با زهره قایینی پژوهشگر و کارشناس کتاب کودک (قسمت اول)
چاپ پنجمین شماره از مجموعه ۱۲ جلدی «تاریخ ادبیات کودکان ایران» در ماه های اخیر به همت بنیاد پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ایران، ما را بر آن داشت تا با زهره قایینی، پژوهشگر و کارشناس کتاب کودک و یکی از دست اندرکاران اصلی تدوین این مجموعه گفت وگویی داشته باشیم. قایینی در این گفت و گو به موانع حرفهای شدن ادبیات کودکان در ایران و نقش ارگان های دولتی چون آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری در این زمینه پرداخته است این گفت و گو را در زیر می خوانید.
لطفاً در شروع تاریخچه ای از آغاز به کارتان در رابطه با تألیف کتاب تاریخ ادبیات کودکان بگویید.
کار تاریخ ادبیات کودکان ایران هنگامی شکل گرفت که ضرورت وجودی آن خود را به نمایش گذاشت انگار باید لحظه زایش آن فرا می رسید و این لحظه به هفت سال پیش برمی گردد لحظهای که فکر می کنم نتیجه همزمانی تاریخ و امروز بود بازتر بگویم فکر می کنم این حس در ما به وجود آمده بود تا ادبیات کودکان ایران برای ترسیم آینده نمی تواند بدون تاریخ باشد و از آن هنگام ما پیوسته داریم به جلو می رویم زمانی در گروه کوچکتر و امروز دریک گروه حرفه ای تر و گسترده تر.
اصلاً چرا تألیف و تدوین تاریخ ادبیات کودکان دغدغه شما شد؟
 به سبب اینکه من و آقای محمدی به عنوان نویسندگان اصلی این کار به طور حرفه ای کار ادبیات کودکان می کنیم و به طور طبیعی درگیر این موضوع هستیم. اما پیوند تاریخی آن به شورای کتاب کودک برمی گردد. ما و بسیاری از اعضای مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان عضو شورای کتاب کودک هم هستیم  شورا قدیمی ترین سازمان غیردولتی در زمینه ادبیات کودکان است که به همت خانم توران میرهادی و جمعی از یاران و همفکران او در سال ۴۱ بنیاد نهاده شد در یک چشم انداز تاریخی می بینیم که شورا و به ویژه شخص خانم توران میرهادی در شکل گیری ادبیات نو کودکانه نقش بسیار برجسته ای دارد ما در این باره در جلد پنجم تاریخ به تفصیل سخن گفته ایم ما در گام اول خیلی دلمان می خواست که بدانیم نقش شورا در گسترش ادبیات کودکان در ایران چه بوده است.  با پژوهش و تحقیق متوجه شدیم که باید عقبتر برویم به دهه بیست و سی که دانشجویان دانشسرای عالی، زیرنظر دکتر هوشیار به شدت دنبال این بودند که ادبیات کودکان غرب را بشناسند و آن را به جامعه ما بشناسانند امروز کمتر کسی است که دکتر هوشیار را بشناسد اما او شخصیت برجسته آموزش و پرورش ایران در این دوره است. توران میرهادی و کسان دیگر شاگرد او بودند.میرهادی از شاخه دیگر هم شاگرد جبارباغچه بان بوده است همه اینها را که با هم جمع کردیم به این نتیجه رسیدیم که کار تاریخ ادبیات کودکان پیچیده است و دامنه آن فراتر از این می رود.
اصولاً برای شکل گیری تاریخ ادبیات کودکان میشود زمان مشخصی ذکر کرد؟
 شکل گیری تاریخ ادبیات کودکان به شکل گیری نهاد خانواده بازمی گردد. از وقتی که مادری و مادربزرگی و پدری وجود داشتند که برای فرزندان خود قصه می گفتند ادبیات شفاهی کشور ما بسیار غنی است که بخشی از آن ویژه کودکان بوده است.
هنوز بهترین کتاب های کودکان کانون، مربوط به دهه های
۴۰ و ۵۰ است. در همان دوره بود که جایزه اندرسن را
یکی از تصویرگران کانون یعنی آقای مثقالی نصیب ایران کرد...
ادبیات کودکان ایران در آن ایام به مرحله شکوفایی رسید.
در این مورد سند مکتوبی وجود دارد که بر قصه و ادبیات مختص کودکان در زمانهای دور دلالت کند؟
 تمامی لالایی ها، متلها، ترانه، مثلها، که بخشی از ادبیات عامیانه به شمار می آید به کودکان تعلق دارد در میان سندهای مکتوب قدیمی به افسانه ای برخورد می کنیم که مربوط به ۳۰۰۰ سال پیش است این افسانه درخت خرما و بزی یا درخت آسوریک نام دارد که در دوره ساسانیان به زبان پهلوی نوشته شده و ترجمه آن اکنون در دست است.
 چگونه آن را به کودکان نسبت می دهید؟
 بر پایه سندهای موازی، استرابو، مورخ یونانی در آثار خود اشاره کرده است که «ایرانیان داستانی برای کودکان دارند که در آن بارها و بارها به مزایای درخت خرما و بز اشاره شده است» که این همان داستان درخت خرما و بز است ما حرکت تاریخی این قصه را دنبال کرده ایم در دورهای از تاریخ نشانی از این داستان به دست نیامده است با آمدن دستگاه چاپ به ایران و انتشار کتاب های چاپ سنگی برای مکتب خانه ها این داستان در روایتی دیگر به کتاب های مکتب خانه ای راه یافت قصه «مو و میش» روایت دیگری از این افسانه است.
یعنی ما از دوره ساسانیان تا دوره مشروطه یک گسست از نظر اسنادی داریم؟
بله.
کتاب تاریخ ادبیات کودکان را به چند دوره تقسیم کرده اید و حالا کجا هستید؟
 به شش دوره ادبیات شفاهی و ادبیات دوران باستان در جلد اول، ادبیات دوره اسلامی در جلد دوم، ادبیات دوران مشروطه در جلد سوم و چهارم، ادبیات دوران نوین شامل : ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ در جلد پنجم تا ششم و هفتم و ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷  در جلدهای بعدی.
ما اکنون سرگرم آماده ساختن جلد ششم و هفتم هستیم که بخشی از ادبیات کودکان دوران ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ را می پوشاند.
در دوران اسلامی هم ادبیات مکتوب مربوط به کودک داشته ایم؟
 بله، در این دوره ادبیات مکتوب غیرچاپی داریم که در نسخ خطی موجود است برای هر چیزی که ادعا کرده ایم مربوط به ادبیات کودکان است سند ارائه داده ایم. برای نمونه اگر به داستان های کلیله و دمنه یا بهارستان جامی اشاره کرده ایم به این دلیل بوده که در مقدمه کتاب ها به مخاطب آنها که کودک و نوجوان است اشاره شده است البته چیزی که همیشه باید به آن توجه کرد آن است که بانگاه امروزی نباید به ادبیات کودک در آن ایام نگاه کرد به همین سبب ما در هر دوره تاریخی با شرح وضعیت فرهنگی و جایگاه کودک به خوانندگان خود کمک کرده ایم که ادبیات کودکان هر دوره را در بستر تاریخی آن بررسی می کند.
در ادبیات دورانهای مختلف چه ویژگی هایی وجود داشته که شما آنها را به کودک منتسب کرده اید؟
 در کشور ما توجه به کودک و روانشناسی او به سالهای پایانی دوره مشروطه باز می گردد که گروهی از روشنفکران به خارج از کشور سفر کردند و با علم روانشناسی کودک آشنا شدند پیش از آن کودک بزرگسالی کوچک تصور می شد با همان خصوصیات یک انسان بالغ به همین سبب در همان کودکی به او آموزشهایی می دادند تا برای قبول مسئوولیت در آینده آماده شود این نگاه تربیتی و از بالا در مورد کتاب هایی که بای او تهیه می کردند نیز وجود داشت بیشتر متنهای ویژه کودکان چه در دوره باستان و چه در دوره اسلامی و در پی آن مشروطه اندرزنامه یا پند نامه بود. حکایت های بوستان و گلستان سعدی به سبب اندرونه اندرزی مورد توجه بزرگ ترها قرار گرفت تا در آموزش کودکان از آنها سود جویند.
یعنی به نوعی انتقال تجربه از پدر به فرزند بوده است؟
 هم انتقال تجربه و هم نصیحت در مورد این که چگونه رفتار کند سراسر اندرزنامه ها در دوران باستان و یا در دوران اسلامی همچون بهارستان جامی و یا حکایت های برگرفته از گلستان و بوستان و حتی مثنوی مولوی که در مکتب خانه به کودکان آموزش می دادند نشان از همین انتقال تجربه و هدایت و راهنمایی دارد.
پس توجه به ویژگی های خاص کودک در ادبیات مخصوص او مربوط به بعد از دوره مشروطه است؟
 طبیعتاً این طور است. با رشد روانشناسی علمی کودک و توجه به مراحل رشد او ادبیات کودک به شکل نوین متولد می شود.
رشد ادبیات کودکان در دوره پس از مشروطه چه روندی را طی کرده است؟
 ادبیات کودک در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ حرکتی بسیار آرام داشته است به سبب شرایط آن روزگار و مسائل سیاسی حاکم بر جامعه در این   دوره از یک سو با گسترش مدارس جدید روبه رو هستیم و از سوی دیگر با سانسور و اختناق حاکم بر کشور که هر دوی اینها بر ادبیات کودکان تأثیرات مثبت و منفی داشته اند  نکته جالبی که در این دوره با آن برخورد کردیم این بود که جایگاه ادبیات کودکان در آن ایام بیشتر در نشریه ها بوده است.
توران میرهادی با پایه گذاری مدرسه فرهاد و تشکیل
نمایشگاههای کتاب در سالهای
مختلف در این مدرسه به معرفی و رشد ادبیات کودکان
کمک بسیاری کرد. پیشنهادهایی که خانم میرهادی
در جریان هر نمایشگاه ارائه میداد
هرکدام در حد یک «دکترین» است.
نشریه های مخصوص کودکان؟
خیر، نشریه های بزرگسالان برای ما خیلی جالب و باورنکردنی بود که بیشتر نشریه های بزرگسالان در آن دوره بخشی از صفحه ها یا ستونهای خود را به کودکان اختصاص داده بودند. نشریه های بزرگسالان از نشریه های سرگرم کننده خانوادگی تا نشریه های سیاسی با هدفهای گوناگونی به انتشار ادبیات کودکان پرداختند تا این که از ابتدای دهه بیست انتشار نشریه های ویژه کودکان گسترده تر میشود البته به جز نشریه های ویژه کودکان در آن ایام همیشه خواندنی هایی برای خود داشته اند که از ادبیات بزرگسالان وام می گرفتند مثلاً ناشرانی همچون حاج محمد رمضانی یا بریانی شبستری کتاب های نوجوان پسندانه ای همچون رمانهای ماجرایی پلیسی در قالب جزوه های ارزان قیمت برای نوجوانان چاپ می کردند.
اینها همه ترجمه بوده اند؟
 بله بیشتر این خواندنی ها ترجمه بودند که خیلی هم خواننده داشتند البته نویسندگانی هم در ادبیات تألیفی داشته ایم مثل آقای رسول پرویزی که نخستین داستان هایش برای نوجوانان را در نشریه جوانان سازمان شیروخورشید تبریز چاپ کرد در این دوره افرادی چون باغچه بان و یمینی شریف بودند که در رشد ادبیات کودکان نقش بسزایی داشتند و بالاخره شخصیتی چون توران میرهادی که با پایه گذاری مدرسه فرهاد و تشکیل نمایشگاه های کتاب در سال های مختلف در این مدرسه به معرفی و رشد ادبیات کودکان کمک بسیاری کرد. توران میرهادی با همکاری آذر رهنما و دکتر محمدباقر هوشیار در نشریه «سپیده فردا» که نشریهای روانشناسی بود فعالیت می کرد. مقاله های دکتر محمدباقر هوشیار در زمینه ادبیات کودکان که در سپیده فردا چاپ می شد هنوز که هنوز است تازه  و راه گشاست. سپیده فردا در دوران فعالیت خود شماره هایی ویژه ادبیات کودکان منتشر می کرد. برگزاری نمایشگاه کتاب کودک در مدرسه فرهاد توسط خانم میرهادی در آن ایام کار بسیار بدیع و تازهای بود. میرهادی در این نمایشگاه با دعوت از مسئوولان آموزش و پرورش، ناشران، نویسندگان و اساتید دانشگاه توجه آنها را به ادبیات کودکان معطوف کرد و این پدیده را مطرح کرد که شعبه ادبیات کودکان باید در دانشگاه ادبیات گشایش یابد که البته هنوز این مهم به اجرا درنیامده است پیشنهادهایی که خانم میرهادی در جریان هر نمایشگاه ارائه می داد و در نشریه های مختلف مثل «کتاب ماه » و « سپیده فردا » منتشر می شد  هرکدام در حد یک «دکترین» است و هنوز قابلیت این را دارد که در حوزه آموزش و پرورش و ادبیات کودکان به آنها پرداخته شود.
آنچه که امروز باعث تأسف است این است که می بینیم نگاه امروز به ادبیات کودک در سنجش با آن دوران رشد چندانی نکرده است به هر حال این زمینه چینیها صورت گرفت که در دهه چهل وارد دوره طلایی ادبیات کودک ایران شویم.
این عصر طلائی چه ویژگی هایی داشت و چه عناصری در ایجاد آن نقش اساسی داشتند؟
در این دوره که از ابتدای دهه چهل شروع شد دو نهاد شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز به فعالیت کردند که البته پایه های شکل گیری آنها در دهه سی به تدریج شکل گرفته بود هر دوی آنها با اهداف حرفه ای شدن ادبیات کودکان وارد این عرصه شدند شورا و پایه گذارانش نهادی می شوند که همه کتاب های کودکان را از ابتدا بررسی می کنند و با انتشار نشریه  بحث های گستردهای  را در مورد ادبیات کودکان به درون جامعه می برند شورا نقد کتاب های کودکان را که قبل از آن به صورت پراکنده صورت می گرفت به شکل متمرکز و عمیق و علمی دنبال می کند همچنین با گفت وگو با آموزش و پرورش، ناشران و نویسندگان کتاب کود تلاش می کند ادبیات کودک را به مدارس ببرد و برای تجهیز کتابخانه های مدرسه، الگوهایی ارائه دهد کانون پرورش فکری کودکان نیز در آن ایام خدمات بسیار ارزندهای در جهت گسترش ادبیات کودکان انجام داد. کانون با اختصاص بودجه مناسبی در جهت پشتیبانی از نویسندگان و تصویرگران و چاپ کتاب هایی با کیفیت بسیار بالا، باعث رشد خلاقیت و نوآوری در زمینه ادبیات کودکان شد.
 متأسفانه باید گفت هنوز بهترین کتاب های کودکان کانون مربوط به همان دوره است در همان دوره بود که جایزه اندرسن را یکی از تصویرگران کانون یعنی آقای مثقالی نصیب ایران کرد فعالیت کانون بود که موجب شد کتاب هایی با چنین کیفیتی منتشر شود و جای مطرح شدن در دنیا را پیدا کند در آن زمان شرایط بسیار مناسبی برای تولید کتاب به وجود آمده بود.
یعنی در سال های بین ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷؟
 بله، ادبیات کودکان ایران در آن ایام به مرحله شکوفایی رسید بهترین تصویرگران کودک مترجمان کتاب کودک و نویسندگان کتاب کودک در آن ایام متولد شدند و حضور این شخصیت ها باعث شد که ادبیات کودک ماهیت جدیدی پیدا کند و ارزش بسیار زیادی در جامعه بیابد وقتی کانون برای کتاب کودک چنین اهمیتی قائل شد و چنین بودجه ای اختصاص داد نگاه جامعه را نسبت به ادبیات کودک دگرگون کرد یکی دیگر از عوامل مهم در رشد ادبیات کودکان این دوره انتشار نشریه «پیک» از طرف آموزش و پرورش بود این نشریه که با کمک انتشارات فرانکلین منتشر می شد موضوع ادبیات کودکان را تا  دورترین نقاط روستاهای کشور می برد پیک نوجوان در آن دوره سری مقاله هایی برای نوجوانان در مورد ادبیات منتشر میکرد که همه پایه های ادبیات و عناصر ادبی و هنری را به نوجوانان معرفی می کرد و تأثیر عمیقی در معرفی ادبیات داشت شعرهای محمود کیانوش و پروین دولت آبادی نخستین بار در پیک منتشر شدند. مصاحبه های بسیار ارزندهای با بزرگان ادبیات کودکان و نوجوانان در پیک به چاپ می رسید و باعث تأسف است که دانش آموزان امروز از امکانات چهل سال پیش محرومند.

راهنما
دسته‌ها: 

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان