پژوهش گسترده ادبی برای کودکان ایرانی

تاریخ ادبیات کودکان پژوهشی گسترده است که زهره قایینی و محمدهادی محمدی در بنیادی که خود پایه‌گذار آن بوده‌اند، کار آن را به پیش می‌برند. اکنون چهار جلد از این مجموعه هفت جلدی منتشر شده است و جلد پنجم آن نیز در پاییز امسال منتشر خواهد شد. گستردگی موضوع پژوهش، کار گروهی و شیوه انتشار اثر عواملی بوده است که جامعه فرهنگی ایران را غافلگیر کرده است؛ تا کنون پژوهشی چنین گسترده چه از جنبه طول زمان و چه از جنبه گسترده بررسی درباره تاریخ ادبیات کودکان به اجرا در نیامده‌ است. برگشت تا نزدیک سه هزار سال پیش و جست‌وجو و کاوش در لابه‌لای متون کهن، متوسل شدن به تمام کسانی که مجموعه‌هایی از این گونه ادبیات در اختیار داشتند و برپایی یک کتابخانه ویژه تاریخ ادبیات کودکان که تنها کتاب‌های دوره بررسی را نگه می‌دارد، همه به این پژوهش شکل ویژه‌ای داده است. جست‌وجو برای یافتن کتاب‌ها و اسناد قدیمی از کتابخانه‌ها و دست دوم فروشی‌های تهران فراتر رفته، کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های شهرهای بزرگ ایران همچون تبریز، اصفهان، قم، مشهد و چند شهر دیگر را دربر گرفته است. در یک کلام باید گفت که کار آنها خون تازه‌ای در رگ‌های ادبیات کودکان و حتی جامعه پژوهشی ایران دمیده است.

پرسش‌هایم را با این نکته شروع می‌کنم: با توجه به آشنایی‌های شما با مراکز و منابع خارجی، تاکنون در کدام کشور‌های جهان چنین پژوهش گسترده‌ای پیرامون تاریخ ادبیات کودکان انجام شده است؟
قایینی: کارشناسان ادبیات کودکان در کشورهای پیشرفته جهان به اهمیت بررسی و پژوهش پیرامون تاریخ ادبیات کودکان کشورهای خود به خوبی واقف هستند. اما بیشتر بررسی‌های تاریخی این کشورها از چارچوب مطالعات کتابشناختی و یا انتشار چند مقاله فراتر نرفته است. تا آنجا که من خبر دارم انگلستان و آلمان از جمله کشورهای نادری هستند که درباره تاریخ ادبیات کودکان کتاب منتشر کرده‌اند. در سفر اخیر خود به بازل سویس در جمع داوران جایزه هانس کریستین اندرسن، فرصتی به دست آمد تا پروژه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ایران را به آنها معرفی کنم. همه آنها از گستردگی کار شگفت‌زده بودند. به باور آنها که همگی از کارشناسان ادبیات کودکان جهان بودند، این اولین پژوهش تاریخی در سطح جهان است که چنین گستره وسیعی از زندگی کودکان منطقه‌ای از جهان را می‌پوشاند.

بنابراین ایران تنها کشوری است که چنین پژوهش تاریخی گسترده‌ای را در مورد ادبیات کودکان کشورش شروع کرده است. جالب است که این پروژه دولتی نیست. یعنی بخش خصوصی با چنین کیفیتی وارد یک کار فرهنگی شده است که معمولاً در ایران از سوی دولت انجام می‌شود، چرا شما اصرار دارید که این کار در بخش خصوصی انجام شود؟
محمدی: به دلیل بسیار روشن. دولت در هیچ کجای دنیا در سنجش با بخش خصوصی کارآمدی لازم را ندارد. سیستم دولتی در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی انعطاف‌پذیر نیست و به سختی خود را با برنامه‌های جدید روزآمد می‌کند. در بخش دولتی با گروهی کارآمد و کارگزار روبه‌رو هستید، وظیفه دارند در قبال پولی که می‌گیرند، خدماتی ارائه دهند. اما در بخش خصوصی شما آدم‌هایی را می‌بینید که برای علاقه و عشق خود حاضر به هر نوع فداکاری هستند.

بودجه این پژوهش تا کنون از چه منبعی تأمین شده است؟
قایینی: در دوره اول کار که بیش از چهار سال می‌شد، خود هزینه پژوهش را با قلم زدن، ترجمه و یا انجام پروژه‌های دیگر پژوهشی، تأمین کرده‌ایم. به سبب گستردگی کار نیاز به بودجه بیشتر داشتیم تا گروهی را برای کار جست‌وجو و بررسی با خود همراه کنیم. به همین سبب برای دو سال از کمک‌های پشتیبانان مالی خصوصی استفاده کرده‌ایم، که به این سبب از آنها سپاسگزاریم. امیدواریم بتوانیم برای سه جلد بعدی، پشتیبان‌های جدیدی بیابیم.

هدف شما از انجام این کار چه بوده است؟
محمدی: ما می‌خواهیم کمک کنیم که ادبیات کودکان ایران روی پای خودش بایستد. این ادبیات به قیم و آقا بالاسر نیاز ندارد. متاسفانه از دهه چهل به بعد ادبیات کودک بارها توسط کسانی که نگاه ابزاری به این مقوله داشته‌اند، شهید شده است! هر بار گروهی که فهم و نظر خود را بالاتر از فهم و نظر همگانی می‌دانسته‌اند، به رهنمود و طرح راهبرد برای ادبیات کودکان ایران پرداخته‌اند. ادبیات کودکان را به مسلخ برده‌اند، کشته‌اند و اما جنازه‌اش روی دستشان مانده است. ما به عنوان تاریخ‌نگار اکنون بهتر از دیگران این وضعیت را می‌بینیم، زیرا تاریخ ادبیات کودکان را زیرورو کرده‌ایم.

برخی که این کتاب را بررسی کرده‌اند، معتقدند که وجود گزیده‌ها و گفت‌وگوها بار تحلیلی کتاب را پایین آورده، حال با توجه به این که شما می‌گویید که با تاریخ، هدف گفت‌وگوهای فرهنگی دارید، چه جوابی برای این گروه دارید؟
قایینی: متاسفانه ما هنوز بازخورد محسوسی از این کار به صورت نقد و بررسی ندیده‌ایم. نگاه گذرا کردن به یک مجموعه تحلیلی و بعد حکم صادر کردن در ایران چیز شگفتی نیست. همان طور که در مقدمه مبسوط خود در آغاز جلدهای یک و سه گفته‌ایم، ما با اسناد موازی تلاش کردیم بار سندی کارمان را بالا ببریم. تارخ مجموعه‌ای از شواهد است. هرچه این شواهد مستندتر باشد، بیشتر می‌توان به آن تکیه کرد. با گفت‌وگو با کارشناسان و اهل فرهنگ و اندیشه تلاش کرده‌ایم، در کنار دیدگاه خود، دیدگاه‌های گوناگون و تخصصی را نیز بازتاب دهیم چون به این باور رسیده‌ایم که ادبیات کودکان ایران بسیار تک‌صدایی است و این پدیده یکی از عوامل اصلی آشفتگی آن به شمار می‌آید.

یعنی شما به این ترتیب کتاب خودتان را آخرین مرجع در ادبیات کودکان می‌دانید؟
قایینی: به هیچ وجه! ما آن را نخستین مرجع می‌دانیم. کار ما آغازی برای پژوهش‌های گسترده‌تر و جزئی‌تر در این حوزه است. حال شما می‌توانید در این حوزه دست به کارهای بسیار جزئی‌تر بزنید. برای نمونه ما خودمان در چارچوب تاریخ ادبیات کودکان، طرح مکتب‌خانه و ادبیات مکتب‌خانه‌ای را در اواخر سال گذشته کلید زدیم. در این کتاب ما به جزیی‌ترین موضوع‌های مربوط به مکتب‌خانه پرداخته‌ایم. اکنون در حال کامل کردن منابع و اطلاعات آن هستیم و این طرح را نیز مدیون کتاب‌های اهدایی آقای مهدی آذریزدی هستیم.

چند باری هم هست که درباره موزه تاریخ ادبیات کودکان ایران صحبت کرده‌اید. ایده این کار را از کجا گرفته‌اید؟
قایینی: ما در کار پژوهش اسناد باارزشی گرد‌ آورده‌ایم. این اسناد به مردم و کودکان ایرانی تعلق دارد. باید در جایی نگه‌داری شوند و این نگه‌داری باید شکل موزه‌ای داشته باشد. موزه ما آن طور که پیش‌طرح‌هایش را ارائه داده‌ایم، یک موزه مدرن است که در آن سالن‌های برجسته ادبیات کودکان ایران، سالن مکتب‌خانه و ادبیات مکتب‌خانه‌ای، سال غرفه ابزار و وسایل شخصیات‌های برجسته ادبیات کودکان ایران، سالن تندیس شخصیت‌های برجسته داستانی همچون موش و گربه، درخت آسوریک، و شخصیت‌های امروزی را در آن خواهیم داشت. کتابخانه تاریخی بخش دیگری از این موزه است. این بخش‌ها هر کدام به سرمایه‌گذاری سنگین نیاز دارد.

آیا حاضر هستید با دولت در این زمینه مشارکت کنید؟
محمدی: این موزه از نظر ما ملی است و فکر می‌کنم وظیفه دولت است که در اجرای آن به ما کمک کند. ما برای این کار به دیدار مهندس بهشتی ریاست سازمان میراث فرهنگی رفتیم. ایشان گفتند که در شهرستان می‌توانند جای موزه را در اختیار بگذارند. اما در تهران سازمان میراث فرهنگی جایی ندارد. به هر حال از این کار استقبال کردند. حتی ما برای ترمیم کتاب‌های سنگی خود، از ایشان طلب کمک کردیم که دستور آن را به موزه کاخ گلستان داده‌اند که امیدواریم در اجرای آن با مشکلی رو‌به‌رو نشویم. ما برای جای موزه دو شهر را پیش‌بینی کرده‌ایم. اصفهان و تهران. تهران به این سبب که مرکز است و ما هم مرکزنشین هستیم و اصفهان هم به این سبب که قطب جهانگردی ایران است و معماری و اصولاً شهرسازی آن در ایران بی‌نظیر است. یعنی ما می‌خواهیم در دو جا موزه خود را برپا سازیم.

یعنی آنچه در موزه دارید بین تهران و اصفهان پخش کنید؟
محمدی: نه. ما از برخی کتاب‌های چاپ سنگی چند نسخه داریم. مهم بخش‌ کتاب‌ها است وگرنه در بقیه بخش‌ها خوشبختانه ایران سرزمین میراث‌های فرهنگی است. آن‌قدر مجموعه‌های غنی وجود دارد که گاهی آدم شگفت‌زده می‌شود. برای نمونه یکی از دوستان و همکارانم ما مجموعه‌ای بسیار باارزش از اسباب‌بازی‌ها و بازیچه‌های کودکان در صد سال اخیر دارد که قول داده و در صورت بنیاد‌گذاری موزه، همه آنها را به موزه تاریخ بسپارد. در بین مجموعه یک ننوی تاریخی و باارزش هم است. ننو یکی از ابزارهایی است که در بخش لالایی‌ها می‌آید. بنابراین مشکلی از جنبه‌های دیگر وجود ندارد. اما غرفه‌های شخصی نویسندگان را بخش می‌کنیم. فکر می‌کنم برخی نویسندگان همچون پروین دولت‌آبادی که اصفهانی هستند بیشتر راغب هستند که ابزارها و وسایل شخصی‌شان در اصفهان باشد. نکته دیگر این که دلمان می‌خواهد که بچه‌های شهرستان‌ها هم بتوانند از این امکانات استفاده کنند.

شما با شهرداری تهران و اصفهان وارد گفت‌وگو شده‌اید؟
محمدی: هنوز نه. فکر می‌کنم برای ساختن این موزه ابتدا باید هفت جلد مجموعه کتاب‌های تاریخ ادبیات کودکان ایران منتشر شود که این کار به هجده ماه دیگر وقت نیاز دارد. سپس این کتاب‌ها در حد قابل پذیرشی در جامعه حرکت کند و مردم، بویژه آموزش و پرورش به اهمیت آن پی‌ببرد، بعد ما که بزودی روابط عمومی بنیاد را راه خواهیم انداخت، این کار را جدی‌تر دنبال خواهیم کرد. البته اضافه کنم که به هیچ وجه قصد نداریم موزه را دولتی کنیم. ما همچنان می‌دانیم که جامعه ایران چه در درون مرز و چه بیرون مرز افراد بسیار ثروتمند و علاقه‌مند به کارهای فرهنگی دارد که می‌توانند در این طرح بزرگ ملی با ما و شهرداری تهران و اصفهان مشارکت کنند.

چگونه مشارکتی؟ یعنی شرکت سهامی درست کنید!
محمدی: نه. ابداً. شهرداری‌ها قوانینی دارند که برای بنیادگذاری مراکز فرهنگی، زمین و ساختمان‌ در اختیار سازمان‌ها، بنیاد‌ها و افراد قرار می‌دهند. ما می‌گوییم زمین از شهرداری و ساختمان و بنای موزه از کمک‌های مردمی؛ روی این کار هم اصرار داریم.

آن‌طور که من شاهد هستم شما کتابخانه ویژه‌ای هم راه انداخته‌اید که تنها سندهای دوره بررسی را گردآوری می‌کند. این کتاب‌ها را چگونه گرد‌آوری کرده‌اید؟ و بعد هم می‌خواهد با آن چه کنید؟
قایینی: ما در جریان کار کتاب‌شناسی تاریخی که به عنوان دو پروژه مستقل برای کتابخانه مرجع کانون انجام داده‌ایم، تاکنون نزدیک به شش هزار کتاب کودک ونوجوان را که مربوط به دوره پیش از سال ۵۷ است شناسایی کرده‌ایم. برای یافتن کتاب‌های تاریخی به همه جا سر کشیده‌ایم. تمام کهنه‌فروشی‌های خیابان فردوسی، لاله‌زار، کوچه حاج‌نایب، میدان انقلاب، ناصرخسرو و جمعه‌بازارهای پراکنده کتاب را زیر پا گذاشته‌ایم. گاهی هم به مجموعه‌های خوب شخصی برخورد کرده‌ایم.
البته کسانی هم بوده‌اند که از مجموعه شخصی خود کتاب‌های باارزشی به ما اهدا کرده‌اند. برای مثال به جز آقای آذریزدی، خانم نسترن موسوی و خانم شهناز خانلو مجموعه باارزشی از کتاب‌های کودکی و نوجوانی و یا حتی منابع دوره بزرگسالی خود را در اختیار ما قرار داده‌اند. هدف ما از گردآوری این کتابخانه بی‌نظیر، پاسداری از بخشی از فرهنگ ایران و در نهایت انتقال آن به موزه تاریخ ادبیات کودکان ایران است.

آنچه برای من در این مجموعه خیلی جالب بوده، فرمت کتابتان است. چطور و با یاری از کدام منابع به این نتیجه رسیدید که کتابتان را در این شکل و شمایل منتشر کنید؟
قایینی: ما روی این موضوع خیلی کار کردیم. یعنی فرمت امروزی کتاب برآیند یک کار گروهی است. چندین کتاب مرجع را در زمینه ادبیات کودکان به زبان انگلیسی بررسی کردیم. از کسانی چون آقای فرشید مثقالی مشاوره گرفتیم و همچنان می‌گیریم. گروه حروفچین بسیار حرفه‌ای داریم. صفحه‌آرای ما در کار خودش هم جدی است و هم خوش‌سلیقه. افزون بر آن ما تلاش کرده‌ایم با آخرین نرم‌افزارهای حروفچینی و صفحه‌آرایی کار کنیم. جالب این است که ما کارمان را یک رنگ درآورده‌ایم. تلاش کرده‌ایم تأثیر یک کتاب تک‌رنگی خوش‌ساخت را به مخاطبان یادآور شویم!

از فروش کتاب بگویید. توانسته‌اید انتشارات تربیت را به خرید این کتاب برای آموزش و پرورش قانع کنید؟
قایینی: راستش ما از کتاب یک و دو یک نسخه به آموزش و پرورش و کمیسیون خرید فرستادیم اما هیچ جوابی نشنیدیم. من با ساز و کارهای خرید کتاب در آموزش و پرورش آشنا نیستم. اما همین قدر می‌دانم که امروز نه، فردا، وجود یک دوره تاریخ ادبیات کودکان در کتابخانه هر مدرسه‌ای نیاز است. چون تاریخ می‌تواند فضای کار ادبی را در مدرسه‌ها دگرگون کند. همچنین کانون هم باید کتابخانه‌هایش را به این کتاب تجهیز کند. چون این کتاب بسیار به کتابداران برای آشنایی با حوزه کارشان کمک می‌کند.

راهنما
دسته‌ها: 

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان