کارشناسان موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، هفته گذشته مهمان اصلیه نظری در روستای چلی سفلی، استان گلستان بودند. گزارشی از این دیدار را می خوانیم:
روستایی که دیگر رونق و رفت و آمدهای گذشته را ندارد و بیشتر ساکنین، مهمان سه ماه تابستان روستا هستند. با اصلیه نظری به زیر شیروانی خانه ای روستایی پدر شوهرش رفتیم و ننو و گهره (گهواره) های خاک گرفته و تار عنکبوت بسته را پس از تمیز کردن به اتاق زیبای روستایش آوردیم آنرا چون گذشته تا جایی که هنوز برخی وسایل از گذشته به جا مانده بود آراستیم. پای خاطرات او از گذشته با گهره و ننو نشستیم، به لالایی او گوش دادیم.
با او از سنت نامگذاری نوزادان، غذا و بیماری های آن ها صحبت کردیم و از او خواستیم عروسکی را همچون گذشته بازسازی کند. عروسک هایی که در گذشته ی نه چندان دور توسط مادر بزرگ ها و مادر ها در شب های زمستان که زن روستایی به دور از دل مشغولی های کارهای متعدد خانه و باغ بوده، برای دختران و نوه ها درست می شده است. عروسک هایی که گاه پسران نیز از بازی با آن ها بی بهره نبوده اند. زیبایی خیره کننده عروسک های اصلیه نظری، او را با درخواست های نوه هایش برای ساخت عروسک های بیشتر و این بار برای آن ها روبرو کرد. در روستای چلی سفلی با کودکانی هم روبرو شدیم که هنوز همچون گذشته تلاش داشتند با گل خانه ای برای خود بسازند.