فروشگاه کتاب کودک و نوجوان هدهد
اهمیت پرورش مهارت حل مساله در کودکان
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان
ما به طور روزمره در خانه و محل کار با مشکلات زیادی روبهرو هستیم اما طبق عادت این مسائل را حل کرده و به راه خود ادامه میدهیم.
«مهارت حل مساله در کودکان» توانایی مهمی در زندگی کودک بهشمار میرود که باید آن را تقویت کند تا بتواند تصمیمات درستی در زندگی بگیرد. کودکی که قادر است به تنهایی مشکلاتش را حل کند، شاد و با اعتمادبهنفس بوده و احساس استقلال بیشتری خواهد کرد. به همین دلیل آموزش مهارتهای حل مساله از سنین پایین به کودکان اهمیت دارد.
مشکلات باعث شکلگیری شخصیت میشوند و تابآوری و مقاومت ما را افزایش میدهند. در ما تفکر خلاقانه را بیدار کرده و فرصت میدهد تا به مسائل با نگاهی متفاوت بنگریم و کارها را به روشی دیگر انجام دهیم. کودکی که فاقد مهارت حل مساله است ممکن است از امتحان کردن چیزهای جدید اجتناب کند، شرایط خاصی را کاملاً نادیده بگیرد یا در صورت بروز مشکل، عجولانه رفتار کند.
کودکان نیز مانند بزرگسالان هر روز با مشکلاتی مواجه هستند پس به جای اینکه مدام آنها را از مخمصه نجات دهید، به کودک خود فرصت دهید تا مشکلاتش را خودش حل کند.
هنگامی که کودک به مدرسه میرود، از مهارتهای حل مساله در موقعیتهای جدید اجتماعی استفاده میکند و همچنین از آنها در جهت یادگیریهای آموزشی و تحصیلی نیز کمک میگیرد. یک کودک با قابلیت خوب مهارتهای حل مساله، قادر به استفاده از ابتکار خود خواهد بود و میتواند عواقب تصمیمات و اقدامات خود را در مدرسه بسنجد. او از کارها و وظایف جدید نخواهد ترسید بلکه در عوض با خودباوری تمام تلاش خود را میکند تا آن را انجام دهد.
فهرست محتواچرا کودکان به مهارت حل مساله نیاز دارند؟
چگونه مهارت حل مساله را در کودک خود پرورش دهیم؟
چه بازیهایی به مهارت حل مساله کمک میکنند؟
- پازل
- بازیهای تقویت حافظه
- ساختمانسازی با اسباببازیهای ساختنی
- کتابهای فعالیتدار
- پیروی از الگو
- سوال کردن موقع داستان خواندن
- بازیهای رومیزی
- بازی دوز
- طبقهبندی و دستهبندی فعالیتها
- هزارتو بسازید
مهارتهای حل مساله به مهارتهای فکری خاصی گفته میشوند که فرد هنگام مواجهه با چالش از آنها استفاده میکند. برخی از مشکلات نیاز به استفاده از مهارتهای بسیاری دارند، برخی دیگر ساده هستند و فقط به یک یا دو مهارت نیاز دارند. تعدادی از مهارتهای حل مساله عبارتند از:
- تفکر جانبی
- خلاقیت
- تفکر تحلیلی
- مهارتهای تصمیمگیری
- ابتکار عمل
- استدلال منطقی
- ایستادگی
- مهارتهای ارتباطی
مهارتهای مذاکره
طبق تعریفی که در ویکی پدیا ارائه شده است: «مشکل یا مساله، مانعی است که دستیابی به خواسته، مقصد یا هدف مورد نظری را دشوار میسازد. در مفهومی گستردهتر مشکل زمانی پدیدار میشود که فرد از تفاوت قابل توجه بین آنچه که در واقع وجود دارد و آنچه بین افراد دیگر مطلوب است آگاه شود.»
مساله در زندگی کودک، معضلات، معماها و تعارضات ذهنی حل نشدهای هستند که هنوز پاسخی برای آنها پیدا نکرده است. اکثر مشکلات کودکان ساده و به راحتی قابل حل هستند. با این حال، ممکن است شرایطی پیش آید که مشکلات پیش روی کودکان جدی و حاد باشند. در چنین مواقعی کودکان باید درخواست کمک کنند. اما بهطور کلی بسیاری از والدین به فرزندان خود آموزش ندادهاند که چگونه مشکلات را حل کنند. در زندگی، بسته به موقعیتهای مختلف، مشکلات ممکن است منحصربهفرد، نادر و ویژه باشند. برای والدین این امکان وجود ندارد تا همه مهارتهای حل مسالهای که در جهان وجود دارد را آموزش دهند اما میتوانند از برخی روشهای ساده برای آموزش فرزندان خود در حوزه حل مساله استفاده کنند.
چرا کودکان به مهارت حل مساله نیاز دارند؟حل مساله در زندگی کودکان یک مهارت حیاتی به حساب میآید. مهارتهای حل مساله برای حل تعارضاتی که تقریباً هر روز در زندگی بروز میکنند، ضروری هستند. کودکان با استفاده از مهارتهای حل مساله میتوانند مشکلات خود را در آرامش حل کرده و همچنین عزت نفس و اعتمادبهنفسشان افزایش یابد. مهارتهای حل مساله موجب میشود کودکان مشکلات کوچک و بزرگ خود را با اعتمادبهنفسی بالا حل کنند. چه فرزندان شما امروز در مدرسه تحصیل میکنند و چه هنوز در خانه هستند، آموزش مهارتهای حل مساله به آنها کمک میکند تا شخصیتی پویا و ذهنی هوشمند داشته باشند. هنگامی که فرزندان شما میدانند چگونه مشکلات را حل کنند، با کسب نمرات بهتر در کلاس شکوفا میشوند. بهعلاوه، مهارت حل مساله به فرزندان شما کمک میکند تا با هر نوع مشکل یا موانعی که در جامعه روبهرو میشوند، مقابله کنند.
مشکلات، جزیی از واقعیتهای زندگی هستند. چه پولدار چه فقیر، همه مشکلات خود را دارند. به همین ترتیب، کودکان نیز از آن در امان نیستند. آنها مشکلات خاص خود را دارند که در کلاس و خانه با آن روبهرو هستند. کودکان میتوانند به شیوه خود با هر نوع مشکلی کنار بیایند. در بسیاری از موارد، روشهایی که کودکان برای حل مشکلات خود استفاده میکنند، ابتدایی اما در بهترین حالت خود بوده. اگر فرزندان شما نتوانند مشکلات خود را حل کنند، افسرده و مایوس میشوند. از سویی دیگر، کودکانی که میتوانند مشکلات را حل کنند، بسیار با اعتمادبهنفس و جسور هستند.
برای کودکان، یادگیری نحوه حل موثر مسائل روزمره، میتواند به منزلهی موفقیت و شکست باشد. عدم توانایی حل مشکلات، منبع بزرگی از ترس و اضطراب در کودکان ایجاد میکند. حل مساله کاری سخت و علمی نیست، بلکه هنر دوام آوردن در هر شرایطی با اشتیاق و سرعت عمل است.
- والدین هلیکوپتری[۱] نباشید
به کودکان خود در هر سنی که هستند اجازه دهید اشتباه کنند و به آنها یاد دهید که چگونه همیشه رو به جلو حرکت کنند.
- آنها را به انجام بازیهای خلاقانه تشویق کنید
بیشترین میزان یادگیری کودکان در هر سنی از طریق بازی صورت میگیرد. دقت کنید که بازی آنها به اندازه کافی چالش برانگیز باشد و نیاز به قدرت تخیل داشته باشد. در نهایت حل مساله خودش به پاداش منتهی میشود. مکعبهای چوبی یا ساختن یک قلعه با وسایل موجود در خانه، از جمله این بازیها به حساب میآیند.
- گاه به گاه در مسیر تجربیاتشان موانعی برای آنها ایجاد کنید
دشواریِ مساله معقول و منطقی باشد و از قابل حل بودن آن اطمینان داشته باشید. هرچه مساله جوابهای موثقتری داشته باشد، بهتر است.
- حل مساله را بخشی از فرهنگ خانه خود سازید
فائق آمدن بر مشکلات را سرگرمکننده سازید. همه ما دائماً در حال حل مشکلات هستیم، بنابراین چرا چالشهای خانواده را با نگرشی مثبت حل نکنیم؟!
- با کودکان داستانهایی درباره حل مساله بخوانید
گری پائلسون داستانهایی الهامبخش از این قبیل را برای کودک بخوانید.
- برخی از وسایل خانه را خودتان تعمیر کنید
در حقیقت کودک هرچه بیشتر شما را در حال حل گام به گام مساله ببیند، بیشتر در آینده از پس حل کردن مشکلاتش بر میآید.
- مراحل اصلی حل مساله را به آنها بیاموزید
- مشکل را شناسایی کنید. ( برای مثال: «من همیشه دلم برای اتوبوس مدرسه تنگ میشه»)
- مشکل را به بخشهای قابل مدیریت تقسیم کنید. به این طریق هیچ کدام غیرممکن به نظر نمیرسد.
- تکالیفمو تموم نکردم
- صبحانهام را نخوردم
- دندونهامو مسواک نزدم
- ناهار من بستهبندی نشده
- کوله پشتی من آماده نیست
یکی یکی مسائل را حل کنید تا مشکل حل شود.
- به کودکان اجازه دهید شکست را تجربه کنند
اگر نمیخواهیم فرزندانمان در انجام کاری شکست بخورند، پس نمیخواهیم فرزندانمان یاد بگیرند.
- به طور روزمره از بچههای خود کمک بخواهید
کودکان باید بدانند که شما به تواناییهای آنها برای حل مسائل احترام میگذارید. «نمیدونم امسال کریسمس چطور از پس هزینهها بربیایم. نظر تو چیه؟» هماندیشی را در خانواده تمرین کنید. شما قطعاً از اینکه کودکان تا چه حد میتوانند خلاق باشند متعجب خواهید شد.
[۱] والدین هلیکوپتری به والدینی گفته میشود که بیش از حد درگیر زندگی فرزندانشان هستند و اجازه انجام کاری را به آنها نمیدهند، مخصوصاً در دوران تحصیل. واژه هلیکوپتر به دلیل اینکه والدین همانند هلیکوپتری بالای سر فرزندانشان پرواز میکنند و اعمال او را زیر نظر دارد، گذاشته شده است.
مراحل حل مسالهکودکی که برای حل مشکلات تلاش نمیکند اغلب دچار احساس درماندگی یا ناامیدی میشود. زمانی که دستورالعمل شفافی برای حل مشکلات در اختیارشان قرار میدهید به توانایی خود بیشتر ایمان میآورد. مراحل حل مساله عبارتند از:
- مساله را شناسایی کنید: هنگامی که کودک گرفتار به نظر میرسد، بیان مساله با صدای بلند کارساز است و به او کمک میکند تا مشکلش را بیان کند، برای مثال: «تو کسیو نداری که زنگ تفریح باهاش بازی کنی» یا «مطمئن نیستی که در کلاس فوقالعاده ریاضی شرکت کنی»
- حداقل ۵ راه حل آسان ارائه کنید: تمام راههای ممکن که برای حل مساله به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. تاکید کنید که لزوماً همه راه حلها ایده خوبی نیستند (حداقل در این مرحله). اگر کودک شما تلاش میکند تا ایدهای را مطرح کند، به او در ارائهی راه حل کمک کنید. حتی یک جواب یا ایدهی دور از ذهن نیز ممکن است راه حل احتمالی باشد. نکته اصلی این است که او متوجه شود که با کمی خلاقیت میتواند راه حلهای زیادی پیدا کند.
- جوانب مثبت و منفی هر راه حل را مشخص کنید: به کودک کمک کنید تا پیامدهای مثبت و منفی احتمالی برای هر راه حل را شناسایی کند.
- یک راه حل را انتخاب کنید: زمانی که کودک نتایج مثبت و منفی احتمالی را ارزیابی کرد، او را به انتخاب یک راه حل تشویق کنید.
- امتحان کنید: به او بگویید که یک راه حل را امتحان کند و ببیند چه اتفاقی میافتد. اگر جواب نداد، میتواند راه حل دیگری را که در مرحله ۲ تهیه کرده، امتحان کند.
بازیها و فعالیتهایی وجود دارند که میتوانید با کودک خود در خانه انجام دهید. بسیاری از این فعالیتها را باید هر روز با کودک انجام داد.
۱- پازلیکی از بهترین فعالیتهای فکری پازل است. هر پازل مجموعه بزرگی از قطعههای پراکنده است که باید مرتب شوند و دوباره کنار هم قرار گیرند. کودکان باید همیشه با پازل سر و کار داشته باشند. پازلها برای تقویت مهارتهای فکری عالی هستند.
این نوع بازیها، حافظهی کودک شما را تقویت کرده و توجه او را به جزئیات افزایش میدهد.
کارتهایی که هر کدام یک جفت شبیه به خود دارند را به صورت پراکنده به پشت روی میز بچینید. به نوبت دو کارت را انتخاب کرده و برگردانید. اگر دو کارت هم شکل را برگرداندید، آنها را برای خود نگه دارید در غیر این صورت کارتها را به پشت برگردانده تا دوباره نوبت شما شود.
کودک را تشویق کنید تا تمرکز کند و جای تصاویر را به خاطر بسپارد و تلاش کند تا دو کارت هم شکل را پیدا کند.
۳- ساختمانسازی با اسباببازیهای ساختنیاسباببازیهای ساختنی مانند لگوها، سازههای چوبی و سازههای مهندسی باید جزو کالاهای اصلی خانه شما باشند.
هرچیزی که کودک میسازد یک چالش است زیرا لازم است درباره اینکه چه چیزی میسازد و چطور قطعات را کنار هم قرار میدهد، فکر کند تا در نهایت به طرحی مناسب و کاربردی برسد.
فرزند خود را آزاد بگذارید تا هرچه میخواهد بسازد و گهگاه چالشی تعیین کنید و از او بخواهید ساختاری با ویژگیهای خاص بسازد. مثلاً:
- دو برج بساز و بوسیله یک پل آنها را بهم متصل کن.
- موجودی بساز که روی پاهایش میایستد ولی سه بازو دارد
سپس مشاهده خواهید کرد که کودک به تکاپو میافتد تا راهی برای ساخت آنها بیابد.
۴- کتابهای فعالیتدار- کتابهایی که کودک باید به دنبال اشتباهی در تصاویرش بگردد برای پرورش مهارت حل مساله بسیار مناسب هستند. ممکن است در نقاشیها ایرادات ظریف یا واضحی وجود داشته باشد و کودک شما باید به دقت فکر کند تا متوجه آنها شود.
- کتابهایی که دارای تصاویر مخفی هستند مانند… در این نوع کتابها کودک باید فرد یا شی خاصی را در میان انبوهی از چیزهای مختلف پیدا کند.
- این فعالیت ساده را میتوان با مجموعهای از قطعات، اشکال یا مهرههای رنگی انجام داد.
- با استفاده از قطعات، یک سازه با الگوی مشخص بسازید و از کودک خود بخواهید که آن را ادامه دهد. به الگو با تغییر رنگها، اشکال و اندازهها تنوع دهید.
- این فعالیت به کودک شما آموزش میدهد تا اطلاعات داده شده را تجزیه و تحلیل و معنا کند، الگو را تشخیص داده و دوباره آن را بسازد.
عادت کنید هنگام خواندن داستان از کودک سوال کنید زیرا این کار مهارتهای تفکر را پرورش میدهد. به جای اینکه فقط از رو بخوانید و کودکتان نیز با بیمیلی به شما گوش کند، سوالاتی درباره داستان مطرح کنید و روی چگونگی حل مشکلات تمرکز کنید.
در اینجا چند نمونه آورده شده است:
- فکر میکنی چرا خرس اون کارو کرد؟
- فکر میکنی دوستش خوشحال میشه؟ چرا؟
- اگه جای میمون بودی چیکار میکردی؟
- فکر میکنی پیتر چه جوری میتونه به کمک دوستش اوضاع رو بهتر کنه؟
- اگه تمساح تصمیم نگرفته بود که خرگوش رو بخوره داستان چه جوری تموم میشد؟
بازیهای رومیزی راهی عالی برای توسعه مهارتهای حل مساله هستند.
از بازیهای سادهای مثل مار و پله شروع کنید تا به کودک مهارت رعایت قوانین و حرکت منطقی مهره را آموزش دهید. سپس او را با بازیهایی مانند… که نیاز به برنامهریزی و تفکر عمیقتر دارند، آشنا کنید.
همچنین بازیهای کارتی مانند… برای آموزش تفکر و حل مشکلات به خردسالان عالی هستند.
۸- بازی دوز«دوز» یک بازی عالی برای آموزش مهارتهای تصمیمگیری، تفکر قبل از عمل و سنجیدن عواقب احتمالی است.
از تخته بازی دوز استفاده کنید یا یک جدول ساده مانند جدول بالا را روی کاغذ یا تخته سیاه بکشید. به نوبت یک O یاX به جدول اضافه کنید و ببینید چه کسی میتواند اول از همه یک ردیف سه تایی ایجاد کند.
۹- طبقهبندی و دستهبندی فعالیتهااین فعالیت را میتوان با دکمهها، منجوقها یا حتی با باز کردن ماشین ظرفشویی انجام داد.
هدف، آموزش مهارت طبقهبندی و دستهبندی اطلاعات از طریق اشیا فیزیکی است.
در اینجا چند ایده برای دستهبندی آورده شده است:
- از کودک بخواهید لباسهای شسته شده مادر، پدر و… یا جورابها و شلوارکها را جدا کند.
- کشوی کارد و چنگال را خالی کنید، همه وسایل را مخلوط کرده و سپس کودک چاقو، قاشق غذاخوری، قاشق چایخوری و غیره را از یکدیگر جدا کند.
- اسباببازیهای اتاق خواب کودک خود را با کمک هم طبقهبندی و مرتب کنید – همه کتابها، اسباببازیهای ساختنی، اسباببازیهای نرم و غیره.
این فعالیت برای هر سنی بهویژه خردسالان بسیار سرگرمکننده و مناسب است.
با استفاده از گچ، یک هزارتو روی زمین بکشید. یکی دوتا از راهروها را به بن بست ختم کنید. به کودک خود بیاموزید که راه خود را پیدا کند!
زمانی که کودک در تشخیص مسیر و پیدا کردن راه خبره شد، مسیرها را پیچیدهتر کرده و بنبستهای دیگری نیز به آن اضافه کنید.
چگونه با کتابخوانی مهارت حل مساله را به کودک آموزش دهیم؟کتابها راهی شگفتانگیز برای گشودن پنجره به سوی فراشناخت هستند.
در هر کتابی که شخصیت آن به چیزی میاندیشد یا فرآیند حل یک مشکل را طی میکند، به طوری ایدهآل و منحصربهفرد، بر کودک شما تاثیر خواهد گذاشت و تفکر انتقادی و ابتکاری او را تقویت خواهد کرد.
پیامی که بچهها اغلب از مدرسه دریافت میکنند این است که تنها یک پاسخ صحیح وجود دارد و همه باید از این قانون تبعیت کنند. ولی روزی در زندگی واقعی فرا میرسد که ناگهان دیگر تنها یک پاسخ درست وجود نخواهد داشت. خواندن کتابهایی که حاوی پیامهای متعددی درباره تفکر هستند، برای مقابله با فشارهای ناشی از کمالگرایی، بیعیب بودن و سازشپذیری بسیار مفید هستند.
منابع:https: //www. kumon. co. uk/blog/developing-problem-solving-skills-in-children/
https: //www. allprodad. com/10-ways-teach-children-problem-solvers/
https: //www. verywellfamily. com/teach-kids-problem-solving-skills-1095015
https: //empoweredparents. co/problem-solving-activities-preschoolers/
https: //nurtureandthriveblog. com/books-teach-children-brain-thinking/
http: //www.brainy-child.com/articles/teach-problem-solving-skills.shtml
نوشته اهمیت پرورش مهارت حل مساله در کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
والدین چه نقشی در کنترل خشم کودکان دارند؟
برای کنترل خشم کودکان، کنار کودک خود باشید و با همکاری یکدیگر با این احساس مقابله کنید. در این صورت به کودکتان نشان میدهید خشم مشکلی است که میتوان آن را حل کرد.
واکنشی که هنگام خشمگین شدن از خود بروز میدهید، در چگونگی واکنش فرزندتان در مقابل خشم تاثیرگذار است. بنابراین در کنار یکدیگر و با روشهای درست با خشمتان مقابله کنید. این شیوه کمک میکند هر دو به درستی با احساس خود روبهرو شوید.
چنانچه کودک شما نداند چگونه میتواند احساس ناراحتی و خشم خود را کنترل کند، این احساسات به سرعت به غیظ، بیاحترامی و رفتارهایی پرخاشگرانه و تهاجمی بدل خواهند شد. بنابراین کودکان به دلایل گوناگون خشم را تجربه میکنند.
کودکان نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند و آرام شوند. پس از استراتژیها و راهکارهای مؤثر استفاده کنید و «مهارتهای مدیریت خشم» را به آنها آموزش دهید.
باید به کودکتان کمک کنید به شناختی درست از خشماش دست یابد. شما با شناسایی علایم خشم در او متوجه میشوید که خشمگین است و در نتیجه میتوانید کودکتان را هم از این موضوع آگاه کنید.
هنگامی که کودکتان از خشم خود آگاه باشد، میتوانید به او کمک کنید. اما دقت داشته باشید که نصیحت همراه با سرزنش، آخرین گزینهای است که کودکان از ما میخواهند. آنها از ما میخواهند که درکشان کنیم.
با توجه به تیپ شخصیتی کودکتان زمان درستی و راه درستی برای کمک به او انتخاب کنید. کودکان درونگرا و برونگرا کاملاً متفاوت هستند. کودکان برونگرا دوست دارند همان موقع که خشمگین هستند صحبت کنند اما کودکان درونگرا منتظر گذشت زمان هستند و ترجیح میدهند پیش از صحبت کردن در موردش فکر کنند.
به کودک خود کمک کنید خشماش را قبول کند و مسئولیت آن را متقبل شود. به او آموزش دهید که هنگام بروز خشم و عصبانیت، سادهترین راه سرزنش دیگری است و اینکه بگوییم: «تقصیر توست. تو مرا عصبانی کردی!» اما این کار درست نیست. میتوانیم به کودک خود یاد دهیم که سایر انسانها میتوانند کاری کنند که ما را نارحت کنند ولی در نهایت ما مسئول واکنشها و رفتارهای خودمان هستیم. اگر عصبانی هستیم مسئولیت این احساس و شیوه مدیریت آن بر عهده خود ماست.
در تصمیمگیری به کودک خود کمک کنید. اگر او از خشم خود آگاه باشد، یاد خواهد گرفت که در چنین شرایطی دو انتخاب پیش رو دارد. او میتواند اجازه دهد خشم، کنترل امور را در دست بگیرد یا خودش خشم را کنترل و مدیریت کند.
شما میتوانید با صحبت کردن با کودک خشمگین او را در مسیر مدیریت خشم یاری کنید. البته پر واضح است روشی که شما برای صحبت با کودکتان انتخاب میکنید بستگی به سن و سال او، شخصیت و روند رشد احساسات شخصی او دارد.
به او کمک کنید دلیل و منبع خشم خود را تشخیص دهد و آن را تعریف کند. به کودکتان کمک کنید راهحلهایش را بسط دهد و بهترین را انتخاب کند. راههای گوناگونی برای مقابله با خشم وجود دارد که برخی از آنها سازنده و برخی مخرب هستند. از راهکارهای سازنده برای کنترل احساس خشم در کودکان میتوان به تشویق کودکان به انجام بازیهای پرتحرک، پیادهروی کوتاه، تنفس عمیق، صحبت کردن با فردی که مورد اعتماد آنهاست و غیره اشاره کرد.
به کودک خود کمک کنید واکنش خود را در قبال خشماش مرور کند.
به یاد داشته باشید که یاد گرفتن مقابله با احساسات کار آسانی نیست و روندی زمانبر است و به آزمون و خطا نیاز دارد. برای کوچکترین قدمهایی که کودکتان در این روند برمیدارد او را تشویق کنید و در هر فرصتی که پیش میآید او را تحسین کنید.
همواره به او کمک کنید راهکارهای درست و سالم را بیابد و انتخاب کند.
منبع:
Family First, LLC.
https://www.verywellfamilly.com
نوشته والدین چه نقشی در کنترل خشم کودکان دارند؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
راهکارهایی برای غلبه بر ترس از مرگ در کودکان
نویسنده: دکتر دونا متیوس[۱]
برگردان: آذین بذرافشان
بعضی از بچهها بسیار نگران مرگ هستند، خواه شخص نزدیکی را از دست داده باشند خواه نه. برای بعضی از آنها ممکن است که یک داستان عامل نگرانیشان شده باشد و برای بعضی دیگر دیدن قبرستان، یا شنیدن صحبتهای اعضای خانواده درباره مرگ. عدهای دیگر از بچهها به طور آشکار نگران از دست دادن شخصی که دوستش دارند یا حیوان خانگیشان هستند. صرف نظر از شرایط، والدین میتوانند در کنترل و غلبه بر ترس از مرگ در کودکان کمک کنند که دردساز نشوند.
چگونه به کودکان کمک کنیم تا بر ترس از مرگ غلبه کنند؟- زمانی که فرزندتان درباره مرگ صحبت میکند سراپا گوش باشید. گوشی خود را زمین بگذارید، خارج کردن ظروف از ماشین ظرفشویی را متوقف کنید. طوری رفتار کنید که گویی افکار یا نگرانیهای کودک شما در این زمینه برای شما بسیار مهم هستند.
- طوری رفتار نکنید که انگار نگران او هستید. کودک به شما به عنوان یک بزرگسال نیاز دارد، فردی قوی و مسئول که مراقب اوست.
- حقایق را ماست مالی نکنید. واقعبین اما مهربان باشید. با آنها درباره جبر چرخه زندگی صحبت کنید و اینکه چطور این چرخه برای همه موجودات زنده صدق میکند. گیاهان، حیوانات، انسانها. کودک شما از حقیقت زیستی جانداران آگاه میشود و احساس میکند میتواند به والدین خود اعتماد کرده و حقیقت را به آنها بگوید. (توجه: از اصطلاح «مردن» استفاده کنید نه «به خواب رفتن». مگر اینکه بخواهید فرزندتان دچار مشکلات خواب نیز بشود!)
- بزرگترین ترس کودکان این است که خودشان یا والدینشان به زودی خواهند مرد. به آنها بگویید که شما قصد دارید برای مدت خیلی طولانی کنارشان بمانید. اگر فرزندتان بپرسد که بعد از مرگ چه اتفاقی میافتد تا حد ممکن پاسخی مثبت دهید بدون اینکه جنبه عرفانی و رمزآلود داشته باشد. (شما قرار نیست کودک خود را با حرف زدن درباره ارواح بیشتر بترسانید یا به این فکر بیاندازید که افراد یا حیوانات خانگی تصمیم گرفتهاند به جای بهتری بروند به همین دلیل آنها را ترک کردهاند). میتوانید درباره اینکه چگونه یک شخص (یا حیوان خانگی) در خاطرات افراد باقی میماند صحبت کنید. «مادربزرگ همیشه در قلب من خواهد بود. او دیگر برنمیگردد اما هنوز هم اینجاست، در خاطرات ما.»
- کودکان نیز مانند بزرگسالان جسم و ذهن سالمتری خواهند داشت زمانی که برنامهای منظم برای خواب، غذا، در آغوش کشیدن، یادگیری، کارهای روزمره و استراحت داشته باشند.
- به فرزندتان یاد دهید قدردان چیزهای خوبی باشد که در زندگیاش دارد. سپاسگزاری مزایای زیادی دارد و باعث افزایش آرامش، خوشبختی، انرژی، خوشبینی و همدلی میگردد.
- هر روز ۱۰ دقیقه (یا یک ساعت قبل خواب) با فرزندتان راجع به ترسهایش صحبت کنید. از او بخواهید درباره نگرانیهایش با شما صحبت کند. خونسرد، مثبت و آرام باشید.
- مفهوم مرگ را برای کودکان توضیح دهید و برایشان کتاب با موضوع توضیح مرگ برای کودکان بخوانید. مانند : «فرشته پدربزرگ»، «قورباغه و آواز پرنده»، «فراتر از یک رویا»، «یک دقیقه صبر کن»، «او هنوز اینجاست»، «پدر اسلاگ»، «با آیدا تا همیشه» و…
- اگر این نگرانیها زیاد است و شما قادر نیستید کودک خود را آرام کنید با یک متخصص صحبت کنید. در رفع اضطراب فرزندتان ممکن است به کمک نیاز داشته باشید.
منبع:
https: //www.psychologytoday.com/us/blog/going-beyond-intelligence/201802/young-children-and-the-fear-death
[۱] Dona Matthews Ph.D.
نوشته راهکارهایی برای غلبه بر ترس از مرگ در کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
علائم و نشانههای استرس در کودکان
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
شما به عنوان والد نقش مهمی در حفظ سلامت عاطفی کودک دارید و میتوانید کمک کنید تا کودک در معرض کمترین حجم استرس قرار بگیرد. اما برای این کار ابتدا باید علائم و نشانه های استرس در کودکان را بشناسید و تشخیص دهید. همیشه به راحتی نمیتوان تشخیص داد که کودک چه موقع استرس دارد ولی تغییرات مقطعی رفتارهایش، مانند: تغییرات پیوسته روحی و دمدمی مزاج شدن، شب ادراری، تغییر در برنامه خوابش و… میتوانند از نشانههای استرس در کودک باشند.
در برخی کودکان نشانههای فیزیکی همچون دلدرد و یا سردرد نیز از علائم استرس میباشند یا شاید کودک شما در انجام تکالیف یا تمرکز کردن دچار مشکل شود، یا گوشهگیر شود و ساعات زیادی را به تنهایی سپری کند.
کودکان با سن و سال کمتر، عادتهای جدیدی مثل میکزدن انگشت شست یا بازی با موهایشان را پیدا میکنند.
یا شاید کودک شما شروع به دروغ گفتن، قلدری کردن برای بچههای کوچکتر یا قدرتطلبی کند.
کودکی که دچار استرس شده باشد ممکن است برای مشکلات کوچک و جزیی نیز بیش از حد واکنش نشان دهد، شبها کابوس ببیند، به والدینش وابسته شود یا در عملکرد تحصیلیاش دچار تغییرات فاحشی شود.
پس به طور کلی میتوان گفت، علائم و نشانه های استرس در کودکان به دو صورت عمده میباشند:
- نشانههای فیزیکی
- نشانههای عاطفی و رفتاری
- واکنش بیش ازحد به مسائل و مشکلات ناچیز مانند حمله کردن، گاز گرفتن، گریه کردن، جیغ زدن.
- مشکلات خواب مانند بیخوابی، شب ادراری، کابوس
- کاهش اشتها
- شکایت از سردرد یا دلدرد
نشانههای عاطفی و رفتاری:
- کاهش عملکرد در مدرسه و سایر فعالیتهای غیردرسی
- رفتارهای پسرفتی؛ یعنی رفتارهایی که مناسب سن آنها نباشند، مانند میک زدن انگشت شست مثل کودکان نوپا
- دیدن کابوس، کجخلقی و دمدمی مزاجی شدن
- ترسهای جدید و مکرر
- ناتوانی در آرام شدن و کنترل کردن احساساتشان
منابع:
https://parenting.firstcry.com
https://ourfamilywizard.com
نوشته علائم و نشانههای استرس در کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
تغذیه سالم کودکان در سنین مختلف
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
شما در مقام والد نقشی مهم در بهوجود آوردن عادات تغذیه سالم کودکان خود دارید. این شما هستید که غذاهایی که در هر وعدهی غذایی کودکتان میخورد را انتخاب میکنید و به او پیشنهاد میدهید.
پیش از اینکه بررسی کنیم غذای مناسب برای رشد کودک در سنین مختلف چه چیزهایی هستند، بهتراست با ۵ گروه مواد غذایی اصلی و مهم که در هرم غذایی کودکان وجود دارند، آشنا شویم:
- سبزیجات
- میوهها
- غلات
- لبنیات کمچرب
- پروتئینها
هر یک از این گروههای غذایی مواد مغذی گوناگون و متفاوتی دارند که بدن کودک شما برای رشد و عملکرد خوب به آنها نیاز دارد. برای همین باید تمام این ۵ گروه در رژیم غذایی کودک گنجانده شوند.
نوزادان و کودکان بین ۱ تا ۳ سالگی:تا ۶ ماهگی بهترین و طبیعیترین غذا برای نوزاد شیر مادر است. بعد از ۶ ماهگی کودکان از لحاظ رشد فیزیکی آمادگی کافی دارند تا غذاهای دیگر را هم مصرف کنند و مخصوصاً مصرف مواد غذایی سرشار از آهن بسیار مهم و ضروری است. باید کمکم انواع گوناگون پورههای سبزیجات، میوهها و سایر غذاهای ۵ گروه اصلی و مغذی هرم غذایی را به رژیم غذایی او اضافه کنید و به تدریج تنوع غذاییاش را افزایش دهید. به مرور که کودکتان بزرگتر بافت غذایی او را از حالت پوره به غذاهای نرم، کوبیده شده و خورد شده تغییر بدهید.
عسل و تخممرغ خام یا نیمپز برای کودک زیر ۱۲ ماه مناسب نیست. از ۱۲ ماهگی به بعد میتوانید انواع غذاهای سالمی را که بقیهی اعضای خانواده نیز از خوردنشان لذت میبرند، به کودکتان پیشنهاد کنید؛ بافت و شکل غذاییاش میتواند مانند غذای بقیهی اعضای خانواده باشد. تا ۲ سالگی بهترین نوشیدنی برای کودک شیر مادر و آب است. مصرف انواع آبمیوهها، نوشیدنیهای قند دار، چای و قهوه مضر است.
بهتر است به کودک خود ۳ وعده غذای اصلی و ۲ الی ۳ میانوعده، با فاصلهی زمانی ۲ تا ۳ ساعته بدهید. برای هر کدام از این وعدههای غذایی زمان مشخص و ثابتی داشته باشید. مقدار غذایی که کودکتان نیاز دارد به سن او، سطح فعالیتش و… بستگی دارد و متغیر است.
کودکان بین ۲ تا ۵ سالگی:
رشد ذهنی و فیزیکی کودک شما در این دوران بسیار حیاتی است. مواد غذایی و گروههای غذایی بسیار ضروری و موثری که مصرفشان در این دوران بسیار مهم است عبارتاند از:
- غذاهای سرشار از پروتئین و انرژی
- مصرف روزانهی خشکبارها، عسل، تخممرغ، شیر در صبحانه
- مصرف انواع سبزیجات و انواع میوهها در طول روز
- مصرف غلات کامل، خرما، مویز، کشمش، انواع سوپها و…
برای کودکان در این سنی:
- مصرف لبنیات بسیار مهم است و تا ۴ بار در روز میتوانند مصرف کنند.
- مصرف گوشت و گروه پروتئینها بسیار ضروری است و تا ۴ بار در روز میتوانند مصرف شوند.
- مصرف میوهها و سبزیجات به هیچ وجه نباید فراموش شود و تا ۳ الی ۵ بار در روز میتوانند این مواد را مصرف کنند.
- مصرف نان و غلات کامل نیز بسیار حائز اهمیت است.
- چربیها و روغنهای سالم نیز در رژیم غذایی کودکتان باید جایگاه خودشان را داشته باشند.
منابع:
http://www.sahealth.sa.gov.au
http://www.ceregrow.in
http://www.urmc.rochester.edu
نوشته تغذیه سالم کودکان در سنین مختلف اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
چرا خواندن داستانهای ترسناک برای کودکان اهمیت دارد؟
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان
بعضی از والدین برای محافظت از فرزندان خود آنها را از کتابها، برنامههای تلوزیونی و فیلمهای ترسناک دور میکنند. غافل از اینکه داستانهای ترسناک تا حدودی به کودکان کمک میکنند تا یاد بگیرند چگونه در زندگی واقعی با ترس خود کنار بیایند.
کمی به این موضوع فکر کنید: شما بعد از دیدن فیلمی ترسناک یا پیاده شدن از ترن هوایی احساس موفقیت میکنید و اعتمادبهنفستان افزایش مییابد. بعد از خواندن کتاب ترسناک برای کودکان نیز آنها همین حس را تجربه میکند. این افزایش اعتمادبهنفس به کودکان میآموزد اگرچه ممکن است در زندگی با شرایط بسیار ترسناکی روبهرو شوند، اما این امکان وجود دارد که بتوان آن را پشت سر گذاشت و شرایط بهتری ساخت.
لازم نیست بچههای خود را بترسانید، اما اشکالی ندارد که هر چند وقت یکبار داستانهای جن و پری بخوانند یا از لولوخورخوره بترسند. آنها یاد خواهند گرفت که چگونه در شرایط کمخطر با ترس خود کنار بیایند و برای بسیاری از موانع واقعی که در زندگی با آن روبهرو میشوند، آمادگی بیشتری داشته باشند.
آیا خواندن کتاب ترسناک برای کودکان خوب است؟روانشناسان و متخصصان ادبیات کودکان معتقد هستند که داستانهای ترسناک هدف مهمی را دنبال میکنند. برونو بتلهایم[۱] دکتر و روانشناس که شهرت فراوانش به دلیل کتاب ساختارشکنانهی «کودکان به قصه نیاز دارند: کاربردهای افسانه و افسون» است نیز همین عقیده را دارد. این متخصصان معتقدند که داستانهای ترسناک نه تنها سرگرمکننده هستند بلکه به بچهها کمک میکنند تا مراحل اصلی رشد را طی کنند.
داستانهای ترسناک چه فایدهای برای کودکان دارند؟چه عواملی باعث ایجاد ترس در کودکان میشود؟ کودکان در سنین مختلف ترسهای گوناگونی را تجربه میکنند. ترس از اینکه کمتر از خواهر یا برادرشان دوست داشته شوند، از شروع مدرسه و بدتر از همه از گم شدن و رها شدن میترسند. لارنس سایپ[۲] استاد ادبیات کودکان در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا میگوید: «هیچ چیز ترسناکتر از فکر جدا شدن از والدین یا مرگ آنها نیست.» قصههای پریان اینگونه ترسها را در کودکان بهوجود نمیآورند بلکه به آنها کمک میکنند تا با ترسهایی که از قبل دارند روبهرو شوند و آنها را شکست دهند.
داستان هانسل و گرتل را در نظر بگیرید: هنگام خواندن داستان ترسناک برای کودکان در عین حال که کمک میکند کودک احساسات خود را درباره رها شدن کشف کند، به طور غیرمستقیم هیجان دفاع از خود و پیروزی را نیز تجربه میکند. دکتر بتلهایم این داستان را بهویژه برای کودکان ۵ سال لازم میداند، زیرا در این سن آنها اولین گامهای واقعی خود را به سوی جهان برمیدارند و نیاز به دلگرمی و قوت قلب دارند که بدانند در نهایت همه چیز درست خواهد شد.
داستانهای دیگر به بچهها کمک میکنند تا با انگیزههای منفی خود، مانند حرص و حسادت، دست و پنجه نرم کنند. برای مثال در سیندرلا خواهرهای ناتنی شرور نمایانگر رقابت بین خواهر و برادرها هستند. بنابراین داستان به صحنهای از مبارزه درونی با حسادت تبدیل میشود.
شلدون کشدان[۳] استاد بازنشسته روانشناسی از دانشگاه ماساچوست و نویسنده کتاب «جادوگر باید بمیرد: معنای پنهان داستانهای پریان» میگوید: هنگامی که کودکان قصههای پریان میخوانند یا میشنوند ویژگیهای خوب خود را روی قهرمان و ویژگیهای بد خود را روی جادوگر فرافکنی میکنند. بنابراین هربار که جادوگر میمیرد به طور جادویی کودکان ایمان پیدا میکنند که قادر به غلبه بر احساسات دردسرآفرین خود هستند.
چه کتابهایی برای کودکان خیلی ترسناک و خشونتآمیز هستند؟با این حال همه حوادث خشونتبار و ترسناک در کتابهای داستان الزاماً چیز خوبی نیستند. دکتر سایپ داستانهای هری پاتر را تایید میکند: «این داستانها در جهانی اخلاقی اتفاق میافتند، جایی که شیطان مجازات میشود یا دست کم با او مبارزه میشود.» از سویی دیگر او موافق قصههایی که پاداش خوبی را به بدی میدهند نیست: «وقتی خشونت بیدلیل است و گاهی شیطان پیروز میشود، بچهها با این احساس ترسناک که وحشت ادامه دارد روبهرو میشوند.»
علاوه بر اینها همه کودکان از داستانهای ترسناک لذت نمیبرند. ولی در مجموع کتابهای ترسناک کمتر از فیلمهای ترسناک کودکان را پریشان میکنند. به این دلیل که کتابها دارای گرافیک کمتری هستند. برای مثال در شنل قرمزی تصویری از خورده شدن مادربزرگ توسط گرگ وجود ندارد. دلیل دیگر اینکه خردسالان هنگام شنیدن داستان در دامان والدینشان احساس امنیت میکنند.
اگر کتابی خیلی ترسناک باشد چه کنیم؟و در آخر اینکه کتابها قابل نظارت هستند. دکتر سایپ میگوید: «کودکان میدانند که هروقت بخواهند میتوانند دست از خواندن بکشند و کتاب را ببندند.» او به یاد میآورد که درباره پسری پیشدبستانی در نیویورک شنیده بود که روی کتاب جک و لوبیای سحرآمیز نشسته بود تا مطمئن شود که هیولا از آن بیرون نمیآید. دکتر سایپ اضافه میکند: «وقتی بچهها بدانند که کنترل را به دست دارند چیزهایی که از آنها میترسند متوقف میشوند.»
مطمئناً کودک با یک بار خواندن داستان نمیتواند تمام ترسهای خود را از بین ببرد. بنابراین زمانی که کودکتان از شما درخواست میکند که کتاب ترسناک خاصی را دوباره برایش بخوانید سعی نکنید او را فریب دهید که دست از سر کتاب بردارد. در عوض چرا از او با یک ترس و هیجان جانانه پذیرایی نکنید؟
[۱] Bruno Bettelheim
[۲] Lawrence Sipe
[۳] Sheldon Cashdan
نوشته چرا خواندن داستانهای ترسناک برای کودکان اهمیت دارد؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
توصیهها و راهکارهایی برای آموزش توالت رفتن
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
نباید عجله کنید! کودکتان را هول نکنید. شما باید برای آموزش توالت رفتن به کودکتان چند ماه زمان بگذارید. به انتخاب زمان مناسب برای شروع آموزش توالت رفتن توجه کنید. این کار را زمانی که تغییر بزرگی مانند جابهجایی، طلاق، مسافرت، تولد فرزندی دیگر و… در زندگی او در حال رخ دادن است، شروع نکنید.
آرام آرام شروع کنید! برای شروع میتوانید هر روز در ساعتی مشخص مثلاً چندین بار در طول روز و یکبار پیش از خوابیدن، کودک را روی توالت مخصوصش بنشانید. اجازه دهید چند دقیقه روی توالت بنشیند و هر وقت خودش میخواهد بلند شود. از او انتظار نداشته باشید که بلافاصله به استفاده از توالت عادت کند، در عوض هربار که از توالت استفاده کرد، او را تشویق کنید و به او جایزه بدهید.
شاید همچنان کودکتان، حتی همان زمانهایی که در طول روز از توالت استفاده میکند، شبها به پوشک نیاز داشته باشد و جای خودش را خیس کند. در چنین مواقعی نباید طوری رفتار کنید که باعث خجالتزدگی آنها شوید.
بهتر است دو ساعت قبل از زمان خواب، مقدار مصرف مایعات کودک را کنترل و محدود کنید و قبل از خوابیدن حتما کودکتان را به دستشویی ببرید.
لباس کودک باید راحت باشد تا خودش به راحتی بتواند آن را بالا و پایین بکشد.
از صندلیهای توالت مخصوص آموزش کودکان استفاده کنید و آن را جایی قرار دهید که کودک بتواند به راحتی از آن استفاده کند.
ازهمان ابتدا باید یاد دهید که کودکتان از دستمال توالت استفاده کند و موقع بیرون آمدن از دستشویی دستهایش را با آب و صابون بشوید و با حوله خشک کند.
برای قسمتهای گوناگون بدن و عملکرد آنها واژههای مناسب انتخاب کرده و از کلمات درست و صحیحی مانند ادرار، مدفوع و… استفاده کنید.
بهتر است از به کاربردن واژههای منفی مانند کثیف، بدبو و… جلوگیری کنید.
آموزش دستشویی رفتن به کودکان را زمانی شروع کنید که چند روز اول کامل در خانه باشید.
در طول آموزش از تنش و استرس زیاد بپرهیزید که باعث رنجش شما و کودکتان میشود و شاید باعث شود از رفتن به دستشویی ممانعت کند.
منبع:
https://raisingchildren.net.au
www.cps.ca
https://www.firstthingsfirst.org
نوشته توصیهها و راهکارهایی برای آموزش توالت رفتن اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
نشانههای خشم در کودکان چیست؟
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
راههای گوناگونی وجود دارد که کودکان احساس خشم را تجربه کنند. اکثر اوقات بدن فرد به او هشدار میدهد که وی اکنون خشمگین شده است.
آیا کودک شما تند تند نفس میکشد؟ آیا صورتش قرمز شده است؟ عضلاتش منقبض شدهاند؟ یا دستانش را مشت کرده و محکم گره کرده است؟ آیا میخواهد چیزی را بکشند و یا کسی را بزند؟ خشم باعث میشود او بر سر کسانی که در اطرافش هستند و دوستشان دارد یا حتی عاشق آنها است، داد بزند. البته برخی کودکان خشمشان را اینگونه بروز نمیدهند و در درون خود نگه میدارند. اگر کودک شما جزو این دسته از کودکان باشد، شاید دچار سردرد و یا دل درد شود. شاید در مورد خود احساس بدی داشته باشد یا ناگهان گریه کند. حتی شاید از حرف زدن اجتناب کند.
اما باید بدانید که پنهان کردن خشم اصلاً کار درستی نیست و کودک باید از راهی درست و بدون آسیب رساندن به خود و سایرین خشم خود را بروز دهد.
کودک شما ممکن است وقتی که خشمگین میشود به خودش و دیگران آسیب برساند یا مشکلاتی جدی در مدرسه و کلاس درس یا حتی خانه پیش بیاورد. شما باید شناخت درستی از نشانههای خشم در کودکان داشته باشید.
اگر کودک شما:
- بابت مشکلاتش دیگران را سرزنش میکند،
- یا موقع عصبانی و ناراحت شدن وسیلههایش را پرت میکند یا میشکند،
- موقع عصبانی شدن به سختی آرام میشود،
- تغییر در هر چیزی باعث خشم او میشود،
- هنگام بازی با سایر کودکان قوانین بازی را تغییر میدهد،
- موقع عصبانی شدن الفاظ تند و تیزی به کار میبرد یا از کلمات بد و نامناسبی استفاده میکند،
- یا اگر کودکی منفیگرا است،
- همواره دنبال بهانهای برای مشاجره و ناراحتی است،
- و غیره
همهی اینها نشانههای خشم در کودک شما میباشند و به شما هشدار میدهند که او مشکلاتی در بروز خشم خود دارد، پس باید دست به کار شوید و به فرزندتان کمک کنید تا با خشم خود مقابله کند و راههای مقابله با خشم را به او آموزش دهید. شما میتوانید برای این کار از یک متخصص نیز کمک بگیرید.
نوشته نشانههای خشم در کودکان چیست؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
راهکارهایی برای کاهش ترس از تاریکی در کودکان
نویسنده: النور مکی[۱]
برگردان: آذین بذرافشان
ترس از تاریکی در کودکان بسیار شایع است. عوامل ترس در کودکان متفاوت است. بعضی از کودکان بدون هیچ دلیل خاصی از تاریکی میترسند. ترس عدهای دیگر به اتفاق خاصی بر میگردد مانند شنیدن داستانی ترسناک، تماشای چیزی وحشتناک در تلویزیون یا گذراندن تجربهای تلخ و دشوار. با استفاده از چند روش والدین میتوانند به کودک خود کمک کنند تا بر ترسش غلبه کند.
به حرف فرزندتان گوش دهید
اولین قدم مهم، گوش دادن به فرزندتان است. سعی نکنید ترس او را کماهمیت جلوه دهید. با گفتن «اونجا چیزی وجود نداره، نگران نباش و برو بخواب» کودکتان احساس میکند او را درک نمیکنید. بلکه در عوض از کودک خود بخواهید که بگوید از چه چیزی میترسد.
برای مثال، با آرامش به حرفهایش گوش کنید و سپس جملاتی از این قبیل بگویید: «به نظر میرسه وقتی نمیتونی چیزی رو ببینی، میترسی. چون فکر میکنی ممکنه موجود ترسناکی گوشه اتاقت باشه. میتونم بفهمم که حس خوبی نیست». گوش دادن و همدلی کردن نشان میدهد که شما ترس کودک را جدی گرفته و به ناراحتی او اهمیت میدهید.
سعی نکنید با نگاه کردن زیر تخت، داخل کمد یا غیره به کودک توضیح دهید که ترسی وجود ندارد. در این صورت به جای ترس، بر روی اشیا تاکید کرده و ممکن است حتی مشکل را بدتر کنید.
سپس کمک کنید تا کودک با ترسش روبهرو شود. دوری کردن از ترس اثر معکوس دارد. اینکه به کودک اجازه دهید با چراغ روشن یا با شما در یک اتاق بخوابد باعث میشود در زندگی از روبهرو شدن با ترسهایش طفره برود.
داستان بخوانید
یک روش آسان دیگر خواندن داستانهایی درباره ترس است. از آنجا که ترس از تاریکی مشکلی رایج است، کتابهای زیادی درباره این موضوع نوشته شده است.
مشکل را حل کنید
مرحله بعدی فرصتی عالی برای آموزش مهارتهای حل مسئله و راههای کنار آمدن با ترس به فرزندتان است. از کودک خود بپرسید چه چیزی به او کمک میکند تا از تاریکی ترس کمتری داشته باشد. چراغ خواب، عروسک یا مثلاً شئ خاصی که به او قدرت میبخشد. هر چیزی میتواند باشد. شما قطعاً از شنیدن پاسخهای خلاقانه کودکتان متعجب خواهید شد!
به کودک یادآوری کنید قدرت تخیل فوقالعادهای دارد که به او در بازی کردن، نقاشی کشیدن و داستانسرایی کمک میکند. قدرت تخیلی که حتی گاهی اوقات ذهن خودش را نیز فریب میدهد. سعی کنید تا یاد بگیرد به تصورات ذهنیاش و به هیولای زیر تخت بخندد.
کودک را تشویق کنید
کودک را به خاطر تلاش برای روبهرو شدن با ترسهایش تشویق کنید و بگویید که به او افتخار میکنید.
منبع:
https://riseandshine.childrensnational.org/how-to-help-a-child-who-is-afraid-of-the-dark/
[۱] Eleanor Mackey, PhD
نوشته راهکارهایی برای کاهش ترس از تاریکی در کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
منابع و عوامل استرس در کودکان چیست؟
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
استرس در واقع از نیازها و خواستههایی نشات میگیرد که ما وظیفهی انجام آنها را بر عهده میگیریم. این نیازها و خواستهها اغلب از منابع بیرونی مانند خانواده، دوستان، مدرسه و غیره میباشند. اما میتوانند منشا درونی نیز داشته باشند که اغلب مربوط به کارهایی است که فکر میکنیم باید آن وظایف و کارها را انجام دهیم.
کودکان زیر یکسال و کودکان نوپا موقع جدایی از والدین خود، حتی برای چند دقیقه احساس استرس میکنند که از آن با عنوان «استرس و اضطراب جدایی» یاد میشود.
در کودکان پیشدبستانی نیز جدایی از والدین میتواند در آنها احساس اضطراب و نگرانی ایجاد کند و هر چه کودک بزرگتر میشود، فشارهای محیطهای آکادمی و جامعه میتواند موجب استرس در او شود. کودک در هنگام بازی نیز دچار استرس میشود.
کودکانی که به مدرسه میروند، تحت فشار و استرس تکالیف مدرسه، همکلاسیهایشان و انتظاراتی که بقیه از آنها دارند، هستند.
کودکی که در مورد تمام فعالیتهای خود اعتراض میکند یا کودکی که از انجامشان سرباز میزند، احتمال دارد که از برنامهها و فعالیتها اشباع شده، بیشازحد فعالیتهای غیرتحصیلی داشته باشد و در نتیجه احساس اضطراب و نگرانی به خود راه دهد. باید با کودکتان در مورد فعالیتهای فوقبرنامهای و غیردرسیاش صحبت کنید.
باید آگاه باشید که استرس در کودکان فقط و فقط مربوط به زندگی شخصی آنها نیست. شمای والد باید حواستان باشد که وقتی فرزندتان پیش شما حضور دارد در مورد مباحثی همچون: مشکلات کاری، بیماری یکی از افراد خانواده، مشکلات مالی صحبت نکنید. چرا که کودک متوجه نگرانی شما شده و او نیز احساس نگرانی میکند.
وقتی کودک اخبار جهانی یا تصاویر دلخراشی که از تلویزیون در مورد بلاهای طبیعی، مرگ، تروریسم و غیره را تماشا میکند و میشنود، ممکن است در مورد امنیت خود و کسانی که دوستشان دارد احساس نگرانی کند. با کودک خود در مورد آنچه که میبیند و یا میشنود، صحبت کنید. زیرا در این صورت است که میتوانید به او کمک کنید تا متوجه شود چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
اگر به فشارهای روزمرهای که کودک در معرض آنها است موضوعات پیچیدهای مانند بیماریها، از دنیا رفتن یکی از نزدیکان یا طلاق هم اضافه شود، استرسش بسیار افزایش پیدا میکند.
پس میتوانیم منابع و علل استرس را به این صورت خلاصه کنیم:
- استرس در مدرسه
- استرس مربوط به مسائل خانوادگی
- استرس مربوط به رسانهها و محیط اطراف
- موارد دیگری مانند مرگ، بیماری، مشکلات مالی
- و …
پس کودکانی که در زندگی روزمره خود :
- دچار تغییرات مهم همچون تغییر شهر، مدرسه، طلاق والدین و غیره میشوند،
- اگر بیماری و جراحاتی در خود او یا یکی از افراد خانواده باشد،
- اگر به او بیتوجهی شود و تنها گذاشته شده یا ترک شود،
- اگر بدرفتاری و پرخاش فیزیکی، عاطفی، لفظی در قالب تنبیه، توهینهای جنسی یا تحقیر تجربه کند،
بیشتر در معرض استرس قرار میگیرد.
منابع:
https://parenting.firstcry.com
https://kidshealth.org
نوشته منابع و عوامل استرس در کودکان چیست؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
دلایل حسادت در کودکان چیست؟
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان
دلایل حسادت در کودکان احساسی منفی است که در صورت کمبود عشق و توجه از جانب افراد مهم زندگی، در او شعلهور میشود. افراد مهم در زندگی کودک، پدر و مادر -بهویژه مادر- هستند و زمانی که توجه مادر به سمت چیز دیگری غیر از او معطوف میشود، حسادت در چشمانش نمایان میگردد.
حسادت یکی از سختترین و ناخوشایندترین تجربیاتی است که یک کودک تجربه میکند. زیرا نگران از دست دادن فردی است که در زندگی برایش اهمیت دارد. کودک از اینکه دیگر مهم و دوست داشتنی نیست، دچار اضطراب شده و نسبت به فردی که این عشق را از او گرفته خشمگین میگردد.
روانشناسان ۵ دلیل حسادت در کودکان را بررسی کردهاند:۱- خود محوری کودک (من مرکز جهان هستم و همه چیز حول محور من میچرخد):
کودک خود را مهمترین عضو خانواده و جامعه میداند و انتظار دارد تمام عشق و توجه اطرافیان فقط معطوف به او باشد.
۲- واکنش به بیعدالتی:
وقتی والدین زمان بیشتری را به فرزند کوچکتر اختصاص میدهند و نیازهای فرزند بزرگتر را فراموش میکنند، حسادت آغاز میشود.
۳- مشکل در ابراز عشق:
رشد عاطفی یک کودک در مرحله جنینی قرار دارد، در نتیجه آنها همیشه نمیتوانند به اندازه کافی احساسات گرمی نسبت به والدین خود ابراز کنند. بهخصوص اگر چنین کاری به آنها آموزش داده نشده باشد. از این رو، کودک از حسادت به عنوان یکی از روشهای نشان دادن عشق خود استفاده میکند.
۴- اضطراب:
حساس و مضطرب بودن به خاطر مسائل جزئی نیز باعث حسادت در کودکان میشود.
۵- احساس درماندگی و ناتوانی:
کودک متوجه میشود که در مراحل اولیه زندگی نمیتواند مستقل از پدر و مادرش زندگی کند. بنابراین به منظور محافظت از آنها در برابر اطرافیان از مکانیزم محافظتی یعنی حسادت استفاده میکند.
اگر فاصله سنی کودکان کم باشد، رابطهی بین آنها میتواند از عشق تا نفرت در نوسان باشد: آنها در حالی که یکدیگر را در آغوش گرفته و تلویزیون تماشا میکنند، در عرض ۵ دقیقه میتوانند با هم دعوا کنند.
در خانوادههای پرجمعیت، با به دنیا آمدن فرزند سوم و فرزندان بعدی، حسادت بین بزرگترها و کوچکترها زیاد ماندگار نیست. کودکان عادت میکنند از یکدیگر مراقبت و حمایت کرده و پشت خواهر و برادرهای خود بایستند.
منبع:
https://findmykids.org/blog/en/how-to-deal-with-child-jealousy
نوشته دلایل حسادت در کودکان چیست؟ اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
مقدمهای بر آموزش ریاضی به کودکان پیشدبستانی
کودک، بسیار قبلتر از آنکه به مدرسه برود آموختن ریاضی را در خانه شروع میکند. از شمارش تعداد اعضای خانواده گرفته تا شکل ظرفهایی که هنگام آببازی با آنها درگیر میشود، همه و همه در ساخت ساختمان درک ریاضی کودک مشارکت دارند.
ریاضی و آموزش آن از مهمترین قسمتهای آموزشوپرورش همه کشورهای جهان است و پیشرفت کشورها در ابعاد گوناگون درگرو پیشرفت در دانش ریاضیات است. تأثیر آموزش ریاضی به کودکان بر کسی پوشیده نیست، مطالعات نشان میدهد آموزش مهارتهای اولیه ریاضی به کودکان دارای مزایای گستردهای است بهطوریکه والدین دوست دارند کودکشان هرچه زودتر این مهارتها را کسب کند تا در آینده و در زندگی حرفهای خود بهترین نتیجه را به دست آورند. بهطور کلی در جهان نو داشتن دانش ریاضی یکی از مهمترین و سودمندترین قابلیتهایی است که هر شخصی میتواند داشته باشد.
با توجه به پیشرفت دنیای مدرن امروز و پیچیدگیهای خاص آن شاهد هستیم که آموزش دانش ریاضی در دنیا هرسال در حال پیشرفت است. این توجه را میتوان از سازمانهای فراوان و موسسههای معتبری که هرساله درباره پیوند آموزش ریاضی و جهان آینده پژوهش میکنند دریافت. برای داشتن آموزش باکیفیت ریاضی باید بسیاری از عوامل دستبهدست هم بدهند تا به هدفمان که داشتن آموزشی باکیفیت است دست یابیم یکی از این عوامل معلم است، دیگری محتوای ارائهشده به کودکان و همچنین محیطی که کودکان این آموزشها را میبینند و… .
در آموزشوپرورش معاصر، آموزش ریاضیات، عمل تدریس و یادگیری ریاضیات، همراه با تحقیقات علمی است. محققان در آموزش ریاضیات با ابزارها، روشها و رویکردهایی که این عمل را تسهیل میکند سر و کار دارند.
آموزش ریاضیات در دورهها و در فرهنگها و کشورهای مختلف، اهدافی متفاوت داشته است. این اهداف شامل موارد زیر است:
- آموزش و یادگیری مهارتهای پایهای اعداد به همه دانش آموزان
- آموزش مفاهیم انتزاعی ریاضی مانند مجموعهسازی و مشتق در سنین پایین
- آموزش ریاضیات در عمل مانند حساب، جبر ابتدایی، هندسه، مثلثات به اکثر دانش آموزان برای استفاده در تجارت و پیشهوری
- آموزش قسمتهای خاصی از ریاضیات مانند هندسه اقلیدس
- آموزش ریاضیات پیشرفته به آن دسته از دانشآموزانی که میخواهند در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات به شکل حرفهای ادامه دهند.
- آموزش روشهای اکتشافی و راهکارهای حل مسئله برای حل مشکلات غیر روتین.
آموزش ریاضی از بخشهای مختلفی تشکیلشده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
- دانش اعداد و شمارش
- حس فضایی
- هندسه دو بعدی
دانش اعداد و شمارش، درک درست از مفهوم اعداد و عملیات است. به این صورت که دانشآموزان با آموختن روشهای مختلف نشان دادن اعداد و همچنین روابط بین اعداد، درک درستی از اعداد به دست میآورند. این بخش از قسمتهای زیر تشکیلشده است:
- کسر و اعشار
- ارزش مکانی
- جمع و تفریق
- ضرب و تقسیم
- شمارش پول
- شمارش
- جبر
- ترتیب اعداد
- تخمین زدن
- حل مسئله
مهارتها و مفاهیم اندازهگیری یا حس فضایی ارتباط مستقیمی با دنیایی دارد که دانشآموزان در آن زندگی میکنند. بسیاری از مفاهیمی که در این رشته به دانشآموزان آموزش داده میشود، در سایر دروس نیز مورداستفاده قرار میگیرد. این بخش از قسمتهای زیر تشکیلشده است:
- واحدهای اندازهگیری استاندارد و غیراستاندارد
- گفتن زمان با استفاده از ساعت ۱۲ ساعته و ۲۴ ساعته
- مقایسه اشیا با استفاده از ویژگیهای قابلاندازهگیری
- اندازهگیری قد، طول، عرض
- سانتیمتر و متر
- جرم و ظرفیت
- تغییر دما
- روز، ماه، هفته، سال
- مسافت با استفاده از کیلومتر
- اندازهگیری کیلو و لیتر
- تعیین مساحت و محیط
- تعیین گرم و میلیلیتر
هندسه دو بعدی شاخهای از ریاضیات است که به پرسشهای شکل، اندازه و موقعیت نسبی مربوط میشود. این بخش از قسمتهای زیر تشکیلشده است:
- چندضلعیها
- دایرهها
- محیط
- مساحت
در گسترهی تاریخ، استانداردهای آموزش ریاضیات بهصورت محلی، توسط مدرسه یا معلم، بسته به سطوح موفقیت و قراردادهای اجتماعی، برای دانشآموزان تعیین میشد. استانداردها برای آموزش یا ارزیابی و شناخت دانش ریاضی کودکان گوناگون است. اما یکی از کارآمدترین استانداردها، برگرفته از دو شیوهی آموزش ریاضی آموزشگران خلاق مانند فروبل، مونتسوری، پیاژه، زالتان دینز، کوئیزنر و دیگران و ریاضیات مبتنی بر استاندارد ملی در کشورهای مختلف است. روشهای آمیختی یا شناخت ویژگیها و کارآمدی هرکدام از این استانداردها کمک میکند که آموزگاران یا مربیان یا والدین شناخت بهتری از روشهای آموزش ریاضی پایه به کودکان داشته باشند.
استانداردها در آموزش ریاضی نشان میدهند که دانشآموزان چه چیزهایی را باید بدانند و انجام دهند و با یادگیری حل مسئله در ریاضیات، دانشآموزان راه فکر کردن را یاد میگیرند، عادت به پافشاری و حس کنجکاوی پیدا میکنند و اعتمادبهنفس لازم برای مواجهه با محیطهای ناآشنای خارج از محیط کلاسی را به دست میآورند. در زندگی روزمره و در محیطهای کاری، افرادی که از پس حل مسائل برمیآیند نسبت به دیگران برتری بیشتری دارند.
ریاضیات استاندارد محور به دو قسمت عمده محتوایی و فرآیندی تقسیم میشود که محتوای استاندارد عبارت است از عددها و عملیات، برابری، هندسه، اندازهگیری و تجزیهوتحلیل دادهها و احتمالات. همچنین استانداردهای فرآیندی عبارتاند از حل مسئله، استدلال و اثبات، رابطهها، گفتمان و بازنمایی که این دو دسته مانند تار و پودهای پارچه به یکدیگر تنیده شدهاند، بهطوریکه هرکدام از استانداردهای فرآیندی، دربردارندهی هرکدام از استانداردهای محتوایی است.
بر کسی پوشیده نیست که دانش ریاضی برای انسان امروز از اهمیت بسیاری برخوردار است. برخورداری بالا از این دانش در جامعه، ارتباط مستقیمی با چگونگی آموزش و رویکرد و نگاه جامعه به این علم دارد. آموزش در دوره کودکی از مؤثرترین آموزشها در طول زندگی است چرا که کودکان بسیار عمیقتر و باثباتتر یاد میگیرند؛ از اینرو نقش دوره ابتدایی در ارتقای سطح دانش ریاضی در جامعه غیرقابلانکار است.
نوشته مقدمهای بر آموزش ریاضی به کودکان پیشدبستانی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
تغذیه سالم برای کودکان
ترجمه و گردآوری: بیتا مرادی
امروزه بسیاری از کودکان و والدین به خاطر برنامههای روزمرهی شلوغی که دارند برای خوردن غذاهای خانگی وقت کافی ندارند. به همین دلیل رژیم غذایی بسیاری از کودکان را غذاهای کنسروی و آماده تشکیل میدهند. این غذاها اغلب سالم نیستند و تاثیرات منفی روی سلامتی کودکان میگذارند. عدم تغذیه سالم برای کودکان سبب برخی از مشکلات میشوند که شاید تا بزرگسالی فرد ادامه پیدا کنند و به بیماریهایی تبدیل شوند که وی تا آخر عمر با آنها دست و پنجه نرم کند.
از طرفی غذای مناسب برای رشد کودک و رژیم غذایی سالم و مقوی فواید بسیاری برای کودکان دارند. برای مثال:
- میتواند انرژی کودک را متعادل کند،
- به رشد و سلامت ذهنی و روانی او کمک کند،
- حالت روحی و مزاجی او را به تعادل برساند،
- از شروع بیماریهای بسیاری جلوگیری کند،
- و از ابتلای کودک به بسیاری از بیماریهای سخت و مزمن مانند: مرض چاقی، بیماریهای قلبی، فشار خون بالا و دیابت نوع اول و دوم پیشگیری کند.
تغذیه سالم برای کودکان از همان زمان نوزادی و نوپایی بسیار حائز اهمیت است زیرا باعث ایجاد عادات درست غذا خوردن در کودکان میشود. برای آموزش دادن یک رژیم غذایی سالم و مغذی به کودکتان راههای متعددی وجود دارند. برای مثال:
- خوردن صبحانهای کامل همراه با پروتئین بهترین شیوهی شروع روزی تازه برای کودک شماست.
- همراه با خانواده خود و در زمان مشخصی از روز، سر سفرهی غذا نشستن یکی از مهمترین قدمها برای ساختن عادات درست و سالم غذایی در کودک شما است.
- هنگام خرید ترهبار، خشکبار و مواد غذایی، کودکتان را همراه خود ببرید و به او آموزش دهید که چگونه خرید کند، چه چیزهایی بخرد و چگونه از مواد مغذی موجود در هر خوراکی آگاه شود.
- مصرف قند و شکر را محدود کنید؛ زیرا خوردنیهایی که قند اضافهتری دارند باعث افزایش کالری در رژیم غذایی کودک میشوند و او را در معرض ابتلا به بیماریهایی مانند: بیشفعالی، مرض چاقی و دیابت نوع اول و دوم قرار میدهند.
- در رژیم غذایی وجود چربیهای سالم بسیار مهم و ضروری است. اما نکته مهم اینجاست که باید مطمئن باشید کودکتان چربیهای سالم و درستی مصرف کند.
- تا حد امکان مصرف روزانهی انواع میوهها و سبزیجات را در خانه افزایش دهید، زیرا بسیار سالم و مغذی هستد و در سلامتی کودک شما نقش بسیار مهمی دارند.
منبع:
Familydoctor.org
نوشته تغذیه سالم برای کودکان اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
استرس در دوران کودکی
گردآوری و ترجمه: بیتا مرادی
استرس در طی طول عمر هر فردی اتفاق میافتد و کودکان نیز استرس را تجربه میکنند. دلایل و علل استرس در دوران کودکی نسبت به گروه سنی آنها متغیر میباشد. بزرگسالان، والدین و پرستاران کودک، دنیای کودکان را دنیایی همواره شاد، بدون دغدغه و آرام تصور میکنند و میگویند: «چیزی وجود ندارد که کودکان بخواهند در مورد آن احساس نگرانی کنند.»
حال آنکه حتی کودکان با سنوسال بسیار کم هم برای خودشان نگرانیهایی دارند و تا حدی استرس را تجربه و احساس میکنند. کودکان حتی بیشتر از بزرگسالان در معرض استرس قرار دارند زیرا دائماً درحال مواجهه با محیطهای جدید و گیجکننده هستند.
با اینکه مقدار کمی از استرس میتواند مفید باشد، استرس منفی و بیشازحد میتواند به آسیبهای فیزیولوژی درازمدت در کودکان منجر شود. به همین دلیل مقابله با استرس کودکان بسیار حائز اهمیت است.
پس همانطور که گفتیم دو نوع استرس اصلی و محوری را کودکان در سنین خیلی کم تجربه میکنند:
۱- استرس خوب و مثبت
۲- استرس بد و منفی
استرس خوب و مثبت بسیار مهم است، زیرا به کودک کمک میکند تا موانع و مشکلات را مدیریت کرده و به آنها غلبه کند.
استرس بسیار زیاد و منفی، توانایی کودک برای مقابله با آن را از بین میبرد و به او غالب میشود؛ درنتیجه کودک نمیتواند با استرس خود مقابله کرده و با آن کنار بیاید.
اتفاقات مهم مانند: خشونتهای فیزیکی و عاطفی، بیماری، والدین بیتوجه و اهمالگر و … میتوانند به کودک آسیبهای جبرانناپذیری برساند و موجب مشکلاتی از قبیل بیخوابی، دیدن کابوس، افسردگی، فشارخون بالا و غیره شود.
منابع:
https://parenting.firstcry.com
https://kidshealth.org
نوشته استرس در دوران کودکی اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
Research Paper Topics – Tips To Choosing The Best Topic
نوشته Research Paper Topics – Tips To Choosing The Best Topic اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
Research Paper Writer
نوشته Research Paper Writer اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
Five Tips to Write Your Essay Next Day
نوشته Five Tips to Write Your Essay Next Day اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
Research Paper Topics – Tips To Choosing The Best Topic
نوشته Research Paper Topics – Tips To Choosing The Best Topic اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.
Optical fiber could strengthen strength of superconducting quantum computers
نوشته Optical fiber could strengthen strength of superconducting quantum computers اولین بار در کتاب هدهد پدیدار شد.