ادبيات كودك: نيم‌رخ گفتمان نقد

محمد‌هادی محمدی اگر‌چه نامش بيشتر با تاريخ ادبيات كودكان همراه است، اما در عرصه نقد ادبيات كودك هم يكی از صاحبنظران است.

كتاب روش‌شناسی نقد ادبیات كودكان او هنوز هم از بهترین مراجع اين زمينه است. محمدی با تأكید بر حضور پر‌رنگ دولت و نهادهای دولتی و شبه‌دولتی در حيطه ادبيات كودك، نقد را هم از اين حوزه مستثنا نمی‌داند و می‌گويد: امروز به جز نشرياتی كه به نوعی از حمايت‌های دولتی بهره می‌برند، صداهای دیگر و گفتمان بیرون از حوزه دولت خیلی ضعیف است. شورای كتاب كودك هم به سبب ساختارش به جریان نقد خیلی توجه ندارد و فقط بررسی‌هايی انجام می‌دهد.
به عقيده او حضور پررنگ دولت در عرصه ادبيات كودكان، مقوله نقد ادبيات كودك را بشدت آسيب‌پذير كرده و اجازه نمی‌دهد شخصيت‌های مستقل با صداها و رسانه‌های مستقل نظرات خود را مطرح كنند.
محمدی می‌گوید: چیزی كه به آن اعتقاد دارم اين است كه در هفت- هشت سال گذشته نقد ادبيات كودك در ايران رشد داشته اما اين رشد چندان افتخارآميز نبوده است.
...
از عامل به ناظر
از او می پرسم: چرا در حوزه ادبیات كودك به اين نقطه رسيده‌ايم؟ می‌گويد: اگر بخواهم از جنبه تاريخی به اين پرسش پاسخ دهم، بايد بگويم كه بعد از مشروطه همواره با دولت‌های عامل روبه‌رو بوده‌ايم، نه دولت‌های ناظر. بنابراين با توجه به حضور پررنگ دولت در همه عرصه‌های زندگی، آموزش و پرورش نیز اقتدار‌گرا می‌شود. البته در سال‌های اخیر بندهای اقتدارگرايی در آموزش و پرورش دارد بتدریج سست می‌شود.
به هر حال امروز دولت به اين نتيجه رسيده است كه اگر جامعه بخواهد رشد كند بايد كوچك شود و رشد جامعه در گروی كوچك شدن دولت و تبدیل شدن آن از حالت عامل به ناظر است اما باز هم گاهی ضد اين نظر رفتار می‌كند و هزينه‌هايی صرف می‌شود، بدون آنكه ذره‌ای دستاورد نصیب ادبیات كودك كند.
...
تفكر پدرسالارانه
اين مسأله چندسويه است؛ فقط دولتی بودن اين حيطه مطرح نيست. مسأله اين است كه ما در سطح روشنفكری، يك جامعه رشد نا‌يافته داريم و بيشتر روشنفكران ما به مفهوم فنی كلمه روشنفكر نیستند. آن‌ها آموزه‌های فكری خود را بلافاصله به آموزش‌های ايدئولوژيك تبديل می‌كنند و پشت آن پنهان می‌شوند.
او تفكر پدرسالارانه در عرصه فرهنگ و هنر را عامل ديگری می‌داند برای اينكه بسياری از اهل فرهنگ و هنر به ادبيات كودكان به عنوان يك مقوله دست چندم نگاه می‌كنند.
يك كشور پيشرفته محمدی مثالی می‌زند: در جامعه پیشرفته‌ای مثل سوئد، بزرگترین شخصیت ملی، یك نویسنده كودك و نوجوان است و هر جا كه می‌رويد صدای آستريد ليندگرن بلند است. بنابراين می‌بينيد كه بخشی از پيشرفت اين جامعه مديون ادبيات كودكان است اما در جامعه ما به خاطر نبود تحرك فكری هيچ‌وقت چنين اتفاقی نمی‌افتد.
او درباره نگاه برخی منتقدان به نقد ادبیات كودك می‌گوید: گاهی خودشان آنقدر تنبل هستند كه یا اين جريان را نمی‌شناسند يا خاطره‌های دور و درازی از ادبیات كودك دارند و فكر می‌كنند كه ادبیات كودكان ايران در سال ۵۷ متوقف شده است. نهايت نگاه چنين كسانی به ادبیات كودك تجلیلی از صمد بهرنگی است. برخی از آن‌ها در سخنراني‌های خود با جسارت مطرح می‌كنند كه ادبیات كودكان ايران در سال ۵۷ تمام شده! به تصور آن‌ها حركت جامعه ادبيات كودك در يك لحظه متوقف شده و همه چيز به پايان رسيده.
...
نسخه چيست؟
محمدی می‌گويد: راه حل اين مشكلات در يك نسخه كلان است كه در ساختار دولت از جهت نگاهش به مسائل اجتماعی ريشه دارد. دولت گاهی خیلی خوب شعار می‌دهد و در بین اجزای دولتی هم گاهی آدم‌های بسیار هوشمندی دیده می‌شوند كه خوب می‌توانند تحلیل كنند. اما وقتی كار به لايه‌های میانی و مدیران میانی می‌رسد كه در ساختار مدیریت دولتی هستند، موانع جدی پیش پای تحول گذاشته می‌شود. اين موانع طبيعتاً جلو راه نقد ادبيات كودك و نوجوان هم هست و ريشه در فساد اداری دارد؛ یعنی اينكه بهره‌های مالی را چطور سمت و سو بدهند كه از چارچوب سازمان خودشان خارج نشود.
نيمه پر ليوان
به گفته محمدی كسانی كه در حوزه ادبیات كودكان كار می‌كنند، دارند نسیم تحول را درك می‌كنند: به هر حال دولت از نظر اصولی پذیرفته است كه بايد با نهادهای غیردولتی همكاری كند چون تنها از اين طريق می‌توان به شكل گرفتن يك جامعه قوی امیدوار بود. اما اينكه اين تئوری چگونه به عمل تبدیل شود...!
از او می‌پرسم با توجه به اين نسخه تحول، فكر می‌كنيد صحبت نقد ادبيات كودك در آينده چطور شود؟ می‌گويد: من خيلی مثبت نگاه می‌كنم. یعنی اصولا با وجود تمام مشكلات، تحول فرهنگی اجتماعی را به ویژه در حوزه ادبیات كودك و نوجوان مثبت ارزیابی می‌كنم. خود من به عنوان كسی كه در زمینه تئوری نقد ادبی و تاریخ ادبیات كودكان كار كرده‌ام، می‌توانم بگویم با تمام فشارهايی كه روی ما بوده، اين ساختار و ويژگی جامعه امروز ايران است كه تحول را می‌پذيرد و اجازه حركت می‌دهد. ادبيات كودكان هم قطعا يك مقوله پيشروست كه دارد به مرحله‌ای از پختگی می‌رسد و قطعا نقد ادبی هم رو به پختگی خواهد رفت.

راهنما

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان