خبر جمع کن
راهکارهایی برای کنترل خشم کودکان
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
فهرست محتواکودک خشمگین کیست؟ چگونه احساس خشم را در کودکان دریابیم؟
راههای مقابله با خشم کودکان چیست؟ و والدین چه نقشی در کنترل خشم کودکان دارند؟
کودکان در سنین گوناگون خشم خود را چگونه بروز میدهند؟
کتابخوانی چه نقشی در کنترل خشم کودکان دارد؟
کودک خشمگین کیست؟ چگونه احساس خشم را در کودکان دریابیم؟آیا تاکنون کودک شما عصبانی شده و کنترلش را از دست داده است؟ آیا تاکنون فریاد زده، جیغ کشیده یا خواسته کسی را بزند؟ شاید برادر کوچکترش وارد اتاقش شده و بدون اجازه با اسباببازی او بازی کرده باشد یا معلمش تکالیف زیادی به او داده باشد یا حتی یکی از دوستانش یکی از بازیهای ویدئویی مورد علاقهی او را امانت گرفته و بعد آن را شکسته باشد. همهی این موارد میتوانند کودک شما خشمگین کنند.
تمام انسانها عصبانی و خشمگین میشوند، ولی درجهی خشم در افراد گوناگون متفاوت است. نکتهی مهم اینجاست که خشم میتواند خوب باشد: وقتی با کودکان ناعادلانه رفتار شود، خشمگین میشوند و این خشم به آنها کمک میکند روی پای خود بایستند.
قسمت سخت ماجرا اینجاست که کودکان باید یاد بگیرند چگونه با چنین احساسات سرسختانهای مقابله کنند و موقع خشمگین شدن چه رفتاری داشته باشند.
کودک شما سرشار از احساسات گوناگون است. او در زمانهای گوناگون و متفاوت میتواند احساس ناراحتی، خوشحالی، حسودی و… کند. خشم نیز یکی از همین احساسات است که هرازگاهی آن را تجربه میکند و کاملاً نرمال و طبیعی است. در حقیقت، بسیار مهم و ضروری است که گاه کودک شما عصبانی و خشمگین شود. اما مسئله اینجاست که خشم باید به طریق درستی ابراز شود. در غیر این صورت، کودک شما همچون قابلمهای خواهد بود که درش را گذاشته باشند و آب در آن در حال جوشیدن باشد. اگر بخار خارج نشود، در نهایت آب آنقدر میجوشد که سر میرود و درش را به بیرون پرت میکند!
در این صورت، چه اتفاقی برای کودک شما رخ خواهد داد؟ نتیجهی چنین کاری برای هیچکس خوشایند و جالب نیست.
در حقیقت، زمانیکه کودکتان خشمگین میشود، نگران میشوید و میخواهید بدانید چه اتفاقی در حال روی دادن است.
کودکان کمسنوسال نمیتوانند نیازهایشان را بهدرستی ابراز کنند و آن را به والدین و اطرافیانشان تفهیم کنند. به همین دلیل خشمگین و عصبی میشوند. آنها اغلب بدون فکر کردن رفتار میکنند و به همین دلیل، میتوانند عصبی شوند یا اسباببازیهایشان را بشکنند.
اکثر کودکان بعد از رفتن به مدرسه یاد میگیرند دربارهی نیازهای خود صحبت کنند. آنها در این سن قادرند خود را کنترل کنند و آرام شوند. ولی برخی کودکان حتی پس از مدرسه رفتن نیز بهجای بیان نیازهای خود، خشمگین میشوند. کودکانی که همواره در مدرسه به مشکل برمیخورند و به دردسر میافتند، کودکانی که دوستی ندارند یا سایر همکلاسیهایشان آنها را مسخره میکنند و دست میاندازند، همگی احساس بدی را تجربه خواهند کرد. آنها ناراحت میشوند و با گذر زمان، همین احساسات منفی به خشمی پنهان در آنان بدل میشود.
در صورتی که با کودکان بدرفتاری شود یا به اندازهی کافی به آنها اهمیت ندهند، مثل افراد بزرگسال، احساس عدالتخواهی در آنها برانگیخته خواهد شد. شاید کودکان پیش خودشان فکر کنند دور از انصاف است که برای به دست آوردن چیزی زیاد تلاش کنند، اما بقیهی کودکان همان را آسان به دست آورند.
شاید فکر کنند سهمشان از زندگی ناعادلانه است. چنین احساس و مشکلی در رابطههای خواهر و برادری بیشتر به چشم میخورد و قضیه سختتر میشود.
اگر کودکی در خانواده توجه بیشتری دریافت کند، احتمالاً سایر کودکان خشمگین میشوند. از سوی دیگر، اگر کارها برای خواهر یا برادران دیگر آسان گرفته شود، ولی برای یکی از کودکان برخلاف این موضوع باشد، آن کودک خشم را تجربه خواهد کرد.
گاه کارهای کودک بهدرستی و آنطور که تمایل دارد پیش نمیرود، در این صورت احتمالاً او خشمگین خواهد شد. برای مثال، وقتی از تکالیف مدرسهی خود سر درنمیآورد، تیمش بازی خیلی مهمی را میبازد یا زمانیکه از او میخواهند کاری را برخلاف میلش انجام دهد.
اما حالت بدتری هم وجود دارد. گاه شما، معلمان یا افراد دیگر کودک را برای کاری که نکرده است، سرزنش میکنید. در این صورت، او بهشدت خشمگین خواهد شد. البته این احتمال هم وجود دارد که فرزند شما عصبانی شود، اما چرایی این خشم را درک نکند. بنابراین دلایل گوناگونی باعث بروز خشم در کودکان میشوند.
کتاب با موضوع خشم کودکان- کتاب با موضوع خشم کودکان
پس همانطور که گفته شد، راههای گوناگونی وجود دارد که کودکان احساس خشم را تجربه کنند. اکثر اوقات بدنِ فرد به او هشدار میدهد که وی اکنون خشمگین شده است.
آیا کودک شما تندتند نفس میکشد؟ آیا صورتش قرمز شده است؟ عضلاتش منقبض شدهاند؟ یا دستانش را مشت کرده و آنها را محکم گره کرده است؟ آیا میخواهد چیزی را بشکند یا کسی را بزند؟ خشم باعث میشود او بر سر کسانی که در اطرافش هستند، دوستشان دارد یا حتی عاشق آنهاست، داد بزند.
البته، برخی کودکان خشمشان را اینگونه بروز نمیدهند و در درون خود نگه میدارند. اگر کودک شما چنین میکند، شاید دچار سردرد یا دلدرد شود. شاید دربارهی خود احساس بدی داشته باشد یا ناگهان گریه کند. حتی شاید از حرف زدن اجتناب کند. ولی باید بدانید که پنهان کردن خشم اصلاً کار درستی نیست. بنابراین کودک شما میبایست از راهی درست و بدون آسیب رساندن به خود یا دیگران خشمش را بروز دهد.
خشم و غیض کودک شما میتواند باعث مشاجرات متعددی در خانه شود و زندگی خانوادگی را مختل کند. کودک ممکن است به خودش و دیگران آسیب برساند یا مشکلاتی جدی در مدرسه یا کلاس درس پیش بیاورد؛ تا حدی که معلمهایش بگویند: «کودک شما خارج از کنترل است.»
اگر میخواهید شناخت درستی از نشانههای خشم در کودکان داشته باشید، به ۱۵ سؤال زیر پاسخ دهید تا متوجه شوید آیا فرزندتان خشمگین و عصبانی است یا نه.
تست زیر معمولترین نشانههای خشم در کودکان را در بر میگیرد. البته باید گفت همهی کودکان این نشانهها را دارند، ولی اگر برخی از این علائم در کودک شما دائماً مشاهده شود یا کودک شما اکثر این علائم را داشته باشد، بدین معناست که او با مشکل خشم دستوپنجه نرم میکند.
هریک از ۱۵ جملهای را که در ادامه بیان میشود، بخوانید و با توجه به امتیازبندی ذکرشده، از صفر تا سه به آنها امتیاز دهید. سپس کل اعداد را جمع کنید و نتیجه را با توجه به عددی که به دست میآورید با نتایج تست تطبیق دهید.
صفر امتیاز = کودک من هرگز این کار را انجام نمیدهد یا خیلی بهندرت این کار را میکند.
یک امتیاز = کودک من گاهی این کار را انجام میدهد. (نهایت یک بار در ماه)
دو امتیاز = کودک من اغلب این کار را انجام میدهد. (یک بار در هفته یا بیشتر)
سه امتیاز = کودک من اکثر اوقات این کار را انجام میدهد. (هر روز یا چندین مرتبه در هفته)
تست:
- کودکم بابت مشکلاتش دیگران را سرزنش میکند. (…. امتیاز)
- هرگاه کودکم احساس ناامیدی، خشم و ناراحتی کند، وسیلههایش را اینور و آنور پرت میکند یا میشکند. (…. امتیاز)
- هر زمان که کودکم خشمگین شود، برای آرام کردنش کلی انرژی و زمانصرف میکنیم. (…. امتیاز)
- کودکم از تغییرِ هیچچیزی خوشش نمیآید و هرگاه مجبور به تغییر شود یا چنین حالتی بر او تحمیل شود، خشمگین میشود. (…. امتیاز)
- کودکم هنگام بازی با سایر کودکان قوانین بازی را تغییر میدهد. (…. امتیاز)
- هنگامیکه کودکم ناراحت میشود، الفاظ تندوتیز یا نفرتانگیزی را بیان میکند. (…. امتیاز)
- کودکم منفیگراست و اگر از او بخواهیم کاری را انجام دهد، عمداً آن کار را با بیمیلی و بسیار کُند انجام میدهد. (…. امتیاز)
- حتی زمانیکه همه چیز آرام است، کودکم دنبال بهانهای برای مشاجره و ناراحتی میگردد. (…. امتیاز)
- کودکماز سایرین شکایت میکند، به آنها توهین میکند یا از خود طرد میکند. (…. امتیاز)
- وقتی کودکم خشمگین میشود، کنترلش را از دست میدهد و خشم و غیض خود را با حالات صورتش یا زبان بدن نشان میدهد. (…. امتیاز)
- کودکم هنگام عصبانی شدن از واژگان نامناسب و بد استفاده میکند. (…. امتیاز)
- هرگاه کودکم کار جدیدی یاد میگیرد، فوراً از آن زده میشود و میخواهد کار دیگری انجام دهد. (…. امتیاز)
- اگر از کودکم بخواهم کاری انجام دهد، به شرطی آن را انجام میدهد که با زبان نرم از او درخواست کنم؛ وگرنه لج میکند و آن کار را انجام نمیدهد. (…. امتیاز)
- کودکم درست بازی نمیکند. به همین دلیل، دوستانش از بازی کردن با او اجتناب میکنند و دوست ندارند با او بازی کنند. (…. امتیاز)
- کودکم با سایر بچهها دعوا میکند و اگر مسخره شود، بهسختی میتواند خودش را کنترل کند. (…. امتیاز)
تفسیر تست:
۰ تا ۵: کودک شما بههیچوجه کودک خشمگینی نیست و احساس ناامیدی و ناراحتی نمیکند. شاید کمی آرام و بیجنبوجوش باشد، اما اصلاً نیازی به تغییر ندارد.
۶ تا ۱۰: درجهی احساس خشم و ناراحتی کودک شما کاملاً طبیعی و نرمال است. البته باید گفت عدد نزدیک به ۱۰، برای کودکان کمسنوسالتر و زیر ۶ سال مناسب است. حال آنکه عدد نزدیک به ۶ متناسب با کودکان بزرگتر و بالای ۶ سال است.
۱۱ تا ۱۵: کودک شما خشمش را بروز میدهد و میزان خشم او بالاتر از حد نرمال است. دقت کنید که عدد نزدیک به ۱۵ برای کودکان کمسنوسالتر متناسب است. حال زمان آن رسیده است که کمی به واکنشهای فرزندتان موقع خشمگین شدن دقت و توجه کنید.
۱۶ تا ۲۰: کاملاً آشکار است که کودک شما با مشکل خشم دستوپنجه نرم میکند و شما باید به این مسئله توجه داشته باشید و وارد عمل شوید.
بالای ۲۰: کودک شما مشکلاتی اساسی و جدی در بروز خشم دارد، مخصوصاً اگر در سنین مدرسه باشد. باید هرچه سریعتر دستبهکار شوید و به او کمک کنید تا با خشم خود مقابله کند. حتی اگر نیاز است از متخصصان این امر درخواست کمک کنید.
تا بدینجا دریافتیم که نشانههای فراوانی دربارهی خشم کودکان وجود دارد؛ پس با شناخت آنها میتوان بهدرستی با این مسئلهی مهم مقابله کرد. در ادامه، به راههای مقابله با خشم در کودکان خواهیم پرداخت.
راههای مقابله با خشم کودکان چیست؟ و والدین چه نقشی در کنترل خشم کودکان دارند؟برای مقابله با خشمِ کودک کنار او باشید و با همکاری یکدیگر با این احساس مقابله کنید. در این صورت، به کودکتان نشان میدهید خشم مشکلی است که میتوان آن را حل کرد.
واکنشی که هنگام خشمگین شدن از خود بروز میدهید، در چگونگی واکنش فرزندتان در مقابل خشم تأثیرگذار است؛ بنابراین در کنار یکدیگر و با روشهای درست با خشمتان مقابله کنید. این شیوه کمک میکند هردو بهدرستی با احساس خود روبهرو شوید.
بسیاری از کودکان فرق بین احساس خشم و رفتار پرخاشگرانه را بهسختی تشخیص میدهند و مدام با این موضوعات درگیرند. چنانچه کودک نداند چگونه میتواند احساس ناراحتی و خشم خود را کنترل کند، این احساسات بهسرعت به غیض، بیاحترامی و رفتارهایی پرخاشگرانه و تهاجمی بدل خواهند شد.
بنابراین کودکان به دلایل گوناگون دچار اختلالات عصبی میشوند و خشم را تجربه میکنند. این دلایل ممکن است بیتوجهی به آنها در خانه و مدرسه، داشتن مشکلات تحصیلی، نیافتن دوست و مسخره شدن از جانب افراد دیگر مثل دوستان و همکلاسیها و… باشد. این کودکان نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند و آرام شوند. بنابراین در مواجهه با آنها از استراتژیها و راهکارهایی مؤثر استفاده کنید و «مهارتهای مدیریت خشم» را به آنها آموزش دهید.
- به کودکتان کمک کنید به خشمش آگاه شود و به شناختی درست از این احساس دست یابد. برای مثال، اگر کودک شما روز سختی را در مدرسه گذرانده باشد،هنگامیکه به خانه بازمیگردد شاید بخواهد تنها بماند و خودش را در اتاقش حبس کند. شاید نگرشی منفی به همه چیز و همهکس پیدا کند؛ صورتش سرخ شده باشد یا بر سر افراد خانواده داد بزند و…
با شناخت این نشانهها، میتوانید آنها را در کودکتان تشخیص دهید. چنانچه شناخت درستی از این علائم داشته باشید، متوجه میشوید که او خشمگین است. در نتیجه، میتوانید کودک را هم از این موضوع آگاه کنید.
- هنگامیکه کودکتان از خشم خود آگاه شد، میتوانیدبه او کمک کنید. وقتی کودکی خشمگین است، حتی بهترین والدین نیز تمایل دارند، او را نصیحت کنند و به وی بگویند چهکاری باید انجام دهد. درحالیکه وقتی کودکتان چنین احساسی را تجربه میکند، بهسختی میتواند به حرف کسی گوش دهد. نصیحتِ همراه با سرزنش آخرین گزینهای است که کودکان از ما میخواهند. آنها از ما میخواهند درکشان کنیم. کودکان از ما میخواهند احساسات آنها را درک کنیم. بسیاری از والدین دریافتهاند که وقت گذاشتن برای کودک و نشستن پای صحبتش و گوش دادن به وی، برای آرام کردن خشمش کافی است. ولی باید مطمئن باشید که زمان درستی را برای صحبت کردن با کودکتانانتخاب کردهاید؛ همچنین میبایست تیپ شخصیتی او را در نظر بگیرید. برای مثال، کودکان برونگرا دوست دارند همان موقع صحبت کنند و کودکان درونگرا منتظر گذشت زمان هستند و ترجیح میدهند پیش از صحبت کردن دربارهی موضوع، در موردش فکر کنند. البته اگر بر ترجیح فرزند خود بیش از اندازه حساس باشید، کارها بدتر میشود و خشم کودک شما نیز بیشتر و بیشتر خواهد شد. در نهایت هم مقابله با خشم بسیار سخت و حتی غیرممکن میشود!
- به کودک خود کمک کنید خشمش را قبول کند و مسئولیت آن را متقبل شود. به کودکان آموزش دهید که هنگام بروز عصبانیت، سادهترین راه سرزنش دیگری است و اینکه بگوییم:«تقصیر توست. تو مرا عصبانی کردی!» ولی این کار درست نیست. اگرکودکان ما ببینند که ما مسئولیت عصبانیت خود را بر عهده میگیریم و به آن اقرار میکنیم، آنها نیز مانند ما رفتار خواهند کرد.
میتوانیم به کودکانمان یاد دهیم: سایر انسانها میتوانند کاری کنند یا حرفی بزنند که ما را آزردهخاطر کنند، ولی در نهایت ما مسئول واکنشها و رفتارهای خودمان هستیم. اگر عصبانی هستیم، مسئولیت این احساس و شیوهی مدیریت آن بر عهدهی خود با ماست.
- در تصمیمگیری به کودک خود کمک کنید: آیا قرار است او کنترل امور را به دست بگیرد یا احساس خشمش کنترل را در دست خواهد گرفت؟
اگر کودکان از خشم خود آگاه باشند، بهتدریج یاد خواهند گرفت که در چنین شرایطی دو انتخاب پیش رو دارند. آنها میتوانند اجازه دهند خشم کنترل امور را در دست بگیرد یا خودشان خشم را کنترل و مدیریت کنند. شما میتوانید با صحبت کردن با کودکان، آنها را در مسیر مدیریت خشم یاری کنید. برای مثال بگویید: «عزیزم میدونم که الان خیلی عصبانی هستی. مشکلی نداره که خشم خودت رو بروز بدی. من هم خوشحالم که میتونی دربارهی عصبانیتت صحبت کنی. به نظر میرسه دلایل خوبی داری که اینقدر عصبانی شدی. ولی حالا وقتشه که تصمیم بگیری: میخوای اجازه بدی خشمت تو رو کنترل کنه یا تو میخوای اون رو کنترل کنی؟ یادت میآد سری پیش که اینطور عصبانی شدی و کنترلت رو از دست دادی، چه اتفاقی افتاد؟ دوست داری اون اتفاق دوباره تکرار بشه؟»
البته پُرواضح است روشی که شما برای صحبت با کودکتان انتخاب میکنید بستگی به سنوسال او، شخصیتش و روند رشد احساسات شخصی او دارد. گفتوگو با کودک به او کمک میکند متوجه خشم خود شود و آگاه باشد که میتواند و لازم است خشمش را کنترل کند؛ در غیر این صورت، خشم کنترل او را به دست میگیرد و باعث بروز مشکلاتی برای وی و اطرافیانش خواهد شد.
- به کودک کمک کنید دلیل و منبع خشم خود را تشخیص دهد و آن را تعریف کند. در بسیاری موارد، خشم کودکان دلایلی مشابه بزرگسالان دارد. خشم واکنشی نرمال و طبیعی برای تمام اتفاقات روزانهای است که میتواند موجب ترس، آسیب، ناامیدی یا ناراحتی افراد شود. از خودتان بپرسید: «این خشم از کجا نشئت میگیرد؟ ماجرای اصلی و واقعی چیست؟ او از چه چیزی خشمگین است؟» در بیشتر مواقع، احساس خشمِ کودکان به دلیل نیازهایی است که از آنها آگاهی ندارند یا نمیتوانند آنها را بیان کنند. احتمال دارد فرزند شما ترسیده یا غمگین باشد، احساس ناراحتی کند یا دچار سردرگمی شده باشد. همهی این احساسات میتوانند به شکل خشم خود را نشان دهند.
وقتی کودک شما از خشمش آگاه باشد و زمان داشته باشد خود را آرام کند، احتمالاً میتواند منشأ خشم را هم بیابد. شاید در ابتدا فرزند شما سرنخی در دست نداشته باشد، ولی اگر شما دربارهی ترسها، آسیبها، بیاحترامیها، ناامیدیها، رنجشها و… با او صحبت کنید، درهای آگاهی و تشخیص به رویش باز میشود. در این صورت، با یک تیر دو نشان میزنید. زیرا هم به کودکتان کمک میکنید خودش را بشناسد و هم به او نشان میدهید که دوستش دارید و از او حمایت میکنید.
- به کودکتان کمک کنید راهحلهایش را بسط دهد و بهترین را انتخاب کند. راههای گوناگونی برای مقابله با خشم وجود دارد. اما باید به این نکته توجه کرد که برخیاز این راهکارها سازنده و برخی دیگر مخرباند. از جمله راهکارهای سازنده برای کنترل خشم میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تشویق کودکان به انجام دادن بازیهای پرتحرک، فعالیتهای بدنی یا ورزشهایی همچون پیادهروی کوتاه، دو، دوچرخهسواری و… شمارش اعداد تا ۱۰، دور شدن از موقعیت، تنفس عمیق و آرام، باز و بسته کردن مشتِ دست، صحبت کردن با کسی که به او اعتماد دارد، رفتن بهجای خلوت و آرام شدن. در مقابل، انکارِ احساس خشم، سرکوب کردن آن و… از جمله راههای مخرب مقابله با خشماند. بدترین حالت این است که به دنبال مقصر باشیم و خشم خود را به گردن دیگری بیندازیم؛ زیرا این کار نهتنها خشم ما را کم نمیکند، بلکه بیشتر هم میکند. برای همین بسیار مهم است که ما در مقام والدین، کودک خود را بهگونهای راهنمایی کنیم که او را از سؤالِ «مشکل چیست؟» به سمتِ سؤال «من دربارهی خشمم چهکار میتوانم بکنم؟» سوق دهیم. تا آنجا که امکان دارد اجازه دهید کودکان خودشان راهحلها را پیدا کنند. شاید با کودکان کمسنوسالتر بتوانید در این زمینه همفکری کنید، ولی به کودکان بزرگتر اجازه دهید خودشان این کار را انجام دهند. کودکان هرچه بزرگتر میشوند، جوابها و راهحلهایشان گستردهتر میشود و میتوانند از میان آنها بهترین گزینه را انتخاب کنند.
- به کودک کمک کنید واکنش خود را در قبال خشمش مرور کند. این مرحله دقیقاً همان مرحلهای است که اکثر والدین آن را نادیده میگیرند و انجام نمیدهند. چند روز پس از فرونشستن خشم کودک، از وی سؤال کنید که از مقابله با خشم خود و آنچه اتفاق افتاد، چه چیزی یاد گرفت؟ چه چیزی خوب پیش رفت؟ چه مواردی را ترجیح میداد به شکل دیگری انجام دهد؟ چه درسی از این ماجرا گرفت؟اگر دفعهی بعد چنین اتفاقی بیفتد، چه کاری انجام خواهد داد؟
نیازی نیست این مکالمه بیشتر از چند دقیقه طول بکشد. ولی به یاد داشته باشید که یاد گرفتن مقابله با احساسات کار آسانی نیست، بلکه روندی است که باید تا آخر عمر روی آن کار کنیم و همیشه دربارهاش یاد بگیریم. این روند زمانبر است و به آزمون و خطا نیاز دارد. اما آنچه از این تلاشها و اقدامات حاصل میشود، ارزش چنین پروسهای را دارد. برای کوچکترین قدمهایی که کودک در این روند برمیدارد، او را تشویق کنید و در هر فرصتی که امکانش وجود داشت به او تبریک بگویید و او را تحسین نمایید. بازخوردهای مثبت شما بسیار حائز اهمیت هستند. تلاش کودکتان را، هرچند کم و ناچیز باشد، هربار تحسین کنید. این رفتار باعث میشود توانایی فرزند شما در مدیریت خشم افزایش یابد و اعتمادبهنفسش در این زمینه تقویت شود.
اگر موقع خشمگین شدن بتوانید با احساستان مقابله کنید و خشم خود را کنترل نمایید، کودکان نیز با مشاهدهی شما یاد میگیرند با خشم خود مقابله کنند. اما اگر ببینند شما موقع عصبانی شدن کنترل خود را از دست میدهید، آنها نیز دقیقاً موقع عصبانی شدن همین واکنش را از خود نشان خواهند داد. اگر از موضوعی عصبانی هستید، بهتر است در قالب کلمات آن را بیان کنید؛ اینگونه به کودک خود یاد میدهید دربارهی احساساتش صحبت کند. چنانچه موقع عصبانی شدن کنترل خود را از دست دادید، مسئولیت رفتارتان را بر عهده بگیرید و از کودک خود عذرخواهی کنید و بگویید: «ببخشید که مجبور شدی امروز عصبی شدن و داد زدن من رو ببینی. بهجای اینکه تُن صدام رو بالا ببرم، باید میرفتم یه کم پیادهروی تا آروم شم.»
به همین طریق میتوانیم راههای سالم مقابله با خشم را به کودکانمان یاد دهیم. برای مثال، بهجای اینکه به او بگویید: «برادرت رو نزن!» بهتر است توضیح دهید وقتی از دست برادرش ناراحت میشود، چهکار کند. مثلاً بگویید: «دفعهی بعد که از دست برادرت عصبانی شدی، با کلمات خشمت رو ابراز کن یا ازش دور شو.» یا از او بپرسید که بهجای زدن برادرش چهکار دیگری میتواند انجام دهد و به این صورت به او کمک کنید راهکارهای سالم و درست را بیابد و انتخاب کند.
امکان ندارد کسی بگوید من هرگز عصبانی نمیشوم! اما به یاد داشته باشید که موقع عصبانی شدن «نوع رفتارمان» اوضاع را بهتر یا بدتر خواهد کرد. اجازه ندهید که خشم «رئیس» شما باشد.
کودکان در سنین گوناگون، خشم خود را چگونه بروز میدهند؟ صفر تا ۲ سالاگر نوزادان، بهویژه نوزادانِ بسیار کنجکاو، وسیلهای را که در دست دارند پرتاب کنند و دیگر نتوانند آن را بردارند، گریه میکنند و اگر در جای خود نشسته باشند، بیقراری خواهند کرد (منظور نوزادانی است که هنوز چهاردستوپا راه نمیروند). برای آنها بسیار ناراحتکننده و رنجشآور است که محدود باشند و آنچه را میخواهند نتوانند به دست آورند. آنچه موجب ناراحتی و خشمِ نوزادان میشود، میان کودکان نوپا یا کودکان پیش از سن دبستان متفاوت است. در این بین، بزرگسالان اغلب فرق بین خشم و ناراحتی معمولی نوزادان را نمیتوانند از یکدیگر تشخیص دهند.
بسیار حائز اهمیت است که بدانیم نوزادان فقط یک راه و وسیله برای ابراز ناراحتی و پریشانی خود دارند و آن «گریه کردن» است. دلدرد یا نیاز به خواب میتواند موجب گریهی نوزاد شما شود. گریه کردن بیش از اینکه نشانه و راهی برای بروز خشم باشد، راهی برای ابراز ناراحتی و نیازهای نوزادان است.
پس از شش ماهگی، نوزادان ولع زیادی دارند که خودشان غذا بخورند. آنها قاشق را به زور به دست میگیرند یا با قاشق و حتی انگشتانشان غذا را اینور و آنور میکنند و روی آن میکوبند. این اقدامات یعنی آنها میخواهند خودشان غذا بخورند. اگر شما دست نوزاد را بگیرید و عقب بکشید یا تلاش کنید قاشق را از او بگیرید، شاید نوزاد تلاش کند دست خود را آزاد کند و به این طریق اعتراض خود را با خشم و عصبانیت نشان دهد؛ حتی سروصدا هم میکند.
برخی دیگر از نوزادان حواس پنجگانهی بسیار قوی و حساسی دارند که همین امر موجب واکنشهای خشمگینانه از سوی آنها میشود. برای مثال، صدای بلند و زیاد در محیط، موجب ناراحتی نوزاد شما میشود. برخی نوزادان در محیط بسیار روشن و پُرنور اذیت میشوند و حتی گاه شلوغی و ازدحام در جایی که نوزاد حضور دارد، میتواند موجب رنجش او شود.
بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی نوزاد قادر است با گرفتن کنارهای صندلی یا میز سرپا بایستد. بعد از مدتی میتواند چهاردستوپا راه برود و در این بازهی زمانی، تلاش فراوانی میکند تا بتواند سرپا بایستد یا حرکت کند. این برهه زمان بسیار خوبی برای شماست تا او را در به دست آوردن استقلال جدیدش نظاره کنید. زمانیکه والدینِ نگران و مضطرب یا بسیار محافظهکار مانع برداشتن قدمهای جدید نوزاد در این دنیا میشوند، نوزاد را خشمگین میکنند و او خشم خود را بروز میدهد.
در این مرحله، کودکان نوپا کمکم یاد میگیرند چیزهایی را که دارند، با دیگران سهیم شوند و به آنها نیز بدهند. اگر از او بخواهید اسباببازی یا خوراکی مورد علاقهاش را به دوستانش بدهد، بسیار خشمگین خواهد شد. اما اگر او را کمکم تشویق کنید با این قضیه کنار بیاید، رفتار بهتری از خودش نشان خواهد داد. او ترجیح میدهد این روند با سرعت طبیعی خودش پیش برود.
اگر میخواهید کودکان صفر تا دو سالهی شما ناراحت و عصبی نشوند:
- فوراً و بیدرنگ به آنچه آنها را ناراحت میکند، واکنش نشان دهید و پاسخگو باشید. این کار موجب کاهش ناراحتی آنها شده، باعث میشود کودک شما حمایت و توجه والدین را در هنگام نیاز احساس کند.
- آنچه را موجب ناراحتی و رنجش کودک شما میشود از بدن او دور کنید. برای مثال، از لباسهای نرم، راحت و نخی برای کودکانی در این سنوسال استفاده کنید.
۳٫ محیط و روشهای امنی برای کودکان مهیا کنید تا تلاش کنند کارهایشان را خودشان انجام دهند. برای مثال، غذا بخورند یا چهاردستوپا راه بروند و…
۳ تا ۴ سالدر این سن، خشم کودکان از ناراحتیهایشان سرچشمه میگیرد. این احساس زمانی بروز مییابد که نیازهای آنها برآورده نشده باشد، نتوانسته باشند کار مدنظرشان را انجام دهند یا معلمان و والدین در حد انتظار به آنها توجه نکرده باشند.
فضای شخصی و فیزیکی برای کودکان ۳ تا ۴ سال بسیار مهم است و هرگونه تجاوز به این فضاها منجر به خشم و ناراحتی آنها خواهد شد. برای مثال کودکان ۴ساله، که دانشآموزان (پیشدبستانی) فعال و پُرجنبوجوشی هستند، فضای زیادی نیاز دارند تا در آن محیط فعالیت کنند. اگر آنها را با حد و مرزهایی که فکر میکنند نامناسب است، محدود کنید احساس ناراحتی میکنند. برخلاف آنها، کودکان ۳ساله از قرار گرفتن در فضایی بسیار بزرگ، کلافه میشوند و گریه میکنند. شاید احساس کنند در میان جمعیت گم شدهاند، ولی اگر فضا بسیار کوچک و در عین حال بسیار شلوغ باشد، موجب رنجش و عصبانیت کودکان ۳ و ۴ساله میشود.
اگر در این سنوسال از آنها بخواهید بنشینند و منتظر بمانند، آزردهخاطر میشوند و این کار میتواند موجب خشم آنها شود و حتی حوصلهشان سر میرود. کودکان ۳ و ۴ساله موقع بازی کردن دوست دارند آزاد باشند و اگر مربی یا والدین از آنها بخواهند کاری برخلاف میلشان انجام دهند، خشمگین خواهند شد. اگر میخواهید به این کودکان کمک کنید، به آنها یاد بدهید دربارهی آنچه آنها را عصبانی میکند، صحبت کنند و آنها را به زبان بیاورند.
۵ تا ۶ سالدلیل بروز خشم در کودکان ۵ تا ۶ سال نیز کلافگی و ناراحتی است. شاید نیازهایشان برآورده نمیشود. برای مثال، شاید لازم باشد انتظار بکشند یا نخواهند وسیلههایشان را به کسی بدهند. همهی این موارد میتواند موجب بروز خشم در آنها شود.
در این ردهی سنی، کودکان در مقطع آمادگی هستند. آنها در این سن یاد میگیرند نقاشی کنند، بنویسند، بخوانند یا اعداد را بشمارند. همین کارها میتواند موجب بروز خشم در آنها شود؛ زیرا سطح انتظارات کودک از خودش در حال افزایش است. در نتیجه، زمانیکه نتواند انتظاراتش را برآورده کند، ناراحت و عصبی میشود. کودکان ۵ساله تمایل دارند خشم و ناراحتیشان را در ابتدا، با رفتارهای فیزیکی و بعد، با الفاظ و کلمات ابراز کنند. آنها کمکم یاد میگیرند باید خودشان را کنترل کنند. متوجه میشوند که چه الفاظی خوب یا بد است و از رفتارهای مورد پسند اجتماعی آگاه میشوند. آنها یاد میگیرند که باید دربارهی خشم خود صحبت کنند و نیازی نیست برای نشان دادن خشم خود کسی را بزنند یا چیزی را پرتاپ کنند. کودکان ۵ تا ۶ساله یاد میگیرند خشمشان را از راهی درست ابراز کنند و همزمان در قبال احساس خشم و ناراحتیِ دوستانشان نیز حساس میشوند.
در حقیقت، آنها توجه نمیکنند که چه چیزی موجب ایجاد خشم در آنها شده است، اما به آنچه موجب خشم و ناراحتی دوستانشان میشود توجه میکنند. حتی شاید بتوانند به دوستان خود کمک کنند تا آرام شوند. برای مثال، اسباببازیشان را به آنها میدهند یا با آنها بازی میکنند تا حواسشان را پرت کنند.
در این ردهی سنی، کودکان کمکم بازیها و فعالیتهای جدیدی همچون بازیهای فکری، چیدن پازل و… را یاد میگیرند که شاید در ابتدای کار برایشان کلافهکننده بود. اما کمکم با گذر زمان یاد میگیرند صبور باشند. متوجه میشوند قرار نیست همیشه همان بارِ اول کاری را درست انجام دهند. یاد میگیرند که باید وسیلههایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. منتظر نوبتشان باشند و صبر کنند بقیه نیز کار خود را تمام کنند تا دوباره نوبت آنها شود.
اگر میخواهید به این کودکان کمک کنید، راههای درست و مناسب را برایشان مهیا کنید تا خشم و ناراحتی خود را بهدرستی ابراز کنند.
کتابخوانی چه نقشی در کنترل خشم کودکان دارد؟خواندن کتاب، بهویژه کتابهایی که در راستای کنترل خشم کودکان نوشته شدهاند، یکی از بهترین و مؤثرترین راهها برای آموزش غیرمستقیم مدیریت خشم به کودکان است. در این شیوه، با کمک شخصیتهای داستانی به کودکان آموزش میدهیم خشم خود را مدیریت کنند.
کودکان خشمگین میشوند و این حقیقتی اجتنابناپذیر است. اما هنگامیکه کودک شما خشمگین میشود، زمان آن فرا رسیده که آموزشهای مدیریت خشم را شروع کنید. یکی از مهمترین راهها سوق دادن کودکان به سمت خواندن کتابهایی است که به کنترل خشم کمک میکنند. در این میان، کتابهای تصویری نقشی بسزا دارند و اگر کودک، خود، در سنی نیست که بتواند کتاب بخواند، شما برایش کتاب بخوانید یا کتاب را در قالب قصه برایش تعریف کنید.
اگر کودکتان نوپاست، دربارهی احساسات ترسناک با او صحبت کنید و با روشهای ساده به او کمک کنید آنها را بشناسد. این شیوه موجب تغییرات مثبت و آشکاری در رفتار فرزندتان خواهد شد. برای کودکان بزرگتر کتابهایی در این زمینه تهیه کنید. آنها میتوانند خود، بهتنهایی این کتابها را بخوانند.
نکتهی مهم اینجاست که با توجه به ردهی سنی کودک (کودک نوپا و پیشدبستانی، کودکان دبستانی و نوجوانان) باید کتاب مناسب تهیه کنید و آنها را در اختیار فرزندانتان قرار دهید. کودکان با خواندن این کتابها یاد میگیرند که عصبانی شدن احساسی طبیعی است، اما درست نیست موقع عصبانیت کسی را با الفاظ، کارها یا رفتارشان اذیت کنند و برنجانند. با خواندن کتابها، کودکان مهارتهایی برای مقابله با خشمشان کشف میکنند و راهکارهای تازهای فرا میگیرند. مهارتهایی مانند آرام کردن خود، فکر کردن، کمک گرفتن از افراد معتمد، صحبت کردن و گوش فرا دادن، عذرخواهی کردن، صبور بودن و مثبتاندیش بودن.
بنابراین، در مقام والدین باید تمام تلاشمان را به کار بگیریم و با مهیا کردن شرایط، کودکانی کتابخوان و آگاه پرورش دهیم.
نوشته راهکارهایی برای کنترل خشم کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
با کودک آسیبدیده از سوءاستفادهی جنسی چگونه رفتار کنیم؟
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان
بخش اول این مقاله با عنوان «چگونه سوءاستفادهی جنسی را در کودکان و نوجوانان تشخیص دهیم؟» و بخش دوم مقاله هم با عنوان «آموزش خودمراقبتی به کودکان و نوجوانان برای جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی» در وبلاگ کتاب هدهد منتشر شده است.
فهرست محتوااگر کودک آزار جنسی دید، چه باید کرد؟
نگرانی دربارهی آزار جنسی: تشویق کودک به حرف زدن
در مرحلهی بعد چه باید کرد: گزارش آزار جنسی
مراحل بعدی را برای کودک توضیح دهید
چرا کودکان بهسختی دربارهی سوءاستفادهی جنسی صحبت میکنند؟
منابع
اگر کودک آزار جنسی دید، چه باید کرد؟اگر کودکی به شما گفت آزار جنسی دیده است، چه واکنشی باید نشان دهید؟
اگر کودک دربارهی سوءاستفادهی جنسی به شما بگوید، طبیعی است که شوکه شوید و احساس خشم یا نگرانی را تجربه کنید. اما باید برای مدتی احساسات خود را کنار بگذارید تا به کودک کمک کنید احساس امنیت کند و بتواند دربارهی اتفاق رویداده برای شما بگوید.
در ادامه، نحوهی واکنش درست به سوءاستفادهی جنسی و شیوهی مؤثر کمک به فرزندتان آورده شده است:
- سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید، حتی اگر قلب شما تند میزند. نفسهای عمیق بکشید و بهآرامی بازدم خود را بیرون دهید.
- بدون قطع کردن حرف فرزندتان، با دقت به او گوش کنید. بگذارید فرزندتان داستان را با گفتههای خودش و با سرعت خودش تعریف کند. به او نشان دهید هر اتفاقی افتاده باشد، شما به حرفهایش گوش میکنید.
- اگر لازم است چیزی بپرسید، از سؤالاتی استفاده کنید که پاسخ آنها به «بله» یا «خیر» منتهی نشود؛ برای مثال، پرسید: «بعد چه اتفاقی افتاد؟» نه اینکه بگویید: «آیا اون تو رو لمس کرد؟»
- فرزندتان را باور کنید. به او بگویید که او را باور دارید، حتی اگر گفتههایش غیرواقعی به نظر برسد یا در ابتدا منطقی نباشد.
- به فرزند خود بگویید که این موضوع اصلاً تقصیر او نیست، مهم نیست که چه اتفاقی افتاده و در هر صورت، او سرزنش و مجازات نخواهد شد.
- به او بگویید که با گفتن به شما کار درستی انجام داده است. فرزند شما شجاع بوده که دربارهی سوءاستفادهی جنسی به شما گفته است، بنابراین از شهامت او قدردانی کنید.
- با کودکتان دربارهی این موضوع صحبت کنید که چگونه میتوانید به او کمک کنید احساس امنیت کند و بپذیرد که شما او را دوست دارید. برای انجام دادن کاری که فرزندتان به آن نیاز دارد، آماده باشید.
احتمال دارد کودکتان همه چیز را یکباره به شما نگوید و طی چند روز یا چند هفته بهتدریج دربارهی آن صحبت کند. بنابراین صبور باشید و به کودک خود فرصت دهید تجربیات و احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارد.
در این دوره، فرزندتان بهطور متناوب نیاز دارد دربارهی احساساتش با شما حرف بزند و گاه به حضور شما نیاز دارد تا احساس امنیت کند؛ بنابراین سعی کنید همیشه دردسترس باشید؛ برای مثال، با فرزندتان در خانه بمانید، از کار مرخصی بگیرید، دنبال کودک به مدرسه بروید یا بهطور مداوم به او سر بزنید.
شاید فرزندتان از شما بخواهد که قول دهید ماجرا را به شخص دیگری نگویید. شما نمیتوانید چنین قولی بدهید، اما بگویید که برای حفظ امنیت او تمام تلاشتان را به کار خواهید گرفت. بگویید برای ایمن نگه داشتن او باید با افراد دیگر صحبت کنید، اما او را در جریان کارهایی که انجام میدهید خواهید گذاشت.
- چه کارهایی مناسباند و چه کارهایی نامناسب؟
- در نظر داشتن اینکه کودکانِ قربانی در این باره مقصر نیستند.
- چهطور با رفتارهای نامناسبی مثل رشوه و تهدید روبهرو شوند؟
شاید فرزندتان چیزی به شما نگفته باشد، اما نگران باشید که مبادا او آزار جنسی دیده باشد. شاید خودتان متوجه علائم بدرفتاری جنسی یا سایر علائم سوءاستفادهی جنسی شده باشید، شاید فرزندتان سؤالات خاصی از شما بکند یا کسی به شما گفته باشد که متوجه چیزی شده یا فرزندتان موضوعی را با او مطرح کرده باشد.
شما میتوانید با مطرح کردن سؤالاتی مانند «به نظر میرسه آشفته هستی، چیزی نگرانت میکنه؟» یا «خوب هستی؟» فرزندتان را تشویق کنید که صحبت کند؛ حتی میتوانید با گفتن چنین جملهای کودک خود را آرام کنید: «هیچچیزی اونقدر بزرگ، کوچک یا افتضاح نیست که نتونی دربارهش صحبت کنی.»
شما میتوانید یک کودک خردسال را با گفتن جملاتی مانند «کجاها احساس خوشحالی، درد یا ناراحتی میکنی؟» یا «چه زمانی احساس خوشحالی، درد یا ناراحتی میکنی؟» او را تشویق کنید که احساساتش را توصیف کند. اگر کودک شما توانایی تکلم ندارد، او را تشویق کنید احساساتش را نقاشی کند یا با ادا درآوردن آنها را به شما تفهیم کند.
برای تشویق یک نوجوان میتوانید بگویید: «میتونم حس کنم که چیزی ذهنت رو مشغول کرده. میخوام بدونم چی نگرانت کرده؟» شاید فرزندتان صحبت با بزرگسال مورد اعتماد دیگری را به گفتوگو با شما ترجیح دهد. میتوانید از او بپرسید: «آیا کسی هست که بتونی باهاش صحبت کنی؟»
بعد از اینکه فرزندتان را به صحبت کردن تشویق کردید، شاید از شما سؤالاتی کند یا مواردی مانند این را بگوید:
- «آیا من باید اسرار رو حفظ کنم؟» شما هم میتوانید با گفتن این جمله پاسخ دهید: «نه، مجبور نیستی. هرگز نباید اسراری رو حفظ کنی که دربارهشون احساس درستی نداری.»
- «کارهای عجیبی که آقای X میکنه، درسته؟» شما میتوانید اینگونه پاسخ دهید که «آقای X چه کارهای عجیبی میکنه؟»
- «امروز حتماً باید برم کلاس موسیقی؟» قبل از گفتن «بله»، سعی کنید بفهمید که او چرا نمیخواهد به آنجا برود. برای مثال میتوانید بپرسید: «چی باعث شده که رفتن به اونجا دیگه برات سرگرمکننده نباشه؟»
- «من بازیهای پسرعمو وسطی رو دوست ندارم.» میتوانید با گفتن سؤال «شما چهجوری بازی میکنید؟» واکنش نشان دهید.
آزار جنسی کودکان همیشه یک جرم است.
اگر فکر میکنید کودکتان آزار دیده است یا احساس میکنید خطر سوءاستفادهی جنسی او را تهدید میکند، باید این مورد را گزارش دهید.
با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریدشاید مطمئن نباشید که کودکتان آزار جنسی دیده، اما فکر میکنید اتفاقی روی داده است. باز هم مهم است که در اسرع وقت از متخصصان مشاوره بگیرید. میتوانید با پلیس، روانشناسان و پزشکان صحبت کنید. به این افراد آموزش داده شده است و آنها دربارهی سوءاستفادهی جنسی کودک و نحوهی ارتباط با آنها آگاهاند. این افراد میتوانند دربارهی اقدامات بعدی به شما مشاوره دهند.
برای مشاوره دربارهی خشونت خانگی با شمارهی ۱۲۳ تماس بگیریداگر در بدن کودک علائمی یافتید که مشکوک به سوءاستفادهی جنسی هستند، در اسرع وقت، باید کودکتان را نزد پزشکی متخصص ببرید تا معاینه شود (ترجیحاً نزد شخصی که در این زمینه تجربه دارد). پلیس یا خدمات مشاورهای میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند.
بهتر است آنچه را اتفاق افتاده یادداشت کنید تا بتوانید جزئیات دقیق را به پلیس گزارش دهید. یادداشتهای شما باید شامل موارد زیر باشد:
- آنچه فرزندتان به شما گفته است.
- تغییراتی که در رفتار فرزند خود مشاهده کردهاید.
- آنچه را خود به عینه در روابط بین کودک و فرد متجاوز مشاهده کردهاید.
- هر نکتهی دیگری که دربارهی رفتار آن شخص مشاهده کردهاید.
فرزند شما احتمالاً میخواهد بداند چه اتفاقی میافتد و به چهکسی دربارهی اتفاق رویداده گفته خواهد شد.
به کودک خود توضیح دهید که برای ایمن نگه داشتن او، هر کاری از دستتان بربیاید انجام میدهید. این گفته بدین معنی است که به پلیس گزارش میدهید و با متخصصان دیگر صحبت میکنید.
برای مثال بگویید: «امروز به مکانی به نام …… زنگ زدم و اونها بهم توضیح دادن که در ادامه باید چیکار کنم. بهم گفتن پلیس همیشه باید در جریان چنین اتفاقاتی باشه.»
چرا کودکان بهسختی دربارهی سوءاستفادهی جنسی صحبت میکنند؟کودکان بهسختی میتوانند به والدین یا دیگران بگویند که آزار جنسی دیدهاند. زیرا ممکن است:
- آنقدر کوچک باشند که نتوانند تکلم کنند.
- نگران باشند که مبادا والدینشان را ناامید یا ناراحت کنند.
- خجالت بکشند یا احساس شرم کنند.
- کسی را که از آنها سوءاستفاده میکند، دوست داشته باشند و نگران باشند که مبادا این شخص را به دردسر بیندازند.
- آنچه را اتفاق میافتد درک نکنند و گیج شوند.
- نگران باشند که اگر این آزار جنسی به کسی گفته شود، اوضاع بدتر خواهد شد.
- تهدید شدهاند یا از مخفی نگه داشتن این سوءاستفاده احساس شرم میکنند.
- فکر کنند کسی آنها را باور نخواهد کرد.
https://raisingchildren.net.au/toddlers/safety/child-sexual-abuse/child-sexual-abuse-what-it-is
https://raisingchildren.net.au/school-age/safety/child-sexual-abuse/signs-of-sexual-abuse
https://raisingchildren.net.au/school-age/safety/child-sexual-abuse/signs-that-someone-is-involved-in-child-sexual-abuse
https://raisingchildren.net.au/school-age/safety/online-safety/grooming-signs
https://raisingchildren.net.au/toddlers/safety/child-sexual-abuse/preventing-child-sexual-abuse
https://raisingchildren.net.au/toddlers/safety/child-sexual-abuse/child-sexual-abuse-talking-to-children
https://raisingchildren.net.au/teens/mental-health-physical-health/sexual-assault-sexual-abuse/child-sexual-abuse-talking-to-teens
https://raisingchildren.net.au/school-age/safety/child-sexual-abuse/child-sexual-abuse-what-to-do
نوشته با کودک آسیبدیده از سوءاستفادهی جنسی چگونه رفتار کنیم؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
آموزش خلاق عددها به کودکان، ریاضیآموز لولوپی
در حاشیهٔ شهر زاهدان منطقهای محروم به نام شیرآباد وجود دارد. کودکان شیرآبادی به علت فقر، کار کودکان و نداشتن شناسنامه و... نتوانستهاند تحصیل خود را ادامه دهند. از این رو این کودکان با برنامهٔ تقویت سوادپایه در قالب برنامه «با من بخوان» به آموزش بازگشتهاند.
آموزش خودمراقبتی به کودکان و نوجوانان برای جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان
بخش اول این مقاله با عنوان «چگونه سوءاستفادهی جنسی را در کودکان و نوجوانان تشخیص دهیم؟» و بخش سوم مقاله هم با عنوان «با کودک آسیبدیده از سوءاستفادهی جنسی چگونه رفتار کنیم؟» در وبلاگ کتاب هدهد منتشر شده است.
فهرست محتواروشهای روزمره برای جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی از کودک در خانواده و جامعه
سیاستها و اقدامات اجتماعی برای جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی کودکان
صحبت کردن با کودکان ۰ تا ۱۱ سال دربارهی آزار جنسی
«نه» گفتن راهی است مطمئن برای حمایت کودکان از خودشان
لمس نامناسب: به کودکان کمک کنید تا از بدن خود محافظت کنند
راز بیخطر و راز خطرناک: به کودکان کمک کنید تفاوت این دو را درک کنند
مکانها و موقعیتهای امن و ناامن: به کودکان کمک کنید که آنها را تشخیص دهند
صحبت کردن با کودکان ۱۲ تا ۱۸ ساله دربارهی آزار جنسی
نوجوان چگونه میتواند درخواست رابطهی جنسی را رد کند؟
نارضایتی برای برقراری رابطهی جنسی
داشتن رابطهی سالم در بزرگسالی مستلزم چه آموزشهایی است؟
مکانها و موقعیتهای امن و ناامن
فرزندتان باید بداند که به چهکسی اعتماد کند
روشهای روزمره برای جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی کودک در خانواده و جامعهاعضای خانواده یا افراد آشنا بیش از سایرین عاملان سوءاستفادهی جنسی از کودکان هستند. این بدان معنی است که جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی کودکان باید از خانواده و آشنایان شروع شود.
در اینجا، برخی کارهای روزمره ذکر شدهاند که با بهرهگیری از آنها میتوان از آزار جنسی جلوگیری کرد:
- دربارهی آزار جنسی و ایمنی شخصی و جنسی با کودکان صحبت کنید.
- برخی ملاحظات ایمنی اصلی را انجام دهید؛ برای مثال، اگر کودک شما با فردی بزرگسال تنها ماند، اطمینان حاصل کنید که میتوانید آنها را ببینید یا حتی هرازگاهی به آنها سر بزنید. همیشه همراه کودک به دستشوییهای عمومی بروید.
- اگر کودک شما شب منزل کسی ماند یا به اردو، مهمانی یا گردش و… دعوت شد از جزئیات و شرایط خواب او سؤال کنید.
- چگونگی خوابیدن و ورزش کردن کودک و مواردی از این دست را کنترل کنید؛ برای مثال، موقع خواب به کودک پیام دهید تا ببینید اوضاع چطور پیش میرود. یا بپرسید: «امروز بازی فوتبال چطور بود؟»
- از والدین دیگر بپرسید که چگونه ایمنی فرزندان خود را بررسی میکنند.
- دربارهی اغوا کردن (این نکته پیشتر ذکر شده است) آگاهی پیدا کنید.
- اگر احساس خوبی ندارید، به غریزهی خود اعتماد کنید؛ برای مثال، اگر فردی بخواهد فرزند شما را بهتنهایی بیرون ببرد یا پیشنهاد دهد که بهطور خصوصی مربی کودک شما باشد و… میتوانید به او «نه» بگویید.
- از والدین دیگر سؤال کنید که دربارهی سازمانها و گروههای اجتماعی مدافع حقوق کودکان چه اطلاعاتی دارند؛ همچنین دربارهی سیاستهای کاری این سازمانها پرسوجو کنید.
سرویسها و شوراهای محلی همچون مراکز مراقبت از کودکان، مدارس، باشگاههای ورزشی و عبادتگاهها باید سیاستها و روشهایی خاص برای ایمن نگهداشتن کودکان و جلوگیری از آزار جنسی در نظر بگیرند. از آنها انتظار داشته باشید که به سؤالات شما پاسخ دهند. این خواسته کاملاً منطقی است.
در ادامه، راهکارهایی برای آگاهی از این سیاستها ذکر شده است:
- از مدرسه یا باشگاه ورزشی بخواهید سیاستهای ایمنیشان را پیش از ورود و بعد از خروج کودک از مدرسه به شما اطلاع دهند.
- دربارهی ایمنی کودک در باشگاههای ورزشی یا سایر گروهها سؤال کنید.
و اگر فکر میکنید سرویسهایی که در زمینهی ایمنی کودک فعالیت میکنند، میتوانند عملکرد بهتری داشته باشد، نظراتتان را با آنها در میان بگذارید. در واقع، انجام دادن این کار رفتاری مسئولانه است که به عنوان عضوی از جامعه باید بدان اهمیت دهید؛ برای مثال، اگر گمان میکنید سرویسهای بهداشتی مرکز خرید محلهی شما بیش از اندازه دوراُفتاده و پرت است، این موضوع را به مدیریت مرکز اطلاع دهید.
صحبت کردن با کودکان ۰ تا ۱۱ سال دربارهی آزار جنسیشاید صحبت کردن دربارهی موضوعاتی مانند آزار جنسی کودک برای شما دشوار باشد. این موضوع کاملاً طبیعی است. اما صحبت کردن با کودک دربارهی سوءاستفادهی جنسی کمک میکند که امنیت او حفظ شود؛ زیرا بدین طریق او میفهمد که سوءاستفادهی جنسی چیست و از سوی دیگر، این امکان فراهم میشود که دربارهی آن حرف بزند.
همچنین گفتوگو کردن آزاد و صادقانه این پیام را میرساند که کودک همیشه میتواند با شما صحبت کند و موضوع هرچه باشد شما به آن گوش میدهید.
اگر نمیدانید مکالمه را چگونه باید شروع کنید، میتوانید در حین صحبت کردن دربارهی روابط، احترام و رشد شخصی، به این موضوع برسید و حرف زدن دربارهی سوءاستفاده جنسی را پیش بکشید؛ برای مثال، میتوانید دربارهی نکات مثبت اعتماد کردن به روابط صحبت کنید، مانند احساس دوست داشتن و گذراندن اوقات خوب با یکدیگر. در پایان نیز اضافه کنید که گاهی اوقات روابط باعث میشود افراد احساس ناراحتی، ناامنی یا حقارت کنند که این درست نیست.
همچنین استفاده از «کتاب» شیوهای عالی برای شروع مکالمه دربارهی آزار جنسی کودکان است.
لازم نیست یکباره دربارهی تمام جنبههای سوءاستفادهی جنسی با کودک صحبت کنید. بعدها میتوانید دوباره در این باره صحبت کنید.
هنگام صحبت کردن، شاید کودک حرفهای تازهای بزند یا نگرانیهایش را با شما در میان بگذارد. در این صورت این دو مرحله باید انجام شود:
- گفتههای فرزندتان را با بیان خود تکرار کنید تا مطمئن شوید درست متوجه شدهاید؛ برای مثال، «دوست نداری خانم X تو رو محکم ببوسه» یا «فکر میکنی آقای Y رفتار عجیبی داره».
با کودک صحبت کنید تا بداند در صورت تکرار این اتفاق چگونه با آن برخورد کند؛ برای مثال، «اگر خانم X سعی میکنه تو رو ببوسه، اشکالی نداره که بهش بگی “نه” و ازش دور شی. کار درستی میکنی که اینها رو بهم میگی. مهم اینه که باهام درمیون میگذاری.»
«نه» گفتن راهی است مطمئن برای حمایت کودکان از خودشان«نه» گفتن کودک به لمس یا هرگونه عمل ناخواسته بخش مهمی در ایمن ماندن او در برابر سوءاستفادهی جنسی است.
اگر کودک شما نمیخواهد فرد بزرگسالی او را قلقلک دهد، ببوسد یا بغل کند، اشکالی ندارد که «نه» بگوید و از آن شخص دور شود.
در صورت پیش آمدن رخدادهای زیر، اشکالی ندارد که کودک شما «نه» بگوید؛ برای مثال، اگر کسی:
- او را لمس میکند.
- از کودکتان بخواهد کاری انجام دهد که باعث شود احساس ناامنی، گیجی یا ترس را تجربه کند.
- کاری انجام دهد که باعث شود کودک شما بخواهد از او فاصله بگیرد.
- او را تهدید کند.
- او را فریب دهد و در موقعیتی ناامن قرار دهد.
همچنین کودک باید بپذیرد که دیگران نیز به او «نه» بگویند.
این موقعیتها را تمرین کنید: مثلاً، کودک خود را وادار کنید بلند شود و بایستد و با صدای بلند بگوید: «تمومش کن!»، «نه، من از این کار خوشم نمیآد!» یا «بسه! این بدن منه، به مادرم میگم که چه اتفاقی افتاد!»
احساس ناامنی: به کودکان کمک کنید تا علائم هشدارهای جنسی را تشخیص دهندهنگامیکه مشکلی پیش میآید یا کودک احساس امنیت نمیکند، بدنش به او هشدار میدهد. این علائم در بسیاری از موقعیتهای ناامن نیز نمایان میشوند. اگر کودک شما بتواند علائم را در موقعیتهای ناامن گوناگون تشخیص دهد، میتواند در وضعیت ناامن جنسی نیز به آنها پی ببرد.
با بیان عبارات و کلمات درست و مناسبِ سن کودک، به او کمک کنید علائم هشداردهنده را بشناسد. بدین طریق میتوانید از او در برابر سوءاستفادهی جنسی محافظت کنید؛ برای مثال، به کودکان کوچکتر بگویید: «وقتی احساس ناامنی میکنی ممکنه یه حال ناجوری تو شکمت حس کنی، قلبت تندتند بزنه یا ممکنه بدنت داغ بشه و بلرزه.»
به کودکان بزرگتر بگویید: «وقتی احساس ناامنی میکنی ضربان قلبت بالا میره، عضلاتت منقبض میشه، دستهات عرق میکنه، بدنت مورمور میشه یا داغ میکنه و حس میکنی داری مریض میشی.»
کودکان باید علائم هشداردهنده و راهکار مقابله را بشناسند. این نکته بسیار مهم است؛ برای مثال بگویید: «اگر با کسی بودی و این احساسات رو داشتی، بهتره جای دیگهای بری و با کسی باشی که احساس امنیت کنی. همینطور مهمه که دربارهی احساست به من بگی، چون میتونم کمک کنم امنیتت رو حفظ کنی.»
به فرزندتان بگویید که هرگاه احساس ناامنی کرد، میتواند پیش چه کسانی برود. سپس با کمک یکدیگر، خانواده و دوستان و پلیس و معلمان مورد اعتماد را شناسایی کنید. به کودکتان یادآوری کنید که اگر کسی حرفش را باور نکرد، باید به افراد دیگری بگوید تا به او کمک کنند.
لمس نامناسب: به کودکان کمک کنید تا از بدن خود محافظت کنندفرزند شما «باید» بداند که «بدن او» مال خودش است. وقتی کودک شما این موضوع را بفهمد، متوجه میشود که افراد دیگر نباید بدنش را لمس کنند، تن او را ببینند یا از بدنش بهویژه دستگاه تناسلی او عکس یا فیلم بگیرند.
به بچههای کوچکتر بگویید: «تو صاحب بدنتی. هیچکس نمیتونه بدنت رو بدون دلیل خوبی ببینه یا لمس کنه. این کار خوبی نیست که یک آدمبزرگ یا بچهی بزرگتر بخواد آلت تناسلی تو رو لمس کنه یا ببینه یا حتی مالِ خودش رو بهت نشون بده. حتی اگه کسی باشه که میشناسی، بازم کار درستی نیست. بلافاصله باید به من بگی، حتی اگه اونها ازت بخوان که این موضوع رو مخفی نگه داری.»
به بچههای بزرگتر بگویید: «بدنت متعلق به توئه. هیچکس حق نداره بدون دلیل خوبی آلت تناسلی یا مقعدت رو لمس کنه. اگر کسی خواست آلت تناسلی تو رو ببینه یا اون رو لمس کنه یا مالِ خودش رو به تو نشون بده، فوراً به یکی اطلاع بده. حتماً باید این کار رو بکنی، حتی اگه اون فرد آشنا باشه و از تو بخواد که این اتفاق رو مخفی نگه داری.»
برای فرزند خود توضیح دهید که منظور شما از «دلیل خوب» چیست؛ برای مثال، «یک دکتر یا پرستار ممکنه ازت بخواد که بدنت رو ببینه. این یه دلیلِ خوبه، اما به شرطی که من هم اونجا باشم.»
راز بیخطر و راز خطرناک: به کودکان کمک کنید تفاوت این دو را درک کنندافرادی که از کودکان سوءاستفادهی جنسی میکنند، میخواهند این تجاوز را مخفی نگه دارند. شما میتوانید به کودکتان کمک کنید تا تفاوت رازهای بیخطر و خطرناک را درک کند.
برای کودکان کوچکتر میتوانید تفاوتها را بدین صورت توضیح دهید:
راز بیخطر: «نگه داشتن بعضی از رازها خوبه، مثل وقتیکه مامانبزرگ بهت میگه چه کادویی برای تولد خواهرت خریده. این رازها بیخطر هستن.»
راز خطرناک: «بعضی از رازها ممکنه تو رو نگران کنه، مثل وقتیکه دوستت بهت بگه قصد داره چیزی رو که مالِ اون نیست، برداره. اینها رازهای خطرناکه. اگه حس کردی رازی ممکنه بقیه رو ناراحت کنه، باید به من بگی تا بتونیم تصمیم بگیریم که این راز بیخطره یا خطرناک.»
برای کودکان بزرگتر میتوانید تفاوتها را بدین صورت توضیح دهید:
راز بیخطر: «رازهای بیخطر اونهایی هستن که فقط برای مدت کوتاهی باید مخفی نگهشون داریم. اونها معمولاً مردم رو خوشحال میکنن و آخرش همه راز رو میفهمن. راز بیخطر میتونه یک جشن تولد غافلگیرکننده باشه.»
راز خطرناک: «رازهای خطرناک باعث میشن احساس ناراحتی بکنی؛ برای مثال، کسی ازت میخواد موضوعی رو از همه، حتی من مخفی نگه داری. باید دربارهی این رازها به من یا به کس دیگهای که بهش اعتماد داری، بگی.»
مکانها و موقعیتهای امن و ناامن: به کودکان کمک کنید که آنها را تشخیص دهنددربارهی این موضوع که چه چیزی باعث میشود مکان یا موقعیتی امن یا ناامن باشد، با کودک خود صحبت کنید.
بچههای کوچکتر همیشه قادر نیستند مکانهای امن و ناامن را تشخیص دهند؛ بنابراین دربارهی احساسی که مکانهای گوناگون در آنها ایجاد میکند، با یکدیگر صحبت کنید. از فرزند خود بپرسید: «کجا احساس شادی میکنی و میدونی در امانی؟ اونجا چه شکلیه؟ کی اونجاست؟ چی باعث میشه احساس امنیت کنی؟»
برای بچههای بزرگتر میتوانید تفاوت را توضیح دهید:
مکان امن: «مکان امن جاییه که افراد زیادی اونجا هستن و تو اونها رو میشناسی.»
مکان ناامن: «مکان ناامن جاییه که افراد مورد اطمینانت رو اونجا نبینی؛ یعنی، کسی نباشه که بتونه بهت کمک کنه.»
در شرایط ناامن چه کارهایی میشود انجام داد؟ دربارهی این موضوع با کودکتان صحبت کنید؛ برای مثال:
- «اگه من دیر بیام مدرسه دنبالت، چیکار میکنی؟»
- «اگه کسی که نمیشناسی ازت بخواد با هم دنبالِ حیوونخونگیش برین، چیکار میکنی؟»
- «اگه توی دستشویی عمومی احساس راحتی نکنی، چیکار میکنی؟»
- «اگه کسی بدنت رو طوری لمس کنه که حس کنی درست نبوده، چیکار میکنی؟»
شاید برای شما صحبت کردن دربارهی موضوعاتی مانند آزار جنسی کودک دشوار باشد. این موضوع کاملاً طبیعی است. اما صحبت کردن با کودک دربارهی سوءاستفادهی جنسی به حفظ امنیت او کمک میکند؛ زیرا کودک درمییابید که سوءاستفادهی جنسی چیست و از سویی این امکان فراهم میشود که دربارهی آن حرف بزند.
همچنین گفتوگو کردن آزاد و صادقانه این پیام را میرساند که کودک همیشه میتواند با شما صحبت کند و موضوع هرچه باشد شما به آن گوش میدهید.
اگر نمیدانید مکالمه را چگونه باید شروع کنید، میتوانید در حین گقتوگو دربارهی روابط، احترام و رشد شخصی، به این موضوع برسید و حرف زدن دربارهی سوءاستفادهی جنسی را پیش بکشید؛ برای مثال، شما میتوانید دربارهی نکات مثبت اعتماد کردن به روابط صحبت کنید، مانند احساس دوست داشتن و گذراندن اوقات خوب با یکدیگر؛ همچنین برخی روابط باعث میشوند افراد احساس ناراحتی، ناامنی یا حقارت کنند که این درست نیست.
برای شروع مکالمه میتوانید از گزارش خبری، نمایش تلویزیونی یا گفتههای فرزندتان دربارهی مدرسه استفاده کنید. بهجز این، میتوانید از فرصتهای روزمره برای گفتوگو با کودکِ خود دربارهی سوءاستفادهی جنسی استفاده کنید؛ برای مثال، هنگام صرف شام یا زمانیکه کودکتان را از مدرسه به خانه میرسانید و…
لازم نیست یکباره دربارهی همهی جنبههای سوءاستفادهی جنسی با کودک صحبت کنید. بعدها میتوانید دوباره در این باره با او صحبت کنید.
نوجوان چگونه میتواند درخواست رابطهی جنسی را رد کند؟نوجوانان حق دارند بگویند که چه اتفاقی برای بدن آنها میافتد. درک کردن این حق و استفاده از آن، نوجوانان را از سوءاستفادهی جنسی در امان نگه میدارند.
به فرزند خود بگویید: «بدنت متعلق به توست. هیچکس حق نداره بدنت رو لمس کنه یا ازش عکس بگیره یا هیچگونه عمل جنسی با تو انجام بده. اصلاً مهم نیست که چهکسی از تو درخواست کرده، تو حق داری بهش “نه” بگی.»
به آنها توضیح دهید که اکثر مردم بهدرستی رفتار میکنند. اما گاه در برخی شرایط، شخصی که فرزند شما به او اعتماد دارد، سعی میکند بدون رضایت او را به شیوهای غیرمتعارف لمس کند. این شخص میتواند دوستی بزرگسال، یکی از اعضای خانواده یا حتی جوانی دیگر باشد.
اگر کسی سعی کند بدن فرزند شما را لمس کند، ببیند یا از او عکس بگیرد یا بدون رضایتش هرگونه اقدام جنسی دیگر انجام دهد، اولین قدم «نه!» گفتن است.
مرحلهی بعدی این است که ماجرا را با شما یا فرد بزرگسال مورد اعتماد دیگری در میان بگذارد. این امر ضروری است، حتی اگر به کودک شما گفته شود که آن را مخفی نگه دارد یا بابت آن تهدید شود.
داشتن رابطهی سالم در بزرگسالی مستلزم چه آموزشهایی است؟با فرزندتان دربارهی نحوهی درخواست کردن صحبت کنید. این نکته بسیار مهم است. بگویید: «اگه میخوای با کسی صمیمی شوی، باید اول مطمئن شی که اون هم راضیه. میتونی چیزی مثل این رو بهش بگی: “میتونم با تو بیشتر صمیمی بشم؟”»
از این سن میتوانید به فرزند خود آموزش دهید تا بداند صمیمیت بیشتر، مستلزم بررسی مداوم این مسئله است که شریک زندگی او نیز همانند خودش از انجام دادن کاری رضایت داشته باشد. باید آگاه باشد که اگر فرد مقابل ساکت یا مردد است یا تصمیمش را عوض کرده، این رفتار نشانهی نارضایتی اوست.
روابط محترمانهوقتی نوجوانان بدانند روابط سالم و محترمانه چگونه است، احتمالاً میتوانند از شکلگیری روابطی که آنها را در معرض سوءاستفادهی جنسی قرار میدهد، جلوگیری کنند.
یکی از راههای کمک به نوجوانان برای اینکه احترام در رابطه را درک کنند، صحبت کردن دربارهی مثالهایی است که در شبکههای اجتماعی با آنها روبهرو میشوید.
از سوی دیگر، باید دربارهی این موضوع صحبت کنید که رابطه چه زمانی نامحترمانه یا ناامن میشود و در این صورت، فرزند شما باید چه کاری انجام دهد؛ برای مثال «این درست نیست که کسی مجبورت کنه ببوسیش یا اقدام جنسی انجام بدی یا حتی وقتیکه دوست نداری دوروبرت باشه. هیچوقت مجبور نیستی کاری رو انجام بدی که نمیخوای، حتی اگه این کار بیرون رفتن با کسی باشه.»
مکانها و موقعیتهای امن و ناامنبا فرزند خود دربارهی این موضوع صحبت کنید که چه چیزی باعث میشود مکان یا موقعیتی امن یا ناامن باشد.
مکان امن اینگونه توصیف میشود: «مکان امن تحت نظارت شخصی بزرگسال و مسئولیتپذیر قرار داره. توی یک مکان امن، افرادی حضور دارن که تو اونها رو میشناسی و در صورت نیاز میتونن بهت کمک کنن.»
مکان ناامن اینگونه توصیف میشود: «مکان ناامن جاییه که افراد مورد اطمینانت رو اونجا نبینی؛ یعنی، کسی نباشه که بتونه بهت کمک کنه»
با فرزندتان دربارهی این موضوع صحبت کنید که در شرایط ناامن باید چهکاری انجام دهد؛ برای مثال:
- اگر من نتونستم بیام مدرسه دنبالت و کسی که تازه ملاقاتش کردی، بهت پیشنهاد داد برسونتت خونه چیکار میکنی؟
- اگر شب جای دیگه بودی و موقع خواب احساس ناراحتی کردی، چیکار میکنی؟
به فرزندتان یادآوری کنید که در چنین شرایط ناامنی، احتمالاً چه علائم هشداردهندهی جسمانیای را تجربه خواهد کرد؛ برای مثال، قلب کودک شما ممکن است سریعتر شروع به تپیدن کند و احساس تعریق یا لرزش کند. شاید دلشوره داشته باشد و حس درونیاش بگوید که اینجا امن نیست. اگر فرزند شما این علائم را احساس کند، باید به نشانهها اعتماد کرده، از آن مکان یا موقعیت دور شود.
فرزندتان باید بداند که به چهکسی اعتماد کنداگر در زندگی فرزندتان، افراد مورد اعتمادی حضور دارند، پس او این شانس را دارد که دربارهی دلواپسیها و نگرانیهایش و حتی سوءاستفادهی جنسی با آنها صحبت کند. با او همکاری کنید تا فهرستی از این افراد تهیه کند.
اگر شخصی که اسمش در لیست است، حرف او را باور نکرد، فرزند شما باید موضوع را با افراد دیگر مطرح کند تا زمانیکه کسی به او گوش دهد و کمکش کند.
نوشته آموزش خودمراقبتی به کودکان و نوجوانان برای جلوگیری از سوءاستفادهی جنسی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.