نامه سرگشاده محمدهادی محمدی نويسنده و پژوهشگر به مدير مسئول انتشارات منادی تربيت

جناب آقای خرسندرو
مدير مسئول انتشارات منادی تربيت
با احترام به آگاهی می‌رساند كه در روزها و هفته‌هايی كه كار خريد كتاب برای ۲۵هزار نمايشگاه در دستور كار بود، خوشبختانه برای يک سفر كاری و تحقيقاتی در سوئد و آلمان بودم و از سوهان جنجال‌هايی كه اين كار بر روح و روان من وارد می‌كرد، به دور. و از دست تصادف بخشی از پروژه تحقيقاتی كه در آينده با گروه همكاران اجرا خواهيم كرد، سنجش تاريخی ادبيات كودكان ايران و سوئد به عنوان دو الگوی در كشورهای در حال توسعه و توسعه يافته است كه بخشی از اين نمايشگاه‌ها يا رفتارهای متمركز در سنجش با رفتارهای غير متمركز در يک جامعه پيشرفته همچون سوئد را دربرمی‌گيرد.
من اين نامه را از اين جهت برای شما می‌نويسم كه سال گذشته به سبب يك نامه‌ای ديگر كه برايتان نوشتم، ديداری با شما داشتم و از حسن سلوک شما خشنود شدم. من در آن ديدار همه دشواری‌های يک كار پژوهشی كه نهادی غيردولتی بر عهده گرفته است، گوشزد كردم و شما نيز به خوبی و روشنی بر اين دشواری‌ها صحه گذاشتيد و نتيجه اين كار خريد دويست و پنجاه دوره تاريخ ادبيات كودكان ايران از نشر چيستا شد. ابتدا يادآور شوم كه من همواره كار خريد كتاب به صورت متمركز از سوی آموزش و پرورش و وزارت ارشاد را محكوم كرده‌ام و اين را بزرگترين آسيب به پيكره ادبيات كودكان دانسته‌ام و پيش از سفرم نيز در گفت‌وگوی بلندی با روزنامه اعتماد داشتم به طور مشخص در بی‌حاصل بودن اين كار و آسيب‌زدن به ساختار ادبيات كودكان سخن گفتم. اما از آنجا كه مؤسسه ما به عنوان نهادی غيردولتی كه هدفش رساندن اين پژوهش ملی به مدرسه‌های سراسر كشور است، راهی جز عبور از مسيری كه شما برای آن تعيين كرده‌ايد، ندارد، تلاش بر آن بوده است كه با مشاركت خود در اين كار و با قرار دادن مجموعه كتاب‌های پژوهشی مرجع تاريخ ادبيات كودكان ايران برای كودكان و آموزگاران مدارس، بسته‌های شما را پربارتر كنيم. اما رفتار امسال شما با ما چه بود؟
من دلم می‌خواست كه باز خودم در تهران بودم و ضمن بی‌اعتقادی به اصل كار، اين گره را با گفت‌وگو حل می‌كردم، اما فكر كردم كه همكاران شما بايد نسبت به اين مسئله توجيه شده باشند كه مجموعه كتابی كه يک كادر ۵۰نفره پژوهشی دارد، مجموعه کتابی كه برای نوشتن تک تک صفحه‌های آن ما از راحتی زندگی خود می‌گذريم، بايد تفاوتی با آن كتاب‌هايی داشته باشد كه ناشر محترم ديگری به ترجمه آن می‌پردازد، بی‌آنكه حق تأليفی به ناشر اصلی بپردازد، و بی‌آنكه برای صفحه‌بندی آن، برای ويرايش دهباره آن هزينه‌ای كند، بی‌آنكه برای يافتن گاه يک تصوير ماه‌ها اين كتابخانه و آن كتابخانه را جست‌وجو كند، يا برای پيدا كردن هر سند آن گاهی ده‌ها هزار تومان هزينه كند.
من سال گذشته نيز از شما و همكارانتان دعوت كردم كه به مؤسسه ما بياييد تا به چشم خود ببينيد كه برای كار روی يک پژوهش بزرگ چه كارها كه نمی‌شود. اما متأسفانه گرفتاری‌های شما سبب شد كه شايد آن دعوت را فراموش كنيد. ما برای انجام اين پژوهش مجبور شده‌ايم كه قبض‌های هزار تومانی منتشر كنيم. ما برای ادامه اين پژوهش مجبور شده‌ايم پروژه‌های فرهنگی سنگين ديگری را كه ديگران به ما سفارش داده‌اند و يک نمونه آن به نام «شناخت ادبيات كودكان: گونه‌ها و كاربردها» كه همين روزها از سوی خانه ترجمه منتشر شده است، انجام دهيم. ما تنها و تنها برای اين كه سرپا بمانيم اين كارها را كه به حال ادبيات كودكان ايران بسيار مفيد هم هستند، انجام می‌دهيم. ما با روزی هژده ساعت كار می‌دانيم كه دور نيست روزی كه از پا درآييم.
جناب خرسندرو شما به خوبی من را می‌شناسيد و می‌دانيد كه به همراه همكاران خود برای بالا بردن سطح علمی ادبيات كودكان و برای اينكه ادبيات كودكان در ايران كاركردهای درستی بيابد، چه رنج‌ها می‌بريم و چه خون دل‌ها می‌خوريم. اين در حالی است كه خود شما به خوبی می‌دانيد كه از اين سفره كوچک ادبيات كودكان در سنجش با بنگاه‌های عظيم اقتصادی كه به ناگزير يک سرش به چاه‌های نفت بسته است و در حقيقت يارانه از درآمد نفت می‌گيرد، چه كسانی اكنون در مقام ناشر و كارگزار چه زندگی‌ها كه براي خود نساخته‌اند و باز مطمئن هستم كه شما می‌دانيد كه برخی از اين آقايان كمترين دانشی درباره ادبيات كودكان ندارند. درباره اين موضوع نيز بسيار سخن گفته‌ام و ديگر تكرار داستان رانت‌های حوزه ادبيات كودكان را بيهوده می‌دانم.
سخن كوتاه می‌كنم و به اصل مطلب می‌پردازم. امسال با درخواست ناشر كتاب‌های تاريخ ادبيات كودكان و فارسی آموز ادبی از سوی سازمان شما موافقت شد و پيش فاكتوری درباره اين دو مجموعه به دست ناشر رسيد. درباره كتاب‌های تاريخ ادبيات كودكان با خريد ۸۵۰ دوره موافقت شده بود و برای فارسی آموز ادبی تنها پيشنهاد خريد كتاب كارورزی آن به شمارگان ۱۸۵۰داده شده بود. برای هر دوی آن‌ها از ناشر ۳۷درصد تخفيف در نظر گرفته بوديد. شما به خوبی به ياد می‌آوريد كه ما سال گذشته درباره همين موضوع با هم گفت‌وگو كرديم. ناشری كه كار پژوهشی می‌كند، هرگز نمی‌تواند، چنين تخفيف‌هايی را برای كارش بدهد و به طور طبيعی قادر به رقابت با آن ناشرانی نيست كه بازار ادبيات كودكان ايران را در دستان خود گرفته‌اند. شما نيز سخن من را شنيديد و سال گذشته با همراهی‌های خود ۲۵۰دوره كتاب را با تخفيف كمتر خريديد كه باز من تأكيد كردم كه حتی اين ميزان تخفيف کمکی برای باز كردن دستان ناشری كه اين كار سخت و سرمايه بر را انجام می‌دهد، نيست. اما چون هدف رساندن كتاب به دست مخاطبان بود، سرانجام با حسن نيت شما و ناشر كار انجام شد.
اما امسال كه ۲۵هزار نمايشگاه برگزار خواهد شد، ناشر تاريخ ادبيات كودكان ايران با پيشنهاد شما موافقت نكرد و شما و همكارانتان مطمئن شديد كه اين كار برای او يعنی برابر با فروپاشی سازمان اقتصادی‌اش. در مرحله بعد در پی درخواست دوباره ناشر، همكاران شما پيش فاكتور ديگری صادر كردند و ۸۵۰ دوره را به ۲۵۰دوره كاهش دادند و تخفيف را به ۳۲درصد رساندند، صرف نظر از اين رفتار تحقيرآميز كه رقم۸۵۰  را به۲۵۰  كاهش داديد، اين بار هم ناشر زير بار اين پيشنهاد نرفت. فكر می‌كنيد، چرا ؟ آيا او از سود بدش می‌آمد؟
چون اكنون شما و همكارانتان مطمئن شديد كه سهم تاريخ ادبيات كودكان و نشر چيستا از ۲۵هزار نمايشگاه و ۵/۳ميليارد تومان خريد كتاب برابر با صفر است، پس بار ديگر همان سخنی را تكرار می‌كنم كه سال گذشته برای شما نيز تكرار كرده‌ام.
درگير شدن دولت در كار ادبيات كودكان و به ويژه بخش اقتصادی آن سبب بحران فراگير در ادبيات كودكان ايران شده است كه خوشبختانه در تأييد نظر من همين روزها انجمن نويسندگان كودک و نوجوان نيز نتيجه پژوهش خود در اين زمينه را كه تأسف بار و غم‌انگيز است، منتشر كرده‌اند. اين كار دولت بيش از همه سبب شده است كه كمر نويسندگان و پژوهشگرانی چون من خميده‌تر و شكسته‌تر شود و شكم برخي از ناشرانی كه از سفره رانت‌های حوزه فرهنگ و ادبيات كودكان بهره می‌برند، فربه‌تر شود. من به عنوان کسی كه در اين سرزمين بيش از هر کسی ديگر كار پژوهش علمی برای ادبيات كودكان ايران كرده‌ام، به عنوان کسی كه دو سال پيايی پژوهشگر برگزيده سال بوده‌ام، کسی كه اكنون بيش از هزاران صفحه پژوهش در اين زمينه دارم، بايد بگويم كه پس از بيست سال كار شبانه روزی با متوسط روزی شانزده تا هفده ساعت كار تنها چيزی نزديک به پنج ميليون تومان بهره اقتصادی داشته‌ام. شما اين رقم را در دويست چهل ماه بخش كنيد تا مطمئن شويد كه سهم يکی از نويسندگان و پژوهشگران ادبيات كودكان كه در اين زمينه نيز شناخته شده است، تنها ماهی نزديک به بيست و دو هزار تومان می‌شود. اين وضعيت را چه كسانی برای من ساخته‌اند. درحالی كه من همين روزها در سوئد با پژوهشگرانی در همين حوزه روبه رو شدم كه يک دهم كار من را نيز نكرده بودند، اما برای همه عمر خود تأمين بودند.
جناب خرسندرو، هم شما مطمئن باشيد و هم كسانی كه در اين سال‌ها برنامه‌ريز ادبيات كودكان ايران بوده‌اند، آدمی همچون من هرگز هيچ خواسته شخصی از دولت و سازمان شما نداشته است و نخواهد داشت. اما خواسته من و همكاران من درباره پژوهشی كه ما با دست خالی آن را پيش ميبريم خواست‌های همگانی است. پژوهشی كه اكنون همگان و به ويژه مردم می‌دانند كه ما بخشی از هزينه‌های آن را با ارائه قبض‌های همياری هزار تومانی به پيش می‌بريم، تنها زمانی می‌تواند استمرار داشته باشد كه با آموزش و پرورش و كتابخانه‌های كانون پرورش فكری گره بخورد. اما افسوس كه در هر دو اين نهادها كه در نهايت سرپرستی آن را آموزش و پرورش و وزارت ارشاد بر عهده دارند، با موانع جدی روبه رو شده‌ايم. بخش بازرگانی كانون پرورش فكری در خيال اين است كه دارد سيب‌زمينی می‌خرد كه پيشنهاد ۴۰درصد تخفيف می‌دهد و بخش شما نيز ظاهراً در پی بود و نبود چنين پژوهش‌هايی نيست. اكنون كه ناشر كتاب‌های ما تسليم خواسته شما نشده است، شايد باور كنيد كه خريد كتاب با اين تخفيف‌ها و با پول‌هايی كه چندين ماه و گاهی يک سال پس از خريد آن پرداخت می‌شود و می‌تواند رقم تخفيف را به ۵۰ و ۴۵درصد برساند، تنها مناسب برخی از ناشرانی است كه می‌دانند ادبيات كودكان ايران را براي جيب‌های مباركشان به كجا می‌كشانند.
اما پيش فاكتور ديگر شما درباره كار پژوهشی آموزشی كه من درباره آموزش زبان فارسی انجام داده‌ام و اكنون در برخی استان‌های سوئد به طور گسترده در آموزش كودكان فارسی زبان به كار می‌رود، نشان از يک بحران عميق و جدی در كار كارشناسان شما دارد. اين مجموعه كار نيز از دو كتاب و يک پوستر الفبا آموز تشكيل شده است. از اين مجموعه تنها می‌توان كتاب خواندن آن را كه كتاب اصلی است، به تنهايی تهيه كرد، اما ظاهراً كارشناسان شما تنها به بهای پشت جلد اين دو كتاب توجه كرده‌اند. آن‌ها كتاب اصلی اين مجموعه يعنی كتاب خواندن را كه كتابی چهار رنگ با كاغذ صد گرمی، با ۱۲۰ صفحه تصوير رنگی و بهای چهار هزار تومان است، گران تشخيص داده‌اند و به سراغ كتاب تمرين يا كارورزی آن رفته‌اند و آن را كه ۱۲۰۰تومان بوده است برای خريد برگزيده‌اند. غافل از اينكه اين كتاب كارورزی بدون كتاب خواندن يک كتاب بيهوده و ناقص و دفتری بی سر و ته است. البته ناشر اين مجموعه نيز با اين پيشنهاد موافقت نكرد و كارشناسان شما نيز بر سر حرف خود ايستادند. آيا اين گزينش نشان نمی‌دهد كه اين كارشناسان محترم كه قرار است چند هزار عنوان كتاب انتخاب كنند، تنها بر اساس بهای پشت جلد كتاب‌ها تصميم می‌گيرند و هرگز وقت كافی برای ارزيابی كتاب‌ها ندارند. اين همان پديده‌ای است كه ما سال‌هاست روی آن انگشت گذاشته‌ايم و فرياد می‌زنيم ده كارشناس نمی‌توانند خوراک فكری ۲۵هزار مدرسه و يا ۱۲۰هزار مدرسه و ۱۶ ميليون دانش‌آموز را تهيه كنند.
من نمی‌خواهم در اين نامه شما و همكاران شما را محكوم كنم، چون به خوبی ميدانم كه رفتارهای شما در چارچوب سيستم‌هايی كه در آن كار می‌كنيد، معنا می‌يابد. من فقط می‌خواهم به آگاهی دست اندركاران برسانم كه چنين نمايشگاه‌ها و چنين رفتارهای متمركزی كمر ادبيات كودكان را شكسته است. برای همين است كه من خود سالهاست كه ديگر داستان به دست هيچ ناشری نداده‌ام و اكنون كه در كنار يک گروه پژوهشی كار پژوهش تاريخ ادبيات كودكان ايران را انجام می‌دهم، تنها و تنها به سبب بزرگی كار اين پژوهش ملی و دلبستگی به آن است كه گاهی خود را ملزم به اين می‌بينيم كه به دفتر كسانی چون جنابعالی بيايم و به بحث و جدل بپردازم. من اين چند خط نامه را نوشتم، تنها و تنها برای اين كه روزگاری ديگر بخشی از دفتر تاريخ ادبيات كودكان ايران شود.
با سپاس محمد هادی محمدی

راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان