قابوس‌نامه، اندرزنامه‌ای برای تمام دوره‌ها

قابوس‌نامه، یکی از ارزشمندترین کتاب‌های ادبی و اخلاقی فارسی است که در تمام دوره‌های تاریخی بجز بخشی از دوران جدید از مهم‌ترین خواندنی‌های کودکان شمرده می‌شده است.

امیر عنصرالمعالی کیکاوس بن وشمگیر، از شاهزادگان فرهیخته و دانشمند خاندان زیار، در سال ۴۵۷ هجری قابوس‌نامه را برای فرزند خود، گیلانشاه، نوشت. هدف وی از نوشتن این کتاب آن بود که آداب جنگ، کشورداری و دانش‌ها و فن‌های آن زمان را به فرزند خود بیاموزد تا اگر در آینده بازرگان، پزشک، ستاره‌شناس، شاعر، خنیاگر، خادم پادشاه، دبیر، وزیر، سپهسالار، پادشاه، دهقان و یا جوانمرد شد، بتواند از این آموزش‌ها بهره ببرد.

"بدان ای پسر که من پیر شدم و ضعیفی و بی‌نیرویی و بی‌توشی بر من چیره شد ... روی چنان دیدم که پیش از آنکه نامه عزل به من رسد نامه‌ای دیگر در نکوهش روزگار و سازش کار، یاد کنم، و ترا از آن بهره کنم، تا پیش از آنکه دست زمانه ترا نرم کند تو خود به چشم عقل [در سخن] من نگری."

قابوس‌نامه شامل اندرز و پند در ۴۴ باب است. در هر باب این کتاب حکایت‌ها و روایت‌ها، آیه‌های قرآن و حدیث‌های مختلف گنجانده شده است. در این کتاب، نویسنده چکیده تجربه‌های خود را درباره موضوع‌های گوناگون زندگی، به فرزندش یادآور می‌شود. قابوس‌نامه را می‌توان یک فرهنگنامه دانست که از تمامی سنت فرهنگی ایران مایه گرفته است و در بسیاری موارد سرچشمه الهام نویسندگان و شاعران فارسی زبان پس از خود بوده است.

عنصرالمعالی به آگاهی از اینکه اندرز و پند تنها به ملال کودکان می‌انجامد، در هر باب حکاتی مناسب و نمونه‌ای در درستی آن پند نقل می‌کند تا آن‌ها را به خواندن دلگرم کند. او با روایت و نگارش این حکایت‌ها در شمار یکی از نخستین داستانسرایان بزرگ ادبیات فارسی و راویان شایسته این گونه ادبی درآمده است.

نمونه‌ای کوتاه از متن قابوسنامه را با عنوان در حق فرزند و حق شناختن، در زیر می‌خوانیم:

اگر پسریت آید ای پسر، اول چیزی باید که نام خوش بر او نهی که از جمله حقهای پدران بر فرزندان یکی آن است که او را نام خوش نهد، دوم آن که به دایگان عاقل و مهربان سپارد، و به وقت سنت کردن سنت کنی و بحسب طاقت خویش شادی کنی. و قرآنش بیاموزی تا حافظ قرآن شود. و چون بزرگ‌تر شود اگر رعیت باشی وی را پیشه‌ای بیاموزی و اگر اهل سلاح باشی به معلم سلاح دهی تا سواری و سلاح شوریدن بیاموزد و بداند که به هر سلاحی کار چون باید کردن. و چون از سلاح آموختن فارغ گردی باید که فرزند را شناو کردن بیاموزی. چنان که من چون ده ساله شدم ما را حاجبی بود با منظر گفتندی وی را ...

راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان