پرویز شهریاری استاد برجسته ریاضی و یکی از اندیشه مدان نیم سده گذشته در ایران است. او کودکی از خانواده زردشتیان کرمان بوده است که در نهایت ناداری زندگی را می گذراندند. پرویز شهریاری از این جهت برای پروژه تاریخ تصویری و مطالعات کودکی برگزیده شد، که کودکی اش آکنده از رنج ها و نابرابرها بود. در آخرین دوشنبه از شهریور ۱۳۸۸ ما مهمان ایشان بودیم. او که اکنون به سختی گام برمی دارد، اما همچنان دلی سرشار از امید دارد. پرویز شهریاری در سال ۱۳۰۳ در یکی از محله های فقیرنشین کرمان به دنیا آمد. مادرش گلستان خانم زنی با سواد بود و پدرش شهریار دهقان در زمین های ارباب ها کشاورزی می کرد. زندگی برای او و خواهر و برادرانش سخت بود. مادر اگرچه آن ها را در فصل تابستان به کار می فرستاد، اما پیگیر تحصیل آن ها نیز بود. رنج های پرویز شهریاری بی شمار است. هرکدام را که بازگو می کند ، باردیگر به آن ها می اندیشد. یکی از خاطره های او مربوط به کار گِل کاری او است. در آن زمان به کودکان زردشتی به سختی کار می سپردند و او مجبور بود برای خودش نامی برگزیند که بتواند هنگام غروب آفتاب مایه دسترنج خود را برای خانواده ببرد. پس برای این کار نام خود را اصغرو گذاشته بود. اکنون نیز که او نیز این ماجرا را بازگو می کند، خنده به لبان خسته اش می نشیند. اما در کنار این رنج شادی بزرگ زندگی او خواندن کتاب بود که همواره و تا به امروز به دنبال آن است. در خانه ای که اکنون بیش از چهل هزار عنوان کتاب دارد و به امید روزی است که بنیاد فرهنگی شهریاری پای بگیرد. امید که این استاد برجسته همواره تندرست باشد. موسسه از لطف ایشان برای پذیرش گروه ما سپاسگزار است.