موزه فرهنگ کودکی

دنیای زنان در عصر قاجار

فرهنگ کودکی در موزه های جهان هدف اساسی این آرشیو فائق آمدن بر خلاء چشمگیری است که در زمینه پژوهش ها و دانش درباره دوران قاجار موجود است. با استفاده از تکنولوژی جدید و از راه دیجیتالی کردن و ارائه یک وب سایت جامع، این طرح میکوشد تا این خلاء تاریخ نگاری را جبران کند، بر محدودیتهای ناشی از پراکندگی جغرافیایی و قبضه ملکی فائق آید و مجموعه ارزشمندی از تصاویر دیجیتالی نوشته ها و عکس ها و دیگر منابع را که در حال حاضر در مکان های مختلف و نزد صاحبان متعدد پراکنده است در یک جا و به شکل ذخیره ای جستجو پذیر فراهم آورد. در سال ۲۰۰۹، «دنیای زنان در عصر قاجار» آغاز به کار کرد.

آبخانه

یکی از اجزا برخی گهواره ها و ننو ها آبخانه است. در کتاب "واژه نامه گویش گیلکی" نوشته احمد مرعشی آمده است: آبخانه (Abxane) ظرف سفالینی است که به عنوان آبریزگاه و عوض لگن، در گهواره زیر نوزاد می گذارند- شاش دان نوزاد گهواره ای و در لغت نامه دهخدا نوشته شده: "... جایی معلوم برای قضای حاجت . مستراح . مبرز. مخرج .کنیف ...". تمامی گهواره ها و ننوها دارای آبخانه نیستند و تنها در برخی از مناطق که مادران به علت کار زیاد در طول روز مجبور بوده اند کودک را به مدت طولانی در گهواره یا ننو نگاه دارند، استفاده می شده است تا پای بچه در اثر تماس زیاد با ادرار نسوزد.

سوت سوتک

از ابتدایی ترین اشکال آلات موسیقی، سوت سوتک ها هستند که انسان برای تولید صدا ساخته است. نمونه های از جنس استخوان که ابتدای آن (دهانه سوت سوتک) از مقطع بریده شده است و در درون آن خالی است در موزه ایران باستان موجود است که در انتهای آن سوراخ کوچکی برای گردش هوا و تولید صدا تعبیه شده است. بر روی بدنه این سوت اشکالی با رنگ قهوه ایی کشیده شده که به نظر صورت انتزاعی انسان است. نمونه دیگر موجود یک قطعه پیکرک جانور سان است که احتمالا اسب باشد در محوطه تاریخی بقعه صفی الدین اسحاق اردبیلی به دست آمده.

شهر قصه

آره، از مردم شهر حرف می زدیم. بچه های خوب که شما باشین توی شهر قصه هم مثل هر جای دیگه هرکسی یه کاری داشت خره خراطی می کرد خر: قلیونای خوب داریم گلدونای خوشگل مرغوب داریم آقایون بفرمائین خانوما بفرمائین گوینده: بعد نزدیک غروب دست از کار می کشید رو سرش کلاه مخملی می ذاشت کتشو یک وری می نداخت رو شونه ش سیبیلش رو تاب می داد، گشادگشاد راه می رفت، سرچارسوق می نشست غزل می خوند، چارسوقو قرق می کرد. شتره نمد مالی میکرد. شتر: نمدای خوب داریم جنس های مرغوب داریم کپنک، کلاه نمدی واسه بچه چوپونا که روکوه های بلند نی می زنن، آقایون بفرمائین کلاه نمدی آخ اونم چه نمدی!

گهواره

Bassinet, Cradle در لغتنامه دهخدا در زیر چند مدخل "گهواره"، "گاهواره"و "گواره" به معنی گهواره اشاره شده است: گهواره [ گ َهَْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گوواره . گاهواره . گواره . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین( گاهواره . (صحاح الفرس ) (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا) (آنندراج ). مهد و بستری مر کودکان را که چون کودک را در آن گذارند به آسانی بتوان وی را حرکت داد و جنبانید. (ناظم الاطباء). مهد. مِنَزّ. (منتهی الارب ). منجک (برهان قاطع).

خیمه شب بازی

بازی و پیوند عاطفی کودکان با عروسکها و نیز آیینها و آداب اسطورهای و جادویی، که صورتک ها و پیکرک ها در همه آنها نقش دارند، مهمترین خاستگاه های نمایش عروسکی به شمار می آیند. هزاران سال از پدید آمدن عروسک های نمایشی میگذرد. در خاور زمین شیوه های گوناگون نمایش عروسکی همچون سنتهای دیرپای فرهنگی، سده های درازی نسل به نسل گشته تا به روزگار ما رسیده است. همه شیوه های نمایش عروسکی ایرانی را نخست، خیمه شب بازی می نامیدند. بعدها نام داستانها بر روی شیوه های نمایشی گذاشته شد و آنها با نام های پهلوان کچل (شیوه دستکشی)، شاه سلیم بازی یا خیمه شب بازی (شیوه نخی) و سایه بازی، از یکدیگر جدا شدند.

شهر قصه

در سالهای پایانی دهه ۴۰، بیژن مفید، هنرپیشه و کارگردان تئاتر، نمایشنامه "شهر قصه" را با بهره گیری از ترانه های عامیانه و فرهنگ کوچه بازاری نوشت و اجرا کرد. او شهر قصه را با فضاها و روایت های کهنه و نو، یا سنتی و مدرن درآمیخت تا روابط آدم هایی را که یک پا در سنت داشتند و پای دیگر در جهانی مدرن دست بیندازد. این نمایش رویدادی بزرگ در جامعه تئاتری آن روز ایران بود. هزاران کودک و بزرگسال این نمایش را با شوق دیدند. شهر قصه نمایش تمثیلی بود که بازیگری آن را جانوران بر عهده داشتند.

نخوتک

اگر با دقت بنگریم خلل و فرج نخود شباهتی به صورت انسان یافت می شود. زائده میان شکاف بخش های چپ و راست، به شکل دماغ است و برجستگی های هر بخش گونه را تداعی می کند. به ویژه اگر یک نخود در احاطه پارچه به عنوان سرپوش و تن پوش در نظر آید تصور عروسک بودنش قطعی است. کوچکی آن غایت معنی عروسک بودن را القا می کند. در این گونه عروسک، یک نخود درشت را انتخاب می کنند و در آن سوراخ ایجاد می کنند یا نخودهایی را که حشرات سوراخ کرده اند استفاده می کنند. سپس با رنگ یا مداد رنگی صورت نخود را طراحی می کنند و در آخر تکه ای پارچه رنگی به عنوان چادر با چسب یا صمغ درخت آلو و یا توت به دور نخود می چسبانند.

گِردنای

در لغتنامه دهخدا به نقل از کتاب برهان قاطع به وسیله ای به نام "گردنای" یا "گردنا" اشاره شده است که در توصیف آن آمده است: گردنای [ گ َ / گ ِ ] (اِ)چوبی را گویند که بر آن غلطکی نصب سازند و به دست طفلان دهند تا راه رفتن را بیاموزند. (برهان ). روروک. البته به مرور زمان شاهد تغییراتی در شکل و جنس این وسیله هستیم . نمونه ای از گردنای در یزد، به نام اتولک با چرخ و فلک، وجود دارد و در میمند، با نام قلو. سهپا یا روروئک، نیز نام نمونهی رشتی گردنای است.  برای مشاهد عکس های بیشتر به صفحه های زیر مراجعه کنید.

حِرز (تعویذ)

حرز یا تعویذ به دعایی گفته می شود که در محفظه ای فلزی و استوانه ای نگهداری شده و از گردن آویزان شود. واژه حرز ریشه در لغات عربی دارد و به معنی پناهگاه و چیزی است که باعث حفاظت می شود. آویختن حرز به گردن کودکان ریشه در باور های دینی داشته و با این اندیشه انجام می شده که به همراه داشتن این دعا باعث حفاظت از هر گونه بیماری و یا چشم نذر می گردد. دهخدا نیز در لغتنامه خود به شرح زیر به آن اشاره می کند: حرز. [ ح ِ ] (ع اِ) تعویذ. (محمودبن عمر ربنجنی ). پنام . چشم پنام . طلسم . عوذة. دعائی مأثور اعم از خواندنی و آویختنی .

کانال تلگرام موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان