«خورشید خانوم آفتاب کن!» بازگرفته از یک ترانه متل است. این کتاب یک روز شاد از بازی کودکان را در جنگل روایت میکند. روزی که با نور آفتاب صبحگاهی در تصویرها همراه است و با نور مهتاب و تاریکی به پایان میرسد. کودکان بازی میکنند، با هم همراه هستند، جنگل و بیشه و رود و مردمان را میبینند، خیالهایشان رنگ میگیرد و تا شب بازیشان ادامه دارد. در این بازآفرینی روایت داستانی کامل است و کتاب از راه زبان کودک امروز را به گذشته پیوند میدهد.